#ادامه....✨
🔷نجمه خیلی نسبت به #غیبت کردن، حساس بود.
هر وقت می دید کسی داره پشت سر کسی غیبت می کنه،
ناراحت می شد و بحث را عوض می کرد.
گاهی با شوخی کردن، جو را طوری جمع و جور می کرد که به کسی برنخورد.
بسیاری از اقوام و آشناها
با اخلاق نجمه آشنا بودند و جلوی او غیبت نمی کردند.
🔷نجمه همه را دوست داشت اما به چیزی #دلبستگی نداشت و از تعلق،
آزاد بود.
این بی تعلقی و آزاد بودن، آرامشی را برایش آورده بود که نجمه را دوست داشتنی تر کرده بود🌹
#دفترچه_درددل✨
🔷نجمه یک دفترچه داشت که داخل آن پر از درد دل با #خدا بود…
علاوه بر این،
دفتر *حساب و کتاب اعمالش* نیز بود. همیشه این دفتر را در کیفش داشت.
یک بار به من گفت:
🔺یک دفتر درست کن و بعضی چیزها را داخل آن بنویس، تا بعد از مدتی بفهمی اشتباهت چیست و آن را ترک کنی🔺.
این دفترچه تا شب 24 فروردین و لحظه #انفجار با نجمه بود.
اما بعد از انفجار، هیچ ردی از این دفترچه باقی نماند!🍃 …
6⃣
🔹سوم اردیبهشت ماه 1366 گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی #محمدرضا_تورجی_زاده وارد عملیات شدند. رمز عملیات #یا_زهرا(سلام الله علیها) بود.
🔸محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که #رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم #فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...
🔹صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای #انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در #پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.
🔸یکی از دوستانش(آیت الله #میردامادی استاد شهید) از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در #خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم #سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.
🔹از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از حضرت زهراخواندی، چیشد آخرش؟
🔸محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید، گفت: همینکه تو بغل پسرش #امام_زمان(عج) جان دادم برایم کافیست.
#شهیدمحمدرضاتورجےزاده🌷
شادی روحش #صلوات
وقتی برای اولین بار با نیروهای رزمی خراسان سازمان دهی شدندو تیپ ۲۱امام رضا(ع)⚘ شکل گرفت در میدان های مین کار آزموده شده بود. و با عنوان #مسئول گروه تخریب به کار آموزش نیروهای جدید مشغول شد.
🍃⚘🍃
در #عملیات بیت المقدس و #کانال بیوض از ناحیه شانه ی راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و برای مداوا به زادگاهش رفت دستش صدمه ی جدی دیده بود اما 'طاقت نشستن و شنیدن اخبار جنگ را نداشت با همان وضعیت خود را به #جبهه رساند و در عملیات #آزادسازی خرمشهر شرکت کرد.
🍃⚘🍃
#عملیات رمضان آزمون دشوار دیگری بود که خدا رو شکر با سر بلندی از آن بیرون آمد در این حمله که در محور #شلمچه انجام شد #برادر کوچکترش #رضا به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
از همه رزمندگان خواست تا جنازه سایر #شهدابه عقب منتقل نشده #پیکر برادرش را از روی زمین #بلند نکنند😔
🍃⚘🍃
#انفجار مین در #عملیات مسلم بن عقیل باعث مجروح شدن دستش شد اما پس از مدت کوتاهی از بیمارستان راهی جبهه شدو همه رزمندگان را حیرت زده کرد به خاطر وجود #ترکش های فراوان در بدنش به#شهید مهدی لقب #فردآهنین را داده بودند.
🍃⚘🍃