eitaa logo
شهدای مدافع حرم
902 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5884159771669430717.mp3
9.93M
#حاج_مهدی_رسولی💐 🔹هنوز باب شهادت رو نبستن... #مداحی 🎀 @moarefi_shohada 🎀 💖2💖
shor-28.mp3
6.36M
🎵 🎧 صدای شهید حسین معزغلامی چشم خستمو می بندمو یاد تو میشه انیس من عکس گنبد طلای تو جا داره تو چشم خیس من 😭 #شهید_حسین_معز_غلامی #مداحی @moarefi_shohada
shor-40.mp3
7.14M
#مداحی 🎙 @moarefi_shohada
8667760_723.mp3
16.45M
این #مداحی حال و هوای الان ماست.. 😭😭👆👆
4_5884159771669430717.mp3
9.93M
💐 🔹هنوز باب شهادت رو نبستن... 🎀 @moarefi_shohada 🎀
4_5931270494845142368.mp3
10.84M
دونه دونه اشکامو بخرید یه شبی بیاید هم ببرید 😭 🎧 سید رضا نریمانی شور 👌 💐 @moarefi_shohada 💐 🌴۲۵🌴
4_5775949646899710154.mp3
3.05M
🌱🌹یه تابوت از سوریه که روش مهر یا زینبه...😭 🎤سیـد رضــا نریمـانے
وقتی به او مي گفتند : محمدرضا بيا غذا بخور مي گفت : اشتها ندارم سيرم در حالي كه روزه بودو به خانواده چيزي نمي گفت.در دل شب ، آروم نماز شب مي خواند. اين موقعي بود كه اصلا از انقلاب خبري نبود. 🍃⚘🍃 بچه كه بودخواهر و برادرانش را جمع مي كردو برایشان مي كرد. موقع نماز كه مي شد سريع مي رفت به سمت مسجد. راهنمايي بود كه درس را رها كرد و رفت به . 🍃⚘🍃 وقتي هم که به مسجد مي رفت بچه هاي هم سن و سالم دورش جمع مي شدند برایشان صحبت مي كردمپ. سعي مي كرد در زمينه هاي هم تاثيرگذار باشد. 🍃⚘🍃 صادق آهنگران بودند. صادق آهنگران اولين مداحي خود را که از مطالب پدر بود در حضور امام خميني (ره) با نام « اي به خون غلتان خوزستان درود » انجام دادند. 🍃⚘🍃
سال ٩٣ هم علی به دنیا اومد. تقی همیشه می‌گفت : « به نیت پنج تن آل عبا من دوست دارم پنج تا بچه داشته باشیم. » تولد علی مصادف شد با سالگرد آقا♡ به بجنورد و عید غدیر هم بود و نامش را « علی » گذاشتیم. علی به دنیا که اومد بعد از سه روز زردی گرفت به طوری که میزان بیلی روبین خونش به ٢٩ رسید. 😔 در بیمارستان هم بستری شد ولی کار از کار گذشته بود. به علت رسوبات مغزی کم‌ شنوا شد و مشکل حرکتی هم داشت. در واقع تا یک سال بی‌ حرکت بود. یک سال‌ و‌ نیم کار درمانی بردیم. هنوز هم کلاس گفتار درمانی میره. 😔 در و میدانی همیشه اول بود و هم می‌ رفت. بالایی داشت. در هر کاری که وارد می‌ شد انگار در اون کار بود. خیلی بود. خونه را خودش سیم‌ کشی کرد. البته هم می‌ کرد. در طول هفته ادعیه را منظم داشت. گاهی با او همراه می‌ شدم و گاهی هم فرصت دست نمی‌ داد. 🍃⚘🍃