#حکایت 🌼
🌸امانت داری
روزی مردی قصد سفر کرد ،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد.
به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت: به مسافرت می روم، می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم.
قاضی گفت: اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار... پس مرد همین کار را کرد.
وقتی از سفر برگشت، نزد قاضی رفت و امانت را از خواست.
قاضی به او گفت: من تو را نمی شناسم.
مرد غمگین شد و به سوی حاکم شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد...
حاکم گفت: فردا قاضی نزد من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر.
در روز بعد وقتی که قاضی نزد حاکم آمد، حاکم به او گفت: من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جزء امانتداری ندیده ام.
در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت: ای قاضی من نزد تو امانتی دارم. پولم را نزد تو گذاشته ام. قاضی گفت: این کلید صندوق است، پولت را بردار و برو.
بعد دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند.
حاکم گفت:
ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتیم مگر با دادن کشوری به تو!
حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیریم؟
و بدین ترتیب دستور به برکناری وی داد.
@moalemieshqe
انس و محبت با دانش آموز
اصل است.
معلمی که می خواهد یک سال با دانش آموزی سر کند و در او حرکتی ایجاد کند باید بتواند با او مانوس شود.
#تجربه
#تربیتی
@moalemieshqe
أوَّلُ الحِكمَةِ تَركُ اللَّذّاتِ ، وآخِرُها مَقتُ الفانِياتِ
امیرالمومنین عليه السلام ❤️ :
آغاز حكمت ، ترك لذّتها و پايان آن ، نفرت از چيزهاى گذراست!!!
✍️ در قرآن حکمت به خیر کثیر یاد شده و بیان شده، آنچه قلب را زنده می کند حکمت است...
#روایت
@moalemieshqe
53 کتاب دیجیتالی
از : مرکز مشاوره و روان درمانی ماوا
https://b2n.ir/720459
#معرفی_کتاب
@moalemieshqe
گر به همه عمر خویش، با تو برآرم دمی
حاصل عمر آن دم است، باقی ایام رفت...
@moalemieshqe
در دوران کودکی، مسائل آموزشی حداقل، آن هم همراه و نشاط و بازی باید باشد...
دغدغه و مطالبه والدین در این دوران باید، شخصیت سازی، تفکر، اعتماد به نفس، نشاط و... باشد.
والدینی که از کودکی، بچه ها را تحت فشار مسائلی آموزشی قرار می دهند، نمی دانند که ریشه نفرت و دلزدگی از علم آموزی را در آینده در آنها می کارند.
و این است که بسیار می بینم، بچه های به قول ما خیلی درس خون دوران کودکی در آینده به جای خاصی از لحاظ علمی نرسیدند!!
#تربیتی
@moalemieshqe
لا تُحَقِّرُوا صَغيرا مِن حَوائجِكُم ؛ فإنّ أحَبَّ المؤمنينَ إلَى اللّه ِ تَعالى أسألُهُم.
امام باقر❤️ عليه السلام :
حاجتهاى كوچك خود را خردو كم اهميت مشماريد ؛ زيرا محبوبترين مؤمنان نزد خداوند متعال كسى است كه بيشترين درخواست را داشته باشد .
#روایت
مكارم الأخلاق : 2/97/2275 .
@moalemieshqe
#بازی
✅ بازی برای تقویت تمرکز و تکلم
✍به هر یک از گروه ها یک کلمه می دهیم و می خواهیم ۵ تا کلمه مشابه و هم وزن آن را پیدا کنند.
بعد گروه ۱ یکی از کلمه های خود را به اعضای گروه۲ می گویند یکی از اعضای گروه باید سعی کن آن کلمه را ۳۰ ثانیه بدون اشتباه تکرار کند در حالی که اعضای گروه۱ کلمات هم وزن را می گویند و هرکس اشتباه کند از بازی خط می خورد و اگر موفق شد یکی از گروه مقابل خط می خورد تا بعد معلوم شود در دو نیمه{که هر کدام کلمات خود را به گروه دیگر می گویند} کدام گروه موفق می شوند.
@moalemieshqe
این بازی الگو برداری شده از بازی است که امیرالمومنین با یکی از بچه های خود انجام میداد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پدر قهرمانم
🔹 سرودخوانی نوجوانان در حضور اخیر رهبر انقلاب
🌹 من با همه ایمانم، در وسط میدانم، جانفدای ایرانم
@moalemieshqe
شور - خسروی.mp3
7.46M
مداحی یکی از دانش آموزان خوبم
علیرضا خسروی
آوازت دنیا رو گرفت❤️
@moalemieshqe
ماهي يك بار، با بچه هاي مدرسه جمع مي شدند و مي رفتند زباله هاي شهر را جمع مي كردند.دكتر مي گفت «هم شهر تميز مي شود، هم غرور، بچه ها مي ريزد.
شهید چمران
@moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ شهادت حضرت مسلم علیه السلام ...
با نوای کربلایی جواد مقدم
@moalemieshqe
شرح_دعای_عرفه_امام_حسین_علیهالسلام.mp3
18.36M
✅ شرح دعای عرفه
امام حسین علیهالسلام
🎙 استاد علی صفایی حائری
@moalemieshqe
#حکایت
موش آهن خوار
آوردند بازرگانی بود اندک مایه که قصد سفر داشت. صد من آهن داشت که در خانه دوستی به رسم امانت گذاشت و رفت. اما دوست این امانت را فروخت و پولش را خرج کرد.
بازرگان، روزی به طلب آهن نزد وی رفت. مرد گفت: آهن تو را در انبار خانه نهادم و مراقبت تمام کرده بودم، اما آنجا موشی زندگی میکرد که تا من آگاه شوم همه را بخورد. بازرگان گفت: راست میگویی! موش خیلی آهن دوست دارد و دندان او برخوردن آن قادر است.
دوستش خوشحال شد و پنداشت که بازرگان قانع گشته و دل از آهن برداشته. پس گفت: امروزبه خانه من مهمان باش. بازرگان گفت: فردا باز آیم. رفت و چون به سر کوی رسید پسر مرد را با خود برد و پنهان کرد. چون بجستند از پسر اثری نشد. پس ندا در شهر دادند.
بازرگان گفت: من عقابی دیدم که کودکی میبرد. مرد فریاد برداشت که دروغ و محال است، چگونه میگویی عقاب کودکی را ببرد؟ بازرگان خندید و گفت: در شهری که موش صد من آهن بتواند بخورد، عقابی کودکی بیست کیلویی را نتواند گرفت؟
مرد دانست که قصه چیست، گفت: آری موش نخورده است! پسر باز ده و آهن بستان. هیچ چیز بدتر از آن نیست که در سخن، کریم و بخشنده باشی و در هنگام عمل سرافکنده و خجل
@moalemieshqe
#معرفی_کتاب
🌱🌱پسر نامرئی
✍ این کتاب داستان پسربچه ای خجالتی به نام "برایان" است که به دلیل ساکت و خجالتی بودنش نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، درنتیجه دیگران هم او را نمیبینند و به او توجه نمیکنند.
معلم مدرسه، مدیر مدرسه و همشاگردی هایش او را نمیبینند و در جمع هایشان راه نمیدهند.
در این سن و سال کودکان خلق و خوی های مختلفی دارند. بعضی کودکان بسیار راحت و صمیمی با افراد ناآشنا برخورد میکنند و میتوانند به راحتی دوست پیدا کنند و در مواقع لزوم ابراز وجود کنند.
اما بعضی دیگر در این توانایی ضعف دارند و نمیتوانند به راحتی در دوستی پیش قدم شوند یا توانایی های خود را به نمایش بگذارند.
درمورد این نوع از کودکان لازم است که توانایی ابراز وجود به موقع به آنها آموزش داده شود تا بتوانند در گروه های مختلف همسالان خود وارد شوند و در مدرسه عملکرد مناسبی داشته باشند.
«برایان» گرچه تواناییهایی دارد، به دلیل خجالتی بودن، کسی متوجه او و تواناییهایش نمیشود. او به نظر خودش پسری نامرئی است، تا این که یک روز با ورود دانشآموز تازه به کلاس، فصل جدیدی در زندگی برایان آغاز میشود و .....
@moalemieshqe
#روایت
🏷 شادکردن کودکان!
🔅 پیامبر اکرم(ص) :
🔸بهشت درى دارد به نام «شادمانى» . جز كسى كه كودكان را شادمان كرده باشد، از آن وارد نمىشود.
▫️ «لِلجَنَّةِ بابٌ يُقالُ لَهُ: الفَرَحُ، لا يَدخُلُ فيهِ إلّا مَن فَرَّحَ الصِّبيانَ» .
📚 كنز العمّال : ح ۶۰۰۹
┈┉┅━❤️❀━┅┉┈
@moalemieshqe
🍀شیخ اسماعیل دولابی ره:
اگر گناهی مرتکب شدیم سریعا استغفار کنیم
وگرنه حوادث⚡ برای جبران گناهان خواهد آمد.
@moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢دگرگونی درشیوه هاوروش های آموزش سنتی...
✅دکتر ایرملو
@moalemieshqe
🌸🍂🌸🍂🌸🍂
#آموزشی
✅👈 مردهى زمين، مردار زمان
💠 ما خواه ناخواه مردهاى مىشويم و گند مىگيريم. مردهى زمين و مردار زمان، مگر هنگامى كه ريشههايى را داشته باشيم و ركودها را پشت سر گذاشته باشيم.
💠 اين مسأله، قطعى است. بخواهيم يا نخواهيم حركتها و گذشت زمانه از ما مىكاهد و زمين ما را به گند مىرساند، مگر اينكه خودمان را قبل از اينكه زمان بگيرد، قبل از اينكه زمين بگنداند، ذبح كنيم. ما قطعاً در اين هستى، مردار هستيم.
💠 آنهايى كه گوسفندهايى دارند و اين گوسفندها در معرض خطرى قرار مىگيرند، زود كاردها را تيز مىكنند تا آنها را ذبح كنند، تا از مرگ آنها و ضايع شدن و از دست رفتن آنها جلوگيرى كنند.
💠 ما در اين هستى، خواه ناخواه مرداريم، مگر اينكه كاردى را به گلوها بگذاريم و ذبح كنيم. مهم اين است كه ذبيح چه كسى باشيم و مذبوح در راه چه كسى؟ و با چه چيزى خودمان را ذبح كنيم و رو به چه قبلهاى؟
💠 مرگ، قطعى است. از دست رفتن، قطعى است. روزها كه مىگذرند، مثل موشهايى هستند كه طناب عمر ما را مىجوند. خواه ناخواه سرنگون مىشويم و در چاههايى مىافتيم و مىگنديم.
💠 گذشت زمانه، ما را به خاك بر مىگرداند، مگر اينكه قبلًا خودمان را بقايى داده باشيم و ذبح كرده باشيم. آنهايى كه ذبيح نيستند، مذبوح نيستند، مردار هستند. مرده هستند. ارزش ندارند. از دست رفته هستند.
💠 حالا كه بنا شده ذبح كنيم؛ بنا شده قبل از اينكه زمانه ما را بگيرد ما از خودمان بهره بگيريم، به اين بايد فكر كرد كه در راه چه كسى خودمان را ذبح كنيم و با چه حربهاى و با چه نيتى؟
📚 #استادعلی_صفایی حقيقت حجّ، ص ۱۱۵