*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_هجدهم_بخش_اول
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
《خَذَلُوا الْحَقَ وَ لَمْ يَنْصُرُوا الْبَاطِلَ؛ 》
《حق را خوار کرده، باطل را نیز یاری نکردند. 》
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
👈موضوع: بی طرفی های منفی
خداوند متعال فرمود:«أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم»
اطاعت از امامت، یک واجب عینی است و مسلمین ملزم هستند، همگی از فرامین پیشوایشان اطاعت کنند تا از تفرقه و هرج و مرج جلوگیری شود. زیرا به فرمایش امیرمؤمنان علی علیه السلام: «وَ مَكَانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ؛جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متحد ساخته است».
زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این امر تا حد زیادی محقق بود ولی پس از رحلت آن حضرت، امت دچار فتنه شد. صحابه هایی که سوابق درخشان در جهاد و جانفشانی و عبادت و اطاعت داشتند، چنان با نیرنگ های شیطان اغوا شدند که در حمایت از وصی نبی در مقابل کفر مطلق، دچار تردید شدند و با توسل به بهانه های واهی، از این تکلیف مهم و حساس الهی شانه خالی کردند. این پیمایندگان بیراهه های ضلالت، جهاد را با فتنه اشتباه گرفتند؛ جالب اینکه توهم این داشتند که با بی طرفی از گناه مصون مانده اند، حال آنکه با تضعیف حق، در واقع آب به آسیاب باطل می ریختند. به گفته ابن ابی الحدید، این حکمت سیاسی که راجع به اخلاق نظامی است درمورد عبدالله بن عمربن خطاب، سعد بن ابی وقاص، سعید بن زید بن عمرو بن نُفَیل، اسامة بن زید محمد بن مسلمه و انس بن مالک بوده، که همه از پیشگامان در اسلام بودند ولی عاقبت امرشان خیر نشد؛ چون از اجابت دعوت مولا و ولی امرشان عذر خواستند، بهانه تراشیدند و در جنگ جمل و صفین شرکت نکردند.
👈سوال) آیا افراد نامبرده با امیرمومنان بیعت کرده بودند؟
الف) در بعضی از نقل ها آمده که اینها بیعت را پذیرفتند ولی به فرمان امام در مبارزه با اهل باطل عمل نکردند.
ب) بسیاری از شارحان هم معتقدند که این افراد زیر بار بیعت نرفتند، در این صورت هم گناهشان نابخشودنی و عذابشان سخت است زیرا به حکم قرآن شرکت در جهاد وظیفه هر مسلمان است.
در اینجا این سوال پیش می آید که اگر بیعت نکردند چگونه امام انتظار داشت که به لشکر او بپیوندند و با باطل مبارزه کنند.
پاسخ این سوال روشن است زیرا اولاً جمهور مسلمانان و اکثریت قاطع مهاجران و انصار بیعت کرده بودند و این حجت برای همه مردم بود و ترک بیعت گناه بزرگی بود که از آنها سر زد.
ثانیاً به فرض که آنها بیعت نکرده باشند ولی وظایف یک مسلمان را باید انجام دهند و به آیات قرآن باید عمل کنند. یعنی همانگونه که نماز و روزه و حج را باید انجام دهند به آیه شریفه: «فَقاتِلُوا الَّتي تَبْغي حَتَّى تَفيءَ إِلى أَمْرِ اللَّه...؛ اگر یک گروه به گروه دیگر تعدی کرد، با آن که تعدی کرده بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد» نیز باید گردن نهند.
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
📌توجه: هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_هجدهم_بخش_دوم
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
👈 چه عواملی منجر به این بی طرفی های منفی گردید؟
اـ جهل از معرفت به مقام امیرمؤمنان
یکایک افرادی که از یاری حق، امتناع ورزیدند و حتی دشمنان آن حضرت، به خوبی امیرالمؤمنین و نسب پاک ایشان را می شناختند واز صدق کلام رسول صلی الله علیه و آله که فرمود:« عَلِيٌ مَعَ الْحَقِ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِي» آگاه بودند؛ ولی افسوس، از معرفت حقیقی به جایگاه والا و معنوی مولا محروم بودند؛ اگرنه همچون عمار و ابوذر و سلمان رحمة الله علیهم سر بر آستان ولایت می نهادند و تا نفس آخر برای احیای حق می کوشیدند. وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فيهِمْ خَيْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُون؛ و اگر خدا خیری در آنان می یافت شنوایشان می ساخت و اگر هم آنان را شنوا ساخته بود باز هم رویگردان می شدند.
