eitaa logo
مجهولات
193 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
463 ویدیو
16 فایل
- باشد که غم خجل شود از صبرِ قلبِ ما . 😂✌️ محل انتشار واگویه‌های شخصی و اندکی روزمرگی! تخلصاً تأویل هستم سناً +18 از قدیمی‌های ایتا! @ha_jafarii ناشناس. https://daigo.ir/secret/192696131 محل save ناشناسا: @mjholat_gap *فقط بحثای طولانی و جذاب
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از petrichor !
هدایت شده از درنای کاغذی
https://eitaa.com/mjholat/17494 بچه ها این مبحث برای من خیلی مفید بود، شما هم اگه دوست داشتید برید گوش بدید
هدایت شده از آلوچه 🇵🇸
دانشگاه فریبم داد میان‌ترم عذابم می‌دهد از پایان‌ترم وحشت دارم
مجهولات
#رمان_نسل_سوخته •°قسمت صد و سی و هفتم°• به زلالی آب توی حال و هوای خودم اون جمله رو گفتم ... سرم ر
•°قسمت صد و سی و هشتم°• جوان من بدجور کپ کرده بود ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم ... صدام بریده بریده در می اومد... - کاری داشتی آقا سینا؟ ... با شنیدن جمله من، کمی به خودش اومد ... زبونش بند اومده بود ... و هنوز مغرش توی هنگ بود ... حس می کردم گلوش بدجور خشک شده ... و صداش از ته چاه در میاد ... با دست به پشت سرش اشاره کرد ... ـ باال ... چایی گذاشتیم ... می خواستم بگم ... بیاید ... خوشحال میشیم ... از حالت بهم ریخته و لفظ قلم حرف زدنش ... می شد تا عمق چیزهایی رو که داشت توی ذهنش می گذشت رو دید... به زحمت لبخند زدم ... عضالت صورتم حرکت نمی کرد... - قربانت داداش ... شرمنده به زحمت افتادی اومدی ... نوش جان تون ... من نمی خورم ... برگشت ... اما چه برگشتنی ... ده دقیقه بعد دکتر اومد پایین ... - سر درد شدم از دست شون ... آدم میاد کوه، آرامش داشته باشه و از طبیعت لذت ببره ... جیغ زدن ها و ... پریدم توی حرفش ... ضایع تر از این نمی تونست سر صحبت رو باز کنه ... و بهانه ای برای اومدن بتراشه ... ـ بفرما بشین ... اینجا هم منظره خوبی داره ... نشست کنارم ... معلوم بود واسه چی اومده ... - جوانن دیگه ... جوانی به همین جوانی کردن هاشه که بهترین سال های عمره ... یهو حواسش جمع شد ... - هر چند شما هم ... هم سن و سال شونی ... نمیگم این کارشون درسته ... ولی خوب ... سرم رو انداختم پایین ... بقیه حرفش رو خورد ... و سکوت عمیقی بین ما حکم فرما شد ... @mjholat
ترکیب هوای بارونی امروز + نداشتن استرس امتحان + بیدار شدن از کله سحر + استارت دوره جدید + گوش دادن زیارت آل‌یاسین آقای فانی همراه قدم زدن از خونه تا ایستگاه اتوبوس تو بارون نرم نرم و هوای ملایم = -برنده‌ترین ترکیبی که برای شروع شنبه، شروع هفته، و شروع روز- از اول دانشگاه تا الان داشتم
😔😂
مجهولات
#رمان_نسل_سوخته •°قسمت صد و سی و هشتم°• جوان من بدجور کپ کرده بود ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم
•°قسمت صد و سی و نهم°• یا رسول الله ... - زمان پیامبر ... برای حضرت خبر میارن که فالن محل ... یه نفر مجلس عیش راه انداخته و... پیامبر از بین جمع ... حضرت علی رو می فرسته ... علی جان برو ببین چه خبره؟ ... حضرت میره و برمی گرده ... و خطاب به پیامبر عرض می کنه ... یا رسول اهلل ... من هیچی ندیدم ... شخصی که خبر آورده بوده عصبانی میشه و میگه ... من خودم دیدم ... و صدای ساز و دهل شون تا فاصله زیادی می اومد ... چطور علی میگه چیزی ندیدم؟ ...پیامبر می فرمایند ... چون زمانی که به اون کوچه رسید ... چشم هاش رو بست و از اونجا عبور کرد ... من بهش گفته بودم، ببین ... و اون چیزی ندید ... مات و مبهوت بهم نگاه می کرد ... به زحمت، بغض و اشکم رو کنترل کردم ... قلب و روحم از درون درد می کرد ... ـ به اونهایی که شما رو فرستادن بگید ... مهران گفت ... منم چیزی ندیدم ... و بغض راه گلوم رو سد کرد ... حس وحشتناکی داشتم ... نمی دونستم باید چه کار کنم ... توی اون لحظات، تنها چیزی که توی ذهنم بود ... همین حکایت بود و بس ... بهش نگاه نمی کردم ... ولی می تونستم حاالتش رو حس کنم ... گیج و سر درگم بود ... با فکر و انتظار دیگه ای اومده بود ... اما حاال ... درد بدی وجودم رو پر کرده بود ... حتی روحم درد می کرد... درد و حسی که برای هیچ کدوم قابل درک نبود ... به خدا التماس می کردم هر چه زودتر بره ... اما همین طور نشسته بود ... نمی دونم به چی فکر می کرد ... چی توی ذهنش می گذشت ... ولی دیگه قدرت کنترل این درد رو نداشتم ... ناخودآگاه اشک از چشمم فرو ریخت ... سریع خودم رو کنترل کردم ... اما دیر شده بود ... حالم دست خودم نبود ... نگاه متحیرش روی چهره من خشک شده بود... ـ ما واسه وجب به وجب این خاک جون دادیم ... جوان هایی که جوانی شون رو واسه اسالم گذاشتن وسط ... اونها هم جوان بودن ... اونها هم شاد بودن ... شوخ بودن ... می خندیدن ... وصیت همه شون همین بود ... خون من و ...با حالتی بهم نگاه می کرد ... که نمی فهمیدمش ... شاید هیچ کدوممون همدیگه رو ... @mjholat
هدایت شده از ناشناسای مجهولاتم
📪 پیام جدید سلام و نور کانالی جز این کانال هم دارید؟
کف دانشگاه وقتی دانشگاهتون رشته گرافیک داره:)))