eitaa logo
میرزایی‌ها
241 دنبال‌کننده
2هزار عکس
351 ویدیو
216 فایل
زندگی و زمانه #میرزا_کوچک_خان_جنگلی آنچه ناگفته شده و ناشنیده مانده
مشاهده در ایتا
دانلود
نامداران دیلمان واشکور قسمت اول ظهور حیدر خان حیدر خان در روستای "اسب راهان"دیلمان بدنیا آمد.پدرش آدینه و مادرش سکینه و دو برادر دیگر بنام قره و جواد نیز داشت. سالهای جوانی برادران در مبارزه با اربابان و حاکمان دوره اواخر قاجاریه گذشت. از نزدیکان میرزا کوچک بود و دو بار او را از مرگ نجات داد که در یکی از درگیری ها با سپاه شجاع الممالک پسر دوازده ساله و برادرش قره کشته میشوند. حیدر برای انتقام خانه واموال اربابان را در دیلمان به آتش میکشد وبه فشتال میگریزد. در ۱۳۰۷ سربازان خانه او را به آتش می کشند و اورا محاصره میکنند که برادر زاده او صفر نیز کشته میشود.او به چالوس میگریزد. و پس از دوسال دستگیر میشود ودر سن ۴۷ سالگی کشته میشود. این خلاصه زندگی اوست. اما آنچه ما از نام حیدر خان به ذهن ما خطور میکند روایت بزرگان است که او راهزن و یاغی بوده اما این دروغی بیش نیست دراصل تبلیغات اربابان و حاکمان بوده است.برای اثبات این سخن دکتر پاینده و خلیل سلیمی در کتاب هایشان بسیار گفته اند که ذکر این سند کافی است. در دلفک میرزا کوچک و یارانش توسط قزاق ها محاصره میشوند.حیدر خان با سپاه خود به یاری میرزا میرود و در نبردی قزاقان را مجبور به عقب نشینی میکند یاران میرزا میگویند او راهزن است اما دکتر حشمت برآشفته میگردد وبه میرزا میگوید کسی که از اموال اربابان بگیرد و به مردم ببخشید چه میگویید میرزا هم لبخندی میزند وحیدر خان را در آغوش میکشد. حیدر خان سپاهی مسلح وسوار نظام بالغ بر سیصد نفر داشت که بر سرزمین بیه پیش از سفیدرود تا تنکابن حکمرانی میکرد . اما آنچه باعث شد حکومت مرکزی با او به جنگ در آید ادعای پادشاهی بود که حیدر خان در زمانی که یکه تاز و قدرتمند شده بود و تمام اربابان و حاکمان خواب بر چشمان نداشتند کرد. تاثیر زیادی در پیشرفت نهضت جنگل داشت و دو بار جان میرزا را نجات داده بود. حیدر خان هفت زن داشت. نوادگان او اکنون بنام حیدری هستند. حیدر خان طبق اسناد و روایات عیار و جوانمردی بود که مدت زیادی بر شرق گیلان حکومت میکرد. با شکست نهضت و کشته شدن حیدر خان یاران او نیز متلاشی وبه ییلاق گریختند. دو تن از نزدیکان او را از رانکوه ،کجید، شوک به دلبره (دول ور)که پرتگاه بزرگ و عمیقی دارد آوردند وبه دره پرت کردند. حیدر خان به چاکرود ،کلامرود،گورج هم آمده است ودر قسمت های بعد به نکات دیگر خواهیم پرداخت. ۹۹/۱۰/۳۰ 🖊محمد آقاجانی با📘 کمک محمود خان عوضخواه از نوادگان حیدر خان پست مرتبط میرزایی‌ها @mirzaeihaa
8️⃣ ☝️ دکتر حشمت در بیان شادروان فخرایی 📥 منبع : میر ابوالقاسمی، سید محمد تقی، 1378، دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل، تهران: نشر ندا، صص 129-130 ♻️ پست مرتبط میرزایی‌ها @mirzaeihaa
مستند دکتر حشمت ارائه‌ای از میرزایی‌ها قسمت اول : صبورای عاشق قسمت دوم : پزشک ارتش ایران قسمت سوم : دوری و دوستی قسمت چهارم : حضرت دکتر قسمت پنجم : دکتر حشمت و جذب حسن خان آلیانی قسمت ششم : دکتر حشمت در شرق گیلان قسمت هفتم : روزها و رازها قسمت هشتم : راز مگو ✅ بیش از ۹۸ درصد منبع اطلاعاتی برای تهیه و تولید این مستند ، کتاب (دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل) اثر شادروان سید محمدتقی میرابوالقاسمی می‌باشد میرزایی‌ها @mirzaeihaa
9️⃣ ⁉️ دکتر حشمت، در روزهای آخر به چه می‌اندیشید؟! 📥 منبع : میر ابوالقاسمی، سید محمد تقی، 1378، دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل، تهران: نشر ندا، 96 ♻️ پست مرتبط میرزایی‌ها @mirzaeihaa
نامداران دیلمان واشکور "قسمت دوم" در اواسط دوره قاجاریه دو طائفه از لرستان به نامهای "گوری" و "حسین خانی" به گیلان کوچانده شدند. حسین خان سردار جوان و رشید از طایفه حسین خانی به دامادی سرگالشی از دیلمان مفتخر شد. آنها فرزندانی بنام سکینه و آدینه داشتند که سکینه در جوانی به ازدواج عوضعلی سرگالشی اهل سرلیل درآمد که صاحب فرزندانی بنام محمد رضا،محمد وخیرالله شدند. اما آدینه سه فرزند پسر بنام جواد،قره ،حیدر و دختری داشت. دست سرنوشت از فرزندان آدینه و عوضعلی عیاران و جوانمردانی سلحشور ساخت که مناطق حیاتی و مواصلاتی دیلمان واشکور به دست آنها افتاد. به عبارتی از این زمان ارتباطات قومی و فامیلی این دو خاندان سلحشور مسیرهای ییلاق و قشلاق لاهیجان وشرق گیلان و جاده های تاریخی دیلمان و رانکوه و مناطق عمومی لنگرود و رودسر تا غرب مازندران را تحت تسلط آنها قرار داد. تضاد تاریخی بزرگ مالکان با عیاران وجوانمردان این بار به گونه ای دیگر رقم خورد و شرایط بحرانی مملکت و تمرکز بر گلوگاه های ییلاق_قشلاق در این مسیرها به اقتدار آنها افزود. این دو خاندان با سکونت در سرلیل و فشتال دیلمان سرزمین گسترده و قلمرو مشترکی را بنا نهادند. از دو خاندان عوضعلی و آدینه که به کشاورزی و دامداری می پرداختند حیدر خان ومحمدرضاخان به حمایت از انقلاب مشروطیت نیز می کوشیدند وبه اتفاق آزادیخواهان گیل و دیلمی با ایجاد دفاتر اداری به تحکیم حکومت مشروطه فعالیت میکردند. حیدر خان کم کم با رشادت ها وجان گذشتگی ها در مقابل اربابان و حاکمان در اواخر حکومت احمد شاه قاجار نام نشانی پیدا کرد و بشکل باور نکردنی شهره آفاق گردید و حوزه فرمانروایی خود را در بیه پیش و غرب مازندران گسترش داد. نظارت وتسلط بر راههای گیلان به قزوین همزمان با تحولات بین المللی و جنگ جهانی اول و انقلاب اکتبر روسیه (که به تاسیس حزب توده ایران منجر شد) صورت گرفت که از اقدامات شگرف حیدر خان بود. هیچوقت لشگر روس و وطن فروشان وابسته به آن با وجود حیدر خان وسپاهیان او در این سرزمین قادر به اجرای منویات شیطانی خویش نبوده و در بیم و هراس دائمی بسر میبردند. هسته مرکزی نیروهای پارتیزانی حیدر خان حدود یکصد تک تیر انداز از جان گذشته بود اما در شرایط بحرانی و جنگ این نیرو ها به سیصد نفر بالغ می گشت. حمایت حیدر خان از میرزا کوچک خان و شرایط سرنوشت ساز نهضت جنگل