eitaa logo
✍ یادداشت‌های محمدجواد اخوان 🇮🇷 ☫
384 دنبال‌کننده
582 عکس
44 ویدیو
12 فایل
تاملاتی در اندیشه، فرهنگ و سیاست . به قلم محمدجواد اخوان پژوهشگر انقلاب اسلامی و فعال رسانه . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
رقابت‌مندی و وسعت دایره احراز ✍ محمدجواد اخوان قسمت۱از۲ رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در دیدار ابتدای سال ۱۴۰۲ با مسئولان نظام تعیین راهبرد‌های انتخاباتی در چهار مقوله را وظیفه نهاد‌های ذی‌ربط دانستند که یکی از این چهار مقوله، «مشارکت» بود. اخیراً نیز در دیدار با اعضای شورای نگهبان تصریح کردند که «همه وظیفه دارند زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور را در اسفندماه امسال فراهم کنند». در خصوص چرایی اهمیت مشارکت در انتخابات به صورت عام و انتخابات پیش رو به‌صورت خاص نیاز به توضیح زیادی نیست و در این باب به‌اندازه کافی سخن گفته شده است. دستور صریح رهبر معظم انقلاب چه در ابتدای سال و چه در هفته‌های اخیر و بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان در هیئت‌های اجرایی روشن است و جای شبهه‌ای باقی نمی‌گذارد. هرچند متغیر مشارکت در انتخابات وابسته به مجموعی از متغیر‌های عمومی سیاسی و اجتماعی است، اما در درجه نخست رضایتمندی عمومی و در درجه دوم رقابت‌مندی نسبی می‌تواند از مهم‌ترین متغیر‌های تعیین‌کننده بر مشارکت در انتخابات قلمداد شود. البته رقابت‌مندی لزوماً به‌معنای حزبی یا سیاسی آن نیست، بلکه بسته به نوع حوزه‌های انتخابیه و وضعیت اجتماعی و سیاسی آن‌ها رقابت‌مندی قابل تعریف و تبیین است. پیمایش‌های اجتماعی نشان می‌دهد موضوع رضایتمندی عمومی عمدتاً متصل به عملکرد دستگاه‌های خدمت­‌رسان و تغییر معاش جامعه است، اما رقابت‌مندی ناظر به تحرکات فعالان و جریان‌های سیاسی و اجتماعی و نیز بستر‌های فراهم شده از سوی نهاد‌های حاکمیتی برای بالفعل شدن زمینه‌های لازم اجتماعی در این زمینه است. اکنون هیئت‌های اجرایی بررسی‌های اولیه خود را انجام داده و نظر نهایی خود را درباره صلاحیت نامزد‌ها اعلام کرده‌اند و تصمیم‌گیری در این مرحله با هیئت‌های نظارت و نهایتاً شورای نگهبان است. طبیعی است که شورای نگهبان بر اساس وظایف قانونی خود با معیار‌های مصرح در قانون به روال سابق به «احراز صلاحیت» نامزد‌ها می‌پردازد. اما سؤال مهمی که اینجا مطرح است آن است آیا «احراز» مفهومی ایستا و صرفاً متوقف بر ویژگی‌های فرد داوطلب است یا مفهومی پویا و متأثر از شرایط فرد و جمیع نامزد‌ها و شرایط انتخابات؟ اگر احراز را ایستا بدانیم صلاحیت یک فرد تنها با چارچوب‌هایی بدون انعطاف سنجیده می‌شود و چه‌بسا به دلیل معصوم نبودن بشر، هیچ‌کس را لایق پذیرش هیچ مسئولیتی ندانیم! اما احراز پویا در بستر جمع‌بندی کلی از وضعیت کرسی مورد رقابت، شرایط عمومی انتخابات و سایر نامزد‌ها معنا می‌یابد. چراکه اساساً انتخابات، پدیداری نسبیتی است و در قیاس چند نفر است که فردی گزینش می‌شود. اصل آن است که نامزد‌های نهایی واجد حداقلی از صلاحیت‌ها باشند که این نصاب حداقلی را نباید تا حدی بالا در نظر گرفت که رقابت‌مندی در انتخابات ناممکن شود. ممکن است اینجا گفته شود وظیفه شورای نگهبان صرفاً احراز صلاحیت افراد است و این شورا مسئولیتی در مورد مشارکت در انتخابات ندارد! این تلقی مغایر با سیاست‌های کلی انتخابات جمهوری اسلامی ایران است که از سوی رهبر معظم انقلاب‌اسلامی ابلاغ شده است. بر اساس بند ۱۱ این سیاست‌ها «جلب مشارکت حداکثری» از جمله اهداف نظارت شورای نگهبان بر انتخابات تعیین شده و ازاین‌رو این شورا باید این هدف غایی را نیز در روند نظارتی خود از جمله بر موضوع احراز صلاحیت‌ها مدنظر قرار دهد. از طرفی می‌دانیم که احراز صلاحیت نامزد‌ها در انتخاباتی، چون مجلس با ریاست جمهوری تفاوت جدی دارد، چنان‌که مسئولیتی که بر عهده رئیس‌جمهور است با مسئولیت تک‌تک نمایندگان مجلس متفاوت است. ازاین‌رو روشن است که بخشی از معیار‌ها و سختگیری‌هایی که در احراز صلاحیت‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری موضوعیت دارد، در انتخابات مجلس کم اثر و یا گاه بلااثر است. رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در سال ۱۳۸۲ در دیدار اعضای شورای نگهبان توصیه‌هایی در این زمینه دارند که بازخوانی آن‌ها مفید است. ادامه دارد ... 💠 @mjakhavan
رقابت‌مندی و وسعت دایره احراز ✍ محمدجواد اخوان قسمت۲از۲ ایشان به وزارت کشور و شورای نگهبان توصیه می‌کنند «آقایان احراز را حتمی بگیرید؛ اما دایره محرز را خیلی تنگ نگیرید؛ یعنی صلاحیتی که برای مجلس هست، مشخص شود که چگونه صلاحیتی است. واقعاً ببینیم آن مقدار صلاحیتی که برای مجلس در زمینه التزام به قانون اساسی و التزام به دین مبین اسلام و بقیه شرایط وجود دارد، چه اندازه التزامی است. می‌شود این را یک امرِ مقول به تشکیک دانست که شدت و ضعف دارد. آن التزام شدید کذایی که با اندک چیزی که دیده شود مخدوش می‌گردد، معلوم نیست که برای نماینده مجلس لازم باشد؛ آن مثلاً فرض بفرمایید برای رهبری یا برای برخی از مقامات عالی‌رتبه دیگر لازم است. برای مجلس حدی از این خصوصیات و شرایط لازم است که ما اسمش را صلاحیت‌ها می‌گذاریم. آن حد را باید درست تشخیص داد و آن را احراز کرد». در ادامه همین دیدار ایشان به‌طور خاص در خصوص بررسی صلاحیت افراد بر اساس اظهاراتشان نکته‌ای قابل‌تأمل را بیان می‌کنند: «گاهی مثلاً فرض بفرمایید یک نفر در فضایی قرار می‌گیرد که هیجانی می‌شود و حرفی می‌زند که ممکن است حرف خوب و درستی نباشد؛ اما حاکی از عدم التزام آن شخص به دین یا به جمهوری اسلامی نیست. فرض کنید جوانی است که در محیطی هیجانی قرار گرفته و چند نفر مطلبی گفته‌اند و او هم حرفی زده، یا در جلسه‌ای که دو، سه یا پنج نفر از دوستان راجع به کشور و اسلام صحبت می‌کنند، جمله‌ای گفته که این جمله ممکن است در صحبتی دوستانه قابل قبول باشد - هرچند که انتقادآمیز بوده؛ یا انتقاد از رهبری یا از برخی از مبانی نظام -، اما نمی‌توان این جمله و حرف را که به گوش ما رسیده، حاکی بدانیم از این‌که این شخص از صلاحیت ساقط شده است». از بیان معظم له روشن است که اظهارات هیجانی افراد که بعضاً ناشی از تأثیرپذیری از محیط پیرامونی و یا ناآگاهی نسبت به ابعاد گوناگون یک مسئله است به‌تنهایی نمی‌تواند ملاک و مناطی برای احراز یا عدم احراز صلاحیت یک فرد تلقی شود و از آن گذشته نصاب حداقلی صلاحیت‌های لازم برای احراز سمت نمایندگی مجلس متفاوت از سمت‌هایی، چون ریاست جمهوری یا عضویت مجلس خبرگان رهبری است. با این تفاسیر می‌توان انتظار داشت اولاً اعضای محترم شورای نگهبان بر اساس بند ۱۱ سیاست‌های کلی انتخابات، مسئله جلب مشارکت حداکثری را در حین بررسی‌های خود مدنظر قرار دهند و ثانیاً بر مبنای توصیه‌های رهبر معظم انقلاب‌اسلامی دایره «محرزین» را وسیع‌تر در نظر گرفته تا رقابت‌مندی انتخابات هرچه بیشتر ارتقا یابد. 💠 @mjakhavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3899 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌سه‌شنبه | ٢١ آذر ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3900 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌چهار‌شنبه | ٢٢ آذر ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3901 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌پنج‌شنبه | ٢٣ آذر ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 جامعه‌ی فاطمی 📝رهبر انقلاب: به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمه‌ی زهرا نسبت به قبل از انقلاب -که ما یادمان هست- نمیشود گفت ده برابر، شاید ده‌ها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعه‌ی فاطمی است. 👈باید فاطمه‌ی زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) اسوه باشد، الگو باشد در همه‌ی جهات، از جمله در حرکت بزرگ اجتماعی و انقلابی و مبارزاتی ما. 💻 @mjakhavan
علی‌رغم تلاش‌های ۴۰ ساله بچه‌های ‎، هنوز بیش از ۱۳ هزار شهید مفقودالاثر داریم و این یعنی ۱۳هزار پدرومادر و برادر و خواهر منتظر پیکر عزیزانشان هستند. حتی اگر ۱۰ هزار ‎ دفن شده را هم در نظر بگیریم باز حدود ۳ هزار پیکر باید تفحص شوند. همچنان تفحص باید ادامه یابد...
پاسخ به شبهه تقویمی شهادت حضرت زهرا (س) قسمت۱از۲ ✍ محمدجواد اخوان در سال‌های اخیر در ایام فاطمیه، تصاویری از یک تقویم مربوط به سال‌ها پیش در فضای مجازی بازنشر می‌شود که در آن عبارت «وفات» حضرت زهرا (س) به چشم می‌خورد. ظاهراً قصد بازنشرکنندگان این تصویر تقویم سال ۱۳۷۲ آن است که ثابت کنند در گذشته همه به وفات حضرت زهرا (س) اعتقاد داشته‌اند و در سال‌های اخیر موضوع «شهادت» ایشان مطرح شده است. البته در ورای این شبهه شیطنتی دیگر هم هست که در جای خود به آن خواهیم پرداخت. اما آیا واقعاً شهادت حضرت زهرا سابقه‌ای در تاریخ ندارد و ساخته سال‌های اخیر است؟ مراجعه مختصری به کتاب‌های تاریخی مختلف تشیع و تسنن خلاف این ادعا را ثابت می‌کند. در بسیاری از کتاب‌های اهل‌سنت مستنداتی به چشم می‌خورد که حاکی از وجود اعتقاد به شهادت و نه مرگ طبیعی حضرت (س) است. به‌عنوان نمونه ابراهیم بن محمد جوینی (۶۴۴- ۷۳۰) عالم اهل‌سنت پیرو شافعی در کتاب «فَرائدُ السِّمْطَین» از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کند که فرمود: «.. فتکون اوّل من یلحقنی من اهل‌بیتی فتقدم علی محزونه مکروبه مغمومه مقتوله. (فاطمه) اولین کسی از اهل‌بیتم است که به من ملحق می‌گردد، پس بر من وارد می‌شود، محزون، مکروب، مغموم، مقتول...» وجود کلمه «مقتول» در این روایت به‌روشنی نشانگر شهادت و غیرطبیعی بودن درگذشت حضرت است. ابن­‌ابی­‌شیبه در کتاب «المصنف»، ابن­‌قتیبه دینوری در کتاب «الامامه­‌والسیاسه» و بسیاری از مورخان معروف اهل‌سنت در کتاب‌های خود ماجرای حمله به خانه حضرت را که به شهادت محسن فرزند آن حضرت نیز منجر شد با ذکر جزئیات تلخ آن نقل کرده‌اند. محدثان و مورخان شیعه نیز در طول ۱۴ قرن گذشته در هزاران کتاب روایی و تاریخی خود مصائب و رنج‌هایی را که بر حضرت صدیقه کبری (س) در روز‌های تلخ پس از رحلت پیامبر (ص) رفته با جزئیات ذکر کرده‌اند. در واقع شهادت حضرت زهرا امری است که در طول قرن‌های متمادی برای محبان اهل‌بیت (ع) ثابت شده است. پس ماجرای درج کلمه «وفات» در تقویم‌ها چیست؟ واقعیت آن است که مناسبت‌های مذهبی مندرج در تقویم‌ها عمدتاً ریشه در تقویمی دارد که پیش از پیروزی انقلاب‌اسلامی رسمیت داشته و پس از انقلاب فقط مناسبت‌های مربوط به خاندان پهلوی حذف شد. ازاین‌رو مناسبت‌های مذهبی تا مدت‌ها بر اساس مندرجات تقویم پیش از انقلاب بود و به‌تدریج اصلاح گردید. بنابراین، وجود کلمه «وفات» در تقویم‌های سال‌های اول انقلاب به این معنا نیست که لزوماً علمای مبرز تاریخ اسلام از حوزه‌های علمیه آن را وضع کرده‌اند، بلکه صرفاً غفلتی نسبت به تقویمی بوده است که از قبل از انقلاب رسمیت داشته است. این‌ها در حالی است که حضرت امام خمینی (ره) در همان سال‌های اول پیروزی انقلاب در ایام فاطمیه در ۱۸ اسفند ۱۳۶۰ مطابق با ۱۳ جمادی‌الاول ۱۴۰۲ قمری با لفظ شهادت از این مناسبت یاد می‌کنند و می‌فرمایند: «من هم وفات و شهادت بانوی بزرگ اسلام را بر همه مسلمین و بر شما برادران عزیز ارتشی، سپاهی و بسیج و بر حضرت بقیه الله - ارواحنافداء - تسلیت عرض می‌کنم». اما آیا، چون در تقویم به میراث رسیده از رژیم پهلوی، عبارت وفات حضرت زهرا درج شده، دلیلی بر مستند بودن این گزاره است؟ آیا اساساً سردمداران و کارگزاران رژیم پهلوی معرفت عمیق و دقیقی نسبت به مناسبت‌های تاریخ اسلام داشتند که آنچه در تقویم نگاشته‌اند مبنایی برای قضاوت باشد؟ برای پاسخ به این سؤال باید به مستندات تاریخی مراجعه کرد. بر اساس صوتی که از جلسه ۲۸ دی‌ماه ۱۳۵۷ شورای امنیت ملی رژیم پهلوی در دست است، شاپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاهنشاهی در آستانه برگزاری راهپیمایی گسترده اربعین سال ۱۳۵۷، ابراز امیدواری می‌کند که راهپیمایی اربعین آخرین فرصت برگزاری تظاهرات سازمان‌دهی‌­شده انقلابیون باشد و تأکید می‌کند: «چون ماه محرم هم که تمام شده [ماه]صفر هم که داره تمام میشه...» یکی از حضار به او می‌گوید «۲۸ صفر در پیش هست.» در کمال شگفتی بختیار می‌پرسد: «۲۸ صفر چه خبره؟» و پاسخ می‌شنود که سالروز رحلت پیامبر و شهادت امام حسن (ع) است. اینکه آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی که از قضا با مخالفان لیبرال شاه هم پیوند‌هایی داشت و درعین‌حال تحصیل‌کرده فرانسه بود، یکی از مشهورترین مناسبت‌های تاریخ اسلام یعنی تاریخ رحلت پیامبر اکرم (ص) را نمی‌داند و بر کشوری با اکثریت مسلمان حکومت می‌کند، خود نشانگر میزان توجه رژیم پهلوی و حتی بسیاری از تحصیل‌کردگان لیبرال به مناسبت‌های مذهبی است! ادامه دارد... 💠 @mjakhavan
پاسخ به شبهه تقویمی شهادت حضرت زهرا (س) قسمت۲از۲ ✍ محمدجواد اخوان اما شیطنتی هم در ورای این شبهه تقویمی درباره شهادت حضرت زهرا (س) هست. در واقع برخی به دنبال القای این گزاره هستند که مثلاً بعد از پیروزی انقلاب میزان گرایش مردم به شناخت اهل‌بیت (ع) بیشتر شده و این تغییرات تقویمی نه بر اساس واقعیات تاریخی که بر اساس دلخواه مردم و نظام رخ داده است. اینکه گرایش مردم به اهل‌بیت و شناخت فضائل و سیره آن بزرگواران در سال‌های اخیر رشد چشمگیری یافته، واقعیتی انکارناپذیر است و روشن است که دلیل عصبانیت شبهه‌پردازان هم همین است. از نظر آن‌ها مطلوب آن است که مردم چیزی از اسلام و معارف آن ندانند تا افرادی بتوانند بر کرسی قدرت تکیه زنند که اولیات تاریخ و معارف اسلامی را هم نمی‌دانند و مثلاً ۲۸ صفر برایشان غریب و ناآشنا است. توجه کم‌سابقه مردم ایران به وجود نورانی حضرت صدیقه طاهره (س) و این محبت چشمگیر و حضور مافوق تصوری مردمی که در رویدادهایی، چون اربعین و سایر مناسبت‌های مذهبی اعجاب جهانیان را به همراه دارد، طبیعتاً موجب غلیان خشم آنانی می‌شود که دینداری جامعه، دکان دونبش غارتگری و چپاولشان را تخته کرده است. آیین‌هایی که راه استقلال‌طلبی، سلطه‌ستیزی و ولایتمداری را برای ملت ایران بازخوانی می‌کند، حتماً برای پادو‌های استعمار و استکبار تلخ است و با تقویم یا بدون آن سعی می‌کنند آن‌ها را تخطئه کنند. 💠 @mjakhavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3902 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌دو‌شنبه | ٢٧ آذر ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3903 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌سه‌شنبه | ٢٨ آذر ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3912 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌شنبه | ٩ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
دو روی سکه تحقیر زن در غرب ✍ محمدجواد اخوان آنچه تمدن غربی بر سر انسان و انسانیت آورد، قصه پرغصه‌ای است که در وصف آن کتاب‌ها می‌توان نوشت و باز هم حق مطلب ادا نمی‌شود، اما یکی از تلخ‌ترین صفحات این کتاب‌های تلخ مربوط به نوع مواجهه این تمدن با «زن» است. آنچه بر سر زن امروز در جهان غرب آمده برآیند دو نوع نگاه افراط‌وتفریطی است که هر دو برخلاف فطرت بشر و مسیر آفرینش و در جهت نابودی خانواده و اخلاق در جامعه بشری است. در واقع زن امروز جهان غربی در میانه کشمکش دو نوع رویکرد متضاد، و البته کاملاً غلط، گرفتار آمده که بر هر سوی این دو رویکرد گرایش یابد، در مسیر انحطاط خود و در نهایت بشریت گام نهاده است. یک روی سکه نگرش غربی به زن، نگاه لذت‌جویانه‌ای است که تأمین هوای نفس مردان هوسباز و البته در سطحی بالاتر تأمین منافع مادی صاحبان کارتل‌های بزرگ سرمایه‌داری را دنبال می‌کند. این رویکردی که تقریباً بر فضای فرهنگی و رسانه‌ای جهان غرب حاکم است، زن را بسان کالایی برای التذاذ و ابزاری جهت ثروت‌اندوزی سرمایه‌داران می‌نگرد. «جنسیت» ابزاری است برای تغافل هرچه بیشتر بشر غربی از واقعیت‌های جهان، افزایش نفوذ زورمداران بین‌المللی و به عقب‌راندن هرچه بیشتر معرفت عقلانی و وحیانی انسان. انسانی که غرق در این لذت‌طلبی حیوانی است، عملاً فرصتی برای فهمیدن حقایقی که رسانه‌های جریان اصلی از او پنهان می‌کنند، نمی‌یابد و به‌سادگی در مسیر مطلوب قدرتمندان حرکت می‌کند. لذت‌های حیوانی در بسته‌بندی «سرگرمی» ابزار حکمرانی نوین نظام سرمایه‌داری است و زن اینجا به‌عنوان اصلی‌ترین عنصر سرگرمی‌ساز بسان کالایی در دست اربابان تخدیر افکار عمومی قرار می‌گیرد. در روی دیگر سکه، البته نگرشی افراطی قرار دارد که ظاهراً خود را مدافع حقوق زنان می‌خواند، اما در واقع آن نیز در مسیری گام برمی‌دارد که نتیجه‌ای مشابه نگرش کالایی و جنسیتی خواهد داشت. فمینیسم هرچند واکنشی به ظلم ساختاری بود که در جهان غرب نسبت به زنان روا داشته می‌شد، اما در عمل به ورطه تضاد افراطی افتاد و به جریانی ضدخانواده تبدیل شد. فمینیست‌ها هرچند مدعی برابری حقوق زن و مرد هستند و گرایش‌های افراطی آنان حتی زن را برتر از مرد می‌داند، اما به دلیل بنیان غلط معرفتی در واقع به برتری مرد قائل هستند. از نگاه آنان زنی نمونه و الگو است که هرچه بیشتر شبیه مردان باشد و رفتار کند، گویی مردبودن اصالت دارد و اگر زنی مسیری جز این برود درجه ۲ مانده است. فمینیست‌ها حتی گاه تمایلات ذاتی زنانه را نیز سرکوب می‌کنند و عاطفه مادری را که برخاسته از فطرت انسانی است و حتی در سایر جانداران نیز به چشم می‌خورد، تخطئه می‌کنند. فمینیست‌ها هرچند مدعی حقوق زنان‌اند، اما در واقع از زن بودن خجالت می‌کشند و می‌خواهند با شبیه شدن هرچه بیشتر زنان به مردان، حتی تفاوت‌های برخاسته از نظام آفرینش انسان را نیز انکار کنند. در نتیجه ازدواج و فرزندآوری از سوی اینان تخطئه می‌شود و به نام نقش‌آفرینی زنان در جامعه، نقش تربیتی و مادرانه به‌طورکلی منکوب می‌شود. نتیجه نهایی چنین رویکردی فروپاشی نظام خانواده و اخلاق در جامعه بشری است. در چنین نقطه‌ای دو رویکرد ضدانسانی به یکدیگر می‌رسند و هر دو جامعه بشری را به انحطاط می‌کشند و قربانی اصلی چنین انحطاطی در نهایت خود «زنان» هستند. نقطه همگرایی نگرش لذت‌جویانه و فمینیسم در دشمنی با نهاد خانواده است. هر دو از دو سو به مقام والای زن حمله و سعی می‌کنند زن غربی و غرب‌زده را به یکی از این دو ورطه سقوط بکشانند. زن غربی یا غرب‌زده در تحیر میان این دو نگاه ظاهراً متضاد، و البته با نتیجه واحد، گرفتار آمده یا باید به کالایی در دست هوسبازان تبدیل شود، یا باید به مبارزه بی‌دلیل با تمایلات فطری خود، از جمله حس مادرانه و خانواده‌دوستی بپردازد. این کشاکش برای زن دوسرباخت است و هرکدام را که برگزیند بازنده خواهد بود. آنچه امروز در جوامع غربی بر سر زن و خانواده آمده و پیش چشم ماست، هنوز از نتایج سحر این انحطاط است. تلخ‌ترین وجه ماجرا آنجاست که غربزدگانی که غرب را قبله آمال خود می‌دانند، با آنکه نتایج این انحطاط بزرگ تمدنی را می‌بینند، باز دنباله‌روی از همان راه غلط را برای جامعه ما و دیگر جوامع غیرغربی تجویز می‌کنند. به قول امیرمؤمنان علی علیه­‌السلام «مَا أکثرَ العِبَرَ وَ أقَلَّ الإعتِبارَ؛ عبرت‌ها چه بسیار است و عبرت گرفتن چه اندک!» 💠 @mjakhavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3913 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌یک‌شنبه | ١٠ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3914 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌دو‌شنبه | ١١ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3915 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌سه‌شنبه | ١٢ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
در امتداد راه شهید قدس ✍ محمدجواد اخوان ویژه‌نامه در آن نیمه‌شب تلخ و فراموش‌نشدنی که جانیان کاخ سفید، دستور به شهادت رساندن حاج قاسم را صادر کردند، احتمالاً تصور می‌کردند با حذف ظاهری مرد میدان، کار «مقاومت» تمام و رؤیای تسلط بلامنازع امریکا بر منطقه تعبیر خواهد شد. در انگاره امریکایی‌ها محور مقاومت متکی به یک شخص خاص و آن هم سردار شهید سلیمانی بود و بر همین اساس امیدوار بودند با ترور او طومار مقاومت را در هم بپیچند. همان روز‌های نخست پس از شهادت سردار، جمله‌ای خطاب به قاتلان حاج قاسم، بین دوستدارانش خیلی می‌چرخید و تسلی‌بخش داغدارانش بود «شهید سلیمانی برای شما از سردار سلیمانی خطرناک‌تر است.» گذر زمان نشان داد که این تعبیر درست بوده و سران کاخ سفید تا چه حد دچار اشتباه بوده‌اند. اینک چهار سال از شهادت شهید قاسم سلیمانی می‌گذرد. دوستدارانش همچنان داغدارش هستند و خاکش سرد نشده‌است. شیفتگانش همچنان در ساعت ۱:۲۰ نیمه‌شب‌های جمعه یادش را گرامی می‌دارند و سایه ترس انتقام، قاتلانش را رها نکرده‌است. نهالی که روزی به دست او آبیاری و بارور شد، اکنون درختی تناور است که سایه‌اش از روزگار او نیز فراتر رفته‌است. او دست مقاومت را پر کرد و اینک دستان پر مقاومت به مشت‌هایی گره کرده تبدیل‌شده که صورت چشم آبی‌ها را سخت می‌نوازد. اینک فلسطینی که بیش از ۲۰ سال برای آرمانش جانفشانی کرد، طوفانی خانه‌برانداز بر سر غاصبان شده‌است. یمن تبدیل به قدرتی دریایی مسلط بر یکی از مهم‌ترین آبراه‌های بین‌المللی شده و در صنعا است که مشخص می‌شود چه کسی مجاز به عبور از باب‌المندب است و این مسیر برای چه کسانی بسته است؟ موشک‌ها و پهپاد‌های یمنی از فاصله ۲ هزار کیلومتری، جنوب سرزمین‌های اشغالی را به لرزه درمی‌آورند و اینک هیچ جای این سرزمین برای غاصبانش امن نیست. مقاومت اسلامی عراق روزبه‌روز پایگاه‌های اشغالگران امریکایی را بی‌اعتبارتر می‌کند و اینک پس از ۸۰ سال از جنگ جهانی دوم در این کره خاکی تنها این محور مقاومت است که حرمتی برای پایگاه‌های یانکی‌ها قائل نیست. هراس مقاومت از شمال چنان بر صهیونیست‌های غاصب سایه افکنده که تا چند کیلومتری مرز لبنان را خالی کرده‌اند و این سید حسن نصرالله است که امنیت یا ناامنی جلیل و مابعدجلیل را تعیین‌تکلیف می‌کند. آری واقعاً شهید سلیمانی از سردار سلیمانی برای امریکا و رژیم‌صهیونیستی خطرناک‌تر است و یاران شهید قدس در مسیری که با او پیمودند، ده‌ها و صد‌ها برابر بیشتر جلو رفته‌اند و می‌روند تا ان‌شاءالله در قدس نماز گزارند. 💠 @mjakhavan
🔹 حدیث قرب نوافل لَمَّاأُسْرِی‏ بِالنَّبِی ص‏ قَالَ يَا رَبِّ مَا حَالُ الْمُؤْمِنِ عِنْدَكَ؟ قَالَ يَا مُحَمَّدُ! مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ بَارَزَنِي بِالْمُحَارَبَةِ، وَأَنَا أَسْرَعُ شَيْ‌ءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِيَائِي، وَمَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْ‌ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِي عَنْ وَفَاةِ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ، وَأَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ، وَإِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْغِنَى، وَلَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ، وَإِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَقْرُ، وَلَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ لَهَلَكَ، وَمَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْ‌ءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ، وَإِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَلِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ، وَ‌إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ. هنگامی که پیامبر(ص) به معراج رفت، گفت: پروردگارا حال مؤمن نزد تو چگونه است؟ خدا فرمود: ای محمد، هرکه به یکی از دوستانم اهانت کند، آشکارا به جنگ من آمده است و من به یاری دوستانم از هر چیز شتابان‌ترم. من در هیچ کاری به‌اندازه‌ی که درباره وفات مؤمن تردید دارم، تردید ندارم؛ زیرا او از مرگ بدش می‌آید و من از ناراحتی او بدم می‌آید؛ و به‌راستی برخی از بندگان مؤمن هستند که جز توانگری، آنان را اصلاح نکند (و حالشان را نیکو نسازد) و اگر آنها را به حال دیگری را درآورم، نابود و هلاک می‌شوند؛ و برخی از بندگان مؤمن هستند که جز نداری و فقر، آنان را اصلاح نکند و اگر آنها را به حال دیگری برگردانم، هرآینه هلاک می‌شوند؛ و هیچ‌یک از بندگانم به من تقرب نجوید با عملی که نزد من محبوب‌تر باشد از آنچه بر او واجب کرده‌ام؛ و به‌درستی که به‌وسیله نافله (مستحبات) به من تقرب می‌جوید تا آنجا که من دوستش می‌دارم و چون دوستش دارم، آنگاه گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشمش می‌شوم که با آن می‌بیند و زبانش می‌گردم که با آن سخن می‌گوید و دستش می‌شوم که به آن می‌گیرد. اگر بخوانَدَم، اجابتش می‌کنم و اگر خواهشی از من کند، به او می‌دهم. (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 جامعه‌ی فاطمی 📝رهبر انقلاب: به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمه‌ی زهرا نسبت به قبل از انقلاب -که ما یادمان هست- نمیشود گفت ده برابر، شاید ده‌ها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعه‌ی فاطمی است. 👈باید فاطمه‌ی زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) اسوه باشد، الگو باشد در همه‌ی جهات، از جمله در حرکت بزرگ اجتماعی و انقلابی و مبارزاتی ما. 💻 @mjakhavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3917 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌پنج‌شنبه | ١۴ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3919 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌یک‌شنبه | ١٧ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
پاسخ سختی که در انتظارشان است ✍️ محمدجواد اخوان رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در پیام تسلیت فاجعه تروریستی کرمان مرقوم فرمودند «بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دست‌های آلوده به خون بی‌گناهان و چه مغز‌های مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم‌اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه‌آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن‌الله» اکنون برای بسیاری این پرسش مطرح است که پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به فاجعه‌آفرینان چگونه و با چه کیفیتی و در چه مکان و زمانی تحقق خواهد یافت؟ در تحلیل عوامل پشت‌صحنه فاجعه کشتار مردم بی‌گناه در کرمان با دو سطح از عاملیت مواجهیم؛ سطح عملیاتی و سطح راهبردی. اکنون قرائن و اماره‌ها حاکی است که عاملیت میدانی با عناصری از داعش و به‌طور مشخص شاخه خراسان آن بوده و فرایند پشتیبانی و هدایت عملیات شباهت زیادی با دو عملیات تروریستی در حرم شاهچراغ دارد. بنابراین در کف حادثه تروریست‌های تکفیری داعش قرار دارند، اما این همه ماجرا نیست. به‌جز ارتباط نسبی و سببی داعش با سرویس‌های اطلاعاتی امریکا و رژیم‌صهیونیستی که بار‌ها مورد اعتراف خود امریکایی‌ها و اذعان ناظران بین‌المللی قرار گرفته، نشانه‌های محکمی وجود دارد که ارتباط راهبردی عملیات کرمان با سیا و موساد را تقویت می‌کند. طبیعی است که پاسخ مناسب برای این عملیات تروریستی باید متناسب با سطح عاملیت عوامل میدانی و پشت‌صحنه عملیات تعریف شود. در پیشانی میدانی عملیات، «دست‌های آلوده به خون بی‌گناهان» و عوامل داعش قرار دارند که پایگاه اصلی‌شان در شرق کشور است و از بلاتکلیفی و پریشانی‌های سیاسی سال‌های اخیر همسایگان شرقی برای نضج‌گیری و لانه‌سازی استفاده کرده‌اند. در ماه‌های اخیر موساد تلاش‌های فراگیری را برای احیای پایگاه‌های ازدست‌رفته در اقلیم شمال عراق، این بار در بلوچستان پاکستان و سه‌ضلعی جنوب افغانستان به کار بسته است. پیش‌تر هم به همسایگان شرقی بار‌ها در مورد لانه‌سازی تکفیری‌های تروریست در مناطق قبایلی و خارج از نفوذ حاکمیتی ابن کشور‌ها هشدار داده شده است. در سطحی بالاتر، البته اشاره شد، آمران و هدایتگران راهبردی این عملیات، «مغز‌های مفسد و شرارت‌زا» یا همان سرویس‌های اطلاعاتی غربی و عبری – زخم‌خورده از ضربات پی‌درپی در منطقه- هستند و آن‌ها نیز باید پاسخ متناسب با نقش خود را دریافت کنند. بنابراین، روشن است که منطقاً پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به این دو سطح عاملیت یکسان نیست و هرکدام متناسب با جغرافیای تأثیر خود آماج خواهند بود. گروه تروریستی تکفیری داعش و شاخه شرقی آن –که نقش میدانی در اجرای این عملیات تروریستی را بر عهده داشته- باذن‌الله ضربات مستقیمی دریافت خواهد کرد و عناصر عملیاتی و سرشبکه‌های آن تقاص این جنایت را پس خواهند داد. کیفیت این تقاص و مکان و زمان آن متناسب با انتخاب بهینه‌ای است که بر اساس اطلاعات میدانی دقیق انجام خواهد گرفت و در اینجا مجال طرح جزئیات آن نیست. اما صحنه‌گردانان اصلی ماجرا که پدرخواندگان حقیقی داعش هستند نیز در امان نخواهند ماند. روشن است که هدایت کلی این‌گونه عملیات تروریستی ناشی از سرخوردگی برخاسته از شکست‌های مکرر امریکا و رژیم‌صهیونیستی در جای‌جای منطقه و به‌ویژه در طی تحولات سه ماه گذشته است. چنین فعالیت تروریستی در واقع اقدامی انفعالی در طی جنگ اطلاعاتی نظام سلطه علیه محور مقاومت و نظام اسلامی است. طبیعی است که پاسخ متناسب به این اقدام مذبوحانه نیز باید طی همان نبرد اطلاعاتی داده شود. تردیدی نیست که اقدام متناسب دراین‌باره به اراده «سربازانِ راه روشن سلیمانی» بازمی‌گردد که طیف وسیعی از توانمندی‌ها در زمین، هوا و دریا را در اختیار دارند و تجربه ۹۰ روز گذشته نشان داد که به‌خوبی می‌توانند اراده خود را برطرف مقابل تحمیل کنند. تفاوت حامیان مقاومت با دشمنان مقاومت در آن است که سربازان راه روشن شهید سلیمانی بیشتر عمل می‌کنند و چه‌بسا ضربات شگرف و اعجاب‌آوری که بر پیکره دشمنانشان وارد کرده‌اند و به مصالحی کمتر از آن سخن رانده‌اند. در مقابل دشمنان مقاومت که بر جنگ روانی و رسانه‌ای تکیه دارند، اقدامات کوچک خود را بزرگنمایی می‌کنند. بنابراین نباید انتظار داشت که مقاومت پاسخ سختی را که به صحنه‌گردانان اصلی ماجرا خواهد داد در بوق و کرنا کند، این پاسخ برای مخاطبان اصلی‌اش تفهیم خواهدشد، ان‌شاءالله «وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا‌ای مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ». 💠 @mjakhavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3921 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌سه‌شنبه | ١٩ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan
‎دسترسی به صفحات روزنامه جوان ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏🔗 Javann.ir/fa/pb/1/1/3922 ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌چهار‌شنبه | ٢٠ دی ١۴٠٢ 📆 📥 دریافت تمامی صفحات به صورت یکجا ‌‎‌‏‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‌‎‌‏‌‎‌‏🌎 @NewsJavan