تفسیر حافظ ( ۴, دقیقه ) دکتر فرامرز میرشکار نقاشیخط در غزلیات حافظ در ابیات: تو و طوبی و ما قامت یار فکر هرکس به قدر همت اوست و خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که با خیال تو خاکم شود عبیر آمیز...

چه سازم من این یاد جا مانده را؟! «در شیشه ی عطر وا مانده را»

موازیند...ولی این دوتا بهم برسند! «مگر دو دور در آن دورها بهم برسند...!»

ای کاش...

من به قربان قرص ماه تو قرص روزی سه بار را می فهمم...

آنشب اگر...

دیده ای هیچ که دریا برود؟ قهر کند؟

ای کاش بعد نامه ی ...

میان عاشق و معشوق نامه ها جاریست...

مراسم ترحیم عزیز جانم ، پدرم: عبّاس و علی همیشه یارم زآنهاست اگر که نام دارم من بنده یِ میرِعشق، عبّاس عباسعلی میرشکارم...

☝️چقدر این تشبیهات مولاجانم زیباست... وقتی که به دنیا سَرِ مِهر و مَه نیست در ماندنِ جاوید کسی را رَه نیست دنیا همه گر به دست آری خوابیست مالیست به خواب جُسته ای ، ناگه نیست فرامرز میرشکار

که تا گردد شکار پنجه های عشق ، می رقصد هزاران آرزو دارد به پر این مرغ دریایی... فرامرز میرشکار

هرجا قدم زدی گلی از خاک سر زده است بعد از تو شاخه‌های گل آیینه‌دار تست... فرامرز میرشکار

برای هرچه در بسته شکر کنید که باز می‌شود از نو دری ، شروعی نو فرامرز میرشکار

دل شکسته به پیش آورم به لحظه مرگ اگر سوال کنندم که هان چه آورده‌ای؟ فرامرز میرشکار

بگذار  و بگذر از همه ی خانه های شهر باسقف ریخته چه کند چلچله دگر؟!... فرامرز میرشکار