eitaa logo
کانال میز معارف
7.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
990 فایل
🔺کانالی برای اطلاع رسانی، اشتراک تجربیات و ارتقا توانمندی استادان معارف دانشگاهها آدرس سامانه آموزش مجازی دانشگاهیان https://maaref.ecnahad.ir/ منتظر نظراتتان هستیم.. 🔰ارتباط با ادمین: @amoozesh_majazi
مشاهده در ایتا
دانلود
📌امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای 📌مروری بر پرونده و مذاکرات هسته ای در زمان مسئولیت حجت الاسلام حسن روحانی 1⃣3⃣ ◀️ دیپلماسی در بحران/ بخش اول ▶️ سپتامبر بحرانی 🔸البرادعي گفته بود اگر مجدداً ساخت قطعه و مونتاژ را تعليق کنيد، مي توانيد به «کميتة رويکردهاي چند جانبه هسته اي»(MNA) وارد شويد و فکر مي کنم بتوانيم در نوامبر پرونده شما را ببنديم. حتي گفته بود اگر تعليق را کامل کنيد، من قول مي دهم بتوانيد رآکتور آب سبک از اروپا دريافت کرده و تکنولوژي هسته اي را در بخش هاي مختلف تکميل کنيد. (ص 275) 🔸به تدريج استراتژي سال پيش در مورد افزايش همکاري با آژانس براي جلوگيري از بروز مشکلات بيشتر، مدنظر قرار گرفت. بازديد بازرسان از نطنز، اصفهان، تهران و سايت شيان، پاسخ به پرسش هاي آژانس تا 20 ژوئيه، ارائه مدارک جديدتر به آژانس پس از نشست 9 اوت مسئولين سازمان يا بازرسان، اجازة دسترسي به سايت کرج و موارد ديگر، در برنامه قرار گرفت. اما اين استراتژي هم جوابگو نبود و شرايط مناسبي را براي اجلاس شهريور 1383 شوراي حکام فراهم نکرد. (ص 276) 🔸وي [رئيس سازمان انرژي اتمي] گفت البرادعي پيغام داده که اگر شما با بازديد از پارچين موافقت نکنيد، آژانس درخواست بازرسي تکميلي خواهد کرد. (ص 278) 🔸قطعنامه سپتامبر 2004 آژانس، ضمن ابراز نگراني شديد از اقدامات ايران، ضرب الاجل 25 نوامبر را براي پاسخ به پرسش ها، تصويب پروتکل الحاقي، تعليق غني سازي بدون ذکر واژة داوطلبانه و تجديد نظر در ساخت رأکتور آب سنگين اراک را براي ايران تعيين کرده و از مدير کل خواست گزارش جامع مربوط به سال هاي 2002 تا 2004 را براي تصميم گيري در مورد کفايت اقدامات آژانس يا نياز به هر گونه اقدام ديگر، يعني احتمال ارسال پرونده ايران به شوراي امنيت ارائه کند. (ص 280) 🔸در تاريخ 1383/7/16 در دبيرخانه جلسه اي طولاني برگزار شد. تيم مذاکراتي معتقد بود بدون تعليق کامل چند ماهه، نمي توان شرايط سياسي را براي حل و فصل نهايي موضوع آماده کرد. من و چند نفر از اعضاي کميته عالي هسته اي نسبت به اين پيشنهاد متقاعد نشده بوديم. (ص 282) 📚 امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای، دکتر حسن روحانی، انتشارات مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام
📌یادداشتهای عَلَم 📌برگهایی از یادداشت های روزانه امیراسدالله علم، نخست وزیر و وزیر دربار محمدرضا پهلوی 3⃣3⃣ ◀️یادداشت های سال 1346/ بخش پایانی▶️ 🔸 پنجشنبه 46/12/17 امروز دولت تعطيلات رسمي سال آينده را اعلام کرد. يک بار اعلام کرده بود، چون عيد فطر و عيد مبعث و عيد قربان را که از اعياد مهم اسلام است زده بود، سر و صداي مردم درآمد. من به شاهنشاه گزارش عرض کردم. فرمودند، اين [سه] عيد را بگذارند. امروز باز ديدم ديوانگي ديگري به خرج داده اند. بعضي روزها را مثل نوزدهم رمضان و نهم محرم (تاسوعا) و غيره را حذف کرده اند و تفاوت همه اين حرف ها ده روز در سال است. نمي دانم اين چه پافشاري احمقانه اي ست در اين موقع که دولت با کنسرسيوم نفت از يک طرف، با آمريکايي ها و انگليسي ها از طرف ديگر، درگير است و اميدي به کمک روس ها هم عملاً نمي تواند داشته باشد، چنين حمقي به خرج مي دهد و افکار عمومي را ناراحت مي کند. از يک طرف جنگلباني و ارتش به جان مردم افتاده، زمين هاي مردم را بي ربط تصرف مي کنند و باعث ناراحتي مردم مي شوند، از طرف ديگر اين هم سياست عاقلانه دولت است، آن هم در اين کشمکش. [اميرعباس] هويدا مرد کوچکي ست و اهل پيش بيني نيست. خدا عاقبت را حفظ کند. 🔸جمعه 46/12/18 آمريکايي ها قلباً ميل دارند ميان ما و شيخ نشين ها و مخصوصاً عربستان سعودي و کويت يک نوع همکاري به وجود بيايد. گفتم، ما هميشه حاضر بوده ايم و هستيم، زيرا ما از کسي نمي ترسيم. بيچاره عربستان است که به علت عرب بودن، ناچار [است] کارهاي پردردسري انجام بدهد. مثل همان اعلان کمک به بحرين که قبل از مسافرت شاهنشاه کرد و باعث دردسر همه شد. 🔸سه شنبه 46/12/22 شکايت زيادي از انگليسي ها فرمودند که اولاً فدراسيون را تشکيل دادند [و] رياست آن را به بحرين واگذار کردند و از آن بدتر دو جزيره تنب و ابوموسي را که ميراث ظالمانه خود آنها بود به فجيره دادند (شيخ نشين فجيره). (ابوموسي را به شارجه و تنب را به رأس الخيمه داده اند. شاهنشاه فجيره را از فرط عصبانيت به عنوان مسخره ذکر مي کردند) اين ديگر چه معني دارد. دخترم هم امروز پيش خانم رفت. گرچه از دوري او ناراحت هستم، ولي از اين که کمتر دغدغه حرکات ناشايست او را که دوست ندارم و به مذاقم خوب نمي آيد، خواهم داشت، راضي هستم. عجب زندگي ناراحتي دارم. هيچ دلخوشي نيست، الا علاقه به اربابم و مادرم و دوستم. البته حرکات و اعمال بچه هايم خوشبختانه منافي عفت نيست و من از اين حيث به آنها دعا مي کنم، ولي سنگين و سنجيده نيست و بر طريق امروز است. 🔸چهارشنبه 46/12/23 امروز روز فرخنده[اي] بود. در رکاب شاهنشاه و شهبانو به اصفهان براي تأسيس کارخانه ذوب آهن رفتيم. [امير عباس هويدا]، نخست وزير، هم در رکاب بود. چندين دفعه من از شوق گريه کردم. اين يکي از آمال 45 ساله ملت ايران است که امروز عملي مي شود. از محل فروش گاز به شوروي درست مي شود. علاوه بر اين، فروش گاز ظرف سال هاي اينده به ما فرصت خواهد داد که هزار مايحتاج ديگر منجمله اسلحه از روس ها بگيريم. هيچ خاطرم نمي رود وقتي که در رکاب شاهنشاه سه سال قبل به مسکو رفتم، اين قرار [گذارده] شد. ... عرض کردم، نيت اعليحضرت پاک و به قصد خدمت به کشورتان و مردم است، هزار مرتبه هم از آمريکايي ها و انگليسي ها و آلماني ها اين کارخانه را خواسته ايم، نداده اند. اگر هم بدهند، در مقابل دلار مي خواهند، در صورتي که به اينها گاز مي دهيم، گازي که پنجاه سال مفت سوخته است. 🔸 یکشنبه 46/12/27 فرمودند: در جزيره کيش براي من چه مي سازي؟ عرض کردم، تصميم گرفته ام درباره برنامه ام به شما چيزي عرض نکنم. فرمودند پولش را از کجا مي آوري؟ عرض کردم، آن هم به اعليحضرت مربوط نيست. خيلي خنديدند. فرمودند: مگر تو هم دزد شده اي؟ عرض کردم ممکن است، ولي در راه اعليحضرت خرجش مي کنم، پول خودتان را دزديده ام و صرفه جويي کرده ام و حالا در کيش براي شما قصر مي سازم. 📚 یادداشتهای امیر اسدالله علم، دفتر اول، انتشارات مازیار
🔴 روشنفکران غربگرا و عملکرد مشترک آنها در تاریخ معاصر ایران 🔸جوان مؤمن انقلابی نخواهد گذاشت تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند! 🔹 یکی از ویژگی‌هایی که در میان برخی روشنفکران تجددگرای مشاهده می‌شود، تناقضی است که میان ادعای ترقی‌خواهیِ آنان و انعقاد وجود دارد. 🔹 به عنوان نمونه، فردی چون ناظم‌الدوله ـ که به اعتقاد برخی، پدر تئوریک غرب‌زدگیِ مدرن در ایران است ـ شیفته‌ی ترقیِ ایران بود. نگاهی به رساله‌ی «اصول ترقی» او نشان می‌دهد که وجه اقتصادیِ برای وی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و از همین رو، سعی می‌کرده با تلاش در جهت ورود اندیشه‌ی غربی به ایران، کشور را میسّر سازد.[1] با این حال، همین روشنفکری که شیفته‌ی ترقی ایران، آن هم با قرائت غربی‌اش بوده، امتیازی چون را در کارنامه‌ی سیاسی خود ثبت می‌کند که به گفته یکی از تاریخ‌پژوهان معاصر «داستان فضاحت‌باری‌ست که لکه‌ی ننگی در پرونده‌ی ایران است... و بی‌تردید انگیزه‌ای جز انگیزه‌ی شخصی و منفعت‌پرستی حقیرانه نداشته است.»[2] 🔹 نمونه‌ی دیگر، یکی از اَخلاف نام‌آشنای او یعنی سیدحسن بود که به گفته‌ی خود، بیشترین تأثیر را از ملکم‌خان پذیرفت.[3] به اعتقاد تقی‌زاده، لازمه‌ی ترقی ایران این بود که «ايرانى بايد ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی‌مآب شود و بس»![4] اگرچه وی بعدها سعی کرد این اظهارنظر خود را تا حدی تعدیل نماید، اما این موضعگیریِ صریح، کار خود را کرده بود. 🔹 جالب این‌جاست که این روشنفکر دوران نیز همچون سَلف خود، با وجود تمام ادعاهایش مبنی بر لزوم پیشرفت برون‌زای ایران، یک نقطه‌ی تاریک بزرگ در کارنامه‌ی حیات سیاسی‌اش در دوران رضاشاهی دارد؛ آنجایی که در کسوت وزیر دارایی، در امضای تجدید قرارداد نفت به سال 1312ش ایفای نقش می‌کند و البته بعداً مدعی می‌شود که در آن خیانت ملی، فقط «آلت فعل» بوده و نقشی ایفا نکرده است. 🔹 چنین تناقضاتی که در میان حلقه‌ای از روشنفکران معاصر دیده می‌شود، حکایت از این دارد که در نگاه روشنفکر تجددخواهِ غرب‌گرا ـ که مبتنی بر «برون‌زایی» است ـ آن چیزی که اصالت دارد، تحقق مدرنیزاسیون غربی در جامعه به هرقیمتی است، ولو آنکه منجر به اعطای امتیازهای گزاف به بیگانه و به خاک سیاه نشاندن هموطنان شود! برون‌زایی، خصیصه‌ی اصلیِ جماعت روشنفکر غرب‌زده است و درست در نقطه مقابلِ «درون‌زایی» قرار می‌گیرد. ماهیت برون‌زایی این است که به مرور زمان، از دلش فجایعی چون دارسی، لاتاری، رِژی و... در می‌آید؛ در حالی که در نگاه درون‌زا و متکی به داخل ـ که یکی از دال‌های اصلی است ـ اساساً امکانی برای اعطای امتیازاتی چون لاتاری، دارسی و... فراهم نیست. لذا اگر پیشرفت درون‌زا، حاکم بر چشم‌انداز رشد کشور باشد، چنین نگاهی به پشتوانه‌ی مردم انقلابی ایران ـ خصوصا جوانان مؤمن انقلابی ـ این اجازه را به جریان روشنفکر غرب‌گرا نخواهد داد تا مسیر به اصطلاح تجددخواهی‌اش را به عقد قراردادهای ننگینی چون لاتاری، دارسی، و... ختم کند؛ نکته‌ای که ، در بیانات نوروزیشان در ، به خوبی بدان اشاره کردند: 💬 «در داخل، متأسّفانه بعضی‌ها غرب را بَزک می‌کنند، بدی‌های غرب را توجیه می‌کنند، رتوش می‌کنند،... مثل تقی‌زاده. در دوره‌ی طاغوت، آدمی مثل تقی‌زاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرف‌ها می‌زنند؛ البتّه به این صراحت نمی‌گویند امّا مضمون حرفشان این است.... آن‌هایی که پشت سرِ سند ۲۰۳۰ ـ سند ۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی ـ می‌ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوان‌های مؤمن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند....»[5] hmp.me/ci0t 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. محمد رادمرد، «اصلاح خط و توهم ترقی»، وبگاه اندیشکده برهان. 2. ماشاالله آجودانی، مشروطه ایرانی، تهران: نشر اختران، 1383، ص305. 3. ایرج افشار، زندگی طوفانی؛ خاطرات سید حسن تقی‌زاده، تهران: انتشارات علمی، 1368، ص26 و 383. 4. حسن تقی‌زاده، مجله کاوه، دوره جدید، ش1، جمادی الاول 1338ق. 5. بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1 فروردین 1398. 💠اندیشکده برهان💠 🆔 @eisavim
🔴معرفی کتاب ♦️نقشه‌ راه «تقی‌زاده‌های امروز» در کتاب «منافع ملی، هویت ملی؛ چالش بزرگ انقلاب و نظام اسلامی» 🔹کتاب «منافع ملی، هویت ملی؛ چالش بزرگ انقلاب و نظام اسلامی» در بخش پنجم با رویکردی تحلیلی انتقادی، به «بیان و نقد دیدگاه رقیب» پرداخته و با صراحت و بطور مستند، نقشه‌راه تقی‌زاده‌های امروز را آشکار نموده و جایگاه «سبک زندگی» و «سند ۲۰۳۰» را در این نقشه‌راه روشن ساخته است. 🔸برای تهیه کتاب می‌توانید با کلیک بر رو لینک زیر اقدام کنید. http://book-khamenei.ir/index.aspx?&fkeyid=&siteid=1&pageid=208&description=645375 🆔 @eisavim
🔵 یکی از مضامین اصلی و پرتکرار بیانیه چله انقلاب 📌 چهل شاخص جوان انقلابی از منظر امام خامنه ای🌹 ✅ ١-خود را مدیون اسلام و انقلاب می داند. ✅ ٢-مؤمن به انقلاب و مبانی آن است. ✅ ٣-به آینده انقلاب و نظام اسلامی امیدوار است. ✅ ٤-دوستدار انقلاب و نظام اسلامی است. ✅ ٥-معتقد به آرمان های انقلاب است. ✅ ٦-مبانی جمهوری اسلامی را می داند. ✅ ٧-خودش را برای همه میدان های مورد نیاز انقلاب (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی) آماده می کند. ✅ ٨-پیشتاز حرکت های انقلابی است و در راه تحقق آرمان های انقلاب اسلامی ثابت قدم است. ✅ ١٠-در صف اول دفاع از آرمان ها و ارزش های انقلابی حضور دارد. ✅ ١١-رابطه خود را با امام و آرمان هایش پیوسته حفظ می کند. ✅ ١٢-معتقد به استقلال فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. ✅ ١٣-خودش را برای مسئولیت های بزرگ آماده می کند. ✅ ١٤-بدنبال کسب آگاهی سیاسی و بصیرت است. ✅ ١٥-تاریخ معاصر را خوب می داند. ✅ ١٦-نسبت به دشمنی های دشمنان حساس، خروشناک است. ✅ ١٧-به دنبال کسب علم ودانش است. ✅ ١٨-نسبت به محیط پیرامونی خود حساس، فعال و اثر گذار است. ✅ ١٩-به دنبال وحدت و هم افزایی در جامعه است. ✅ ٢٠-کار و تفکراتش اسلامی و انقلابی است. ✅ ٢١-با اطرافیان خود مجادله احسن دارد. ✅ ٢٢-خوش بین به فرهنگ اسلامی است. ✅ ٢٣-خوش روحیه است. ✅ ٢٤-باهوش است و نمی گذارد به نام امر به معروف از او سوء استفاده نمایند. ✅ ٢٥-امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه شرعی و انقلابی خود می داند. ✅ ٢٦-اخلاص در امور را سرلوحه خود قرار می دهد. ✅ ٢٧-پرانگیزه و مطالبه گر است. ✅ ٢٨-پايبند به تعلقات معنوی، خانوادگی و میهنی است. ✅ ٢٩-با منطق محکم از مسئولین انتقاد می کند. ✅ ٣٠-نظام سلطه را با همه ابعاد و لایه هایش می شناسد. ✅ ٣١-مقید به کار تشکیلاتی است. ✅ ٣٢-قانون گراست. ✅ ٣٣-دلش نورانی است. ✅ ٣٤-رابطه قلبی و معنوی خود را با خداوند تقویت می کند. ✅ ٣٥-اهل قرآن است. ✅ ٣٦-اهل دعا و مناجات با خداست. ✅ ٣٧-اهل اعتکاف است. ✅ ٣٨-میانه رو است؛ افراط و تفریط نمی کند. ✅ ٣٩-از طعن و بدگویی دیگران نمی هراسد. ✅ ٤٠-عدالت خواه است.
🌍سوال: اگر خداوند رئوف و مهربان است، پس چرا ما را به ترس از خود دعوت ميكند؟ اصلا چرا باید از خدا ترسید؟ مگر خدا ترسناک است؟ جواب: 👇👇👇 1 - مراد از ترس از خداوند، ترسيدن از اعمالي است كه سبب دوري از خداوند ميشود؛ چون خداوند مظهر كمال و زيبايي است و ترسيدن از ذات مقدس او مفهوم درستي ندارد. مراد واقعي آن است كه از رفتار و كردار خويش در برابر خداي باعظمت خائف باشيم؛ چون دورشدن از خداوند زمينه سقوط انسان را فراهم نموده و او را در معرض هلاكت و عذاب الهي قرار ميدهد. 2 - آري! نوعي ترس در برابر خداوند مطلوب است كه در زبان قرآن به آن خشيت گفته ميشود؛ و آن حالتي است كه براي اولياي الهي به سبب معرفت عميق و تقرّبشان به خداوند حاصل ميشود. آنان وقتي عظمت و جلال الهي را با عمق جان خويش احساس ميكنند حالت خشيت به آنان دست ميدهد. جهت تقريب به ذهن ميتوان از تأثير شخصيّت اولياي الهي در روح اطرافيانشان نام برد. بديهي است كه اين حالت با ترس تفاوت بسياري دارد. 🌐@javana
لینک گروه خانواده زیبا در سروش https://sapp.ir/joingroup/RgZixyJEP1pOhHnIjeaumrKL
# شرور طبیعی و رابطه آن با عدل الهی شرور طبیعی خود به سه دسته تقسیم می شوند : 1. شرور طبیعی ناشی از کوتاهی های انسان نظیر تابش اشعه های زیان آور خورشید در اثر نازک شدن لایه اوزن . و نازک شدن لایه اوزن در پی انتشار گازهای گل خانه ای و احیاناً زباله های هسته ای حاصل می شود . یا برخی از سیل ها که در پی قطع درختان جنگل پدید می آِد . چنان که در باره سیل چند سال قبل نکا چنین تحلیلی ارایه شد . 2. شرور طبیعی قابل مهار توسط انسان یعنی شروری که انسان در مهار و کنترل آن می تواند دخالت کند . نظیر ساخت و سازهای محکم و بر اساس نظام مهندسی که در برابر شدت امواج زلزله مقاومت پدید می آورد . بر همین اساس در زلزله بم با کمتر از 7 ریشتر سی هزار نفر کشته می شوند ، اما در زلزله کالیفرنیا یا زلزله ژاپن با هشت درجه در مقیاس ریشتر کمتر از هده نفر می میرند . در خوزستان با ساختن سد کرخه از سیل هر ساله در دهها شهر جلوگیری می شود ، اما در پاکستان چنین سیلی بیست میلیون نفر را آواره می سازد . 3. شرور طبیعی محض یعنی شروری که که انسان در آنها هیچ دخالتی ندارد . نظیر سونامی اندونزی که بیش از دویست هزار کشته برجای گذاشت . یا زلزله های بس شدید که برغم استحکام بناها کشته های زیادی می گیرد . رابطه شرور طبیعی با عدل الاهی در باره شرور طبیعی و چگونگی رابطه آنها با عدل الاهی اولاً باید توجه داشت که در شرور از دو نوع اول ، یعنی شروری طبیعی که انسان در پدید آمدن آنها دخالت دارد ، یا در پی کوتاهی او در درست زیستن پدید می آید ، خداوند هیچ دخالتی ندارد تا پاسخگو باشد . باری ، اگر ما با دست خود گازهای محافظ اشعه های زیان آور خورشید را از بین ببریم یا ساختمان های خود سست بسازیم و زیان ببینیم تقصیر متوجه ما است نه خداوند . و در واقع این نوع به شر انسانی باز می گردد نه شر تکوینی . البته ممکن است کسی بپرسد که چرا خداوند مانع تعدی انسان به طبیعت نمی شود ؟ پاسخ آن نظیر پاسخ به شرور انسانی است که می گوییم خداوند بنا ندارد در حوزه کارهای انسانی دخالت کند . بنا بر این ، تنها در شرور طبیعی از نوع سوم که انسان در پدید آمدن یا توسعه آن هیچ دخالتی ندارد ، بحث از رابطه این شرور با عدالت الاهی معنا داردو باید به آن پاسخ داده شود . علل وجود شرور طبیعی به هر روی ، اگر اشکال شود که چرا این دست از شرور وجود دارد ، چند پاسخ وجود دارد : 1. شرور طبیعی ناشی از کیفر الاهی برخی از این شرور با اراده و خواست الاهی در جهت کیفر مردم انجام می گیرد به این معنا که گاه شرور طبیعی نتیجه کیفر الاهی نسبت به گناهان انسان ها است . چنان که خداوند می فرماید : «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس» بر اساس روایات ، گاه در پی بی اعتنایی مردم نسبت به مستمندان و نپرداختن زکات خداوند باران را از آنان حبس می کند و در پی شیوع زنا و فحشاء زلزله را پدید می آورد . 2. شرور طبیعی ناشی از امتحان الاهی برخی از شرور طبیی با اراده الاهی مبنی بر ضرورت امحان از آدمیان پدید می آید . چنان که قرآن تصریح می کند که خداوند مردم را با گرسنگی ، نقص در جان و مال می آزماید . 3. شرور طبیعی برخاسته از نظام احسن بخشی از شرور طبیعی لازمه طبیعی نظام احسن است . به این معنا که اگر قرار بود خداوند جهان مادی را به بهترین وجه می آفرید ، جهانی بهتر از آن چه اینک در اختیار انسان ها قرار دارد ، تولید نمی شد . در چنین جهانی باید ستارگان و سیارات و منظومه شمسی پیش بینی شود و یک سیاره با نام زمین با همه امکانات لازم برای زیستن در نظر گرفته شود . اگر قرار بر این است که زمین سیاره باشد نه ستاره و در گردش باشد ونه ثابت و شکل کروی داشته باشد و نه سایر اشکال هندسی ، مواد آن از عناصر کانی باشد و برای آن سه لایه در نظر گرفته شود و در درون هسته اصلی موارد مذاب با بالترین حد درجه حرارت وجود داشته باشد ، و لایه بلیرونی زمین به طول حدود 6 کیلومتر بر روی هم قرار بگیرند ، تمام اینها برای این کره لوازم و اقتضائاتی را پدید می آورد که وجود آتشفشان در اثر خروج مواد مذاب از دل زمین و زلزله در اثر رانش لایه های پوسته بیرونی زمین از نمونه های آن است . در چنین مواردی اقتضای نظام احسن وجود این دست از حوادث است که اگر همیم میزان اندک پدید نیاید ، بشر باید هماه انتظار حوادث بس بزرگتر و هولناک تر را داشته باشد . آن چه در این بین اهمیت دارد محدود بودن این دست از شرور طبیعی است . یعنی هماره زلزله ها ، توفان ها ، آتشفشان های مخرب و دهها پدیده دیگر در برابر طول زمانی که انسان ها با آرامش در زمین زندگی می کنند ، بسیار اندک و ناچیز است . تامین خسارات شرور طبیعی توسط خداوند در تمام شروری که در متن طبعیت اتفاق می افتد هماره خداوند خسارت های
وارد شده به انسان ها را خود برعهده می گیرد . و این از لطف و مهر الاهی است .
کانال میز معارف
نکات دیروز رهبری درباره سیل اخیر میزمعارف @mizemaaref
📢 انتشار بخش‌هایی از بیانات دیروز رهبر انقلاب برای نخستین‌بار 📹 نماهنگ | شور کمک‌رسانی ملت ایران ⚡ سیل چیز خیلی مهیبی است؛ بنده سیل را از نزدیک تجربه کرده‌ام و دیده‌ام. ♥️ این روحیه بسیج‌شوندگی برای خدمت، یک چیز فوق‌العاده‌ای است در کشور. 🔺️ آقای رئیس‌جمهور، آقای معاون اوّل، آقای وزیر کشور، مسئولین نظامی، الحمدلله خوب آنجا حضور پیدا کردید؛ بنده شاهد [بودم] و از دور میدیدم آنچه را انجام میگیرد. ➕ روایت رهبرانقلاب از حضور در کار امدادی سال ۴۷ در زلزله فردوس 📥 سایر کیفیت‌ها👇 http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=42155
موضوع : 🔅دوستی و خدمت بی‌منّت🔅 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم الحمدلله رب العالمین 📝متن و شرح: « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ الْمُؤْمِنُونَ خَدَمٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ قُیل وَ کَیْفَ یَکُونُونَ خَدَماً بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ قَالَ یُفِیدُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً...»(1) فی الکافی، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «المؤمنون خدم بعضهم لبعض»؛ حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مؤمنین، خدمتگاران یکدیگرند. خدم، جمع خادم است؛ یعنی خدمتگاران. در فارسی، ما برای کلمه‌ی خدم میگوئیم خدمتگار؛ که محترمانه‌اش کلمه‌ی «خدمتگار» است، و غیرمحترمانه‌اش کلمه‌ی «نوکر» است، نه خدمتگزار. تعبیر خدمتگزار، یک تعبیر دیگری است و در فارسی یک معنای عرفیِ دیگری دارد، که متفاوت است با معنای خدمتگار. خدم، جمع خادم است. خادم به همان معنای خدمتگار است. میگوید: مؤمنین خدمتگارهای همدیگرند. [خب مستمعین]، تعجب کردند: چطور؟ همه خدمتگار همدیگر هستند؟ یا به تعبیر عرفی‌تر، همه نوکر همند؟ «قیل و کیف یکونون خدما بعضهم لبعض»؛ چه جور میشود که بعضی، بعضی دیگر را خدمتگار باشند؟ یعنی مثلاً بروند خانه‌های همدیگر، خدمتگاری کنند؟ فرمود: «یفید بعضهم بعضا»؛ [یعنی] به هم فایده برسانند. پس فایده رساندن مؤمنین به یکدیگر، خدمتگاری به آنهاست؛ [و در آن] منّتی وجود ندارد؛ نکته این است. اگر چنانچه ما به هم خدمتی کردیم و به یکدیگر فایده‌ای رساندیم، چه در عرضِ هم باشیم - مثل ما مردم معمولی کوچه و بازار که به حسب شأن اجتماعی، در عرض یکدیگر قرار داریم - چه آن کسی که به حسب موقعیت اجتماعی، شأن بالاتری دارد؛ مثلاً رئیس یک تشکیلاتی است، دیگر نباید سر یکدیگر منّتی داشته باشیم. به نظر ما نکته‌ی این حدیث، تنها این نیست که افراد باید به هم نفع برسانند؛ بلکه این هم هست که این نفع رساندن موجب منّت نباشد، تا این خدمتی را که میکنند، با منّت گذاشتن باطل نکنند. 1)کافی، ج 2، ص 167 📌نشانی اینترنتی: http://farsi.khamenei.ir/hadis-content?id=10764