eitaa logo
مباحثات
1.6هزار دنبال‌کننده
210 عکس
98 ویدیو
2 فایل
@ahmadnajmi ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️در حاشیه حرف و حدیث هایی که درباره ی محل دفن مرحوم مغفور آیت الله صانعی مطرح شده است؛ آیت الله صانعی: 💠 من را در شیخان، کنار قبر زکریا بن آدم دفن کنید. 💠 این سندی باشد برای کسانی که بعداً این فیلم را می بینند! @HowzehSN
⚡️برزخی به نام « کار طلبگی» ✒️علی رمضانی 🔹به خاطر دارم چند سال پیش مصاحبه‌ای از آقای میثم مطیعی خواندم، که ایشان در رابطه با حکم مساله‌ی « کف‌زنی» در هیأت ، از حضرت آقا سوال کرده بودند و معظم‌له فرموده بودند که: «اگر آهنگ لس‌آنجلسی نباشد، مانعی ندارد» بعد آقای مطیعی (به این مضمون) می‌گوید که من به حضرت آقا عرض کردم ( و ایشان هم تأیید کردند) که ما الگوهای شادی برای مردم ایجاد نکرده‌ایم. یعنی جامعه‌ی متدین ما وقتی می‌خواهد به سمت شادی برود، احساس می‌کند به سمت ابتذال نزدیک می‌شود، و وقتی هم می‌خواهد از ابتذال پرهیز کند، جنبه‌ی شادی را از دست می‌دهد. 🔹نگارنده بر این عقیده است که ، ما درحوزه ی علمیه نیز، دچار یک چندین برزخی شده‌ایم. یعنی دچار یک بحران هویتی شده‌ایم .یعنی وقتی می‌خواهیم به سمت کارهای عملی و اجرایی و اقامه‌ی دین برویم، احساس می‌کنیم که از رسالت اصلی طلبگی که همان درس و بحث و منبر است دور شده‌ایم. از طرفی هنگامی هم که به مباحث علمی و تبلیغ نظری می‌پردازیم، احساس می‌کنیم که کارآمدی لازم را نداریم و نمی‌توانیم گره‌گشا باشیم و وجداناً حس می‌کنیم، دینی که برای اقامه‌ی قسط و عدل آمده، با تبلیغ و منبر رفتن صرف، کارش راه نمی افتد. 🔹به نظر حقیر ، کم نیستند در بین روحانیت، چهره‌ها و اشخاص برجسته‌ای که به اقامه‌ی دین و کارهای عملی می‌پرداختند و هیچ کس هم امروز به آنها اعتراضی ندارد که چرا این کار ها را کردید و این کار ها طلبگی نیست. برای مثال حضرت امام و همراهانش در سالها مبارزات سیاسی. روحانیون حاضر در جبهه‌های جنگ. روحانیون حاضر در سیل و زلزله و کرونا و مواسات و... اما هیچ وقت در حوزه، این اشخاص تبدیل به الگو نمیشوند. یعنی نهایتا انسان‌های بسیار ستودنی و برجسته‌ای هستند که ما از آنها یاد میکنیم اما هیچگاه جهت حرکت ما نیستند. 🔹به نظر حقیر، ریشه‌ی این بلاتکلیفی ها و دوگانگی‌ها در این است که ما هنوز از حوزه‌ی نجف دل نکنده‌ایم. هنوز نفهمیده‌ایم که انقلاب شده است و قدرت سیاسی، طرفدار مذهب و اسلام است و نفهمیده‌ایم که چه قدرتی پیدا کرده‌ایم. حوزه‌ی ما، حوز‌ه‌ی طراز انقلاب نیست و ما می‌خواهیم هنوز با الگوی حوز‌ه‌ی نجف، ایران را اداره کنیم. ما متوجه سنگر‌های جدید نیستیم. ما متوجه تکلیف نیستیم. ما جای خودمان را هنوز پیدا نکرده‌ایم و نسبت به کار طلبگی دچار جمود در روش شده‌ایم . 🔹سال‌ها بحث می‌کنیم که آیا صیغه‌ی امر دلالت بر وجوب دارد یا ندارد. بعد که وجوب را به نحوی احراز کردیم، گویی که مأموریت‌مان به سر انجام رسیده باشد، پرونده‌ی بحث را می‌بندیم و می‌رویم سراغ بحث بعدی. انگار نه انگار که این واجب، امتثال هم میخواهد و اگر تا به حال بحثی هم می‌کردیم برای این بود که تکلیف عملی خود را تشخیص دهیم. 🔹امروز اگر جنگ ما، جنگ اقتصادی است و حاکمیت و مردم و خانواده‌های ما از این زاویه در معرض آسیب هستند و اگر به تعبیر حضرت آقا، راهکار آن نیز اقتصاد مقاومتی و قوی شدن است، یکی از وظایف اصلی حوزه این است که برای مردم و برای خودش «کار آفرینی» کند. یا خودش این کار را مستقیم انجام دهد و یا حداقل نقش « واسطه‌گری» را ایفا کند. اگر حوزه، حضور در میدان جنگ و پای کار نظام ایستادن را وظیفه ی خود و مصداق کار طلبگی نمی‌داند، پس چه چیز را وظیفه می داند؟ آقایی کردن را ؟ حق بدهید که مردم کمی دلسرد باشند. حوزه اگر بصیر و فرصت شناس باشد به این کار مبادرت خواهد کرد. 🔻🔻🔻 @mobahesat
یادداشت وارده/ ✒️علی اسماعیلی ⚡️انقلاب اسلامی جهشی در سربلندی شیعه در دنیای معاصر 🔹مطالعات جامعه‌شناختی حاکی از آن است که انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ جهشی در دنیا برای شناخت شیعه ایجاد کرده‌است. شاه‌بیت حرکت انبیاء علیهم‌السلام دو چیز بود استبداد ستیزی و استکبار ستیزی. سوال محوری این است در دنیای معاصر چه کسانی شیعه را خوار و ذلیل کردند؟ به نظر می‌آید پاسخ این سوال کاملا روشن و مبرهن است. فلسفه وجودی حرکت حضرت امام رحمة‌الله علیه همان فلسفه حرکت انبیاء در استبداد و استکبار ستیزی بود. تجربه چهل ساله انقلاب اسلامی در دفاع مقدس، مبارزه با سلطه و نفوذ بیگانگان، دفاع از حرمهای اهل‌بیت در منطقه این را نشان میدهد. 🔹شیعه را کسانی خوار و دلیل کردند که به غیر از منافع خودشان چیز دیگر را ندیدند و برای رسیدن به دنیای خود سعی کردند شیعه را در حد مناسک تقلیل دهند و در نظام‌سازی سهمی برای اندیشه های متعالی شیعه قائل نباشند. تقلیل حداقلی شیعه به انجام مناسک و متظاهرات عرفیه خیانتی است که در حق اندیشه متعالی جهان شمولی شیعه مطرح شد و سعی در کانالیزه کردن گردید و در اجرای آن از هر وسیله ممکن استفاده نمود حتی با تمسک به نظریه براندازی نظام. چه کسی نمی‌داند عظمت امروز شیعه معاصر، حداقل در سده اخیر مرهون تلاش علمایی همچون مرحوم میرزایی شیرازی، آخوند خراسانی، میرزایی نایینی بروجردی و حائری و امام و ....که استکبار ستیزی سرلوحه اقدامات آنان بود. شیعه ای که از سر سفره انگلستان یا آمریکا و یا هر کشور استکباری دربیاید چیزی جز خفت و خواری برای جهان اسلام به دنبال نخواهد داشت. کدام جریان دلسوز اسلام و تشیع توصیه می‌کند در این زمان حاضر به اختلافات میان امت اسلامی دامن بزنند چه برسد بر عالم دینی و مرجع تقلید؟؟!! 🔹آنچه مسلم است هیچ مرجع دینی بر اختلاف میان امت اسلامی راضی نیست. و می‌دانید هم‌اکنون در امت اسلامی اکثریت با اهل سنت است. و احترام یا لااقل عدم بی احترامی امری ضرورییه عقلی ایست. کدام مرجع دینی توصیه میکند در جایی که یقین به ضرر نفس هست امر مستحبی اقامه گردد.؟؟ تا جایی که بزرگان فرموده‌اند «در جایی که ضرر به نفس هست حتی واجبات هم محدود میشود و در برخی موارد به خاطر مصلحتی ترک میشود» 🔹 لعن بر مقدسات اهل سنت برفرض استحباب در زماننا هذا -که یقینا اینگونه نیست- لوفرض، میشود امری مستحب ، آیا با این استدلال میشود خون شیعیان را به مخاطره انداخت ؟؟ شیعه همیشه از نگاه های سطحی و پوسته محور ضربه خورده نه مقاومت و ایستادگی دربرابر ظالمین عالم. تاریخ شیعه مملو از بی‌خردی متحجران خوارج اندیش و دلباختگان معاویه‌صفت و یا گول خوردگان ابوموسی اشعری‌ها است. 🔹در انتخاب میان اینها ما کدام طرف خواهیم بود؟ تشیع برخاسته از اندیشه ناب معمار کبیر انقلاب اسلامی یا تشیع ظاهری برخواسته از اتاق فکرهای لندنی ؟ همین سوال درباره استکبار و ایران هم قابل تکرار است؟ 🔹البته این به این معنی نیست که ضعف‌ها و کاستی های نظام را نباید دید اگر همه کمر همت بر رفع کاستی های نظام بر دارند یقینا وضع فرق خواهد کرد، نه اینکه بعد از چهل سال نظریه براندازی نظام را تئوریزه کنند و فتوی دهند و جاسوسان را ذی‌حق بدانند و دفاع کنند. هیچ کس نمی‌گوید نظام ایده‌آل است و هیچ مشکلی ندارد. مهم این است بدانیم ما چقدر در رفع مشکل قدم برداشته‌ایم. 🔹امروز دوست و دشمن معارف به رهبری داهیانه رهبر انقلاب هستند، و این نیست الا به برکت اندیشه تشیع که ایشان یکی از مجریان آن هستند. این نظام مورد تایید اکثریت مراجع معظم تقلید بود و هست حتی مرجع اعلای جهان تشیع آیت الله العظمی سیستانی که در عدم متابعت هوای نفس شهره عام و خاصند، تضعیف نظام را جایز نمی‌دانند. 🔹با این حال میان نظام اسلامی ایده‌آل و نظام کنونی جمهوری اسلامی فاصله‌هاست، هیچ عالم دلسوزی براندازی نظام حداقلی را هم جایز نمی‌داند، بلکه تقویت آنرا عقلا راجح میدانند. اما راز حمایت برخی جریانات شیعه‌نما از براندازان و جاسوسان کشور شیعی چه میتواند باشد؟ 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ جامعه مدرسین، انزوا یا پرده‌نشینی؟ ✏ ابراهیم مسعودی 🔹 پس از فوت مرحوم آیت‌الله صانعی واکنش‌های متفاوتی را نسبت به ایشان شاهد بودیم. بخشی از واکنش‌ها مربوط به همفکران سیاسی آن مرحوم بود که طبیعتا تجلیل بسیار پررنگ از ایشان بود. برخی دیگر مانند مراجع عظام تقلید و رهبر معظم انقلاب اگرچه همگرایی سیاسی و فقهی با آن مرحوم نداشتند اما بنابه مصالحی ترجیح دادند به خدمات علمی ایشان اشاره کنند و با اغماض نظر از مسائل سیاسی و چالش‌های فقهی از آن مرحوم تجلیل کنند. اما گروه دیگری که بیشتر در فضای رسانه‌ای نمود دارند به چالش‌های سیاسی مربوط به ایشان پرداختند و همان نظرات پیشین خود را درباره عملکرد آن مرحوم عنوان کردند. 🔹 در این بین اما جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ترجیح داد سکوت اختیار کند. همانطوری که ابراز نظر جامعه مدرسین در خصوص مسائل مهم حوزه و مرجعیت مهم است و براساس تعریفی که خود این نهاد دارد باید فصل‌الخطاب قرار گیرد، قاعدتا سکوت آنان نیز بارمعنایی خاصی دارد . در این یادداشت فارغ از نوع رفتار سیاسی و فقهی مرحوم آیت‌الله صانعی، به بررسی مواجهه‌ی بزرگان حوزه بویژه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با فوت ایشان می‌پردازیم. 🔹 همانطور که پیشتر اشاره شد رهبر معظم انقلاب و برخی دیگر از مراجع که هیچ‌گونه همگرایی سیاسی با آن مرحوم نداشتند و از سوی دیگر منتقد روش فقهی هم بودند ترجیح دادند بدون اشاره به این مسائل از خدمات مرحوم آیت‌الله صانعی در پیش از انقلاب و زحمات ایشان در تصدی مسئولیت‌های مختلف قدردانی کنند. 🔹 اما سوال اینجاست که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که ده سال پیش براساس آنچه که «وظیفه ذاتی خود» می داند و تقلید از آیت‌الله صانعی را جایز ندانست، چرا در قبال فوت ایشان سکوت کرد؟ از سوی دیگر آیت‌الله صانعی عضو قدیمی این نهاد بوده و اخلاق تشکیلاتی اقتضا می‌کرد واکنش حداقلی برای فوت یک عضو تشکیلات را شاهد باشیم. 🔹 واکنش جامعه مدرسین نمی‌توانست از دو حال خارج باشد. نخست آنکه در تبعیت از پیام رهبری و مراجع تقلید آنان نیز مصالحی را رعایت کرده و پیامی در تجلیل از مرحوم آیت الله صانعی صادر نمایند. دوم آنکه طبق همان نظر پیشین خود در پیام صادره به عملکرد سیاسی و نظرات شاذ فقهی ایشان اشاره می‌کردند تا مشخص گردد همچنان نظرشان درباره آیت‌الله صانعی تغییر نکرده‌است. 🔹 به اعتقاد بنده هردوی این موارد حق طبیعی جامعه مدرسین بود و انتظار می‌رفت با جرات تمام یکی از این دو راه را انتخاب می‌کردند. اما سکوت جامعه مدرسین هیچ پیامی جز «تحیر» و «بلاتکلیفی» نداشت. این بلاتکلیفی و عدم جرات در بیان نظر بسیار بدتر از تغییر نظر است! آیا عجیب نیست که اصلی‌ترین استناد منتقدین عملکرد سیاسی و فقهی آیت‌الله صانعی به بیانیه جامعه مدرسین باشد و پس از فوت ایشان این افراد به این بیانیه استناد کنند اما خود صادرکننده بیانیه سکوت اختیار 🔹 کند و بخاطر بلاتکلیفی نتواند از مدعای خود دفاع کند؟ فراموش نکنیم که این موضوع مانند موضع‌گیری در انتخابات و حمایت از فلان کاندیدا نیست که گاهی جامعه مدرسین در حمایت از اشخاص به نتیجه نمی‌رسد. موضوع مربوط به فوت کسی است که در حیطه‌ی فقهی و فتوا نقش‌آفرین بوده است و نوع واکنش‌های سیاسی وی این نقش آفرینی را پررنگ‌تر کرده بود. 🔹 اگر جامعه مدرسین وظیفه ذاتی خود می‌داند که فصل‌الخطاب مسائل مهم حوزوی و بویژه مرجعیت باشد، سکوت در چنین واقعه‌ای با شرح وظیفه‌ای که برای خود تعریف کرده‌است در تناقض جدی است. 🔹 بد نیست به این بهانه بررسی کلی داشته باشیم که مرجعیت فعلی جامعه مدرسین در امور حوزوی و دینی در چه سطحی است؟ هم‌اکنون مسائل روز دینی مانند حجاب، الهیات کرونا، مناسک دینی کرونائی و ... و مسائل صنفی روحانیت مانند معیشت، رابطه حوزه با نظام و .. پیش آمده است که باید پرسید راهبری و نقش‌‌آفرینی جامعه مدرسین کجاست؟ آیا شاهد عزلت و گوشه‌نشینی و انزوای خودکرده‌ی جامعه مدرسین هستیم؟ یا آنکه ترجیح می دهد در پس پرده به نقش‌آفرینی بپردازد؟ 🔹 فراموش نکنیم اعتبارات گذشته یک فرد یا نهاد به تنهایی نمی‌تواند تضمینی برای تقویت جایگاه فعلی باشد. تعاریف و حمایت‌های امام و رهبری از جامعه مدرسین و اعضای آن در جای خود محترم است اما مهمتر از آن عملکرد فعلی این نهاد است. http://mobahesat.ir/23052 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ بررسی آخرین تحولات قره‌باغ (زمینه‌ها، اهداف و پیشنهادها) 🔹 مقدمه 🔸 آذربایجان منطقه‌ای عالم خیز است، و در طول تاریخ تشیع علمای اهل لنکران و بادکوبه بر تارک آسمان شیعه درخشیده‌اند، حتی سلطه 70 ساله کمونیست بر منطقه و سیاست ضد مذهبی که آنان در پیش گرفتند نتوانست ارادت مردم منطقه به مکتب اهل‌بیت(س) را زایل نماید، بحران قره‌باغ در بطن خود، بحرانی نقطه‌ای و بدون ارتباط با تحولات پیرامون خود نیست و ریشه حقیقی اختلافات ارضی و قلمروهای سیاسی در قفقاز و آذربایجان را باید درگذشته دور بررسی کرد.قره باغ از مناطق شمالی ایران بود که در عهدنامه گلستان از ایران جدا شد. 🔸 با فروپاشی حاکمیت تزاری ، آذربایجان و ارمنستان تا حدودی مستقل شدند اما با قدرت‌گیری اتحاد جماهیر شوروی مجدد تحت حاکمیت این نظام سیاسی قرار گرفتند. با تضعیف شوروی در سال ۱۹۸۸ ارمنیان خواستار استقلال، توسط ارتش جمهوری آذربایجان به رهبری حیدر علی‌اف طی سه سال به‌شدت سرکوب شدند. در واکنش ، ارتش ارمنستان برای دفاع از ارمنیان وارد عمل شد و طی یک جنگ سه‌ساله (۱۹۹۱ - ۱۹۹۴ ) مناطق قره باغ را به تصرف درآورد و جمهوری« آرتساخ » را به رسمیت شناخت. 🔸 اما نتیجه احتمالی این جنگ مثل آتش‌بس‌های قبلی خواهد بود. تداوم موازنه قدرت‌های خارجی و قره باغ مظلوم که در سایه قدرت‌طلبی‌های خاندان الهام علی‌اف و اشغالگری ارامنه و استفاده ابزاری غربی‌ها له می‌شود،متأسفانه باعث شد از ابتدای بحران تاکنون در حدود 2000نفر کشته و زخمی شوند. این گزارش سعی دارد به بررسی علل و اهداف شکل‌گیری بحران در قره باغ بپردازد، و پیشنهاداتی ارائه نماید. 🔹 علل و اهداف شکل‌گیری بحران در قره باغ 🔸 سیاست‌های دولت آذربایجان : 1- ایران هراسی: الهام علی‌اف، اردوغان و پان‌ترکیسم‌ها در پیوندی نامیمون سعی دارند با موج‌سواری بر روی تحولات منطقه موجی از ایران هراسی راه بیندازند، بعد از بحران قره باغ رسانه‌های معاند سعی دارند ایران را حامی ارمنستان جلوه داده و ماشین‌هایی که حامل کالا به سمت قفقاز هستند را تجهیزات نظامی معرفی نمایند، عناد و دشمنی نظام سیاسی آذربایجان به حدی بوده است که در طول سال‌های گذشته مراکز کمیته‌ امداد امام خمینی(ره)، هلال‌احمر و حتی مدارس دینی و حوزه‌های علمیه در این کشور به اتهام ارتباط با ایران را تعطیل کردند. 2- شیعه هراسی: باوجودآنکه بیش از 90درصد جمعیت آذربایجان شیعه و دارای همبستگی‌های عمیق با مکتب اهل‌بیت(س) و جمهوری اسلامی هستند، خوشایند نظام حاکم در آذربایجان نیست، آنان در پی از بین بردن مظاهر مذهب شیعه و حتی جایگزینی سایر مذاهب دیگر در این کشور هستند، حضور گروه‌های وهابی و تکفیری در این منطقه زنگ خطر را به صدا درآورده است. 🔹 پیشنهادها: 🔸 وظیفه شرعی، اخلاقی، انسانی و قانونی هر مسلمانی است که از مردم آذربایجان دفاع نماید. باید نظرات مقام معظم رهبری در مورد اشغال قره‌باغ توسط ارمنستان و عدم اجازه ایشان برای فروش اسلحه و تجهیزات نظامی به کشور ارمنستان در رسانه‌های منطقه به‌صورت گسترده منتشر گردد. 🔸 بیانیه رسمی مراکز حوزوی ، سخنرانی و مصاحبه علما و اساتید حوزه‌های علمیه برای حمایت از قره باغ و مسلمانان منطقه و محکومیت سیاست‌های ضد دینی و تنش آمیز دولت آذربایجان در طول سال‌های اخیر باید موردتوجه قرار گیرد و در میان مردم منطقه منتشر گردد. 🔸 برگزاری مراسم ترحیم و بزرگداشت شهدای آذربایجان باید موردتوجه قرار گیرد. 🔸 اساتید، فضلا و طلاب آذربایجانی مقیم ایران با اعلام بیانیه رسمی از سیاست دولت‌های متخاصم منطقه پرده بگشایند و حمایت خود از مردم و منطقه قره باغ را نشان دهند. 🔸 90 درصد جمعیت آذربایجان شیعه هستند هرچند سیاست‌های ضد مذهبی دولت آذربایجان مردم را از هویت خود دور کرده است، وجود خلأ هویتی در آذربایجان در بلندمدت موجب رشد وهابیت، پان‌ترکیسم در این کشور می‌شود که به ضرر ایران است، جمهوری اسلامی باید در سیاست‌های خود نسبت به این کشور تجدیدنظر نماید. 🔸 درگذشته اکثر جمعیت قره باغ مسلمان بودند که باسیاست‌های دولت ارمنستان ترکیب جمعیتی این منطقه به نفع ارمنی‌ها تغییر کرده است، باید جمهوری اسلامی ایران نسبت به این سیاست موضع واقع‌بینانه داشته باشد. 🔸 افزایش ارتباط علمایی میان ایران و آذربایجان: علمای بادکوبه و لنکران و دیگر نقاط منطقه از عالمان و دلسوزان مکتب اهل‌بیت (ع)بوده و هستند، اما سیاست فشار دولت آذربایجان این ارتباط را با چالش جدی روبه‌رو ساخته است، ایران اسلامی و حوزه‌های علمیه باید با ارتباط رسمی با شیخ‌الاسلام و علمای دولتی این کشور زمینه بهبود ارتباط سایر علما را فراهم آورند. 🔹 متن کامل گزارش: http://mobahesat.ir/23056 🔻🔻🔻 @mobahesat
✔️نگاهی به تاریخچه پیاده‌روی اربعین 🔸بازنشر | به بهانه پیاده‌روی عظیم اربعین حسینی 🖊سید سجاد مرتضوی 🔹از نقل‌های تاریخی این گونه به دست می‌آید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار(ع) با پای پیاده، از زمان حضور ائمه رایج بوده‌‎ و در نقاط مختلف سرزمین اسلامی صورت گرفته است‏؛ ولی در قرن‌های گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومت‌های مختلف، مشکلات بسیاری به خود دیده و همان گونه که زیارت ائمه اطهار(ع) در زمان‌ها و مکان‌های مختلف دچار سختی‌های فراوان بوده، این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است. 🔹حاکمان حکومت‌های شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشته‌اند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدولة، یکی از نوادگان عضدالدولة‌‎، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین(ع) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود‌‎. 🔹در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفت. نقل‌های دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب می‌دهد‏. 🔹علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار(ع)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشته‌اند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده‎ و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا(ع) رفته‌اند و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف می‌شدند. میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین(ع) به پیاده‌روی از نجف تا کربلا اقدام می‌کردند و این سفر، سه روز به طول می‌انجامید‌‎. 🔹تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیل‌ها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیت‌الله‌العظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجددا مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی می‌کردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و این گونه سفرهای مقدس رواج یافت‏. 🔹ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه‌‎، مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی می‌کردند. این امر سبب شد تا پیاده‌روی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارت‌هایی که به کربلای معلی داشته‌اند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیموده‌اند‌‎. این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین(ع) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه‏ نیز گروه‌هایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت می‌کردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است‌‎. 🔹سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبت‌های مختلف، زائران امام حسین(ع) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را می‌پیمودند و در بین آن مناسبت‌ها، پیاده‌روی اربعین از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین(ع) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است. 🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید: 👇👇👇 http://mobahesat.ir/21846/amp 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ به بهانه مباحثات اخیر پیرامون «اقتصاد اسلامی» حجت الاسلام باقرزاده:نظریه پردازی و نقد آن باید منطبق بر«منطق» و «اخلاق» باشد/برچسب‌زنی‌های مذموم باعث بیراهه رفتن گفت‌وگوها می‌شود 🔸 مقدمه: «ما اقتصاد اسلامی نداریم». مطلبی بود که چندی پیش از سوی آیت‌الله علوی بروجردی در کنار برخی مطالب مهم دیگر بیان شد که واکنش جمعی از سطوح مختلف حوزویان را در پی داشت. سایت مباحثات اصل بیان مطلب و نوع واکنش‌ها و نسبت آن با معیارهای آزاداندیشی و کرسی‌های نظریه‌پردازی را با حجت‌الاسلام دکتر محمدرضا باقرزاده عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی و دبیر سابق کرسی‌های آزاداندیشی حوزه به گفت‌وگو نشسته است. 🔹 اصل این جریان، یک اتفاق مبارکی است که باید آن را به فال نیک بگیریم. اساسا شجاعت در نظریه‌پردازی و حرف نو زدن کار سختی نیست. چراکه نواندیشی و حرف نو زدن و تجددخواهی مورد پسند و اقبال بسیاری از افراد است. در حالی که هر نوآوری مطلوب نیست. نوآوری زمانی مطلوب است که در یک چارچوب سه ضلعی «وفاداری به اصول و اخلاق و منطق» باشد. یعنی بتواند این مثلث را حفظ کند.هم اکنون که به ماجرای اخیر یعنی اظهار نظری از سوی آقای علوی بروجردی و پاسخ‌های داده شده نگاه می کنیم خوشبختانه این اتفاق خوب را شاهد هستیم 🔹 در فضای امروز حوزه های علمیه بویژه با توجه به شکل‌گیری مراکز تخصصی علوم انسانی و اقتصاد پژوهی های حوزوی و دانشگاهی، اگر انتظار داشته باشیم همه در برابر اظهار نظر ها سکوت کنند و کسی نقدی وارد نکند و به فرموده رهبری یک «مرداب جمود» ایجاد شود؛ کسی جرات نکند نقدی وارد کند، اساسا انتظار غلطی است هر چند اظهار نظر از جایگاههای سنتی حوزه باشد. 🔹 در این فضا چه بسا در آینده اگر یک شخصیت بزرگواری یا حتی مرجع تقلیدی نظری را بیان کند که نیاز باشد مورد نقد جامعه علمی و حوزوی قرار گیرد این شجاعت وجود دارد چنانکه ابزار نقد هم که تجهیز به ابزار علم و منطق هست هم کم و بیش قابل مقایسه با سابق حوزه ها نیست. چنین بحث‌هایی و این زاد و ولد فرهنگی نیاز امروز حوزه و کشور ما است. 🔹 کسانی که در حوزه تخصصی وارد می‌شوند باید بدانند هر موضوعی را در چارچوب و دریچه تخصصی خود بررسی کنند. اگر مطلبی اقتصادی است، کسی که تخصص علم اقتصاد دارد نباید جریان‌شناسی او فراتر از حوزه اقتصادی باشد. اگر بحث فقهی است فرد فقیه باید در نقد آن فقط از منظر فقهی و به صورت محترمانه و منطقی و بدون هیاهو و جوسازی با اسلوب فقهی نقد کند. چیزی که ما از آزاداندیشی انتظار داریم این است. 🔹 حواسمان باشد در دام فضایی نیافتیم که اگر فردا کسی خواست یک مطلب جدیدی ارائه کنده مورد اتهام قرار گیرد. اگر از همان ابتدای اظهارنظر، برخی تعابیری خلق کنیم که به نوعی برچسب زنی از نوع مذموم آن باشد، باعث می شود گفت‌وگو به بیراهه کشیده ‌شود و حاشیه افزون بر متن ایجاد کند. 🔹 ما مخالف این هستیم که اگر فردی نظری داشت، نظریه‌اش را در ذهن خود حبس کند و آن را ارائه ندهد. اما شرایط درست نظریه‌پردازی هم باید رعایت شود تا هم به سوخته شدن نظریه منتهی نشود و هم بدعت گذاری به نام نظریه پردازی صورت نگیرد. 🔹 هم باید آزادی بیان، نظریه پردازی و نقد آن را پاس بداریم و هم باید بپذیریم که این مهم باید دو قید و شرط مهم داشته باشد. «منطق» و «اخلاق»اخلاق یعنی حقوق مادی و معنوی افراد رعایت شود و آبروی یکدیگر را نبریم و همدیگر را لجن‌مال نکنیم و با برهان و استدلال به سخنان یکدیگر پاسخ بدهیم. پروتکل‌های بحث علمی باید رعایت شود. اینکه فلانی «متحجر» یا «منحرف» است خارج از قواعد یک گفت‌وگوی درست است و باعث می‌شود اهل علم نتوانند وارد چنین فضاهایی شوند. ما اگر فضای «گفت» و «گو» یعنی گفتن و شنیدن را بازکنیم هردو طرف سود می‌برند. حتی انقلاب اسلامی هم از این مناظره‌ها سود می‌برد. 🔹 ما اتفاقا نیاز داریم فردی بیان کند که اقتصاد اسلامی نداریم تا مدافعان اقتصاد اسلامی بتوانند از این فرصت استفاده کرده و نظریه «اقتصاد اسلامی‌» را اثبات کنند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب که فرمودند «آزادی باعث بالندگی دین می‌شود». اگر دیگران بیاییند ضد انقلاب یا ولایت فقیه سخن بگویند ـ توجه کنید منظور سخن علمی است نه هیاهوـ باعث می‌شود اهل انقلاب دفاع منطقی و اخلاقی کنند. 🔸 متن کامل گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/23062 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ به مناسبت بیستم صفر سالگرد رحلت محمد علی العمری آیت‌الله عمری پاسدار شیعه‌ی حجاز در قرن معاصر 🎤گفت‌وگو: احمد نجمی 🔸 مقدمه:بیست صفر مصادف است با رحلت مرحوم آیت الله شیخ محمد علی العمری از علمای برجسته و تاثیرگذار حجاز. به همین مناسبت گفت‌وگویی با فرزند ایشان شیخ کاظم عمری در خصوصا خاندان و ضشخصیت آن مرحوم و برخی مسائل مربوط به شیعیان عربستان تقدیم می‌شود. این گفت‌وگو در سال 1387 شمسی و در ایام حیات ایشان انجام شده و اگرچه تحولات سیاسی زیادی در این مدت رخ داده‌است اما مطالعه آن همچنان مفید است. 🔹 آیت الله عمری در سال 1327 ق تولد یافت. از همان کودکی ، ضمن کمک به كارهای زراعی پدر بزرگوارش، در دامن ایشان با اخلاق اسلامی ، عشق به اهل بیت و در خدمت به اهل علم تربیت شد تا اینكه پس از بروز نبوغ و استعدادش، سال 1349 به دستور پدر جهت تحصیل علوم دینی با كاروان حج به نجف اشرف عازم گشت.به این ترتیب، در مجاورت حرم امیرمؤمنان علیه السلام رحل اقامت گزید و تحت حمایت و نظارت آیت الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی به تحصیل پرداخت. از جمله اساتید ایشان علمایی چون: سید باقر الشخص، جواد مغنیه و خود سید ابوالحسن رضوان الله علیهم بودند. 🔹 پدرم یك بار در رؤیایی صادقه خود را در حال سفر به مدینه می¬بینند که امیرمؤمنان وی را به اسم خطاب می‌كنند و می-پرسند: كجا می‌روی؟ پاسخ می¬دهد: مدینه! حضرت می‌فرمایند: «زود برگرد كه در آنجا ناله‌ها برخواهد خاست و حوادثی عظیم در راه است». ایشان در نجف با جدیتی بیشتر به درس و تحصیل ادامه می‌دهند و وقتی از ارتحال پدرشان باخبر می‌شوند، آیت الله سید ابوالحسن برایشان در مدرسه «شربیانی»، مجلس فاتحه برگزار می‌كند. 🔹 وقتی پس از ارتحال سید ابو الحسن اصفهانی، مرجعیت نجف به آقای حكیم رسید، آیت الله حكیم، پدرم را مكلف كرد تا برای تولی امور شیعیان، به وطن بازگردد و در مدینه به مؤمنان خدمت کند.در آن زمان، فشار بسیاری روی شیعیان بود، به ویژه در زمان ترك‌ها که شیعیان را از مدینه راندند و آنها پیش از جنگ جهانی دوم به ایران و عراق و تركیه و شام پناهنده شدند. درچنین شرایطی ایشان بسیار تلاش كردند تا شیعه، در مدینه محفوظ بماند. درحقیقت، زمانی که حكومت اراده کرده بود، مدینه را از شیعه خالی کند، شیخ العمری استقامت كرد و با امامت و رهبری خود، شیعه را در این شهر حفظ نمود. 🔹 شیخ العمری با زحمات فراوان این حوزة شیعی را در میان فشارهای بسیار حفظ کرد و در آن، احكام دین و معارف را آموزش و طلاب را پرورش داد و آنها را برای تبلیغ به مناطق مختلف عربستان فرستاد. وی احكام، فقه و حدیث تدریس می کرد و به برگزاری مجلس عزای امام حسین علیه السلام و ملاقات با مؤمنان در موسم حج و دیدار با شخصیت‌ها و علمای جهان اسلام اهتمام ویژه¬ای داشت. 🔹 در حقیقت، خودش را وقف خدمت به مؤمنان كرد. هشتاد سال به تبلیغ معارف دینی پرداخت. از نظر فعالیت¬های اجتماعی نیز ایشان برای مردم جلسات مختلف معارفی برپا می¬کنند و بر جنازة مؤمنان نماز می¬گزارند. صیغة عقد می خوانند، در مناسبات شركت، اختلافات مردم را حل و امورشان را اصلاح می کنند. دعوت مردم حتی فقرا را می پذیرند، صندوق خیریه‌ای هم تشكیل داده¬اند كه 500 خانوار را تحت پوشش می¬گیرد و درسال، غیر از مستمری، لباسِ عید و هدایایی به آنها می دهد. تأمین مسكن ارزان برای شیعیان و رفع نیازهای آنها از دیگر خدمات اجتماعی پدرم می¬باشد. در واقع شیخ عمری همة شیعیان را به چشم یك خانوادة بزرگ می بینند و به کار آنها رسیدگی می‌كند. 🔹 - همانطور که گفتم ـ پدرم زمانی که در نجف زندگی می¬کرد، با تنگناها و دشواری¬های بسیار مالی روبرو بود، اما پس از مدتی، خدا در زندگیش گشایشی ایجاد کرد، طوری که او توانست از راه خرید و فروش سنگ¬های زینتی (انگشتر) و چادر و روسری توسط قافله‌های حج، اندك سرمایه‌ای جمع کند و در مدینه مزرعه‌ای بخرد.در این مزرعه چاهی وجود دارد که معروف است آن را رسول الله به یك پیرزنی هدیه كردند و دعا فرمودند كه خدا خیری كثیر در آن قرار دهد. این چاه، آبی پرخیر و برکت دارد. بعدها این مزرعه توسعه یافت، تا اندازه¬ای که اكنون به 5/6 هكتار رسیده است. من خودم همراه ایشان در این مزرعه كار می‌كردم. پدرم تمام کارهای مزرعه (تمیز كردن جوی‌ها، جابجایی سنگ‌ها، دیواركشی و رسیدگی به نخل‌ها...) را خودش انجام می داد. 🔸 تکمله: آیت‌الله شیخ محمدعلی‌العمری در ۲۰ صفر ۱۴۳۲ق (برابر با ۴ بهمن ۱۳۸۹ش) در ۱۰۵ سالگی درگذشت. و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. هیئتی به نمایندگی از طرف آیت الله خامنه‌ای در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند. بسیاری از مراجع تقلید نیز با صدور پیام‌هایی درگذشت وی را تسلیت گفتند. 🔸 متن کامل گفت‌‌وگو: http://mobahesat.ir/23065 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ مدیر موسسه تنظیم و ترجمه آثار علامه سید جعفر مرتضی عاملی: مأساة‌الزهرا تولدی دوباره برای سیدجعفر مرتضی بود/ تلاش می‌کنیم منهج‌شناسی آثار ایشان را تهیه کنیم 🔹 طی حضور قریب به 30 ساله ایشان در ایران بسیاری از طلاب لبنانی و برخی از افاضل و طلاب ایرانی در خدمت ایشان مسائل مختلف تاریخپژوهی را فراگرفتند. ایشان در زمان حضور در ایران مرکز علمی «المرتضی للتحقیق» را برای طلاب لبنانی تشکیل دادند و از جمله طلاب لبنانی میتوانیم به «شیخ علی دعموش» و «شیخ مصطفی قصیر» اشاره کنیم. از بین فضلا و اساتید ایرانی هم می توانیم به جناب آقای رسول جعفریان اشاره کنیم که سالها از محضر حاجآقا بهرهمند شدهاند. 🔹 حضور ایشان در لبنان هم برکات زیادی داشت و منجر به تالیف کتابهای مختلفی شد. از جملهی آنان کتاب معروف «مأساةالزهراء» است. به جرات میتوانم عرض کنم که «مأساةالزهراء» ولادت دوباره برای علامه سیدجعفر مرتضی بود. این کتاب در سال 1376 شمسی نگاشته شده است. تعداد تالیفات ایشان قبل از این کتاب اگرچه برخی معروف، اما محدود است. اما پس از نگارش «مأساةالزهراء» گویا قلم ایشان برکت خاصی گرفت و کتابهای معظم «الصحیح من سیرة النبی و سیرة امام علی» و دهها کتاب دیگر را تالیف کردند. 🔹 در سال 1385 شمسی و طی جنگ 33 روزه، کتابخانه ایشان مورد هدف رزیم صهیونیستی قرار گرفت و از بین رفت. از دست رفتن کتابخانه برای یک پژوهشگر و محقق آن هم در عرصه تاریخ یعنی از دست رفتن همهی دارائیها. اما همین متلاشی شدن کتابخانه برکات دیگری هم داشت که منجر به نگارش سیره امیرالمومنین شد و برخی کتابهای دیگری که به موازات آن نوشته شدهاست.همین ایام بود که عارضه سرطان بر ایشان غالب شد. اما با آن مبارزه کردند و در زمان ابتلاء به سرطان 24 جلد سیره امام حسین علیه السلام و ۱۲ جلد کتاب سیره امام حسن علیه السلام ودها کتاب دیگر را تالیف کردند. 🔹 برخی به ایشان برخی نقدها را وارد کرده و عنوان کردهاند که «تاریخ نگاری سیدجعفر مرتضی با مبانی مغایرت دارد»! این در حالی است که این منتقدین توجه ندارند که سیدجعفر مرتضی تاریخنگاری نمیکند، بلکه تاریخپژوهی میکند. تاریخ نگاری را دیگران کردهاند و او گزارههای تاریخی را بررسی می کند و سره را از ناسره جدا میکند و محاکمه میکند. 🔹 همچنین باید این را این نکته را هم عرض کنم که اگرچه تبلور مرحوم علامه سیدمرتضی در تاریخ است اما تسلط و اشراف ایشان به سایر علوم از جمله تفسیر و فقه را نباید نادیده گرفت.ایشان درس خارج داشتند و نظرات فقهی ایشان در کتاب چهار جلدی «الاعتماد فی التقلید و الاجتهاد» گردآوری شدهاست. اما ایشان معتقد بودند در عرصه فقهی همگان حضور دارند و ممکن است نظرات اختصاصی بنده اندک باشد. بخاطر همین ایشان بر رشته تاریخ تمرکز پیدا کردند. 🔹 ما در موسسه تنظیم و نشر آثار ایشان در حال تلاش برای گردآوری منظومه فکری ایشان هستیم. برای نمونه تلاش میکنیم «مستدرک الصحیح من سیرةالنبیالاعظم» را گردآوری کنیم. یعنی آنچه که سیدجعفر مرتضی نیاوردهاست را طبق منظومه فکری ایشان بیاوریم. 🔹 ما خودمان هم‌اینک در حال ترجمه آثار هستیم. اگرچه ممکن است روند انجام کار کمی آرام و با سرعت پایین باشد اما دقت را فدای زمان نمیکنیم. هماکنون در موسسه هر روز از ساعت هفت صبح با تعدادی از همکاران گردهم میآییم و کلمه به کلمه متونی که توسط برخی مترجمین مورد تایید ترجمه شدهاست را بررسی میکنیم. 🔹 بخش آموزش موسسه هم از دیگر بخشهایی است که تلاش میکنیم در آن برخی از محققین دارای استعداد و توانمندی در سیره پژوهی را شناسایی و جذب کنیم و براساس منهج سیرهپژوهی علامه سیدجعفر مرتضی تربیت کنیم. واکنون نیز یک دوره تدریس کتاب الصحیح من السیره النبی الاعظم در مؤسسه در حال اجرا مىباشد که بسیار مورد پسند ورضایت برادران است. 🔹 در بخش مشاوره هم تلاش می کنیم با افرادی که در زمینه تاریخ فعالیت میکنند ارتباط گرفته و به آنها کمک کنیم. از جمله این افراد هنرمندان و فیلم سازان هستند. همانطور که میدانید برنامههای تلوزیونی و سینمائی مختلفی در موضوع تاریخ اسلام با هزینههای هنگفت تهیه و تولید میشود. ما باید سراغ این افراد برویم و با مشاورههای درست تلاش کنیم اشتباه در روایت آنان از تاریخ به حداقل ممکن برسد. رماننویسان هم از جمله هنرمندان هستند. ما باید سراغ آنها برویم، برخی را تشویق به مطالعه و نگارش رمانهای تاریخ و بخش دیگر که در این زمینه در حال فعالیت هستند را کمک و مشاوره دهیم. 🔸 مشاهده متن کامل گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/23072 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ جنگ یا صلح؛ مسئله این نیست 🔸 سخنان اخیر رئیس جمهور و طرح مجدد موضوع صلح امام‌حسن(ع) و الگوسازی آن برای جامعه امروزی ایران واکنش‌های زیادی را در بین سطوح مختلف جامعه درپی داشته‌است. این یادداشت به دنبال نقد و پاسخ به محتوای بیان شده نیست چراکه پیش‌تر نیز شبیه این سخنان از سوی ایشان مطرح شده و پاسخ‌های گوناگونی نیز داده شده‌است. 🔸 ناگفته پیداست که تحولات اقتصادی ایران در چند سال گذشته و افت چشمگیر ارزش پول ملی باعث تورم شدید و غیرقابل تحملی برای بسیاری از خانواده‌ها شده‌است. همزمانی این اتفاقات با بیماری کرونا ضربه‌ی اقتصادی را تشدید کرده و بسیاری از مشاغل لطمات شدیدی خورده‌اند. به صورت کلی باید گفت وضعیت اقتصادی جامعه ایرانی دچار بحران عجیبی شده و هرلحظه ممکن است در قالب‌های غیرمنتظره‌ای خود را بروز دهد. 🔸 بحران اقتصادی دامنگیر جامعه و تشدید آن توسط بیماری کرونا تاثیرات منفی زیادی نیز برروان جامعه گذاشته‌است. این چالش‌های روحی و روانی از بحران اقتصادی نیز نگران‌کننده‌تر است. القای ناامیدی نسبت به وضعیت امروز و فردای کشور در سطوح مختلف بویژه جوانان سم مهلکی برای هر جامعه بویژه جامعه‌ی ایرانی محصور در بین تبلیغات مسموم دشمنان است. 🔸 دقیقا درهمین مقطع خاص و در چند ماه اخیر سخنان مختلفی از سوی رئیس‌جمهور مطرح می‌شود که برخی از جهت علمی و تاریخی کاملا غلط بوده و برخی دیگر بدون نیاز به استدلال خاصی به قدری نادرست بوده که مورد مضحکه عموم جامعه قرار می‌گیرد. با توجه به مقدمه‌ی فوق بیان چند نکته ضروری است: 🔹 انتظار مردم حرکت جدی دولتمردان برای حل مشکلات است. هرازچندی شنیدن سخنان نسنجیده‌ی مسئولان روان جامعه را به هم‌ ریخته و باعث تشدید مشکلات می‌شود. بویژه آنکه برخی سخنان – مانند موضوع صلح امام حسن(ع)ـ پیش‌تر نیز یک‌بار مطرح و مورد نقد و پاسخگوئی بسیاری از اساتید مختلف حوزه و دانشگاه قرار گرفته‌ بود. حال سوال جدی از ئیس جمهور این است که بیان این مسائل که قبلا هم امتحان شده‌است با چه هدفی صورت می‌گیرد؟ و چرا مجددا باید شاهد تشنجات و مجادلات بیهوده باشیم؟به جرات می توان گفت مشکل فعلی جامعه نظریه‌پردازی مسئولان نیست. حل واقعی مشکلات است. 🔹 بیان سخنان نسجیده طبیعتا واکنش‌های تندی را هم درپی خواهد داشت. نمی‌توان انتظار داشت جامعه‌ی عصبانی از مشکلات و ناتوانی مسئولان خونسردی خود را حفظ کند. جای تاسف دارد که نظام جمهوری اسلامی ایران پس از چهل سال حرکت مقتدرانه، تجربیات سال‌های نخست خود را تداعی کند. از استیضاح تا درخواست حکم اعدام برای رئیس‌جمهور از سوی برخی نمایندگان. این سطح از تنش‌ها باعث تضعیف حاکمیت بوده و به صورت مبنائی باید عامل اصلی این تنش‌ها یعنی مشکلات اقتصادی و تشنج‌‌های روحی و روانی که هر از چندی توسط مسئولان به جامعه وارد می‌شود را حل کرد. 🔹 بارها رئیس‌جمهور مسائل مختلف دینی از جمله موضوعات اعتقادی یا تاریخی را برای توجیه روند تصمیم‌گیری‌های خود مورد استناد قرار داده‌اند . در اغلب این موارد علما و بزرگان حوزه واکنش نشان داده این استنادات را رد کرده‌اند. تکرار این مسائل عملا مواجهه رئیس‌جمهور با جامعه‌ی علمی و دینی کشور است که برای رئیس‌جمهور نظام جمهوری اسلامی ایران بویژه آنکه یک فرد حوزوی است مناسب نیست. 🔹 در موضوعات گذشته بویژه طرح موضوع صلح امام‌حسن(ع) بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی سکوت حوزویان بویژه علما و مراجع را زیر سوال بردند. قطعا واکنش یا سکوت علما و مراجع عظام تقلید براساس مصلحت و حکمت بوده و خواهد بود اما جا دارد مشاوران حوزوی جناب رئیس‌جمهور این موضوع مهم را به ایشان یادآوری کنند که یکی از مهم‌ترین عوارض طرح چنین مسائلی زیرسوال رفتن و مواخذه‌ی مراجع معظم تقلید وعلما خواهد بود. پس اگرکه رعایت حرمت مراجع تقلید برای رئیس جمهور و اطرافیان ایشان مهم است باید از طرح این مسائل خودداری کنند تا سکوت مراجع عظام تقلید و علما مورد سوال و انتقاد جامعه قرار نگیرد. http://mobahesat.ir/23078 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ ویژه‌نامه سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به قم 🔹 27 مهرماه مصادف است با دهمین سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به قم مباحثات در نخستین سال فعالیت خود که مصادف با سومین سالگرد این سفر بود اقدام به تهیه و انتشار ویژه‌نامه‌های با هدف بررسی نتایج این سفر برای حوزه‌های علمیه بود. به همین مناسبت این پرونده پس از هفت سال منتشر می‌شود تا مجددا مورد بررسی قرار گیرد که مطالبات رهبری از حوزویان و همچنین نظرات برخی مسئولین تا چه اندازه محقق شده‌است . ✏ مشاهده پرونده: http://mobahesat.ir/issue/issue-02 ✏ مشاهده‌ی صفحه ویژه سفر رهبر معظم انقلاب به قم و دسترسی کامل به اخبار https://farsi.khamenei.ir/package?id=10268 ✏ حاشیه‌ی یکی از گعده‌های علما با رهبر معظم انقلاب https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=10405 🔻🔻🔻 @mobahesat
🔹اقتصاد اسلامی، چالش ها و ابهام ها ارائه دهنده:حجت الاسلام دکتر یوسفی شیخ رباط(دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید) ⏲ چهارشنبه ۹۹/۷/۳۰ ساعت ۱۸:۳۰ 🏛 مدرسه فقهی امام محمدباقر علیه السلام پخش زنده از اینستاگرم https://www.instagram.com/mfeb.ir/ کانال ایتا: @neshast_mfemb 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ به مناسبت سالگرد رحلت آیت‌الله مهدوی کنی؛ شیخ‌الرئیسِ منصف پایتخت 🔹 آیت الله شیخ محمدرضا مهدوی کنی در حالی در سن ۸۳ سالگی دار فانی را وداع گفت می‌تواند بهترین الگو برای انقلابی‌گری با مشی انصاف و اعتدال باشد؛ عنصری که امروز بیش از هر زمانی مورد نیاز نظام اسلامی است.وی به سال ۱۳۱۰ شمسی در منطقه کن از توابع آن زمان تهران که هم‌اینک به این کلانشهر متصل شده است متولد شد. پدر وی کشاورز و گاهی اهل تجارت و مادرش از متدینان قریه کن بود.مهدوی کنی از دوران کودکی خود، علاوه بر واقعه کشف حجاب، ماجرای اشغال تهران توسط ارتش متفقین را به یاد داشت. 🔹 محمدرضا به تشویق پدرش وارد مدرسه سپهسالار تهران شد. ولی بعد از مدت کوتاهی به سال ۱۳۲۴ شمسی و در ۱۴ سالگی به مدرسه لرزاده تهران رفت. در این مدرسه استاد مهذب و وارسته‌ای حضور داشت که آیت الله مهدوی کنی تربیت دینی و اخلاقی خود را مدیون اوست؛ استادی که پس از ۶۰ سال همچنان تصویرش در اتاق شیخ محمدرضا وجود دارد. «حاج شیخ علی اکبر برهان» از شخصیت‌های وارسته اخلاقی آن زمان بود که از حوزه نجف به قصد تربیت شاگردان دینی به ایران بازگشته بود. 🔹 آیت الله مهدوی کنی در ۱۴ سالگی، زمانی که هنوز نوجوانی بیش نبود با لباس عاریه‌ای از استاد خود معمم شد. البته بعدها توانست پارچه‌ای تهیه کند و نزد شیخ رجبعلی خیاط رفت تا برای او قبا بدوزد. شیخ رجبعلی خیاط به شیخ محمدرضا جوان گفت تلنگری زد که: «می‌خواهی چه کاره بشوی؟ طلبه بشوی یا آدم؟»این سؤال اگرچه در ابتدا برای طلبه جوان سنگین بود ولی تأثیر خود را گذاشت. شیخ محمدرضا مهدوی کنی تهذیب اخلاق را مقدم بر درس شمرد و از همین رو تا پایان عمر نماد اخلاق در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی شد. 🔹 آیت الله مهدوی کنی در سال ۱۳۲۷ شمسی و در ۱۷ سالگی به قم عزیمت کرد. ابتدا در مدرسه فیضیه و سپس در حجتیه اقامت گزید. شیخ محمدرضا دروس سطح را از محضر حضرات آیات مشکینی، مجاهدی و سلطانی طباطبائی فراگرفت. فلسفه را از مرحوم علامه طباطبائی و اسفار را از حضرت آیت الله سیدابوالحسن قزوینی آموخت. 🔹 وی حدود سال ۱۳۳۰ در درس خارج حضرت آیت الله العظمی بروجردی و امام راحل حضور یافت. به اعتقاد شیخ محمدرضا از بین دروس خارج آن زمان، تنها درس خارج آیت الله بروجردی و امام خمینی شاگردپرور بود و اونیز همراه با دیگر طلاب مستعد و درس‌خوان حوزه در این دو درس شرکت می‌کرد. 🔹 او در سال ۱۳۵۴ به همراه آیت الله طالقانی و لاهوتی و هاشمی رفسنجانی توسط ساواک بازداشت شد و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به چهار سال زندان محکوم شد. دولت در آن زمان، سیاست تبعید و متفرق کردن مبارزان را در پیش گرفته بود و بر همین اساس شیخ محمدرضا مهدوی کنی را به بوکان تبعید کرد. 🔹 روحانیون و علمای تهران که هدف مشترکی به نام «نهضت امام خمینی» داشتند برای همفکری و همکاری، جلسات مشترکی برگزار می‌کردند. این جلسات که برای جلوگیری از اطلاع ساواک هر از چندی در منزل یکی از اعضا برگزار می‌شد، نقطه آغاز فعالیتی بود که بعدها به «جامعه روحانیت مبارز» شهرت یافت. آیت الله مهدوی کنی در این‌باره می‌گفت: «ما در این جلسات، مسائل سیاسی و بعضی حرف‌هایی که قرار بود روی منبرها گفته شود را از قبل هماهنگ می‌کردیم. گاهی هم اطلاعیه‌ها، تلگراف‌ها و نامه‌ها را برای نشر و پخش تنظیم می‌کردیم.» سال‌های پرالتهاب نخست انقلاب سپری شد. آیت الله مهدوی کنی در متن مدیریت بحران‌های مختلف قرار داشت. از شورای انقلاب گرفته تا ریاست کمیته‌ها و وزارت کشور. ساختار شخصیت وی ایجاب می‌کرد که به تربیت شاگردان بپردازد. چه آنکه پیش از انقلاب نیز نخستین مأموریت خود را تبلیغ و ارشاد دینی مردم تعیین کرده بود. 🔹 پیگیری همین ایده‌ها بود که اوایل دهه شصت دانشگاه امام صادق راه‌اندازی شد. در ابتدای امر، هیئت امنائی با حضور حضرات آیات منتظری، مشکینی، امینی، امامی کاشانی، خامنه‌ای و مهدوی کنی تشکیل شد. برخی دیگر از معتمدان بازاری هم در این هیئت حضور داشتند. مدیریت این دانشگاه در همان ابتدای امر به آیت الله مهدوی کنی محول شد و وی فعالیت‌های خود را در آنجا متمرکز کرد: «در اساسنامه آن، کارهایی نظیر تأسیس رادیو و تلوزیون، اعزام مبلغ به خارج، ارتباط با دانشگاه‌ها و مسلمانان جهان پیش بینی شده بود» 🔹 مرحوم آیت الله مهدوی کنی، ساعاتی پس از آنکه در بیست و پنجمین مراسم سالگرد رحلت امام خمینی در حرم مطهرش حضور یافته بود دچار عارضه قلبی و بلافاصله در بیمارستان بهمن تهران بستری شد. تعداد زیادی از مسئولان نظام از جمله رهبر معظم انقلاب به ملاقات وی رفتند. سرانجام پس از گذراندن دوران طولانی نقاهت، آیت الله مهدوی کنی در صبحگانه ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳ دار فانی را وداع گفت. مشاهده متن کامل 👇👇👇 http://mobahesat.ir/5029 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ آیت‌الله سید کمال حیدری و هزینه‌های هنگفت اظهارات وی برای شیعیان ♻ امنیتی‌شدن یک پروژه فکری ✏ طه حیدری‌نژاد 🔹 یک. طی سالهای گذشته اظهارنظرها و سخنان آقای سید کمال حیدری -از کنشگران فکری حوزه علمیه قم- همواره محل تأمل اساتید و حوزویان بوده است. اظهاراتی که هرچه جلوتر حرکت کرد به سمت و سوی جریان روشنفکری دینی نزدیک‌تر شد و با ایشان همگراتر و به همان میزان از جریانات فکری اصیل موجود در حوزه فاصله گرفت! همین مسأله کافی بود تا از شخصیت‌های نهادهای انقلابی همچون جامعه مدرسین گرفته تا جریانات سنتی حوزه نسبت به سخنان وی واکنش نشان دهند. 🔹 دو. یکی از سنت‌های همیشگی در حوزه‌های علمیه سنت مباحثه، گفت‌وگو و نقد و ابرام بوده و همانطور که از کتابهای کلاسیک حوزه نیز برمی‌آید قلت و ان‌قلت، روندی جاری و ساری در حوزه‌هاست. بر اساس این مبنا حوزویان حق دارند در چهارچوب‌های موجود به اظهارنظر پرداخته و دیدگاه‌های خود را در مسائل گوناگون مطرح کنند و هم‌اکنون نیز در حوزه‌های علمیه جریانات مختلف فکری با وجود همه اختلافات تلاش می‌کنند این سنت را حفظ کنند. 🔹 سه. علی‌رغم همه تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر مقوله آزاداندیشی در حوزه مع‌الاسف آنگونه که بایسته بود به برقراری کرسی‌های آزاداندیشی پرداخته نشد. غالب کرسی‌ها در فضای اختلافات سلیقه و نه اختلافات مبنایی تشکیل می‌شود و همین مسأله برخی پرونده‌های مهم را به سرانجامی نامعلوم می‌کشاند. ماجرای تحول‌خواهی یکی از همان دست پرونده‌هاست که همچنان حوزه در خصوص آن نتوانسته به یک نظریه واحد برسد. افکار و اظهارات سید کمال حیدری نیز از آن دسته از جریاناتی است که حوزه می‌توانست و امکان آن بود که در غالب یک سلسله تمهیدات درون‌حوزوی از جمله کرسی آزاداندیشی، ضعف‌های فکری وی عیان و آسیب‌هایش کمتر شود. 🔹 چهار. به نظر می‌رسد که سید کمال حیدری -که از جمله نظریات شاذ وی می‌توان به جواز تعبد به ادیان، جواز تعدد قرائت‌ها از دین، تمایز بین مرجعیت فقهی و دینی اشاره داشت- با اظهار نظر اخیر خود مبنی بر «تکفیر اهل سنت توسط تمام علمای شیعه»، پروژه فکری خود را وارد فاز جدیدی نمود. انتشار این اظهار نظر در روزهایی که نزدیک به هفته وحدت می‌شویم موجی از تعارضات و تنش‌ها را در درون جامعه شیعی به راه انداخته است. در مقطعی که باید فعالانه به دنبال دفع نقشه‌های استکبار جهانی در ایجاد تنش بین مسمانان بود، طیفی از بزرگان حوزه قم درگیر دفع و پاسخگویی به شبهات ایشان شده تا از تنش‌زا شدن فضا و از امنیتی‌شدن یک تفکر جلوگیری کنند. 🔹 پنج. مهمترین سوال بسیاری از دغدغه‌مندان در چنین شرایطی این است که چه باید کرد و فضای تنش‌زای موجود را چگونه می‌توان کنترل کرد؟ به نظر می‌رسد هر تفکری در سه سطح نمود پیدا می‌کند: 🔸 سطح اول: سطح فکری و نظری در این سطح تفکر و اندیشه در قالب کتاب، نظریه، کرسی آزاداندیشی و ... عرضه گردیده و تنش‌زایی آن منجر به ابعاد اجتماعی و سیاسی و امنیتی نمی‌گردد. 🔸 سطح دوم: سطح سیاسی و اجتماعی برخی از تفکرات و اندیشه‌ها در سطوح مختلف امتداد پیدا می‌کنند و رفته رفته با جذب افراد به سطوح سیاسی و اجتماعی امتداد پیدا می‌کنند. 🔸 سطح سوم: سطح امنیتی این سطح بالاترین سطح تخاصم یک اندیشه با چهارچوب‌های موجود می‌باشد. به عنوان مثال داعش و تفکر تکفیری به عنوان یک اندیشه در میان سلفیت در سالهای متوالی، صرفا در سطح فکری بود و عرصه میدانی نداشت اما در سالهای گذشته سطح امنیتی پیدا کرد و باعث جنگ‌ها و ریختن خون‌های زیادی در بین مسلمانان شد. در نهایت به نظر می‌رسد با اظهار نظر اخیر آقای سیدکمال حیدری در شبکه الاخباریه عراق، این جریان فکری خیلی زود وارد سطح سوم گردید، سطحی که احتمالا در صورت اهمال دلسوزان می‌تواند در سالهای آینده هزینه‌های زیادی برای کشور و فعالان تشیع در سایر کشورها داشته باشد. http://mobahesat.ir/23090 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ واکاوی سخنان اسلام‌ستیزانه امانوئل مکرون؛ اهداف و راهکارها 🔸 مقدمه: امانوئل مکرون، روز جمعه در سخنانی اسلام را دینی توصیف کرد که امروزه در سراسر دنیا دچار بحران شده است. او در مراسمی در غرب پاریس اسلام‌گرایی را یک ایدئولوژی مرگبار توصیف کرد. وی افزود: اسلام دینی است که امروز در همه جای دنیا دچار بحران است، ما فقط این را در کشور خود نمی‌بینیم. وی افزود قانون اساسی فرانسه به مردم اجازه می‌دهد به هر اعتقادی که انتخاب می‌کنند تعلق داشته باشند، اما نمایش ظاهری وابستگی مذهبی در مدارس و خدمات عمومی ممنوع است. مکرون مدعی شده که در پی تصویب لایحه‌ای است که قصد دارد تا مانع از تأثیرگذاری عوامل خارجی بر مسلمانان این کشور شود. این لایحه به‌طورکلی در خصوص تقویت سکولاریسم و جدا کردن نهادهای مذهبی ازجمله کلیساها از دولت است، اما مقابله با سرمایه‌گذاری خارجی برای ساخت مساجد و مدارس مذهبی خصوصی و تقابل با ائمه جماعت دارای تابعیت خارجی در فرانسه را نیز در برمی‌گیرد. وی مدعی شده است که هدف از اجرای این لایحه مواجه با مشکل افزایش افراط‌گرایی اسلامی در فرانسه و تقویت «توانایی در زندگی در کنار یکدیگر» خواهد بود. 🔹 اهداف - مقابله با گسترش اسلام در اروپا و فرانسه: بسیاری از کارشناسان معتقدند که با روند رو به گسترش اسلام در غرب جمعیت مسلمانان در این کشورها به‌شدت افزایش پیدا می‌کند این اتفاق به مذاق سیاستمداران غربی خوش نمی‌آید و سعی دارند با اعمال سیاست‌های ضد دینی و کمک به گسترش گروه‌های تکفیری به مقابله با چهره رحمانی اسلام واقعی بپردازند. - اسلام هراسی و ارائه خوانشی خشن، غیرمنطقی از اسلام در غرب: دایرة‌المعارف مطالعات قومی و نژادی می‌نویسد که در یک مطالعه موردی در انگلیس در فاصله سال‌های ۱۹۹۴ و ۲۰۰۴، دیدگاه‌های مسلمانان در رسانه‌ها در خصوص موضوعات مرتبط با آن‌ها کمتر گزارش می‌شوند و معمولاً گزارش‌ها، تصویری منفی از مسلمانان ارائه می‌کنند. او می‌نویسد که مسلمانان و اسلام به‌عنوان تهدیدی برای امنیت و ارزش‌های غربی به تصویر کشیده می‌شوند. - بهره‌برداری انتخاباتی مکرون: مکرون خود را برای انتخابات دور آینده فرانسه آماده می‌کند، گروه‌های راست افراطی که اکثراً اسلام‌ستیز هستند رابطه خوبی با مکرون ندارند، مکرون سعی دارد با اعمال محدودیت علیه اسلام در این کشور این گروه‌ها را با خود همراه سازد. - فرانسه خود را مهد آزادی و برابری و مبدع و منشأ بسیاری از مکاتب فکری می‌داند، اما همیشه سعی داشته به مقابله با مظاهر اسلامی مانند حجاب و... بپردازد. - فرانسه سعی دارد فعالیت مساجد، وعاظ، ائمه جماعات و مراکز دینی را زیر نظر داشته باشد تا مانع فعالیت‌های افراطی در این مراکز قرار گیرد، شایان‌ذکر است وهابیت در این کشور به‌شدت در حال فعالیت است. 🔹 پیشنهادها - لزوم آگاه‌سازی جوامع غربی و تمییز قائل شدن بین اسلام حقیقی و اسلام افراطی که زاییده تفکر غرب است. - حمایت از انجمن و گروه‌های مذهبی در خارج از کشور و فراهم آوردن خوراک فکری برای بیان اسلام واقعی و برخورد مناسب با چالش‌ها و تهمت‌هایی که علیه اسلام زده می‌شود. - تصویب قانون حمایت از مقدسات الهی در مجامع بین‌المللی مانند سازمان ملل، یونسکو، قوانین داخلی کشورها تا برای برخورد با این اقدامات ضمانت اجرایی صورت گیرد؛ به‌طور مثال در نظام حقوقى انگلستان «کامن لا» فقط نسبت به مقدسات دین مسیحیت، حمایت‌های حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفته‏اند، به همین دلیل باوجودآنکه قضیه توهین «سلمان رشدى‏» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقع‌شده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مى‏گردید ولى دادگاه‌های این کشور عمل مزبور را غیرقابل‌تعقیب اعلام نمودند که این مسأله نه‌تنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته بلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانسته‏اند در مورد تبعیض‏آمیز بودن این قاعده و غیرمنطقی و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند. - بیان استدلالی و منطقی و ضرورت احترام به مقدسات الهی برای نخبگان، روشنفکران، دانشجویان و مردم: شایان‌ذکر است توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى‏» است زیرا در یک جامعه دینى به‌ویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى‏»، با توجه به تعلق‌خاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارا بودن شخصیت خاص، از شخصیت حقیقی ویژه‏اى نیز برخوردارند. - باید توجه داشت که تنفر پراکنی، به حاشیه راندن، اعمال محدودیت بر آزادی و حقوق دیگران، همزیستی محقق نخواهد شد؛ بلکه همزیستی از طریق عدالت، آزادی مسئولانه و برابری برای همگان بدون هیچ نوع تبعیض، محقق می‌شود. 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ نگاهی به اندیشه های مهدی نصیری ✏ نویسنده: حسن جلال‌الدینی 🔹 مهدی نصیری از فعالان فکری جریان های انقلابی، با معرفی عصر غیبت به عنوان عصر ضلالت سردرگمی وحیرت، با استناد به تعدادی از احادیث، امکان تحقق تمدن اسلامی در غیاب امام معصوم را منتفی می‌داند. 🔹 وی سردبیر سابق کیهان و فعال فرهنگی جبهه انقلابی با انتشار کتابی با عنوان عصر حیرت، با استناد به روایت غیرموثق وضعیف السند، در صدد اثبات این ادعاست که تمدن اسلامی در دوران غیبت به دلیل نبود امام معصوم و نپرداختن به موضوع سقیفه و سیطره مدرنیته منتقی است. نصیری در تبیین مدعای خود به روایاتی استناد می‌کند که پیش‌تر گروه‌های مخالف نظام مانند انجمن حجتیه با استناد آن، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را باطل اعلام می‌کردند. 🔹 نصیری در توضیح روایتی از پیامبر که در آن اشاره می‌شود که او ظهور می‌کند و زمین را از عدالت دادگری سرشار می‌کند، آن گونه که از انحراف وستم پر شده بود. ضمن اشاره به مملو بودن فساد در زمین، می‌نویسد: «اگر انقلاب اسلامی رخ می‌دهد و نظامی دینی مانند جمهوری اسلامی در ایران مستقر می‌شود، اولا در مقایسه تباهی و فساد جهانی، بخشی اندک محسوب می‌شود و ثانیا شاهد بسیاری از کاستی‌ها، تباهی‌ها و بی‌تعادلی‌ها در درون همین نظام اسلامی و جامعه ایران هستیم که حاکی از فاصله عظیم وعمیق آن با یک جامعه و نظام تراز آرمان ها وارزش های دینی است». 🔹 مهدی نصیری علاوه بر غیبت امام معصوم، نوع نگاه به سقیفه را عامل محقق نشدن جامعه وتمدن تراز تشییع و دین می داند. او که زیرکانه و تلویحا اندیشه تقریبی نظام را مردود دانسته، به گفتمان انقلاب اسلامی می‌تازد که چرا استعمار ستیزی داشته است، اما سقیفه‌ستیزی نداشته است. در واقع او خواستار اولویت دادن به مساله سقیفه بعد از استعمار ستیزی است وخروجی آن به جز تفرقه و جنگ های شعیه و سنی چه دستاوردی می‌تواند داشته باشد. 🔹 نگاه نصیری به مدرنیته، گرایش سلفی‌گری را در وی آشکار می‌کند. او مدرنیته را بدعتی بزرگ می‌داند که در برابر سنت‌های دینی و درخلا، حاکمیت امام معصوم ایجاد شده‌است و سپس به آثار مدرنیته و جامعه ایران اشاره می‌کند و مصادیق آنرا خروج جامعه روستا محور به جامعه صنعتی و شهرنشین، استقرار آموزش پرورش به جای مکتب‌خانه‌های سنتی، استقرار نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات، بیرون آمدن زنان از خانه و حضور در اجتماع بر خلاف سیره متشرعه،...می‌شمارد. 🔹 نصیری درباره انقلاب اسلامی نیز برخلاف نظریه مشهور، انقلاب اسلامی را نه اسلامی بلکه حرکتی ناشی از الگوگیری از نگاه چپ مارکسیستی می داند. نصیری خوب می‌داند که مرحوم امام رضوان‌الله از شارحین و استوانه‌های فلسفه اسلامی در حوزه‌ای معاصر هستند اما بدون ذکر نام ایشان، ضمن حمله به جریان فلسفه در حوزه‌های علمیه، فلسفه اسلامی را بخاطر اشتراک با مدرنیته و باور به عقل خود بنیاد طرد می‌کند و غیر مستقیم فلاسفه اسلامی را به دلیل قائل شدن به نظریه پیشرفت خطی و تکامل که نافی ربوبیت است را ملحد میخواند. 🔸 پی‌نوشت: 🔺 مهدی نصیری از فعالان فکری و فرهنگی حزب‌الله تلقی می‌شود او با سه دهه کار رسانه‌ای وفعالیت مطبوعات نام خود را بر پیشیانی جریان انقلابی حک کرده است. سردبیر سابق روزنامه کیهان، نشریه صبح و سخنرانی در مجامع بسیج دانشجویی وگروه‌های موسوم به لباس شخصی را در کارنامه خود دارد. او بر تریبونی نشسته است که ارتفاع صدا و مطالبات او از صدای دلسوزترین افراد به اسلام در جامعه مانند ولی فقیه و مرجعیت، بلندتر بوده است. انگاره او نسبت تحولات اخیر جامعه ایران در قالب نقد مدرنیته به عنوان بدعت دینی، نگاهی است که در بخش هایی از مدیریت حوزه علمیه و موسسات حوزوی وجود دارد. تلاش برای بازگشت به جامعه سنتی از طریق ترویج طب اسلامی، تلاش های وافر برای تاسیس مکتب‌خانه‌ها به سبک قدیم تحت عنوان محلات مسجد محور در قم و مشهد و رد صددرصدی نظام آموزشی کشور، بخشی از اشتراکاتی است که نصیری درباره‌ي آن می‌نویسد. جریان‌هایی که متاسفانه متکی به نهادهای نظام نیز هستند و به آن عمل می‌کنند. 🔺 گفتمانی که مهدی نصیری درکتاب عصر حیرت از آن رونمایی کرده‌است قریب دو دهه است به صورت خزنده و آرام در مراکز مختلف رسوخ کرده است. تا جایی که تفکیک عناصر انقلابی با این جریان فکری به سختی صورت می‌گیرد. با این وصف اگر کار فکری ونظام‌مندی در کشور صورت نگیرد همواره شاهد بروز و ظهور جریانهای انحرافی با ورژن های جدید خواهیم بود. 🔸 در همین زمینه: گفت‌وگوی تصویری مباحثات با مهدی نصیری و بررسی اندیشه‌های او http://mobahesat.ir/22104 🔸 مشاهده متن کامل یادداشت: http://mobahesat.ir/23099 🔻🔻🔻 @mobahesat
مباحثات/ شیخ علی‌اکبر تهرانی یکی از مدعیان دروغین ارتباط با ائمه معصومین، روز گذشته فوت کرد. وی در سال‌های گذشته ادعاهای واهی در خصوص ارتباط با امام زمان و برخی ادعاهای دیگر هم مطرح کرده بود که متاسفانه برخی افراد ناآگاه هم جذب وی شدند. سال گذشته کلیپی از نوه‌ی وی منتشر شده بود https://www.aparat.com/v/XwsPn 🔻🔻🔻 @mobahesat
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد ارسطا: ⚡ مرحوم دکتر فیرحی با تحفظ بر فقه جواهری سعی می‌کرد خوانش روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد 🔹 اختصاصی مباحثات/در مورد مرحوم آقای دکتر داود فیرحی - که برای بنده سخت است ایشان را با عنوان «مرحوم» یاد کنم ـ عرض کنم که حدود سی سال با ایشان رفاقت داشته‌ام. پیش از آنکه وارد تدریس در دانشگاه باقرالعلوم شوند با یکدیگر آشنا شدیم و در روند فعالیت‌های همدیگر قرار گرفتیم. علایق مشترک علمی داشتیم واز نظر روحی و اخلاقی هم با هم قرابت داشتیم و همین امر باعث شد یک رابطه‌ی دوستی عمیق و ریشه‌داری بین ما شکل بگیرد. بنده مرحوم اقای فیرحی را در این مدت متمادی به سلامت نفس شناختم؛ واقعا انسان سلیم‌النفسی بود. اورا به تواضع شناختم، به راستی متواضع بود، نه اینکه به شکل تصنعی تواضع داشته باشد. انسان عالم وعلاقمند به علم بود. دغدغه‌ی مسائل علمی داشت و حتی پس از اخذ مدارج عالی به ارائه دروس اکتفا نمی‌کرد و برای کسب دانش به صورت جدی و با پشتکار ستودنی تلاش می‌کرد و الحق که توفیقات بسیار خوبی در این مسیر پیدا کرد. 🔹 ایشان توجه بسیار خوبی به رابطه‌ی تاریخ و فقه سیاسی دارد.به این مهم توجه داشت که شکل‌گیری اندیشه سیاسی در میان فقها تحت تاثیر وضعیت‌های تاریخی هرزمانی بوده‌است. 🔹 در واقع به «تاریخ‌مندی شکل‌گیری اندیشه سیاسی در میان فقها» توجه پیدا کرده بود. اینکه چه اتفاقی افتاد که در عصر مشروطه برخی از فقها وارد حوزه فقه سیاسی شدند و مسائلی را مطرح کردند که پیش از آن در کلام فقها دیده نمی‌شد و یا حداقل با آن نحوه بیان و تفصیل دیده نمی‌شد، از مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه او قرار گرفت و پایان‌نامه مقطع ارشد ایشان هم مرتبط با این موضوع کلان بود. 🔹 نکته دیگر اینکه وی دغدغه مستمری در تبیین فقه سیاسی مشروطه داشت. در راستای این تبیین چندین سال کار پیگیر و مداوم پژوهشی انجام داد و تا همین اواخر – دو سه ماه پیش که چند جلسه علمی مفصل داشتیم – دیدم ذهن ایشان همچنان درگیر فقه سیاسی مشروطه است. یکی از آثار ارزشمندی که ایشان در همین زمینه تالیف کرد کتاب « درآستانه تجدد» است که در واقع شرح و تفصیل «تنبیه الامه و تنزیه المله»مرحوم نائینی است. 🔹 مرحوم دکتر فیرحی شناخت دقیقی نسبت به موضوعات سیاسی پیدا کرد و با توجه به تحصیلاتی که در حوزه داشت شناخت بسیار خوبی هم در مورد فقه به دست آورد و توانست بین این دو امر رابطه‌ی دقیقی را برقرار کند. که یک نفر هم در علم مبدا صاحب‌نظر باشد و هم در علم مقصد. 🔹 مثلا هم در علوم سیاسی وشاخه‌ی معینی از آن علم مانند اندیشه سیاسی صاحب‌نظر باشد وهم در علم فقه مطالعات خوب و اجتهادی داشته باشد تا بتواند با ذهنی که آشنایی تخصصی با مفاهیم اندیشه سیاسی دارد به سراغ بازخوانی منابع فقهی برود و در این بازخوانی موفق شود نظام‌ احتمالی اسلام در مورد اندیشه سیاسی را استخراج کند که بی تردید کار بسیار دشوار و واندیشه‌سوزی است. مرحوم دکتر فیرحی سعی کرد از همین شیوه استفاده کند تا بتواند تبیین جدید و روزآمدی از فقه سیاسی داشته باشد و توفیقات خوبی نیز به دست آورد. 🔹 مرحوم دکتر فیرحی در طول مدت چند دهه تلاش علمی و پژوهشی خود، سعی داشت تحفظ بر شیوه فقه جواهری را حفظ کند و با رعایت این شیوه به طرح مباحث نوین یا تحلیل های جدید در اندیشه سیاسی بپردازد. 🔹 در جلسات علمی که بنده توفیق حضور داشتم کاملا شاهد این تلاش ایشان بودم. اینطور نبود که ایشان بخواهد شیوه اجتهادی موجود در فقه را کنار بگذارد و– به تعبیر برخی افراد- اجتهاد در مبانی را ارائه بدهد. ایشان براساس همان مبانی پذیرفته شده در فقه شیعه و همان شیوه و روش اجتهاد جواهری سعی می‌کرد نیازهای زمان را به خوبی تشخیص دهد و با تحفظ برشیوه‌ی اجتهاد جواهری خوانش جدید و روزآمدی از فقه سیاسی شیعه ارائه دهد که به نظر من در عبارتی کوتاه باید بزرگترین خدمتی دانسته شود که ایشان در صدد انجام آن بود و توفیقات بسیار خوبی هم در آن مسیر پیدا کرد. مشاهده متن کامل گفت‌وگو: http://mobahesat.ir/23113 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡توسل به متشابهات و متشابه نمودن محکمات براي تحقق ليبراليسم (نگاهي انتقادي به انديشه‌هاي دکتر داود فيرحي با تأکيد بر کتاب «آستانه‌ي تجدد») ✏ عليرضا جوادزاده /استاديار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی(ره)، گروه تاريخ انديشه معاصر (اختصاصی مباحثات) 🔸 اشاره:‌ نوشتار حاضر، برگرفته از پژوهشي تفصيلي درباره زندگي و انديشه‌ سياسي ميرزاي نائيني است که تدوين آن پايان يافته و در آينده منتشر خواهد شد. با توجه به وفات دکتر داود فيرحي و برخي ابهامات و سؤالاتي که بعضا درباره انديشه‌ها و ديدگاه‌هاي وي مطرح مي‌شود، نگارنده، نوشتة پيش‌رو را ـ که به مناسبت در بخشي از آن تحقيق ذکر شده است ـ براي انتشار ارائه مي‌دهد. 🔻🔻🔻 http://mobahesat.ir/23121 🔻🔻🔻 @mobahesat
درگذشت معلم مجاهد و سخت‌کوش جناب حجت‌الاسلام والمسلمین راستگو را خدمت شاگردان و اساتید عرصه تربیت و اخلاق تسلیت عرض می‌کنیم گفت‌وگوی مباحثات با مرحوم راستگو http://mobahesat.ir/22404 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ نقد تشیع معتزلی ✏ نوید ثانی/ حوزه علمیه قم مقدسه ⭕ یاددااشت وارده 🔸 ما شیعیان_ثبّتنا الله_ قبل دنیا از باقیمانده طینت (گِل) اهل بیت _صلوات الله علیهم_ آفریده شده‌ایم. به شرح زیر؛ 🔹 ۱. این احادیث با اسناد مختلف نقل شده به گونه‌ای‌ که می‌توان برای آن ادعای تواتر کرد. بسیاری از بزرگان و ثِقات شیعه در قرن دوم و سوم (زمان حضور فیزیکی ائمه) و قرن چهارم، این روایات را نقل کرده‌اند و در سند و طریق به آن قرار گرفته‌اند. از جمله: زراره، محمد بن مسلم، هشام بن سالم، ابوحمزه ثمالی،/ ابن ابی عمیر، حِمیَریان، حسین بن سعید، ابنا قولویه، برقیان،/ صفار، سعد اشعری، کلینی، عیاشی، ابنا بابویه و... جالب اینجاست که غُلُوستیزترین علمای شیعه هم جزو ناقلین هستند مانند: احمد ابن عیسی اشعری (او کتابی هم با عنوان الاَظِلّه داشته که متاسفانه به دست ما نرسیده ر.ک: فهرست نجاشی)، ابن غضائری (پدر) و ابن ولید. اعلی الله مقامهم اجمعین 🔹 ۲. شیخ مفید و سید مرتضی _رحمة الله علیهما_ ساکن بغداد بودند و میان معتزله سنّی تنفس می‌کردند و از ادبیات کلامی آنها متاثر بودند. شیخ مفید اخبار عالم ذرّ را به قائلین به تناسخ نسبت می‌دهد و آیه اَلَست را حمل بر مجاز می‌کند! و سید مرتضی نظر مشهور شیعه و سنی در شرح ظاهر آیه الست را مخالف عقل می‌داند! علامه مجلسی _اعلی الله مقامه_ در کتاب شریف بحارالانوار بعد از نقل مطالب شیخ مفید می‌فرماد: دور انداختن ظاهر آیات و اخبار مستفیضه با آن دلایل ضعیف و مطالب سبک، "جُرأةٌ علی الله و علی ائمة الدین" (ج۵، ص۲۶۷، چاپ مشهور). البته سهوی که از قلم شریف آن دو بزرگ رخ داده چیزی از قدر و منزلت‌شان نمی‌کاهد. اما شیخ طوسی (شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی) در کتاب امالی‌اش حدیث طینت را نقل می‌کند. همچنین سید رضی (شاگرد شیخ مفید) در نهج البلاغه. فلذا نتیجه می‌گیریم تمام مکاتب حدیثی شیعه (کوفه، قم، خراسان و بغداد) در انتقال این احادیث نقش داشته‌اند در صورتی‌که رُوات معمولا حدیثی که قبول نداشتند را نقل نمی‌کردند و اجازه نقل آن را هم نمی‌دانند و به اصطلاح رجالی "استثناء" می‌کردند. 🔹 ۳. اوج داستان آن‌جایی‌ست که فخر رازیِ سنی ادله معتزله در ردّ ظاهر آیه الست را نقل و به زیبایی رد می‌کند اما شیخ مفید و سید مرتضی ادله معتزله را می‌پذیرند! 🔹 ۴. متاسفانه آقای حسن انصاری _که از معرفین تشیع در غرب هستند و خدمات شایانی داشته‌اند_ نیز احادیث طینت را انکار و به غُلات نسبت داده و آنها را متّخذ از عرفان گنوسی و افکار نُصَیریه می‌پندارند!! و عجیب‌تر این‌که گفته‌اند احادیث طینت و اظله و... "همه اصلی سنّی دارند"!! در حالی‌که در هیچ کدام از منابع حدیثی نُه‌گانه اهل سنت چنین احادیثی موجود نیست جز یک حدیث در مورد عالم ذر که در مسند احمد بن حنبل نقل شده و خودشان حکم به ضعف سندش کرده‌اند. مضاف بر اینکه در منابع شیعه هیچ حدیثی در رد طینت و اظله نداریم که بشود از آن نتیجه گرفت احادیث اثبات طینت از روی تقیه صادر شده. 🔹 ۵. چنان‌که علامه مجلسی و دیگر بزرگان فرموده‌اند؛ طینت انسان علت سعادت و شقاوت او نیست بلکه حکایت از علم سابق و نامتناهی باری تعالی به افعال اختیاری و سرنوشت او دارد. 🔹 ۶. اهل بیت _صلوات الله علیهم_ به ما امر فرموده‌اند که "اگر حدیثی شما را مشمئز کرد، آن را انکار نکنید و علمش را به ما بازگردانید مگر اینکه مخالف حکم فطری و قطعی عقل یا نص قرآن کریم باشد". ادراکات عقلی محدود است و نمی‌تواند سر از کیفیت بالای عرش یا قبل و بعد دنیا دربیاورد. و ما هرگز حاضر نخواهیم شد حتی یک حدیث معتبر را ولو به قیمت شیعه شدن کل جهان انکار کنیم. 🔹 ۷. فمن اراد التفصیل فلینظر: بحارالانوار، ج۵، ص۲۲۵-۲۷۶ الذي هو دائرة معارف الشيعة. http://mobahesat.ir/23140 🔻🔻🔻 @mobahesat
⚡ تکلیف ما با ترورهای ناجوانمردانه‌‌‌ی دشمن چیست؟ 🔹 با انتشار خبر ترور ناجوانمردانه‌ی یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای و سرباز خدوم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر خشم مردم ایران بویژه جوانان انقلابی شعله‌ور شد و داغ شهادت شهید سلیمانی در دل‌ها تازه شد. با نگاهی به شبکه‌های اجتماعی آنچه که بر همه‌ی مطالبات غلبه دارد انتقام از عاملان ترور است. از ده سال پیش که مجددا ترور شخصیت‌های نظام ازجمله دانشمندان هسته‌ای رقم خورد همواره مسئولان امنیتی و نظامی بر انتقام از عاملان آن تاکید کرده‌اند. با شهادت شهید سلیمانی این انتقام بسیار پر رنگ‌تر شد و تبدیل به مطالبه‌ی اصلی بخش زیادی از جامعه گردید. اما به جز حمله‌ی موشکی به پایگاه نظامی آمریکا که آن هم بخاطر آشفتگی در اطلاع‌رسانی و چندگانگی سخنان مسئولان نظامی بلاتکلیف باقی مانده‌است هیچ حرکت موثری مشاهده نشده‌است. 🔹 نوع واکنش به این اقدامات تروریستی از دو حالت خارج نیست: 1- سعه‌ی صدر براساس مصلحت و پیگیری احقاق حقوق ایران از طریق محاکم بین‌المللی و دیپلماسی 2- پاسخ متناسب و هم جنس با هراقدام دشمن 🔹 در این گفتار مسئولان نظام مورد خطاب هستند. چنانچه گزینه نخست انتخاب شده و به هر دلیل قرار است بدون هرگونه اقدام متناسب و فقط از طریق دیپلماسی این ضربه‌ها پاسخ داده شود باید صادقانه مردم را در جریان قرار دهند. این درست نیست که مسئولان نظامی بارها و بارها از انتقام سخت سخن بگویند، انتظار افکار عمومی را به مسیر انتقام نظامی سوق دهند اما در پشت پرده تصمیم نظام بر عدم پاسخ متناسب باشد! یا آنکه عملا امکان انتقام سخت و نظامی برای جمهوری اسلامی ایران مقدور نباشد اما مسئولان در تریبون‌های رسمی و برای بالابرددن روحیه‌ی مردم به‌گونه‌ای دیگر سخن بگویند! چنانچه به هر دلیلی تصمیم نظام آن است که وارد انتقام هم‌جنس با ضربه‌ی دشمن نشود باید نوع سخنان فرماندهان و تبلیغات نهادهای نظامی متناسب با تصمیم باشد. 🔹 اما چنانچه گزینه‌ی دوم اتخاذ شده‌است طبیعی است که اجرای آن بسیار پیچیده و حساس است. افکار عمومی نیز به خوبی شرایط آن را درک می‌کند و انتظار نمی‌رود که جزییات آن علنی شود. اما آنچه که عقل حکم می‌کند مدیریت افکار عمومی و ایجاد توازن در مطالبه‌ی مردمی است. 🔹 در گزینه‌ی دوم نیز نباید پیش از اقدام، انتظار و مطالبه‌ی عمومی به حدی بالا برود که عملا تحقق آن از عهده‌ی نیروهای نظامی خارج باشد. نوع تبلیغات و اطلاع‌رسانی واظهارنظرمسئولان نظامی بسیار مهم است. شاید بهترین توصیه در این مورد فرمایش گرانسنگ امام جواد علیه‌السلام است که می‌فرمانید:« : إظهارُ الشَّيءِ قَبلَ أن يُستَحكَمُ مَفسَدَةٌ لَهُ (آشكار كردن چيزى پيش از استوار شدن، مايه تباهى آن است )/ [ تحف العقول ، ص 457] http://mobahesat.ir/23150 🔻🔻🔻 @mobahesat
‼️ باسمه تعالی 🔹 دوست‌داران حضرت آیت الله مصباح یزدی حفظه الله مکرراً جویای وضعیت سلامتی ایشان شدند. 🤲 باتوجه به شدت یافتن بیماری این یاور راستین انقلاب و رهبری، از جمیع علما، فضلا، شاگردان، دوستان و عموم ولایتمداران و علاقمندان به ایشان تقاضا داریم با توسل به ذیل عنایت ائمه اطهار علیهم السلام برای شفای عاجل و کامل ایشان دعا کنند. ٩۹/۹/۱۱ 💠 @mesbahyazdi_ir