2ـ سبک مغزی:
با نگاهی به تاریخ و بررسی زندگینامه این خاذلان حق درمی یابیم ایشان، ایمان را خلاصه در عبادت و نماز و تلاوت قرآن می دیدند، حال آنکه عمل به قرآن نداشتند و در عرصه عمل به ندای قرآن ناطق، لبیک نگفتند. غافل بودند از اینکه، مسلمان حقیقی باید، وقت شناس باشد و بتواند در لحظات حساس بهترین تصمیمات را اتخاذ کند و داغِ خواری حق را بر دل دشمن بگذارد، نه این که با کناره گیری های نابجا و سفیهانه باطل را تقویت کند.
امام حسین علیه السلام می فرماید:« لَا يَكْمُلُ الْعَقْلُ إِلَّا بِاتِّبَاعِ الْحَقِ؛ عقل به کمال نرسد مگر با پیروی از حق».
توابین، گروهی از کوفیان بودند که هنگام ریخته شدن خون حقیقت در قربانگاه کربلا، سکوت کردند، بعد دچار عذاب وجدان شدند و با تصمیم از روی احساس، بدون تدبر جنگی، علیه سپاه یزید جنگیدند و خود را طعمه مرگ کردند. شاید اگر این سپاه هنگام شنیدن ندای هَل مِن ناصِر یَنصُرنی بی تفاوت نمی نشستند، تاریخ به گونه ای دیگر رقم می خورد.
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_هجدهم_بخش_سوم
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
۳-نداشتن تقوا
عبادت با تقوا فرق دارد، از همین خاذلان حق، در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله اعمال نیک بسیاری به ثبت رسیده، حتی پس از وفات آن حضرت هم مدام مشغول عبادت بوده اند، ولی عبادت بدون تقوا و اخلاص نجات بخش نخواهد بود؛ چرا که اگر اعمالشان مورد قبول بود امثال سعد ابن ابی وقاص به امام بر حق خود نمی گفت اگر شمشیری داری که با آن مسلمان را از غیر بشناسم، بده تا در رکابت بجنگم. به فرموده قرآن « إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقانا؛ اگر از خدا بترسید، شما را بصیرت شناخت حق از باطل می دهد».
۴-نداشتن استقلال فکری
به اعتقاد مرحوم خویی سرچشمه این کناره گیری که خاذلان حق موفق به اتخاذ عقیده ای که برای آن بجنگند نشدند. در حالی که حیات معنوی انسان عقیده و جهاد است و کسی که عقیده و باور مشخصی، چه حق و چه باطل ندارد مانند جمادات است که درک و شعوری ندارند. در حالی که جنگیدن در راه اعتقاد باطل بهتر از نداشتن عقیده است. ظهور فتنه ها و بروز جنگ ها بین مسلمانان ناشی از اعتزال این خاذلان حق است.( خویی)
نه دنبال حقّ و نه جویای باطل توانسان نه ای، پیکری هستی از گل
۵-حرام خواری
مال حرام و دنیا طلبی گوش انسان را از شنیدن ندای حق کر می کند و قساوت قلب می آورد. گواه این مطلب سعد ابن ابی وقاص و امثال اوست. وی پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله شیفته مال دنیا شد، طوری که از او قصر و اموال بسیار بجا ماند. همین حب مال و دنیا سبب شد در برابر نیرنگ باطل و فریاد مظلومانه حقیقت، بی تفاوت کناره گیری اختیار کند. امام حسین علیه السلام خطاب به کوفیان فرمود:« كُلُّكُمْ عَاصٍ لِأَمْرِي غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون؛ همه شما از من نافرمانی می کنید و به سخنان من گوش نمی دهید، زیرا شکم هایتان از حرام پر شده و بر دلهایتان مهر غفلت خورده است.»
