هدایت شده از قربان صحرائی چالهسرائی
🏴 صلهي ميرزا کوچک جنگلي به مرثيهخوان عاشورا
◾️ مؤلف [سيد صفا موسوي] به خاطر دارم در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ هجری قمری مرحوم میرزا کوچک جنگلی در گوراب زرمیخ گیلان، عمارت و خانه مسکونی حاج سید رضی که از مالكين متنفذ و قدرتمند زمان بود سکونت داشت.
مرکز حکومت میرزا در همین ساختمان بود. در ماه محرم، دهه اول عاشورا عموم قُراء اطراف گوراب زرمیخ دستههای عزاداری امام سوم شیعيان، حسين بن على (ع) را طبق رسم محلی، به خصوص در شبهای تاسوعا و عاشورا و روز عاشورا به گورابزرمیخ، مقابل بقعه سید ابراهیم حضور یافته مشغول عزاداری میشدند.
هر يك از دستهها که از مقابل عمارت حکومتی میرزا میگذشتند، قبلاً به حضور میرزا ميرسیدند.
مؤلف جزء اطفال جلوی دسته، با برچمهای سیاه اشعار زبر را میخواندیم:
اندر عزای شاه شهیدان
سرت سلامت میرزاکو چک خان
سرت سلامت سالار گیلان
سرت سلامت میرزاکو چک خان ...
مرثیهخوان آنزمان به نام عيسى انتصاری که شاگرد زرگر و ساکن تَطَف بود، فعلا زنده است این جمله را ساخته و میخواند.
مرحوم کوچکخان به هر يك از اطفال جلوی دسته، دو قران نقره احمدشاهی و به مرثيهخوان، ده تومان پول نقره میداد.
🏴🏴🏴
📚 منبع: تاريخ مکمل جنگل، ميرزاکوچکخان، نوشته سيد صفا موسوي، ص ۹
#عاشورا
#تاسوعا
#ميرزا_کوچک_خان
#نهضت_جنگل
#سيد_صفا_موسوي
#تاريخ_مکمل_جنگل
🏴🏴🏴
#قربان_صحرائی_چاله_سرائی
🖤
🔰 🆔 @sahranevesht
میرزاییها
🏴 صلهي ميرزا کوچک جنگلي به مرثيهخوان عاشورا ◾️ مؤلف [سيد صفا موسوي] به خاطر دارم در سالهای ۱۳۳۵ و
محرم امسال یک جور دیگه است، امسال مخصوصا این دو سه روز اخیر صحبت از حضرت حسین علیه السلام و عاشورا دیگه مثل سابق نیست ...
مخصوصاً برای ما گیلانیها دیگه خیلی سخت شده... به راحتی متهممون میکنن به هزار چی اما خدا رو شکر میکنیم که هنوز عشق به حسین در دل ما کورسویی داره و نمرده ... صحبت از این شخصیت مساوی شده با ننگ و برچسب و تهمت اما اعتقاد ما به حسین علیه السلام ربطی به هیچ حکومت و سیاستی نداره ، ما حقیقتاً حضرت حسین علیه السلام رو دوست داریم و براش حاضر به فداکاری هم هستیم ، تمسخر شدن و بی محلی کردن به ما خیلی حقیره در برابر اون مصیبتهایی که حضرت حسین علیه السلام کشیدن ...
ما میرزاییها همچنان هستیم بر آن عهدی که بستیم و این باور قلبی خود ماست و اونا که ما رو میشناسن خوب می دونن که راست میگیم ...
والسلام
♻️ میرزا در محرم
@mirzaeihaa
#حافظه_تاریخی
مسجد صاحب الزمان (عج) روستای زیده در زمین متعلق به حسن خان آلیانی(معینالرعایا) احداث گردیده است . این زمین توسط کربلایی بیبی فاطمه (همسر معین الرعایا) وقف مسجد شد ...
@mirzaeihaa
#حافظه_تاریخی
حتی تا دهه پنجاه خورشیدی عمارت حسن خان آلیانی (معینالرعایا) در ایام محرم پذیرای دستههای عزاداری حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) بود...
📌 این عمارت در زلزله خرداد ۱۳۶۹ به کلی تخریب گردید و مالکین نیز نتوانستند آنرا بازسازی نمایند ... در حال حاضر خرابههایی از آن وجود دارد که در تملک مالک خصوصی و وارثین حسن خان آلیانی است
♻️ توضیحات مجید جدی کاس احمدانی پژوهشگر نهضت جنگل
@mirzaeihaa
میرزاییها
#حافظه_تاریخی حتی تا دهه پنجاه خورشیدی عمارت حسن خان آلیانی (معینالرعایا) در ایام محرم پذیرای دسته
سپاس از توضیحات مهندس مجید جدی کاس احمدانی عزیز
@mirzaeihaa
میرزاییها
📌🥀 نحوۀ شهادت میرزا کوچک خان از زبان یک صاحب صلاحیت برای اظهار نظر ... در سال 1300 خورشیدی پیکر بی
🥀 مشهد اصلی میرزا کوچک خان جنگلی
🔰 امام زاده عینعلی علیه السلام در روستای خانقاه گیلوان خلخال
👈 توضیح در تصویر
@mirzaeihaa
میرزاییها
#تلنگر #مدرسه_نظام_گوراب_زرمیخ راز وفای جنگلِ انسان / سردارِ چوقا پوشی از گیلان تاریخ جنگل را وَرَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
عمارت حاجی سید رضی در گوراب زرمیخ صومعه سرا که بعنوان مدرسه نظام جنگليها مورد استفاده قرار می گرفت... این عمارت حتی مشکل مالکیت خصوصی هم ندارد ..
♻️ ویدئوی میرزاییها از مدرسه نظام جنگل
@mirzaeihaa
☝️ادای احترام خانم دکتر عمرا خلیلویچ از کشور بوسنی و هرزگوین به میرزا کوچک جنگلی 🙏🫡
@mirzaeihaa
#چهره_ها
مرحوم آقاجان قاسمی از نظامیان قزاق حکومت دوره احمد شاه قاجار که در رشت خدمت میکرد و بعدها به نهضت جنگل پیوست واز همراهان میرزا کوچک گردید. وی از اهالی سراب آذربایجان شرقی بود که عاقبت در سال ۱۳۶۳ در سن نودو چهار سالگی فوت کرد.درتصویری برجای مانده از دوره نهضت جنگل که میرزا کوچک برای مذاکره با نماینده دولت مرکزی وکفیل وقت گیلان میرزا احمد آذری خویی درحال دست دادن است، تصویر وی در سمت چپ که مربوط به بهمن ماه سال ۱۲۹۸ خورشیدی است نیزدیده می شود.
گفتنی است که ؛ در دوره نهضت حنگل علاوه بر اقوام گیلک و تالش که اغلب از منطقه فومنات بودند، به نام ونشان شماری از چهره های غیر گیلانی هم بر میخوریم که میرزا را در جنگ با استبداد داخلی و بیگانگانی چون روس تزار یاری می رساندند.
🔸گیلان قدیم
@mirzaeihaa
میرزاییها
#پیشنهاد_برای_مطالعه 📝 سرهنگ نصرت الله خان آزاد راد ، از فرماندهان نهضت جنگل ✍️ هومن صدیقی 📄 تاریخ
یادی از شاهپور لوا مختاری و همکاری وی با نهضت جنگل
هومن صدیقی / مندرج در شماره ۴۱-۴۰ مجله ی فرهنگ گیلان
با وقوع جنگ نخست جهانی و نقض بی طرفی ایران از طرف دولت های روسیه و بریتانیا،میرزا کوچک خان جنگلی پس از مشورت و هماهنگی با اعضای ایرانی اتحاد اسلام اقدام به عملیات چریکی در جنگل های انبوه خزر نمود. پیرامون قیام جنگل و میرزا کوچک خان تاکنون چندین جلد کتاب و تعداد متنابهی مقاله انتشار یافته است. اما تاکنون کمتر سخنی از افسران نظمیه (شهربانی)رشت که به جمع یاران میرزا پیوستند ، به میان آمده است .افسران جان بر کفی که به جهت دفاع از میهن خود در برابر تجاوز بیگانگان راه جنگل را در پیش گرفتند.
*سرتیپ شاهپور لوا مختاری از جمله افسران وطن پرست و آزاده ای بود که در اوان خدمت به قوای جنگل پیوست و تا واپسین دم به میرزا و آرمان های ملی گرایانه نهضت جنگل وفادار بود.
تیمسار سرتیپ شاهپور لواء مختاری فرزند فضل الله خان لواء ملک و نوه ی دختری کریم خان مختار السلطنه در سال ۱۲۷۶ در تهران تولد یافت .تحصیلات ابتدایی و متوسطه ی خود را در مدارس تربیت و آلمانی با موفقیت به اتمام رسانده و همچنین به زبانهای فرانسه و آلمانی تسلط و اشراف کامل پیدا نمود. در دیماه ۱۲۹۳ وارد مدرسه ی پلیس که به توسط مستشاران سوئدی تشکیل شده بود، گردید و پس از یکسال با درجه آسپیرانی (ستوان سومی) به خدمت اداره ی نظمیه(شهربانی) در آمد. در ابتدای سال ۱۲۹۶ به همراه چند تن از افسران و صاحب منصبان نظمیه رشت به نهضت جنگل پیوست و در نزدیکی کسما در محلی بنام گوراب زرمخ مدرسه ی نظام جنگل را به ریاست ماژور(سرگرد) ویلیام فن پاشن آلمانی پایه گذاری کرد و به آموزش و تعلیمات نظامی جوانان پر شور و میهن پرست گیلانی همت گمارد. خبر همکاری افسران نظمیه گیلان با قوای جنگل انعکاس وسیعی پیدا نمود و برای سر آن ها جوایزی تعیین گردید.
*در نیمه اول سال ۱۲۹۸ پس از نبرد در منطقه ی کاکوه و تحمل تلفات و تزلزل روحیه افراد به همراه تنی چند از همقطاران خود نظیر نایب اول(ستوان یکم ) نصرت الله خان آزاد راد از جنبش جنگل جدا می گردند."صادق خان کوچکپور که او هم یکی از همراهان این سفر است میگوید: روحیه افراد متزلزل شده کمترین شعاع اعتماد و اطمینان بآینده(به آینده) در دل هیچکس نمی درخشید .اگر نفری کشته میشد نعشش زمین می ماند و اگر مجروح میشد کسی نبود زخمهایش را پانسمان نماید.نه پزشکی نه داروئی نه غذائی و مهمتر از همه آنکه اصلا معلوم نبود به کجا میرویم بنابراین اگر فردی خود را از معرکه بیرون می کشید و یا در گوشه امنی پنهان میگرفت و یا اصلا تسلیم میشد مستحق سرزنش نبود چه فقدان تاکتیک و مشخص نبودن هدف و نداشتن امید بزندگی فردا،همه را بآستان(به آستان) مرگ میکشاند یک روز نصرت الله خان آزاد راد یکی از افسران جنگل جلوی میرزا را گرفت و به تعرض بوی گفت.« آقا میرزا _ کجا میخواهی بروی و چه میخواهی بکنی؟ اینهمه عقب نشینی برای چه؟ چرا دستور مقاومت و دفاع بما نمیدهی؟سربازانم همه گرسنه اند و روحیه شان را از عقب نشینی مداوم یکباره باخته اند[.] بچه( به چه) علت مقاومت در مقابل دشمن را از ما سلب کرده ای؟ این وضع برای ماها قابل قبول نیست». میرزا مجبور شد او را دلداری بدهد و باو(به او) بفهماند که جنگیدن با قواء دولت مصلحت نیست و یک نحو برادرکشی است و باید حتی المقدور از این عمل پرهیز کرد و متعاقب آن ناچار شد یک بار دیگر برای نفرات سخنرانی کند و بعد از سخنرانی که منطق عقب نشینیش را در مقابل نیروی دولت توجیه مینمود گفت: با این اوصاف هرکس با خیال ما موافق نیست یکقدم به پیش! عده زیادی از افسران و از جمله ی آنها نصرت الله خان( آزاد راد) یکقدم به پیش گذاشتند و میرزا وقتی همه را سان دید با دیدگان اشک آلود از یکایکشان خداحافظی نمود و فراخور وضع مالی آنوقت بفرد فردشان خرجی داد. چون میرزا کوچک از نامه ساعدالدوله اینطور استنباط نموده بود که نیت تعاقب کنندگان دستگیری شخص او است و اگر او بتواند خود را از مهلکه نجات دهد بسایر همراهانش آسیب نمیرسد لذا در آخرین سخنرانی چنین گفت: رفقا آنطور که من فهمیده ام مقصد دولت و نیروی تعقیب کننده ما دستگیری شخص من است و بنابراین مایل نیستم که شما برای خاطر من در زحمت و رنج باشید اجازه میدهم که بمیل خودتان هرجا که می خواهید بروید امیدوارم یکبار دیگر موفق شوم که لذت دیدارتان را درک نمایم ."(۱)
* شاهپور خان لوا مختاری و نصرت الله خان آزاد راد مدتی بعد از این جریان در اختفا به تهران باز می گردند ولی چون فرار و زندگی مخفیانه را در شأن خود نمی بینند خود را به نظمیه (شهربانی)مرکز معرفی می نمایند و پس از تحمل چند روز بازداشت عفو عمومی این افسران از طرف دولت صادر می گردد.
@mirzaeihaa
مختاری در خاطرات خود می نویسد: ".. در سال ۱۲۹۸ در تهران پس از بازگشت از گیلان و سفر جنگل با رفقا تدریجا دور هم جمع میشدیم و باوضاع نابسامان مملکت تأسف میخوردیم چندتن از رفقا بخدمت ژاندارمری رفته و من و آزاد راد را نظمیه تهران به مرحوم احمد علی خان زند که بریاست نظمیه اصفهان میرفت معرفی و پس از تهیه مقدمات مسافرت در آبان ۱۲۹۸ باصفهان رفتیم ."(۲) روزنامه ی میهن در تاریخ ۹ آبان ۱۲۹۸ با چاپ مطلبی تحت عنوان باز هم ورود می نویسد : "آقای احمد علی خان رئیس محترم تشکیلات نظمیه اصفهان با چهار صاحب منصب و رئیس تأمینات در هفته گذشته وارد اصفهان گردیدند." (۳)
* شاهپور مختاری بلافاصله پس از ورود به اصفهان با هماهنگی و مشورت ماژور احمدعلی خان زند به تأسیس مدرسه ی پلیس در باغ ستاره ی صبح اصفهان واقع در چهار باغ (ابتدای خیابان میرفندرسکی کنونی) مبادرت ورزیده وبا تعلیم افسران قدیمی و نیروهای جدید ، به مطابقت نظمیه اصفهان با برنامه و تشکیلات سوئدیها مبادرت می نماید.
روزنامه اختر مسعود اصفهان به تاریخ ۱۳ دلو (بهمن) ۱۲۹۸ در این باره چنین می نویسد : "عمارت چهل ستون سه ساعت بغروب مانده روز چهارشنبه ششم شهر حال(ماه جاری) و عده آژانی که تقریبا هشتاد و پنج نفرند و دو ماه کسری است که در مدرسه تحصیل مینمودند از برای نمایش در عمارت چهل ستون با لباس های خیلی آراسته حاضر گردیده ....و در حضور آقای سردارجنگ حکمران حکومت جلیله و عموم روسأی دوایر دولتی و سرداران محترم بختیاری و شاه زادگان عظام و اعیان و اشراف مشغول نمایش شدند و این عده بدو دسته تقسیم گردیده یکدسته مشغول ژیمناستیک شده و قریب یکساعت با نهایت چابکی و چالاکی انواع و اقسام بازیرا(بازی را) را نمایش دادند و کاملا از عهده وظایف خویش برآمدند و سپس دسته دیگر با تفنگ شروع بمشق نظامی کرده متجاوز از یکساعت جمیع فنون نظامی را بطوریکه اسباب تعجب و تحیر حاضرین گشت معمول داشتند و پس از فراغت از نمایش مورد تمجید و تحسین حکومت جلیله و آقایانی که شرف حضور داشتند گردیده........ ما زحمات و خدمات ماژور احمدعلی خان و آقای عبدالحسین خان و شاپور خان و سایر رؤسای محترم نظمیه را تقدیر شایان نموده و موفقیت ایشان را در اصلاح کلیه امورات نظمیه را از خداوند متعال مسئلت نموده ..."(4)
با انتصاب سرهنگ احمدعلی خان زند به ریاست نظمیه آذربایجان در اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۵خورشیدی، وی سلطان شاهپور خان مختاری و سلطان نصرت الله خان آزاد راد را پس از حدود ۷ سال اقامت در اصفهان به همراه خود به آذربایجان می برد . روزنامه ارژنگ در این باره چنین می نویسد :"آقای سرهنگ احمدعلی خان رئیس نظمیه آذربایجان تغییر ماموریت یافته و چند روز است حرکت نموده اند آقایان سلطان نصرت الله خان و سلطان شاپور خان بتقاضای ایشان نیز مأمور آذربایجان شده اند."(5)
در خرداد ماه سال ۱۳۰۸ سرهنگ فضل الله آقا خانی به ریاست نظمیه استان فارس منصوب میگردد و سلطان شاهپور خان مختاری و سلطان سید اشرف خان ناظمی را با خود به شیراز می برد . روزنامه اخگر اصفهان ، شماره ۱۲۸ به تاریخ دوم خرداد چنین می نویسد: ".. سرهنگ فضل الله خان آقا خانی ،رئیس نظمیه اصفهان ،به محل ماموریت جدیدی رفت .."(6)
* حضور سرهنگ فضل الله خان آقا خانی و سلطان شاهپور خان مختاری و سلطان سید اشرف خان ناظمی تقریبا مقارن با قیام عشایر بویر احمدی استان فارس علیه نیروهای دولتی، می گردد. سرهنگ آقا خانی تا آذر ماه سال ۱۳۰۹ در این سمت باقی مانده و با انتصاب سرتیپ فضل الله زاهدی به ریاست تشکیلات نظمیه مملکتی به ریاست اداره ی زندانها و همچنین ریاست مدرسه پلیس تهران منصوب می گردد. بین سالهای ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۲ پاسیار دوم مصطفی راسخ و پاسیار دوم(سرهنگ دوم) حسن سهیلی به ترتیب عهده دار ریاست نظمیه استان فارس می گردند تا اینکه در سال ۱۳۱۲ شاهپور خان لوا مختاری با درجه یاوری(سرگردی) به ریاست نظمیه استان فارس منصوب گردیده و سلطان سید اشرف خان ناظمی را به ریاست پلیس (رئیس اداره ی سرکلانتری های ) شیراز مفتخر می نماید( به نظر در سال ۱۳۱۰ یاور شاهپور مختاری برای مدت چند ماه به ریاست نظمیه ملایر نیز منصوب گردیده و مجددا به استان فارس احضار می گردد) سالهای ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ سالهای پر التهابی برای مردم شیراز و شهربانی شیراز بود خصوصا برای یاور شاهپور مختاری رئیس شهربانی و سلطان سید اشرف ناظمی رئیس پلیس شهر ،جنایات متعددی که روی می داد و مفقود شدن شک برانگیز زنان جوان ، تا اینکه در سال ۱۳۱۳ با پیگیری های سرگرد مختاری و تلاش شبانه روزی سلطان ناظمی و پرسنل کلانتری ۲ شیراز و ماموران اداره ی تأمینات پرده از روی این جنایت برداشته می شود و علی وکیلی معروف به سیف القلم مخوف ترین قاتل سریالی قرن اخیر به دام ماموران نظمیه گرفتار می شود.
@mirzaeihaa
علی وکیلی پس از مبادرت به بیش از ۵۰ قتل در هندوستان به شیراز آمده و خود را پزشک زنان (دکتر وکیلی ملقب به صاحب سیف القلم ) معرفی نموده و با اغفال زنان مرتکب به قتل ۹ زن و ۱ مرد در شیراز می گردد. نامبرده در سال ۱۳۱۵ در میدان شهر( میدانی که در سابق در انتهای خیابان زند بوده است) به دار آویخته می گردد.
یاور مختاری پس از پایان دوره ی ریاستش بر شهربانی های شیراز ، ضمن ارتقاء به درجه ی پاسیاردومی(سرهنگ دومی) به ریاست شهربانی های استان گیلان منصوب می گردد و بلافاصله با هماهنگی ریاست کل شهربانی ، سلطان سید اشرف خان ناظمی(در سال ۱۳۱۷به درجه ی یاوری مفتخر می گردد) را که مدتی پیش به ریاست شهربانی دامغان منصوب گردیده بود را به رشت احضار نموده و به نیابت خود و همچنین ریاست پلیس گیلان منصوب می نماید. پاسیار(سرهنگ)مختاری تا مدتی پس از شهریور ماه ۱۳۲۰ در همین سمت به انجام وظیفه مشغول بود و حتی در شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و به هنگام ورود نیروهای روس به خاک ایران در حالیکه اغلب فرماندهان نظامی استان محل خدمت خود را ترک گفته بودند، به اتفاق یاور ناظمی به حفظ انتظامات و آرامش شهر رشت اهتمام می ورزند.
در مهرماه سال ۱۳۲۰ ریاست شهربانی های اصفهان به سرهنگ شاهپور مختاری تفویض میگردد. روزنامه اخگر اصفهان در شماره ۱۶۹۰ به تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۲۰ /رمضان ۱۳۶۰ می نویسد : "... پاسیار یک(سرهنگ تمام)شاهپور مختاری که به ریاست شهربانی اصفهان منصوب شده است وارد شد.رئیس شهربانی اصفهان به رشت منتقل شد."(7)
* در مرداد ماه سال ۱۳۲۳ پاسیار(سرهنگ)شاهپور لوا مختاری و پرسنل خدوم شهربانی اصفهان موفق به دستگیری اعضاء گروه پنجه خونین که مبادرت به آدم ربایی و ربودن فرزند ذکور آقای محمد جعفر کازرونی یکی از متنفذین اصفهان ، کرده بودند می شوند و فرزند ایشان را صحیح و سالم به آغوش گرم خانواده باز می گردانند روزنامه اطلاعات به تاریخ ۲۸\۵\۱۳۲۳ به شرح این ماجرا چنین می پردازد:" بقرار تلگرافی که از نماینده اداره در اصفهان رسیده چند روز پیش طفل کوچک آقای محمد جعفر کازرونی را چند نفر با اتومبیل میربایند، اقدامات آقای کازرونی و مامورین شهربانی برای پیدا کردن طفل به نتیجه نرسیده و هرچه بیشتر تفحص مینمایند کمتر اثری از طفل بدست می آید. تا اینکه بعد از چهار روز ، نامه مشروحی با پست به امضای «گروه پنجه خونین » به آقای محمد جعفر کازرونی می رسد که دزدان ایشان را تهدید نموده و می نویسد(نویسند):« ما طفل شما را ربوده ایم بایستی دو میلیون ریال «دویست هزار تومان» در محل معینی نزدیک قبرستان ارامنه گذارده و بهیچوجه موضوع را تعقیب ننمایند و در صورتیکه وجه را تحویل ندهید و یا نامه را بشهربانی ارائه دهید و در صدد تعقیب و دستگیری ما برائید. بطور قطع جنازه طفل را برای شما میفرستیم» و ضمنا در نامه مزبور قید می کنند که «جمعیتی بنام گروه پنجه خونین تشکیل شده که قصد انقلاب داشته و احتیاج به پول دارند» آقای کازرونی پس از دریافت نامه قضیه را به پاسیار مختاری رئیس شهربانی اصفهان اطلاع داده و ایشان پس از مطالعه کامل و تهیه زمینه به آقای کازرونی دستور میدهند که یک چمدان بزرگ محتوی مقداری کاغذ در ساعت مقرر بمحل موعود میفرستید و طبق دستور ایشان یک چمدان پر از کاغذ سفید برده[،] نزدیک قبرستان ارامنه گذارده می شود.مامورین شهربانی با مهارت بسیار از دور ناظر وضعیت بوده و مشاهده می کنند که بعد یکربع ساعت دونفر چرخ سوار با سرعت زیاد خود را بمحل موعود رسانیده و همینکه از چرخ پیاده شده و میخواستند چمدان را بلند نموده و همراه خود ببرند با چابکی زیاد بی درنگ خود را به آنها رسانیده و هر دو نفر را دستگیر می نمایند.دونفر نامبرده هنگام بازجویی از معرفی خود سرپیچی نموده و بالاخره معلوم می شود یکی از آنها اسمعیل عمیم و دیگری محمد علی آذری بوده و پس از یکرشته بازجویی دو نفر دیگر از همدستان آنها یکی احمد شوشتری که خود را ارجمند معرفی نموده و دیگری خود را کلانتری معرفی کرده و حامل دو قبضه اسلحه با اتومبیل بوده در ۹ فرسخی اصفهان(راه تهران) دستگیر می شوند. از قرار معلوم کلانتری و شوشتری و آذری اخیرا از تهران به اصفهان رفته بودند گویا این اشخاص شرکای دیگری نیز در تهران دارند که اکنون برای دستگیری آنها مشغول اقدام می باشد( می باشند) .آقای پاسیار مختار(مختاری) رئیس شهربانی طفل آقای کازرونی را نیز در منزل توطئه کنندگان پیدا نموده وبایشان تحویل میدهند و اهالی از اقدامات رئیس شهربانی و کشف این توطئه و جلوگیری از نظایر آن کمال قدردانی را دارند."(8)
مدتی بعد پاسیار مختاری به تهران فراخوانده شد و به ریاست امور مالی شهربانی کل منصوب گشت و چندی هم در سمت ریاست پلیس انتظامی تهران به خدمت مشغول بود تا اینکه در اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۷ به ریاست پلیس قضایی ...
@mirzaeihaa
... شهربانی مرکز منصوب گردید. تیمسار لواء مختاری در فروردین ماه سال ۱۳۲۷ بدرجه سرتیپی نائل شد. در ابتدای دهه ۳۰خورشیدی سرتیپ مختاری پس از حدود چهل سال خدمت صادقانه به افتخار بازنشستگی نائل گردید. از جمله امتیازات و افتخاراتی که تیمسار مختاری در طول خدمت موفق به کسب آنها شد عبارت بودند از : ۱)مدال تاجگذاری ۲)نشان همایون درجه ی ۴ بواسطه ی ابراز لیاقت در شهربانی اصفهان ۳) نشان پاس درجه ی ۲ بدلیل حسن خدمت در ریاست قسمت امور مالی ۴) نشان درجه ی ۲ رافدین از نایب السلطنه ی عراق ۵)نشان استقلال درجه ی ۲ از کشور اردن هاشمی در دوره ی ریاست قسمت پلیس انتظامی ،بعلاوه ی چندین مدال طلا و بارها تقدیر کتبی و شفاهی .
در ضمن تیمسار سرتیپ شاهپور لوا مختاری چند سال پس از نائل شدن به افتخار بازنشستگی به سمت ریاست شهرداری اصفهان منصوب و مفتخر می گردد. تیمسار شاهپور لوا مختاری این افسر آزاده و ملی گرا در سال ۱۳۵۱ خورشیدی در سن ۷۵ سالگی دار فانی را وداع می گوید.
1- ابراهیم فخرائی، سردار جنگل، انتشارات جاویدان، 1357 ، صفحات 205 -204 .
2- شاهپور لوا مختاری، خاطرات نیم قرن خدمت ، مجله ی وحید شماره 29 .
3- روزنامه میهن (اصفهان) نهم آبان 1298 .
4- روزنامه اختر مسعود (اصفهان)، 3 بهمن 1298 .
5- روزنامه ارژنگ (اصفهان)، دهم خرداد ماه سال 1305 ، شماره 11 .
6- روزنامه اخگر (اصفهان)، شماره 128 ، 2 خرداد 1308 .
7- روزنامه اخگر(اصفهان) ، شماره 1690 ، 19 مهر 1320 .
8- روزنامه اطلاعات ، مرداد ماه سال 1323 .
-گوشه هایی از خاطرات جنگل(خاطرات مرحوم نصرت اله آزاد راد) و تاریخ هفتاد ساله پلیس ایران تالیف پاشا لوا مختاری.
@mirzaeihaa
لوامختاری تا درجه سرتیپی ارتقا یافت و گویا مدتی شهردار اصفهان شد.
خاطرات لوامختاری نزد مرحوم سیف الله وحیدنیا بود و چند قسمت از آن را در مجله وحید منتشر نمود.
لوامختاری مدت کوتاهی با میرزا کوچک خان جنگلی همکاری کرد و رییس نظمیه رشت بود.
توضیحات دکتر علی امیری
@mirzaeihaa
از چپ : ۱) سلطان نصرت الله خان آزاد راد ۲) سلطان سید اشرف خان ناظمی ۳) سلطان شاپور خان لوا مختاری
📜 یادی از شاهپور لوا مختاری و همکاری وی با نهضت جنگل
✍ هومن صدیقی / مندرج در شماره ۴۱-۴۰ مجله ی فرهنگ گیلان
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
@mirzaeihaa
هدایت شده از میرزاییها
👤 نصرت الله خان سردار مقتدر ملقب به ( ضرغام السلطنه )
📌 از او و برادرش #سالار_شجاع به عنوان دو تالشی یاد می شود که با به شهادت رساندن میرزا کوچک خان، آن شهید راه حق و حقیقت به نهضت جنگل خاتمه دادند.
📌 این تراژدی غم انگیز آنگونه که تا بحال روایت شده و یا در منابع مکتوب نهضت جنگل آمده نبوده است.
📌 البته ما قصد تطهیر چهره او و برادرش را نداریم اما گفتنی های بکر و دست اول فراوانی در این رابطه داریم که در آینده ای نزدیک تقدیم حضور شما میرزایی های عزیز خواهد شد.
✅ @mirzaeihaa
.
.
.
.
.
.
.
.
.
#میرزا_کوچک_خان_جنگلی #میرزا_کوچک_خان #میرزا_کوچک #میرزا #نهضت_جنگل
هدایت شده از میرزاییها
رونمایی از دو مطلب تاریخی در رابطه با میرزا کوچک خان به قدمت 98 سال- مرتضی سخایی.pdf
1.6M
📜 دو مطلب ادبی همراه با روایت بصری از لحظات آخر عمرِ میرزا کوچک خان که میتواند سوژه فوق العادهای برای فیلمسازان متعهد گردد. آن فیلمسازانی که دنبال روایتهای بکر و جذاب میگردند و از قضا گوشه چشمی هم به نهضت جنگل و میرزا کوچک خان دارند
🔻 رونمایی از دو مطلب تاریخی در رابطه با میرزا کوچک خان به قدمت 98 سال
☝️(نویسندگان مطالب تاریخی : دکتر منوچهر اقبال و ساسان کِی آرَش)
✍️ پژوهش و نگارش : مرتضی سخایی
📆 1401/02/29
♻️ پست مرتبط:
🔗 https://eitaa.com/mirzaeihaa/196
✅ @mirzaeihaa
.
.
.
.
.
.
.
.
.
#میرزا_کوچک_خان_جنگلی #میرزا_کوچک_خان #میرزا_کوچک #میرزا #نهضت_جنگل
میرزاییها
متن پیاده شده سخنرانیهای نشست علمی زندگی و زمانه حسن خان آلیانی(معین الرعایا) 1⃣ مقدمه به قلم مرت
گزارش نشست علمی حسن خان آلیانی (معینالرعایا) در شماره ۱۷۶ ماهنامه تالش
جهت دریافت با جناب آقای شهرام آزموده سردبیر ماهنامه تالش تماس حاصل فرمایید
+989113851185
@mirzaeihaa
naqsh-eehsanollaxan-n@bamun1.pdf
6.85M
#معرفی_کتاب
🔸 نقش احسان اله خان در نهضت جنگل
✍ فريدون نوزاد
📥 رشت: کتيبه گيل
📆 1385
@mirza
میرزاییها
#معرفی_کتاب 🔸 نقش احسان اله خان در نهضت جنگل ✍ فريدون نوزاد 📥 رشت: کتيبه گيل 📆 1385 @mirza
خاطرات احسان الله دوست دار.pdf
1.55M
📜 خاطرات احسان الله خان دوستدار
✍ عبد الله متولی
📥 فصلنامه مطالعات تاریخی ، بهار ۱۳۸۶ ، شماره ۱۶
♻️ نقش احسان اله خان دوست دار در نهضت جنگل به قلم شادروان فریدون نوزاد
@mirzaeihaa
میرزاییها
📜 خاطرات احسان الله خان دوستدار ✍ عبد الله متولی 📥 فصلنامه مطالعات تاریخی ، بهار ۱۳۸۶ ، شماره ۱۶ ♻️
حمایت دموکراتهای همدان از نهضت جنگل.pdf
251.9K
📜 حمایت دموکراتهای همدان از نهضت جنگل و مبارزه با نیروهای انگلیسی
✍️ ابوالفتح مؤمن
📥 فصلنامه مطالعات تاریخی، پائیز ۱۳۷۸، شماره ۲۲
♻️ خاطرات احسان الله خان دوست دار
@mirzaeihaa
میرزاییها
#چهره_ها 👤 عنایت صائمی 📌 عنایت صائمی متولد ۱۳۲۶/۰۹/۰۲ اهل و ساکن روستای خانِوانِه ماکلوان است. صا
s4.pdf
1.08M
📜 ناشناخته شدگان نهضت جنگل شماره یک (رجبعلی رمضانی خانِوانِهای) ؛ سرباز کوچولوی میرزا کوچک خان
✍ عنایت صائمی
📥 هفته نامه ۴ دی ، چاپ فومن ، شماره ۸۷۲ ، ۲ مرداد ۱۴۰۲ ، ص ۴
@mirzaeihaa
میرزاییها
📜 ناشناخته شدگان نهضت جنگل شماره یک (رجبعلی رمضانی خانِوانِهای) ؛ سرباز کوچولوی میرزا کوچک خان ✍ ع
#چهره_ها
👤 شادروان رجبعلی رمضانی خانِوانِهای؛ سرباز کوچولوی میرزا کوچک خان
📌 او یکی از سه محافظ حیدرخان عمو اوغلی بوده است
♻️ بیوگرافی این چهره گمنام نهضت جنگل به همراه خاطرهای از وی را در هفته نامه ۴ دی فومن ، ۲ مرداد ۱۴۰۲ ، ص ۴ بخوانید.
@mirzaeihaa