🖋📚#خاطرات_شهدا 🌷
🔰به خاطر حرفهایی که به #مادرم زده بود از دستش عصبانی شدم، و گفتم «محمد یا منو مسخره کردی یا خودت را ،،،،آدم یا #شهید میشود یا زن میگیرد،،،، دوتاش با هم نمیشود🚫».
🔰بعد یک حالت #جدی به خودش گرفته و مثل کسانی که استاد هستند و با شاگردشان حرف میزنند به من گفت: تو خجالت نمیکشی! من باید برای تو هم #حدیث بخوانم.
🔰گفتم حالا چه حدیثی را به من میگویی، گفت: « #امیرالمومنین میفرماید برای دنیایت جوری برنامه ریزی کن تا ابد زندهای👌 و برای #آخرتت جوری کار کن که همین فردا میخواهی بمیری🍂».
🔰من خیلی #امیدوار شدم و گفتم الحمدالله باز حواسش به این دنیا است و به #محمدرضا گفتم«بابا راضی شد حله✅!»
🔰بعد ذوق کرد و همان #راضیام ازتها را شروع کرد و گفت به نیابت از تو یک زیارت خوب در حرم #حضرت_زینب به جا میآورم☺️.
راوی:مادرشهید🌷
#شهید #محمدرضا_دهقان
@moarefi_shohada
🍃16🍃
✅شهیدی که بعد از شهادت شخصی را که منکر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد‼️👇👇
#شهید #محمدرضا_دهقان
مادرشهید:
یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز #عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه میکرد💔😞 او تعریف میکرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچهای پاک و طاهر بودم و قرآنخوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان #ناباب از راه بهدر شدم و 17 سال خدا و ائمه را #منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است😔
اسم من #مصطفی بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند😞😞😞 یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا میزند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را که گفت بلند شدم و چهرهاش به دلم نشست🙂❤️
10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان میگفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبهام و مالهای حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگیام را فروختم تا مالهای حرام از زندگیام بیرون برود👌💔 و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.🙂
____
+ان شاءالله از این نگاه ها شهدا به ماهم بندازند😊
🌹✨ @moarefi_shohada ✨🌹
شهدٰا ؛
عَبد و غلامِ
کَرَمِ زهرٰایند
ما غلام شهدائیم
مدَد یا زهرا...
✨ #جانان
✨ #شهید #محمدرضا_دهقان
✨ #شهید #رسول_خلیلی
شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات
☘☘☘
✨ @moarefi_shohada ✨
محمدرضا شیفته ے مردانگے #سید_الشهدا
و غیرت #ابوالفضل شد . رد پاے آموخته هایش، سبب شد تا سِیلے از #جوانان را شیفته مرام و خوشرویے خود ڪند،ردپاےی ڪه عطر #ایمان در جاے جاے خاڪش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میڪند.
در گفت و گوهایش با مادر گفته بود.
«قول میدهم مادر ڪه #شهید شوم آخر»
سر را فداے #حرم عمه سادات ڪرد و قول او براے همیشه ماندگار و یادگار شد.
غیرتش باعث شد جانش را #فدا ڪند تا مبادا نگاه چپ حرامے ها سوے حرم عقیله بنے هاشم باشد.
چه #عاشقانه پر ڪشید و جام شهادت را سر ڪشید. رفت اما تجربه و مردانگے خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانے باشد ڪه #عشق به وصالِ #معشوق دارند و آرزوے نوشیدن جام #شهادت در #دل....
به مناسبت تولد #شهید #محمدرضا_دهقان امیری
📆تـاریخ تـولـد: ۲۶/فروردین/۱۳۷۴.تهران
📆تـارےخ شـهادت: ۲۱/آبان/۱۳۹۴.حلب
🗺مـحل مـزار: گلزار شهداے علے اڪبر چیذر
📚ڪتاب هاے منتشر شده در رابطه با شهید:
#ابووصال
#یڪ_روز_بعد_از_حیرانی
بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ
تنها نگاه توست که در قاب میزنم
🌷شهیدمدافع حرم🌷
🌷#محمدرضا_دهقان🌷