🔰 نیاز جامعهی امروز ارائه تصویری شورانگیز از دین است
🔻جلسه اول درسگفتار بازخوانی کتاب #طرحکلیاندیشهاسلامیدرقرآن
مدرس: استاد #آیتاللهمیرباقری
💠 نیاز ضروری جامعه امروزِ ما، ارائه «تصویری شورانگیز» از دین است، تصویری که هم بتواند نسل جدید را برای «مقاومت» در این درگیری تمام عیار پشتیبانی کند و هم بتواند تصویری «آگاهیبخش» و «کارآمد» از دین در ذهن نسل جدید پدید آورد. آسیبهایی که امروز در نسل جوان مشاهده میشود بهعلت نبود این تصویر از دین است.
💠 نظام اندیشهی اسلامی که در این کتاب ارائه شده، یک طرح شفاف و منسجم و کارآمد است که دارای سه ویژگیِ «آگاهیبخشی»، «جامعیت» و «شورانگیز بودن» است.
💠 در مواجهه جهان اسلام با غرب، دو رویکرد «انزوا و تحجر» و «انفعال و غربزدگی» شکل گرفت؛ به تعبیر رهبری در مقدمه کتاب اسلام و مشکلات تمدن، خودباختگی در برابر غول تمدن غرب، بزرگترین معضل جامعه اسلامی است لذا خط انقلاب اسلامی در تقابل با تمدن غرب، متشکل از حرکتِ توأمان «نوسازی تفکرِدینی» و «مقاومت و مبارزه اجتماعی» است.
✍ گزارش مختصر این درسگفتار را در ادامهمطلب بخوانید.
⭐️⭐️⭐️
آگاهے براے سامانے دیگر
مدرسه تفکر و نوآوری نگاه
🆔 @sch_negah
🌐 http://www.negahschool.ir
🔰 ایجادِ حرکت اجتماعی بیش از برهان محتاج «افق روشن» و «شورانگیز» از آینده است.
🔻جلسه سوم بازخوانی کتاب #طرحکلیاندیشهاسلامیدرقرآن
استاد #میرباقری
🔹️برای ایجاد انگیزه در حرکت اجتماعی، بیش از نیاز به برهان و استدلال و ارائهی اندیشه که البته امری ضروری است، باید یک افق روشن و شورانگیز و تصویری کلان از آینده را پیش روی مخاطب قرار داد که این آینده روشن در بخش «نویدهای ایمان» کتاب طرح کلی به خوبی منعکس شده است.
🔸️تعهدی که توحید بر دوش انسان موحد میگذارد مهمترین و سنگینترین تعهد است. انسان موحد نمیتواند نسبت به عدالت اجتماعی و آزادی انسان بیتفاوت باشد. موحد نه خود، غیر را میپرستد و نه میتواند به پرستش غیر، از ناحیه دیگران بیتفاوت باشد، او نمیتواند زیر بار نظامات استکباری برود . به تعبیر کتاب طرح کلی تعهد انسان مومن و موحد، ساختن یک دنیای توحیدی و زدودن تمام آثار شرک از جهان است.
🔹️توحید در جهانبینی به معنای وابستگی دائمی تمام مخلوقات به یک قدرت واحد است،این اندیشه بنیادین در لایههای فرودست نفوذ میکند و به یک ایدئولوژی و استراتژی تبدیل میگردد، در مرحله بعد به «فقه» که تعین اندیشهی توحیدی در زمینه تنظیم روابط انسانی است تبدیل میشود. لذا فقه اسلام نمیتواند متعارض و یا بیتفاوت نسبت به توحید باشد.
🔸️آسیبهایی مانند غفلت از تعهد اجتماعی و نظرگرایی محض و پرداختن به امور کم اهمیت در حوزهی دانش کلام و فلسفه و عرفان که به طور مکرر در طرح کلی به نقد آن پرداخته شده است، در بسیاری از موارد حاصل تحریفات جریانات سیاسی صدر اسلام و خلفای اموی و عباسی از طریق اقداماتی همچون تاسیس بیتالحکمه است.
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
🔻جلسه چهارم بازخوانی کتاب #طرحکلیاندیشهاسلامیدرقرآن
استاد #میرباقری
💠 ماهیت جامعه توحیدی و جامعه ضدتوحیدی
نفی طبقات اجتماعی از مهمترین بندهای قطعنامهی توحید در ساحت ایدئولوژی است. جامعهی طبقاتی منحصر در حکومتهای پادشاهی و نظامهای پیشامدرن نیست؛ بلکه بدترین شکل طبقات در نظامات مدرن دنیای امروز شکل گرفته است. اگر جامعهی انسانی بر مدار عبودیت حرکت کند، نسبتش با مواهب مادی دنیا، نسبت ایثار و حب است نه طمع، لذا این جامعه هرگز، جامعهای طبقاتی نمیشود. و بعکس طبیعت جامعهی ضد توحیدی، سبقت و طمع در رسیدن امکانات مادی دنیاست، که طبیعتا منجر به شکلگیری طبقات اجتماعی میشود.
💠 جامعهی بازار و نفی فداکاری
در «جامعهی بازار» و جوامعی که همهی انسانها به دنبال منافع حداکثری خودشان هستند، قطعا امتیازات طبقاتی نسبت به امکانات دنیا اتفاق میافتد، ولو ذیل مفهوم « عدالت اجتماعی» مانند مکتب رفاه و مارکسیسم. اساسا حل مشکلات اقتصادی جامعه بدون شکلگیری روابط اجتماعی مبتنی بر حب و بندگی و اخلاق حمیده امکانپذیر نیست. زیرا هرچه روابط اجتماعی جامعه به سمت جامعهی بازار حرکت کند، روابط مبتنی بر ایثار و فداکاری مبدل به تعارض و درگیری بر سر دنیا میشود.
💠 پرستش نفس در لوای نظامات قانونی
ساحت دیگر ایدئولوژی توحیدی، نفی اطاعت از غیر خداست. اطاعت در قرآن مساوی با پرستش است و انسان در هیچ حالتی خالی از پرستش نیست. این پرستش منحصر در پرستیدن بت و الههها و اسطورهها نیست، بلکه اطاعت مطلق از «قانون» و «نظاماتاجتماعی» و «سنت و رسوم» نیز پرستش آن و نوعی شرک است. لذا اگر قانون و نظام اجتماعی به توحید و نظام اوامر الهی برنگردد، خروج از دایرهی توحید است و در بسیاری از موارد پرستش نفس و هوی و بت در لوای این نظامات قانونی و اجتماعی نهفته است.
💠 طغیان عقل
«عقل» نیز از حدود پرستش خارج نیست و دارای طغیان و عبودیت است. اندیشهی «اومانیسم» مبتنی بر اله بودن عقل بشر است به این معنا که انسان تابع مطلق عقل شده چرا که معتقد است عقل توان درک تمام مصالح انسان را دارد. پیدایش مکاتب فلسفهی الحادی و نظامات استکباری در غرب حاصل همین طغیان عقل انسان است. درحالیکه هیچ چیز از حوزهی الوهیت خدا خارج نیست. برخی تلقیهای غلط موجود از عقل، حاصل حاکمیت نظام «ارسطویی» و «یونان قدیم» بر نظام معرفتشناسی ماست.
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah