eitaa logo
شهدای مدافع حرم
909 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
#خصوصیات همیشه میگفت و لاتجسسو....میگفت در زندگی مردم تجسس نکنید تا بعد با شناخت نادرست به آبروی فرد لطمه بزنید...باید مراقب باشیم گاهی پیش می امد با کسی که دیگران میخواستند ابرویش را ببرند...هم عقیده از نظرات مختلف نبود اما مثل یک شیر از حیثیت و آبروی او دفاع میکرد @moarefi_shohada 🍃9🍃
🌺از خصوصيات ويژه آن بزرگوار اهميت دادن به فرائض , خواندن دعاي زياد, سجده‌هاي طولاني در آخر نماز, قرائت زياد قرآن كريم, عشق به اهل بيت عليهم السلام خصوصاً ابي عبدالله (ع)، مطالعات زياد پيرامون علوم اسلامي, عامل به عمده مستحبات ، شيفته ولايت فقيه ، با بصيرت و بينش روشن آنگونه كه در وصيتنامه ايشان مي‌خوانيم و مطيع بي‌چون و چراي فرامين حضرت امام روحي فداه را مي‌توان برشمرد.🌺 7⃣
✨ وضع زندگي‌شان خوب بود. پدرش پول تو جيبي خوبي بهش مي‌داد، اما هميشه جيبش خالي بود. وقتي شهيد شد كساني سرمزارش مي‌آمدن که کسی آنهارا نمي‌شناخت. آری پول توجيبي‌هاي علی اكبر، سفره ی خيلي‌ها بود.🌾 وقتی در رشته ی پزشکی قبول شد و اقوام و آشنایان به او تبریک میگفتند برايش اهميتي نداشت. با تبسّم میگفت: هر وقت شدم تبريك بگوييد.🍃 مي‌گفتند: پسرجان تو دانشجو هستي، فردا پس‌فردا مي‌شوي آقاي دكتر، به خودت برس. مي‌گفت: شخصيت انسان به اين چيزها نيست. با لباس هم مي‌شود رفت دانشگاه و درس خواند.🌼 با مي‌رفت سركلاس و بيشتر روزها مي‌گرفت... مي‌گفت: علم بدون فايده ندارد.🌺 در جبهه از خود گذشتگی و فدا کاریش زبانزد بود اگر پیکر شهیدی در کنارش میبود سوت خمپاره را كه مي‌شنيد، خيز مي‌رفت روي پیکر ، برای پیکر شهدا هم از خود گذشتگی میکرد...🦋 یک بار خيره شده بود به هلي‌كوپتر انگار اولين بار است كه مي‌بيند. گفت: اين آهن‌پاره ساخته دست انسان است و پرواز مي‌كند. انسان خودش اگر تا كجا مي‌رود؟🌱 هر بار وقت غذا بود خورده و نخورده بهانه مي‌آورد كه سير شدم و كنار مي‌كشيد. هركس با او مي‌شد كيف مي‌كرد.🌸 تنها جايي كه خودش را بر ديگران مقدم مي‌دانست، موقع بود. خودش جلو مي‌رفت و نيروها هم پشت سرش، در يكي از عمليات‌ها به خاطر فاصله كم دشمن، بچه‌ها غافلگير شده و بسياري از آن‌ها شهيد و مجروح شده بودند. روحيه بچه‌ها آسيب ديده بود. علی اكبر وضعيت را كه ديد پريد وسط عراقي‌ها و جنگ تن به تن راه انداخت. بچه‌ها هم پشت‌سرش شور گرفتند. بعد از آن، *چهل و هفت* روز در بيمارستان بستري بود.🌷 6⃣
✨ بسیار متدین و عاشق (ع) بود.🌿 خوش اخلاقی و روحیه انقلابی وی سبب انجام فعالیت های این شهید در عرصه های مختلف شده بود. هیچگاه چهره ای عصبانی از وی دیده نشد و تمام دغدغه ایشان مربوط به کار و تکریم ارباب رجوع بود. در انجام بسياري از كارهاي خيرخواهانه چه در مجموعه محيط كاريش در سپاه و چه در محيط خارج از آن پيشقدم بود و با همين روحيه بود كه نخستين تيم اردوي جهادي را با عنوان با حضور دانشجويان تشكيل داد تا بتوانند در مناطق به مردم خدمت كنند.🍂 شخصیتی داشت و سعی می کرد تمام برنامه هایش هم فرهنگی باشد به طوری که استان ایشان جزء استان های برتر در زمینه انجام فعالیت های فرهنگی در اردوگاه بود🌱 همچنین ایشان همیشه کارهایش را در کامل انجام می دادند به نوعی که هیچ کس نمی توانست تشخیص بدهد که ایشان مسئول سازمان اردویی و راهیان نور یک استان هستند.🌷 5⃣
✨ 🌷شهید علم‌الهدی بسیار مخلص، متقی، متدین و خالص بود. نه تنها هیچ به تقوی و ایمان نمی‌کرد، بلکه انگیزه‌اش این بود که بماند. همان طور که در روایات آمده است ●"افضل الزهد اخفاء الزهد"● به این معنی که بهترین انواع زهد مخفی نگه داشتن زهد است🥀 این ویژگی یکی از مصادیق بارز و روشن شهید علم‌الهدی بود. 🍂سید حسین بسیار اجتماعی، صمیمی ‌و شوخ بود. برای مثال حدود یک سال در مشهد بود و در این مدت صدها دانشجو از رشته‌های مختلف و همچنین با عده زیادی از روحانیون و بازاریان دوست شده بود. حدود 40 روزی که در هویزه بود علاوه بر طراحی عملیات و کمک‌رسانی به جنگ‌زده‌ها و برگزاری کلاس، با مردم آنجا عربی صحبت می‌کرد. برای تهیه فیلم «زیباتر از زندگی» که برای مصاحبه رفته بودند، همه مردم منطقه او را می‌شناختند و به حسین ارادت داشتند و در خانه‌هایشان عکس امام و کنارش عکس حسین را می‌گذاشتند.🌸 دانشجویان پیرو خط امام (ره) را نیز او به هویزه آورد؛ چرا که رابطه خوبی با آنان برقرار کرده بود... 🦋حسین برای مجاهدان قائل بود. او همه ی شهدا را جمع و همه را یک واحد کرد. حسین هنرمند بود و با بیان قوی، را به‌گونه‌ای درس می‌داد که بچه‌ها برای تنهایی امام علی(ع) در خلوتشان گریه می‌کردند؛ اینها همه تاثیر سخنان حسین بود که از دل سرچشمه می‌گرفت🌺 6⃣
✨ او انسانی بود که برای خدا کار می‍کرد و از ویژگی های بارز اوست🌷 ایشان یکی از افراد درجه اولی بود که همیشه مأموریت های برعهده اش قرار داشت. حاج همت مثل بود که با خضوع و خشوعی که درمقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، درمقابله با دشمن همچون از مصادیق 🍂«اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» بود.🍂 این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا ونیایش برنداشت. را برهمه چیز مقدم می‍شمرد و قرآن و توسل برنامه او بود🥀 از ویژگی‍های اخلاقی شهید همت برخورد او با بسیحیان جان برکف بود. به بسیجیان عشق می‍ورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و می‍کرد. 🌱من خاک پای بسیجی‍ها هم نمی‍شوم. ای کاش من یک بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی‍شدم🌱 وقتی درسنگرهای نبرد، برای شهید همت می‍آوردند سؤال می‍کرد : آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزم در سنگرها همین غذا را می‍خورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمی‍شد دست به غذا نمی‍زد.🌾 9⃣
✨ از خصوصیات بارز ایشان 🔹تقیّد به بود 🔹ایشان با خانواده خود و مردم بسیار و خوش اخلاق بودن🌺 🔹در همه حال از همسر خود میکردن و به خوبی از او پرستاری مینمودن 🔹برای بسار سخت کوش بودن🌾 🔹کمک به ، شرکت در مراسمات شهداء ومذهبی و ایشان زبانزد بود 🔹روزشان را با آغاز می نمودن؛ با مأنوس بودن و خواندنشان ترک نمی شد•••🥀 9⃣
شان عالی بود، این را به هرکسی که ایشان را می شناسد بگویید تأیید می کند. یادم نمی آید دل کسی را شکسته باشند. اولین اولویت ایشان بود، هیچ وقت من ندیدم به پدرو مادرشان بی احترامی کنند یا کم بگذارند برایشان. فکر می کنم عاقبت به خیری آقا هادی به خاطر همین رفتارهای شان بود. تأکیدشان این بود که من هم اگر ناراحت شدم دل کسی را نشکنم هیچ وقت.  اهمیت زیادی به می دادند مخصوصا نماز صبح و نماز به جماعت در مسجد. های پاکی داشتند، حتی یک بار هم ندیدم به نامحرم نگاه کند. خیلی هم به فکر بودند. ایشان هم مثال زدنی بود. از همان کودکی  در مکتب (ع) شاگردی کرده بود. آقا هادی خیلی با محرم و صفر مأنوس بودند. 1⃣1⃣
✨ 🍂پسر جوان، و مدافع حرم من که از بچگی بسیار پرانرژی و پرپتانسیل بود البته من و عارف جان فاصله سنی زیادی با هم نداشتیم و به همین دلیل به نوعی با همدیگر دوست بودیم. ویژگی خاص عارف از کودکی، بود. پسرم از همان دوران خردسالی با اینکه خیلی پرانرژی و شلوغ بود، همیشه ا داشت و من و پدر و خواهرش را با الفاظی همچون مامان جان، بابا جان، آبجی جون، صدا می‌کرد و این ادب را در هنگام رفتار با دوستان همسن و سالش هم رعایت می‌کرد. عارف جان همیشه خوش پوش و مرتب و منظم و بود و هیچکس فکرش را نمی‌کرد که این پسر تا این حد به خدا و ائمه اطهارش معتقد باشد که حاضر شود قدم در راه آنان بگذارد، اما پسرم همیشه به دنبال این بود که به سمت کمال برود.‌ نمی‌گویم که پسرم از کودکی معصوم بود، چون هیچکس بی عیب و ایراد نیست، ولی همواره در تلاش بود که به پیشرفت و کمال برسد و توانست به این خواسته خود دست یابد.🍃 5⃣
✨ 🔹شهید به (س) علاقه ی وافری داشتند و در بیشتر مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند همچنین ایشان وصیت نمودند که بروی سنگ مزارشان بنویسند: ❤️ 🔸به اهمیت فراوانی می دادند 🔹 کریم را بسیار تلاوت می نمودند. 🔸به شهید مظلوم و 💚 علاقه فراوانی داشتند•• 🔹به خواندن و به والدین و اعضای خانواده اهمیت می‌دادن. 🔸 مردمداری و وقت شناسی از بارزترین ویژگی های اخلاقی شهید تورجی زاده بود که بسیار مورد توجه قرار می گرفت••• 6⃣
✨ از ویژگی‌های بارز شهید و ظاهری و پرداختن به بود که همین امر در و ، ایشان را محبوب دل جوانان می‌کرد. # پرهیز_از_ریا، شاخصه دیگر ایشان بود چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند ... # ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی‌الرضا(ع)، تداوم ارتباط با و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای ، روح بی‌کرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. بسیار کم‌حرف، ساکت ولی در فضای خانه‌شور و هیجان خود را داشت. در نزد همگان به خوش‌پوشی، شیک‌پوشی، پاکیزگی شهره، اما اهل اسراف و ولخرجی نبود و تنها با مراقبت و نگه‌داری درست از چند دست لباسش از آن‌ها به مدت طولانی استفاده می‌کرد....🌷 در زندگی ایشان نمایان بود. هیچ‌گاه در ایشان با عنوان استاد سطوح عالی حوزه، تکبر و فخرفروشی دیده نشد... 7⃣
✨ 🔹شهید خرازی با و مفاهیم آن مانوس بود و قرآن را با صدای بسیار خوبی قرائت می‌کرد. 🔸روزهای عاشورا با پای برهنه به همراه برادران رزمنده خود در لشکر امام حسین(ع) در بیابانهای خوزستان به سینه‌زنی و عزاداری می‌پرداخت و مقید بود که شخصاً در این روز بخواند. 🔹حساسیت فوق‌العاده‌ای نسبت به مصرف داشت، همیشه نیروها را به پرهیز از سفارش می‌کرد 🔸شهید خرازی یک بود. همیشه با بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و شب اش ترک نمی‌شد.🍃 او معتقد بود که هرسرنوشتی که برایمان رقم میخورد و هرچه که به سرمان می‌آید از و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. 🔹دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد که و سستی در اعمال تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.🌷 🔟
✨ 🍂پسر جوان، و مدافع حرم من که از بچگی بسیار پرانرژی و پرپتانسیل بود البته من و عارف جان فاصله سنی زیادی با هم نداشتیم و به همین دلیل به نوعی با همدیگر دوست بودیم. ویژگی خاص عارف از کودکی، بود. پسرم از همان دوران خردسالی با اینکه خیلی پرانرژی و شلوغ بود، همیشه ا داشت و من و پدر و خواهرش را با الفاظی همچون مامان جان، بابا جان، آبجی جون، صدا می‌کرد و این ادب را در هنگام رفتار با دوستان همسن و سالش هم رعایت می‌کرد. عارف جان همیشه خوش پوش و مرتب و منظم و بود و هیچکس فکرش را نمی‌کرد که این پسر تا این حد به خدا و ائمه اطهارش معتقد باشد که حاضر شود قدم در راه آنان بگذارد، اما پسرم همیشه به دنبال این بود که به سمت کمال برود.‌ نمی‌گویم که پسرم از کودکی معصوم بود، چون هیچکس بی عیب و ایراد نیست، ولی همواره در تلاش بود که به پیشرفت و کمال برسد و توانست به این خواسته خود دست یابد.🍃 5⃣
✨ پیرو خط رهبری بود و همیشه به ما هم می‌گفت چشم و گوش و رفتارتان به حرف آقا باشد.🌷 روحیه قانون‌مندی در روح‌الله موج می‌زد، برای ریزترین مسائل زندگی تا بزرگ‌ترین آنها برنامه‌ریزی می‌کرد، دیدار خانواده‌اش تا یک مسافرت دو روزه همه را با برنامه به سرانجام می‌رساند...🍃 همه برنامه‌های زندگی را یادداشت می‌کرد و همه را مو به مو انجام می‌داد. صله رحم در اولویت همه امور زندگی‌مان قرار داشت🌱 برای خرید کردن برعکس همه مردان حوصله بسیار زیادی به خرج می‌داد، گاهی من خسته می‌شدم، اما روح‌الله اصلاً احساس و یا ابراز خستگی نمی‌کرد.😁 عاشق کمک به دیگران بود. درس‌خوان بود و خیلی هم علاقمند به درس بود و حتی جزو نفرات برتر دانشگاه بود و به زبان عربی و انگلیسی مسلط بود و تصمیم داشت زبان آلمانی را هم تسلط پیدا کند.😊 خط و نقاشی‌اش عالی بود...🍃 8⃣
✨ سید محمود خیلی و بودند 🌈 خیلی با بچه های فامیل خوب بود به طوری که به عمو مهربان بین بچه ها معروف بودند 😁 فوق العاده داشت. خیلی به اهمیت میداد. به پایبند بود. 🍃 در طول این ۸ سال را مرتب هر روز و هر شب میخواند و دوست و آشنا را به خواندن زیارت عاشورا سفارش  میکرد .🌺 خیلی به فقرا کمک میکردند . به جانبازان وخانواده های شهدا ارادت خاصی داشت با آنها دیدار میکرد وهمیشه از آنها قدردانی میکرد. و نهی از منکر را همیشه داشت و هرجا اگر منکر را می دید صددرصد تذکر میداد.🌼 سید محمود به خیلی مقید بود. 7⃣
✨ واقعاً و حمید زبانزد خاص و عام بود. فوق‌العاده و مهم‌تر از همه نسبت به بزرگ‌تر‌ها و خانواده نمونه بود..🌈  بسیجی فعال بود.🍃 کار فرهنگی در مدارس و یادواره برای شهدا را بر عهده می‌گرفت و به واسطه این کار‌ها شاخص شده بود...🍂 5⃣
✨ مهدی علیدوست یک انسان ، و ، دارای و فردی و بود. 🌹 هیچ کسی در مدت حیاتش هیچ گاه از او تندی و بد اخلاقی ندیده است. احترام فوق‌العاده‌ای برای خانواده‌اش قائل بود. 🌸 بی‌ریا کار می‌کرد. 🍃 پای بند ولایت بود. 🌺 وحضرت زینب و حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود. ❤️ برایش در اولویت کارهایش بود. برخورد خوبی با اطرافیان داشت و را انجام می‌داد و تمام تلاشش این بود که همه از ایشان راضی باشند. بود و به زرق و برق این دنیا اهمیت نمی‌داد. از همان دوران نوجوانی به بسیج، پایگاه و مسجد علاقه داشت.🌈 مهدی علاقه و ارادت بسیار زیادی به (سلام الله علیها) داشت.🌹 4⃣
و گرفتن , و حتي بيش از حد توان خود ,🍂 اهميت ويژه به ‌نوازي, فردي بود🌷 و کمک هاي خود را بدون اينکه کسي متوجه شود انجام مي رساند... # اهتمام به حضور در در ايام حسيني و به همه خصوصا به بزرگترهاو…🌈 5⃣
✨ مادر بزرگوار شهید: و بود. 🌸 در زندگی چند خط قرمز داشت، یکی از آن خط قرمزها ‍‌ و بودند؛🌱 بیش از حد به من و پدر مرحومش احترام می‌گذاشت.🌼 سال‌ها پدر جانبازش را خودش‌ تر و خشک می‌کرد و تمام کارهای شخصی‌اش را به عهده گرفته بود.💚 انس عجیبی با گرفته بود، با وجود اینکه مشغله ی زیادی داشت اما زیارت حرم اهل بیت و توسل به آنها همیشه در اولویت برنامه هایش بود.🌺 خواهر بزرگوار شهید:  یکی از خصوصیات ویژه‌ دیگر شهید، بود. 🌷 هر جا که می‌دید کسی مشکلی دارد پیش قدم می‌شد و نیازش را بر آورده می‌کرد. 🍃 اگر کسی نصف شب به مشکلی بر می‌خورد به اولین کسی که زنگ میزدند آقا مهدی بود.💛 دوستان شهید تعریف می‌کردند که هر شب جمعه از سامرا به کربلا می‌رفت و ساعت‌ها در حرم‌های معصومین زیارت می‌خوانده و گریه می‌کردند.🌸 در ایام عاشورا هم خیلی نمیخندید و محزون بود، در دستجات عزاداری می‌کرد. زمانی که در کرمانشاه مرسوم نبود در سالروز وفات حضرت زینب مراسم برپا شود، آقا مهدی هیات «ماتم‌کده حضرت زینب (س)» را پر شور برگزار می‌کرد🌹 5⃣
✨ خیلی به (ع) ارادت داشت.💚 نسبت به ائمه معصومین غیرت خاصی داشت. خودش هم از سادات بود. ائمه را واقعا پدران خودش میدانست.🌹 سید همیشه در فاز بود. کتاب های شهدا را می خرید و بسیار اهل مطالعه بود🍃 سید و بود.🙂 وقتی به خواستگاری آمد، برادرم گفت: خیلی خوش اخلاق و شوخ طبعه. ناراحت نباش که چون هشت سال از تو بزرگتر است، نتوانید با هم بسازید.🍂 بود.❤️ یک ماه اول زندگیمان که ماه رمضان بود بیشتر روزها سحری درست می کرد و با هم می خوردیم؛😍 عادت هم داشت که تا من نمی آمدم سر سفره بنشینم، دست به غذا نمی زد. می گفت: خانم شما اول بفرمایید بنشینید بعد با هم می خوریم.🌸 بود.🌱 خیلی رفتارش بود. سید و بود. به و مقام ولی فقیه هم علاقه داشت و هم احترام قائل بود. اگر در خانه دراز کشیده بود و یک دفعه تلویزیون آقا را نشان می داد، سید اصغر بلند می شد و می نشست...❤️🍃 5⃣
بارزترین ویژگی فرزندم بود، هیچ‌گاه تندخویی و یا صدای بلند عبدالکریم را نشنیدم. او همواره بود و داشت.🌹 حتی اگر موضوعی فرزندم را آزرده‌خاطر می‌کرد، هیچ‌گاه آن را به روی ما نمی‌آورد. از کودکی در وجود عبدالکریم نهادینه شده بود.🌺 او با همه با گذشت و مهربانی رفتار می‌کرد؛ حتی با کسی که با وی بدرفتاری کرده بود. یکی از دوستانش می‌گفت:« روزی به ناحق با عبدالکریم بد صحبت کرده بودم. ساعاتی بعد هنگام برگشتن از کوه موتور سیکلتم خراب شد و در بیابان مشغول تعمیر آن شدم. وقتی عبدالکریم این صحنه را دید؛ بدون ذره‌ای دلخوری، به یاری من آمد. او بدرفتاری من را با لطف و محبت خود پاسخ داد و من را شرمنده‌تر کرد.»😞🍃 همرزمان شهید نقل می‌کنند که در سوریه وارد منزلی می‌شوند که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند. عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی می‌کند تا برای حیوانات آب تهیه کند.🍁❤️ 5⃣
✨ خصوصیت اخلاقی بارز و مهم این شهید اخلاص بود که در وی تجلی یافت.🍁 بعد از شهادت وی مشخص شد چقدر به رسیدگی می‌کرد و برای رفع مشکلات مالی دوستانش خودش را زحمت می‌انداخت تا بلکه مشکل آنان را حل کند.🌼 برای خودش یک طراحی کرده بود و آن را تلنگری برای خود می‌دانست.🌱 وقتی به دوستان همکارش در سپاه اطلاع دادند که وی شهید شد ، همه دوستان او را با اینکه نامش محمدرضا الوانی بود «رضا اخلاص» یاد کردند.🌺 خیلی بچه ، و بود. به پیروی از و تاکید دارند.🌹 آقا رضا از موضوع بدحجابی در جامعه رنج می‌کشید چراکه می‌گفت در کشوری زندگی می‌کنیم که به احساس و می‌کنیم.💚 6⃣
✨ از و نیکویی برخوردار بود، چنانچه و او در میان اقوام و دوستانش زبانزد بود. 🌺 ایشان از طعام شبه ناک جدا خودداری میکرد و را در تمامی مسائل زندگی رعایت می کرد. 🌸 در هر مجلسی که بوی غیبت را احساس می کرد بدون تردید آنجا را ترک می کرد. 🍂 این شهید بزرگوار در طول عمر با برکت خود از بطالت و بیکاری جدا خودداری می کرد و این خصوصیات او در سوریه نیز نمایان بوده، چنان که همزمان شهید از او بسیار گفته اند.🌈 نسبت به ، و جوانانی که توان مالی برای ازدواج نداشتند و به صورت پنهانی و مخلصانه به آنها کمک می کرد🙂 چنانکه بعد از شهادت او همان فقرا، نبود ایشان را احساس می کند و از کمک های او بسیار می گویند که تا به حال کسی خبر نداشته است این خصوصیت او برگرفته از سیره و روش مولا علی(ع) با فقرا و یتیمان است.🌼🍃 6⃣
✨ حسین در طول 29سال زندگی دنیایی در هر کاری سعی می‌کرد را مد نظر داشته باشد. ، و بود. 🌹 اگر دست به کاری می‌زد سعی می‌کرد به بهترین نحو آن کار را به پایان برساند. فردی و بود.🍂 اگر کسی به کمک نیاز داشت تا آنجایی که می‌توانست به آنها می‌شتافت. در کارهایش بسیار بود. بود در حالی که باعث شکستن عزت نفس کسی نمی‌شد (هرگز کسی را مسخره نمی‌کرد).🌈 حسین علاقه و ارادت خاصی به (ع) و (س) داشت؛ 💚🕊 به طوری که در تمامی ‌لحظات زندگی، این  دو معصوم را بر زندگی‌اش ناظر و حاضر می‌دید و در تمامی ‌اعمال و رفتارش تا جایی که طاقت بدنی و توان روحی و روانی داشت، از حضرت علی(ع) و توصیه‌ها و حکمت‌های ایشان پیروی می‌کرد.🌹🍃 در زندگی اجتماعی و رفتار با خانواده در عین اینکه انسان و پرتلاشی بود، اما خیلی و خوش‌اخلاق بود. ✨ حسین آرزو داشت همیشه در اعمال و رفتارش مظهر انجام بسم‌الله الرحمن الرحیم باشد و از این جهت بسیار بود.🌼🌱 و... 6⃣
و ، عصمت و طهارت(ع)، توجه ویژه او به انجام به موقع و و همچنین با همرزمان از ویژگی های بارز آن سردار سلحشور بود که هرگز از یاد ها نخواهد رفت.🌹🍃 5⃣