eitaa logo
مباحثات
1.7هزار دنبال‌کننده
209 عکس
99 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
♻ مباحثات برگزار می‌کند: 🔺 جلسه مناظره با موضوع:«لباس روحانیت» با حضور اساتید محترم آقایان: 🔹 محمدتقی اکبرنژاد 🔹 ابوالقاسم سیفی مازندرانی 🔸 دوشنبه 15 مهر /ساعت 9صبح 🔸 این برنامه با توافق طرفین به صورت غیرعمومی و پخش زنده از صفحات اینستاگرام و آپارات خواهد بود.گزارش کامل نیز منتشر خواهد شد. : 🎥 instagram.com/mobahesat 🎥 aparat.com/live 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔹 لباس روحانیت در مناظره دو استاد حوزوی 🔸 صبح امروز جلسه مناظره با موضوع لباس روحانیت و باحضور استاد محمدتقی اکبرنژاد و استاد ابوالقاسم سیفی مازندرانی در دفتر سایت مباحثات برگزار شد. 🔸 در ابتدا حجت‌الاسلام سیدیاسر تقوی دبیر جلسه به چگونگی شکل‌گیری این جلسه پرداخت و گفت: استاد محترم جناب آقای اکبرنژاد در گفت‌وگوئی به نقد لباس روحانیت پرداخته بودند که از سوی حجت‌الاسلام سیفی مازندرانی درخواست مناظره در این‌باره مطرح شد. 🔸 وی افزود: سایت مباحثات با توجه به موضوع فعالیت خود، برای میزبانی و انعکاس رسانه‌ای این مناظره اعلام آمادگی نمود که سرانجام امروز موفق به برگزاری آن شدیم. 🔸 سردبیر مباحثات خاطرنشان کرد: بیان دیدگاه‌ها به صورت یک جانبه و یا از طریق فضای مجازی مستعد سوءتفاهم‌های زیادی است و باید در فضای کاملا منطقی تضارب آراء صورت گیرد تا حواشی به حداقل برسد. 🔻 در ادامه این جلسه حجت‌الاسلام اکبرنژاد به سوابق طرح بحث و نقدهای خود پیرامون لباس روحانیت پرداخت و حجت‌الاسلام سیفی مازندرانی نیز نقدها و دیدگاه‌های خود را مطرح نمود. ♻ این جلسه به مدت 120 دقیقه به طول انجامید که گزارش کامل آن به صورت تصویری و مکتوب منتشر خواهد شد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️گفتمان فقهی امام در امتداد گفتمان آقای خویی بود/ جریان سنتی نفس‌های آخرش را می‌کشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت 🔸پرونده نواندیشی در حوزه (8) 🔘حجت الاسلام و المسلمین احمد رهدار در گفتگو با مباحثات- بخش دوم 🔹ما یک فقیه نظریه‌پرداز به نام حضرت امام داشتیم و متاسفانه در این چهل سال عمدتا مبلغینی برای این نظریه داشتیم و نه شارح. ما شارح نداشتیم. کار شارح، تکرار همان حرف‌های نفر اصلی نیست. کار شارح امتداد آن نظریه در حوزه‌هایی است و رساندن آن به نتایجی است که نفر اول هم ممکن است آن نتایج را قبول نداشته باشد. شارح می‌آید لوازم منطقی یک مبنا را در حوزه‌هایی که حتی ماتن اصلی ممکن است در آن حوزه‌ها تخصص نداشته باشد در آنجا امتداد می‌دهد. 🔹ممکن است من به عنوان نواندیش نظریه‌ای را مطرح کنم که این نظریه نتواند لایه قدرت را بشکافد و بر آن غلبه کند. اصلا بخشی از قوت نظریه‌ها این است که بتواند قدرت را خاضع کند و به انفعال بکشاند، مردم را با خودش همراه کند. یعنی اگر یک نواندیشی نتوانست در این سطح مثلا حاکمیت را به انفعال بکشاند، یک ضعف‌هایی دارد، باید خود آن تقویت شود. 🔹مثلا تقریبا دهه هفتاد در کشور ما، دهه آقای سروش است، آقای سروش به عنوان یک اپوزیسیون فکری در داخل کشور، بحث‌هایی را طرح کرد و کل دانشگاه‌های ما را تسخیر کرد. حاکمیت و قدرت علیه ایشان بود، اما او توانست فضا را به نفع خود تسخیر کند. یعنی فکر به میزان قوتی که داشته باشد، می‌تواند در جاهایی نفوذ کند، اگر در جاهایی که نفوذ نمی‌کند، نشان‌دهنده ضعف آن است. من معتقد هستم کتاب «شریعت در آینه معرفت» آیت الله جوادی آملی، یک خط بطلانی بر کل قوت نظری قبض و بسط آقای سروش کشید. بعد از آن سروش خاموش شد. 🔹من معتقد هستم برخلاف تقریری که از نسبت مرحوم آقای خویی و حضرت امام می‌شود، حضرت امام در تصادم و در ضدیت با گفتمان فقهی آقای خویی ظهور نکرد، بلکه در طول آن ظهور کرد، یعنی امتداد آقای خویی بود. یعنی همان دیدگاه نظارتی آقای خویی را، ساحت نظارتش را بسط داد، شد ولایت. اما برخلاف تقریری که انجمن حجتیه‌ای‌ها از آقای خویی دارند و می‌گویند که به این علت بعد انقلاب سکوت کردیم که مرجع تقلید ما سکوت کرد، من معتقد‌م که آقای خویی اصلا سکوت نکرد. اتفاقا فریاد زد، لکن فریاد یک مرجع تقلید یعنی کلاس درس او، یعنی کتابت او. تا آخرین روزهای عمر هم کلاس درس خود را داشت و هم نوشت. 🔹نواندیشی ضرورتا به این معنی نیست که از جنس طردهای مطلق، شکننده، شالوده‌شکنانه یا با شیب‌های تند سیاسی باشد. معمولا قدرت‌ها اجازه نمی‌دهند. من یک وقتی با بزرگواری در تهران مناظره‌ای داشتم، گفت در اینجا تیغ نظارت استصوابی و ممیزی و …، گفتم برادر من! من موسسه‌ای را اداره می‌کنم که هر هفته، بر حسب لطف‌شان، همه جریان اپوزیسیون فکری نظام، هر هفته مجلات و نشریات‌شان را برای من مجانی می‌فرستند، به شما بگویم که در همین هفته چند مقاله علیه ولایت فقیه نوشته شده است؟ 🔹من معتقد هستم با رفتن عمده فقهای سنتی ما- ان شاالله عمرشان بابرکت بوده و باشد- یعنی مثلا بعد ارتحال این بزرگواران یک اتفاقی می‌افتد. حتی نه فقط فقهای سنتی بعد انقلاب، چرا که ما طلبه‌های فاضل جوانی داریم که شاگردان فقهای سنتی قبلی هستند، از اینها خیلی راحت رد می‌شویم و الان هم رد شده‌ایم و من اینها را مانع نمی‌بینم، لکن از آن لایه اصلی‌تر که عمدتا خود مراجع تقلید هستند، نه رد شده‌ایم و نه به راحتی می‌توانیم رد شویم. باید به طور طبیعی تاریخی از آنها رد شویم. به نظر من یک اتفاقی می‌افتد، بدین صورت که انقلاب اسلامی و نظام سیاسی و نظام اجتماعی بُعد فکر فقاهتی ما می‌شود. 🔹هر وقت نظام سیاسی – اجتماعی ما بُعد فقاهت ما شد- همین که گفتم پایگاه اجتهاد ما باید انقلاب اسلامی باشد- آن موقع یک اتفاقی می‌افتد، همچنان که الان در حوزه اجرا به نظر من، نسبت به فضای موجود حوزه طیف فکری بسیاری داریم از نقدهای شالوده‌شکنانه گرفته تا نقدهای درون پارادایمی. این اتفاق در حوزه ما بعد از رفتن این بزرگواران احتمالا رخ می‌دهد و البته مرحله خونینی خواهد بود. 🔹به گمان من با رفتن جریان سنتی از حوزه علمیه ما یک مرحله خونین فکری خواهیم داشت، یعنی احتمالا فتواها حاد می‌شود، لشکرکشی‌های فکری زیادی رخ می‌دهد، حساسیت به حرف‌های یکدیگر بیشتر می‌شود، این حلم و ژستی که الان گرفته می‌شود، از دست خواهد رفت، حدس من این است. یا جریان سنتی باید پیروز شود یا جریان انقلابی. به نظر من جریان انقلابی بسیار پر قدرت‌تر است و جریان سنتی آخرین نفس‌ها را می‌کشد. همه علت هم این نیست که جریان انقلابی پر قدرت است، یک چیزهایی مربوط به زمانه ما است. 🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21806/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️بازنمایی سیاست مردم‌محور انتظاردر راهپیمایی اربعین 🖊سیدیاسین پیام 🔹ظهور علاوه بر آنکه در سطح کلان به عنوان ثمره حرکت انبیاء و اولیای الهی قابل بیان است، دارای نقاط برجسته­‌ای است که به صورت موردی و ذیل همین هدف، بر اهمیت فرج تاکید می­‌کند. یکی از این نقاط برجسته، ماجرای عاشورا است. عمق و گستردگی واقعه عاشورا به حدی است که طنین پژواک آن در اعصار مختلف تاریخی نه تنها کم نشده، بلکه منادی حق‌طلبی و بازگشت به اصول حقیقی اسلام شده­ است. از این رو بر مصیبت امام حسین(ع) تاکید بیشتری شده‏‎ و خاموشی آن را ممکن ندانسته‌اند‏. عاشورا به نوعی در کنار ظهور، شاکله هویتی شیعه است. تا جایی که از وعده‌­های ظهور، انتقام امام حسین(ع) می‌­باشد‏. 🔹با کمی دقت می­‌توان علت این ارتباط تنگاتنگ را یافت. لازمه انتظار فرج به مثابه یک عمل سیاسی، ادامه قیام حسینی است. قیام حسینی مقدمه قیام مهدوی است. پیش از این نیز بیان داشتیم که عرصه عمل سیاسی جامعه بوده و همین اعمال سیاسی یک جامعه ملاک تعیین سرنوشت هر قوم است. به بیان دیگر، فرج و ظهور زمانی رخ می­‌دهد که جامعه منتظر فرج باشد. در یک جامعه منتظر، اعمال و فعالیت‌ها در راستای اهداف ظهور است. اکنون می­‌توان گفت: «فرج شیعه در حسینی شدن است». 🔹در سوره حج یکی از مهم­ترین فواید تمسک به شعائر تعریف می‌شود: «ذلک و مَن یُعظَمْ شَعائِرَ اللهِ فإنّها مِن تَقوَی القُلوبِ‏». علامه طباطبایی در ذیل این آیه در کتاب المیزان می­‌فرمایند: «… و اضافه تقوا به قلوب اشاره است به اینکه حقیقت تقوا و احتراز و اجتناب از غضب خدای تعالی و تورع محارم او، امری است معنوی که قائم است به دل‌ها…‏‎»، یعنی هدف از عملی که صورت می­‌گیرد تأثیر عمل بر دل­ها است. از مهم‌ترین نکات آیه این است که تعظیم شعائر یک عمل سیاسی و جمعی است؛ چراکه حج و سعی و قربانی از جنس اعمال نمادین برای نشان دادن آمادگی بندگی هستند که به صورت عمومی توسط مسلمین اجرا می­‌شوند. راهپیمایی اربعین با تعریف فوق جزو شعائر الهی قرار می‌گیرد. 🔹یکی از بهترین ظرفیت­‌های اشاعه فرهنگ حسینی در عرصه جامعه شیعی، پیاده­‌روی اربعین است. گرچه کربلای معلی در تمامی ایام سال پذیرای عاشقان امام حسین(ع) است، ولی در ایام اربعین حسینی شرایط به نحوی مهیاء است که شیعیان از سرتاسر جهان در جمعیت میلیونی و با تحمل تمامی مشقت­‌های این مسیر، با آرمان­‌های حسینی تجدید بیعت کرده و نسبت به اهداف قیام عاشورا معرفت‌افزایی می‌کنند. به بیان دیگر، همان‌طور که حج، تجدید بیعت بندگی خداوند متعال است، راهپیمایی اربعین تجدید بعیت حسینی و آمادگی برای عهد مهدوی است. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21794/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥به مناسبت 20مهر سالروز درگذشت حافظ استاد محمدعلی مهدوی راد از چگونگی تسلط بر ادبیات فارسی می گوید 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️گزارش نشست «بررسی دینی و اجتماعی کودک‌همسری» 🔸روز چهارشنبه هفدهم مهرماه ۱۳۹۸ نشستی با عنوان «بررسی دینی و اجتماعی کودک‌همسری» در مؤسسه‌ مفتاح کرامت قم برگزار شد. گزارشی از این نشست را می‌خوانید. مصطفی صالحی 🔹حجت الاسلام مهریزی بحث کودک همسری در ذهن بنده ذیل چهار محور شکل گرفته است: اول، آیا اساساً این پدیده به لحاظ فقهی امری جایز است یا خیر؟ دوم، اگر جایز است، کودک به چه کسی گفته می‌شود؟ سوم، اگر جایز بود و مصادیق کودک هم مشخص شد، چه کسانی می‌توانند این عقد را جاری کنند؟ چهارم، اگر عقد جاری شد، آیا طرفین عقد بعد از رسیدن به سن بلوغ، حق فسخ دارند یا خیر؟ آن‌چه در فقه ما مسلم انگاشته شده، این است که پدر و جد پدری می‌توانند کودک را به همسری دربیاورند. در واقع اساساً از این موضوع بحث نشده است که چرا باید این افراد چنین اجازه‌ای داشته باشند. 🔹حجت الاسلام سالاری‌فر طبق قانون ایران، ازدواج دختر قبل از سیزده سالگی و پسر قبل از پانزده سالگی، منوط به اذن ولی است، البته به‌شرط رعایت مصلحتی که دادگاه آن‌ را تشخیص می‌دهد. تعبیری که قانون در اینجا به‌کار برده، نشان‌گر عدم سخت‌گیری قانون در این موضوع است. مشکلی که در هنگام تأکید زیادی بر مراعات قانون به‌وجود می‌آید این است که چنین تأکیدی، زمینه‌ساز ساخت راه‌های فرار می‌شود و مشکلاتی همانند ازدواج سفید پیش می‌آید. تجربیات اجتماعی ما نشان دهنده‌ی این است که جمعیت قریب به یقین افرادی که زیر پانزده سال مبادرت به ازدواج می‌کنند، دارای این بلوغ‌ها نمی‌باشند و یا فقط یکی دو مورد از آنها را دارا بوده و حتی در میان افراد میان پانزده تا نوزده سال نیز، ما با مشکل مواجه هستیم و تحقق این بلوغ‌ها در فرد، مورد تردید است و بعدها در ازدواج‌شان، به مشکل برمی‌خورند. 🔹حال سوال این است که با توجه به این آثار و تبعات بسیار منفیِ جسمی، اجتماعی، عاطفی و جنسی‌ای که برای دختران و پسرانی که در سنین پایین ازدواج کرده‌اند، مواجهیم، بر فرض هم که حکم اولیه‌ی فقهیِ ازدواج کودک، جواز باشد، آیا هم‌چنان باید پای‌بند به این جواز باشیم؟ آیا لازم نیست به شرایط زمانی و مکانی صدور نصوص و روایات توجه داشته باشیم؟ متن کامل این نشست را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇👇 http://mobahesat.ir/21854 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️آسیب‌شناسی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی 🔸به بهانه 19 مهر، سالروز تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی 🖊مهدی مسائلی 🔹۱۹ مهر مصادف با سالروز تأسیس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» است. در سال ۱۳۶۹ شمسی پس از آن‌که چهارمین کنفرانس وحدت اسلامی توسط سازمان تبلیغات اسلامی در تهران برگزار شد، رهبر انقلاب آیت الله خامنه‌ای دستور تشکیل این سازمان را صادر کردند. 