eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
977 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: فعل معتل‌اللام (ناقص) 👈تعریف: فعل معتل ناقص، فعلی است که سومین حرف اصلی آن حرف علّه (واو-یاء-الف منقلبه) باشد . 🔹انواع فعل معتل ناقص :  ۱. ناقص واوی     مثال: دَعَوَ ۲. ناقص یائی  مثال: رَمَیّ 🔹اعلال در فعل ناقص : ۱. در فعل های ماضی ناقص بر وزن «فَعَلَ» در صیغه اول آن (للغائب) حرف علّه به الف تبدیل می شود.   👈 حرف عله متحرک ماقبل مفتوح، قلب به الف می شود (اعلال به قلب) مثال۱: دَعَوَ 👈 دَعَا            مثال۲: هَدَیَ 👈 هَدیٰ ۲. در فعل‌های مضارع ناقص بر وزن «یَفْعُلُ، یَفعِلُ» در صیغه‌های «بدون ضمیر بارز» حرکت ضمه، حذف می شود . مثال۱: یَدعُوُ 👈 یَدْعُو               مثال۲: اَدْعُو 👈 اَدْعُو   ۳. در فعل امر و مضارع مجزوم ناقص در صیغه‌های «بدون ضمیر بارز» حرف عله حذف می شود. مثال۱: تَدْعُو 👈 اُدْعُ (امر مخاطب)  مثال۲: یَهْدِی 👈 لَمْ یَهْدِ (فعل جحد) مثال۳: نَخشیٰ 👈 لا نَخشَ (فعل نهی) 🔹با لحاظ کردن پنج مورد زیر می‌توانیم فعل‌های معتل ناقص را شناسایی کنیم. ۱. اگر فعلی، سه‌حرفی باشد، در صیغه چهارم ماضی، حرف علّه حذف می شود. مثال۱: رَمَت (رمیٰ) مثال۲: دَعَت (دَعَوَ) ۲. مصادری که آخرشان به «اءِ» ختم می‌شود. مثال: استدعاءِ (دَعَوَ) ۳. فعل مضارع مجزوم اگر آخرش متحرک باشد. مثال۱: لِیَرمِ (یَرمِی)  مثال۲: لا یَخشَ (یَخشیٰ) ۴. اگر فعلی سه حرفی و حرف سوم «ا» باشد. مثال: دعا (دَعَوَ) ۵. اگر فعلی سه حرفی و حرف سوم به «ی» ختم می شود. مثال: رَمی •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۰۶ سوره بقره: 🍃«نُنْسِ» فعل مضارع مجزوم بنابر تبعیت (معطوف به فعل شرط)، علامت جزم حذف حرف علّه 🍃«نَأ‌ْتِ» فعل مضارع مجزوم، جواب شرط، علامت جزم حذف حرف علّه •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف ونحو تخصصی، ونحو متوسطه ونحو سرآغاز و موسوعه 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: انواع همزه استفهام 👈 تعریف: همزه استفهام، حرفی که: •مبنی بر فتح می‌باشد، •محلی از اعراب ندارد، •از ادوات اصلی استفهام است، •کاملا صدارت طلب است و بر حرف عطف مقدم می‌شود. 🔹انواع همزه استفهام: ۱.استفهام حقیقی: برای طلب تصور و تصدیق و فهمیدن مطلبی آورده می‌شود. مثال۱: أ زیدٌ نَجَحَ أم سعیدٌ؟ (آیا زید موفق شد یا سعید؟) 🍃 در این مثال، همزه استفهام برای طلب تصور و تعیین مفرد به کار رفته است و جواب به تعیین خواهد بود. مثال۲: أ نَجَحَ زیدٌ؟ (آیا زید موفق شد؟) 🍃استفهام در این مثال، برای طلب تصدیق که همان تعیین نسبت است، آورده شده و جواب آن «نَعَم» یا «لا» می‌باشد. ۲. استفهام غیر حقیقی: برای فهماندن مطلبی آورده می‌شود و انواع گوناگونی دارد که به چند مورد اشاره می‌شود: •استفهام انکاری توبیخی: این استفهام اقتضا می‌کند که مابعدِ آن اتفاق افتاده و فاعل آن مورد سرزنش باشد. مثال: قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ؟