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_هجدهم_بخش_سوم
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
👈 چه سرنوشتی بدنبال خذلان حق و سکوت در برابر باطل پدیدار می شود؟
۱- ضلالت
امیرمؤمنان همواره در خطبه های وحی گونه خود مردم را از سرنوشت شوم و ذلت باری که به دست بنی امیه در انتطارشان بود، هشدار می داد و می فرمود: فتنه های بنی امیه پیاپی با چهره ای زشت و ترس آور و ظلمتی با تاریکی عصر جاهلیت بر شما فرود می آید. نه نور هدایتی در آن پیداست و نه پرچم نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد. ولی کوفیان عهدشکن گویا بر گوش و چشم و قلبشان مهر نهاده شده بود و مصداق این آیه بودند. «وَ قالُوا قُلُوبُنا في أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ في آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُون؛ گفتند: دل هایمان از قبول دعوتت محجوب و گوش ما از شنیدن سخنت سنگین و میان ما و تو حجاب است؛ تو به کار خود پرداز ما هم البته به کیش خود عمل می کنیم».
امام حسن عسگری علیه السلام فرمود:« مَا تَرَكَ الْحَقَ عَزِيزٌ إِلَّا ذَل؛ هیچ صاحب عزتی حق را ترک نکرد مگر اینکه خوار شد».
۲ـ تطمیع باطل
باطل همواره از سکوت و بی تفاوتی شخصیت های برجسته برای نابودی حق و غلبه بر آنان بهره برده است. در حالی که به اصطلاح بی طرفانی غافل بودند از اینکه با تسلط کفر، خودشان هم زیان می بینند و باید بردگی آنان را بپذیرند تا از گزندشان در امان باشند.
مولای متقیان فرمود:« أَيُّهَا النَّاسُ لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ الْبَاطِلِ لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُم؛ ای مردم اگر دست از یاری حق برنمی داشتید و در خوار ساختن باطل سستی نمی کردید، هیچ گاه آنان که به پایه شما نیستند در نابودی شما طمع نمی کردند».
۳ـ ورود به دوزخ همراه اهل باطل
ابن ابی الحدید معتقد است این فرمایش مولا درمورد خاذلان حق، به این معنی است که آنان از نکوهش سلامت ماندند؛ زیرا امامشان از ایشان خشنود شد. این نظر اشتباه است گروه نامبرده به یقین مجرم و سزاوار آتش دوزخ هستند. همین ها بودند که با عصیانگری و نفاق، خون به دل وصی بر حق خاتم الانبیا کردند، در نهایت هم با زمینه سازی همینان اول مظلوم عالم به شهادت رسید، از طرفی هم کناره گیری این گونه افراد که به عنوان شخصیت های معروف جامعه اسلامی شناخته می شدند، ضربات شدیدی بر پیکر حق وارد می کرد.
حسین علیه السلام می فرماید:« مَن رَأى سُلطاناً جائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرَمِ أو تارِكاً لِعَهدِ اللَّهِ، ومُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله، فَعَمِلَ في عِبادِ اللَّهِ بالإثْمِ والعُدوانِ، ثُمَّ لَم يُغَيِّر عَلَيهِ بِقَولٍ وَلا فِعلٍ، كانَ حَقَّاً عَلى اللَّهِ أَن يُدخِلَهُ مُدخَلَه؛ هر مسلمانی با سلطان ستمگری مواجه شود که حرام خدا را حلال می کند و پیمان الهی را در هم می شکند و با سنت پیامبر به مخالفت برخواسته ودر میان بندگان خدا، راه گناه و دشمنی را در پیش گرفته است، ولی او در مقابل چنین حاکمی با عمل یا گفتار اظهار مخالفت نکنند بر خدا است که این فرد را به جایگاه همان طغیانگر داخل کند».
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅••🌸✻🌸••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_نوزدهم_بخش_اول
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
👈موضوع: آرزوهای طولانی
《مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ، عَثَرَ بِأَجَلِهِ؛ 》
آن كس كه در پى آرزوى خويش تازد، مرگ او را از پاى در آورد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
مراد از «امل»تعلق نفس به حصول چیزی دوست داشتنی در آینده است و مترادف ان «طمع »و «رجا»است ؛ اما واژه «امل»بیشتر در چیزی استعمال می شود که به دست آوردنش بعید و دور است و«طمع»در چیزی نزدیک است و رجا و امید حد فاصل بین «امل»و«طمع»و طول امل عبارت است از انتظار امری دنیوی است که حصول آن نیاز به زمان و مهلتی دارد .(شرح خویی ج ۴ ص۲۰۱)
آرزوها بر دو قسم هستند.