🔹مجمع تقریب مذاهب از سال ۱۳۶۹ تاکنون سه دبیرکل به خود دیده است. به تازگی نیز با اعلام خداحافظی جناب اراکی از ریاست این تشکل، باید منتظر چهارمین دبیرکل آن باشیم. این مجمع در طول حدود سی‌سال فعالیت خویش، خدمات علمی و تبلیغی فراوانی برای اتحاد امت اسلامی داشته است که در گزارش‌های آن معمولا منعکس شده است؛ ولی آنچه هم‌اکنون بنده در مقام بیان هستم آسیب‌شناسی فعالیت‌های آن است که می‌تواند به عملکرد آینده‌ی آن کمک کند. 1️⃣ استقرار مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در تهران تعاملات علما و اندیشمندان مذاهب اسلامی به خصوص شیعه و سنی را محدود به زمان کنفرانس‌ها کرده است و این نهاد ارتباط و هم‌اندیشی مستقیمی میان علمای شیعه و اهل‌سنت به وجود نیاورده است. این درحالی است که درگذشته استقرار دارالتقریب در الاظهر مصر ارتباط مستقیمی را میان علمای الازهر و علمای شیعه لبنان و عراق به وجود می‌آورد. 2️⃣اگرچه مجمع تقریب برنامه‌های علمی و تبلیغی و آموزشی متعددی را در این سال‌ها دنبال کرده است ولی اصلی‌ترین برنامه این سازمان «کنفرانس بین‌المللی تقریب مذاهب اسلامی» است که غالبا به صورت شعاری برگزار می‌شود و تاثیرات قابل توجهی در مسیر پیشرفت اتحاد امت اسلامی ندارد. هرساله هزینه‌ و نیروی اجرایی فراوانی صرف این کنفرانس می‌شود و خروجی آن فقط چند بیانیه است که هیچ تحولی را در دنیای اسلام ایجاد نمی‌کند. 3️⃣مجمع تقریب مذاهب اسلامی از آنجا که نهادی دولتی است در ارتباطات مردمی موفق نخواهد بود، از این رو بهتر است تصدی‌گری تبلیغات عمومی وحدت اسلامی را رها کند و از مجموعه‌های مردمی، دانشجویی و حوزوی که با انگیزه‌های دینی در این مسیر قدم برداشته‌اند، حمایت کند. متأسفانه هم‌اکنون ارتباط مستقیم و مستمری میان نهادهای مردمی فعال در عرصه‌ی وحدت اسلامی و مجمع تقریب وجود ندارد و فعالیت‌های این سازمان تنها در تهران پیگیری می‌شود. 4️⃣در گذشته دارالتقریب مذاهب اسلامی از مشارکت و حمایت علمای بزرگ اهل‌سنت برخوردار بود و انتساب آن به مذهب تشیع کمرنگ بود ولی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بیشتر رنگ و بوی شیعه دارد. دعوت به همکاری علمای اهل‌سنت در این مجمع می‌تواند نفوذ اجتماعی و دینی آن را وسعت بخشد. 5️⃣تعدادی از مدیران اجرایی دوره‌ی اخیر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی عضو فعال یک جناح‌ خاص سیاسی بودند به گونه‌ای که حتی فعالیت‌های سیاسی و جناحی این افراد بر فعالیت‌های وحدتی آنها غالب بود. کسانی که نمی‌توانند در عرصه‌ی سیاست مدارا کرده و از دو قطبی‌سازی‌های سیاسی به کنار باشند، محققا در عرصه‌ی‌ وحدت میان شیعه و سنی نیز موفق نخواهند بود یا حداکثر نمایشی شعارگونه از آنها ارائه می‌کنند که گره‌ای از مشکلات جهان اسلام باز نمی‌کند. 6️⃣مجمع تقریب از ورود به مسائل جزئی وحدت اسلامی و آسیب‌ها و موانع میدانی آن به دور است و تبلیغات و پژوهش‌های آن همواره به صورت کلی و شعاری بوده است. هم‌اکنون کتاب‌های علمی و تبلیغی فراوانی جهت وحدت‌ستیزی در دنیای اسلام به نگارش درمی‌آید که مجمع هیچ برنامه عملی برای رصد و نقد آنها ندارد. مجمع برنامه‌ای نیز برای حمایت از پژوهشگران عرصه‌ی وحدت اسلامی نیز در این راستا ندارد. مطالبه از دروس علمی مراجع برای پرداختن به مشکلات وحدت اسلامی و فتواهای که به مبارزه با تکفیر می رود، نیز در راهبرد این سازمان دیده نمی‌شود. مجمع در زمینه آموزش مبلغین و مربیان وحدت اسلامی نیز تقریبا هیچ‌کاری انجام نداده است. 7️⃣ایجاد وحدت اسلامی بدون مبارزه با تکفیر امکان‌پذیر نیست، همچنان‌که راهبرد مبارزه با تکفیر اگر با سیاست‌های وحدت اسلامی هماهنگ نباشد شاید جواب عکس بدهد و به تفرقه بیشتر منجر شود. در سال‌های گذشته شاهد ایجاد کارگروه‌ها و دبیرخانه‌‌هایی برای مبارزه با وهابیت و جریان‌های تکفیری بوده‌ایم، اگر هماهنگی مستقیمی میان این کارگروه‌ها و مجمع وجود نداشته باشد، فعالیت‌های یکدیگر را بی‌اثر خواهند نمود. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21842/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پرونده نواندیشی در حوزه (۷)|گفت‌وگو با دکتر علی شیرخانی: فقه برای اداره جامعه نیازمند نوآوری است/ انقلابی‌گری و نواندیشی قابل جمع است مشاهده متن کامل گفت وگو: 👇 http://mobahesat.ir/21657/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔کشورهای مسلمان در رتبه‌های پایین توسعه انسانی 🔸در همایش «چالش‌های کشورهای اسلامی» در شهر کربلا مطرح شد 🎙حجت‌الاسلام دکتر محمدرضا یوسفی، عضو هیأت علمی دانشگاه مفید قم 🔹براساس تقسیم‌بندی‌هایی که براساس توسعه انسانی صورت گرفته است، کشورهای جهان در سه سطح توسعه‌ای قرار دارند که از میان چهل‌وپنج کشور پایین‌ترین سطح توسعه‌ی انسانی، متاسفانه سی‌وپنج کشور جزء کشورهای اسلامی هستند. این مسئله برای ما مسلمانان بسیار حائز اهمیت است، چراکه این تعداد کشورهای مسلمان در رتبه‌های پایین قرار داشته و حتی هیچ کشور مسلمانی جزء کشورهای با توسعه انسانی بالا نداریم. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد. در ادامه به برخی ویژگی‌ها و مسائل داخلی این کشورها اشاره می‌شود: 🔹اولین ویژگی اینکه، این کشورها از فقر بسیار گسترده‌ای رنج می‌برند و درصد بالایی از جمعیت آنها زیر خط فقر زندگی می‌کنند، ۴۰% ؛ ۳۰%؛ ۶۰% و حتی برخی از کشورهای مسلمان تا ۸۰% جمعیت آنها زیر خط فقر هستند و درصدی هم از فقر شدید رنج می‌برند؛ به این معنا که این افراد گرسنه شب را به صبح رسانده و دغدغه‌ی نان شب را دارند. نرخ فقر شدید نیز در این کشورها متفاوت است. در برخی از کشورها حدود ۲۰% از مردم، و در برخی دیگر ۱۷% از مردم دغدغه نان شب را دارند. 🔹دومین ویژگی‌ای که در این کشورها وجود دارد این است که این کشورها با انواع نابرابری‌ها روبرو هستند. یکی از این نابرابری‌ها، نابرابری درآمد است. شاخص ضریب جینی یک شاخص شایع برای سنجش نابرابری در دنیا است. کشورهایی که به نسبت از وضعیت خوبی برخوردارند، ضریب جینی آنها ۰.۲۰ تا ۰.۳۵ است. کشورهایی که وضعیت بدتری دارند ضریب جینی آنها ۰.۳۵ تا ۰.۵ محسوب می‌شود و خیلی از کشورهای مسلمان بین ۴۰. تا ۵۰. هستند، یعنی در وضعیت نابرابری نامناسبی از لحاظ درآمدی قرار دارند. 🔹مسئله سوم، مسئله فساد گسترده در دولت‌های این کشورهاست. یک وزیری در چند قرن قبل از میلاد در هند می‌گوید: اگر شما توانستید عسل را روی نوک زبانتان بگذارید و بعد به گونه‌ای خودتان را کنترل کنید که مزه آن را نچشید یک دولت‌مرد هم می‌تواند با امکانات دولتی چنین معامله‌ای را کند. معمولاً حاکمان به دلیل دسترسی به امکانات گسترده حکومتی، زمینه‌ فساد را دارند؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت حکومت و فساد ملازم و همراه یکدیگرند. بنابراین، یکی از مسائلی که کشورهای جهان سوم و از جمله کشورهای اسلامی با آن مواجه هستند، پدیده رانت‌خواری بسیار زیاد در میان دولت‌مردان، فساد گسترده حکومتی و رشوه‌خواری و امثال آن است. 🔹لذا گفته می‌شود مشکلی که در کشورهای جهان سوم و از جمله کشورهای اسلامی وجود دارد که منشا سه مشکل فقر، نابرابری شدید و فساد گسترده است، مشکل چگونگی اداره این کشورها است. باید در نحوه اداره این کشورها تجدید نظر شود تا بتوان اتفاقات مثبتی را برای آنها رقم زد. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: http://mobahesat.ir/21892 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔸بازنشر به مناسبت سالروز شهادت آیت الله مصطفی خمینی ✔️حکومت اسلامی در اندیشه سید مصطفی خمینی 📎http://mobahesat.ir/5136 ✔️آیت الله سجادی: حاج آقا مصطفی مجموعه‌ای از زیبایی‌ها بود 📎http://mobahesat.ir/1320 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️گزارش کامل جلسه مناظره سایت مباحثات با موضوع «لباس روحانیت» منتشر شد 🔸این مناظره با حضور حجج اسلام اکبرنژاد و سیفی مازندرانی در تاریخ 15 مهرماه برگزار شد که به دلیل همزمانی با ایام اربعین هم‌اکنون منتشر می‌شود. 🎥فیلم کامل این مناظره را در کانال آپارات مباحثات مشاهده کنید: 👇👇👇 https://www.aparat.com/v/n9ZqQ 🔸مشاهده متن کامل گزارش 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21864 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️مجتهد شهید 🔸گزارشی از همایش گرامیداشت شهید آیت‌الله مصطفی خمینی 🖊 ع. عاملی 🔹عصرِ روزِ چهارشنبه، یکمِ آبانِ ۱۳۹۸ و به همتِ بنیادِ تاریخ‌پژوهی و دانشنامه‌ی انقلاب اسلامی، همایشِ مجتهد شهید برگزار شد. این همایش به بررسی و تحلیلِ ابعادِ سیره و شخصیتِ علمی و عملی مجتهدِ شهید، حاج آقا سید مصطفی خمینی اختصاص داشت. این یادبود که در سالن همایش‌های موسسه‌ی آموزشی پژوهشیِ امام خمینی(ره) برگزار می‌شد، با پیامِ ویدیوییِ حضرت آیت‌الله علوی گرگانی آغاز شد. 🔸حضرت آیت‌الله علوی گرگانی 🔹حاج آقا مصطفی حتی در زمان حضور حضرت امام(ره) در قم نیز علی‌رغم فقه و فقاهتِ مسجل ایشان، اخلاق کناره‌گیری داشتند و خیلی در انظار حضور نمی‌یافتند. قصد ما تأکید بر این نکته است که به هیچ وجه حالت آیت‌الله‌زادگی و آقازادگی در ایشان مشهود نبود. 🔸حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی 🔹مهم‌ترین ویژگی و برجستگیِ ایشان علامه‌بودن‌شان در تمام حوزه‌های علوم اسلامی بود. ایشان در معقول و منقول تبحر کامل داشتند و صاحب نظر بودند، نه این‌که صرفا ورودی داشته باشند. لذا علی‌رغم جوانی می‌شود ایشان را در أعلی‌درجه‌ی هر یک از این علوم اسلامی دانست. 🔹به بیانِ خودشان ایشان تنها چند سال پس از بلوغ تقلید می‌کردند و از آن پس مبتنی بر اجتهاد خود عمل می‌کردند. لذا به‌نظر می‌رسد که ایشان حدود سن و سالِ 20 سالگی به درجه‌ی اجتهاد رسیده بودند. همین نکته یکی از مسائل عجیب و شگف‌انگیز درباره‌ی ایشان است. 🔸آیت‌الله محسن اراکی 🔹به اعتقادِ حاج آقا مصطفی تفسیرِ حقیقیِ قرآن، ورایِ قدرت بشری است و اختصاصا در حیطه‌ی قدرت خداوند متعال قرار دارد. اما درک و تفسیری که ما از قرآن داریم، مانند درک و تفسیری است که ما از ذات خداوندِ متعال داریم، یعنی ذات خدا را با توجه و آیات و جلوات الهی و … درک می‌کنیم و این البته معرفتِ ما است. به اصطلاحِ ایشان درباره‌ی قرآن و تفسیر قرآن باید به این قائل باشیم که للقرآنِ بطون. یعنی قرآن لایه‌های معنایی متعددی دارد و هر لایه‌ی معنایی هم دارایِ جهاتِ متعددی است. لذا در تفسیرِ قرآن هر کس از جهتی می‌نگرد. 🔹با این تفصیل به باور ایشان باید بپذیریم که تفاسیر متعدد نه تنها ممکن هستند بلکه این تعددِ ممکن درست نیز است. به عنوانِ مثال می‌توانیم با تمرکز و تأکید بر زاویه‌های مختلفِ تفسیری، تفسیر ادبی یا تفسیر عرفانی یا تفسیر حکمی از قرآن ارائه کنیم و در پذیرش این تعددِ ممکن به‌نظر ایشان هیچ اشکال و ایرادی نیست. 🔸حجت‌الاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان 🔹حاج آقا مصطفی عبودیت و روحِ معنوی‌ای داشتند که بر وجود ایشان حاکم بود. و این چیزی بود که در ده‌ها سفر زیارتی نجف به کربلا در معیتِ ایشاون قابل مشاهده بوده است. حالِ حاج آقا مصطفی در حینِ ذکر مصیبت اباعدالله الحسین به نحوِ شگفتی منقلب می‌شد که در هیچ کسِ دیگری مشابه آن را مشاهده نکرده‌ایم. 🔸متن کامل این گزارش را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21929/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 🔘 بیانیه مجمع حوزویان رسانه‌ای در محکومیت اظهارات خلاف واقع معاون اول رئیس جمهور جناب آقای اسحاق جهانگیری ⚫️ متاسفانه در سالیان اخیر برخی از مسئولین در بیان مطالب خلاف واقع و انتساب نظرات خلاف واقع به دیگران به گونه‌ای پیش رفته اند که حتی از انتساب مطالب خلاف واقع به رهبر معظم انقلاب هم ابایی ندارند. 🔵 در روز های اخیر صحبتی از آقای جهانگیری در رسانه ها منتشر شد با این مضمون که «با توجه به تصویب لوایح پالرمو و CFT در جلسه سران سه قوه و تایید مقام معظم رهبری، مجمع تشخیص مصلحت نظام هر چه سریعتر این لوایح را تصویب کند.» ⚪️ پس از انتشار این سخنان آقای جهانگیری، هم مرکز رسانه‌ای قوه قضاییه طرح و تصویب لوایح پالرمو و CFT را در جلسه سران قوا پس از انتصاب رئیس جدید قوه قضاییه تکذیب کرد و هم روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اطلاعیه‌ای اظهارات آقای جهانگیری را درباره تایید پالرمو و CFT از جانب رهبر معظم انقلاب مردود اعلام کرد. 🔴 با توجه به نکات پیش گفته ما جمعی از فعالان رسانه‌ای حوزوی ضمن محکوم کردن این مواضع و اقدامات خلاف شرع، قانون و اخلاق اسلامی از ریاست محترم قوه قضاییه و مدعی العموم می‌خواهیم برای جلوگیری از رویه نادرست انتساب نظرات خلاف واقع به مسئولین ارشد نظام به ویژه رهبر معظم انقلاب، نسبت به این رفتار خلاف شرع و اخلاق اقدام قضایی نموده و بدون لحاظ جایگاه و مقام معاون اول رئیس جمهور آقای اسحاق جهانگیری برای اظهارات خلاف واقع به ویژه انتساب دروغین تایید پارلمو و CFT به رهبر معظم انقلاب، محاکمه شوند. وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ مجمع حوزویان رسانه‌ای 3 آبان ماه 1398
✔️آخرین پاسخ به حجت‌الاسلام طاهری پیرامون علامه طهرانی 🖊سید محمدحسین دعائی 🔹پس از آن‌که اینجانب در پاسخ به مقالۀ جناب آقای طاهری با عنوان «علامۀ طهرانی را همان‌طور که بودند معرفی کنید»، یادداشتی را با عنوان «علامۀ طهرانی، همان‌طور که بودند» ارائه دادم، ایشان مجددا متنی را منتشر ساخته و البته با انتخاب عنوان «آخرین پاسخ» برای آن، تصمیم خود برای خاتمه‌دادن به این مباحثۀ مکتوب را اعلام کرده است. از همین رو بنده نیز به‌ عنوان «آخرین پاسخ» به ایشان، مطالبی را به عرض می‌رسانم. اما پیش از آن، لازم می‌دانم که نکاتی را در رابطه با اصل این مباحثه یادآور شوم: 🔹اولا، دیگران را نمی‌دانم؛ اما یکی از انگیزه‌های اصلی اینجانب برای اقدام در راستای ترویج «عرفان شیعی فقاهتی» و دفاع از اَعلام آن در مواجهه با هجمه‌ها، چیزی نبوده است جز: زمینه‌سازی برای عملیاتی‌ شدن راهبرد تعیین‌ شده از سوی نائب حضرت ولی عصر ارواحنا فداه، رهبر حکیم انقلاب و زعیم حوزه‌های علمیه، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مدّ ظلّه العالی؛ راهبردی برخاسته از «معنویت»، مبتنی بر «حکمت» و مطابق با «مصلحت» 🔹ثانیاً، هم‌چنان‌که بارها به عرض رسیده است «حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی رضوان الله علیه» ـ به‌ عنوان یکی از شخصیت‌های شاخص در جریان «عرفان شیعی فقاهتی» ـ و آثار ایشان ـ علی الخصوص کتاب «روح مجرد» ـ قطعا مورد عنایت خاص رهبر معظم انقلاب بوده و هستند: 🔹«عالم عامل ربّانی و سالک مجاهد روحانی، آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی … از جمله فرزانگان معدودی بودند که مراتب برجستۀ علمی را با درجات والای معنویت و سلوک توأماً دارا بودند و در کنار فقاهت فنّی و اجتهادی، به فقه الله الأکبر نیز که از مقولۀ شهود و محصول تجربۀ حسّی و مجاهدت معنوی است نیز نائل گشته بودند. … هنیئاً لَهُ ما أعدَّهُ الله لأولیاء الله و عباده الصّالحین»‎ 🔹بر همین اساس می‌توان تلاش برای معرفی ایشان به جامعه را حرکت در مسیر تحقق راهبرد رهبری دانست؛ حرکتی که نه تنها از سوی حوزویان بی‌اعتقاد به رهبری عزیز، بلکه متأسفانه از طرف برخی داعیه‌داران انقلابی‌گری، مورد بی‌مهری و بعضا هجمه‌های ناجوانمردانه قرار گرفته و می‌گیرد؛ و جالب آن‌که بخشی از این بی‌مهری‌ها و هجمه‌ها، معطوف به اثبات بیرون‌ بودن علامۀ طهرانی و علاقمندان ایشان از جبهۀ انقلاب است. 🔹و ثالثاً، اگرچه ترویج جریان برحقِ «عرفان شیعی فقاهتی» به‌ عنوان راهبرد حکیمانۀ رهبری، یکی از وظائف قطعی همۀ علاقمندان به انقلاب اسلامی است، اما باید توجه داشت که مدیریت اختلافات موجود در داخل جبهۀ انقلاب و خودداری از تبدیل آن‌ها به مناقشات بی‌حاصل و تشنج‌های آسیب‌زا نیز وظیفه‌ای قطعی است که رهبر حکیم انقلاب تأکید ویژه‌ای نسبت به آن دارند. 🔹آری! همگان بدانند که اگرچه بخش عمده‌ای از جریان مخالفِ «فلسفه و عرفان اسلامی» عملا التزامی به اطاعت از رأی ولی فقیه جامع‌الشرائط نداشته و با بی‌بصیرتی‌ها، بداخلاقی‌ها، جوسازی‌ها، جدل‌های بیهوده، عدم التزام به اقتضائات بحث علمی و عدم لحاظ اولویت‌های جامعه، به اخلال در فرایند مدیریت ایشان می‌پردازند، اما جریان اصیل حکمت و معنویت ناب شیعی در دوران معاصر، تبعیت از نظرات رهبری عزیز را وظیفۀ خود دانسته و کوچک‌ترین تخطی از فرامین نائب عظیم‌الشأن حضرت ولی عصر ارواحنا فداه را جائز نمی‌داند. 🔹بر همین اساس، به نظر می‌رسد که تصمیم جناب آقای طاهری مبنی بر ختم این مباحثۀ مکتوب، تصمیم عاقلانه‌ای است؛ خصوصا آن‌که طرفین، تا آن‌جا که مقدور بود، به توصیف و تبیین مدعای خود پرداخته‌اند؛ و دقیقا در چنین موقعیتی است که باید محاکمه را به خوانندگان فرهیختۀ بحث واگذار کرده و تشخیص آنان را به قضاوت طلبید. آری! این گفتگوها شاید در طرفین تغییری ایجاد نکند، اما همان‌طور که در یادداشت قبلی خود اشاره کردم، قطعا زمینۀ شفافیت دیدگاه‌ها و آشنایی افکار عمومی با عیار نقدها را فراهم آورده و به خواست خدا، اصلاح یا ارتقاء نظرات ناظران را باعث خواهد شد. 🔹هم‌چنین پیشاپیش از همۀ خوانندگان محترم، به‌خاطر طولانی‌ بودن پاسخ آخر خود ـ و این‌که به همین خاطر، در قالب یک فایل ارائه می‌شود ـ عذرخواهی کرده و امیدوارم که با مطالعۀ کامل و دقیق آن، لطف خود به این طلبۀ کوچک را تکمیل کنند. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21798/amp 🔸فایل PDF ضمیمه شده به یادداشت نویسنده را از لینک زیر دریافت کنید: 👇👇👇 https://b2n.ir/48902 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کلیپ نگاهی کوتاه به زندگی و آثار مرحوم علامه سیدجعفر مرتضی عاملی 🔹مشاهده گفت‌وگوی مباحثات با ایشان در جنوب لبنان👇👇👇 http://mobahesat.ir/8910 🔻🔻🔻 @mobahesat
🎤استاد محمدعلی مهدوی‌راد: هیچ اثری از آثار مرحوم علامه سیدجعفر مرتضی را نمی‌بینید که دست‌های آلوده در تاریخ اسلام را شناسایی نکرده باشد مقدمه:پس از انتشار خبر درگذشت مرحوم علامه سیدجعفرمرتضی به سراغ برخی از محققان و اندیشمندانی رفتیم که ضمن آشنائی با آثار و شخصیت ایشان، روش‌شناسی آثار گسترده ایشان را هم ارائه دهند. با استاد محمدعلی مهدوی راد گفت‌وگویی انجام دادیم که علیرغم تاثر و ناراحتی از فقدان علامه جعفر مرتضی عاملی، نکاتی را بیان کردند که تقدیم می‌گردد. 🔹آثار ایشان خیلی زیاد است و میراث قلمی ایشان واقعا جزو آثار افتخارآمیز فرهنگ و میراث مکتوب ما است. حقیقتا این مرد بزرگ همت طاقت‌شکنی داشت، خیلی آدم عجیبی بود، ایشان در روزگار مریضی یک بخشی از سیره امام حسین(ع) را در همان اتاقی که در ایام بیماری برای ایشان فراهم کرده بودند و کتاب‌ها را به ایشان می‌رساندند، تقریر می‌کردند. 🔹مرحوم استاد مرتضی بسیار بسیار گسترده‌نگاه بود و در به سامان رساندن یک موضوع و یک مطلبی به جمع چند منبع اکتفاء نمی‌کرد. در همین گستره‌ی تتبع،  کار ایشان یک ویژگی‌ای دارد که شاید کم نظیر باشد و آن بهره‌مندی از منابع گسترده جنبی است. 🔹استاد در سامان دادن به کارهای پژوهشی خود، از همه آنچه که از دور و نزدیک می‌توانست، دست ایشان را بگیرد و به یک جای خیلی مطمئنی برساند، منابع ادبی، شعر، فقه، تفسیر و غیره همه اینها را به کار می‌گرفتند و گاهی بهره‌مندی از این منابع جنبی در مقایسه با منابع مستقیم، برای رسیدن به هدف و طرح حرف‌های تازه، او را بیشتر موفق می‌کرد. 🔹ایشان ذهن بسیار حساسی داشتند که از هر متن خرد و کوچکی به یک نکته‌های کلان و موضوعات مهمی می‌رسید. همین ویژگی یک چیزی برای او به وجود آورده بود با عنوان نقادی. شما هیچ اثری از آثار ایشان را نمی‌بینید که دست‌های آلوده و دست‌های ناپیدای آلوده در تاریخ اسلام را شناسایی نکرده باشد. 🔹ایشان غیر از تاریخ و سیره که برای حضرت جواد دارد که اولین کار در سیره همان کار «اَلْحَیاةُ السّیاسیّة لِلْاِمامِالرّضا» است. گمان کنم، هنوزم که هنوز است برای امام رضا(ع) کتابی از این زاویه و از بحث سیاسی، کتاب بی‌نظیری باشد، هرچند این کتاب مربوط به قبل از انقلاب است و بعد از انقلاب نیز بارها چاپ شده است. مشاهده متن کامل گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/21945/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین رهدار درباره نواندیشی در حوزه/1 🔹فقیه ما الان چنین می‌اندیشد که می‌تواند داخل قم باشد و شیراز را مدیریت کند، گه گاهی با هواپیما یا اتوبوس می‌رود یا با تلفن و اینترنت محیط را می‌بیند. فقیه گذشته ما چون این امکانات را نداشت، به خود محیط می‌رفت بخش اول گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/21748 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️هسته مشترک مناسک شیرازی‌ها «دیگری‌سازی» است 🔸پایان‌نامه‌های حوزوی | سیمین همتی، فارغ‌التحصیل علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتگو با مباحثات: 🔹من برای اینکه بتوانم جریان شیرازی را بشناسم، چند گزینه داشتم، حوزه زنان، حوزه آقایان، رسانه و برخی موارد دیگر. اینکه چرا حوزه زنان را انتخاب کردم، یک دلیل ساده آن این است که من زن بودم و آنها هم زن بودند، ارتباط گرفتن چندان آسان که نه، اما در هر صورت امکان‌پذیر بود. چون در هر صورت ارتباط خانم با آقایان و صحبت با آنها در فضای حوزه سخت‌تر است. 🔹دلیل دیگر این بود که این حوزه یک فرق اساسی با حوزه‌های دیگر دارد، اینکه هدف و دروسی که برای رسیدن به آن هدف تدوین شده است، جهت تربیت مبلغ است، یا همان تیپی که به عنوان «خانم جلسه‌ای» می‌شناسیم، نه یک شخص نخبه کاملا مجزا از عامه، بلکه زنانی که دائما در حسینیه‌ها و مجالس خانگی با عامه مردم در ارتباط هستند و از این جهت بسیار تاثیرگذارند. این هم موردی بود که برای من خیلی مهم بود. 🔹اما در کل، میان انتخاب‌هایی که وجود داشت، زن بودن جامعه تحقیق خیلی مهم بود، به این دلیل که عمده مطالعات دین مردانه است و من می‌خواستم از این پیله مردانه خارج شوم. یعنی در حوزه مطالعه خودم بخواهم بگویم هر صدایی هم که از «شیرازی‌ها» شنیده شده، مردانه بوده. در واقع زنان این جریان کاملا غایب ماجرا هستند. 🔹آن چیزی که درباره شیرازی‌ها توجه من را به خودش جلب کرده بود، یکی جنس مناسکی بود که به آن پایبند هستند و برای آن تبلیغ می‌کنند. مناسکی که اگر بخواهیم هسته مشترکی در بین آنها پیدا کنیم، از نظر من در آن محور اصلی، بحث «دیگری» و فرایند «دیگری‌سازی» بود. دیگری به معنای غیر خودی که من خودم را در تمایز با او می‌شناسم، تمایزی که در آن سعی می‌کنم برتری خودم را حفظ کنم. من حس می‌کردم که این هسته اصلی این نگاه است. 🔹چیزی که من در برخوردم با این دوستان دیدم و جالب بود، این بود که اینها با وجود اینکه خیلی سفت و سخت به یک سری عقاید سنتی دینی پایبند بودند، اما به شدت روی فعالیت اجتماعی تاکید داشتند، این نکته خیلی برای آنها مهم بود، حتی جایی که مجبور بودند به خاطر خانواده، این مساله را کم کنند، آن را نوعی تنزل و سقوط می‌دانستند، این برای من خیلی جالب و جذاب بود. صرف وجود چنین حوزه‌ای با تاکید بر فعالیت اجتماعی زنان به نظر من نشانه یک نوع تحول است. 🔹من راجع به مناسک از آنها سوال می‎کردم، اینکه چه ایامی را در طول سال دوست دارند؟ چه مناسکی را دوست دارند؟ و اصلا چرا اینها را دوست دارند؟ در واقع از میان پاسخ‌ها و صحبت‌های آنها، سوالات بعدی‌ام را شکل می‌دادم. مثلا آنها به بحث وحدت اشاره می‌کردند، که از نظر آنها این بحث پذیرفته شده نیست، بحث تولی و تبری را مطرح می‌کردم، در واقع بیراه نیست اگر بگویم دیگری‌سازی به زبان «خودی» یعنی به زبان جامعه تحقیق من بسط یافته همان بحث تبری است. طی این بحث‌ها من پاسخ سوالاتم را می‌گرفتم. 🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21885/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️تحوّل‌خواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۳) 🔸تحوّل حوزه و اقامۀ دین الهی 🖊مهدی برزگر 🔹هدف نهایی و وظیفه اصلی همه پیامبران و امامان در یک کلمه خلاصه می‌شود که عبارت است از اقامۀ دین، چرا که خدای متعال می‌فرماید: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَ مَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِيهِ …» بنابراین رسالت اصلی حوزه‌های علمیه نیز – به عنوان امتداد خط مبارک و نورانی رسالت و امامت – باید اقامه دین باشد. 🔹 یک زمان اقامه دین و حفظ آن به قیام بر ضد طاغوت پهلوی بود که با پیروزی انقلاب اسلامی منجر به استقرار نظام جمهوری اسلامی و تحقق نظریه ولایت مطلقه فقیه و مرم سالاری دینی گردید. امّا فرایند تحقّق اهداف اسلامی و اقامه دین الهی هرگز در این حدّ متوقف نمی‌شود، بلکه افق‌های بلندتری در برابر ماست و همّت‌ها را باید عالی‌تر نمود. 🔸تحقق این اهداف متعالی و اقامه دین توسط حوزه‌های علمیه در گرو دو اقدام است: یکم: تحکیم پایه‌های دینی نظام 🔹باید آن قدر پایه‌های دینی نظام اسلامی مستحکم شود و نظریه ولایت فقیه و ابعاد گوناگون آن مورد بحث و کنکاش علمی دقیق قرار گیرد که دیگر هیچ کس نتواند با تمسّک به برخی توجیهات سست در اصل نظریه ولایت مطلقه فقیه تردید افکنی کند. دوم: ادامه فرایند تحقّق اهداف اسلامی 🔹یعنی تلاش برای تحقّق دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدّن اسلامی. ناگفته پیداست که حرکت در این راستا کار ساده‌ای نیست، بلکه عملیاتی بسیار بزرگ و خطیر و از سنخ کارهای پیامبران و امامان است. دولت اسلامی زمانی محقّق می‌شود که اوّلاً مدیران کشور افرادی شایسته، متدیّن و دارای نصاب قابل قبولی از عقاید و رفتار اسلامی و تقوای مدیریتی – که تراز آن بسیار بالاتر از تراز تقوای فردی است – باشند و ثانیاً ساز و کارها و ساختار اداره کشور به گونه اسلامی طرّاحی و نوسازی شوند. 🔹تا زمانی که هنوز عمده دروس خارج ما مربوط به مسائل فردی و غیر مبتلا به جامعه و نظام است، کتاب‌های درسی اصلی ما سنخیتی با زمان حاضر و جذبه‌ای برای طلاب جوان ندارند و عمر و جوانی طلاب عزیز صرف فهم عبارات پیچیده و مغلق آن‌ها می‌شود، نظام پژوهش ما ضعیف و موضوع محور است، نظام آموزشی حوزه طولانی و فرسایشی است، علوم انسانی ما ترجمه متون دهه‌های گذشته غرب است، تنوّع استعدادها در حوزه لحاظ نمی‌شود و همه تا «ده سال» محکوم نظام آموزشی واحدند، عموم طلاب گرفتار مشکلات شدید معیشتی هستند و … نمی‌توان حوزه را حوزه‌ای انقلابی و تحوّل‌خواه نامید و از آن توقّع داشت در برابر امواج سهمگین پسا مدرن تمدّن غرب بایستد و دم از تمدّن‌سازی اسلامی بزند. 🔹چنین رویکردی است که از آن تعبیر به «سکولاریسم حوزوی» می‌شود که خطرش از سکولاریسم غربی بیشتر است، چرا که سکولاریسم تجدّد‌خواه غربی یک جریان عریان است و به صراحت می‌گوید دین هیچ ربطی به زندگی دنیایی ما ندارد، بلکه فقط مربوط به رابطه فردی ما با خدا است. 🔹امّا سکولاریست‌های حوزوی از یک سو مدّعی‌اند اسلام کامل‌ترین دین است و دینی فرازمانی و فرامکانی است و پاسخ همه نیازهای انسان را تا قیامت خواهد داد، ولی از سوی دیگر وقتی از آنان در عرصه‌های گوناگون زندگی تقاضای برنامه اسلام را می‌کنید، هم دستشان خالی است و هم هیچ تلاش درخوری برای نیل به پاسخ در آنان نمی‌بینید. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21978/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
هم‌اکنون مراسم بزرگداشت علامه جعفرمرتضی در حرم حضرت معصومه(س) 🔹متاسفانه علیرغم حضور گسترده مراجع, علما و حوزویان، بی‌نظمی و سوء مدیریت در برگزاری مراسم حاکم است. جادارد چنین برنامه‌هایی به‌گونه‌ای برگزار شود که شأن صاحب مجلس و حضار رعایت گردد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️آیت الله قاضی طباطبایی، شهادت در راه آرمانی انقلابی 🔸بازنشر | به مناسبت سالروز شهادت اولین شهید محراب 📎http://mobahesat.ir/5305/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات/آیت‌الله حسینی بوشهری دبیر شورای عالی حوزه علمیه و عضو مجلس خبرگان رهبری که دچار عارضه قلبی شده‌است ظهر امروز جهت انجام مراقبت‌های پزشکی به تهران منتقل شد. برای صحت و شفای عاجل ایشان دعا می‌کنیم 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️پیش‌قراول طلاب شیعه لبنان در حوزه علمیه قم 🖊یادداشت شفاهی استاد یوسفی غروی به مناسبت درگذشت علامه سید جعفرمرتضی عاملی 🔹مرحوم آسید جعفر مرتضی عاملی لبنانی از خانواده‌ای اهل علم بود، گرچه پدر ایشان ملبس نبود، اما از طلاب فاضل معمم چیزی کم نداشت، دارای کتابخانه بسیار مفصلی بوده و اهل مطالعه بود. لذا، توانسته بود که رضایت دو فرزندش را برخلاف محیط زمانی و مکانی آن زمان لبنان به دست آورد. به ویژه در دوره قبل از پیروزی انقلاب و پیش از آنکه مشوقاتی فراهم شود. 🔹طلاب لبنان یا به خصوص طلاب جبل عامل لبنان از میان دو حوزه قم و نجف، مایل به حوزه نجف بودند، چون زبانشان، زبان عربی است و غالبا در حوزه نجف، اساتید و مدرسین بیشتر به زبان عربی هستند، دیگر برایشان ضرورت ندارد که حتما مثلا بر زبان فارسی مسلط باشند، حتما در درس‌های غیر عربی حاضر شوند. طلاب می‌توانند در میان همشهری‌ها یا لااقل هم زبان‌هایشان، اعم از اینکه همشهری آنها باشند یا نباشند، وارد شوند. اما باید توجه داشت اوایلی که این دو برادر، البته یکی پس از دیگری، مایل به اشتراک در حوزه علمیه شیعه شدند، بعثی‌ها در عراق سر کار آمدند و بر سیاست و حکومت مسلط شدند. 🔹هنوز بیرون کردن طلاب ایرانی عراق و نجف اشرف – سال پنجاه هجری- رخ نداده بود که مرحوم آقای آسید جعفر مرتضی به ایران آمدند. در آن زمان مدرسین به زبان عربی در ایران خیلی کمیاب بودند. به یاد دارم که مرحوم آسید جعفر مرتضی در آن ایام به فارسی مسلط نبودند، ایشان مرحوم علامه آیت الله سید محمدمهدی روحانی را پیدا کرده بودند که برای آسید جعفر درس‌های حوزوی را تدریس کند و حتی تا کفایتین مرحوم محقق آخوند خراسانی را برای ایشان تدریس می‌کردند. 