#مجيد» اوّلين بچه مون بود که در تهران متولدشد ، عجيب به كسب علم ودانش، علاقمند بود، مادرش روزي براش غذا گذاشت و #مجيد گفت:
ـ مادر! اين غذا براي پزشك خوبه!
چيزي نگذشت كه بعد از پايان چهارم متوسّطه، در كنكور #پزشكي شركت كرد،امّا پيش از آنكه پاسخي بگيرد، راهي #جبهه شد تا سنگر #برادرانش #خالي نماند،
🍃⚘🍃
او هم در 22/2/65 #سه سال پس از #مهدي، در #عمليّات «والفجر5» و محلّ «فكّه» به خيل #شهيدان پيوست. پس از #شهادتش، پاسخ #كنكور اعلام شد و مجيد جزء #قبوليها اعلام شد!!😭😭
🍃⚘🍃
شب مراسم#مجيد، بقدري شلوغ بود كه توي خيابان فرش انداخته بودند، جواد #جبهه بود، به او خبر داده بودند و او آمد، همه دورش را گرفتند!! خيلي بيتابي ميكردند!! سخنران گفت:
چه شده؟ چه خبر است؟ گفتند: فرزند چهارم از جبهه آمده...!!حاج آقا گفت: ببينيد اينها چه كساني هستند؟! #سه فرزندشان #شهيد شده!! باز پسرشان را راهي #جبهه ميكنند؟!كه شور و حال خاصي به مجلس دست داد!!
🍃⚘🍃
پس از #شهادت# مجيد فهميدند كه آنچه از حرفهاي امام(ره) خطاطي شده و به در و ديوار ميزدند، توسط خودش خطاطي شده و اينها پيش زمينه اي براي اجازه گرفتن برای #جبهه بود.
🍃⚘🍃
#مجيد هم مثل #برادراش اصلاً قرار نداشت. تمام فكرش اين بود كه به #جبهه بره... و براي اينكه منو راضي كنه ميگفت، ما را خط مقدّم نميفرستن؛ ما بايد پشت #جبهه براي رزمنده ها پياز پوست بكنيم! در مسجد محل به بچّه ها درس ميداد و خانواده از اين خدمت او نيز خبر نداشتند!!
🍃⚘🍃
چند ماه بعد از رفتن #مجيد به #جبهه، يه شب خوابي ديدم كه درآن خواب از #شهادت #سوّمين فرزندم آگاه شدم، فرداي آن شب به دنبالم آمدند تا به مسجد برم، خودم را براي شنيدن خبر #شهادت آماده كرده بودم!😭
🍃⚘🍃
#مهدی و #حمید #مفقودالاثر و #گمنام هستند، و براشون سنگ یادبودی دربهشت حضرت زهرا⚘ در کنار #مجید گذاشته اند.
🍃⚘🍃
مزار#شهدا
تهران، بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها⚘درتهران، قطعه ۵۲
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهیدان سرفراز
#شهیدانمهدیمجیدوحمیدفاضلبجستانی
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد