eitaa logo
مباحثه فقاهت
5.7هزار دنبال‌کننده
935 عکس
1 ویدیو
33 فایل
کانال مباحثه فقاهت وابسته به مدرسه عالی فقهی امام محمد باقر عليه السلام با هدف کمک به تعمیق فقه و اصول و ايجاد فضاي علمی و تخصصی در حوزه ایجاد شده است کانال مباحثه فقاهت در تلگرام https://t.me/+h9HkTrDUB4ViMWY0 🌐ارتباط با مدیر کانال 🆔️ @mobahathah
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مذهب راوی؟؟!!! بسیاری از علمای رجال مانند علامه بحر العلوم و محقق خویی معتقدند که اگر نجاشی به مذهب و اعتقاد راوی تصریح نکند نشانه این است که او را امامی مذهب دانسته است. 📱 @mobahathah_ir استاد ترابی شهرضایی(ره) فرموده است این کلام کلیت ندارد. تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1987
📚 تمسک به عمومات و مطلقات در مسائل مستحدثه؟؟؟!!!! یکی از تقریب های حجیت عمومات و اطلاقات در مسائل مستحدثه تمسک به دلالت التزامی طایفه ای از روایات است که فرموده هر آنچه که امت به آن احتیاج داشته باشند، بین شدهاست اشکالی که به این تقریب وارد شده این است که ممکن است خود وجود امام دلیل باشد بر احتیاجات امت لذا در مسائل مستحدثه باید به امام معصوم رجوع کرد واحتیاج خود را برطرف نمود... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2093&highlight=%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%AB%D9%87
📚 نقد کلام مرحوم شیخ در تحقق اکراه در صورت وجود تفصی؟؟؟؟!!! مرحوم شیخ قائل است که عجز از تفصی، در اکراه شرط نیست. یعنی اگر شخص مکرَه بتواند توریه کند و در معامله قصد انشا نکند، اکراه محقق شده است و معامله باطل است. دلیل ایشان این است که اگر اکراه را در جایی محقق بدانیم که هیچ تفصی نداشته باشد، حدیث«رفع ما استکرهوا» حمل بر فرد نادر میشود و بعید است. پس باید بگوییم که مراد از اکراه اعم از وجود تفصی و عدم وجود تفصی است. خیلی از فقها به این بیان اشکال کرده اند که میتوان همه آنها را به این بیان برگردانده که( اکراه به معنای این است که هیچ راه فراری نداشته باشد. در این صورت اکراه یک معنای ضیقی دارد و حمل بر فرد نادر لازم نمیاید. بعلاوه که اکراه فقط در معاملات نیست بگوییم حمل بر فرد نادر میشود بلکه در احکام تکلیفیه هم جاری است... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2169
📚 جریان ترتب در دو واجب طولی؟؟؟!!! بحث معروف ترتب در دو تکلیفی که در عرض هم هستند حال اگر دو واجب طولی باشند نیز ترتب در آنها جاری است؟ مثلا مکلف یک قدرت و دو تکلیف دارد یکی انجام قیام متصل به رکوع و دیگری انجام سجده اختیاری اما هردو را نمی تواند انجام دهد. در این فرض دو واجب طولی هستند؛ زیرا وجوب سجده بعد از قیام رکوع است. بنابر اینکه قیام متصل به رکوع اهم است (لا صلاة لمن لا یقیم صلبه)اگر مکلف عمدا قیام متصل به رکوع را انجام نداد میتوان سجده اختیاری را به سبب ترتب، مامور به دانست؟ 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2174
📚 مفاد امر، دستور و الزام است ؟؟؟!!!! به نظر ماده و صیغه امر(ثبوتا) تنها یک معنا دارد و آن انشاء دستور و الزام است؛ حتی اگر از دانی صادر شده باشد و یا اینکه ارشادی و یا وضعی باشد؛ زیرا در تمامی این موارد الزام از ناحیه آمر وجود دارد ولی التزام عملی مامور، حتمی نیست. همچنین استعمال ماده امر در مستحبات، مجاز است و عرفا در اینگونه موارد اصلا امر محقق نشده است. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2112
📚 حمل آیه‌ی «تجویز اکل از بیوت آباء و امهات» به حکم ظاهری ؟؟!!!؟؟ اگر چه نسبت بین آیه‌ی «تجویز اکل از بیوت آباء و امهات» و موثقه سماعه لایحل مال امرء مسلم الا بطیبة نفسه عموم من وجه است؛ ؛ اما بعد از انصراف آیه‌ی شریفه از فرض علم به کراهت مالکین، تداعی این معنا در نزد عرف می‌شود که: حکمی واقعی وجود دارد که بیان باشد از «حرمت تصرف در مال غیر بدون طیب نفس مالک»؛ و حکمی ظاهری وجود دارد که بیان باشد از «جواز ظاهری أکل از بیوت مذکورین در آیه در فرض عدم علم به کراهت.که ثمره اش این است که: در صورت اکل از اطعمه‌ی بیوت مذکورین در آیه و کشف عدم رضایت مالکین آن؛ طبق جواز ظاهری، تصرف حرمت واقعی و حلیت ظاهری داشته است و ضمان ثابت است. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1777
📚 اطلاق مقامی آیات ناظر به اصل تشریع!!!!؟؟ در بحث طواف که محدوده‌ی آن چه مقدار است دو روایت متعارض وجود دارد.یک روایت می گوید باید محدوده بین رکن و مقام را رعایت کرد و روایت دیگر بر خلاف آن است. گفته شده روایتی که محدوده را لازم نمی داند به خاطر موافقت با آیه ﴿وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ﴾ مقدم است؛ ولی این مطلب مبتنی بر این است که برای آیات اطلاق لفظی قائل باشیم و حال آن که عمومات و اطلاقات قرآنی معمولا در مقام بیان نیستند؛ اما اطلاق مقامی دارند با این توضیح که شارع مقدس باید در ظرف عمل، قیود حکم را بیان کند و عدم بیان شرایط و قیود سبب تمسک به اطلاق آیات می شود؛ اما اگر روایت محدوده طواف را معین نمود این اطلاق مقامی شکل نمی گیرد.... بنابراین هیچ یک از این دو دسته روایات مخالف کتاب نیستند؛ اما روایتی که محدوده را لازم نمی داند موافق کتاب است.آن چه جزء مرجحات است، ترجیح موافق کتاب بر مخالف کتاب است. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1764
📚 علت ذکر نشدن برخی روات در کتب رجالی !!!!؟؟ مرحوم صاحب معالم در منتقی الجمان می فرمایند: «این توهم که عدم ذکر این راویان به علت عدم اعتماد به آنهاست، صحیح نیست ، زیرا عمده کتب رجال در مقام ترجمه صاحبان کتب هستند و این راویان صاحب کتاب نیستند.» استاد شبیری فرمودند: در تکمیل این عبارت باید گفت: کتاب هایی که در مقام تضعیف و توثیق و شرح حال هستند، عمدتا درباره مصنفین است؛ چرا که رجال شیخ تنها اصحاب ائمه را ذکر کرده و بنای بر توثیق وتضعیف در این کتاب ندارد... فهرست شیخ و رجال نجاشی که بیشتر به توثیق و تضعیف می پردازند نیز، مختص به مصنفین بوده و فهرست کتب المصنفین هستند... رجال کشی نیز تنها در مقام بیان روایات وارد شده در مدح و ذم راویان ... است 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شد، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=1693
📚 ارتباط مرحوم کلینی با امام زمان و نواب ایشان ؟؟؟!!!! آیه الله شبیری فرمودند: اینکه آخوند در ص ۴۴۵ کفایه در رجحان تخییر گفته کلینی با نواب اربعه ارتباط داشته، چون در بغداد بوده است [مع مصیر مثل الکلینی إلى التخییر، وهو فی عهد الغیبه الصغرى ویخالط النواب والسفراء]، حرف درستی نیست. آقای بروجردی می‌فرمود که کلینی فقط در اواخر عمرش مدتی به بغداد سفر کرده و اساسا در بغداد زندگی نمی‌کرده است. بنده هم اضافه می‌کنم معلوم نیست که در آن شرایط خفقان، توانسته باشد ارتباط بگیرد. شما یک جای کافی حرفی از ارتباط با امام زمان(ع) نمی‌بینید. نه مأمور و مجاز بوده‌اند و نه مشکلات آن زمان اجازه می‌داده است. ضمن اینکه اگر ارتباط رخ می‌داد کلینی به خطر می‌افتاد و نمی‌توانست این کار مهم را انجام دهد 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2092
📚 نفی اعتبار توریه در اکراه به داستان عمار ؟؟؟!!! بحث این است که اگر کسی اکراه بر حلف و کذب شد تفصی از توریه شرط است یا نه؟ برخی بهداستان عمار تمسککرده اند عمار شخص مورد اهمیتی برای پیامبر بوده است و با آن همه علاقه ای که پیامبر به ایشان داشته است اگر تفصی از توریه اعتبار داشت (لا اقل که رجحان دارد) پیامبر به ایشان تذکر میداد که اگر بار دیگران کفار به سراغ تو امدند و تو را مجبور کردند که تبری بجویی اگر توربه ممکن است توربه بکن. در حالی که این کار را نکرده است پس معلوم میشود که تفصی از توریه در اکراه بر حلف و کذب و لازم نیست. بعضی جواب داده اند که در این مورد توریه فایده ای نداشته؛ زیرا تبری جستن با کلمات کفر امیز هتک حرمت است چه توریه بکند و چه نکند. یا اینکه عمار با آن همه جلالت قدر خودش توریه را بلد بوده است و نیازی به گفتن نداشته است. طبیعتا هر انسان مومنی از کفر گفتن بدش میاید و تا جایی که بتواند ان را قصد نمیکند... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2186
📚 نکاتی مهم در مورد روایات دال بر جبر ؟؟؟!!! اولا: به نظر ما هیچ روایتی دال بر جبر وجود ندارد و هرآنچه ادعا شده غلط است ثانیا: ابتلای عمومی به مساله جبر و اختیار اقتضاء میکند که ائمه علیهم السلام هر نظری داشته باشند کاملا روشن و قطعی باشد نه اینکه امر مخفی باشد که اثبات آن نیازمند به دلیل اثباتی باشد. همین روشن بودن مذهب ائمه علیهم السلام در نفی جبر و اثبات اختیار قرینه متصل به همه روایات و ادله محسوب میشود و چنانچه روایتی با قطع نظر از این ارتکاز و قرینه متصل، در جبر ظهور داشته باشند این قرینه قطعی مانع شکل گیری چنین ظهوری میشود. ثالثا: اگر فرض شود برخی روایات نص در جبر هستند باز هم ارزشی ندارد؛ زیرا روایات بر اساس بنای عقلاء حجت شده اند و بنای عقلاء بر نفی احتمال خطای راوی است. این بناء و اصل عقلایی در مثل این مساله قابل جریان نیست چون مساله از مسائل عمیق عقلی است و ممکن است فرد قول حق در مساله قضا و قدر و اراده و مشیت الهی را به اشتباه جبر بفهمد... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 mobahathah.ir/showthread.php?tid=2192
📚 ریای در جزء عبادت موجب بطلان عبادت نمی شود ؟؟؟!!! در فرض ریای در جزء عبادت مثل ریا در خواندن سوره ی جمعه و... در صورتی که جزء ریایی تدارک شود؛ مرحوم خویی دو وجه برای بطلان نماز ذکر نموده اند؛ البته وجوه دیگری نیز وجود دارد که استاد هیچیک را نپذیرفتند. وجه أول (صدق زیاده با قصد جزئیت) نباید قصد جزئیت کند؛ زیرا اگر قصد جزئیت در خواندن سوره جمعه ریایی داشته باشد به این خاطر که جزء نماز نیست و به قصد جزئیت آورده است زیاده محسوب می شود و مصداق «من زاد فی صلاته فعلیه الاعاده» خواهد بود. مناقشه عنوان «زاد فی صلاته» یک مفهوم عرفی است و لذا هر چه در نماز قرآن یا دعا خوانده شود جزء نماز است، هرچند از حدّ واجب خارج است؛ پس اتیان به أجزایی مثل قرائت قرآن، ذکر و دعا که شأنیّت دارند مستحبّ باشند ولو بالفعل مستحب نیست به این خاطر که به قصد ریا یا با وسواس بوده و نهی دارند، اتیان به این أجزاء در نماز موجب صدق «من زاد فی صلاته نمی شود وجه دوم (فرض تحقّق فصل طویل) نباید فصل طویل بشود و لذا اگر سوره جمعه را به مقداری طول بدهد که اگر در این مدت سکوت می کرد می گفتند «این چه نمازی است که می خوانی؟!» صورت نماز محو شده و باطل است. مناقشه محو صورت نماز یک مطلب عرفی است و لذا اگر قنوت نماز که جزء نماز نیست (به این خاطر که ایشان جزء مستحب در نماز را قبول ندارند) طولانی شود موجب بطلان نمی شود و عرف، قنوت طولانی را ماحی صورت نماز نمی داند 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2189&pid=7929#pid7929
📚 انحلال در جعل؟؟؟!!! استاد در بحث دلالت امر بر مره و تکرار، به بحث انحلال در جعل پرداخته و بیان کردند که در انحلال در جعل، فرقی نمی کند که خطاب، مطلق باشد، انحلال در جعل مانند وضع عام موضوع له خاص است. در وضع عام موضوع له خاص، مثلا زعیم با یک عملیۀ التسمیه، نام تمام افرادی که در یک روز متولد شده اند را علی می گذارد و در این صورت، فرقی نمی کند که از تعبیر عام استفاده کند و بگوید وضعت اسم علی لکل مولود فی هذا الیوم و یا از تعبیر مطلق استفاده کند و بگوید وضعت اسم علی للمولود فی هذا الیوم؛ بر همین وزان، چه مولی بگوید یجب اکرام العالم و چه بگوید یجب اکرام العلماء، با یک عملیۀ الجعل، برای هر عالمی وجوب اکرام جعل می شود و این همان انحلال در جعل است. البته تفاوتی بین مثال وضع عام موضوع له خاص با انحلال در جعل وجود دارد؛ در صورتی که موضوع حکم را شرط فعلیت حکم بدانیم، پس مولی، تنها قضیه ی شرطیه را جعل می کند و انحلال در جعل به این لحاظ نداریم. مثلا در اذا زالت الشمس فیجب الصلاۀ می توان گفت که هنگان هر زوال شمسی، وجوب صلاتی حادث می شود، بنا بر این، شارع، تنها همین قضیه ی شرطیه را جعل کرده و هرگاه موضوع محقق شود، وجوبی در عالم اعتبار متولد می شود نه این که شارع، مباشرۀً جعل وجوب های متعدد کرده باشد 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://www.mobahathah.ir/showthread.php?tid=2172&pid=7825#pid7825
📚 نفی اصالۀ التطابق بین الثبوت و الاثبات در خطابات ؟؟؟؟!!! استاد شبیری دو راه برای اثبات وثاقت نوفلی بیان فرمودند: ۱. آثار روایت ابراهیم بن هاشم ۲. شهادت شیخ طوسی به عمل نمودن اصحاب به روایات سکونی با این توضیح که این شهادت ناظر به روایات خارجی سکونی است و این روایات نوعا از طریق نوفلی به دست ما رسیده است پس عمل نمودن اصحاب به روایت سکونی ملازم است با اعتماد به نوفلی. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2155
📚 تفاوت مبنای صاحب کفایه با مرحوم نائینی در حجیت اخبار تاریخی و تکوینی ؟؟؟!!!! ظن خاصی که مرتبط با امور تکوینی یا تاریخی باشد مثل اینکه در روایت آمده باشد درزیر زمین یا بالای آسمان فلان کیفیت را دارد یا در امتهای گذشته چنین اتفاقی افتاده است دو نظر پیرامون آنها مطرح است. طبق مبنای صاحب کفایه در حجیت که عبارت است از منجزیت و معذریت حتما باید اثر شرعی برای حجیت متصور باشد؛حجیتی متصور نیست اما طبق مبنای آقای خویی در حجیت که همان مبنای استادشان مرحوم نائینی است که عبارت است از تتمیم کشف می توان قائل به حجیت شد چرا که وقتی شارع مقدس بالتعبد برای مکلف علم جعل کرد او می تواند خبر بدهد که شارع مقدس راجع به این موضوع این طور فرموده چرا که جواز اخبار نسبت به چیزی از آثار علم به آن است نه از آثار وجود واقعی آن امر معلوم.... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2103
📚 جریان ترتب در مستحبات ؟؟؟!!! در بحث ترتب اختلافی وجود دارد که ایا در مستحبات ترتب جاری میشود یا نه؟ مثلا اگر کسی نزدیک طلوع فجر صادق به جای نماز شب خواندن قران بخواند، ایا این قران خواندن امراستحبابی دارد یا نه؟ استاد فرمودند: صاحب کتاب منتقی الاصول فرموده است: در مستحبات ترتب جاری نیست زیرا ترتب فرع بر تزاحم است و در مستحبات تراحمی وجود ندارد استاد فرمودند: هر چند که در مستحبات ترخیص در ترک وجود دارد اما نکته باب ترتب در این جا هم جاری است زیرا در مستحبات هم مطارده هست، مثلا لحظه قبل طلوع فجر هم طلب نماز شب دارد و هم قران خواندنو هر یک دیگری را طرد خواهد کرد. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2183
📚 داعی الهی در قلوب انسان، علت تامه اختیار است؟؟؟!!! اختیار، علت تامه افعال انسان در فرض قدرت است؛ اما اشکال شد که خود عزم و قصد هم حادث و نیازمند به علت است که اصلی‌ترین قسمت حل شبهه جبر و دفع تفویض در همین نقطه است. در پاسخ گفتیم علت قصد و عزم، نفس است اما تحقق اختیار یک طرف، منوط به داعی است و تأثیر این دواعی در تحقق عزم و قصد به نحو حتم است اما این داعی اختیار را سلب نمی‌کند یعنی تأثیر این داعی به گونه‌ای نیست که نفس تمکن از ترک آن نداشته باشد مثلا... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2182
📚 نماز و عبادت برای استجابت تقاضای دنیوی دعا باطل است؟؟؟؟!!! صاحب عروه فرموده اند: اگر عباداتی مانند نماز به صورت معاوضه ای باشد یعنی قصد معاوضه داشته باشد حتی قصد معاوضه با بهشت و..؛ آن عبادت باطل است و خیلی از شراح نیز آن را تایید کرده اند. محقق ایروانی فرموده اگر کسی عبادت را برای تقرب به خدا انجام دهد و لی غرض اصلی، امردیگری است، در حقیقت همان امر که غرض اصلی است محرک و مقصود او بوده و لذا اگر آن غرض الهی باشد مانند ثواب، عبادت صحیح است اما اگر آن محرک اصلی دنیوی باشد، عبادت باطل است. 📱 @mobahathah_ir به نظر ما این مطلب که کسی خدا را برای تقرب عبادت کند تا به ثواب برسد و یا از عقاب دور شود، در حقیقت قصد تقرب نداشته و صرفا قصد داعی اصلی که همان ثواب و دفع عقاب است دارد و لذا صدق عبادت لله نمی کند؛ اما سیره متشرعه و ارتکاز قطعی و روایاتی مانند «ان قوما عبدوا الله خوفا....» دلالت بر ایندارد که در مورد عبادات، قصد وجه الله توسعه داده شده و صرف اضافه به خداوند تذللا برای تحقق عبادت کفایت می کند؛ حتی اگر قصد او از تذلل برای خداوند، حاجات دنیوی باشد، مانند نماز حاجت یا نماز استسقا و... تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2129&pid=7719#pid7719
📚 تزاحم ضررین در جاییکه لازمه تصرف مالک در ملکش اضرار به غیر باشد؟؟؟!!! درجاییکه مالک با تصرف در ملکش باعث اضرار به غیر است این بحث مطرح است که اگر چنانچه قایل باشیم منع مالک از تصرف در مالش ضرر بر اوست این بحث میشود مصداق تزاحم ضررین. شهید صدر در این بحث ضابطه ای را بیان میکند به اینکه اگر عقلا در تصرف مالک حقی برای او قایل باشند منع از تصرف میشود مصداق ضرر مالک و ضررین تزاحم میکند و لکن اگر عقلا چنین حقی قایل نباشند ضرر تنها در یک طرف بوده و تزاحم نمیشود. استاد در تکمیل این بیان به حدیث سمره اشاره کردند که سمره به استناد مالکیتش نسبت به نخله میگفت من استیذان نمیکنم ولی نبی اکرم صلوات الله علیه و آله حق را به انصاری دادند... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2171
📚تعبیر از ابن ابی عمیر به محمد بن زیاد؟؟!!! استاد سید محمد جواد شبیری زنجانی (دام عزه) می فرماید: محمّد بن زیاد همان ابن ابی عمیر معروف است که واقفی‌ها از او به محمّد بن زیاد یاد می‌کنند. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2153
📚 عدم اعتناء مرحوم بروجردی درنظریه ی اصول متلقاه به نظرات سید مرتضی و قدیمین ؟؟؟!!!! استاد مروی از قول مرحوم آقای بروجردی نقل کردند که ایشان درنظریه ی اصول متلقاه به ابن جنید و ابن ابی عقیل وسید مرتضی اعتناء نمی کند زیرا معتقد است اصول متلقاه و کتب روایی کامل در اختیار ایشان نبوده است و هم چنین به سید مرتضی اعتناء ندارد زیرا آثار سید به صورت تفریع فروع است و بسیار به فقه عامه نظارت دارد 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2086&pid=7622#pid7622
📚 جریان ترتب در مواردی که قدرت شرعی اخذه شده است ؟؟؟!!! در جایی که در یکی از دو واجب، شرط شرعی قدرت شده باشد، ترتب جریان دارد یا نه؟ مراد از قدرت شرعی این است که قدرت ناحیه موضوع اخذ شده است و در غرض دخیل است قدرت عقلی این است که در اصل غرض دخیل نیست بلکه در استیفای ملاک دخیل است. ... حال اگر یک آب داریم و دو خطاب. یکی میگوید اب باید صرف در حفظ نفس بشود و دیگری میگوید وضو برای نماز واجب است و وقت داخل شده است. بعضی میگویند: در این جا جای ترتب نیست. یعنی نمیتوان گفت اگر کسی اب را صرف در وضو کرد، وضو با امر ترتبی صحیح است. زیرا ترتب در جایی است که دو واجب ملاک داشته باشند در حالی که با وجود خطاب حفظ نفس، قدرت و ملاک برای وضو گرفتن باقی نمی ماند... 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2187
📚 تطبیق احدهما بر جامع یا فرد اخف؟؟؟؟!!! مثلا اگر زید عمرو را مجبور کند به یکی از دو مال خودش ضرر بزند ولی عمرو ضرر بیشتری را انتخاب میکند. آقای سیستانی می فرماید: زید با اینکه عمرو رامجبور کرده ولی هیچ ضامن نیست؛ زیرا اجبار بر احدهما بوده و احدهما تعیین ندارد و ضمان بردار نیست و برای تعیین آن نیاز به متمم جعل داریم تا احدهما را بر یکی از طرفین تطبیق دهد که به حکم عقلا این احدهمای مضمون بر ضرر اخف منطبق میشود؛ پس اگر شخص با اختیار ضرر اشد را انتخاب کرد ضرر مضمون را انتخاب نکرده لذا ضمانی برای غیر ثابت نمیشود همانطور که اگر شخصی مضطر به ارتکاب احد الحرامین شود و حرام اشد را انتخاب کند عقوبت از وی مرتفع نمیشود. استاد شبیری در اشکال به بیان ایشان میفرمودند: در هر دو مثال مقدار مشترک بین ضرر یا حرمت مکره است و آن مقدار مضمون بوده و یا عقاب آن مرتفع خواهد بود؛ زیرا عرفا اجبار به جامع صورت گرفته است. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2156
📚عدم معقولیت دلالت امر بر وجوب بالاطلاق؟؟!!! مرحوم آقا ضیاء فرموده است که دلالت امر بر وجوب بالوضع نیست بلکه بالاطلاق است. ممکن است گفته شود قول به دلالت اطلاقی در امر معقول نیست چون اطلاق به معنای سریان و شمول است و این در مواردی قابل تصور است که امر دائر بین ضیق و سعه باشد مثلا رقبه که می تواند مقید به قید ایمان باشد. ولی در مواردی که امر دائر بین سعه و ضیق نیست مثل موارد دوران امر بین متباینین، اطلاق موضوع ندارد 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مطلب در تالار علمی مطرح شده است، شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2168&pid=7814#pid7814
📚 چاره ای برای حلال بودن رهن خانه وجود ندارد؟؟ ؟؟؟!!! در رهن خانه گفته شده نباید برای قرض، شرط اجاره قرار داده شود تا مستلزم ربا باشد؛ بلکه برای اجاره شرط قرض بگذارد و بگوید اجاره دادن مشروط به قرض الحسنه است این کار که نوعی حیله در ربا است طبق نظر مرحوم امام و هرکسی که حیل ربا را ممنوع می داند باطل است؛ اما علاوه بر ایشان، آقای سیستانی و شهید صدر نیز که حیل ربا را می پذیرند؛ در اینگونه رهن خانه اشکال می کنند اشکال این است که اجاره مشروط به قرض و قرض مشروط به اجاره عرفا تفاوت ندارد و روایات مانعه شامل هر دو فرض می شود ... یکی از روشها این است که مستاجر خطاب به صاحب خانه بگوید: "سه دانگ خانه را یکساله را به مبلغ پنجاه میلیون (همان مبلغ رهن) از شما می خرم همراه خیار یکساله، و سه دانگ دیگر را به مبلغ هر ماه صد هزار تومان، اجاره می¬کنم"... با رسیدن انتهای اجاره، صاحب خانه پنجاه میلیون را به مستاجر پرداخت کرده و بیع الخیار را فسخ می-کند. راه های دیگری نیز پیشنهاد شده است مثل قرارداد صوری امضا شود و از آنجا که مستاجر و صاحب خانه راضی به تصرف هستند؛ تصرفات صحیح باشد؛ البته تصرف اعتباری مانند بیع و... در پول رهن صحیح نیست اما می تواند معامله کلی در ذمه کند و پول رهن را به عنوان اداء دین پرداخت کند. 📱 @mobahathah_ir تفصیل این مساله در تالار علمی مطرح شده و مورد بحث و نقد واقع شده است؛ شما نیز ضمن ملاحظه آن در تالار، در این بحث علمی شرکت کنید. 👇👇👇👇👇👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=2191