هرگز به روشنی شرح تفسیر نگردیده است. حیدر خان بیست سال بر گسترده شرق گیلان و دیلمان وغرب مازندران حکمفرمایی کرد. او انسان ظالم و جنایت کاری نبود تنها شایعات شفاهی یا گاها نوشتاری بر جا مانده از فئودالیزم فرهنگی توسط خانزاده ها و وابستگان آنان به منظور بد نام کردن حیدر خان منتشر شده است. حیدر خان خود اموال و املاک فراوانی داشت ونیاز به کسب نامشروع نداشت. ادامه دارد.... قسمت بعد ؛ خصوصیات اخلاقی و درگیری با شجاع الممالک منبع ؛روایت محمود خان از نسل حیدر خان و عوضعلی خان که با هم دوستی داریم و کتاب انقلاب مشروطه تا اسلامی ✍محمد آقاجانی پست مرتبط میرزایی‌ها @mirzaeihaa
قسمت سوم در سال ۱۳۰۷ شجاع الممالک حاکم دیلمان برای زهر چشم گرفتن از حیدر خان و قدرت نمایی به خانه او دستورحمله میدهد اما در این اتفاق برادر او قره خان و فرزندش نامدار خان کشته میشوند. و این ماجرا شروع خصومت و جنگ های پی در پی حیدر خان با قوای دولتی میشود . حیدر خان دست به انتقام سخت میزند و این منطقه صحنه جنگ های او در سالیان بعد میگردد. حیدر خان سلاح لشکر خود را با غنیمت گرفتن قشون دولتی و قزاق تامین میکرد. لشکر او غالبا از جوانمردان و عیاران آن دوره بودند که هر کدام به دلایلی به او می پیوستند. روزی در املش مجلس عروسی بر پا بود و زنان در میدان به رقص و پایکوبی مشغول بودند که یکی از گردن کلفتشان وقلدر های املش در آنجا حضور داشت و بمحض مشاهده جواهرات و زینت آلات زنان وارد میدان شده و گردنبند را از گردنشان و دستبند ها را از دستان آنها جدا میکند وبا خود می برد.این خبر به حیدر خان می رسد وبا تعدادی از همراهان خود به منزل آن مرد نیرومند می روند.صبح زود بود و مرد در خواب بسر می بُرد ابتدا یاران حیدر خان یکی یکی وارد خانه شده اما او هر کدام را از ایوان (تلار) خانه به حیاط پرت میکند. حیدر خان خود وارد خانه می شود ودر یک مبارزه او را زمین گیر کرده و اسلحه را روی پیشانی او میگیرد اما مرد نیرومند ابراز پشیمانی کرده وامان می خواهد و قول میدهد طلا وزیور آلات به صاحبانش برگرداند. حیدر خان می پذیرد واز کشتن او صرفنظر میکند و از پله ها پایین آمده و وارد حیاط میشود مرد نیرومند حیدر خان را صدا میزند و میگوید صبر کن تا لباسم را بپوشم. مرد فورا لباسش را می پوشد و تفنگ بر دوش نزد حیدر خان می آید و از او می خواهد اجازه دهد جزو سربازان و یارانش باشد. حیدر خان می پذیرد و باهم راه می افتند. بیشتر یاران حیدر خان می دانستند که راه برگشتی وجود ندارد . با شکست نهضت جنگل و افول مبارزات ، حیدر خان توسط قشون دولتی دستگیر ودر زندان قصر تهران زندانی میشود. اما پس از مدتی میله های زندان را شکسته وبا خلع سلاح نگهبانان و آزاد کردن چند تن از یارانش را گیلان را درپیش میگیرد واز راه کرج به طالقان و سپس به کوه های البرز وارد میشود و با کمک شیر زن گاو داری که به آنها پناه داده بود تجدید قوا نموده و جان دوباره می‌ گیرند. قشون دولتی در پی آنها بود تا اینکه در بن بست دره ای گیر می افتند. دیگر راهی نمانده بود و قشون دولت نزدیک تر میشد.ناگهان داخل غار خرسی را می بیند او که مرد کوه و جنگل بود فورا راه نجات را در تعقیب خرس می یابد و چند تیر هوایی شلیک میکند و خرس پا فرار می گذارد و راه خروج از آن دره را به آنها نشان میدهد. قوای دولتی با شنیدن صدای تیر مکان آنها را تشخیص داده و به همان دره هجوم می آورند اما راه خروج را پیدا نمی کنند و شکست خورده ،حیدر خان و یارانش را گم کرده و دست از تعقیب می کشند. سالها این تعقیب گریز ادامه می یابد تا اینکه حیدر خان با تراشیدن سبیل و موهایش به تنکابن میرود ودر قهوه خانه ای بطور ناشناس مشغول کار میشود و هر چند گاهی به صورت پنهانی و ناشناس به خانواده سر میزد و آنها را تامین می کند. @kohandeyar اما رضا شاه در رامسر بسر می برد و به او خبر میدهند که حیدر خان در این حوالی است فورا پیگیر شده و دستور دستگیری میدهد اما موفق نمی شوند. پس از مدتی یکی از دوستان و یاران حیدر خان با خیانت جای او را به نیروهای دولتی می گوید و حیدر خان را در قهوه خانه دستگیر میکنند وبا غل و زنجیر می بندند . پس از گذراندن حیدر خان در لاهیجان و سیاهکل با اینکه شاه دستور زنده ماندن او را داده بود با فشار و نفوذ اربابان و حاکمان منطقه او را به دار می آویزند. با تقلای زیاد، حیدر خان از طناب جدا میشود اما دوباره او را به دار می کشند وهر چه منتظر می مانند حیدر خان خفه نمی شود. او را پایین می آورند و بار سوم به دار می آویزند . اینبار حیدر خان تسلیم مرگ میشود و سال ۱۳۰۹ چراغ مبارزات مردمی گیلان خاموش میشود. نوروز خالدار نیز که حیدر خان را لو داده بود در سیاهکل بر خلاف وعده هایی که به او داده بودند اعدام میشود . فرزندان و خانواده او به اسارت شجاع الممالک در می آیند. و تمام اموال او مصادره می شود . روزی که همسر حیدر خان در حیاط خانه شجاع الممالک فرزند کوچکش شیرزاد را در "هالونه" (گهواره) می تاباند این شعر را با ناله و سوز و آواز میخواند. پلنگ از کوه پرید بشکسته دندان مقام دل چریدند گوسفندان اگر نسلی بماند از پلنگان تلافی می کند از گوسفندان پلنگ گوید چقدرخوش خط وخالم بدین کوه بلند چندی بنالم خداوندا بده روزی حلالم که دست بر سفره ناکس نمالم منبع ؛محمود خان _خلیل سلیمی پژوهش ؛محمد آقاجانی کلامرودی پست مرتبط میرزایی‌ها @mirzaeihaa
حیدرخان فشتالی دیلمانی در جریان راهپیمایی میرزا و یارانش به لاهیجان ، پس از کشف نامه‌ای که از سوی رضا خان میرپنج به دکتر حشمت نوشته شده بود، جنگلیها تصمیم می‌گیرند که دوباره به فومن برگردند. در این برهه حساس اگر کمک حیدرخان و برادرش قره خان فشتالی نبود میرزا و یارانش هرگز نمی‌توانستند به سپید رود رسیده و از آن بگذرند. او ناجی جنگليها در این برهه حساس شد. دوستی حسن خان آلیانی و حیدرخان فشتالی نیز از اینجا شکل گرفت. در زمانی که حسن خان نائب حکومت فومنات گردید از سوی زاهدی تحت فشار قرار گرفت تا او را دستگیر کند. حسن خان هم حتی تا دیلمان رفت اما هرگز به او خیانت نکرد و در گزارشی اعلام داشت که توانایی دستگیری حیدرخان از عهده او خارج است. حیدرخان و قره خان فشتالی پس از ماجرای لاهیجان در زمره یاران جنگل قرار گرفتند و مجاهدت‌ها کردند. در مورد این دو برادر هم همان اتهاماتی را مطرح می‌کنند که به حسن خان آلیانی وارد می‌کنند. پست مرتبط میرزایی‌ها @mirzaeihaa
