✔️زمین بازی قدرت و چالش جدید مرجعیت!
🖊صادق بابایی
🔹چهکسی، چگونه باید مرجع تقلید شود!؟ این جدیدترین اختلاف چالشی در میان حوزههای علمیه است، که از منظر تحلیل معطوف به قدرت، ریشههایآن را باید در پدیدهی انقلاب اسلامی جستجو نمود. مشکلهای که پس از قرنها مرجعیتگریزی سلف حوزهها، پر عبای نسل اول مجتهدین پساانقلاب را گرفته است. ناگفته پیداست که تحول در مناسبات قدرت، بسیاری از شاکلهها را برهم میزند. و حوزهی علمیه بعنوان مادر انقلاب و همچنین مقام مرجعیت، بعنوان جایگاه طراز اول حوزهها، احتمالاً ازین قاعده مستثنا نخواهند بود
🔹روحانیون سرشناس حوزهی امروز، بیش از آن که با برچسبهای علمیشان شناخته شوند، در چپ و راست سیاسیست که نزد جامعه هویت مییابند. زیاد میشنویم که میگویند: آیتالله الف، نزدیک به اصولگراهاست و آیتالله ب، مورد حمایت اصلاحطلبان و تعابیری دیگر ازین قبیل. هیچکس هم به آنها انگ "آخوند درباری" نمیزند؛ چون اصولاً درباری در میان نیست و حکومت اگر نگوییم در دست روحانیت، لاقل همسو و در مقام سمپات روحانیت است و در پی فراگیر شدن گفتمان اسلام سیاسی، میتوان گفت سیاست، نه فقط عین دیانت، بلکه بخشی از هویت روحانیت کنونی بشمار میآید.
🔹این طیفبندیها و مناسبات جدید، پیش از انقلاب چندان معنا نداشت و حالا که وضع فرق کرده، لاجرم توابعی هم بدنبالش میآید. هر حزب و جریانی، دائماً بدنبال افراد و پایگاههایی میگردد تا شوکت خود را روزافزون کند و حالا که روحانیون، در سطوح مختلف وارد بازی سیاست شدهاند، چرا از آنها چشمپوشی شود؟ جهان قدرت، مرزبندیهای خودش را ترسیم میکند.
🔹بهرحال ۴۰سال از ایفای نقش روحانیون در حکومت اسلامی میگذرد و آثار ناشی از مناسبات جدید قدرت، در اولین نسل مجتهدین پساانقلاب هویدا شده؛ معلوم هم نیست که لجاجت یک طرف و جبر و تهدید طرف مقابل، تا به کجا میتواند ادامه یابد. مرجعیت مقامی نیست که در چارچوب قوانین صفر و یک بگنجد. قرار هم نیست که با فیلترهایی، مراجع یکجور و یکطراز تحویل دهیم. مراجع سابق و کنونی تقلید نیز مراتب و فواصل علمی چشمگیری در قیاس باهم دارند، اما از طرف دیگر، اکنون که مرجعیت گریزی لاقل در میان برخی، جایش را به مرجعیتخواهی داده، زیبنده نیست که امر مرجعیت، بالجمله یله و رها شود و یا تماماً دستمایهی بازیگردانان سیاسی گردد.
🔹بدونشک اینجا که هستیم آخر ماجرا نیست. یک جریان، بر آنست که جایگاه استوار ماضیاش را استمرار دهد و جریان مقابل در صدد اعلام موجودیت خویش است. پس چه بهتر که پیش از بیخ پیدا نمودن کار، ریشسفیدان اهل خرد، از در تصالح و چارهاندیشی درآیند و سلوک نوین مرجعیت در عصر پساانقلاب را ترسیم نمایند.
🔹در انتها، بذل توجه ازین نکته نیز دریغ ننماییم که رویه انصاف نیست، اگر چالشهای اینچنینی را، تماماً تیره ببینیم و تحلیلهای مشابه این قلم را مستمسکی قرار دهیم تا اصل انقلاب را زیر سوال ببریم؛ قدرت، اقتضائات ویژهی خود را دارد، چنانچه برخیشان مطلوب نباشد، میتوان در فکر چارهاندیشی بود نه آنکه تیشه برداریم و بر ریشهها بزنیم.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21469/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️انقلابهراسی در حوزه را جدی بگیریم
🔸سیدیاسر تقوی
🔹«تندروی» به عنوان یک آفت اجتماعی در مواجهه با دگراندیشان ظهور وبروز مییابد. تندروها- بر فرض فهم صحیح از آرمانها و ارزشهایی که مدعی آن هستند- بواسطه تعلقی که به دین، مذهب و یا گفتمان خود دارند، هویت خود را با شاخصههای حداکثری تعریف میکنند. لذا به واسطه کوچکترین زاویه و اختلافنظر و عدول یک جریان از آن شاخصهها، آن را خارج از گفتمان مطلوب خود تلقی کرده و مدام دچار «دیگریسازی» و مرزبندی هویتی با آنان میشوند.
🔹با گسترش ابزارهای ارتباط جمعی، این آفت فرهنگی ظرفیت مییابد تا نقش خود را در نزاعهای بینالمللی و نیز جنگهای خونین بیش از پیش تثبیت کند. همین امر موجب میشود جریانها و دولتهای متخاصم جهت «دشمنهراسی» روی جریانهای تندروی حریف سرمایهگذاری کنند. این معامله دو دستآورد مهم دارد. اول آنکه یکپارچگی اجتماعی جریان مقابل متفرق و آسیبپذیر میشود و دوم آنکه افکارعمومی را نسبت به گفتمان رقیب ترسانده و مبارزه با آن را موجه و بلکه ضروری مینمایاند.
🔹تندروی در سلب مشروعیت از گفتمانها در افکارعمومی نقش بسزایی دارد. از این رو تأمل درباره نقش مواضع رادیکال در حوزه که به اسم دفاع از «حوزه انقلابی» مراجع، اساتید و صاحبنظران و مخالف خود را با ادبیات نامناسب متهم به ضدیت با دین، نظام و انقلاب و نیز همراهی با معاندان میکنند، ضروری به نظر میرسد. این برخوردهای شبهتکفیری که سعی دارد دگراندیشان را از دایره انقلاب حذف کند بیش از آنکه به تقویت گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه کمک کرده باشد، منجر به «انقلابهراسی در حوزه» خواهد شد .
🔹پر واضح است مشروعیتیابی انقلاب اسلامی نه از سنخ قدرتهای سیاسی رایج در دنیا، بلکه بر آمده از قدرت اجتهاد و فقاهت در حوزههای علمیه است. انقلاب اسلامی نیازمند آن است که در بستر علمی حوزههای علمیه هم مشروعیت خود را بازیابی و تقویت کند و هم به پرسشهای اساسی پیرامون اداره نظامات سیاسی و اجتماعی تحت زعامت ولی فقیه به پاسخهای کارآمد برسد. در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت علما، اساتید و صاحبنظران درباره تمام مسائل مرتبط با انقلاب و اداره نظام به یک نحو فکر کنند و برداشتی یکسان داشته باشند.
🔹مواجهه نامحترمانه با اختلافنظرها بیش از آنکه بیانگر تعصب نسبت به انقلاب و نظام باشد، نمایاننده منطق حاکم بر گفتمان انقلاب در حوزه است. بیشک اساتید حوزه نسبت یکسانی با انقلاب و نظام ندارند اما میتوانند در رونق فقهی حوزهها مؤثر باشند و در برخی مقاطع نیز در حد ظرفیت خودشان همراهی کنند؛ لکن با نگاه به منطق مخرب برخی رسانهها ترجیح میدهند فاصله خود را با آنچه «حوزه انقلابی» و «دغدغه نظام» نمایانده میشود حفظ و بلکه بیشتر کنند.
🔹از سوی دیگر این ناملایمتها به جریانهای معاند این امکان را میدهد تا با تشدید شکافهای نظری و رفتاری بتوانند ظرفیت اجتماعی روحانیت که همان ظرفیت اجتماعی انقلاب اسلامی است را متفرق و آسیبپذیر نمایند.
🔹با این تفصیل قابل توجه است همانطور که جریانهای رادیکال شیعه، میتوانند تهدیدی علیه وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی و عامل شیعه و اسلامهراسی باشند، ادبیات رادیکال در حوزه نیز این ظرفیت و توان را دارد با «انقلابهراسی» و افزایش تنش در بدنه حوزههای علمیه، فرصتهایی که میتوان در راستای طرح پرسشهای علمی و فقهی استفاده کرد را به تهدیدی علیه رابطه حوزه و نظام تبدیل کند.
🔹از این منظر شاید اهمیت تذکر آیت الله خامنهای در دیدار رمضانیه اخیر خود با طلاب بیش از پیش روشن شود که فرمودند: «در حوزه ممکن است در مسائل گوناگون اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ در مسائل علمی که اختلاف نظر هست، در جهتگیریهای فکری که اختلاف نظر هست، در زمینههای سیاسی هم اختلاف نظر ممکن است باشد؛ این اشکال ندارد؛ اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهرهی یکدیگر نینجامد!»
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21480/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
مراسم چهلمین روز درگذشت عضو محترم جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مرحوم آیتالله حاج سیدعلیرضا حائری جمعه پس از نماز مغرب و عشاء برگزار خواهد شد
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️آخرین پاسخ به حجتالاسلام دعائی پیرامون علامه تهرانی
🔸پویا طاهری
🔹بنده سعی کردم در حد توان مطالب را برای طالبان حقیقت روشن کنم، ولیکن با وجود حب وافر آقای دعائی به مرحوم تهرانی، هیچ محملی برای تغییر نظر ایشان نمیبینم. هجمه دیدن نقدها از سوی ایشان هم طبیعی است! چرا که جذبه مرادشان باعث شده تا ایشان را بری از هر عیب و نقص ببینند و وقتی عیب و نقصی وجود ندارد، نقدی هم وجود ندارد! چرا که فایده نقد نشان دادن عیب و نقصها است. لذا، هرچه هست هجمه هست و کار عاشق در مقابل این هجمهها «دفاع»!
🔹اما برای آنکه تصور نشود یکجانبه قضاوت کردهام، و برای آنکه مفری برای جناب دعایی جهت رفع این اتهام فراهم شود، از ایشان دعوت میکنم تا نه از میان نقد و هجمههای چند وقت اخیر، بلکه از میان تمام آنچه در باب مرحوم تهرانی در طول سالیان منتشر شده است، حداقل دو نمونه را به عنوان نقد -و نه هجمه- معرفی کنند. همچنین دعوت میکنم برای آنکه آزاداندیشی ایشان و قضاوت ناصحیح بنده در باب تعصب و نقدناپذیریشان روشن شود، بعد از سالها مطالعه و تسلط بر کتب آیتالله تهرانی و زندگی و حشر و نشر با مرتبطین ایشان، خود ایشان نیز دو نقد -ولو جزئی- بر آثار یا منش و روش ایشان بیان نمایند تا علاوه بر فواید مذکور، الگویی صحیح جهت نقد آثار آن مرحوم به دست آید.
🔹یکی از خصوصیات تثبیت شده از سوی جریانهای مریدپرور در ذهن مریدان، تقابل «پرسش» و «تبعیت» است تا مرید با کم کردن از چون و چرا و جایگزین کردن آن با تبعیت، نسبت به دلیل بسیاری از مطالب ناآگاه بماند و فقط تبعیت کند. غافل از آنکه بسیاری از روایات ما -مانند مجموعه روایات علل الشرایع که منحصر به کتاب سترگ «علل الشرایع» شیخ صدوق هم نیست- محصول چون و چرای سلمانها، زرارهها، محمد بن مسلمها، فضل بن شاذانها و… است که با وجود درجات بالای ایمان و تبعیت محض از ائمه، پرسشگری را خلاف تبعیت نمیدیدند. بلکه بالاتر از همه شیوه تحصیل علم امیرالمومنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) نیز به صورت سوال و جواب بوده است.
🔹آقای دعایی دلایلی نقل کردهاند برای توجیه عدم تبعیت مرحوم تهرانی از امام خمینی در امر خطیر جنگ. آقای دعایی عزیز! سلّمنا که دلایل شما مقبول! نهایتاً این عدم تبعیت مرحوم تهرانی عدم تبعیتی با دلیل میشود، نه آنکه چون پسر ارشدشان گفتهاند پدر ما تبعیت کامل میکرده، تکرار کنید که با وجود این سرپیچیها، تبعیت کامل از ایشان سر زده است. به نظرم لازم نیست حتی به عرف مراجعه شود، به وجدان هم مراجعه شود، مییابد که وقتی کسی در تمام هشت سال جنگ -ولو عن دلیلٍ- از مرحوم امام خمینی در امری به اهمیت جنگ تبعیت نمیکرده است، عمل چنین فردی را تبعیت «کامل» نمیگویند.
