eitaa logo
معلمانه
1.1هزار دنبال‌کننده
435 عکس
468 ویدیو
36 فایل
معلم دوره ابتدایی معلم فلسفه برای کودکان فعال در حوزه تربیت کودک @ali_2269
مشاهده در ایتا
دانلود
معلم مقتدر، معلمی نیست که با داد و تنبیه و تهدید، بچه ها از او حساب ببرند، بلکه اقتداری ارزشمند است که از محبت برخواسته باشد و دانش آموز برای اینکه از چشم معلم نیافتد، از او حساب می برد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 فیلم ١٠٠ ثانیه‌ای آمبولانس کجایند مردان بی ادعا... @moalemieshqe
چنین که یخ زده ایمان من اگر هر روز هـزار بـار بـیــایـد بـهــار کـافـی نـیـسـت @moalemieshqe
951128-Panahian-TarbiatShakhsiatKhodsakhteDarMadrese-18k.mp3
5.18M
🔉 تربیت شخصیت خودساخته در مدرسه علیرضا پناهیان @moalemieshqe
ضرب المثل فوت کوزه گری در ایام قدیم کوزه گری با شاگردش مشغول کوزه گری بود. او هر روز به کمک شاگردش از خاک، گِل درست می کرد و با گِل، کوزه های سفالی می ساخت. کوزه گر آدم با تجربه و هنرمندی بود. به همین دلیل کوزه های تمیز، زیبا و ارزشمندی درست می کرد. در یکی از روزها که استاد کوزه گر مشغول کار بود، ناگهان شاگردش جلو آمد و گفت: «استاد! مزد من خیلی کم است. دیگر نمی خواهم در کارگاه شما کار کنم. یا مزد مرا زیاد کنید، یا بگذارید من بروم دنبال کار خودم.» استاد کوزه گر، هم به شاگردش احتیاج داشت، هم پول بیشتری نداشت که مزد او را زیاد کند. او راه دیگری نداشت جز این که از کمک شاگردش چشم بپوشد. اما این را هم می دانست که شاگرد او هنوز تجربه ی زیادی ندارد و هنوز به مرحله ی استادی نرسیده است. این بود که به او گفت: «تو هنوز باید شاگردی کنی. هنوز استادکار خوبی نشده ای. بهتر است مدتی دیگر پیش من بمانی تا هم من شاگرد دیگری برای خودم پیدا کنم و هم تو فوت و فن کوزه گری را بهتر یاد بگیری»  شاگرد کوزه گر که فکر می کرد همه کارهای کوزه گری را یاد گرفته است، زیر بار نرفت و گفت: «نه! من دیگر اینجا کار نمی کنم» فردای آن روز شاگرد رفت تا برای خودش کارگاه تازه ای راه بیندازد و استاد هم تنها شد. شاگرد بهترین خاک رس منطقه را تهیه کرد. با آن گِل رس درست کرد و مشغول کار شد. سعی کرد هر چه را که از استادش آموخته بود به کار ببندد. با گِل رس ظرف های سفالی قشنگی ساخت. بعد، ظرف ها را توی کوره گذاشت تا گِل پخته شود. دو روز بعد، کوره را خاموش کرد و ظرفهای سفالی پخته شده را از کوره بیرون آورد. ظرف هایی که شاگرد در کارگاهش ساخته بود، سالم و محکم بودند، اماهیچ کدام مثل ظرف های دست ساز استاد شفاف و زیبا نبودند.  شاگرد دوباره کارهای استاد کوزه گر را در ذهنش مرور کرد. دوباره با خاک رس گِل درست کرد و پشت دستگاهش نشست و به گِل رس شکل داد. ظرف های گِلی که آماده شد، شاگرد باز هم کوره اش را روشن کرد تا دست سازهای خودش را در کوره بپزد. در همه مراحل سعی کرد کارهای استادش را مو به مو اجرا کند. وقتی زمان خاموش کردن کوره فرا رسید، شاگرد به سراغ ظرفهای سفالی رفت. این بار هم ظرف ها سالم و محکم از کار در آمده بودند، اما هیچ کدام شفاف و زیبا نبودند. شاگرد نمی دانست چه کار کند. دل به دریا زد و در کارگاهش را بست به سراغ استاد کوزه گر رفت. سلام کرد و خسته نباشیدی گفت. استاد جواب سلامش را داد و پرسید: «شنیده ام که کارگاهی برای خودت رو به راه کرده ای، خوب وضعیت چطور است؟ کار و بارت خوب است؟»  شاگرد گفت: «نه استاد! ظرف هایم شفاف و زیبا از کار در نمی آید. من تمام مراحل ساخت و پخت ظرف سفالی را از شما آموخته ام. آنها را مو به مو اجرا می کنم، اما نمیدانم چرا ظرف های من مثل کارهای شما زیبا و شفاف نمی شود.» استاد گفت: «من تو را دوست دارم. تو هم باید مرا دوست می داشتی و یکباره تنها رهایم نمی کردی. باید صبر می کردی تا من شاگرد تازه ای پیدا کنم، بعد می رفتی. عیبی ندارد. حالا چاره ی کار این است که دوباره پیش من کار کنی تا هم من شاگرد تازه ای پیدا کنم و هم تو مشکل کارت را پیدا کنی.» شاگرد قبول کرد. کارگاه خودش را بست و دوباره پیش استاد مشغول کار شد. شاگرد از آن روز به بعد بیشتر از گذشته به کارهای استادش دقت کرد. استاد گِل رس را شکل می داد. ظرف های درست شده را لعاب می زد و سر آنها را توی کوره می چید و می پخت. شاگرد هم در کارگاه خود همه ی این کارها را می کرد اما هنوز نمی دانست چرا کوزه های او شفاف و زیبا از کار در نمی آمد. یک روز شاگرد نزد استاد رفت و گفت: «اگر ده سال دیگر هم بخواهید من پیش شما کار می کنم. اما راز شفاف و زیباتر شدن کارهایتان را برای من بگویید. چون بدون شک رمز و رازی دارد. من باید بفهمم چرا ظرف هایی که می ساختم خوش آب و رنگ نمی شدند.»  استاد گفت: «نه! دیگر نیازی نیست پیش من کار کنی. از فردا شاگرد تازه ای به کمکم خواهد آمد. تو همه ی کارها را به خوبی یاد گرفته ای اما فوت کوزه گری را نیاموخته ای.»  شاگرد گفت: «فوت کوزه گری؟ این دیگر چه نوع کاری است؟»  استاد گفت: «من پیش از آن که کوزه های ساخته شده را توی کوره بگذارم، به آنها فوت می کنم تا از گرد و خاکی که در کارگاه روی آنها نشسته است پاک شوند. تو این کار را نمی کردی. گرد و خاک روی ظرف ها باعث تیره شدن رنگشان می شود. تو باید فوت کوزه گری را هم یاد می گرفتی». @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر موقع دلگیر بودید و‌ غم دنیا به دلتون سنگینی کرد، این صوت ملکوتی رو گوش کنید... @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍یکی از وظایف مدرسه، ایجاد علاقه اجتماعی یا مسئولیت پذیری در کودکان است. این علاقه را در بچه ها باید داستان ها و نکته ها، کاشت و شرایط تمرین آن را فراهم کرد. مثال هایی برای تمرین دادن به بچه ها👇 🔹امروز یک نفر را خوشحال کنید.(هر طور که می توانید) 🔹یکی از نیازمندان محله خود را شناسایی کنید. 🔷خوراکی خود را با یکی از دوستانتان تقسیم کنید. 🔹یکی از اسباب بازی های خود را هدیه بدهید. و.. ✍مربی باید خود نمونه عملی اینگونه رفتار ها و بخشش ها باشد. @moalemieshqe
طرح‌های مهیج یادگیری در مدرسه ✅ لینک دانلود: https://www.ketabrah.ir/go/b40227/1394944 ✅ کتاب طرح‌های مهیج یادگیری در مدرسه نوشته‌ی بهروز آیرملوی اثری‌ست متفاوت با صدها مستندات تصویری که با ارائه راهکارهایی کاربردی به مدیران و معلمان کمک می‌کند مدارس و کلاس درس خودشان را متفاوت، متنوع و شاداب برگزار و تحولی شگرف ایجاد کنند. در قرن حاضر... @moalemieshqe
جذاب همه بدو مناسب در فضای باز تقویت نشاط، تقویت تمرکز و تعادل @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞در کنار هر شغلی اگر نقشی ندارید، خائن هستید!! مرحوم استاد علی صفایی حائری @moalemieshqe
چپی ها می گفتند «جاسوس آمریکاست. برای ناسا کار می کند.» راستی ها می گفتند « کمونیسته. » هردو برای کشتنش جایزه گذاشته بودند. ساواک هم یک عده را فرستاده بود ترورش کنند. یک کمی آن طرف تر دنیا، استادی سرکلاس می گفت : من دانشجویی داشتم که همین اخیرا روی فیزیک پلاسما کار می کرد. شهید مصطفی چمران🌷 @moalemieshqe
«از ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد» ولادت با سعادت پیامبر مهربانی و امام جعفر صادق علیه السلام مبارک باد @moalemieshqe
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه عالی نویسنده معروف ترک از تاثیر رفتار معلمش بر زندگی او ✍برای تاثیر در قلب ها تنها باید از قلب وارد شد، بدون زمینه محبت، نهایتا روی حافظه بچه ها اثر می گذارید. @moalemieshqe
إنْ قَدَرْتُم أنْ لا تُعْرَفوا فافْعَلوا ، وما علَيكَ إنْ لَم يُثْنِ علَيكَ النّاسُ ؟! وما علَيكَ أنْ تكونَ مَذْموما عِندَ النّاسُ؟! إذا كنتَ عِندَ اللّه ِ مَحْمودا؟! . امام صادق💚 عليه السلام اگر توانستيد ناشناخته بمانيد، چنين كنيد... وقتى نزد خدا ستوده باشى نگران نباش كه مردم ستايشت نكنند و نگران نباش كه در نظرشان نكوهيده باشی بحار الأنوار : 73/121/110 . @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مفهومی وقتی شناخت به مسأله جدید، ناگهان باعث تغییر می شود! @moalemieshqe
📘 آرزوی فیل 📚 از مجموعه کتاب‌های ‌ انتشارات صد دانه تفکر و گروه تربیت ماندگار داستانی برای شناخت حکمت آفرینش - شاید چیزی را دوست داشته باشیم ولی برایمان بد باشد. - به داشته‌های دیگران چشم نداشته باشیم و آنها را طلب نکنیم. فیل کوچولو 🐘 یک تفاوت با دوستانش دارد. او از این تفاوت ناراحت است. فیل کوچولو تلاش می‌کند شبیه دوستانش شود. آیا موفق می‌شود؟🤔 داستانی برای آن‌که قدر داشته‌هایمان را بدانیم،🤔 آرزوی نعمت‌های دیگران را نداشته باشیم،💝 متوجه شویم که آفرینش هدفمند است.🌍 @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹کاری کنید بچه ها عاشق شما شوند اما عشق بچه به خودتان را خرج هیچ چیز نکنید. دوست داشتن شرط اول و امر و نهی است.❤️ اشتباه است که بگوید اگر محبت کنی دیگر حساب نمی برند!👌 بیانات زیبای مرحوم استاد حائری شیرازی @moalemieshqe
✍طبیعت گردی، به جای اسباب بازی! طبیعت بر خلاف، اسباب بازی، نامحدود است و این سبب رشد خلاقیت در کودک است. @moalemieshqe
ساده و با کمترین امکانات پاک کردن جوراب با یک دست @moalemieshqe
چه کشکی چه پشمی؟! چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. درمانده شد و صورتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌کنی؟ آن‌ها را خودم نگهداری می‌کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی کمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بی‌مزد نمی‌شود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» @moalemieshqe
💢مسائل بچه ‌ها را حل نکنید وقتی بچه‌ها سوالی از شما می‌پرسند، جواب را به سادگی در اختیار آنها قرار ندهید بلکه با پرسیدن سوال‌های هدایت شده، به آنها کمک کنید که پاسخ سوال را خودشان پیدا کنند. این موضوع هم شامل تکالیف درسی بچه‌ها می‌شود و هم شامل سایر سوالاتی که در طی زمان بچه‌ها از شما می‌پرسند. چرا چیزی که خود بچه ها کشف کنند، ماندگارتر و لذت بخش تر است و اعتماد به نفس بچه ها را بالا می برد. @moalemieshqe
شهید سلیمانی خیلی قدرتش از سردار سلیمانی بیشتره @moalemieshqe
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸استراتژی جنگ با صهیونیست‌ها در قرآن : «وارد حصارشان بشوید!»🔸 قرآن در مورد یهودیانِ [دشمن پیامبر] می‌گوید: لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ‌بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ‌تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ‌ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ یعنی این‌ها «رودررو» نخواهند شد. باید «پشت سلاح‌های سنگین» بنشینند و بجنگند. این‌ها باید «پشت سنگرها» باشند و فعالیت کنند. نمی‌توانند رودررو بیایند؛ نمی‌توانند از سنگر خودشان خارج شوند؛ باید پشت سنگر خود پنهان شوند تا فعال باشند؛ در «قُرًی مُحَصَّنَه». این را قرآن عیب و نقص یک جنگجو می‌داند. جنگجویی که تا «قُرًی مُحَصَّنَه» نباشد، پشت دیوار نباشد و قلعۀ سنگی نباشد نمی‌تواند بجنگد، دچار نقص است. قرآن این را علامت آسیب‌پذیری و عامل شکست می‌داند. می‌گوید تو قلعۀ او را بشکن؛ تسلیم خواهد شد. ! دستش را بالا می‌کند. زره‌اش را از او بگیر، سلاح سنگینش را بگیر، تسلیم تو خواهد شد. او محال است «قتال» کند، مگر اینکه پشت دیوار باشد. تو دیوار او را خراب کن. این دیگر تسلیم توست. @moalemieshqe
هدایت شده از معلمانه
۵۰۱ نکته برای پرورش دانش آموزان موفق_230517_224359.pdf
11.44M
کتاب ۵۰۱ نکته برای پرورش دانش آموزان نکته‌های خوبی داره 👌👌 @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم او که می رفت مرا هم به دل دریا برد... علامه‌ طباطبایی @moalemieshqe
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه ها معلم می شوند هر یک از بچه ها به نوبت سوالی را به همکلاسی خود توضیح می دهد. ✍در این روش علاوه بر تعمیق درس، فواید دیگری مانند تقویت اعتماد به نفس و روحیه کار جمعی را در پی دارد. @moalemieshqe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸قم را همیشه 💫بوی شما لاله زار کرد  🌸عالَم به شهر پاک شما افتخار کرد 🌸زینب نداشتیم و خدا از سرم کَرَم  💫معصومه را به شهر شما رهسپار کرد 🌸سالروز ورود 💫حضرت معصومه (س) 🌸به شهر قم گرامی باد 💐 @moalemieshqe
چوپان مطیع 💥ابراهیم ادهم گفت: به چوپانی گذشتم و گفتم: آیا جرعه‌ای آب یا شیر نزد تو هست؟ گفت: آری کدام یک را بیشتر دوست داری؟ گفتم: آب پس با عصایش به سنگ سختی که هیچ شکافی نداشت، زد؛ پس آب از آن جوشید که از برف سردتر و از عسل شیرین‌تر بود. 💥من در شگفت شدم. گفت: تعجب مکن، چون بنده از مولایش اطاعت کند، همه‌چیز از او اطاعت خواهند کرد. 📚بحرالمعارف، ج 2، ص 361 @moalemieshqe