eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
28.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
287 ویدیو
123 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚 خرید کتاب‌های استاد: 09104646212
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش مي‌كند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «[یکی از دیدگاه‌ها در حوزه علم دینی این است که] وقتي ما جهان را مي‌فهميم، درواقع، آيات تکويني خدا را مي‌فهميم. فهم از آيات تکوينيِ خدا معرفت دينی است و ارزشمند است. عرض ما این است که آيات تکويني مي‌تواند مؤمنانه باشد يا مي‌تواند شيطنت‌آميز باشد. چه کسي گفته فهم از آيات تکويني هميشه نوراني است؟ مؤمن، آيات تکويني الهي را مي‌فهمد و کافر آيات تکويني را مي‌فهمد. فهم انسان، یا ظلماني است یا ايماني. و اتفاقاً مهم‌ترين يا لااقل يکي از مهم‌ترين عرصه‌هايي که دين آمده تا دخالت کند، عرصۀ فهم انسان است. دين آمده تا فهم انسان را از جهان نوراني و تصحيح کند. انسان مي‌تواند در فهم خودش تخلف کند. چرا شما باب تخلف در فهم را مي‌بنديد؟ همين‌طوري که مي‌تواند بکند و نگاه حرام بکند، هم مي‌تواند نظر بکند. همان‌طور که نگاه کردن، مي‌خواهد، عقل هم مناسک مي‌خواهد؛ چون مي‌تواند صحيح بفهمد و می‌تواند غلط بفهمد؛ می‌تواند حق بفهمد و می‌تواند باطل بفهمد. از طرف دیگر، به چه دليل، ، هميشه صنع الهي است؟ آيا عباد اختياري ندارند؟ آیا دستگاه اولياء شیاطین و طاغوت كه سايه‌اش بر تاريخ گسترده شده، [از آن حيثي كه منسوب به اراده‌های باطل است،] جزو صنع الهي است؟ اگر ، است، پس در عالم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال اراده‌اش مي‌كند، اما رضاي الهي پشت آن نيست و تقدّس ديني ندارد. (با کمی تلخیص) ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 شیطان اطلاعات گسترده‌ای از خصوصیاتِ ما و از و دارد. «يكي از اساتيد نقل كردند كه آقايي اهل دل و اهل معنا، شيطان خودش را مي‌ديد. روزي شيطان به او گفته بود كه بيا با هم بحث كنيم و ببينم که تو درست مي‌گویي يا من؟ پاسخ داده بود كه اينجا هم تكبّر مي كني؟ اگر مي‌خواهي چيزي ياد بگيري بيا همين‌جا با هم بحث كنيم. مدتي طولاني با هم بحث كرده بودند و به حسب ظاهر، غالب بر شيطان خودش شده بود! بعد گفته بود كه ديدي مغلوب شدي؟ شيطان خنده‌اي كرده بود و گفته بود كه تو مي‌خواهي من را هدايت كني؟ من كه هدايت نمي‌شوم! من مي‌خواستم دو - سه ساعتي وقت تو را بگيرم كه گرفتم! شيطان دارد كه ما از آن زاويه‌ها غافليم. ما دشمني داريم به نام كه دستي در دارد. اطلاعات فراوان و گسترده‌اي از خصوصيات نسل‌هاي ما و اجدادمان دارد. به وجود ما و به شهوات و غفلت‌هاي ما مسلط است. در روايات دارد كه در رگ و پوست انسان جاري مي‌شود... شيطان اين‌طور است. در همه زواياي وجود انسان مي‌تواند كند، تحليل و وسوسه كند و اثر بگذارد. قرآن کریم قدرت‌هايی برايش تعريف مي‌كند: «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ»؛ او قدرت تزيين دارد و زيباسازي مي‌كند. زيبا را زشت و زشتي‌ها را زيبا جلوه مي‌دهد و در ما هم مي‌تواند نفوذ كند. اگر كسي تحت تصرف شيطان قرار گرفت همان‌گونه که دعا مي‌کنيم که نگذار او بر من مسلط شود («وَ لَا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ عَلَى عَقْلِي سَبِيلا») او در عقل انسان كه ترازوي انسان است و زيبايي و زشتي را درك مي‌كند دست مي‌برد. اگر عقل انسان تحت تصرف شيطان قرار گرفت زيبا‌شناسي انسان را عوض مي‌كند و در نتيجه، انسان بد را خوب و خوب را بد مي‌داند. شيطان در اين زمينه بسيار تواناست. يعني هم از امور پنهانی آگاه است و هم ما را مي‌شناسد و بسياري از زواياي ما را آگاه است که چطور بايد ما را تحريك كند و راه‌هاي شيطنت را هم خوب بلد است». ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ فلسفۀ روش یا فلسفۀ چگونگی، شالودۀ هماهنگ‌سازيِ تكامل حجيت در ، اسلاميت در دانشگاه و جريان اسلام در حاکمیت است. ⚡️ «فلسفهٔ روش» زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. 🔴 علامه سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی: 🔸 «، فقط متكفل از اشياء نيست، بلكه براي تبديل، ارائه می‌دهد. 🔸 فلسفه چگونگي به‌معناي به‌كارگيري در چگونگي اسلامي شدن مي‏‌باشد. اين فلسفه «تحقق اسلامي» را متكفل مي‌‏شود؛ يعني شرط صحتش اين است كه بتواند را در پياده نمايد. 🔸 فلسفه چگونگی متكفل تأسيسِ «منطق تكاملِ رابطه به دين» و نیز «رابطه به كارآمدی» يعني علوم تجربی، و هم «رابطه به نسخه دادن» يعنی اداره عينيت می‌باشد. در غير اين صورت، وقتي كه فلسفه چگونگی نباشد، نظام ارزشی به‌طور مستقل يك محصول خواهد داشت و نظام دانش تجربي محصول ديگري كه بين آنها چالش پيدا مي‏‌شود و نمی‌توان آنها را در مرتبه محصول كرد. 🔸 بايد باشيد؛ يعني بتوانيد نظامات تكامل اجتماعي را بر اساس مقاصد الهي تأسيس كنيد که تأسيس اين مطلب و هماهنگي آن حتماً به نيازمند است. در مرحله اول به نياز داريم كه روش آن از فلسفه چگونگي به دست مي‌آيد. 🔸 روش علوم حسي لازم است كه هم در تغييراتِ متغيرِ محسوس بتواند پيش‌فرض‌هاي ديني را در تعريف متغير وارد كند و هم نسبت آن را به تحقق ارزش‌ها در كنترل تغييرات آن بيان كند؛ يعني نتيجه آن معادلۀ «اگر و آنگاهِ اسلامی» بشود». 🔸 فلسفهٔ شدن اسلامی، پايگاه همدلی، همفكری و همكاری اجتماعی است. اين پايگاه عقلیِ دين‌محور، بستر وحدتِ انديشه مسلمين بر محور سرسپردن به دين است. این فلسفه، شالودۀ هماهنگ‌سازيِ تكامل حجيت در ، اسلاميت در دانشگاه و جريان اسلام در دولت [و حاکمیت] است. (۱۳۷۹/۱۰/۶) 🔸 «بايد بر اساس اين فلسفه‌ای که پايه‌ريزی کرديم، شروع کنيم به : هم روش استنباط احکام الهی، هم روش توليدِ معادلات کاربردی و هم روش برنامه‌ريزی. اين سه روش را متناسب با اين مبنای جديد پايه‌ريزی می‌کنيم. به‌کارگيری اين روش‌ها ما را به محصول می‌رساند. يعنی به‌کارگيری روش استنباط، ما را به استنباطات احکام جديد می‌رساند. به‌کارگيری روش نوين توليد اطلاعات، ما را به معادلات کاربردی جديدی بر مبنای اسلام می‌رساند. در قسمت سوم هم به‌کارگيری روش برنامه‌ريزی، ما را به تنظيم امور جديدی بر مبنای جديد می‌رساند». (۱۳۷۷/۳/۲) 🔸 «ثمرۀ اين فلسفه ، دستيابی به «اخلاق حکومتی، حكمت حكومتی و فقه حكومتی» است و ، قادر به «پيش‌بينی، هدايت و كنترل» تغييرات بر مبنای معادلاتی است كه نيازمندی‌های نظام اسلامی در جريان توسعۀ نياز و ارضاء را رفع می‌کند و در هم، به ارائۀ مدل شناخت حل معضلات سياسی، فرهنگی و اقتصادیِ داخلی و خارجی بر حول محور كلمۀ اسلام می‌پردازد». (۱۳۷۹/۶/۱۶) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش مي‌كند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «[یکی از دیدگاه‌ها در حوزه علم دینی این است که] وقتي ما جهان را مي‌فهميم، درواقع، آيات تکويني خدا را مي‌فهميم. فهم از آيات تکوينيِ خدا معرفت دينی است و ارزشمند است. عرض ما این است که آيات تکويني مي‌تواند مؤمنانه باشد يا مي‌تواند شيطنت‌آميز باشد. چه کسي گفته فهم از آيات تکويني هميشه نوراني است؟ مؤمن، آيات تکويني الهي را مي‌فهمد و کافر آيات تکويني را مي‌فهمد. فهم انسان، یا ظلماني است یا ايماني. و اتفاقاً مهم‌ترين يا لااقل يکي از مهم‌ترين عرصه‌هايي که دين آمده تا دخالت کند، عرصۀ فهم انسان است. دين آمده تا فهم انسان را از جهان نوراني و تصحيح کند. انسان مي‌تواند در فهم خودش تخلف کند. چرا شما باب تخلف در فهم را مي‌بنديد؟ همين‌طوري که مي‌تواند بکند و نگاه حرام بکند، هم مي‌تواند نظر بکند. همان‌طور که نگاه کردن، مي‌خواهد، عقل هم مناسک مي‌خواهد؛ چون مي‌تواند صحيح بفهمد و می‌تواند غلط بفهمد؛ می‌تواند حق بفهمد و می‌تواند باطل بفهمد. از طرف دیگر، به چه دليل، ، هميشه صنع الهي است؟ آيا عباد اختياري ندارند؟ آیا دستگاه اولياء شیاطین و طاغوت كه سايه‌اش بر تاريخ گسترده شده، [از آن حيثي كه منسوب به اراده‌های باطل است،] جزو صنع الهي است؟ اگر ، است، پس در عالم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال اراده‌اش مي‌كند، اما رضاي الهي پشت آن نيست و تقدّس ديني ندارد. (با کمی تلخیص) 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir