eitaa logo
مجمع کمیت قزوین
157 دنبال‌کننده
810 عکس
165 ویدیو
3 فایل
اولین کانال انتشار آثار شعرای آئینی استان قزوین کانون شعر و ادب دفتر آستان قدس رضوی قزوین
مشاهده در ایتا
دانلود
✳طالبان طرب✳ دف زنان ، ماه آمده بیرون، طالبان طرب کجا هستند؟ شاپرکهای بی قرار قنوت، در گلستان شب کجا هستند؟ یک کمی دورتر از این وادی، رود جاری شده ست با شادی مزه ی شیر با عسل دارد، تشنگان رجب کجا هستند؟ نخلهای اجابت از هر سو،نیمه شب سمت خاک خم شده اند پس نگو هست دست ما کوتاه، خوشه های رطب کجا هستند؟ در بهار چنین دل انگیزی، وقت آن است تا که برخیزی روی شاخه شکوفه وا شده است، ذکرها روی لب کجا هستند؟ بخشش اش هست از گناه افزون، نیست از این جهت کسی مغبون به شما پس خدا بدهکار است، دستهای طلب کجا هستند؟! @mkomeit
شکوه پاسداری با خون جگر شد آبیاری، گل کرد در تهمت و تحریم و نداری گل کرد بر پهنۀ سرسبز لباسی خاکی یک دشت، شکوه پاسداری گل کرد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر هیأت
💠 (علیه‌السلام) «اَلتَّوَاضُعُ أَنْ تُعْطِيَ النَّاسَ مَا تُحِبُّ أَنْ تُعْطَاهُ» فروتنی در آن است که با مردم چنان باشی که دوست داری با تو چنان باشند. 📗 الكافی، ج۲، ص۱۲۴ 🔹فروتنی🔹 جانا! به فروتنی، گر ایمان داری یا میل به رفتار کریمان داری با مردم روزگار خود همدل باش آن‌گونه که انتظار از آنان داری 📝 @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹غم پنهان🔹 در دل نگذار این همه داغ علنی را پنهان نکن از ما غم دور از وطنی را این شعر مرا کشت، چه باید بنویسم خورشید شب مکه و ماه مدنی را؟ تا کی به لبانت زده‌ای قفل نگفتن؟ صبر تو به هم ریخته دنیای دنی را ای ماه دهم! پیش تو آورده‌ام امشب در هاله‌ای از بُهت، دلی سوختنی را آن‌ها که جگرسوختۀ سامره هستند باید بشناسند گدایان غنی را آن‌قدر دل سوختۀ پشت حصارت خون کرد دل عبدالعظیم حسنی را آن‌قدر که آتش شد و رِی سوخت برایت آن‌قدر که خون کرد عقیق یمنی را دشمن به خیال غلط خویش کشیده‌ست دور و بر خورشید، شبی اهرمنی را اما چه گمان برده که داده‌ست خدایت مانند علی بازوی لشکرشکنی را ای عطر دل‌آرای نماز شبت از دور تا سامره آورده اویس قرنی را واکن لب نورانی خود را و بیاموز با جامعه در جامعه شیرین‌سخنی را بگذار سهیم غم پنهان تو باشیم نگذار به دل این همه داغ علنی را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/204@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹آسمان در قفس🔹 سامرا، امشب مدینه می‌شود مهمان تو آسمان‌ها اشک می‌بارند بر دامان تو شمع روشن می‌کند چشم ستاره تا سحر با گلاب اشک، می‌شوید تن سوزان تو ای حصار آفتاب، ای آسمان در قفس یوسفت را می‌برند از گوشۀ زندان تو گریه کن، خواندند در بزم خدا شعر شراب گریه کن، آتش گرفته سینۀ قرآن تو چاک زن پیراهن صبرت، مگر روشن شود در غبار چشم‌ها، آیینۀ پنهان تو دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت رو به سمت قبله کن، پرواز کرده جان تو 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2137@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
🔹شب وصل ياران🔹 چه شب است يا رب امشب كه شكسته قلب ياران چه شبى كه فيض و رحمت، رسد از خدا چو باران چه شبى كه تا سحرگاه، ز فرشتگان «الله» بركات آسمانى، برسد به جان‌نثاران شب انس و آشنايى‌ست، شب عاشقان مهدى‌ست شب وصل هر جدايى‌ست، شب اشک رازداران شب تشنگان ديدار، شب ديدگان بيدار شب سينه‌هاى سوزان، شب سوز سوگواران شب قلب‌هاى لرزان، شب چشم‌هاى گريان شب بندگان خالص، شب راز رستگاران شب توبه و اجابت، شب صدق و معنويت شب گريه و مناجات، شب شور و شوق ياران شب نغمه‌هاى ياربّ، شب ذكر «توبه» بر لب شب گوش دل سپردن، به سرود جويباران چه بسا كه تا سحرگاه، سفر شبانه رفتيم كه مگر نسيم لطفى، بوَزَد در اين بهاران چه خوش است يا رب امشب، كه خطاى ما ببخشى ز كرم كنى نگاهى به جميع شرمساران تو خدايى و خطاپوش، تو بزرگ و اهل احسان گنه از غلام مسكين، كرم از بزرگواران تو انيس خلوت دل، تو پناه قلب خسته تو طبيب چاره‌سازى، تو كريم روزگاران دل دردمند ما را، تو شفايى و تو درمان به تو مبتلا و محتاج، نه منم، كه صد هزاران به خدایی‌ات خدايا، به مقام اوليايت به فرشتگان، رسولان، به خشوع خاكساران شب دلشكستگان را به سحر رسان، خدايا ز فروغ خود بتابان، به دل اميدواران 📝 🌐 shereheyat.ir/node/225@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹شب آرزوها🔹 غم کهنۀ در گلویم حسین است دم و بازدم، های و هویم حسین است اگر چشم من آبروی مرا ریخت چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است به دنبال نامی به جز عشقم اما سرانجام هر جست‌وجویم حسین است شب آرزوها شب جمعه باشد و کتمان کنم آرزویم حسین است؟ به سجاده گفتم که مایل بیفتد که از این سحر سمت‌وسویم حسین است سرآغاز عالم... سرانجام عالم... خلاصه بخواهم بگویم، حسین است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3816@ShereHeyat
🔹همه هست آرزویم...🔹 همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی به کسی جمال خود را ننموده‌ای و بینم همه جا به هر زبانی بود از تو گفت‌وگویی... شود این‌که از ترحم دمی ای سحاب رحمت من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خم می سلامت شکند اگر سبویی همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نِه بنشین کنار جویی... 📝 @ShereHeyat @mkomeit
کنگره شعر ایثار: موضوع‏‌های پیشنهادی کنگره: - شهدا و ایثارگران - مادران و همسران معظم شهدا و بانوان عاشورایی - سبک زندگی در مکتب فاطمی - شهدای امنیت، نخبگان علمی و جهاد تبیین - شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم - فرهنگ شهادت و ایثار، رسالت امروز و افق آینده - شهدا و ایثارگران استان قزوین   بخش‌های فراخوان: بخش‏ اصلی: شاعران سراسر ایران بزرگ بخش بین‌الملل: شاعران سایر کشورها در زبان‌های انگلیسی، عربی و اردو بخش‏ ویژه‏: شاعران خانواده شهدا و ایثارگران   بخش‌های قالبی اشعار: ۱- کلاسیک ۲- نو و نیمایی ۳- سرود، ترانه و تصنیف ۴- ذهن و زبان کودک و نوجوان   جوایز بخش اصلی: برگزیدگان اول هر قالب شعری‏: ۱۰میلیون تومان برگزیدگان دوم هر قالب شعری: ۶میلیون تومان برگزیدگان سوم هر قالب شعری‏: ۴ میلیون تومان   جوایز تقدیری: دبيرخانه کنگره به منظور قدردانی از شاعران شرکت‌کننده و تشویق به حضور حداكثري در اين رويداد بزرگ علاوه بر جوايز اصلی، از ۱۶ نفر از شاعران (هر بخش چهار نفر) با تقدیم مبلغ دو میلیون تومان تقدیر خواهد کرد.   جوایز بخش بین‌الملل: از دو اثر برگزیده در هر زبان مجموعا شش اثر تقدیر شایسته به‌عمل خواهد آمد. جوایز بخش ویژه: از چهار اثر برگزیده این بخش با تقدیم مبلغ سه میلیون تومان تقدیر به‌عمل خواهد آمد.   شرایط عمومی شرکت در فراخوان: - تکمیل فرم و ارسال اثر به معنای پذیرش تمامی شرایط و مقررات این کنگره خواهد بود. - در ارزیابی آثار، اولویت با آثاری است که در کنگره‌های مشابه برگزیده نشده باشند. - شرکت در این کنگره برای همگان آزاد بوده و محدودیت سنی و جغرافیایی ندارد. - دریافت آثار از طریق  پست الکترونیکی c.p.isaar@gmail.com و شماره ۰۹۳۰۰۳۵۳۹۰۳ در پیام‌رسان‌های ایتا، سروش و روبیکا امکان‌پذیر است. - از نظر برگزار کننده، ارسال کننده اثر مالک اثر شناخته می‌شود. هرگونه مسئولیت پاسخگویی به پیامدهای حقوقی ناشی از آن با ارسال کننده اثر خواهد بود. - ارسال کننده اثر با شرکت در این کنگره حق هرگونه استفاده از اثر ارسالی را با حفظ حقوق معنوی ارسال کننده به دبیرخانه کنگره بین‌‏المللی شعر ایثار واگذار می‌‏کند. - در تمامی بخش‏‌های کنگره، همه آثار راه یافته به مرحله‏ نهایی، گواهی شرکت دریافت خواهند کرد؛ همچنین آثار برگزیده و شایسته تقدیر، در مجموعه منتخب کنگره منتشر خواهند شد.   شرايط اختصاصي: - شاعران محترم، می‏‌توانند در هر بخش، حداکثر 5 اثر به دبیرخانه کنگره ارسال کنند. - دبیرخانه کنگره، امکان برگزیده شدن هم‏زمان در دو بخش اصلی و ویژه را متناسب با کیفیت آثار شرکت‏‌کنندگان، به رسمیت می‏‌شناسد. - موضوع آثار باید مربوط به محورهای کنگره باشند. آثار غیرمرتبط در ارزیابی مقدماتی از داوری کنار گذاشته خواهند شد. - قید عنوان اثر به همراه بخش مربوط به فراخوان، در فایل ارسالی ضروری است. - آثار ارسالی باید در فرمت ورد (word) ارسال شوند. از ارسال فایل به صورت، عکس، دست‏‌نوشته یا PDF خودداری نمایید.   گاه‌شمار کنگره: مهلت ارسال آثار: ۱۴۰۱/۱۱/۱۵ مشاهده فراخوان سایت نوید شاهد به نشانی www.navideshahed.com یا www.isaar.ir مراسم اختتامیه کنگره: نهم اسفند ماه ۱۴۰۱ @mkomeit
ماشیشه عطریم ؛بگویید به سنگ اثرهنرمند : جناب آقای جعفرپیشه (صریر) @noghteh_group | | با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ او بــا دم تیــغ آمـده ، مــا بــا دل تنـگ مـــا رودِ مــدامیـم ، بگوییـــد به تیـــغ ما شیشه ی عطریم ، بگوییـد به سنگ میلاد عرفان پور ✅آثار هنرمندان قوی و سربلند ...:::در معرض تشعشع ایرانیوم باشید:::... https://eitaa.com/joinchat/3966697678C91c46872d9
هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
میان شعله می‌سوزد مگر باران؟ نمی‌سوزد اگرچه «جسم» هم آتش بگیرد، «جان» نمی‌سوزد به آتش می‌کشند این روزها قرآنِ ما را... لیک نمی‌دانند «فجر» و «طارق» و «فرقان» نمی‌سوزد نمی‌دانند این اصحاب نار، این شعله بر دوشان که «حمد» آتش نمی‌گیرد که «الرحمان» نمی‌سوزد خدای قصۀ قرآنیِ «عاد» و «ثمود»! آخر چرا این شهرها در آتشِ کفران نمی‌سوزد؟ مگر قرآن چه دارد؟ سوره سوره، خط به خط، ایمان دل مردم برای این همه ایمان نمی‌سوزد؟ به این کافرمرامان، منکرانِ نور و زیبایی بگو قرآن نمی‌سوزد، بگو قرآن نمی‌سوزد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5873@ShereHeyat 💠 جامعه‌ایمانی‌مشعر ✅ @www1542org
🔺️مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین؛ 🔺️محفل شعر شاعران در قزوین برگزار می‌شود https://basijnews.ir/fa/news/9486600/ اخبار فوری 👇👇👇 @Basij_qazvin
گام اول ،گام دوم وقت است، برخیزی! ببینی پشت سر را رد عبور از پیچ و خمهای خطر را از جان و دل ،خوف و خطر را درک کردیم از شب گذشتیم و سحر را درک کردیم کشتی ما بود و تلاطم های دریا یک سمت؛ ما بودیم و سمتی؛ کُل دنیا کشتی ما درگیر توفان بود آری اما خدا هم، ناخدامان بود آری بودند گرگان و شغالان دور ایران غافل از اینکه هست در این بیشه شیران چل سال با هم قله ها را فتح کردیم فهمید دنیا ،قهرمانان نبردیم سرها:چه سرهایی شقایق در چمن شد تن ها:چه تن هایی فدایی وطن شد شد انقلاب از خون پاکان آبیاری سرتاسر ایران ما شد لاله کاری آهنگ آزادی میان شهر پیچید دلواپسی از کوچه های خسته کوچید با حکم موسای زمان، دادیم جولان با انقلاب ناب خود، رفتیم لبنان رفتیم مصر و لیبی و بحرین و تونس گشتیم با واماندگان همراه و مونس می آید از قدس شریف اکنون نویدی دارد فلسطین می شود دور از پلیدی دیگر نخواهی دید ،زخم وخون زیتون از بین دارد می رود، آفات صهیون *** وقت است برخیزی! ببینی پشت سر را رد عبور از پیچ و خمهای خطر را خوردیم تیر از دشمنان و ترکش از دوست حالا زرهپوش است دیگر این رگ و پوست در گام اول: چل قدم، چل سال رفتیم ما سوی آزادی و استقلال رفتیم در گام دوم هم ولی امر با ماست فردای روشن در مسیر نور، پیداست دنیا شده حیران موشکهای ایران هر کس نگاهی چپ کند، گردیده ویران سیمرغ را خفاش ها، تحریم کردند ما را به فکر خام خود، تسلیم کردند ترسی نباشد، جاده هموار است ما را آن پیر فرزانه جلودار است ما را با شور و شیدایی جوانان این دلیران گل کاشتند آری به هر جایی در ایران در گام دوم هم جوانان پیشتازند با طرح نو،باید که ایران را بسازند چون حاج همت ،همتی جانانه باید چون حاج قاسم، غیرتی مردانه باید باید زمینه ساز شد، عصر ظهور است دنیا دگر تاریک شد ، هنگام نور است عطر ولیعصر(عج) می پیچد به دنیا پرپر نخواهد شد دگر لبخند گلها لب تشنه گان خسته را دریاست در راه... جانان من برخیز! هان! مولاست در راه... @mkomeit
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹جگرگوشۀ رضا🔹 آید نسیم از ره و مُشک تر آوَرَد عطر بهار از دمِ جان‌پرور آوَرَد با موکب معطّر خود این مسیح‌دم یک بوستان بنفشه و نیلوفر آورد در حیرتم که این نَفَس قدسی از کجا سرسبزی و طراوت و برگ و بر آورد این پیک مُشک‌بوی مگر از مدینه است کز هر گذر که می‌گذرد گل برآورد آری نسیم چون طرب‌انگیز می‌شود گل‌های باغ را به ترنّم درآورد گل‌های باغ را به ارادت نثار کن در پای آن‌که مژدۀ آن دلبر آورد آن دلنوازِ عالم و آدم که آسمان حاشا که از رُخَش مهِ روشن‌تر آورد شاید که ماه سر به گریبان فرو بَرَد کز جَیب «خیزران» مهِ نو سر برآورد.. این است مریمی که مسیحا «جواد» اوست این است آن صدف که مِهین گوهر آورد تا فیضی از صحیفۀ زهرا به ما رسد جبریل برگ سبزی از آن دفتر آورد دلبند مرتضی و جگرگوشۀ رضا با خود جلال و جلوۀ پیغمبر آورد شب‌های انتظار پدر را به راستی صبح جمال و جلوۀ او بر سر آورد آن نازنین‌پدر که فروغ هدایتش اندیشه را به وادی حیرت درآورد همراه با ترنّمِ لالایی جواد اشک از غم فراق به چشم تر آورد شب‌ها کنار بستر نازش به ارمغان چشمی پرآب و چشمه‌ای از کوثر آورد جای شگفت نیست که افلاک سر فرود پیش جلال و شوکت این رهبر آورد ابر عنایت و کرم و التفات او آفاق را هرآینه زیر پر آورد.. 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4966@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹خورشیدِ ذره‌پرور🔹 حشمت از سلطان و راحت از فقیر بی‌نواست چتر از طاووس، لیک اوج سعادت از هُماست راحتِ شاه و گدا را زین توان معلوم کرد کو به صد گنج است محتاج، این به نانی پادشاست پادشاهان را اگرچه چتر دولت بر سر است بی‌نوایان را ولیکن آسمان‌ها زیر پاست نیست گر درویش را بر خاتم زر دسترس کُنج گمنامی نگینْ دان، خود نگینِ پُربهاست... جود حاتم، گنج قارون، داغ استغنای اوست گر چه جاهل معنی «درویش» پندارد «گدا»ست... نیست درویش آن‌که پایش ره به درها می‌برد نیست درویش آن‌که چشمش با کف خلق آشناست... وقت خفتن دست از فرش حصیرش کوته است شب چو برخیزد به پا، دست دعایش بر سماست کس نبیند هرگزش از تنگدستی تنگدل دست امیدش چو در گنجینۀ لطف خداست از جفای سنگ طفلان حوادث فارغ است از تهیدستی به خود چون بید اگر بالد به‌جاست گر بود مفلس ز مُلک و مال از آنش باک نیست خلعتِ «اَلفقرُ فخری» از برش زینت‌فزاست مفلس ننگین که باشد؟ آن‌که دامان دلش خالی از نقد ولای سرور اهل سخاست آفتاب عالم آرای سپهر دین «تقی» آن‌که از نورش جهانِ علم و دانش را ضیاست مهر تابان رو از آن دارد برِ هر خشک و تر کو به خاک درگه آن ذرّه‌پرور آشناست در تلاش این‌که ساید بر ضریحش روی زرد آفتاب از صبح تا شب بر درش در دست و پاست... از حریمش رفتن و گِردش نگشتن مشکل است گر شط بغداد را چین بر جبین باشد، رواست... تا نگردد خواهش سائل مکرّر پیش او از بزرگی، کوهسارِ همّتِ او بی‌صداست... زندگی تا هست و عالَم هست، وِردم مدح اوست حیف امّا زندگی کوتاه و عالَم بی‌بقاست... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3700@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
این جلوۀ ناب، جلوه‌ای دل‌خواه است بر شمس شموس بهتر از هر ماه است سوگند به نص آیۀ «اعطینا» او کوثر دوم رسول‌الله است 📝 @ShereHeyat
قطره و دریا ایجاد شد به سایه دستت جهان علی حتی جهان که نه همه ی لامکان علی گفتند کعبه است محل ولادتت کردیم ما طواف تو را هر زمان علی هر جا سخن ز مرتبه ی پهلوانی است نام تو است الگوی هر قهرمان علی گشتند کائنات به هنگام اعتکاف در مسجد نگاه تو تسبیح خوان علی یعقوب و نسلهای پس از او ز صبر تو انگشت مانده اند همه بر دهان علی کردی اگر چه روی زمین زندگی ، ولی بوده ست جای پای تو در آسمان علی سنگی شکست آینه ی غربت تو را شد چاه غمگنانه تو را همزبان علی همبازی تمام یتیمان کوفه ای بودند شاد با تو همه کودکان علی در سلطنت اگر چه وزیر محمدی بودی ولی تو سرور پیغمبران علی ما قطره ایم و وصف تو در وسع ما نبود دریا تویی و وسعت تو بیکران علی @mkomeit
کسی که افتخارش نوکری ال عصمت بود به درگاه حسینی در غلامی پیشکسوت بود به‌هر جا شعبه ای از خیر بر پا بود می آمد تمام لحظه های زندگی ش وقف خدمت بود نمی ترسید حتی از بیان واقعیت ها همیشه در دفاع از ولایت با شهامت بود به هر جایی حجاب دختران را کوشزد می کرد کنار مدح و مرثیه کلام او نصیحت بود بپاس سالها افتادگی بر آستان دوست اگر چه پیر اما در حقیقت راست قامت بود ابوالفضل ثقفی آنکسی که در نماز خود به اذکار شریف فاطمه مست عبادت بود زبانش بر یزید و داعش و آل سعود پست پس از ذکر امیر المومنین مشغول لعنت بود برای باز سازی حریم کربلا کوشید به صحرای قیامت چشم امیدش شفاعت بود غروب آخر ماه صفر از شهر خود کوچید کسی که شوق پروازش به سمت بینهایت بود @mkomeit
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹باب المراد🔹 عشق گاهی در جدایی گاه در پیوندهاست عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست عشق می‌آید که بعد از شب سحر پیدا شود عشق گاهی می‌رسد تا یک نفر بابا شود... ای زمین از عرش، بر فرش آسمانت را ببین ای پرستوی مهاجر آشیانت را ببین ای دل غمگین امام شادمانت را ببین امشب ای سلطان ولیعهد جوانت را ببین ای امام مهربان باب المرادت آمده میوهٔ قلبت، دل آرامت، جوادت آمده مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر می‌شود طفلی که از او نیست طفلی خوب‌تر سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو مردمان ری فدای روی گندمگون تو سبط موسی هستی و کار مسیحا می‌کنی مثل عیسایی که در گهواره لب وا می‌کنی بی‌عصا هم معجزه مانند موسی می‌کنی دیدهٔ کور «موفق» را تو بینا می‌کنی بر حقیری بنی‌عباس دامن می‌زنی پور اکثم را به تیغ علم گردن می‌زنی... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1324@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹خورشیدِ دانایی🔹 تو را همراه خود آورده‌اند از شرق باران‌ها تو را ای زادهٔ شرقی‌ترین خورشید دوران‌ها چه بذر برکتی آورده‌ای از آسمان با خود چه خیری از زمینِ خود درو کردند دهقان‌ها چه لحنی و چه حرفی در بیان و بر زبانت بود که تسبیح سخن افتاد از دست سخنران‌ها به رویت چشم می‌بستند ای خورشیدِ دانایی بزرگی تو کوچک دیده شد در چشم نادان‌ها سؤالی را که می‌پرسند محکوم جواب توست چه پاسخ‌ها گرفت از باب علمت، جهل انسان‌ها مگر از چشمهٔ نامت نمی‌جوشد خیال شعر چرا این‌قدر کم جاری شدی از چشم دیوان‌ها.. نبر بخشندگی را با خودت از سفرهٔ دنیا نرو! در حسرت جود تو می‌مانند مهمان‌ها سفارش کن مرا هم نزد بابای رئوف خود اگر یادی کند فرزند، می‌بخشند سلطان‌ها 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5875@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده تا بیایی باز هم یک صبح زیبا پیش ما کوچه‌های دل برای مقدمت آذین شده از نسیم نام تو شب‌ها همه مهتاب بود از طنین گام تو این روزها شیرین شده سفرۀ یکرنگ ما نان و نمک می‌پروراند حیف شد، بعد از تو باز این سفره‌ها رنگین شده آن طرف سیل کبوترها که هم‌بال تواند این طرف ماییم، با پرونده‌ای سنگین شده از افق‌هایی که هم‌رنگ است با خون خدا باز می‌گردند روزی اسب‌های زین شده 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5342@ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت
گویند حریم کعبه، در داشته است از «سیزده رجب» خبر داشته است از شدّتِ اشتیاقِ دیدار علی دیوار حرم، شکاف برداشته است 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹ولی‌الله🔹 کیست الله؟ بیا از ولی‌الله بپرس مقصد قافله را از بلد راه بپرس پاسخی می‌دهدت بی‌حد و اندازه، فقط به رکوعی برس و پرسش کوتاه بپرس... راز مقبولیت بندگی حق را از «اَشهَدُ اَنَّ عَلِیّاً وَلِیُ الله» بپرس یازده آینه تفسیر کرامات علی‌ست آخرین آینه پنهان شده، از آه بپرس چارده قرن گذشت و غم مولا جاری‌ست در دلش بغض عمیقی‌ست که از چاه بپرس یوسف فاطمه زندانی بی‌مهری ماست ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5491@ShereHeyat