با درود جناب آقای مومن صالحی عزیز در پاسخ به سوال میرزایی‌ها که چرا از کتاب نهضت جنگل و معین الرعایا در منابع مورد استفاده برای تهیه پادکستهای پنجگانه پایان انقلاب جنگل استفاده ننموده‌اند، مواردی به شرح زیر برای ما ارسال نمودند که عیناً درج می‌کنیم... مجدداً از زحمات ایشان در تهیه و تولید پادکست‌ها سپاسگزاریم و برایشان آرزوی سلامتی و بهروزی می‌نمائیم. همچنین از اینکه همراه و همگام میرزایی‌ها نیز شده‌اند متشکریم. ........................ کتاب نهضت جنگل و معین الرعایا نوشته اقای شاهپور الیانی را بنده با دقت مطالعه نموده و البته از جمله منابع مورد استفاده بوده ولی در درج منابع پژوهش،متاسفانه بطور سهوی از قلم افتاد . اما به این کتاب نقد جدی دارم . در کتاب مذکور شاهپور الیانی به عنوان نوه حسن خان تحت تاثیر روابط فامیلی و قومی در شخصیت پردازی قهرمانانه حسن خان انقدر زیاده روی نموده که او را بنحوی شخصیت درجه اول نهضت جنگل دانسته و انگار کوچک جنگلی در برابر او بویژه در اواخر  انقلاب جنگل کاملا در سایه است . نقش برجسته حسن خان الیانی و مراتب وفاداری او و اراده اهنینی که در مبارزه داشت جای شک و تردیدی ندارد ،لیکن تحلیل نهایی او و میرزا کوچک با هم فرق داشت . حسن خان با حکومت مرکزی همکاری کرده و حدود چهار سال حاکم فومنات شد و در مراسم تاجگذاری رضا خان در تهران نیز شرکت کرد. ایا این ها جرم حسن خان است؟ از نظر بنده خیر .چرا انکه ما دنبال قهرمانان بی عیب و نقص که نباید باشیم . از طرفی تحلیل ایشان با میرزا کوچک متفاوت بود و اختلاف نظر سیاسی هم اینک نیز امری نیست که مرز خدمت و خیانت را تعیین کند. بنظر میرسد اگر شخصیت های انقلاب جنگل را زمینی ببینیم و انان را در هاله تقدیس نبریم بهتر است . ورود هنر و ادبیات در انقلاب جنگل و ساخت نمایش ،قصه و موسیقی از این تحلیل جدا است و کار هنر بزرگنمایی هست و اشکالی هم ندارد . متشکرم  مومن صالحی جمعه ۱۴۰۱/۱۱/۲۸ میرزایی‌ها @mirzaeihaa
سرگذشت یک نامه.pdf
374.6K
🔹سرگذشت یک نامه! نامه سردار سپه، خطاب به میرزا کوچک خان جنگلی بود یا دکتر ابراهیم حشمت طالقانی؟! ✍️ مرتضی سخایی (ادمین کانال تلگرامی میرزایی ها) بازنشر در ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ کانال تلگرامی البرز پژوهی، روش و اطلاعات موجود در این نوشته را در معرض نقد و نگاه پژوهشگران تاریخ معاصر و البرز پژوهان قرار می دهد. 🔗 البرز پژوهی @alborzology ▫️وبلاگ ۱▫️وبلاگ ۲▫️اینستاگرام▫️آپارات میرزایی‌ها @mirzaeihaa
📜 سواد[رونوشت] حکم حسن خان آلیانی (معین الرعایا) به حکومت فومنات 👤 صادر کننده حکم رضا خان؛ وزیر جنگ و فرمانده کل قشون 📆 تاریخ سند 20 میزان[مهر] 1301خورشیدی ♻️ پست مرتبط @mirzaeihaa . . . . . . . . .
☝️ انتصاب یوسف خان شبان شفتی به نیابت حکومت فومنات در زمانی که حسن خان آلیانی (معین الرعایا) هنوز زنده بود! 🎯 حسن خان آلیانی معروف به معین الرعایا در 30 مهر 1301 خورشیدی از سوی رضا خان به نیابت حکومت فومنات برگزیده شد و در 17 خرداد 1305 خورشیدی در دهنه سر نرگستان، ترور و پنج روز بعد یعنی در 22 خرداد 1305 در بیمارستان تیپ مستقل شمال در رشت به شهادت رسید 📥 منبع: روزنامه پرورش، چاپ رشت،سال سوم، شماره 130، جمعه 20 خرداد 1305، صفحه 1 ♻️ پست مرتبط میرزایی ها @mirzaeihaa
🛎 شرکت در جشن تاجگذاری رضا خان 1️⃣ 📌 مراسم تاجگذاری رضا خان، سرکوبگر نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در روز یکشنبه 4 اردیبهشت 1305 خورشیدی در تالار سلام [یکی از اتاقهای کاخ گلستان در تهران] انجام شد. تدارکات این مراسم بر عهدهٔ عبدالحسین تیمورتاش [حاکم گیلان و طوالش و عامل اعدام دکتر حشمت] بود. توضیحات: 1️⃣ حاجی آقا کوچصفهانی، یکی از تجار درجه اول رشت و طرف اطمینان وثوق الدوله بود که به همراه میرزا محمد خان طالقانی[منشی سپهسالار تنکابنی] به لاهیجان رفت تا دکتر حشمت را راضی به تسلیم نماید. متاسفانه تصویری از وی بدست نیامد. 2️⃣ حاجی محمد علی داوود زاده، همسر یکی از خواهرهای میرزا کوچک خان بود که پس از آزادی محسن خان امین الدوله[در سیزده مهر 1296 خورشیدی] از سوی وی به سمت مباشری منطقه لشت نشاء برگزیده شد. 3️⃣ دکتر موسی خان فیض، برادر عیسی خان فیض [وزیر مالیه سید ضیاءالدین طباطبایی] و فرزند میرزا جواد خان ناصر الملکی بود. دکتر موسی خان فیض در دوران نهضت جنگل به صحیه جنگل در گوراب زرمیخ فعالیت داشت. پدر او یعنی میرزا جواد خان ناصر الملکی، یکی از خواهران میرزا کوچک خان را در عقد خود داشت. 📥 روزنامه پرورش، چاپ رشت،سال سوم، شماره 111، پنجشنبه 15 اردیبهشت 1305، صفحه 2 میرزایی ها @mirzaeihaa
دکتر موسی خان فیض.pdf
2.44M
☝️ بیوگرافی دکتر موسی خان فیض، یکی از اطبای نهضت جنگل که دارای نسبت خانوادگی با میرزا کوچک خان هم بود + عکس 📥 ماهنامه گیله وا، شماره 64، آبان و آذر 1380 خورشیدی(انتشار دی ماه)، ص 37 ♻️ پست مرتبط میرزایی ها @mirzaeihaa
👤 دکتر موسی خان فیض، یکی از اطبای نهضت جنگل که دارای نسبت خانوادگی با میرزا کوچک خان هم بود 🎯دکتر موسی خان فیض، برادر عیسی خان فیض[وزیر مالیه سید ضیاءالدین طباطبایی] و فرزند میرزا جواد خان ناصر الملکی بود. دکتر موسی خان فیض در دوران نهضت جنگل در صحیه جنگل در گوراب زرمیخ فعالیت داشت. پدر او یعنی میرزا جواد خان ناصر الملکی، یکی از خواهران میرزا کوچک خان را در عقد خود داشت. 📥 ماهنامه گیله وا، شماره 64، آبان و آذر 1380 خورشیدی(انتشار دی ماه)، ص 37 میرزایی ها @mirzaeihaa
🛎 شرکت در جشن تاجگذاری رضا خان 2️⃣ 📌 مراسم تاجگذاری رضا خان، سرکوبگر نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در روز یکشنبه 4 اردیبهشت 1305 خورشیدی در تالار سلام [یکی از اتاقهای کاخ گلستان در تهران] انجام شد. تدارکات این مراسم بر عهدهٔ عبدالحسین تیمورتاش [حاکم گیلان و طوالش و عامل اعدام دکتر حشمت] بود. توضیحات: 1️⃣ حسن خان آلیانی(معین الرعایا) در 1245 خورشیدی در کیش دره آلیان به دنیا آمد. دوران کودکی خود را در رشت و در خانه عبدالحسین خان مدیرالملک سپری نمود و به همراه فرزندان مدیر الملک به مدرسه می رفت. بعدها به کاظمین و کربلا در عراق مهاجرت نمود و به کار اقتصادی پرداخت. در نیمه اول سال 1293 خورشیدی به دعوت اهالی آلیان به زادگاه خود بازگشت و سرپرستی ایل آلیان را بر عهده گرفت. مصادف با این ایام به دعوت میرزا کوچک خان به نهضت جنگل پیوست و به همراه داماد خود میرزا نعمت الله آلیانی تا آخرین روز نهضت جنگل پا به پای میرزا ایستادگی نمود. پس از خاتمه نهضت جنگل مدتی مخفی شد و نهایتاً در تاریخ 30 مهر 1301 خورشیدی با حکم رضا خان به سمت نیابت حکومت فومنات منصوب گردید. او در صدد ترور رضا خان بود که با ترور خودش به دست عمال فضل الله زاهدی ناکام ماند. معین الرعایا در 17 خرداد 1305 خورشیدی ترور و پنج روز بعد در 22 خرداد ماه نیز در بیمارستان تیپ مستقل شمال در رشت به شهادت رسید. 2️⃣ میرزا یوسف خان شبان دو روز قبل از شهادت حسن خان آلیانی به سمت نیابت حکومت فومنات منصوب گردید. 📥 روزنامه پرورش، چاپ رشت،سال سوم، شماره 126، چهارشنبه 11 خرداد 1305، صفحه 2 ♻️ شماره یک میرزایی ها @mirzaeihaa
🛎 شرکت در جشن تاجگذاری رضا خان 3️⃣ 📌 مراسم تاجگذاری رضا خان، سرکوبگر نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در روز یکشنبه 4 اردیبهشت 1305 خورشیدی در تالار سلام [یکی از اتاقهای کاخ گلستان در تهران] انجام شد. تدارکات این مراسم بر عهدهٔ عبدالحسین تیمورتاش [حاکم گیلان و طوالش و عامل اعدام دکتر حشمت] بود. توضیحات: آیت الله سید محمود روحانی که بواسطه لقب پدرشان یعنی آیت الله سید محمد مجتهد رشتی، “ مجتهد ” نیز نامیده می شد از روحانیون مورد وثوق رشت بود. ایشان از اعضای هیئت اتحاد اسلام بود که با رایزنی با اُفسینکو مساله بخشش مدت زمان باقیمانده تبعید میرزا را حل کرد. 📥 روزنامه پرورش، چاپ رشت،سال سوم، شماره 130، جمعه 20 خرداد 1305، صفحه 1 ♻️ شماره دو میرزایی ها @mirzaeihaa