سوال) آیا در تعالیم اسلامی آرزومندی مطلقاً مورد مذمت قرار گرفته است؟
آرزوهایى که مى توان به آن دست یافت که مفهومش با امید، تقریباً، یکى است و آرزوهاى دور و درازى که دست نیافتنى است و مفهومش، از امید، جدا است.
آرزو و امید به آینده در تعالیم اسلامی هرگز نفی نشده ؛ انچه مورد مذمت قرار گرفته؛ آرزوهای طولانی است.
اساسا این امیدها و آرزو ها موتور و محرک وجود انسان هستند ؛یعنی چرخ وجود انسان را امیدها به حرکت در می اورند و او را وادار به تلاش و تدبیر آینده می کند ؛ در روایتی از رسول اکرم آمده است که : «الامل رحمه لامتی .....» امید و آرزو رحمتی برای امت من است و اگر نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی نمی نشاند . (سفینه البحار ج۱ ص ۳۰)
اگر آرزوهای مثبت جنبه ارزشی و والای انسان باشند ؛ او را در مسیر تکامل و پیشرفت سوق خواهند داد و باعث آبادانی دنیا و آخرت او خواهند شد.
(...فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا) (کهف آیه ۱۱۰)
پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد؛ باید کاری شایسته انجام دهد و هیچ کس در عبادت پروردگارش شریک نیست .
پس آنچه مذموم است طولانی بودن امید و آرزو هاست؛ چرا که نیروهای انسان از قبیل ؛ عمر ؛نیروی عقل ؛ توان بازو و قدرت ،محدود است ؛ حال اگر دامنه آرزوها نامحدود شد ؛ تمام نیروهای جسمی و فکری خرج این آرزوها می شود که تحقق انها امکان ندارد .
اواخر خطبه 86 نهج البلاغه، حضرت با تعبیر بسیار گویایى در این زمینه به همه انسانهایى که طالب سعادتند؛ هشدار داده و مى فرماید: «وَ اعْلَمُوا! أَنَّ الاْمَلَ یُسْهِى الْعَقْلَ وَ یُنْسِى الذِّکْرَ فَأَکْذِبُوا الاَْمَلَ! فَاِنَّهُ غُرُورٌ وَ صاحِبُهُ مَغْرُورٌ»؛ (بدانید! آرزوهاى دراز، عقل را گمراه مى سازد و یاد خدا را به فراموشى مى سپارد. بنابراین به این گونه آرزوها اعتنا نکنید که فریب است و دارنده این آرزوها فریب خورده است.)
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_نوزدهم_بخش_سوم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
زمانی که انسان به دوستی دنیا مانوس شد و به لذاتش مشغول ؛ دوری کردن و ترک آن برایش سخت ؛ پس دوست دارد دنیا و انچه در آن است دائمی باشد ؛ لذا هرگز به مرگی که سبب مفارقت او از دنیا و مشغولیت هایش می شود؛
نمی اندیشد چرا که ثمره این تفکر وجدانی بیدار و توفیق توبه و انجام اعمال اخروی است که از نظر محبین دنیا زمان برای انجامشان بسیار زیاد است .
امام علی بن ابیطالب (ع) فرمود: (اُرفُضِ الدُّنيا ؛ فَإِنّ حُبَّ الدُّنيا يُعمي ويُصِمُّ ويُبكِمُ ويُذِلُّ الرِّقابَ ...) (کافی ج۱۳ص۲۳ ح۲)
دنیاپرستی را ترک کن چرا که حب دنیا چشم را کور و گوش را کر و زبان را لال می کند و گردنها را به ذلت می کشاند.
👈- شیطان و وسوسه های شیطانی
انسانی که بر اثر جهل و غفلت خود مستحق ولایت پذیری شیطان شده به وسیله وعده های دروغین که از القائات شیطان است گمراه می شود و از این پس چیزهایی را آرزو می کند که نتیجه اش تسلط کامل شیطان و هلاکت اوست .
