eitaa logo
[کانون وبسیج مداحان محموداباد🔊]
183 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نهضت محمودآباد
لیست مساجد اعتکاف شهر و بخش سرخ رود – شهرستان محمودآباد ماه رجب – دیماه 1403 اللهم عجل لولیک الفرج ✅ با ما همراه شوید... *اطلاع‌رسانی دینی محمودآباد 🔴 کانال ایتا | https://eitaa.com/tadinimahmoodabad
هدایت شده از نهضت محمودآباد
لیست مساجد اعتکاف شهر و بخش مرکزی محمودآباد – شهرستان محمودآباد ماه رجب – دیماه 1403 اللهم عجل لولیک الفرج ✅ با ما همراه شوید... *اطلاع‌رسانی دینی محمودآباد 🔴 کانال ایتا | https://eitaa.com/tadinimahmoodabad
💞بسم الله الرحمن الرحیم💞 🗓 تقویم شیعه 🗓 ✅ امروز سه‌شنبه 🔰 🌞 ۲۵ دی ۱۴۰۳ 🌝 ۱۳ رجب ۱۴۴۶ 🎄 ۱۴ ژانویه ۲۰۲۵ 📿 ️ذکر ایام هفته🔰 🌴ا📿🕋🤲ا🌴 📿 ذکر روز سه‌شنبه: یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه. 📿 ذکر بعداز نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💎 ️روز سه‌شنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🗓روزشمارتاریخ شیعه و ایران🇮🇷 ▪️۲ روز تا شهادت حضرت زینب سلام الله علیها 🕋وقایع مهم شیعه و ایران🇮🇷 💞 علیه‌السلام 🌕 ایام البیض 🧔‍♂ 🕌 آغاز ایام (معتکفین تا قبل از اذان صبح فرصت دارند خود را به مسجد مورد نظر برسانند.) 💞سلامتی و تعجیل در فرج «اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ»🌺
#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بالا نرفت سوزِ صدایی که داشتم کاری نکرد ذکر و دعایی که داشتم حال و هوایِ پاکیم از دست رفته است یادش بخیر حال و هوایی که داشتم دیروز اشک چشم من هر لحظه می چکید امروز نیست اشک و بکایی که داشتم یادش بخیر زمزمه های خدایی ام حالا کجاست سوز و نوایی که داشتم دیگر جسور و رو سیه و خیره سر شدم بر لب نمانده ذکر خدایی که داشتم شرمنده ام که با شهدا قهر کرده ام با یادشان چه شور و صفایی که داشتم یادش بخیر جمعه که می شد غروب ها همراهِ گریه زمزمه‌ هایی که داشتم با معصیت ز سینۀ من پر کشیده است حال و هوایِ کرببلایی که داشتم الهی بالحسین العفو .... یه جمله روضۀ منو التماس دعا .. خدا نکنه دخترت دامنش آتیش بگیره.. خدا نکنه موهای دخترت آتش بگيره .. آتش گرفتن سرجاش، باباهم نداشته باشه .. عمه شم با دستانِ بسته بخوان ببرن ... ميگه دنبالش کردم، گفت نزن آخه هرکسی رسید منو زده .. میترسم تو هم میخوای منو بزنی.. گفت من ميخوام آتش دامنتُ خاموش کنم .. آتشُ خاموش کردم .. ميگن تا آتش دامنشو خاموش کرد گفت بگو ببینم مرد آب داری یا نه؟! گفتم میخوای چه کار؟ گفت میخوام ببرم به باباي عطشانم آب بدم ... حسین... امشب به دامن من خورشید آرمیده یا ماه آسمان ها در کلبه ام دمیده زبان حال بگم .. خوش اومدي بابا .. سرت سلامت .. آخه چرا نیمه شب اومدي بابا .. صدا زد باباجان شنیدم مادرتُ بین در و دیوار زدن .. شنیدم يه بارم تو کوچه ها زدنش .. (چی میخوای بگی؟!) بابا ولی خدا رو شکر از مادرت لااقل سنی گذشته بود .. ولی من فقط سه سالمه بابا ... بابا جات خالی بود از کربلا تا شام .. دست عدو بزرگتر از صورت من است یک ضربه زد، دو گونه سرخم سیاه شد گمانم جرم باشد هر که نامش فاطمه باشد ببین با تازیانه بازویِ من مثلِ مادر شد حسین... ╔═.🥀🍃.📿════╗ کانون و بسیج مداحان‌ شهرستان محمودآباد👇 🆔️ https://eitaa.com/mmmahmoudabad1 ╚════🥀.🍃.📿═╝