eitaa logo
مُـؤَثِـر
1.6هزار دنبال‌کننده
762 عکس
347 ویدیو
3 فایل
" بِسمِ ربِ المَهدی . . . ـ‌ شیعه به دنیا آمده‌ایم که #مُـؤَثِـر در تحقق ظهور مولا باشیم :)🌱 خطِ مُؤَثِـر بفرمایین ؛ https://daigo.ir/secret/7485886301 نذرِ قدومِ سَبزِش :)💚
مشاهده در ایتا
دانلود
من حتی فکرش را هم نمی‌کردم ، چه دورند اتفاقات از خیالِ ما . . .
در قیامت که سر از خاک به در خواهم کرد ؛ باز هم در غم تو خاک به سر خواهم کرد ، . .
تو چه میدانی ! شاید کسی داشتنت را با خدا نجوا میکند .
ليس بيدي أنْ أقسو عليكَ بالكلمات ، كلّ الحروف تُحبّك :)
مُـؤَثِـر
ليس بيدي أنْ أقسو عليكَ بالكلمات ، كلّ الحروف تُحبّك :)
« حتی با کلمات هم نمی‌توانم نسبت به بی‌رحم باشم ، تمامِ حروف دوستت دارند . . »
•|❤|• عالم به فدای چادر خاکی ات حضرت مادر روضه مادر به یادتون بودیم:)
•|🕊|• دستشُ محکم گرفتم،گفتم: بحث و عوض نکن، این سوختگیِ دستت چیه هادی؟! خندید؛ سرشو پایین انداخت و گفت: یه شب شیطون اومد سراغم، منم اینطوری ازش پذیرایی کردم... • شهید هادی ذوالفقاری•
هر چه بیشتر می‌بینمت احتیاجم برای دیدنت بیشتر میشود:)
هدایت شده از ‌‹مـٰاه‍ِ مَـڹ›
-دیدنش و دلتنگیِ بعدش- آهسته قدم بر می داشتم. از کودکی شنیده بودم وقتی در محضر بزرگی هستی، گام‌هایت را سریع برندار. بی احترامی‌ست؛ ادب حکم می‌کند آرام و بی عجله راه بروی! همین‌طور این قوانین را در ذهنم مرور می‌کردم و هرلحظه گام هایم را کوتاه‌تر بر می داشتم. پس از کمی قدم زدن؛ سرم را بالا کردم و چشمانم دوخته شد به نورِطلاییِ گنبد. مبهوت‌تر از هر زمانی بودم. دل باختم به خورشیدِ نصب شده بر قله‌ی گنبد. اولین بار نبود که به این خانواده دل‌‌می‌باختم :) آن شب تمامِ وجودم سراسر نور بود و حالا مدت هاست که از آن شب می‌گذرد. نه خسته ام و نه آزرده خاطر؛ حالا فقط آدم دلتنگی هستم که هیچ‌کجای شهر، تسکینِ دلتنگی‌ام نیست الا همان لوکیشنِ پر نورِ زرد و طلاییِ گنبد :)
مُـؤَثِـر
هر چه بیشتر می‌بینمت احتیاجم برای دیدنت بیشتر میشود:)
•|❤️‍🩹|• کاش ادم ها می توانستند درونِ قلبِ معشوقشان را بدون شکافتن و شکستن ببینند :)