eitaa logo
مجهولات
167 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
422 ویدیو
16 فایل
- باشد که غم خجل شود از صبرِ قلبِ ما . 😂✌️ محل انتشار واگویه‌های شخصی و اندکی روزمرگی! تخلصاً تأویل هستم سناً +18 از قدیمی‌های ایتا! @ha_jafarii ناشناس. https://daigo.ir/secret/192696131 ویراستی: https://virasty.com/h_jafarii
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محکوم
عبا برای عروسی‌ها و جشن‌های مختلف و یا مثلا مهمونی‌های خانوادگی می‌تونست یه پوشش خیلی خوب باشه. جایگزین چادر کردنش، ایجاد دوئل بین چادر و عبا و هزارتا بحث رسانه‌ای جوگیرانه، یه سبک خاص و قشنگ لباس رو تبدیل به چیزی کرد که به شخصه راغب نیستم سمتش برم.
من واقعاً به اینا نیاز دارم :))) هیچ جا نمی‌شناسید بفروشن؟
مجهولات
من واقعاً به اینا نیاز دارم :))) هیچ جا نمی‌شناسید بفروشن؟
مامانم تو دوره بارداری من، یکی از پایه ثابت ویاراش ساندیس سیب موز بوده. یعنی در هر شرایطی بهش می‌رسیده حالش خوب می‌شده😂✨ بدین سان من از دو سالگی هر وقت این‌و می‌خورم ده تا جون به جونام اضافه میشه.. و الان چند ساله که دیگه نخوردمش :,)
پروفایلم بالاخره رسااالت خودشو انجام داد😔😂
زندگیم عرصهٔ جولان قانون مورفی‌ـه.
لطفاً فقط یا چت، یا دیدار حضوری. من تو تماس تلفنی عقب مونده‌ترین ورژن خودم‌ام!
4_5794442801118711712.mp3
2.01M
این چقدر خوبه چقدر خوبه این خوبه چقدر این❤️‍🔥
مجهولات
این چقدر خوبه چقدر خوبه این خوبه چقدر این❤️‍🔥
پلن جدیدم برای مهریه؛ ۱۴ سکه تمام بهار آزادی عندالمطالبه یه خونه تو نجف عندالاستطاعه :)💘
دیروز مامانم به بهانهٔ: خب، می‌خوام خوراک مرغ امروز به سبک تو باشه! توفیق اجباری درست کردن افطاری برای ۱۵ نفر‌و نصیبم کرد. ولی جای قشنگش اون‌جا بود که هرکس از خواب بیدار شد و هرکی اومد تو خونه گفت واای این بوی چیه؟ و سر افطار جـــوری به دل ملت نشسته بود که با نون می‌خوردنش و بعدم یه نفر دستورشو ازم گرفت(هرچند هیچ دستور پخت مشخصی نداشت) و خلاصه همین‌جور اکلیل بود که ازم می‌پاشید.
این‌جا ام رفتیم (محضِ ریا) ولی قشنگیش اون‌جا بود که یه عزیز ِ ندیده منو از عکسم شناخته بود و یهو زد رو شونم و گفت:«خانم جعفری؟» گفتم بله و بعد فهمیدم یه شاید رفیقِ قدیمیه. و خلاصه تو همون صحبت چند دقیقه‌ای+دیدن چشما و لبخندش+فشردن دست‌هاش به گرمی، رفت تو فهرست آدمای ِلطیف ذهنم..✨
- https://eitaa.com/mjholat/12787 همون دستور نا مشخص رو ب ما هم بده زن زندگی. فقط بی‌زحمت زود حذفش نکن تا برسم بیام ببینم ممنون. + این‌جانب از کلِ زن زندگی بودن فقط یه مدل کیک و الویه و خوراک مرغ‌شو بلدم! باشه😂❤️
اول یه پیاز متوسط رو خوشگل خرد می‌کنید، بعد میزارید یه کم سرخ بشه. در حدی که از اون تردی اولیه در بیاد و روغن بگیره. بهش زردچوبه و فلفل اضافه می‌کنید، بعد قطعه‌های مرغ‌و که مامان‌تون آماده کرده😂 میزارید توش، دقت کنید اینم سرخ نشه! فقط یه خرده رنگ و بافت رویی‌اش تغییر کنه کافیه! همراه مرغا، اگر داشتید یه کم فلفل دلمه‌ای خلالی هم اضافه کنید تفت بخوره. تو این مرحله پیاز داغاتونم کامل سرخ میشه🤝 حالا برای ۶ نفر مثلا، دو قاشق خیلی سر پر رب گوجه(رمزش تو همین رب گوجه به مقدار لاااتیه! هر چند مامان نابودتون کنه.) می‌ریزید، به ازای هر قاشق رب گوجه، یه لیوان بزرگ سر پر آب جوشیده اضافه کنید و هم بزنید تا کامل حل بشه. بعد زردچوبه و نمک و فلفل به مقدار کاملا دلی اضافه کنید😂 فقط زردچوبه اش و فلفل اش جوری باشه که تو آب رُبا، دیده بشه دونه هاش! نمک‌ام، هرجا حس کردید کافیه، یه کم بیشتر از اون. بعدم ادویه زاهدانی! که اگر نداشتید همین ادویه مرغ یا کاری خودمون یه کم همین جور بزنید! یههه کم‌ام پودر سیر یا سیر خشک خرد شده. خیلی کم. من خودم کاملا بی دلیل زیره و شوید خشک و نعنا خشک و اینا ام می‌زنم! به مقدارای کم و کاملا بی‌ربط. خودم حال میکنم باهاش مامانم ولی فهمید گفت:واااا! در نهایت، مرغا و فلفل دلمه‌ها و پیازا رو بریزید تو قابلمه، آب ملاتارو بریزید روش. آبا باید روی مرغاتون کامل بگرده، اگر کمتر بود آب جوش بریزید روش و یا اگه خیلی کم بود قطر قابلمه رو کمتر کنید. بعدم یه کم‌ روغن بهش اضافه کنید! دقت کنید قسمتای دیر پز تر، مثل رون و سررون پایین‌تر قرار بگیرن تو قابلمه و روی اونا بال و سینه... اگر مرغ‌تون خیلی بوی ساری میده یا میخواید هورموناش کمی خنثی بشه، اضافه کردن چند حلقه هویجم کمک تون می‌کنه. درش رو بزارید و اجازه بدید با شعلهٔ کم بِقُّله تا آبش تبدیل به لعاب شه و مرغا بپزه. اگه مرغاتون دیرپز بود، دیگه هی آبشو بیشتر کنید! بعدم چند وقت یه بار برید سرش، صِرفِ ریا درشو باز کنید بوش خونه رو برداره، مرغارم هم بزنید که مثلاً اصلا قصدتون ریا نیست😔🤣 بعد راه بیافتید دور خونه بگید وااای عجب چیزی شد! وایسید جلوی باباتون، بگید مامان می‌بینی بوشو؟!(همون استعاره به در بگو دیوار بشنوه) اگر این مراحل بازی روانی رو به درستی طی کنید، هرچی ام غذا ضعیف باشه، چیزی از ارزش های شما کم نمیشه چون کسی جرعت نمیکنه زیر سوال ببردش🤣
جوری که این عکس باعث هجوم حجم‌ زیادی از دلتنگی به قلبم شد ❤️‍🔥
مجهولات
جوری که این عکس باعث هجوم حجم‌ زیادی از دلتنگی به قلبم شد ❤️‍🔥
این‌قدر خیلی از قشنگ‌ترین اتفاقای زندگیم تو حرم رقم خورده، که اگه یه جا وسط همین صحنا خاکم نکن‌ان نامردیه.. اکثر خاطره‌های خوب ۱۸ سالگی من تو حرم بود... و اتوبوس دانشگاه که خونمونو وصل می‌کنه بهش، اون‌قدر محبوبمه که یه وقتایی صرفاً جهت تراپی میرم سوارش میشم و سه ساعت مسیرو به جون می‌خرم به صرف ۲۰ دقیقه زیارت..! زیر بقعه و نجمه خاتون و مقبرة‌الشهدا ام طلایی‌ترین لوکیشنامن.. با اون زیارت نامه‌های تک ورق طلقی.. آخ گلبم :,)❣
مجهولات
جوری که این عکس باعث هجوم حجم‌ زیادی از دلتنگی به قلبم شد ❤️‍🔥
البته که القای حس دل‌تنگی خاصیت هوای ِ ابریه ..
رفتیم اسکیپ روم و اون‌قدررر عربده کشیدم که رسما حنجره‌مو از دست دادم✋🤣. باید براتون تعریف کنم😔😂✨
هدایت شده از مجهولات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مهدی زین‌الدین: هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله یاد می‌کنند.
-
مجهولات
چالش نوشتن 30 روز روز 1: شخصیت خود را توصیف کنید روز 2: چیزهایی که شما را خوشحال می کند. روز 3:
2. چیزهایی که شما را خوش‌حال می‌کند خوش‌حالیام تقریبا میشه گفت ۴ دسته ان. دسته اول: یادتونه یه بار گفتم شادی از ته دل دقیقا شادی ایه که نتیجه کار خودت باشه و به طبع هرچی ام کمک و دخالت اطرافیان کمتر باشه، از ته دل تره؟ دسته اول ایناست. شادیای از ته دلی که نتیجه موفقیت هامن. از تحصیلی، تا کاری، تشکیل روابط جدید، کشف استعدادهام، و... اینا هر چند هم که دست یافتن بهشون سخت باشه، شادی ناشی ازشون تا ابد مثل خون تو رگام می‌مونه و هر وقت حس کنم دارم کم میارم، با فکر کردن بهش جون می‌گیرم!✨ دسته دوم: این خوش‌حالیا می‌تونه بزرگ باشه، می‌تونه کوچیک. بیش‌ترم خریدنیه. شایدم یه سفر یا غذا و خوراکی و مهمونی و.. خلاصه ناشی از برطرف شدن نیازها یا هوس‌هام! اما نکته‌اش چیه؟ این‌که اگر اون نیاز، یا اون هوس، اون وقتی که میخوامش بهم برسه خیلی می‌تونه شادترم کنه تا بعد یا قبل.. کلا به مرور فهمیدم ‌چیزای کوچیکی‌ام هستن که بتونن شادم کنن، ولی وقتی سرِ جا و وقت مناسب خودش سر برسن! مثلاً منی که تا ۱۴ سالگی عشق داشتنِ تبلت بودم، ۱۵ سالگی وقتی برام یه تبلت های کلس خریدن فقط تشکر کردم. چون دیگه وقتش نبود! و یادمه همون روز بخاطر یه سطل فالوده شیرازی بیش‌تر ذوق کردم! چون یک آن دلم خواست و در کمال ناباوری بابا وایساد خرید! پس یه سری چیزای کوچیک یا حتی بزرگ هستن که سر جای ِ خودش اگر بیان، حسابی خوش‌حالم می‌کنن. معمولاً بهش ری‌اکشن ذوق انفجاری دارم. دسته سوم: این خوش‌حالیا رو جدیدا درک کردم. بیش‌ترشم ناشی از تمرینات زیبایی شناسی‌ـه که تو کلاسای نویسندگی و تئاتر و خودسازی خیلی بهش تأکید میشه. این که یاد بگیری زیبایی‌های کوچیک و بزرگ اطرافتو ببینی و بخاطرش شاد و شکرگزار باشی! مثل بارون، برف، ابرای پشمکی، چیدن یه شاخه گل و گذاشتنش تو گلدون اتاق، خوندن یه شعر، روتین پوستی، غذا دادن به ماهیا و تماشاشون موقع خوردن، دوش گرفتن، معاشرت با آدما، رفتن به جشن و مهمونی، یاد گرفتن یه چیز جدید، چت با دوستام، پیدا کردن یه شکلات تو کشو یا یه اسکناس تو کیف قدیمی، بازی کردن با خانواده، غذا و کیک پختن، نشستن تو اتوبوس و خلوت با هندزفری، کتاب خوندن، شعر گفتن، حرم، و و و... اینا اون‌قدر زیادن که نمیشه تک‌تک گفت، اما همه‌شون واقعاً خوش‌حالم می‌کنن و برام ارزشمندن✨ معمولاً ری‌اکشنم به این خوش‌حالیا یه لبخند عمیقه :) دسته چهارم: این دسته ام جزء شادیای جدیدمه. تقریباً میشه گفت همون شادی معنوی! یه چیزایی مثل حرم رفتن، تفأل زدن به قرآن و خوندن آیه های واقعا نورش، خوندن دعاهای صحیفه با معنی، نماز شبایی که حس می‌کنی سیم‌ات وصل شده! چله گرفتن، استمرار نماز اول وقت، توکل کردن و آرامش گرفتن، گریه تو‌ روضه‌ها، خوندن اشعار عرفانی‌ای که حس خاصی دارن، و... اینام چیزاییه که واقعا خوش‌حالم می‌کنه. حقیقتا شادی معنوی گم‌شدهٔ زندگی من بود :) و من بخاطر نداشتن یقین و از دست دادن همین خوش‌حالیا، یه روزایی افسرده بودم و انگار دیگه هیچی شادم نمی‌کرد.. ولی الان دارمشون می‌دونید اینا مثل چی‌ان؟ مثل نور. این نور اگر نتابه، باقی خوش‌حالیامم هرگز دیده نمیشن هرچند هم که باشن...