🔹نکته دیگر آنکه گفتهاید: «کنکاش عمومی و رسانهای در علت عدم حضور بسیاری از عالمان طراز اول در جبهه را امری ناموجه و خلاف ادب میدانیم».اولاً، باز به مورد اخیر اشاره میکنم و میپرسم این جنس کنکاش چه فرقی با کنکاشهای جناب دعایی در دلیل مخالفت بزرگان با ترویج فلسفه و عرفان دارد؟ چطور یکی مخالف ادب و ناموجه است و دیگری موجه و مودبانه؟ ثانیاً، عالم طراز اولی نمیشناسم که خودش در جنگ حضور نیافته باشد و یا در صورت عذر -مانند کهولت و…- دیگران را تشویق به حضور در جبههها نکرده باشد. ثالثاً، اگر هم چنین عالمی وجود داشته باشد، مسلماً مدعی تبعیت کامل از ولیفقیه نیست.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21344/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تأملی در نامههای حضرات آقایان یزدی و آملی لاریجانی (3)
🔸مباحثات
🔹ده روز از انتشار سخنان انتقادی حضرات آیات محمد یزدی و صادق آملی لاریجانی میگذرد. همانگونه که قبلا بیان شده بود این اتفاق کام بسیاری از دلسوزان نظام و انقلاب و حتی عموم مردم را از جهاتی تلخ کرد. بسیاری از علاقمندان این دو بزرگوار تلاش کردند با ورود به ماجرا به نوعی حواشی و تلخیهای آن را کمتر کنند.
🔹در این بین نامهی ناصحانه آیتالله جنتی و تماسها و پیامهای بزرگان حوزه بویژه مراجع عظام تقلید قابل توجه بود و انتظار میرفت طرفین ماجرا به دلسوزیها از جمله درخواست مراجع تقلید توجه بیشتری کنند، چه آنکه اخبار غیر رسمی از آمادگی آیتالله محمد یزدی برای دیدار و رفع کدورتها در روز عیدغدیر هم حکایت دارد.
🔹هماکنون که حواشی و بحثها و جدالهای رسانهای در این زمینه تاحدودی فروکش کرده است میتوان به چند نکتهی مهم اشاره کرد:
🔹بلاتکلیف ماندن مسائلی که دو شخصیت بزرگوار به یکدیگر نسبت دادهاند نه تنها باعث فراموشی افکار عمومی نبوده بلکه در هر مناسبت مرتبط به نوعی مجددا طرح خواهد شد. همانگونه که در یادداشت قبلی مباحثات عنوان شد جا دارد بزرگان کشور هر کدام در زمینه های مرتبط، به تدریج و پس از پایان یافتن مناقشات رسانه ای، ورود جدی به موضوعات داشتهباشند و گزارشی دقیق از صحت مسائل مطرح شده طرفین به افکار عمومی ارائه دهند. اگرچه دیدار و رفع کدورت دو شخصیت اصلی مهم و تاحدودی مرهمی بر زخم وارده است اما گام بعدی و مهمتر از آن پاسخ به ابهامات موجود در جامعه از طرفین است.
🔹فراتر از جایگاه حقیقی حضرات آیات محمد یزدی و صادق لاریجانی، عضویت در شورای نگهبان از جمله مسئولیتهای مهم این دو شخصیت بی بدیل است. فراموش نکنیم که تا چندماه آینده قرار است انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شود و ممکن است در خصوص تایید صلاحیتها و نتیجه شمارش آراءاختلافات جدی در مسائل مختلف پیش آید. همیشه در چنین مسائلی نظر شورای نگهبان فصلالخطاب و لازم الاتباع برای همگان است.
🔹چنانچه مسائل مطرحشدهی اخیر از سوی هریک از طرفین لاینحل و مبهم باقی بماند آیا میتوان از جامعه انتظار داشت که همچنان شورای نگهبان همان جایگاه فصلالخطابی را داشته باشد؟ صراحتا باید گفت مصالح کلی نظام - که همیشه مورد تایید رهبر معظم انقلاب بوده و هست - بر منافع افراد ترجیح دارد و لازم است بزرگان نظام برای این شبهه احتمالی چارهای بیاندیشند.
🔹یکی از حواشی اتفاق اخیر چگونگی انتشار عمومی صحبتهای حضرت آیتالله یزدی است. پیش از این مباحثات از عدم تدبیر و ذکاوت کانال رسمی دیدار کنندگان سخن گفته بود. بدیهی است اولا این انتقاد صریح بخاطر جایگاه رسمی و حوزوی این گروه و نقشآفرینی سیاسی آن در حوزه بوده که حتی اشتباهی هرچند کوچک از این عزیزان قابل پذیرش نیست و انتظار جبران آن میرود. ثانیا به معنی نفی اثرگذاری سایر اشخاص در بسط و گسترش خبر مزبور نبود و بخاطر جایگاه غیر حوزوی این اشخاص، طبیعتا پیگیری و هرگونه اقدام یا برخورد قضائی برعهدهی مسئولان ذیربط است.
🔹از سوی دیگر کمپینها و مطالب گوناگونی دربارهی واسطههای انتشار عمومی نگاشته شدهاست. چنانچه مسئولان امنیتی دغدغهی آرام بودن فضا و کشیده نشدن اختلافات به سطح عمومی را دارند باید پاسخی قانع کننده برای منتقدین ارائه دهند و حتی برخی شائبههای احتمالی را هم در خصوص مرجع اصلی انتشار خبر برطرف نمایند.
🔹در پایان امیدواریم این یادداشت آخرین مطلب در خصوص رخداد اخیر بوده و همگان از جمله بزرگان حوزه و نظام در بیانات و نامههای خود مصالح عالیه و کلان کشور را بیش از هرچیزی مدنظر داشته باشند.
🔸لینک مطلب:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21521/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ۶ شهریور سالروز فتوای امام خمینی مبنی بر اجازه مصرف صدقات و زکوات در راه مبارزه با اسرائیل
در همین زمینه:
🔹نگاهی به تاریخ مبارزات علمای شیعه علیه صهیونیسم
http://mobahesat.ir/3968
🔹مؤسس حوزه؛ پایهگذار مبارزه با اسرائیل
http://mobahesat.ir/683
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹پاسخی به کانال روزنه
اخیرا کانال روزنه مطالب خلاف واقعی پیرامون سایت مباحثات مطرح کردهاست.
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1875
پاسخ ذیل برای این کانال ارسال شده که باتوجه به گذر زمان و عدم انتشار آن در کانال فوق توسط مباحثات منتشر میشود:
مدیر محترم کانال روزنه
سلام علیکم
پیرو انتشار مطلبی پیرامون سایت مباحثات، مستدعی است توضیح ذیل را منتشر فرمایید.
۱-خاطرهی نقل شده از حضرتآیتالله یزدی و یکی دیگر از مراجع تقلید در صدد بیان این نکتهی مهم بود که دیدارکنندگان با بزرگان بویژه اگر حوزوی باشند باید در انتشار مطلب بیان شده در جلسات خصوصی تدبیر داشته باشند. چهبسا بزرگواری مطالبی بیان کردهاست که منحصر و فقط مناسب آن جلسه بوده و شاید توجهی به انعکاس رسانهای آن نداشته باشد.
۲-تصویر روزنامه آرمان مربوط به یادداشت اخیر مدیر مسئول مباحثات نیست که بخواهیم با ذوقزدگی! منتشر کنیم. بلکه مربوط میشود به انعکاس رسانهای سخنان آیتالله یزدی که در سال ۱۳۹۲ رخ دادهاست و تقرببا همهی روزنامهها منتشر کردند. چنانچه نویستده محترم روزنه یکبار به تیتر و تاریخ روزنامه فوق دقت میکردند متوجه میشدند.
http://mobahesat.ir/21439/amp
در این بین بدون هیچگونه قضاوت یا نیتخوانی این اشتباه محرز را فقط نتیجهی عجله نویسنده محترم میدانیم و امیدواریم در سایر نقلها این اشتباه رخ ندهد.
۳-در ساعات نخست انتشار بیانات آیتالله یزدی، مباحثات با انتشار مطلبی ضمن گلایه از رسانهای کردن یک جلسه خصوصی و احترام به هردو بزرگوار از بزرگان جامعه مدرسین و سایرتاثیرگذاران درخواست کرد تا با ورود به این ماجرا تلاش کنند با حداقلترین حاشیهی ممکن پایان یابد. باید دید کدام کانالها با انتشار صدها مطلب به شعلهورتر شدن این قضیه کمک کردهاند.
۴-مصاحبهی آیتالله گرامی مانند همهی نظرات بزرگان بویژه خاطرات تاریخی قابل نقد و خدشه است. مطلبی توسط یکی از مخاطبان در نقد مصاحبه ایشان ارسال و منتشر شد. اصل گفتونیز در سایت موجود است و حذف نشده است.
http://mobahesat.ir/15449
۵- همانگونه که از نام مباحثات برمیآید این سایت معرکهی آرای گوناگون درموضوعات مختلف حوزوی است. برای نمونه در ماههای اخیر بحثهای جدی میان فلاسفه و عرفا و مکاتب مخالف آنان منتشر شدهاست. در همینجا از همهی مخاطبان دعوت میشود چنانچه درباره مطالب منتشره در سایت نقد یا نظری دارند ارسال نمایند.
https://eitaa.com/mobahesat
https://t.me/mobahesatmagz
۶- در یادداشت روزنه متاسفانه برخی تحلیلها و قضاوتهای دیگری درباره مدیر مسئول سایت از جمله عدم همکاری با جامعه مدرسین و ... مطرح شدهاست که اگرچه کاملا نادرست اما دیدگاه نویسنده بوده و در جای خود میتواند محترم شمرده شود.
۷-در پی دعوتهای مکرر پیشین، مجددا از مدیر کانال روزنه دعوت میشود دغدغههای خود را به صورت حضوری با سایت مباحثات مطرح نموده تا انشاءالله در فضایی منطقی و به دور از سوءتفاهمات رسانهای مورد بحث قرار گیرد.
باتشکر
مباحثات
سایت تحلیلی فکری حوزه و روحانیت
🔻🔻🔻
@mobahesat
پینوشت:
پاسخ کانال روزنه به پاسخ مباحثات در این آدرس متتشر شدهاست
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1884
🔸۹ شهریور سالروز ربوده شدن امام موسی صدر
🔹 مثل مسیح بود و محمد
http://mobahesat.ir/14866
🔹مروری بر زندگی امام موسی صدر
http://mobahesat.ir/8437
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضهخوانی مرحوم کوثری در اولین محرم پس از رحلت امام خمینی در محضر رهبر معظم انقلاب
🔹السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹بازنشر گفتوگوی مباحثات با حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی
مباحثات در ۱۳۹۷ طی گفتوگوئی به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب سوالات صریح خود را مطرح کرد:
🔸فراتراز آمارهای کلیشهای میزان تاثیرگذاری دفتر تبلیغات اسلامی در جامعه هدف چه بوده است؟
🔸میزان توانمندی مدیران چه میزان بوده است؟
🔸دفتر تبلیغات را نهادی نخبهگرا میدانیم اما نتوانسته است پاسخگوی نیازهای موجود باشد
🔸 چرا پژوهش های دفتر تبلیغات کاملا تئوری و آکادمیک است؟
🔸چرا دانشنامههایی که تولید کردهاید مورد استقبال قرار نمی گیرد؟
و ....
مشاهده متن کامل گفتوگو
http://mobahesat.ir/18029
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بریدهی گفتوگوی پیشین مباحثات با حجتالاسلام نعیمیان:
🔹چه نقدهایی به دفتر تبلیغات وارد است؟ عرصه نواندیشی دینی در این نهاد چه مشکلاتی دارد؟
مشاهدهی متن کامل گفوگو:
http://mobahesat.ir/20286/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
تحوّل خواهی و مبانی علمی و حوزوی آن
🔸مهدی برزگر
🔹حقیقت این است که تحوّل خواهی سنّت جدایی ناپذیر زندگی انسان به عنوان یک موجود هدفمند است؛ چرا که موجود هدفمند در راستای نیل به اهدافش و با توجّه به میل فطری به تسهیل و تسریع در این راستا، دائماً در تلاش است تا متناسب با پیشرفتهای روز و قدرت بیشتری که بر تسخیر امکانات طبیعت به دست می آورد، روشهای نیل به اهداف خویش را آسانتر نموده و قابل دسترستر نماید. با این بیان هم تعریف تحوّل روشن میشود هم مرز تحوّل صحیح از غلط به دست میآید.
🔹نکته مهمّ درباره ضرورت تحوّل این است که پیشرفت زمان و نو به نو شدن حوادث و امکانات و تغییر اقتضائات روزگار، منجر به زایش نیازها و پیدایش پرسش هایی می شود که با شیوه های کهنه و پیشین نمی توان پاسخگوی آن ها بود و همین راز است که تحوّل را امری گریز ناپذیر قرار داده است. چرا که همه عقلا اذعان دارند که اگر تن به تحوّل متناسب با شرایط ندهند، چاره ای جز انزوا یا مرگ ندارند و نیک دریافته اند که اگر افسار تحوّل را به دست نگیرند و مدیریّتش نکنند، تحوّلی نامطلوب بر آنان تحمیل خواهد شد.
🔹مرز تحوّل صحیح از غلط را باید در سنجش با نیل به هدف تعریف کرد. تحوّل مطلوب و صحیح آن است که ما را به هدف اصلی و نهایی که از ابتدا مدّ نظر داشتیم نزدیک می کند و تحوّل غلط دور. تحوّل نباید با «تبدّل» اشتباه شود. تحوّل به منظور تسهیل و تسریع در نیل به هدف است، ولی تبدّل منجر به تغییر هویت اصیل می شود. در تحوّل صحیح هدف اصلی دائماً مدّ نظر است و شیوه ها و ابزارها به روز می شود خواه رفع زوائد باشد یا تکمیل نواقص یا اصلاح روش ها، ولی در تحول غلط یا همان تبدّل، هدف تغییر می کند، بحران هویت رخ داده و سر از بیراهه در می آوریم!
🔹هدف اصلی از تشکیل حوزه های مبارک علمیه تربیت عالمان مهذّب و زمان شناسی است که پارسایان شب و شیران روز باشند، با فهم عالمانه دین و اجرای آن در جامعه، دین داری مردم را تضمین کنند و با تشکیل حکومت دینی، دین را در همه عرصه های زندگی تحقق بخشند تا جز پروردگار عالم عبادت نشود و مجالی برای عرض اندام طاغوت ها در عالم باقی نماند. وقتی افق نگاه ما به حوزه های علمیه این گونه باشد و چنین افق بلند و هدف والایی را برای حوزه های علمیه ترسیم کنیم، ضرورت تحوّل و هماهنگی با اقتضائات روزگار نیز به خوبی روشن می شود.
🔹در این جا ممکن است شبهه ای مطرح شود و آن مساله «قداست» دین و حوزه های علمیه است. توضیح مطلب این که انسان از دیرباز برخی امور را امور قدسی دانسته و در مواجهه با آنها و ایجاد هر گونه تغییر و دگرگونی در آنها دست به عصا و محتاط بوده است. از این رو حفظ اصالت و سنت های اصیل در حوزه ها ضروری است و نباید حوزه های علمیه را نیز به سان سایر اجزای جامعه بشری محکوم قانون تحول خواهی دانست. به دیگر سخن حوزه امری قدسی است و امور قدسی هر چه سنتی تر و کهن تر بهتر و نزد مردم قابل اعتمادتر!
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/21542/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/به بهانهی هفتهی امر به معروف و نهی از منکر
🔸فریضهای همگانی با چاشنی حمایت حاکمیتی
🔹هفتهی نخست ماه محرم هرسال به عنوان «هفته امر به معروف و نهی از منکر» نامگذاری شده است، اما امسال خبر ضربوشتم یک بانوی طلبهی همدانی به علت انجام وظیفهی شرعی خود جلوهی دیگری به خود گرفت.
🔹امام خمینی در سال ۱۳۵۸ با ارسال نامهای به دولت موقت، تقاضای وزارتخانهای جدا اما در کنار دولت با عنوان (امر به معروف و نهی از منکر) نمودند که این برنامه اجرایی نشد.
🔹پس از پایان جنگ و رحلت امام خمینی رهبر معظم انقلاب طی سخنانی در محرم ۱۳۷۲ ش در جمع بسیجیان کشور مطالب مهمی دربارهی هدف از قیام امام حسین علیه السلام که همانا امر به معروف و نهی از منکر بود، بیان کرد. ایشان در قسمتی از سخنان خود بحث تهاجم فرهنگی، غارت فرهنگی و شبیخون فرهنگی را مطرح و بعد از آن، احیای دو فریضهی امر به معروف و نهی از منکر را در کشور خواستار شدند.
بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری، جلسهای با حضور تعدادی از بزرگان کشور، از جمله: آیتالله قرائتی، آیتالله جنتی، آیتالله رئیسی، زرگر، محمدی عراقی … در حضور مقام معظم رهبری تشکیل شد و ایشان طی حکمی دستور تشکیل ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر را صادر و آیتالله جنتی را به عنوان مسئول ایجاد تشکیلات امر به معروف و نهی از منکر انتخاب نمود. مقام معظم رهبری طی سخنانی، افراد حاضر در جلسه را بهترین افراد برای احیای امر به معروف و نهی از منکر خطاب میکند؛ متعاقب آن ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شد.
🔹این ستاد در دو دهه فعالیت خود فراز و نشیبهای گوناگونی را داشت اما هیچگاه نتوانست فراتر از برنامههای تبلیغی و سطحی عمل نماید. با تغییراتی که در ساختار این ستاد پیش آمد طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در تیر ۱۳۹۳ از سوی هیئت رئیسهٔ مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد، کلیات آن در ۱۶ مهر همان سال و جزئیاتش در ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ به تصویب مجلس رسید.
🔹خوشبختانه در دو سال اخیر با قرار گرفتن نیروهای جوان و خوشفکر در این ستاد و تغییر رویکردها می توان گفت «امر به معروف و نهی از منکر» وارد عرصهی جدیدی شدهاست. تلاش این نیروها بر نهادینه کردن این فریضهی مهم به عنوان یک فرهنگ عمومی است. همه باید نسبت به ناهنجاریهای گوناگون چه در سطح شهروندی و چه مقامات کشوری خود را موظف به تذکر بدانند.
🔹هر از چندی اخبار تلخی از واکنشها به آمران به معروف و نهی از منکر منتشر میشود. نمونهی اخیر آن ضربوشتم بانوی طلبه در همدان است. در این بین سوالات جدی درباره وظیفهی نهادهای انتظامی و قضائی پیش میآید که خوشبختانه قانون حدود آن را به خوبی مشخص کردهاست.
🔹چنانچه فریضهی امربه معروف و نهی از منکر براساس همان نگاه کلان به وظیفهي شهروندی بویژه در جامعهی اسلامی نهادینه شود قطعا فضای عمومی جامعه نیز در مقابل هنجارشکنان با - با تمام مصادیقاش ـ خواهند ایستاد. لازمهی ایجاد چنین فرهنگی تلاش مضاعف دستاندکاران ستاد امر به معروف و نهی از منکر و همچنین ایجاد فضای رسانهای اثرگذار است.
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات / پرونده ویژه محرم (بازنشر):
🔹سیره علما در عزاداری امام حسین (ع)
🔸عزاداری در نگاه امام خمینی
🔸عزاداری در منظومه فکری آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
🔸آموزههای نیکِ عزاداری در اندیشه آیت الله صافی گلپایگانی
🔸عاشورا؛ محور گسترش تفکر تشیع سیاسی
🔸سیره آیت الله بهجت در عزاداری
🔸شیعهستیزی و راهکارهای دفاعی مطلوب
http://mobahesat.ir/21574/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔹پایان داستان صدرالساداتیها!
🔸با انتشار لایو در صفحهی اینستاگرام سیدمهدی صدرالساداتی و اعترافات صریح برادر وی که عضو مجلس خبرگان است تکلیف این ماجرا مشخص شد.
وی اعلام کرد درپی برخی تهدیدات و فشارها تصمیم به خاموش کردن موبایلها و حضور در مکان نامشخصی را گرفتند!
🔻اگرچه این داستان به پایان رسید اما هزینهی زیادی به مجلس خبرگان، شورای نگهبان و فعالیتهای عدالتخواهی و انقلابی تحمیل شد که در جای خود باید بررسی شود
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️یادداشت وارده/ به بهانهی ماجرای غمانگیز صدرالساداتیها
🔸خروج علیه عدالت
محمدصابر صادقی
🔹درگیری با ناکارآمدیها، درگیری با نهادهای امنیتی و نظامی، شکایت به بیت بردن، عدم واکنش، ناامیدی و بقیه ماجرا! خطی که در این چند سال برای زدن رهبری در جامعه شکل گرفت، از پازل مذکور خارج نیست. خطی که آن را اولین بار احمدینژاد در سالهای اخیر آغاز کرد. نامهها و ناامیدیهای وی جامعه را در تب و تاب برد و انگشت اتهام را به سمت رهبری نشانه رفت.
اما احمدینژاد در این سالها از لطف رهبری بینصیب نبود، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام به رغم مخالفت تعدادی از اعضای آن.
🔹تکرار این خط در استعفا و کتاب خاطرات محمد سرافراز -رئیس سابق صدا و سیما- رخ داد، تحت فشار قرار گرفتن، مواجهه با نهادهای امنیتی و نظامی، عدالتخواهی، مراجعه به بیت، ناامیدی و استعفا. البته سرافراز هم از لطف رهبری بینصیب نبود، دفتر و ماشین و راننده در کنار عضویت در شورای عالی فضای مجازی (هرچند او با ریاست بر صدا و سیما بار دیگر لطف رهبری را چشیده بود).
🔹 اما این بار برادران سادات، حضور در خبرگان رهبری، درگیری با نهادهای نظامی و امنیتی، شکایت به بیت، ناامیدی و بقیه داستان تکراری. نکته اصلی این خط بیخبری ما از آن طرف داستان است. این که چه شنیدهاند؟ این که چه تخلفاتی احتمالا داشتهاند؟ این که چه نقدهایی بر ایشان وارد بوده؟
🔹نگارنده عقیده ندارد که این سه شخصیت حتما با اراده و تصمیم قبلی در این خط و پازل شرکت کردهاند. چه بسا وارد خطی شویم که از انتها و سرانجام آن بیاطلاع باشیم! شاید کانونی پنهانی، از عناصری که ظرفیت ورود به این خط و پازل را دارند استفاده میکند و برنامههای خویش را به اجرا میگذارد.
🔹شباهت این چند نفری که ظاهرا با هم هیچ ارتباطی ندارد، بسیار شک برانگیز است. شکی که ما را به این کانون پنهانی رهنمون میسازد! این خط به قیمت انتحار و از بین بردن خود، خطی را میشکند که ما از او به عنوان سد محکم جامعه یاد میکنیم. این حرکتهای انتحاری، برنامهای است برای تقویت این خط و شکستن رهبری. چون نتیجهای غیر از این ندارد و در پایان همه این داستانهای انتحاری، نوشتن نامه به رهبری قرار دارد. خط انتحاری که همه چیز به او ختم میشود.
🔹مغالطهای نیز همیشه در اذهان ضعفای جامعه جولان دارد، چرا هر کس وارد این مسیر میشود با رهبری مشکل پیدا میکند؟ شبیه مغالطهای که میگفتند چرا همه روسای جمهور فاسدند و بعدا مشکل پیدا میکنند! این خط همان خط مقابله با رهبری است که بعد از سالها تلاش و فکر به یک نتیجه مطلوب رسیده. زدن رهبری با نام عدالتخواهی و زیر پرچم او. زدنی غیرمستقیم، زدنی از جنس خودیها. زدنی که در جامعه صدا میکند و بر جان و روان مردم مینشیند و در ذهنها رسوب میکند!
🔹 اینگونه نیست که هر کس در نهادهای امنیتی و نظامی است، لاجرم مرتکب اشتباه نمیشود و یا اعضای بیت بینقص و اشتباه هستند. آن کانون پنهانی که افراد را وارد این جریان میکند، اتفاقا در خیلی از نهادهای حساس و مهم کشور نفوذ دارند.
🔹عدالتخواهی که رهبری و نقش آن را در جامعه نمیبیند، عدالتخواهی که در منظومه خود ولایت و اثر او را نمیبیند، خود عین ظلم به عدل و جامعه و عدالتخوهان است. نگارنده معتقد به جواز نقد رهبری است و خیرخواهی و منح نصح، اما فشار به رهبری و نان قرض دادن به دشمنان او عین ظلم و خروج علیه عدالتخواهی است.
ادامه مطلب در سایت مباحثات
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21582
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️بیان دلنشین استاد مهدویراد درباره شفا یافتن همسر از تربت اباعبدالله الحسین(ع)
🔹مشاهده نسخه کامل گفتوگو:
https://www.aparat.com/v/wasEN
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️مفهوم «نواندیشی» برای معرفی جریانهای حوزوی گویا نیست/ آزاداندیشی در حوزه باید روشمند باشد
🔸پرونده نواندیشی در حوزه (6)
♦️حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالمجید اشکوری در گفتگو با مباحثات:
🔹وقتی میخواهیم در داخل ایران جریانشناسی کنیم، این جریانها را براساس نظامهای فکریشان تقسیمبندی میکنیم. وقتی وارد حوزه نظام فکری میشویم – یعنی از موضوعات معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی شروع میکنیم تا فلسفههای مضاف و حوزههای اندیشهای و غیره- موضوع را به صورت کلی میبینیم و در تقسیمبندی آن اینگونه عنوان میکنیم:
🔹جریان اول جریانی است که نظام فکریاش را براساس متون دینی اسلام و بر پایه اجتهاد شیعی شکل میدهد. جریان دوم، جریانی است که نظام فکریاش را براساس آموزههای متون دینی اسلام، اما بر پایه مکاتب اهلسنت شکل میدهد. یک جریان اهل سنت میبینیم که بسیار گسترده است. جریان سوم، جریانی است که نظام فکریاش را از غرب میگیرد. آنها را تقسیم میکنیم به لیبرالیستها و مارکسیستها و بعد لیبرالها را تقسیم میکنیم به لیبرال دموکراتها، لیبرال سوسیالها.
🔹بعد میگوییم جریانهای ادغامی- یا به عبارتی که در جامعه ما شهرت دارد جریانهای التقاطی- از ادغام آموزههای دینی اسلام با مکاتب غربی شکل میگیرد، که یا التقاط لیبرالیستی هستند و یا التقاط مارکسیستی. بخش دیگر جریانهای تحریفی هستند. جریانهایی که به صورت غیرروشمند چیزی را به دین اضافه یا کم میکنند.
🔹وقتی من از این منظر به موضوعات نگاه میکنم مفهوم نواندیشی دینی را، همانطور که شما عنوان کردید، مفهومی گویا نمیبینم که بخواهم بر اساس آن تقسیمات حوزوی داشته باشم. من اینگونه میگویم: یا این فرد التقاطی است یا التقاطی نیست. مجددا در خود این جریانها نیز اختلافاتی وجود دارد. یعنی آنهایی که در جریان «اجتهاد شیعی» قرار میگیرند اختلاف دارند. این اختلافات از اختلاف در فتاوا شروع میشود و تا حوزه اعتقادی را در برمیگیرد.
🔹اما آن روشمندی برای من مهم است که با روش اجتهاد شیعی به سراغ موضوعات میآیند. بدین صورت، وقتی جریان نواندیشی دینی را ملاحظه میکنم میبینم گویا نیست که بخواهم جریانهای حوزوی را با آن تقسیمبندی کنم.
🔹ما آن روشمندی را هنوز پیدا نکردهایم. مثلا روشمندی کرسی آزاداندیشی چگونه است؟ برای برگزاری کرسیهای آزاداندیشی چه روشی را باید به کار بگیریم؟ چگونه یک فکر را نقد کنیم؟ چگونه اجازه دهیم یک فکری مطرح شود که آسیب اجتماعی نزند؟ مشکلاتی که ما در مناظرات دانشگاهی داریم را به وجود نیاورد. ما اگر بخواهیم در حوزه بستری برای آزاداندیشی داشته باشیم، باید روشمند باشد.
🔹اینکه بگوییم آزادی بیان باشد و هر کسی هرچه خواست به نام حوزه بگوید، این ذهن جامعه را مشوش میکند. حتی ذهن طلبه را هم مشوش میکند. طلبهای که سال اول-دوم است و یا لمعتین میخواند میگوید ما که نفهمیدیم چه شد؟ این یک چیزی میگوید، آن یک چیز دیگری میگوید. هنوز هم با مبانی آشنایی ندارد و لذا دچار مشکل میشود. کسی که لمعتین میخواند یک دوره معرفتشناسی کار نکرده است، اصلا نمیداند که حجیت در مقام عمل چیست؟ روش حجیت چیست؟ اینها را نمیداند.
🔹وقتی این طلبه به یکباره وارد این فضا شود، دچار تشویش فکری میشود. بعد میگوییم آزادی بیان! در حالیکه آزادی بیان روشمندی لازم دارد و این روشمندی در حوزههای علمیه ما باید شکل بگیرد که اگر بخواهد نظریهای مطرح شود در یک محیط علمی و دقیق مطرح شود. باید موضوع مشخص باشد و شخص صاحب نظر باید کار تحقیقاتی انجام دهد و نتایج تحقیقات خود را به کسانی که قرار است نظرات او را بشنوند ارائه دهد. جلسات نقد برگزار شود و ناقدین نظرات خود را اعلام کنند و در نهایت یک جلسه مناظره هم برگزار شود به طوری که مخاطب همه این مراحل را بگذراند.
🔹اما در حال حاضر ما چگونه نوآوری را عرضه میکنیم؟ میگوییم طب اسلامی! یک دفعه کسی پیدا میشود، عمامه به سر، میگوید طب اسلامی! در افکارعمومی هم به او مجتهد و آیتالله میگوییم. معلوم هم نیست این چگونه حضرت آیتالله شد؟! میآید و میگوید طب اسلامی و حرف عجیب و غریب و غیر روشمند میزند.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21450/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
پادکست_تورق_دوازده_روحانیت_و_اندیشه.mp3
19.55M
مباحثات/#تورق
🔹 پادکست معرفی کتاب
قسمت دوازدهم:«روحانیت و اندیشههای چپ در ایران معاصر»
🔸 تالیف: محمد صدرا
(نویسندگان کتب در موضوع حوزه و روحانیت _ترجیحا تازه منتشره_ میتوانند یک نسخه از کتاب خود را برای معرفی به ما ارسال کنند)
🔸پادکستهای تورق را میتوانید در ناملیک هم پیگیری کنید
@mobahesat
✔️مرام فکری ِشیخ انقلابی
🔸بازنشر | به مناسبت 25 شهریور، سالروز درگذشت آیت الله ابوالقاسم خزعلی
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21644/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️اخلاق مداری نمایندگان رهبری در بعثه حج میتواند الگوی دیگر نهادها باشد/ آخرین نشرهای بازار کتاب عربستان پیرامون تشیع
🔸حجت الاسلام و المسلمین معراجی در گفتگو با مباحثات مطرح کرد:
🔹بعثههای بزرگان حوزه علمیه قم و چه بزرگان حوزه علمیه نجف، توجه و تاکید دارند که حتما همراهی و همکاری و یک صمیمیتی میان آنها و بعثه رهبری باید برقرار باشد که این جلوه را در مراسم متعددی که ما در مدینه و مکه داریم، بارها و بارها دیدهایم. آقایان تاکید دارند- هم در زبان و بیان - بارها به من گفتهاند که ما مایل هستیم که به تمام معنا با بعثهای که به نام جمهوری اسلامی ایران است هماهنگ باشیم و در عمل هم، همینطور نشان دادهاند.
🔹نکته جالب توجه و بسیار اخلاقی برای بنده این بود که نماینده جدید ولی فقیه در بعثه رهبری مرتب مقید بودند که در اغلب جلسات و سخنرانیهایشان، مدیریت خوبی که در بعثه وجود دارد، همه را به نام خودشان ثبت نکنند یعنی یک نکته خیلی زیبایی بود که در این فضای وانفسایی که در کشور مدیران طراز اول که میآیند، گاهی یک مرتبه تمام سوابق مدیران قبلی را نادیده میگیرند، یکی میگوید که ویرانهای تحویل گرفتیم، یکی میگوید که ما با فاجعههای اختلاسی روبه رو بودیم و ... . جناب آقای نواب مقید بود که هر کار خوبی که در زمان حضرت آقای قاضی عسگر و سابق بر ایشان آقای ری شهری بوده است، اینها را میگفت و تصریح میکرد.
🔹جالب این بود که آقای قاضی عسگر هم که مدیر سابق این تشکیلات بودند با وجودی که امسال نبودند، بارها و بارها هم به بنده و هم به دیگرانی که من خبر دارم، تاکید میکردند که حتما حاج آقای نواب را بیشتر از سابق کمک کنید و سعی کنید که ایشان امسال بدرخشد .یعنی نگاه ایشان این بود که بحث من و آقای نواب نیست، بحث رهبری این نظام است، بحث بعثه جمهوری اسلامی است، بحث خیمهای است که به نام جمهوری اسلامی و رهبری میباشد.
🔹سال های قبل در این عربستان سعودی که فهمیدهاند که من ایرانی و شیعه هستم، خود من مورد توهین مستقیم قرار گرفتم، اما امسال برعکس.وقتی میگفتم که ایرانی هستم، میگفتند، ماشاالله ایرانی، ایران قوی، ایران مهم، ایرانی شجاع.حتی یک مورد من ندیدم که بگویند که مثلا چرا ایران اینگونه عمل میکند. وقتی اسم ایران را میگفتیم، احساس میکردیم که باعث سربلندی نه تنها خودمان هستیم، آنها هم احساس میکردند که ایران یک کشور اسلامی است و این همه عزت آفرین است. مشخصا دست روی قضیه پهباد میگذاشتند، اینکه بچههای سپاه که موشک را شلیک کردند و یک پهباد امریکایی را سرنگون کردند، آنها احساس افتخار و خوشحالی میکردند. یک آمار موثقی به دست من رسید که گفتند علاقهمندی به رهبری و شخص آقای خامنهای به صورت قابل توجهی افزایش داشته است.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21647/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 رسمِ عدالتخواهی | همه ی آنچه که در راه عدالتخواهی لازم است بدانیم و عمل کنیم.
#عدالتخواهی_انحرافی
#انحراف
#عدالتخواه_جنجالی
➕لینک دریافت با کیفیت بالا: https://b2n.ir/78020
@HowzehSN | حِسـام، رسانه حوزه انقلابی
✔️تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۲)
🔸تحوّل حوزه و ظرفیتهای انقلاب اسلامی
🖊مهدی برزگر
🔹همچنان که در نوشتار پیشین گذشت، تحوّلخواهی در حوزههای علمیه یک پدیده نو پیدا نیست، بلکه از دیرباز هم مطرح بوده و هم بارها در حوزههای علمیه رخ داده است. اما این که این شعار در حوزه پس از انقلاب پررنگتر شده و موافقان و مخالفان سرسختی نیز پیدا کرده است، ریشه و منشأ دیگری دارد که در یک کلام به «ظرفیتهای انقلاب اسلامی» بازمیگردد.
🔹حقیقت این است که منشأ تحوّلخواهی پررنگ در حوزههای پساانقلاب اسلامی، نگاه حکومتی و انقلابی به اسلام میباشد. کسانی که به سان بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) نگاه حکومتی و سیاسی به اسلام و تعالیم عالیه آن داشته باشند و فقه را تئوری اداره زندگی انسان از گهواره تا گور معنا کنند و یا مانند مقام معظم رهبری(مدّ ظلّه) معتقد باشند که حوزههای علمیه باید با تدوین علوم انسانی برای ذرّهذرّه و دانهدانه مسائل زندگی مردم پاسخ مناسب داشته باشند، هرگز نمیتوانند به وضع موجود حوزهها قانع باشند و یا برخی پیشرفتهای سطحی مانند زیاد شدن تعداد کلاسهای درس و تعداد طلاب پذیرش شده و افزایش برخی امکانات رفاهی طلاب و … قانع باشند و آنها را تحول مطلوب دانسته و چنین حوزهای را حوزه تراز انقلاب اسلامی بدانند.
🔹صاحبان این اندیشه معتقدند حوزه تراز انقلاب اسلامی یعنی حوزهای که رسالت خود را تولید نقشه تمدن اسلامی در همه زمینهها، ابعاد و عرصههای آن و نیز تولید نیروی انسانی لازم برای اجرای این نقشه عظیم میداند و تمهیدات لازم برای ایفای این مسوولیت خطیر را فراهم میسازد.
🔹به دیگر سخن، حوزه تراز انقلاب اسلامی را حوزه زمینهساز ظهور حضرت ولیّ عصر(عج) و پرورشگاه منتظران حقیقی ظهور حضرت مهدی(عج) میشناسند. لذا، -با مشاهده فاصله فراوانی که حوزه کنونی با حوزه مطلوب دارد – ظرفیتهای حوزه پسا انقلاب را بسیار بیش از آنچه اکنون هست میبینند و زبان به اعتراض گشوده، خواهان تحوّلی عظیم و متناسب با ظرفیتهای ایجاد شده در سایه انقلاب اسلامی هستند.
🔹امّا کسانی که هنوز روح انقلاب اسلامی را درک نکرده و اساساً با نگاه حکومتی و مدیریتی به اسلام مخالفند و شأن فقیه را عهدهدار شدن امور حکومتی نمیدانند، چه بسا در نهان خانه قلب خویش از وقوع انقلاب اسلامی نیز دل خوشی ندارند، زیرا با گامهای استوار انقلاب اسلامی شیشه نازک تنهاییشان ترک برداشته و توقعاتی از حوزه ایجاد شده است که آنان توان پاسخگویی به آنها را در خویش نمیبینند.
🔹اینان فقه را نه تئوری اداره زندگی انسان از گهواره تا گور، بلکه دانش بیان احکام افعال مکلّفین معنا میکنند؛ رسالت حوزه را نه تهیه نقشه تمدن اسلامی و تربیت عالمانی مهذّب و زمانشناس برای اجرای آن و زمینهسازی ظهور منجی، بلکه بیان احکام شرعی برای زندگی فردی مردم و خواندن چند حدیث اخلاقی بر فراز منابر میدانند.
🔹این عده طبیعتاً با تحوّلی که مطلوب نیروهای دسته نخست است، شدیداً مخالفند، اما مخالفت خویش را صریحاً ابراز نمیکنند، چرا که میدانند مخالفت صریح با اصل تحوّل امکانپذیر نیست، امّا نهایت تلاش خویش را معطوف انحراف تحوّل از مسیر حقیقی و اصلی خویش میکنند تا ظرفیتهای انقلاب نادیده گرفته شود و حوزه حقیقتاً وارد فضای انقلابی و تمدّنسازی نشود. این افراد حتّی خود دچار یک سردرگمی و چه کنم چه کنم هستند؛ از یکسو نمیتوانند نسبت به انقلاب بد بگویند و خود را ضد انقلاب معرفی کنند و از سوی دیگر، حاضر نیستند با جان و دل به تقویت انقلاب و مبانی آن پرداخته و ظرفیتهای ایجاد شده توسط انقلاب را در حوزه و جامعه عینیت بخشند (مذبذبین بین ذلک لا الی هولاء و لا الی هولاء).
🔹راه چاره در مورد عناصر دسته دوم فقط یک راه است و آن روشنگری و ایجاد جوّ مطالبهگری در میان نیروهای جوان و با نشاط حوزوی است تا طلاب و فضلای جوان جذب این مارهای خوش خط و خال نشوند، نه بحث علمی و استدلالی تا شاید در مبانی اندیشه خود تردید کنند.
🔹البته مقصود از روشنگری این نیست که با هیاهوهای افراطی و لفّاظیهای خارج از ضابطه و گستاخی نسبت به بزرگان حوزه، زمینهساز اهانت به ارزشهای حوزوی شویم و پیش از آن که اعتماد بزرگان را به آوردههایمان جلب کرده باشیم، داشتههای کنونی حوزه را نیز تخریب کنیم.
🔹خلاصه این که حتی اگر معتقد به کُند بودن روند تحوّل در حوزههای علمیه هم باشیم، نباید به گونهای رفتار کنیم که از تحوّلخواهی تصویر یک حرکت افراطی و کم عمق در اذهان اهل علم شکل بگیرد، چرا که زیان دومی کمتر از اولی نیست، بلکه با نگاه دقیق بیشتر نیز هست.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21634/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat