eitaa logo
💠 مکتبه نقیب سادات اصفهان 💠
190 دنبال‌کننده
690 عکس
333 ویدیو
40 فایل
💠 مکتبه نقیب سادات اصفهان 💠 برسی ، تحقيق ، شجره نامه ،معارف انساب سادات ، حراست کتب انساب ، توزیع سهم سادات ، صعود به خانواده متمدن‌ و.. @mnse30 📍کپی مطالب بدون ذکر نام و هماهنگی جایز نیست. 🔰 @Amnse30👈:ادمین مکتبه ⚜اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج⚜
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ا❇️◼️❇️◾️ ا◼️❇️◾️ ا❇️◾️ ا◾️ ا🟢 قلمرو سادات ▪️ قسمت ۱ از ۷: ⚜️ پس از تبیین مبنای سیادت، نوبت به بیان قلمرو سیادت می رسد. سیادت از جانب أبوین یعنی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر قابل انتقال به أولاد می باشد. پس سادات، ذراری حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشند که از جانب " أب " یا " أمّ " به این شجره طیبه متصل می باشند. انتساب سیادت از جانب پدر، امری مسلم و مورد اجماع همه است، در خصوص انتساب سیادت و گستره آن از جانب مادر نیز أدله بسیاری بر آن دلالت دارد که به مهمترین آنها در ادامه اشاره شده است: ✅ الف. حقیقی بودن معنای أبناء برای أولاد (چه فرزندان پدر و چه فرزندان مادر) اطلاق اسم ولد در لغت و استعمال هم بر فرزند پسر و هم بر فرزند دختر حقیقی است، لذا سیادت چه از جانب پدر و چه از جانب مادر قابل انتقال می باشد. در صورتی که شک شود در استفاده فرزند (ابن) برای فرزند دخترِ انسان حقیقت است یا مجاز، أصل أصالة الحقیقه جاری می شود. ◼️ ادله ✨ آیات کریمه 🔘 آیه مواریث « يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ » «فَإِنْ كانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ. فَإِنْ كانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ» ، «وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ، فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ» [سوره مبارکه نساء، آیه ۱۱] فقها همگی معتقدند که فرزند انسان چه پسر و چه دختر، حاجب (حاجب یعنی مانع) والدین از ارث بیش از یک ششم می شوند، و همینطور برای سایر وراث. 🔘 آیه نکاح « حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ » [سوره مبارکه نساء، آیه ۲۳] بالإجماع و بنابر ظهور آیه کریمه، در عبارت شریفه «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ »، بنات اولاد بر انسان حرام شده اند، درحالیکه اگر بنت البنت، فرزند حقیقی انسان نبود، تحت شمول شریفه قرار نمی گرفت. این مبنا در آیات دیگر این بحث مانند « أَخَواتُكُمْ وَ عَمّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ » و «وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ » و قوله تعالى « وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ- الى قوله- أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ» [سوره مبارکه نور، آیه ۳۱] و «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ» [سوره مبارکه نساء، آیه ۲۲] نیز جاریست. 🔘 آیه مبارکه خمس همانطور که از ظهور آیه مبارکه استفاده می شود، شارع مقدس در این آیات در مقام بیان صاحب حق و صاحبان سهام خمس می باشد، پس لازم بود به جمیع قیود و از جمله " انتقال این حق صرفا از جانب پدر " اشاره می فرمود تا تأخیر بیان از وقت حاجت لازم نیاید، در حالیکه او بر این مطلب اشاره نفرموده و از أخبار نیز چنین بدست نمی آید، فلذا اطلاق و انتقال این حق چه از جانب پدر و چه از جانب مادر تایید می شود. 🔘 حسب و نسب حضرت عیسی (علیه السلام) از جانب مادر چنانچه در آیات حضرت قرآن ملاحظه می شود، حضرت عیسی (علیه السلام) به أمّ خویش خوانده و به أنبیاء منتسب می شود: «وَ منِ ذُرِّيتَّهِ دَاوُدَ وَ سُلَيمْانَ وَ أيَوُّبَ وَ يوُسُف وَ مُوسي وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيّا وَ يَحْيي وَ عِيسي وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِين» [سوره مبارکه انعام، آیات ۸۴ و ۸۵] @mnse30
‍ ا❇️◼️❇️◾️ ا◼️❇️◾️ ا❇️◾️ ا◾️ ا🟢 قلمرو سادات ▪️ قسمت ۲ از ۷: ✨ روایات شریفه 🔘 روایت نخست: احتجاج امام کاظم (علیه السلام) با هارون الرشید (لعنة الله علیه) که در آن، با چند استدلال أبناء الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را از جانب مادر معرفی می فرمایند: هارون (علیه اللعنة) به امام کاظم (علیه السلام) عرضه داشت: چرا به عامّه و خاصّۀ مردم اجازه داديد شما را به رسول خدا (صلوات الله علیه) منتسب کرده و به شما بگويند: اي پسران رسول الله (صلوات الله علیه) در حالي که شما پسران علي (علیه السلام) هستيد و شخص فقط به پدرش نسبت داده می شود. فاطمه (علیها السلام) تنها ظرف بود و پيامبر (صلوات الله علیه) جدّ مادري شماست؟ امام (علیه السلام) فرمودند: اگر پيامبر زنده شود و دخترت را از تو خواستگاري کند، آيا به او پاسخ مثبت مي دهي؟ پاسخ داد: آري، سبحان الله! چگونه اجابت نکنم؟! بلکه بر عرب و عجم و قريش، بدان افتخار مي کنم. اما امام فرمودند: ولي پيامبر دخترم را از من خواستگاري نمي کند و من دخترم را به تزويج پيامبر در نمي آورم! هارون لعین علت را جویا شد. امام فرمودند: به جهت اينکه من اولاد او هستم، ولي تو اولاد او نيستي (دختر من محرم رسول الله است)! سپس به این مبارکه استناد فرمودند: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُم‏» «وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ»؛ آيا براى رسول خدا (صلوات الله علیه) حلال بود كه با زنهاى حسن و حسين (عليهما السّلام) ازدواج كند؟ هارون (علیه اللعنة) گفت: احسنت اي موسي! سپس پرسید: چگونه شما خود را ذريه نبی معرفي مي کنيد در حالي که پيامبر (صلوات الله علیه) عَقِب (نسل) نداشت؟ چون عَقِب، تنها از ناحيه ي اولاد ذکور ميسر است، نه فرزندان دختر؛ در حالي که شما فرزندان دختر پيامبر هستيد. و فرزندان دختر، نسل او نمي باشند. امام به این آیه مبارکه استناد فرمودند: «وَ منِ ذُرِّيتَّهِ دَاوُدَ وَ سُلَيمْانَ وَ أيَوُّبَ وَ يوُسُف وَ مُوسي وَ هارُونَ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ زَكَرِيّا وَ يَحْيي وَ عِيسي وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِين» اي اميرمؤمنان! پدر عيسي چه کسي است؟ هارون (لعنة الله علیه) گفت: عيسي پدر نداشت. امام فرمودند: إنَّمَا أُلْحِقَ عِيسَى بِذَرَارِيِّ الْأَنْبِيَاءِ علیهم السلام مِنْ قِبَلِ مَرْيَمَ و أُلْحِقْنَا بِذَرّیة النبّی ( بذَرارّی الاَنبیاء) مِنْ قِبَلِ فَاطِمَةَ (علیها السلام) لَا مِنْ قِبَلِ عَلِيٍّ (علیه السلام) ؛ ما عيسی را از طريق مريم به ذراري انبياء ملحق مي کنيم؛ و همچنين ما از طريق مادرمان فاطمه (سلام الله علیها) به پيامبر ملحق مي شويم! آيا مطلب بيشتري بيافزايم؟ پس از آن به این شریفه استدلال کردند: «فقَلُ تعَاَلوَا نَدْعُ أبَنْاَءَنَا وَ أبَنْاَءَكمُ وَ نسِاءَناَ وَ نسِاءَكمُ وَ أنَفْسُناَ ...» ، و احدي ادّعا نکرده است که پيامبر در مباهله با نصاري، کسي را به جز علي و فاطمه، حسن و حسين (علیهم السلام أجمعین) تحت کساء قرار داده است؛ پس منظور از ﴿ابَناَءنا﴾، حسن و حسين (علیهما السلام) هستند. و منظور از ﴿نساءنا﴾ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است و مراد از ﴿اَنفُسَنَا﴾ اشاره به علي بن ابي طالب (علیه السلام) دارد . 📗 بحارالأنوار، ج۹۳، ص۲۴۰. @mnse30
‍ ا❇️◼️❇️◾️ ا◼️❇️◾️ ا❇️◾️ ا◾️ ا🟢 قلمرو سادات ▪️ قسمت ۴ از ۷: 🔘 روایت چهارم: صحیحه محمد بن مسلم از امامین باقرین (علیهما السلام) روایت شده که فرمودند: اگر خداوند به‌ خاطر آیه «وَ مَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللهِ وَ لَا أَن تَنکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا» همسران رسول خدا را بر مردم حرام نمی‌ کرد، به دلیل آیه «وَ لاَ تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء» قطعاً ازدواج با آن‌ ها بر امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) حرام بود؛ چرا که مرد نمی‌ تواند با همسر جدّ خود، ازدواج نماید. 📗 تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۳۰؛ مستدرک الوسایل، ج۱۴، ص۳۷۷؛ 🔘 روایت پنجم: روایت ریان از امام رضا (علیه السلام) صدوق این حدیث را در عیون آورده است: امام در قول خداوند عزوجل «حُرِّمَتْ عَليَكْمْ أُمَّهَاتُكُم وَ بَنَاتُكُمْ...» فرمودند: به من بگوييد: اگر پيامبر خدا زنده بود، آيا مي توانست با دختر من يا دختر پسرم و هر کس که از صلب من است، ازدواج کند؟ حاضران پاسخ دادند: خیر! امام فرمودند: آيا آن حضرت مي توانست با دختر يکي از شما ازدواج کند؟ حاضران پاسخ دادند: بله! حضرت فرمودند: در اين مسأله، اين مطلب روشن مي شود که من از آل او هستم، ولي شما از آل او نيستيد؛ اگرشما از آل او بوديد، دختر شما بر او حرام مي بود، همان گونه که دختر من بر ايشان حرام است؛ چون ما از آل او هستيم و شما از امت ايشان هستيد. اين است تفاوتِ بين آل و امت؛ چون آل از اوست، و امت، اگر از آل نباشد از او نخواهد بود. سپس به آیه ای از سوره مبارکه غافر «رَجُلٌ‌ مُؤْمِنٌ‌ مِنْ‌ آلِ‌ فِرْعَوْنَ‌ يَكْتُمُ‌ إِيمانَهُ‌ أَ تَقْتُلُونَ‌ رَجُلاً أَنْ‌ يَقُولَ‌ رَبِّيَ‌ اَللّهُ‌ وَ قَدْ جاءَكُمْ‌ بِالْبَيِّناتِ‌ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ » استناد کرده و فرمودند: آن شخص پسرخاله فرعون بود. خداوند او را به‌لحاظ‍‌ خاندان به فرعون منسوب ساخت نه به‌لحاظ‍‌ آيين او كه يكتاگرايى بود.ما نيز به‌لحاظ‍‌ خاندان و ميلادمان به پيامبر خدا (صلّى اللّه عليه و آله) منسوب هستيم در عين حال با امت در دين مشترك هستيم.اين است تفاوت آل و امت. همچنین بر این حکم اشاره کردند که آیا صدقه بر آل حرام است و همه گفتند آری! امام پرسیدند بر امت چطور؟ و آنها گفتند خیر. پس امام فرمودند: این است فرق بین آل و امت. 📗 تفسیر القمی، ج۱، ص۱۳۴؛ 🔘 روایت ششم: روایت دیگری از احتجاج امام کاظم (علیه السلام) با هارون الرشید (لعنة الله علیه) روزی امام کاظم (علیه السلام) و هارون الرشید (لعنة الله علیه) و عيسى بن جعفر و جعفر بن يحيى نزد قبر رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمدند؛ حضرت امام موسي کاظم (علیه السلام) در مقام زيارت فرمودند: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَة! أَسْأَلُ اللَّه الَّذِي اصْطَفَاكَ وَ اجْتَبَاكَ وَ هَدَاكَ وَ هَدَي بِكَ أَنْ يُصَلِّي عَلَيْكَ؛ سلام بر تو باد پدر جان! از خدايي که تو را برگزيد و گلچين کرد و هدايت نمود و به وسيله ي تو هدايت نمود، مسألت مي کنم، که بر تو درود فرستد. پس هارون لعین به عيسي بن جعفر گفت: آيا شنيدي چه گفت؟ عيسي گفت: بله پس هارون ملعون گفت: شهادت ميدهم رسول خدا حقيقتاً پدر اوست. 📗 الکافی، ج۴، ص۵۵۳؛ 🔘 روایت هفتم: کلام نورانی حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حتی اگر کسی قائل به انحصار انتقال حسب یا نسب از جانب أب به أولاد باشد، باز به دلیل خاص، بنی فاطمه استثنا شده اند؛ چنانچه حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی فرمودند: «كُلُّ حَسَبٍ وَ نَسَبٍ فَمُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا خَلَا حَسَبِي وَ نَسَبِي وَ كُلُّ بَنِي أُنْثَى عَصَبَتُهُمْ لِأَبِيهِمْ، مَا خَلَا " بَنِي فَاطِمَةَ " فَإِنِّي أَنَا أَبُوهُمْ وَ أَنَا عَصَبَتُهُمْ». 📗 مستدرك الوسائل، ج۱۴، ص۱۶۷. @mnse30
‍ ا❇️◼️❇️◾️ ا◼️❇️◾️ ا❇️◾️ ا◾️ ا🟢 قلمرو سادات ▪️ قسمت ۵ از ۷: ✅ ب. انتقال سیادت أعم از صلب و ترائب ◼️ آرای فقها در مطالعه رسائل فقهای عظام بدست می آید که برخی از ایشان قائل به گستره سیادت از جانب پدر و مادر می باشند و در ذیل به آرای این فقها تصریح شده است: 🔘 «رسائل الشریف المرتضی»: سید مرتضی تأليف سيد ابوالقاسم على بن حسين موسوى بغدادى (معروف به سید مرتضی علم الهدی) سید مرتضی از قائلین به قول انتقال سیادت از جانب مادر می باشد. 🔘 «الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة‌»: شیخ یوسف بحرانی این اثر، بعنوان نخستین مجموعه مدون فقهی در واجبات و سنن شناخته می شود که اکثر فروع فقهی را همراه با ذکر روایات و احادیث اهل بیت (علیهم‌ السّلام) در بردارد. توان فقهی مؤلف، تسلط بر صناعت فقه و علم رجال، احاطه به فنون احادیث و روایات و آراء و فتاوای فقهی و تسلط بر اجماعیات و موارد شهرت، استدلالهای متقن و محکم و افکار عمیق و آراء محکم همراه با بیان رسا و شیوا و تکیه اساسی بر روایات این کتاب را در نوع خود کم نظیر ساخته است. رأی و أدله مؤلف در مطلب دومِ فصل دوم کتاب الخمس آمده است. مؤلف در این کتاب، علاوه بر آنکه موافق انتقال سیادت از طرف مادر و در مقام ادله آن می باشد، فقهایی که در کتاب خود به تصریح این مطلب پرداخته اند را نیز نام می برد. ✔️ صاحب حدائق در صدر بحث به قائلان تعمیم سیادت از جانب مادر اشاره می کند: ۱. السيد المرتضى (رضي اللّه عنه) ۲. ابن حمزة ۳. شيخنا الشهيد الثاني في شرح المسالك ۴. و نقل بعض أفاضل العجم في رسالة له صنفها في هذه المسألة ۵. القطب الراوندي ۶. الفضل بن شاذان ۷. المقداد في كتاب الميراث من كتابه كنز العرفان عن الراوندي و الشيخ المحقق الشيخ أحمد بن المتوج البحراني ۸. ابن أبي عقيل و أبي الصلاح و الشيخ الطوسي في الخلاف و ابن الجنيد و ابن زهرة في الغنية، و نقل از المحقق المولى أحمد الأردبيلي الميل ۹. المحقق المولى محمد صالح المازندراني في شرح الأصول ۱۰. و السيد المحدث السيد‌ ‌نعمة اللّه الجزائري ۱۱. و شيخنا المحدث الصالح الشيخ عبد اللّه بن صالح البحراني 🔘 «مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان»: احمد بن محمد اردبیلی معروف به مقدس اردبیلی محقق اردبیلی از فقهای شیعه در قرن دهم هجری مجمع الفائدة و البرهان که در اصل از مهمترین و معرفترین شروح كتاب ارشاد الأذهان علامه حلی می باشد، از مشهورترین و دقیق ترین موسوعه‌ هاى فقه استدلالى است كه در اكثر كتاب ‌هاى فقهى پس از آن همچون: ➖ مدارک الأحكام سيد محمد عاملى (م ۱۰۰۹ ق) ➖ مفتاح الكرامة سيّد محمد جواد عاملى (م ۱۲۲۶ ق) ➖ مستند الشيعة ملا احمد نراقى (م ۱۲۴۵ ق) ➖ جواهر الكلام شيخ محمد نجفى (م ۱۲۶۶ ق) و ... مورد استناد و استدلال واقع شده است. مقدس اردبیلی در باب زکات، ضمن بیان حرمت صدقه به آل محمد (علیهم السلام) به قلمرو سیادت از جانب امّ اشاره می کند و آرای سید مرتضی علم الهدی را تأیید و به تقویت ادله آن می پردازد و از طرفی دیگر أدله مخالفین را رد می نماید. ▫️
‍ ا❇️◼️❇️◾️ ا◼️❇️◾️ ا❇️◾️ ا◾️ ا🟢 قلمرو سادات ▪️ قسمت ۶ از ۷: 🔘 روایت دوم: سخن شریف حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به فرزندشان در کلام نورانی مولانا امیرالمومنین علی (علیه السلام) که در جنگ جمل، فرزندشان محمد حنفیه را صدا زده و پرچم را به دستش سپرده و به سوی میدان جنگ راهیش کردند و پس از بازگشت به او فرمودند: أنت ابني حقا، و هذان (یعنی امام حسن و امام حسین علیهما السلام) ابناء رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله). 📗 عوالم العلوم، ج۱۷، ص۶۶۸؛ 🔘 روایت سوم: روایت أبی الجارود ابوجارود گويد: امام باقر (علیه السلام) فرمودند: يا اباجارود! در مورد امام حسن و امام حسين (علیهما السلام) چه مي گويند؟ عرض کردم: فرزندي رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) را نسبت به آنان انکار مي کنند. امام (علیه السلام) فرمودند: شما در مقابل آنان، به چه دليلي احتجاج مي کنيد؟ عرض کردم: به قول خداوند عزّ و جلّ درباره حضرت عيسي بر آنها احتجاج مي کنيم: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ موسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ* وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی» که خداوند عيسي را از ذرّيه ي نوح قرار داد. حضرت فرمودند: آنها در پاسخ اين استدلال شما چه ميگويند؟ عرض كردم: ميگويند: ممكن است فرزند دختر را فرزند بحساب آرند ولى فرزند صلبى نيست. فرمود: شما در برابر اين حرف آنها چه دليلى مى ‏آوريد؟ عرض كردم: ما براى آنها دليل مى ‏آوريم بگفتار خداى تعالى كه (در جريان مباهله) به پيغمبرش فرمود: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ‏» (كه بگفته همه مفسران مقصود از پسران خود كه رسول خدا (صلوات الله علیه) به آنها فرمود امام حسن و امام حسين (عليهما السّلام) بودند). حضرت فرمود: آنها در برابر اين استدلال به شما چه ميگويند؟ عرض كردم: آنها ميگويند بسا باشد كه در كلام عرب فرزندان مردى را بخود آن مرد نسبت دهند (و بگويند فرزندان فلانى) و شخص ديگرى آنها را بخودش نسبت دهد و بگويد: فرزندان من (بطور مجاز). امام فرمود: اى ابا الجارود! اكنون من از كتاب خداى جل و تعالى آيه‏ اى بدست تو دهم كه دليل است بر اينكه حضرات حسن و حسين (عليهما السّلام) از صلب رسول خدا (صلوات الله علیه) هستند و آن دليل را جز شخص كافر رد نكند. عرض كردم: قربانت گردم آن آيه در كجاست؟ امام فرمودند: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُم‏» الْآيَةَ إِلَى أَنِ انْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى «وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ» پس اى ابا الجارود از آنها بپرس آيا براى رسول خدا (صلوات الله علیه) حلال بود كه با زنهاى حسن و حسين (عليهما السّلام) ازدواج كند؟ اگر در پاسخت بگويند: آرى كه (مسلما) دروغ و هرزه گفته ‏اند، و اگر بگويند: نه، پس آن دو پسران صلبى رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) باشند. 📗 تفسیر القمی، ج۱، ص۲۰۹.