🔹خود مرحوم آقای آسید جعفر برای من نقل کرد که پدرم که جهت مسافرت به قم آمده بودند، از اینکه چرا من مشغول به تاریخ شدم، گله‌مند است، توقع دارد که من بیشتر در همان رشته فقه و اصول مشغول باشم و مقصد اجتهاد باشد و نه کارهای دیگر یا درس‌هایی که در نظر حوزه غالبا به عنوان درس‌های جانبی به شمار می‌آیند. بنابراین، ایشان مدتی بنا به رعایت نظر مرحوم پدرشان، آماده کردن درس‌های تاریخ را کنار گذاشتند و مشغول درس‌های اصلی حوزه شدند. 🔹اما چیزی نگذشت که مرحوم پدرشان به رحمت خدا رفت، دیگر پرداختن به درس تاریخ، برای پدرشان ایجاد ناراحتی نمی‌کرد. لذا ایشان به بحث تحقیق در تاریخ بازگشتند و دو یا سه کتاب از ایشان پیرامون سه معصوم به طور تحقیقی و مفصل تدوین شد. 🔹کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» که به صورت ترجمه و تلخیص و به زبان فارسی و در ۲۰ جلد توسط آقای دکتر محمد سپهری منتشر شد. البته نسخه عربی آن نیز به ۳۶ جلد رسید. همچنین ایشان شبیه این اثر نیز در ۳۵ جلد راجع به امیر المومنین با عنوان «الصحیح من سیره المرتضی»، یا «مرتضی من سیره المرتضی» نوشتند. ایشان کتاب دیگری نیز درباره امام حسین(ع) دارند که ظاهرا بیش از ۲۰ جلد آن منتشر شده است. 🔹کتاب‌های دیگر ایشان غالبا به صورت تدریجی در ضمن همین کتاب‌هایی که توسعه پیدا کرد، مندرج شد. مثلا ایشان کتابی راجع به سلمان فارسی داشتند که کتاب نسبتا مفصلی بود، این اثر در ضمن کتاب الصحیح ایشان آمده است. البته به عکس هم می‌توان گفت که همان اخباری را که راجع‌به سلمان در ضمن الصحیح آورده بودند، اینها جمع‌آوری و به صورت کتاب مستقلی منتشر شد. 🔹ایشان کتاب دیگری نیز با عنوان «حقائق هامه حول القرآن الکریم» دارند که این اثر نیز به فارسی ترجمه شده است که حقیقت‌های مهم راجع‌ به علوم قرآن کریم بوده و کتاب نسبتا مفصلی است و حدود سیصد صفحه دارد که بسیاری از محتوای آن در ضمن کتاب الصحیح آمده و مستقلا هم چاپ شده است. 🔹آسید جعفر مرتضی از پیش قراولان طلاب شیعه لبنانی در حوزه قم بودند. به طور ویژه بعد از پیروزی انقلاب، عده زیادی از طلاب لبنانی به حوزه قم سرازیر شدند. آنهایی که پیش‌قراول و پیش‌قدم بودند، زمینه‌ساز دیگران شدند و آنهایی که بعدا وارد حوزه قم شدند، نسبت به پیش‌قدمان و پیش‌قراولان خودشان در حوزه قم چشم امید و توقع داشتند. 🔹آقای آسید جعفر مرتضی در این زمینه، یعنی تاسیس مدارس یا مراکز درسی برای این طلاب اقداماتی کردند و اسم آن را «منتدی جبل عامل» جبل عاملیان قرار دادند. منزل بزرگی در کوچه ارک-یعنی در امتداد دفتر مجله مکتب اسلام و قبل از حسینیه ارک- با سعی و تلاش آسید جعفر مرتضی خریداری شد و این به عنوان اولین مرکز درسی طلاب لبنانی بود. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22007/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
اختصاصی مباحثات 🔸ظهر امروز آیت‌الله حسینی بوشهری تحت عمل جراحی قلب قرار گرفتند و بنابر اعلام تیم پزشکی عمل جراحی ایشان موفقیت‌آمیز بوده‌است و وضعیت درمانی ایشان رضایت‌بخش است. 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️سازمان وکالت؛ زمینه‌سازی امام حسن عسکری (ع) برای غیبت 🔸به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (ع) 🖊سیدجواد میرخلیلی 🔹شیعه در عصر امام حسن عسکری علیه اسلام به صورت پراکنده در سرزمینهای مختلف حضور داشت. با این حال امام عسکری برای اینکه با توده‌های مردم و کسانی که هوادار ایشان بودند ارتباط برقرار کنند از نماینده استفاده می‌نمودند. چنان که گفته شده در مناطق مختلفی همچون در ایران مثل نیشابور، بیهق، ری و قم، کوفه، بغداد، مدائن، مصر، یمن، حجاز و سامرا که در آنجا شیعیان زندگی می‌کردند، امام حسن عسکری از شیوه‌ای تحت عنوان «نظام وکلایی» استفاده می‌نمود و شیعیان را نیز به منظور دریافت پاسخ‌های مسائل فکری و شرعی و مسائل مالی به آن وکلا ارجاع می‌داد. 🔹نهاد و یا سازمان وکالت، به مجموعه‌ای از فعالیت‌های هماهنگ تحت یک رهبری واحد بود که از عصر امام صادق علیه السلام مطرح و ساماندهی شد که دارای وظایف مشخص و ویژگی‌های خاصی بود و در دوران امامان بعدی به تدریج بر دامنه فعالیت آن افزوده گشت.‏‎ البته وکالت به مفهوم عام از عصر پیامبر گرامی اسلام و پیشوایان بعد از ایشان به صورت پی در پی وجود داشت. یکی از اهدافی که می‌توان برای این سازمان و یا نهاد وکالت به معنای خاص- که از عصر امام صادق علیه السلام به منظور نمایندگی عمومی ائمه برای انجام یک سلسله وظایف خاص در میان شیعیان به وجود آمد- برشمرد این بود که مجموعه‌ای از وکیلان با برنامه‌ای مشخص را دور هم جمع کند تا در نقاط مختلف جهان به خصوص سرزمین‌هایی که تعداد شیعیان بیشتر بود به فعالیت بپردازند. 🔹از مهم‌ترین وکلای امام حسن عسکری که بعدها به منصب نیابت خاص امام دوازدهم(عج) رسید، عثمان بن سعید بود که از سوی امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) به وکالت برگزیده شده و مورد وثوق این دو امام بود و به دفعات هم بر اعتماد به وی تأکید کرده بودند.‏‎ عثمان بن سعید شغل روغن‌فروشی داشت و از این شغل، به عنوان پوشش و محلی برای ارتباطات خویش استفاده می‌کرد و اموالی توسط او به محضر امام عسکری(ع) فرستاده می شد.‏ عثمان بن سعید چنان مورد وثوق حضرات ائمه بود که در سرسلسله وکلای مورد اطمینان در دوران حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به شمار می‌رفت؛ به گونه‌ای که کارگزاران یمن به صورت مستقیم زیر نظر وی فعالیت می‌نمودند. 🔹این شیوه؛ یعنی ارتباط با واسطه و توسط وکیل، نوعی زمینه سازی برای عصر غیبت یا دوران امامت حضرت مهدی(عج) محسوب می‌شد که آن حضرت از نظرها پنهان شدند و شیعیان توسط چهار وکیل و نایب خاص، امکان ارتباط با پیشوای خود داشتند.‏ نتیجه اینکه می توان گفت ائمه اطهار علیهم السلام به طور خاص از زمان امام صادق و اوج آن در زمان امام هادی و به طور خاص‌تر امام حسن عسکری علیه السلام، برای آماده‌سازی شیعیان برای دوران جدید و رویارویی با شرایط عصر غیبت، سازمان وکالت را به مثابه الگویی برای برآورده ساختن نیازهای جامعه اسلامی تأسیس و تقویت کردند. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/22035/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat