✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
برادران عزیز، برادری داشتم که در راه خدا شهید شد، قبلا در وصیت نامه ام با او صحبت و درد دل می کردم اکنون به شما توصیه می کنم که برادران عزیزم نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید، که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
پدر و مادر و همسر عزیزم، مراقبت کنید آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند در زنده بودنمان که نتوانستیم در آنها اثری بگذاریم شاید در مرگمان فرجی باشد و بر وجدان بی انصافشان اثر گذارد.
والسلام
علیرضا موحد دانش
تاریخ نگارش ۱۳۶۱/۱۱/۱۷
✨۱۹✨
4_5933566683145830966.mp3
7.92M
شیرین تر از عسل دیدم شهادتو 🎼
حاج میثم مطیعی🎤
✨۲۱✨
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌹حضور اشتباهی در چادر دشمن و قطع دست
عملیات « بازی دراز» بود. صبح عملیات، حاج علی برای بیدار کردن بچهها، به سمت یکی از چادرها رفت، غافل از اینکه شب قبل عراقیها پاتک زده، چند تا از چادرها را گرفته بودند. وقتی حاجی وارد چادر شد، سربازان عراقی او را به رگبار بستند، خیلی سریع پشت یکی از صخرهها سنگر گرفت، اما لغزش پا روی ریگها باعث سقوط او شد و در اثر اصابت سر به تخته سنگی، برای مدتی بیهوش شد. پس از به هوش آمدن، یکی از عراقیها نارنجکی را به سمت او پرتاب کرد. حاجی که قصد داشت نارنجک را به سمت دشمن بازگرداند، آن را در دست گرفت اما نارنجک منفجر شد و دست حاج علی را از مچ قطع کرد. در همین حین ما با شنیدن صدای تیر انفجار متوجه جریان شدیم و به سمت چادرها رفتیم و پس از به عقب راندن عراقیها حاج علیرضا موحد دانش را یافتیم.
فکر میکنم همه بچهها با دیدن آن صحنه به یاد کربلا و علقمه و عملدار لشگر امام حسین (ع) افتادند. حاج علی بعد از جانبازی باز هم راهی جبههها شد، آخر هیچ چیز نمیتوانست حضور او را در صحنه جهاد کمرنگ کند.
✨۲۳✨
🌺کلام شهید...
من از مسئولین می خواهم که پس از آزادی کربلا ،اجازه بدهند بسیجی ها به عنوان خادمان وجاروکشان حـرم حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در آنجا خدمت کنند.
#سردار شهیدعلیرضاموحد دانش
۲۴
ای شهید
هوای دلم ابری است ...🕊🕊
موج دلم را
روی امواج عاشقی تنظیم کن
باشد خدای مهربان خریدارم شود ...🕊🕊
#شهید_علیرضا_موحد_دانش_
✨۲۵✨
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌹سهمیه مکه
شهید موحد دانش یکی از خاطراتش را برای یکی از همرزمانش اینگونه تعریف کرده است: بعد از عملیات «بازی دراز» با دلی شکسته رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا! ما که توفیق شهادت نداشتیم، قسمت کن در همین جوانی کعبهات را، حرم رسولت را، غریبی بقیعت را زیارت کنم...» مشغول دعا و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که شهید «غلامعلی پیچک» آمد. دستی به شانهام زد و گفت: «حاج علی، مکه میروی؟!» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگر؟» خندید و ادامه داد: «برایم یک سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمیتوانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به مکه بروید!» سر به آسمان بلند کردم. دلم میخواست با تمام وجود فریاد بکشم: «خدایا شکرت...»
✨۲۶✨
✍خون شهید، #جاذبهے خاڪ را خواهد شڪست؛
و ظلمت را خواهد درید؛
و معبرے از نور خواهد گشود؛
و روحش را از آن، به سفرے خواهد برد ڪه براے #پیمودن آن،
هیچ راهے جز شهادت وجود ندارد
#شهید_علیرضا_موحد_دانش_
✨۲۷✨
✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺
🌹فواید دست مصنوعی
سهمیه مکه برای شهید پیچک بود که آن را به علی (شهید موحد دانش) داد. ایشان وقتی میخواست عازم حج شود، همچنان از کار تبلیغات و کار برای اسلام غافل نبود. لذا با توجه به مصنوعی بودن دستش از این موضوع حداکثر استفاده را کرد و مقدار زیادی عکس و پوستر انقلابی را داخل آن جاسازی کرد، طوری که تا خود عربستان هیچکس متوجه این قضیه نشده بود. آن جا که میرسند، در یکی از به اصطلاح کمپها که وارد میشود میبیند عکس «فهد» نصب شده است. با زیرکی آن عکس را میکند و عکسی را که همراه خود برده بود به جای آن نصب میکند.
مأمورین سعودی که این قضیه را میبینند علیرضا را برای بازجویی میبرند اما چیزی از وی نمیتوانند پیدا کنند. عکس فهد را دوباره روی دیوار میزنند و میروند. بر میگردند و میبینند عکس فهد باز پایین آورده شده پوستر دیگری به جای آن نصب شده است. عصبانی میشوند که علیرضا این پوسترها را از کجا میآورد، باز هم متوجه دست مصنوعی علیرضا نمیشوند تا اینکه بالاخره رهایش میکنند. همین کار را مکرر ادامه میدهد.
به دوستانش گفته بود: «این دست مصنوعی ما بیشتر از دست واقعی درخدمت اسلام قرار گرفته است.»
✨۲۸✨
برای داشتن یک زندگــی #خدایی ...
باید نَفَسَت #خدایی باشد ...
گاهی لذتی که در #رفتن است ، در #ماندن نیست ...
#شهید_علیرضا_موحد_دانش_
✨۲۹✨
خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
#شهید_علیرضا_موحد_دانش_
✨۳۰✨
🌹🌹💕💕🌺🌺🌹🌹
آی شهدا...
#نوکرتون که بودم...
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کن!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم در این شب ها #شهادت بخواه...
فقط شهادت...
#دعا
✨۳۲✨
5ba37561b19d3e28a38ab551_1354380869077867822.mp3
6.32M
صوت شهدایے
باید گذشتن از دنیا بھ آسانے ... !
💐 @moarefi_shohada 💐
✨۳۳✨
💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞
و علی الخصوص شهید
💠 شهید_علیرضا_موحد_دانش_💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج و شهادت ✨
یاعلی
✨۳۴✨
انتهای "نگاه خدا" یعنی
🕊 "شهادت" 🕊
💢اللّهمّ ارْزُقْنا مَنازِلَ الشُّهداء💢
#التماس_دعا
شهدای مدافع حرم
🌸🍃|یادت باشد... 📝✨|خاطرات همسر #شهیدحمیدسیاهکالی🕊 ✍به قلم محمد رسول ملا حسنی #فصل_دهم_۳💟 💚✨ @moar
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم ،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم ،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی 🌷🕊
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید
مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی🌷🕊
شهدای مدافع حرم
❤️🍃|روایتی عاشقانه از زندگی شهید مدافع حرم،حمیدسیاهکالی مرادی🌷🕊
🌸🍃|یادت باشد...
📝✨|خاطرات همسر
#شهیدحمیدسیاهکالی🕊
✍به قلم محمدرسول ملاحسنی
#فصل_دهم_۴💟
💚✨ @moarefi_shohada