#شهید_جهاد_مغنیه 🥀
جهاد مغینه 🥀در ۱۲ اردیبهشت ۱٣٧٠ (برابر با ۲ مه ۱۹۹۱) در طیر دبا در لبنان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد.
شهید جهاد مغنیه🥀 فرزند شهیدعماد مغنیه معروف به حاج رضوان بود🥀 که 23 سال ، قوی ترین سرویس های جاسوسی اسرائیل را به سخره گرفته و آنها نتوانسته بودند او را پیدا کنند. به همین دلیل در پی این سالها صهیونیستها #دو برادر حاج رضوان یعنی عموهای جهاد مغنیه به نام های فواد و جهاد را به شهادت 🥀رساندند.
#شهید_جهاد_مغنیه🥀 ، #چهارمین شهید از خانواده مغنیه می باشد. وی یک خواهر و یک برادر با نامهای فاطمه و مصطفی دارد.
برای رفتن به #جبهه خیلی تلاش کرد تا این که بالاخره در سال ١٣۶٣ با عضویت در #کمیته ی انقلاب اسلامی و به صورت #داوطلب به #جبهه اعزام شد.
🍃⚘🍃
کمتر از #دو ماه بعد از اعزام در منطقه ی قصر شیرین بر اثر ترکش خمپاره به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
وصیت کرده بود که در گلزار #شهدای بهشت حضرت زهرا (س)⚘ تهران خاکسپاری شود.
🍃⚘🍃
خبر یافتن بقایای پیکر#شهید به مناسبت #روز پدر به خانواده ایشان داده شد.
🍃⚘🍃
پیکر#شهید ،یکشنبه #۱۰ اسفند ۱۳۹۹ در پایگاه هشتم شکاری اصفهان تشییع شد.
🍃⚘🍃
به گفته سردار باقرزاده، فرمانده کمیته جستجو مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ،#شناسایی #پیکر#شهیددر #دو مرحله با #پیداشدن #قطعات هواپیما و در نهایت# خود #پیکرایشان در #عمق ۴ متری زمین در #خاک عراق میسر شد.
🍃⚘🍃
سال ٩٣ هم علی به دنیا اومد. #محمد تقی همیشه میگفت : « به نیت پنج تن آل عبا من دوست دارم پنج تا بچه داشته باشیم. »
تولد علی مصادف شد با سالگرد #ورود #حضرت آقا♡ به بجنورد و عید غدیر هم بود و نامش را « علی » گذاشتیم. علی به دنیا که اومد بعد از سه روز زردی گرفت به طوری که میزان بیلی روبین خونش به ٢٩ رسید. 😔
در بیمارستان هم بستری شد ولی کار از کار گذشته بود. به علت رسوبات مغزی کم شنوا شد و مشکل حرکتی هم داشت. در واقع تا یک سال بی حرکت بود. یک سال و نیم کار درمانی بردیم. هنوز هم کلاس گفتار درمانی میره. 😔
#همسرم در #دو و میدانی همیشه #نفر اول بود و #فوتسال هم می رفت. #استعداد بالایی داشت. در هر کاری که وارد می شد انگار در اون کار #مسلط بود.
خیلی #فعال بود. خونه را خودش سیم کشی کرد. البته #مداحی هم می کرد. در طول هفته #قرائت ادعیه را منظم داشت. گاهی با او همراه می شدم و گاهی هم فرصت دست نمی داد.
🍃⚘🍃