در روایتی از رسول اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ) آمده است:
(إذَا استَحَقَّت وِلايَةُ الشَّيطانُ وَ الشَّقاوَةُ، جاءَ الأَمَلُ بَينَ العَينَينِ و ذَهَبَ الأَجَلُ وَراءَ الظَّهرِ). (کافی ج ۳ص ۲۵۸ح۲۷)
هرگاه كسى مستحقّ ولايت شيطان و شقاوت شود، آرزو پيشِ رو می آيد و اجل، پشتِ سر می رود.
بر اساس همین انتخاب اشتباه ؛ از این پس شیطان در دل و ذهن انها آرزوهای باطل را وسوسه میکند؛ چرا که یکی از راههای اغواگری شیطان ایجاد آرزو در دل و مشغول کردن اذهان انسانها به آرزوهای فراوان و بیش از استحقاق است؛ بنابراین ابتلا به آرزوها نشانه ای از تسلط شیطان بر آدمی است و بیشتر وسوسه های شیطانی در قالب آرزوها، قلب و ذهن انسان را به تسخیر در می آورد. (وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ ..)(آیه ۱۱۹ نساء)
در این آيه شريفه از شيطان حكايت شده كه گفته است: من انسان ها را از راه سرگرم كردنشان به پرستش غير خدا و ارتكاب گناهان گمراه خواهم كرد و آنان را با اشتغال به آمال و آرزوهایى كه از توجه به واجبات زندگيشان باز بدارد فريب مى دهم ، تاآنچه را كه برايشان مهم و حياتى است را به خاطر آنچه موهوم و خالى از واقعيت است ، رها کنند.
علی(علیه السّلام) :( الأمل سلطانُ الشیاطین عَلی قلوبِ الغافلین) «غررالحکم، ص 17»
امام علی (علیه السّلام) فرمود: آرزو مایه سلطه و چیرگی شیطان ها بر دل غافلان و بی خبران است.
👈- نادانی و نا آگاهی :
جهل انسان نسبت به دنیا ، قدرت و لطف خدا، آخرت و نعمتهای بی پایان آن و همچنین نسبت به وضع خویش و عدم توجه به این حقیقت که هر لحظه ممکن است پایان عمر او فرا رسد، او را به وادی آرزوهای دراز می کشاند.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_نوزدهم_بخش_چهارم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
《مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ، عَثَرَ بِأَجَلِهِ؛ 》
👈جهل به خودشناسی
مولاى متّقيان علي(عليه السلام) مى فرمايد: «مَنْ اَيْقَنَ اَنَّهُ يُفَارِقُ الْاَحْبَابَ وَ يَسْكُنُ التُّرَابَ وَ يُوَاجِهُ الْحِسَابَ وَ يَسْتَغْنِى عَمَّا خَلَّفَ، وَ يَفْتَقِرُ اِلَى مَا قَدَّمَ كَانَ حَرِيّاً بِقَصْرِ الْاَمَلِ وَ طُولِ الْعَمَلِ» (بحارالانوار) ؛ (كسى كه يقين دارد [به زودى] از دوستان جدا مى شود و در زير خاك مسكن مى گزيند و با حساب الهى رو به روست و از آنچه بر جاى گذاشته بى نياز مى گردد و به آنچه از پيش فرستاده محتاج مى شود، سزاوار است كه آرزو را كوتاه و اعمال صالح را طولانى كند
👈جهل به آخرت
گاه جهل به آخرت و نعمت هاى بى پايان آن سراى جاويدان( - كه يك لحظه نگاه كردن به آنها به تمام دنيا مى ارزد )- سبب مى شود كه انسان به آرزوهاى دراز در اين جهان كشيده شود، حتّى گاه مى شود بى خبرى از لذّت زهد در دنيا و آزادگى از چنگال اسارت زرق و برق آن، انسان را به وادى «طول اَمَل» مى كشاند!
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم:
«اِسْتَجْلِبْ حَلَاوَةَ الزِّهَادَةِ بِقَصْرِ الْاَمَلِ»(تحف العقول ص ۲۸۵)؛ شيرينى زهد را با كوتاهى آرزوها به دست آور!
👈جهل به قدرت خداوند
و گاه مى شود انسان قدرت خدا را فراموش مى كند و يا نسبت به آن جاهل و بى خبر است و نمى داند خدايى كه از لحظه انعقاد نطفه در رحم مادر پيوسته به او روزى داده است، در حالى كه هيچ كس دسترسى به او نداشته مى تواند تا پايان عمر زندگى او را اداره كند و فرزندانش اگر دوست خدا باشند، خدا آنها را تنها نمى گذارد و اگر دشمن خدا باشند خدمت به آنها بى دليل است.
آرى جهل به اين امور سبب مى شود كه زير پوشش (تأمين آينده خود و فرزندان)، گرفتار آرزوهاى دراز و طول امل گردد. مجموعه اين جهل ها و بى خبرى ها (جهل به خويشتن، جهل به دنيا، جهل نسبت به خدا و قدرت بى مانند او و جهل نسبت به آخرت و مواهب بى پايانش) آدمى را در بيابان بيكران و برهوت خشك و سوزانِ آرزوها سرگردان مى سازد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_بیست_و_سه_بخش_ششم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ [حَسَبُهُ] نَسَبُهُ،كسى كه كردارش او را به جايى نرساند، افتخارات خاندانش او رابه جايى نخواهد رسانيد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
🥀سوال پنجم) ارزشمندی اعمال انسان بر چه اصولی پایدار است؟
اعمال صادره از جانب انسان منحصر به افعال فیزیکی و جسمی نیست بلکه شامل باورهای قلبی واصول اعتقادی می شود که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
▪️نیت
در همه عبادت ها, نیت را مى توان روح و قلب عبادت دانست, چرا که هر عبادتى باید با نیت و قصد قربه الى الله انجام شود؛ رسول اکرم (ص) فرمود: «انما الاعمال بالنیات؛ همانا کردارها بستگى به نیت ها دارند.»( بحارالانوار, ج 70,ص ۲۲۱)
نیت به قدرى مهم است و نقش اساسى در تغییر و تحول دارد که حتى اگر امور غیر عبادى را با نیت صحیح الهى انجام دهیم, همان امور, عبادت خواهد شد, پیامبر اکرم(ص) در نصایح خود به ابوذر فرمود: «یا اباذر لیکن لک فى کل شىء نیه حتى فى النوم والاکل اى ابوذر! باید براى هر چیزى حتى خوابیدن و خوردن داراى نیت باشى.»(بحار الانوار, ج 77, ص 84)
حقیقت همهی اعمال و عبادات وابسته به نیت است و رابطهی بین عمل ونیت مانند رابطهی جسم با روح بوده و هر عملی ریشه در نیت آن دارد؛ فعل ما هر چند که به ظاهر کامل و زیبا باشد، اگـر از نیت صــادقه نشــأت نگرفته باشـد ارزشی نداشته و ثوابی به همراه ندارد و به عکس، نیــت خیر حتی اگر به دلایلی منجر به عمــل نشود، سودمنــد بوده و پاداش به آن تعلق می گیـرد و انسان را در مواقف و مواقع نیاز جلو می اندازد. در واقع ارزش نیت ذاتیست ولی ارزش عمل تابع نیت است.
علی (عليهالسلام) نیز نیت را اسـاس و شالودهی عمـل و اعمال را میوه و نتیجهی نیتها می داند «النية اساس العمل، الاعمال ثمارالنیات» (غررالحکم و دررالکلم)
پیـامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در حــدیث مشهورشان فـرموده اند: «انّما الاعمال بالنیات و انّما لکل امرئ ما نوی»( یعنی جــز این نیست که اعمــال به نیــت است و در حقیقت بــرای هر انسانی همـان چیزیست که درنیت دارد. (بحار الانوار ج ۶۷ص ۲۱۱)
نیت تابع حالات نفسانی است و قبول و رد و کمالش مربوط به همان حالات نفسانی میباشد و نیت صحیح جز با بیرون کردن هوای نفس و محبت دنیا (تعلق به دنیا) و با تفکرات صحیح میسر نخواهد شد، زیرا دل فرمانروای بدن است و همه اعضا و جوارح محکوم فرمان او می باشند
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_بیست_و_سه_بخش_هفتم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ [حَسَبُهُ] نَسَبُهُ،كسى كه كردارش او را به جايى نرساند، افتخارات خاندانش او رابه جايى نخواهد رسانيد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
▪️تقوا و اخلاص
در دستگاه الهی، دو عنصر مهم معیار قبولی اعمال قرار میگیرد که عبارتند از اخلاص و تقوا. همراهی این دو عنصربا هرعملی باعث قبولی و کیفیت ان عمل خواهد شد و فقدان هر یک از آنها نیز،عمل را ازدرجه اعتبار ساقط میکند.گرچه ازکمیّت قابل توجهی نیزبرخوردار باشد.قرآن مجید،این نقش ارزنده تقوا را چنین بازگو میکند: «انَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقینَ؛ مائده ایه ۲۷
همانا خداوند (اعمال نیک و صالح را) تنها از باتقوایان میپذیرد.»
همچنین عنصرتقوا سبب ارزشمندی مضاعف عمل صالح میگردد و اگرعمل، کم وکوچک هم باشد، آن را بزرگ و فراوان میکند، امام متقیان، علی (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: «لا یَقِلُّ عَمَلٌ معَ التَّقوی و کیَفَ یَقِلُّ ما یُتَقَبَّلُ؛
حکمت ۹۵ هیچ عملی همراه با تقوا، اندک نیست، چگونه چیزی که قبول میشود، کم شمرده شود.
وَ اعْمَلُوا فى غَيْرِ رِياء وَلاسُمْعَة؛ و عمل کنید ولى بدون ریا و خودنمایى. (خطبه 23)
کنْتُ عِنْدَ أَبی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام فَذَکرْنَا الْأَعْمالَ، فَقُلْتُ اَنَا ما أَضْعَفَ عَمَلی؟! فَقالَ: مَهْ اِسْتَغْفِرِاللَّهَ، ثُمَّ قالَ لی: اِنَّ قَلیلَ الْعَمَلِ مَعَ التَّقْوی خَیرٌ مِنْ کثیرٍ بِلا تَقْوی. قُلْتُ: کیفَ یکوُنُ کثیرٌ بِلا تَقْوی؟ قالَ: نَعَمْ مِثْلُ الرَّجُلِ یطْعِمُ طَعامَهُ، وَیرفِقُ جیرانَهُ وَیوَطِّئُ رَحْلَهُ، فَاِذا ارْتَفَعَ لَهُ الْبابُ مِنَ الْحَرامِ دَخَلَ فیهِ، فَهذَا الْعَمَلُ بِلا تَقْوی، وَیکونُ الْآخَرُلَیسَ عِنْدَهُ فَإِذا ارْتَفَعَ لَهُ الْبابُ مِنَ الْحَرامِ لَمْ یدْخُلْ فیهِ. )اصول کافی: 76/2، بحارالانوار: 104/70)
من درخدمت امام صادق علیه السلام بودم ازاعمال، سخن به میان آمد.من گفتم: چقدراعمال من اندک است؟! در این هنگام امام صادق علیه السلام فرمودند: ساکت باش واستغفار کن. آن گاه به من فرمودند:عمل اندکی که همراه با تقوا باشد،از عمل بسیاری که تقوا در آن نباشد،بهتراست.گفتم: مگرمی شودشخصی اعمال زیادرا بدون تقوا انجام دهد؟
حضرت فرمودند: آری ماننداین که شخصی غذای خود را به دیگران اطعام کند،و با همسایگانش به نیکی رفتار کند و وسائل مسافرت آنان را فراهم نماید،ولی هر گاه راه حرامی برای اوگشوده شود در آن داخل شود. این عملی است که درآن تقوا نیست و فرد دیگری این گونه اعمال زیاد راندارد، ولی آن گاه که راه حرامی برایش گشوده شود، در آن وارد نمی شود.