{الصافات/۹۵} (ابراهیم گفت: آیا رواست که شما چیزی به دست خود بتراشید و آن را پرستش کنید؟) •استفهام انکاری ابطالی: در این نوع استفهام، مابعدِ آن -اگر استفهام از بین برود- واقع نشده باشد. مثال: أفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِنَاثًا...{الإسراء/۴۰} (آیا خدا شما را به فرزندان پسر برگزیده و خود از فرشتگان دخترانی برگرفته است؟!) •استفهام تقریری: به معنای حَمْلِ مخاطب بر اقرار و اعتراف به امری که ثبوت یا عدمِ آن، نزد اقرار کننده آشکار است و در این حالت آنچه که به آن اعتراف می‌شود، پس از همزه می‌آید. مثال: أ ضَربتَ أخاکَ؟ (آیا برادرت را زدی؟) •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۰۷ سوره بقره: 🍃همزه استفهام در «اَلَم تَعلَم» از معنای حقیقی خود خارج شده و آنچه که به آن اعتراف می شود پس از همزه آمده است. 🍃همزه استفهام در «اَلَم تَعلَم»، استفهام غیر حقیقی و برای اقرار است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از بیانات استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (بر مبنای کتاب نحو متوسطه وموسوعه النحو والصرف والاعراب) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: لفظ «کَما» 👈«کَما» لفظی مرکب از «کاف» و «ما» اسمیه یا حرفیه است. 🖌اگر «ما» اسمیه باشد، یا موصوله است، یا نکره موصوفه. مثال: ما عندی کَما عندَکَ. 🍃یعنی «کَالَّذی عندک» یا «کَشَیءٍ عندک» 🖌اگر «ما» حرفیه باشد، یا «مصدریه» است، یا بنابر موارد شعری «حرف کافّه» یا «حرف زائد» است. مثال ۱ : جَلَستُ کَما جَلَستَ 🍃در این جمله، حرف «ما»، مصدریه است . یعنی «کَجُلوسِکَ» [ترکیب: کما: کاف: حرف تشبیه و جرّ، مبنی بر فتح / ما: حرف مصدری، مبنی بر سکون/ کَما: جار و مجرور، متعلق به مفعول مطلق محذوف به تقدیر: جُلوساً / جَلَستَ: فعل ماضی، مبنی بر سکون/ تَ: ضمیر بارز متصل و مبنی، محلا مرفوع فاعل/ مصدر مؤول از «کما جَلَستَ» یعنی کَجلوسِکَ، مجرور به حرف جر «کَ» ] مثال ۲ : وَ اَعلَمُ اَنَّنی و اَبا حُمَیدٍ / کَما النَّشوانُ وَ الرَّجُلُ الحَلیمُ 🍃 «ما»کافّه، حرف «اِنَّ» را از عمل باز داشته و بعد از آن مبتدا و خبر هر دو مرفوع شده است: النشوانُ و الرجلُ👈 مبتدا الحلیمُ 👈 خبر مثال ۳ : وَ نَنصُرُ مولانا وَ نَعلَمُ اَنَّهُ / کَما النّاسُ مجرومٌ علیهِ و جارِمُ 🍃 در بیت فوق، حرف «ما»، زائده می‌باشد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ با توجه به توضیحات مذکور، در آیه ۱۰۸ بقره «ما» در «کَما سُئِلَ موسی...» «ما» مصدریه است، به تقدیر: کَسُؤالٍ مِن موسی •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس ارزشمند استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی ( بر مبنای کتاب موسوعه النحو والصرف والاعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: مفعول له مفعول له یا «مفعول لاجله» مصدری است منصوب که بعد از فعل به منظور بیان علت وسبب فعل آورده می شود. 🍃مثال: وَقَفَ الجُندُ اجلالاًَ للاَمیرِ 📌مفعول له سه حالت دارد: 🔹️۱- هر گاه مفعول له« ال» نداشته باشد واضافه هم نشده باشد غالبا منصوب می گردد. 🍃مثال: زُیِّنَتِ المدینهُ اِکراماََ لِلمَلِکِ. 🔹️۲-هر گاه مفعول له به همراه« ال» باشد، غالبا توسط حرف جر مجرور می شود. 🍃مثال: اَصفَحُ عنهُ للشَّفَقَهِ عَلیهِ 🔹️۳- هر گاه مفعول له،مضاف باشد،در این صورت هر دو امر« منصوب ومجرور شدن» جایز است بدون این که بر یکدیگر ترجیح داشته باشند. 🍃مثال:«تَصَدَّقتُ ابتِغاءَ مرضاةِ اللهِ یا تصَّدقتُ لاِبتِغاءِ مرضاةِ اللهِ. 📌چند شرط برای مصدری که به عنوان مفعول له واقع میشود لازم است: ۱- نکره باشد ۲- از افعال قلوب باشد، یعنی: از جمله افعالی باشد که بر حالت درونی دلالت دارند ۳- بیانگر علت باشد. ۴- با عامل خود از نظر زمان وقوع، یکی بوده، ولی لفظ آن با عامل متفاوت باشد. ✅تبصره: هر گاه یکی از شرایط یاد شده وجود نداشته باشد، در این صورت مصدر به وسیله « لام» مجرور می شود. 🍃مثالجئتُکَ للاستِفادَه: به خاطر فایده بردن، نزدت امدم. ✅✅✅✅✅ •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈•• نتیجه :در آیه ۱۰۹ از سوره بقره نیز مصدر «حسداََ» منصوب شده چون علت وسبب فعل ( یَردُّ) را بیان می کند و چون مصدر «حسداََ» اضافه نشده و« ال» هم ندارد منصوب می گردد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی و کتاب موسوعة النحو و الصرف و الأعراب 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: فعل امر تعریف فعل امر: عبارت است از لفظی که برطلب وقوع فعل از سوی فاعل مخاطب، بدون لام امر، دلالت می کند. فعل امر بر دو قسم است: امر غائب، امر حاضر. 🔹️امر غائب را از فعل مضارع مى‌گيرند باين نحو كه شش صيغه غائب و دو صيغه متكلّم وحده و مع الغير را در نظر ابتداء بر سر آنها (لام مكسور) كه علامت امر غائب است درآورده و آخر را مجزوم مى‌سازند. 🔹️امر حاضر را از فعل مضارع مى‌سازند به اين روش كه شش صيغه حاضر را ملاحظه كرده ابتداء حرف مضارعه را از اوّلش بر مى‌دارند سپس از دو حال خارج نيست: الف: آنكه فاء الفعل متحرك است. ب: آنكه فاء الفعل ساكن ميباشد. 🍃در صورت اوّل فقط آخر فعل را مجزوم مى‌كنند. مثال: «...کن فیکون» توضیح : در این آیه فعل امر «کُن» با برداشتن حرف مضارعه و ملاحظه فاء الفعل متحرک ساخته شده است زیرا در اصل «تَکونُ» بوده است 🍃در صورت دوّم(ساکن بودن فاءالفعل) به حرف بعد از فاء الفعل كه عين الفعل باشد نظر مى‌كنند که از سه حال خارج نيست: يا مكسور است و يا مفتوح بوده و يا مضموم ميباشد. 🍃در دو صورت اوّل و دوّم(مکسور یا مفتوح بودن عین الفعل) يك همزه مكسور ابتداء فعل درآورده و آخرش را مجزوم مى‌سازند. مثال: «اِستَغفِروا رََّبکُم...» توضیح: در آیه فوق بعد از حذف حرف مضارعه از فعل «تَستَغفِرُونَ» به دلیل اینکه حرف بعد از فاءالفعل مکسور است؛همزه فعل امر به صورت مکسور می باشد. 🍃 درصورت آخر(مضموم بودن عین الفعل ) همزه مضموم اوّلش درآورده و آخر آنرا مجزوم مى‌كنند مثال: «اُعبُدُوا الله....» توضیح: فعل«تَعبُدُونَ» با توجه به اینکه حرف بعد از فاء الفعل آن مضموم است بنابراین همزه فعل امر مضموم می باشد. نکته ۱: همزه فعل امر به جز باب افعال همزه وصل است بنابراین در ابتدای کلام خوانده میشود ولی در وسط کلام ناخواناست. مثال ۱: رَبَّنَا افتَحْ بَینَنا و بَینَ قَومِنا بِالحقِّ مثال ۲: فَاَرسِلْ مَعَنا اَخانا نکته ۲: همزه امر بعد از حرف عطف «واو،فاء، ثُمَّ» جایز است ساکن شود. مثال ۱: کُلوا وَاشرَبوا و لا تُسرِفوا مثال ۲: فَافتَحْ بینی و بینَهُم فتحاً مثال ۳: ثُمَّ ادعُهُنَّ •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈ نتیجه :در آیه 109 از سوره مبارکه بقره، « فَاعفُوا» و «وَاصفَحوا » فعل امر حاضر است و همزه آن چون بعد از حرف عطف «فاء» و «واو» واقع شده، ساکن است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی و کتاب موسوعة النحو و الصرف و الأعراب 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: معانی «خَیر» 🔹اسم «خَیْر» معمولا سه شکل دارد: ۱. اسم تفضیل: در این صورت از ریشه یا مصدر فعل مشتق شده است و به معنی بهتر/ بهترین، خوب تر/ خوب ترین می باشد و به یکی از دو حالت زیر می آید: الف)بعد از آن حرف «مِن» بيايد: مثال: العلم خیرٌ مِن المالِ 🍃علم بهتر از مال است. ب) بعد از آن «مضاف اليه» بیاید. مثال: انتَ خیرُ النّاسِ عِلماََ. 🍃تو بهترین مردم از نظر علم هستی. ۲. صفت مشبهه : در این مورد نیز مشتق است و معنی «خوب و نیک» می دهد و بیشتر در این حالت نقش «نعت» می گیرد. مثال: العملُ الخَیرُ ینفعُک. 🍃کارنیک به تو سود می رساند. ۳. مصدر : در این مورد، چون مصدر می باشد جامد است؛ چرا که‌ همه مصادر اسم و جامد هستند. و معنی «خوبی و نیکی/خوب بودن و نیک بودن» می دهد. مثال: خَیرک کثیرٌ. 🍃خوبی ات بسیار است. 📌نکته ۱: اسم تفضیل غیرمنصرف است به جز اسم تفضیل «خیر» که منصرف بوده و می تواند تنوین بگیرد شاید به این دلیل که از حالت «أَخْیَر» بروزن «أفعل» به خاطر حذف همزه خارج شده است. 📌نکته ۲: «خیر» مصدری یا صفت مشبهه هم از ابتدا منصرف بودند. ✔️ همه موارد فوق درباره کلمه «شرّ» هم صدق می کند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در نتیجه «خیر» در آیه ۱۱۰ سوره مبارکه بقره، به معنای کار خوب و نیکو و مصدر است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی و کتاب موسوعة النحو و الصرف و الأعراب 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• ✅موضوع: اسم فعل 👈تعریف: اسمی است که متضمن معنا، زمان و عمل فعل می باشد، بدون آنکه نشانه فعلی بپذیرد یا تحت تأثیر عوامل آن قرار گیرد. ✅ انواع اسم فعل (بر اساس دلالت فعلی آن) الف) اسم فعل امر بیشتر از همه انواع کاربرد دارد. مانند: آمّین = اِستَجب (اجابت کن) صَه = اُسکت (خاموش باش) حَيَّ = عجّل (اقدام کن) ب) اسم فعل مضارع مانند: أُفٍّ = أتضجَّرُ (ناراحت می شوم) ويْ = أعجَبُ ( تعجب می کنم) ج) اسم فعل ماضی مانند: هَیهاتَ = بَعُدَ (دور باد) شَتَّان = اِفتَرَقَ ( جدا شد) 🔹چند نکته ۱- اسماء افعال همه مبنی هستند و با وجود اسم بودنشان محلی از اعراب ندارند. ۲- فاعل این اسماء غالبا مستتر وجوبی است که بر حسب مخاطب یا متکلم تقدیر می شود بجز در اسم فعل ماضی فاعل یا ظاهر می شود یا استتار جوازی دارد. ۳- اسم فعل به همراه فاعلش در حکم جمله فعلیه است و دارای تمام احکام جمله فعلیه می باشد، مانند واقع شدن بعنوان خبر یا صفت یا حال یا... •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• در آیه ۱۱۱ سوره بقره : کلمه «هاتوا» اسم فعل امر به معنای «بیاورید» می‌باشد. فاعل آن ضمیر متصل «واو» و مفعول هم گرفته است. هاتوا بُرهانَکم: جمله فعلیه، مقول قول، محلا منصوب •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی و کتاب موسوعة النحو و الصرف و الأعراب 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: انواع «مَن» (شرطیه) «مَن» به پنج صورت می آید: ۱_ شرطیه ۲_ استفهامیه ۳_ موصوله ۴_نکره موصوفه ۵_ زائده 👈«مَن» شرطیه اسم شرط جازم که نیاز به فعل شرط و جواب شرط دارد که اعراب آنها اگر مضارع باشد، مجزوم و اگر ماضی باشند، محلا مجزوم می‌شود. من شرطیه، مبنی بر سکون است و در کلام اعراب های زیر را به صورت محلّی می‌پذیرد: 🔹مرفوع (به عنوان مبتدا) هنگامی که: 1⃣ فعل شرط، از افعال ناقصه باشد. مثال: مَن یَکُن صاحِبَ حقٍّ لا یَتَنازَل عن حقِّهِ. 🍃 در مثال فوق، «مَن» مبتدا و محلا مرفوع می‌باشد. 2⃣ فعل شرط، لازم باشد. مثال ۱: مَن صَبَرَ نالَ. مثال ۲: ....مَنْ یَغلُل یَأتِ بِما غَلَّ یَومَ القیامة. 🍃 در دو کلام بالا، «مَن» به عنوان مبتدا ، محلا مرفوع است زیرا افعال «صَبَرَ» و «يَغلُل»، لازم هستند. 3⃣ فعل شرط، متعدی باشد. مثال: ...مَن یَشفَع شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُن لَهُ نصیبٌ مِنها... 🔹منصوب (به عنوان مفعولٌ‌به) 👈هنگامی که بعد از آن فعل متعدی بیاید. مثال: مَن تُکافِیء أکافِئهُ. 🔹مجرور به حرف جر 👈هنگامی که حرف جر، قبل از آن آمده باشد. مثال: عَلی مَن تُسلِّم اُسَلِّم. 🔹 مجرور مضاف الیه 👈هنگامی که قبل از آن اسم نکره‌ای آمده باشد که احتیاج به معرفه شدن دارد. مثال: کتابَ مَن تَقرَأ أقرأ. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۱۲ سوره بقره : در عبارت «مَن اَسلَمَ وَجهَه لِلّه» «مَن» اسم شرط و مبتدا و محلا مرفوع است و فعل ماضی «اَسلَمَ» محلا مجزوم و متعدی است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی و کتاب موسوعة النحو و الصرف و الأعراب 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: مطابقت فعل با فاعل 🔹 مطابقت فعل با فاعل از نظر جنس معمولا هر فعل با فاعل خود از نظر مذكر یا مونث بودن با فاعل خود مطابقت مي كند. مانند: نَصرَ علیٌ، نَصَرَت فاطمةٌ 👈نکته: در چند مورد استعمال فعل به دو صورت مذکر و مونث جایز است: ۱) چنانچه فاعل مونث حقيقي داراي فاصله با فعل باشد مثال: ذَهَبَ یا ذَهبَتِ الیومَ فاطمةٌ 🍃«فاطمه»، مونث حقیقی وفاعل، «الیوم» فاصله بین فعل و فاعل ۲) هرگاه فاعل، مونث مجازی باشد. مثال: طَلَعَ الشمسُ یا طَلَعَتِ الشمسُ 🍃«الشمسُ» مونث مجازی است. ۳) هرگاه فاعل جمع مکسر باشد مانند:قامَ یا قَامتِ الرجالُ 🍃الرجال: فاعل و جمع مکسر 📌نکته: در قران و غیر آن برای فاعل جمع مکسر غالبا فعل به صورت مونث آورده شده است. مانند: قالت الاعرابُ، حَبِطَت اَعمالهم 🔹مطابقت فعل با فاعل در عدد اگر فاعل اسم ظاهر باشد فعل همواره به صورت مفرد می آید مثال: وَعَدَ الله المومنين و المومنات. 🍃«المومنین» فاعل وجمع اما فعل به صورت مفرد استفاده شده است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۱۳ سوره مبارکه بقره: در عبارت «قالت الیهودُ» «یهود» جمع مکسر وفاعل، اما فعل به صورت مفرد مونث استفاده شده است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی و کتاب موسوعة النحو و الصرف و الأعراب 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: انواع استثناء 👈تعریف استثناء: خارج نمودنِ اسمِ واقع بعد از اداتِ شرط از حکم ما قبلش، استثناء نام دارد؛ که از سه رُکن تشکیل می شود: مستثنی‌منه، مستثنی، ادات استثناء 🔹 ادات استثناء ۱.حرف: الّا ۲.فعل: «لیس» و «لا یکون» ۳.مردد بین اسم و فعل: خَلا، حاشا، عَدا ۴. اسم: «غَیر» و «س‍ِویٰ» 🔹انواع استثناء ۱. استثناء تام : مستثنی‌منه در آن ذکر شده است. به بیان دیگر در استثناء تام، تمام ارکان استثناء (مستثنی‌منه، ادات استثناء، مستثنی) موجود می‌باشد. ۲. استثناء مفرغ : مستثنی‌منه در آن ذکر نشده و محذوف است. 🔹 اقسام استثناء تام الف) استثناء متصل : در این قِسم، مستثنی جزئی از مستثنی‌منه است و برحسب اینکه جمله ی استثناء، متضمن معنای نفی هست یا خیر، به استثنای متصل منفی یا مثبت تقسیم می شود. مثال : رَکب الطُّلابُ الّا علیاً. 🍃استثناء تام متصل منفی است؛ زیرا: •مستثنی‌منه (الطّلاب) در جمله موجود است⬅️ تام •مستثنی(علی) از جنس مستثنی‌منه (الطلاب) است ⬅️ متصل •جمله متضمن معنای نفی است ⬅️ منفی ب) استثناء منقطع: در این نوع، مستثنی از جنس مستثنی‌منه نیست و برحسب اینکه جمله ی استثناء، متضمن معنای نفی هست یا خیر، به استثنای متصل منفی یا مثبت تقسیم می شود. مثال: فَسَجد الملائکة کُلّهم اجمعون الّا ابلیس اَبیٰ... 