✳️ #حقانی در نشست افتتاحیه نمایشگاه «از نهضت #مشروطه تا انقلاب اسلامی به روایت اسناد»:
گرایشهایی در ایران در تحلیل عقبماندگی کشور، نقش استعمار را نادیده میگیرند
از پست قبل بخوانید ...
#محمدحسن_رجبی در ادامه تشریح خط سیر فعالیت علما، وارد دوره پس از قتل امیرکبیر شد و ابتدا فضای آن دوره را از نظر عملکرد استعمار و عوامل داخلی آن توضیح داد. او دراینباره اظهار کرد: متاسفانه بعد از قتل امیرکبیر، عصر قراردادها آغاز شد. یکی از این قراردادها، قرارداد رویتر یا راهآهن بود. طبق آن بنا بود ایران قراردادی به مدت هفتاد سال با رویتر ببندد که او در آن متضمن ساخت راهآهن برای ایران شود و از آن سو تمام منابع ایران، به جز طلا و نقره، به رویتر واگذار گردد؛ به یک معنا با این قرارداد تمام هستی ایران در اختیار یک فرد اروپایی قرار میگرفت، اما ازآنجاکه علما اطلاع داشتند انگلیس از طریق کمپانی هند شرقی و همین قراردادها هند را به استعمار درآورده بود، به مبارزه با آن پرداختند.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: گرچه قرارداد رویتر فسخ شد، این قراردادها ادامه پیدا کرد؛ چون صدراعظمهای بعد از امیرکبیر، با مشاهده سرنوشت امیرکبیر و قائممقام، میکوشیدند خود را به یکی از دو قدرت آن روز نزدیک کنند. بر اساس این قراردادها، کالاهای عمدتا مصرفی اروپایی روانه ایران شد و نیز تعداد بیشتری از اروپاییان در کشور حضور پیدا کردند و همین امر سبک زندگی ایرانیان را تغییر داد. علما نگران بودند که بر اثر این وضعیت یک استحاله فرهنگی رخ دهد؛ ازهمینرو ملا علی هیدجی و شیخ حسن کربلایی در کتابهای خود شرح مبسوطی از ورشکستگی اقتصاد ایران و تغییر سبک زندگی ایرانیان دادند. میرزای شیرازی هم از همین بابت دو فتوا صادر کرد و نامهای به ناصرالدینشاه نوشت. یکی از این دو فتوا راجع به پرهیز مسلمانان از مصرف کالاهای اروپایی و تلاش برای رونق اقتصادی ایران بود. این اقدامات نشان میدهد که همان طور که استعمار از طریق جنگ اقدام کرد و بعد شکل این مبارزه تغییر یافت و وارد فاز اقتصادی شد، فتواهای علما هم متناسب با همین تغییرات، تغییر شکل داد.
✅ شرکت اسلامیه کالاهایی به آفریقا صادر میکرد
پس از سخنرانی محمدحسن رجبی، #موسی_حقانی (رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر) در جایگاه قرار گرفت و با نوید دادن برگزاری نمایشگاهی با ابعاد بزرگتر در دهه فجر امسال، که مصادف با چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است، به مسئله استعمار اشاره کرد و گفت: قرن نوزدهم، قرن حضور جدی استعمار برای مردم ایران و منطقه است و نمیتوان تاریخ ایران و منطقه را بدون استعمار و اقدامات آن بررسی کرد. اما متاسفانه گرایشهایی در ایران وجود دارد که نقش استعمار را در عقب نگه داشتن ایران و کشورهای دیگر منطقه نادیده میگیرند و بر عوامل داخلی تکیه میکنند. این گرایشها حتی به جای بررسی عوامل اصلی داخلی، به سراغ مسائلی میروند که خوراک سیاسی روز دارد. شاه بیت استدلال این گرایشها در تحلیل رویدادهای تاریخ معاصر ایران این است که ما ضعیف بودیم و ازهمینرو قدرتهای آن روز دنیا توانستند بر ما غلبه کنند. این در حالی است که بخش بزرگی از ضعف ما به دلیل دخالتها و حضور این قدرتها در منطقه است.
وی در رد این ادعا یکی از نامههای ناصرالدینشاه را مستند گفته خود قرار داد و با اشاره به جمله معروف آن، یعنی «مردهشور مملکتی را ببرند که شاهش حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش مسافرت نماید» گفت: آن نامه طرحهای اصلاحی در ایران و موانعی را که بر سر این کار وجود دارد برمیشمرد. نامه یادشده نشان میدهد که مسئولان ایران متوجه وضعیت کشور بودند و برای آن طرح و برنامه داشتند؛ درنتیجه نمیتوان با این استدلال که ما ضعیف بودیم و ازهمینرو آنها توانستند بر ما غلبه کنند تاثیر استعمار را تقلیل دهیم. اتفاقا حضور آنها به طرحهای اصلاحی ما لطمه زد. ناصرالدینشاه حتی در بخشی از این نامه میگوید: امروز بر روی کره ارض ملتی ضعیفتر از ایران وجود ندارد و سپس به نقش انگلستان در این وضعیت اشاره میکند.
ادامه در پست بعد ...
✳️ #حقانی در نشست افتتاحیه نمایشگاه «از نهضت #مشروطه تا انقلاب اسلامی به روایت اسناد»:
گرایشهایی در ایران در تحلیل عقبماندگی کشور، نقش استعمار را نادیده میگیرند
از پست قبل بخوانید ...
مشخصههای جریان مبارزه با استعمار، که مرجعیت شیعه رهبری آن را در دست داشت، موضوع دیگری بود که رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر مطرح کرد. او در این بخش، به اتکای این مبارزه بر ادبیات و مبانی دینی اشاره نمود و گفت: از زمانی که استعمار در ایران حضور پیدا کرد، دو جریان در کشور پدید آمد: یک جریان، نگاه مرجعیت شیعه بود که اعتقاد داشت کفار نباید بر مسلمانان مسلط شوند (قاعده نفی سبیل). جریان دوم نگرش خوشباورانهای به غرب داشت و بر این نکته تاکید میکرد که ما باید به سمت اقتباس از غرب برویم.
وی در ادامه وجوه سلبی و ایجابی جریان مبارزه با استعمار را مطرح کرد و دراینباره اظهار نمود: نفی نفوذ فقط به جنبه نظامی محدود نمیشد، بلکه در حوزه سبک زندگی و اقتصاد هم دیده میشد. اینکه مردم را نهی میکردند از اینکه مانند اجنبی لباس بپوشند نمونهای از توجه آنها به مقوله سبک زندگی است. جنبه ایجابی در حوزه اقتصاد حتی زودتر از مشروطه آغاز شد. شرکت اسلامیه در اصفهان تاسیس گردید. این شرکت کالاهایی حتی به آفریقا صادر میکرد. کل علما و مراجع با صدور فتواهای بسیاری از شرکت یادشده حمایت کردند.
#موسی_حقانی با بیان اینکه تاثیر ادبیات دینی را در قضیه جنگ روسیه علیه ایران میبینیم، وارد بحث فرقهسازی استعمار در ایران شد و آن را بعد دیگری از این نفوذ عنوان نمود. او در شرح نحوه مقابله جریان ضداستعماری با این بعد از استعمارگری گفت: فرقهسازی در ایران و ایجاد تشکلهای سیاسی ـ فرهنگی نظیر فراماسونری نمونه کارهایی است که استعمار برای مقابله با حرکت علما انجام داد. اما هوشیاری مرجعیت شیعه و مردم ایران که از آنها تبعیت داشتند، در این زمینه کاملا مشهود است. آنها مبارزه را فقط به بعد نظامی محدود ندانستند و در عرصه فرهنگی هم همواره آماده مقابله با توطئهها بودند.
قدرت بسیجگری روحانیت و مرجعیت شیعه، که دوست و دوشمن به آن اعتراف کردهاند، موضوع دیگری بود که موسی حقانی در بحث از مشخصههای جریان مبارزه با استعمار به آن اشاره کرد و سپس از هدفمند بودن و برنامه داشتن این جریان سخن گفت. آنچه وی دراینباره بیان نمود چنین است: در تحریم تنباکو، مردم ایران برای اولینبار استبداد را به چالش کشیدند. پس از آن مبارزه تئوریزه شد. در رسالههایی که علما در این دوره نگاشتهاند ساختار دولت و تشکیلات آن، بحث قشون و مالیات و نحوه تعامل با مردم بازتاب یافته است و همه اینها از طرح و برنامه داشتن رهبران این جریان حکایت میکند.
مشخصه دیگری که رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در بخش پایانی سخنان خود مطرح کرد محدود نبودن این جریان در چهارچوب سرزمینی ایران بود. وی گفت: ایران امالقرای جهان تشیع است. وسعت سرزمین و پیشینه تمدنی و استقرار شیعه در ایران باعث میشد این کشور در جهان تشیع اهمیت داشته باشد؛ وقتی به لیبی یا مصر تجاوز میشد مرجعیت شیعی نسبت به آن واکنش نشان میداد و بیتوجه از کنار آن عبور نمیکرد.
http://yon.ir/Z5IoP
@iichs_ir