برای حبیب شدن نشسته‌ام گوشه‌ای و حالا بعد از غمی که هر سال تازه تر از سال قبل می‌شود دارم فکر می‌کنم .... هم این مداحی زیبا و پرمحتوا را گوش دهید و هم ادامه متن را اینجا بخوانید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306

برای حبیب شدن نشسته‌ام گوشه‌ای و حالا بعد از غمی که هر سال تازه تر از سال قبل می‌شود دارم فکر می‌کنم چرا که اگر محرم ما را به تفکر نرساند دستمان خیلی پر نخواهد شد تفکر برای چه ؟ تفکر برای اینکه چگونه باید حبیب شد؟ چگونه باید چون سعید و بریر و هانی و عابس برای امام و راه امام فدا شد؟ این تفکر از این اجرای تمام حرفه ای حاج مهدی عزیز شروع می‌شود؟ آری یک شبه نمی توان عابس و حبیب و ... شد! شاید بشود یک شبه چون حر بن ریاحی بازگشت اما جایگاه حبیب ابن مظاهر متفاوت از جایگاه حر ابن ریاحی است! شاید عده ای خرده بگیرند که چرا اینگونه می‌گویی؟ جواب این سوال را با یک سوال می‌دهم : « حر بن ریاحی آن زمان که راه را بر امام بست با لشگری که همراهش بودند این کار را انجام داد، یعنی فرماندهی بستن راه بر امام را به خوبی انجام داد، اما آن لحظه که حر بازگشت و توبه کرد آیا همان جمعیتی که با خود برای بستن راه بر امام همراه کرده بود را هم توانست از مسیر ظلمت برگرداند؟» خوب که به ماجرای کربلا نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که تفاوت بین حبیب و حر زیاد است، حبیب‌ عمری خود را برای کربلا آماده کرده است، عمری با حسین (ع) زندگی کرده است، او در کوفه پناه سفیر امام یعنی مسلم‌بن‌عقیل بوده است، او هم نفس با مسلم‌بن‌عوسجه وجب به وجب کوفه را به دنبال مسلم گشته است، حبیب از همان اول اهل قیام برای راه امام است و حبیب در تلاش است تا جماعتی را برای همراهی حسین به میدان آورد نه آنکه جماعتی را برای بستن راه حسین فرماندهی کند! حالا دوباره به این مداحی خوب گوش می‌دهم؛ حاج مهدی نمی‌دانم چه کرده‌ای در این مسیر که خدا آنقدر رزق تو را زیاد کرده است که در اوج شور و گریه مخاطب را به خلسه نمی‌بری و با اشاره به قرآن افقی چون حبیب برای او می‌گشایی و با این شور زیبا می‌توان نوشت: «کربلا یعنی حضور در افقی دیگر، افقی برای حبیب شدن» پس بیاییم یک عمر جوری زندگی کنیم تا حبیب شویم، یک عمر بندگی کنیم تا عابس شویم. حر شدن شاید خوب باشد اما حبیب شدن مقام دیگری است که یک عمر مجاهدت و بندگی را می‌خواهد پ.ن.۱: من رو سیاه قطعا در جایگاهی نیستم که بتوانم در مورد شهدای کربلا نظری بدهم اما طبق مبانی دینی می‌دانم که شهدا هم مراتبی دارند و مرتبه‌ای فردی چون حبیب با حر متفاوت است پ.ن.۲: امروز باید تلاش کنیم تا برای نقش آفرینی اجتماعی و ساخت آینده همچون «حبیب» و «عابس» باشیم تا از اول همراه امام باشیم و برای او همراهانی را به میدان آوریم تهران، بعد عاشورا ۱۴۰۳ #عاشورا #حبیب_ابن_مظاهر #آینده #کربلا #پیشرفت_انقلاب_اسلامی https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306

همه برای پیشرفت .... در ادامه بخوانید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306

همه برای پیشرفت ... از ۳۱ تیر تا امروز ۱۰ روز متوالی است که شهرستان به شهرستان در سفر هستم ... نه فقط من بلکه رفقای دیگه هم در ۳ تیم پای کار هستند ... تا الان ۹ شهرستان رفته‌ام ... در بین این شهرستان که الحمدلله محور کار جریان مردمی است ... امروز با بدنی کوبیده و سوخته از گرمای جاده‌ها رسیدیم شهرستان «جوین»... شاید اسمش را هم خیلی کم شنیده باشیم ... اما امروز صحنه‌ای دیگر اتفاق افتاد ... در این شهرستان ... در مسجد جامع شهر نقاب( مرکز شهرستان) اکثر فعالان مردمی جمع شده بودند برای گفتگو پیرامون پیشرفت منطقه‌ای ... راستش خسته بودم و بی‌خوابی روزهای گذشته اذیتم می‌کرد ... اما این جمعیت و این همت من را زنده کرد ... در بین چنین جمعیتی با اراده‌ای محکم از مسیر پیشرفت منطقه‌ای گفتم ... از آنچه در این ۴ سال طی کردیم ... از مبانی حرکت کردم و تا کف میدان در سرخس و سیریک و بوشکان و سربیشه و کنگان با مصادیق عینی حرف زدم ... جامعه مخاطب فعال، باهوش و دقیق؛ سوالات حرفه‌ای می‌پرسید و من هم تلاش می‌کردم به آن‌ها پاسخ مناسب بدهم ... باید اعتراف کنم که این جمعیت برای پیشرفت شهرستان خود به میدان خواهند آمد ... این ها ورق را برمی‌گردانند ... آینده برای این هاست ... در روزگاری که عده‌ای هنوز غم‌باد نتایج انتخابات را دارند و از خلسه بیرون نیامده‌اند امثال این مجموعه‌های مردمی با امید به آینده برای ساخت آینده شهرستان خود در حال حرکت هستند و من شرمنده‌ام و مثل همیشه کم می‌آورم ... آری ایران تهران نیست ... ایران؛ ایران است از شهرستان «نمین، انگوت و پارس‌آباد» استان اردبیل تا «نکا و بهشهر و ...» مازندران، تا « فیروزه و جوین و میان جلگه و ...» خ.رضوی ... و این ما هستیم که باید بفهمیم ... کاش فقط بفهمیم ... همین پ.ن.۱: حال کسی را دارم که میدان فراخی روبرویش باز شده و هر چه تلاش کند گشودگی میدان برایش بیشتر می‌شود پ.ن.۲: از خانه و خانواده دورم، ۱۰ روز است فاطمه و زینب و خانوم‌جان را درست ندیدم و شرمنده‌شان هستم، بگذریم از اینکه هر بار من اینگونه بخط میزنم امواج مشکلات برای خانواده روانه می‌شود و خدا گویا می‌خواهد محکم‌تر ما را کیسه بکشد! ۹ مرداد ۱۴۰۳؛ غروب زیبا و گرم جاده‌ها- جوین- نیشابور تا ... #پیشرفت_منطقه‌_ای #پیمان #مردم #میدان #پیشرفت #پیشرفت_انقلاب_اسلامی https://eitaa.com/joinchat/1062011092Cc44bc57306