🍃استثناء تام منقطع منفی است؛ زیرا •مستثنی‌منه (الملائکة) در کلام موجود است ⬅️ تام •مستثنی‌منه (الملائکة) از جنس مستثنی (ابلیس) نیست ⬅️ منقطع •جمله معنای نفی نمی‌دهد ⬅️ مثبت 🔹احکام استثناء به الّا ۱. وجوبا منصوب در صورتی که استثناء، تام و مثبت باشد. مثال: رَایتُ قَومي الّا سعیداً. ۲. جوازاً منصوب در صورتی که استثناء تام و منفی باشد. در اینصورت جایز است: مستثنی، منصوب باشد یا از اعراب مستثنی‌منه تبعیت کند. مثال: ما جاءَ القومُ الّا سعیداً ( یا سعیدٌ). ۳. برحسب نیاز جمله در صورتی که استثناء مفرغ باشد، ما بعد «الّا» بر حسب نیاز جمله اعراب می شود، گویا «الا» در جمله وجود ندارد. مثال۱:ما اخطأ الّا سمیرٌ. 🍃 سمیرٌ (مستثنی): فاعل برای «اخطأ» و مرفوع مثال۲: ماسَمعتُ الّا المتکلمین. 🍃المتکلمین (مستثنی): مفعولٌ‌به برای «سمعت» و منصوب مثال۳:ماسلّمتُ الّا علی الفُصحاء. 🍃الفُصحاء (مستثنی): مجرور به حرف جر •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ با توجه به توضیحات مذکور در آیه ۱۱۴ سوره مبارکه بقره: 🍃 در جمله «اَن یَدخُلوها اِلّا خائِفینَ» استثناء از نوع مفرغ است و «خائِفینَ» حال برای فاعل «یَدخُلوها» می‌باشد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس ارزشمند استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی ( بر مبنای کتاب موسوعه النحو والصرف والاعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• 🏴 موضوع: جمله شرطیه و ادات شرط ادات شرط : این ادات بر دو نوع می باشد. ۱_اسمیّه. مانند: انَّی ،أین، اینما، أیّ، أیّان، إذا، حینما، کلَّما، کیف، کیفَما، لمَّا، ما، متی، من، مهما ۲_ حرفیه. مانند: إن، إذما، لَوْ، أمَّا 👈 جمله شرط: در جمله ی شرط حتما باید جمله ی ما فعلیه باشد و فعل آن خبری و متصرف باشد و با قد٬ لن٬ ما٬ سین٬ سوف مقرون نشده باشد. ۳_ ادات ربط بین جواب و شرط: این ادات شامل «فاء» و «إ‌ذا» فجائیه می شود. ۴_ جمله جواب که می تواند فعلیه یا اسمیه باشد. معنای بعضی از ادات شرط: إن و إذما: این دو ادات٬ جمله ی جواب را مشروط و وابسته به جمله ی شرط می کند. مثال: « إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ » أین و أینما و أنَّی و حیثما: برای تعلیق (وابستگی) مکانی به کار می روند. مثال: «أَیْنَمَا یُوَجِّهْهُ لَا یَأْتِ بِخَیْرٍ» مَن: برای مشروط نمودن و وابسته نمودن جواب است. مثال: .... وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا .... ....و هر كه پاداش دنیا را بخواهد [اندكی از آن‌] به او می‌دهیم، و هر كه خواستار پاداش آخرت باشد، او را از آن می‌بخشیم.... •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ با توجه به توضیحات مذکور در آیه ۱۱۵ سوره مبارکه بقره: 🍃 جمله «أینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ»، «أینما» برای تعلیق مکانی است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس ارزشمند استاد ارجمند حسینی آل‌مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی ( بر مبنای کتاب موسوعه النحو والصرف والاعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• 🏴موسسه نورالیقین 🏴مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی 🏴@moassese_nooralyaghin