eitaa logo
شهدای مدافع حرم
903 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 《شهید مدافع حرم احمد مکیان》 در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود که ما هم دوست داریم شهید بشویم و سرمان در دامان سرورمان حسین‌بن علی علیه‌السلام قرار بگیرد. حالا که این سعادت در خانه ما را کوبیده، سراسیمه به دیدارش خواهیم شتافت. این شیخ مجاهد چه خوش به سوی شهادت شتافت آن زمانی که در سوریه پس از نبردی جانانه از ناحیه پهلو مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و عند ربهم یرزقون گشت.💫🍃
روزی که کودک متولد میشود،مادر هزار امید می بندد به او وبه آینده اش. هر روز آرزوهایی که برای خود در سر پرورانده و به آن ها نرسیده را در او تجسم میکند. در هر مرحله از قد کشیدنش لذتی را می چشد، آمیخته به رنج. همیشه چنین بوده و هست. زمانی همین مادر دلبسته، چشم از قامت پسرش برگرفت و با سلام وصلوات روانه ی میدان نبرد کرد،جایی که هر لحظه اش بوی انتظار می داد و جدایی. مادر چشم بست بر آرزوهای خود،تا روزی بر قامت رعنای فرزند شرم نکند که دل بستگی اش او را پایبند زمین کرده است. چشم بست و اشک هایش را به دعای شبانه روزی پیوند زد. اما گاه انتظار به فراق گره می خورد وباز مادر بود و شکوه های پنهانی و درد های ناگفته.... 💌| 😭💔 🌸
عشق یعنی: بنویسی غزلی از چشمش درهمان مصرع اول قلمت گریه ڪند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 قطار مى رود تو مى روى تمام ایستگاه مى رود و من چقدر ساده ام که سال هاى سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان به نرده هاى ایستگاه رفته تکیه داده ام پ.ن: تقدیم به مناسبت سالروز شهادت ! دردناڪ تـرین جمله ای ڪه یڪ به شـوهـر شهیـدش میتـونه بگه: ...! در معــراج شهـدا 🌷 @moarefi_shohada
🕊 شهادت در‌گمنامی . . . مدتي بعد نيروهاي عراقي از دشتهاي اطراف آبادان عقب نشيني کردند. به همراه يکي از نيروها به سمت جاده خاكي رفتيم. من دقيق مي دانستم که شاهرخ کجا شهيد شده. سريع به آنجا رفتيم. خاكريز نعل اسبي را پيدا كردم. نفربر سوخته هم سرجايش بود. با خوشحالي شروع به جستجو كرديم. اما خبري از پيكر شاهرخ نبود. تمام آن اطراف را گشتيم. تنها چيزي که پيدا شد کاپشن شاهرخ بود. داخل همه چاله ها را گشتيم. حتي آن اطراف را کنديم ولي ! دوستم گفت: شايد اشتباه مي کني گفتم: نه من مطمئنم، دقيقاً همينجا بود. بعد با دست اشاره کردم و گفتم: آنطرف هم سنگر بعدي بود که يکنفر در آنجا شهيد شد. به سراغ آن سنگر رفتيم. پيکر آرپي جي زن شهيد داخل سنگر بود. پس از كلي جستجو خسته شديم و در گوشه اي نشستيم. اثري از پيکر شاهرخ نيافتيم. اوشهيد شده بود. شهيد گمنام. از خدا خواسته بود همه را پاك كند. همه گذشته اش را. شادی روحش صلوات شهیددفاع مقدس، شاهرخ ضرغام درتاریخ اول دی ماه سال ۱۳۲۸ درتهران متولدشد تاریخ شهادت: هفدهم آذرماه 1359در آبادان هست💐💐💐 🕊
که نشان از انتظار لحظه به لحظه ایشان برای فرج دارد،   🔰خاطره ای هست که جز برای همسر شهید برای شخص دیگری نگفته ام. نزدیک مراسم عقد محمودرضا بود🎊 که یک روز آمد و گفت: «من کت 👔و شلوار 👖برای مجلس عقد نخریده ام» من هم سر به سرش گذاشتم 😍و گفتم: تو نباید بخری که خانواده عروس باید برایت بخرند. 😅خلاصه با هم برای خرید رفتیم. محمودرضا حتی هنگام خرید کت و شلوار دامادی اش❄️ هم حال و هوای همیشگی را داشت، اصلا حواسش به خرید نبود و دقت نمی کرد در عوض من مدام می گفتم مثلا این رنگ خوب نیست و آن یکی بهتر است😎 و ... هیچ وقت فراموش نمی کنم در گیر و دار خریدن کت شلوار به من گفت: «خیلی سخت نگیر، شاید امام زمان(عج) امشب ظهور کردند 👌و عروسی ما به تعویق افتاد.» 🔰هدف محمودرضا، رضایت دل امام زمان اش بود. 🌹👌دنبال گرفتن تایید امام زمان(عج) بود. همیشه می گفت: «ما باید پرچم امام زمان(عج) را بالا ببریم.»🌹👌 💞 به روایت یکی از دوستان صمیمی 💞۱۳۶۰/۹/۱۸ 💞۱۳۹۲/۱۰/۲۹ 💞🎂🎈🎂🎈🎂
🌸🍃🌸🍃 ای شهیـد ... دعا کن برای عاقبت‌ بخیری ما؛ تویی که ختم به‌ خیر شد عاقبتت... 🤚 🍃 🕊
• 🍃در یکی از عملیات ها در شهر در حالی که تکفیری با موشک های بسیار پیشرفته و نسل ۲ " اهدایی ها و ها به جبهه النصره و ارتش آزاد" ادوات زرهی رو به آتش میکشید و به همین علت هم هیچ تانک و نفربری جرات مانور قدرت در آن عملیات رو نداشت • 🍃به آقا مهدی اطلاع می دهند که عده ای از رزمندگان فاطمیون شده اند و به دلیل آتش سنگین دشمن و از جمله استفاده از موشک های هدایت شونده تاو ، امکان جابجایی وجود نداره • 🍃این فرمانده شجاع بدون تردید و مصلحت اندیشی های دنیوی سراغ یک نفربر میره و با علم به اینکه ممکنه مورد اصابت قرار بگیره و زنده زنده در بسوزه ابراهیم وار، وارد آتش میدان دشمن میشه و تک و تنها به سراغ مجروحین میره و همه اونها رو یکی یکی سوار نفربر میکنه و به سلامت بیرون میاد • 🍃پ.ن: امام صادق علیه السلام میفرمایند: سه کس اند که شناخته نشوند جز در سه جا: ۱- شناخته نشود جز به هنگام خشم ۲- شناخته نشود جز به وقت نبرد ۳- و دوست شناخته نشود جز به وقت نیاز : ۱۳۶۸/۱/۱۴ : ۱۳۹۳/۱۲/۹ 🕊🕊
دو روز قبل از شهادت مادرش خواب می بیند که درون منزل یک شهید آوردند و امام حسین علیه السلام خطاب به ایشان می فرمایند: پارچه سبزی که از سوریه برایت آوردند را بر سر این شهید ببند. از امروز پسرت سید شده است. شب شهادت شهید شیبانی طی تماس تلفنی از مادر می پرسد خوابی ندیدی ؟ و با اصرار ایشان مادر خواب را برایش تعریف می کند و صدای خنده و خوشحالی ایشان بلند می شود. ودر نهایت تاکید می کند که حتما فردابه مراسم تشییع پیکر همرزمش شهید ترمیمی بروند. همزمان با تشییع پیکر شهید ترمیمی در گرگان خود محمدرضا نیز به شهادت می رسد. گویی سفارش به پدرو مادر برای رفتن به تشییع دوستش پیامی برای آمادگی آنها بود. پیکر پاکش ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ در زادگاهش شهر فاضل آباد تشییع ودر گلزار شهدای امامزاده هارون بن موسی بن جعفر علیه السلام علی آباد کتول به خاک سپرده شد.. 🌷 :۱۳۶۶/۴/۱۷ :۱۳۹۶/۱/۱۶ 🕊🕊🕊🌷🌷🌷
‍ از اون بچه هیئتی های عاشق بود عاشق مادرش حضرت زهرا (س) ... گردانمون یه هیئت داشت به اسم گردان متوسلین به حضرت زهرا (س) توی هیئت همه بچه ها بی قرار بودن اما حال سید با همه فرق داشت ، تا اسم حضرت زهرا (س) میومد مثل بارون بهار گریه میکرد حالش عوض میشد ؛ خیلی به مادرش ارادت داشت ، یه دست نوشته ازش مونده که سند عاشقی سید به حضرت زهرا (س) ست ؛ خطاب به امام زمان(عج) :آقا جان وقتی که ما به جبهه میرویم به این نیت میرویم که انتقام سیلی حضرت زهرا(ع) که آن نامرد ها به روی مادر شیعیان زده اند رو بگیریم ... برای انتقام آن بازوی ورم کرده میرویم . برای انتقام آن سینه سوراخ شده میرویم . سخت است شنیدن این مصیبت ها . 🌷🌷🌷 🔅نام شهید : سید احمد 🔅نام خانوادگی شهید : پلارک 🔅تاریخ تولد :1344/02/07 🔅محل تولد : تهران 🔅تاریخ شهادت : 1366/01/22 🔅محل شهادت : شلمچه ،عملیات والفجر ۸ 🔅وضعیت تاهل : مجرد 🔅محل مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🌷شهید سیدّ احمد پلارک 🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 🕊🕊
💌 هر وقت ماه رمضان می‌شد پیش حاج‌قاسم می‌رفتیم ایشان همیشه می‌گفت: "دختر گلم" یعنی هر وقت من را می‌دید، می‌گفت: دختر گلم ایشان هیچ وقت خانه ما نیامده بود، اما ما همیشه به دیدنش می‌رفتیم. وقتی ایشان به من گفت: انتقام بابات رو گرفتم خیلی خوشحال شدم و گفتم: حاجی انتقام بابام رو گرفته و هر وقت آمد کرمان، می‌روم بیت‌الزهراء برای دیدنش... حاج قاسم همیشه این توصیه را به من می‌کرد که برای جامعه به درد بخور باش و من هم سعی می‌کنم همیشه برای جامعه خودم مفید باشم. راوی: دختر شهید ♥️ اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست
🕊 در اولیـن روز ماه رجب عقد کردیم 💍و صادق که روزه هم بود،😊 در هنگام خواندن خبطه عقـد چندین بار در گوش من زمزمه کرد که «آرزوی من را فراموش نکنید و دعا کنید» ....👌🤲 خاطره شهید تجلایی را یاد آور میشدند که همسرشان برایش آرزوی شهادت کرده بود .🕊❤️ اولین مکانی که بعد از عقد رفتیم، گلزار شهدا بود . 😍 وقتی که در گلزار شهدا با هم قدم میزدیم، فقط در ذهنم با خود کلنجار میرفتم که میشود انسان کسی را که دوست دارد برایش یک چنین دعایی بکند 🤔😉 که با شهادت از کنارش برود .💞 با خود گفتم اگر در بین این شهدا، شهیدی را هم نام آقا صادق ببینم این دعا را خواهم کرد . 😊 دقیقا همان لحظه ای که به این مسئله فکر میکردم مزار شهید صادق جنگی را دیدم .😳 در آن لحظه حال عجیبی پیدا کردم اما بعداز آن به این دعا مصمم شدم🥺 راوی :همسر شـهید 🌷شهید 🌷 🕊🕊🌷🌷 یاد شهدا با صلوات🌷