▪️ولایت الهی
یکی از لازمه های شکل دادن اعمال بر پایه اصول، این است که واقف باشیم خدای متعال اطاعت و عبادت خود را فقط از طریق،مجاری وشرایطی که خود تعیین فرموده است،می پذیرد. شناخت، مقدمه اطاعت است طوری که وقتی می خواهیم از کسی یاچیزی تبعیت کنیم ابتدا باید باقوانین و ضوابط آن آشنا شویم برای رسیدن به قرب پروردگار باید معرفت اجمالی( اول الدین معرفته) و تفصیلی(کمال معرفته التصدیق به) کسب کنیم. برای معرفت الهی، آشنایی با احکام تشریعی و امتثال دستورات الهی لازم است به کتاب و فرستادگان الهی علم و معرفت پیدا کنیم و ولایت ائمه علیهم السلام که مظهر ولایت الهی هستند را شناخت کافی پیدا کنیم تا بپذیریم. درواقع اصلی ترین مجرا وشرطی که خداوندبرای پذیرش طاعات و عبادات بندگان قرار داده است، پذیرش ولایت اهل بیت(ع) می باشد؛ چرا که ولایت دلیل و راهنمای دیگر ارکان اسلام است و انسان بدون ولایت گمراه خواهد شد و نمی تواند به اصل و حقیقت عبادات، از جمله نماز و روزه و حج و زکات برسد
راز و رمز «اشتراط ایمان و ولایت» در روایت «بِدِلالَتِهِ الَیْهِ؛ یعنی انسان کارها و اعمال شایسته را به راهنمایى و هدایت بزرگان دین انجام دهد و از مسیر خاصّى که آنها بیان مى کنند حرکت کند».
وقتى انسان ولایت خداوند و رسولش را پذیرفت، دیگر خودسرانه و با هوى و هوس کار نمى کند؛ زیرا اعمال نیک داراى شرایط، موانع، مقدّمات و مقارناتى است که اگر طبق نظر امامان معصوم (علیهم السلام) انجام نشود عمل نیک منظور نخواهد شد.( مثل های زیبای قران ج۱ ص ۳۱۹)
پیغمبر فرمود: «مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً تَقَبَّلَ اللَّه مِنْهُ حَسَنَاتِه؛ اگر ولایت علی را داشته باشید، اعمالتان قبول می شود». (بحار الأنوار، ج 27، ص 114 و115)
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_بیست_و_سه_بخش_هشتم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ [حَسَبُهُ] نَسَبُهُ،كسى كه كردارش او را به جايى نرساند، افتخارات خاندانش او رابه جايى نخواهد رسانيد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
مرکب راهوار چه نقشی در پیمودن مسیر و رسیدن به مقصد دارد؟
زندگی را راهی تصور کنیم که این راه هدف و مقصدی دارد و رفتن وسیله و مرکب می خوهد در مسیر زندگی مقصد ما آخرت و بهشت است و مرکب ما مرکب عمل است؛ عمل صالح و شایسته، هرچه که عمل انسان بیشتر و درست تر و صالح تر باشد، سرعت رسیدن به آن مقصد عالی هم بیشتر خواهد بود. در واقع این اعمال انسان است پیش برنده است نه حسب و نسب و وابستگیهای خانوادگی و نه شهرت و عنوان دنیوی.
اگر کسی از نظر عمل نقص داشت و پای عملش لنگ بود، حسب و نسب کارساز نیست، عمل ناقص و ایمان ضعیف مرکب راهواری نیست که ما را به خوشبختی در دنیا و آخرت برساند به همین علت لنگان لنگان مسیر را طی می کنیم.
قرآن کریم درباره قیامت این تعبیر را دارد که: «فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ؛ پس آنگاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد.» (مومنون/101)
و یا تعبیر دیگر: « يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيه، وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ، وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ؛ روزى كه آدمى از برادرش و از مادرش و پدرش و از همسرش و پسرانش مى گريزد. (عبس/34 تا36)
اینجا عمل است که سبب پیشرفت و پیشگامی انسان می شود. در احادیث هم داریم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا سلام الله علیها و یا به عمویشان عباس بن عبدالمطلب می فرمودند که: خودتان عمل کنید، من نمی توانم از جانب شما کاری انجام دهم و شما را از محاسبه الهی بی نیاز کنم، شما خودتان باید کاری انجام دهید و خود را نجات دهید، معیار پیشتازی در قیامت تقوا است. «انَّ اکرمکم عند الله اتقاکم»
بنابراین با توجه به اینکه خداوند به پیامبر صلی الله و ذریه پیامبر و سادات لطف ویژه دارد ولی حساب و کتاب خدای جدای اینهاست. مثل جلسه کنکور که یک رقابت فشرده بین افراد وجود دارد و هرکس آمادگی علمی بیشتری داشته باشد پیش می افتد و اینکه فرزند کیست یا از کدام خاندان و فامیل است دیگر اهمیتی ندارد. (استاد محدثی)
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری از همه یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin