"نوخسروانیهای خراسانی/ نقدی بر کتاب رمه در مه"
بخش اول
با شبان گفت گرگ سرگردان:
"رمهات را به دشت برگردان
قریه در بوی خون پراکندهست"
"رمه در مه"، نام مجموعهای از شاعر نامآشنای کاشان، علیرضا رجبعلیزاده است که موسسهی شهرستان ادب، آن را در سال ۱۳۹۷ منتشر کرده است.
این مجموعه، در عصر تنوعِ گونههای شعر کوتاه، یکی از نمونههای قابل تامل از اشعار سهلختی است که شاعر ۱۱۰ سرودهی نوخسروانی را در آن گنجانده است. تجربهای که پیش از این، در دیگر مجموعههای این شاعر نیز ردّ آن را میتوان جست.
در این یادداشت کوتاه، برخی ویژگیهای ادبی پررنگ در این مجموعه، نقد و از این طریق، علاوه بر تحلیل نگاه و سبک شاعر، برخی زوایای پنهان این اثر به مخاطبان معرفی خواهد شد.
_ الف: نوع کاربرد اوزان
۱_ از مشخصات مثبتِ این مجموعه، در مقایسه با معدود آثار مشابه، نوع کاربست وزنهای عروضی در اشعار است. اگر مصراع پایه را در نوخسروانیهای شاعر، اساس بررسی قرار دهیم به ۲۶ وزن در ۱۱۰ شعر کوتاه میرسیم که نشاندهندهی دایرهی متنوع انتخاب، در اوزان این دفتر است.
۲_وزن ۵۹ نوخسروانی از بحر رمل و عمدتا از ارکان "فاعلاتن" و "فعلاتن" تشکیل شده؛ نکتهای که موید پیوند موسیقایی این دفتر با سنت شعر نیمایی و بیش از همه پیوند با اشعار شاعرانی چون نیما و اخوان است.
اوزان بحر "مضارع" در دستهی بعدی انتخاب شاعر قرار گرفته و ۲۵ شعر، بر پایهی این بحر سروده شده است. کاربرد بحر متقارب در ۱۰ شعر نیز، بیش از همه موید پیوند شاعر با ادب حماسی و اشعار شاهنامه است و در ۸ شعر نیز از زحافات "مفاعیلن" و بحر هزج استفاده شده است.
۳_ در ۷۴ شعر، از سطرهایی با طول وزنی مساوی استفاده شده که نشاندهندهی ادامهی نمود سنتِ وزن اشعار کهن در نوخسروانیهاست. در ۲۶ شعر نیز، سطرها متناسب با محتوا و فضای شعر معاصر، بلند و کوتاه شدهاند که از آن میان، تنها در سرودههایی انگشتشمار، طول وزن در سه سطر متفاوت بوده است.
۴_ طول هجایی سطرها در حدود ۸۰ درصد اشعار، به شیوهی اوزان کهن نهایتا ۱۶ هجاست. در تعدادی از شعرها نیز که از ارکان مفاعیلن، فاعلاتن و فعلاتن ساخته شده، سطرهایی با ۱۷ تا ۲۲ هجا، سروده شده است.
۵_ پر کاربردترین وزن پایه "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن/فاعلان" در ۲۴ شعر، نمود دارد. پس از آن، اوزان "فاعلاتن مفاعلن فعلن/فعلان/فعلان/فعلن" و "فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فع" و "فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فع" و "فعولن فعولن فعولن فعل"، به ترتیب در ۱۷، ۱۴، ۱۳ و ۸ شعر کاربرد داشتهاند.
در نگاهی کلی و با درنظر گرفتن کلیشهی سهسطری در نوخسروانی، شاعر کوشیده با گسترش دایرهی انتخاب و تنوع اوزان، موسیقی بیرونی اشعارش را فراتر از حوزهی مرسوم دیگر شاعران، برگزیند؛ هرچند شعر سنتی همچنان بر موسیقی برخی اشعار سایه افکنده است.
ب_ ردیف و قافیه:
۱_ علیرضا رجبعلیزاده کاشانی، از شاعرانی است که در قالبهای شعر کهن چون قصیده و غزل اشعاری موفق سروده و همین نکته، سبب شده، موسیقی کناری اشعار سنتی، در سرودههای این مجموعه نیز پر رنگی بیابد. در ۳۶ نوخسروانی از دفتر "رمه در مه"، ردیف نمود دارد و این نکته، تایید کنندهی همین نگاه است. ردیفهای استفاده شده، عمدتا افعال ماضی و مضارع است که با فضای روایتمحور اشعار سازگاری دارد؛ البته در تعدادی از اشعار نیز بهندرت از ردیفهای اسمی و مرکب استفاده شده است.
۲_ قافیهمندی، به شیوهی نیما و بیش از او اخوان، از دیگر ویژگیهای این سرودههاست؛ چنانکه در تمام اشعار از قافیه استفاده شده است. شاعر همچنین، کوشیده، از امکان محدود سهسطری نوخسروانیها، در کاربرد قافیه بهره جوید، به همین دلیل، تنها در ۳ شعر، تمام مصرعها را مقفی سروده و در ۱۰۷ سروده، یکی از مصرعها را آزاد(بدون قافیه) انتخاب کرده است.
با اینحال، کلیشهی قافیهای، دومصرع پایانی، در ۶۴ شعر تکرار شده پس از آن، قافیهشدن دو مصرع اول در ۳۱ شعر نمود یافته و قافیه شدن مصرعهای اول و سوم فقط در ۱۲ سروده تجربه شده است.
#نوخسروانی
#علی_رضا_رجب_علی_زاده_کاشانی
@mmparvizan
"نقدی بر کتاب رمه در مه"
بخش دوم(پایانی)
ج_ زبان اشعار:
۱_ دقت در کاربرد زبان، صحت نحوی و انتخاب واژگان، از ویژگیهای این مجموعه و دیگر دفترهای شاعر است؛ بهطوری که در سرودهها، خطاهای دستوری و دودستگی زبانی بهدشواری نظر مخاطب را جلب میکند.
۲_ آرکائیسم، ویژگی غالب این مجموعه است که متاثر از شعر خراسانی کهن و نوخراسانی معاصر به اشعار شاعر راهیافته است. نوع ترکیبهای زبانی اضافی و مقلوب، بافت زبانی شاعرانی چون اخوان و تاحدودی نیما را به ذهن مخاطب متبادر میکند. استفاده از واژگان کهن، بهرهگیری از سکون در اضافهها، از دیگر شگردهای زبانی شاعر برای ایجاد تصرف زبانی و برجسته کردن بافت زبان است؛ ویژگیای که برای مخاطبان خاص، میتواند جذاب باشد. از همین دست است، ساخت ترکیبهایی چون: انساندرخت، باغ برفآمیغ، درختان مزدکی، استخوانآجین و ... که نشاندهندهی علاقهی شاعر به جهان شعر اخوان است.
د_ روایت و بینامتن تاریخی_ ادبی
۱_ در این مجموعه، هرچند روایت کارکردی چون دیگر دفترهای شاعر ندارد، همچنان از عناصر پیونددهندهی سطرهاست. کارکرد روایت را در گفتگوهای شخصیتها، اشیا یا شاعر، در تعدادی از سرودهها میتوان دید:
زین زرد زمانزدان خزانآزدگان/ برگی ندمید یا بهاری نشکفت؟/ زنبور زبانگرفته با زمزمه گفت...
نوع افعال و کاربرد آنها نیز بر تقویت کارکرد روایت در این کوتاهسرودهها افزوده است.
۲_ ارتباط بینامتنی از دیگر ویژگیهای این مجموعه است. گویا شاعر در میان جهان کهن و معاصر ایستاده و میکوشد با پرشهای ذهنی و متنی با گذشته و آینده، پیوند برقرار کند. حاصل این نگاه، در بسیاری از اشعار تلمیح یا بازسرایی عنصر یا عناصری از شعر و ادب گذشتگان و معاصران است. مثلا در اشعار آغازین مجموعه، پیوند میان شاعر و شاهنامه بهوضوع دیده میشود.
از میان شاعران معاصر نیز، بیش از همه نشان اخوان و نیما را در سرودهها میتوان دید؛ از این جمله است نشانههایی از اشعار "داروگ"، "مرغ آمین" و "ققنوس" نیما و همچنین "زمستان"، "باغ بیبرگی"، "قصهی شهر سنگستان" و "خوان هشتم" اخوان در تعدادی از نوخسروانیها.
ه_ مضامین و تصاویر
۱_ رنگ اشعار "رمه در مه" خاکستری متمایل به سیاه است. این مجموعه روایتگر اندوه، شکایت، درد و حسرت شاعر از روزگار خود و دریچهی فرورفتن در خاطرههای گذشته است، بیآنکه انسانِ نهفته در اشعار به گریزگاهی دست یابد. به همین دلیل، پوچی، نیستی، یاس و مرگ، به صورتی پنهان در رگرگ اشعار نبض میزند و در روح واژهها میلغزد.
۲_ منطق تصویری اشعار، سازگار با شعر نیمایی است. شاعر میکوشد در کاربردی نمادین از اشیا و محیط بهره گیرد و آنها را با عواطف درونی و آنات عمدتا فردی خود پیوند دهد.
۳_ تعدادی از عناصر محیطی، در اشعار پررنگی و تکرارشوندگی دارد. از این دست است: ابر و توصیفات مربوط به آن، باغ، پاییز و بیبرگی و برگریزان، برف، زمستان و سرما، مِه، تاریکی و شب، درخت و باد.
در مرکز همهی این تصاویر، انسانی ایستاده که گاه با محیط یکی میشود؛ مثل مضمون انسان_درخت و گاه از زبان آنان، درد و اندوه خود را روایت میکند.
#رمه_در_مه
#علی_رضا_رجب_علی_زاده_کاشانی
#نوخسروانی
#نقد_شعر
@mmparvizan