مباحثات/شبکههای اجتماعی
حمله مجدد به یکی از طلاب هنگام ادای فریضهی امر به معروف و نهی از منکر بازتاب گستردهای داشتهاست
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️اگر شورای نگهبان وظیفه خود را به درستی انجام میداد نیازی به تأسیس «مجمع تشخیص مصلحت نظام» نبود/ شورای نگهبان میتواند وارد عرصه نظامسازی شود
حجت الاسلام و المسلمین ارسطا در گفتگو با مباحثات:
🔹شورای نگهبان میبایست در همان ابتدا برخورد جامعی با اصول قانون اساسی در مورد وظایفی که بر عهدهاش قرار گرفته بود میداشت. یعنی در بررسی مصوبات مجلس براساس موازین اسلامی و یا احکام اسلامی، میبایست به احکام اولیه اکتفا نمیکرد، بلکه احکام ثانویه و احیانا احکام ولایی و حکومتی را هم مورد توجه قرار میداد. لکن چون این کار را نکرد، نهایتا نظام با راهکاری که امام خمینی ارائه داد، ناچار شد سراغ تاسیس نهاد «مجمع تشخیص مصلحت نظام» برود. در واقع اگر شورای نگهبان وظیفه خود را به درستی انجام میداد، دیگر نیاز به تأسیس نهاد «مجمع تشخیص مصلحت نظام» نبود.
🔹مجمع تشخیص مصلحت نظام از نظر فقهی دارای یک مبنای مستحکم فقه شیعی است، یکی از این حیث که مصلحت اهم را مورد لحاظ قرار میدهد، و دوم اینکه خود مصلحت را با صرف نظر از قید اهم بودن در موضوعاتی که متغیر هستند و حکم ثابتی ندارند، مورد توجه قرار میدهد. اکنون باید به این سؤال بپردازیم که آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام با این شیوهای که در پیش گرفته است و در طول چند دهه پس از تاسیس آن، به سمت عملگرایی یا مصلحتسنجی و به تعبیری عرفیگرایی نرفته است؟ به نظر میرسد که در پارهای از موارد اینگونه بوده است.
🔹شاید حرکت به سمت عرفیگرایی ناشی از این باشد که مبانی فقهی کار مجمع تشخیص مصلحت نظام برای برخی از اعضای این مجمع چندان به خوبی و دقت تبیین نشده است. لذا، شاهد این هستیم که در پارهای از موارد گرایش به عملگرایی در این مجمع وجود دارد. این گرایش حتی اگر اندک هم باشد، در طول زمان میتواند خطرناک باشد، چون توسعه پیدا میکند و ممکن است که اصلا در آینده شیوه غالب بشود. برای جلوگیری از بروز این خطر در آینده، لازم است که به مبانی فقهی کار مجمع توجه شود و این توجه باید به صورت دقیق در میان خود اعضای محترم مجمع شکل بگیرد.
🔹اینکه شورای نگهبان در صدد نظامسازی باشد، قابل پذیرش است که البته چنانکه اشاره شد شورای نگهبان برای انجام این کار مهم، الزاما نیازمند همکاری جدّی حوزه و دانشگاه است، یعنی حوزه و دانشگاه باید موضوعاتِ مباحث علمی خود را از شورای نگهبان بگیرند و ارتباط منطقی میان این نهادها برقرار گردد؛ اما متاسفانه در واقعیت چنین اتفاقی رخ نداده است. لکن نباید همه مسئولیت را متوجه شورای نگهبان دانست، بلکه فقط بخشی از مسئولیت بر عهده این شورا است و قسمتی هم متوجه حوزه و دانشگاه است.
🔹این سؤال قابل طرح است که به چه دلیل ممکن است شورای نگهبان با فتاوای مراجع تقلید موجود چندان سروکاری نداشته باشد؟ در پاسخ می توان گفت شاید از این جهت فتاوای مراجع تقلید موجود در اظهارنظر شورای نگهبان چندان جایگاهی نداشته باشد که ماهیت فقهی قوانین موجود در کشور –یعنی قوانینی که توسط مجلس تصویب می شود و به تایید شورای نگهبان میرسد- ماهیت حکم ولایی یا حکومتی است.
🔹یعنی اگر کسی سوال کند که آیا این قوانین الزامآوراند؟ پاسخ این است که بله و اگر پرسیده شود که بر چه اساسی الزامآورند و یا عامل الزامآور دانستن این قوانین چیست؟ پاسخ این است که این قوانین در واقع احکام ولایی هستند که با اذن ولی فقیه توسط نهاد قانونگذاری صادر شدهاند. این نهاد قانونگذاری هم دو قسمت دارد که یکی مجلس شورای اسلامی و دیگری شورای نگهبان است. در رابطه بین حکم ولایی و فتاوای فقها، تقریبا به نظر همه فقها هرگاه بین یک فتوا و یک حکم تعارضی وجود داشته باشد، حکم بر فتوا مقدم خواهد شد.
🔹به نظر میرسد در این حرکت به سوی أخذ معالم دین از فقها، نکتهای مغفول واقع شده و آن، این است که ما زمانی میتوانیم سراغ مراجع تقلید متعدد برویم که یک کشور واحد اسلامی براساس یک مجموعه قوانین واحد و مشخصی تاسیس نکرده باشیم، بلکه فقط درصدد تعیین تکلیف اشخاصی باشیم که تحت یک حکومتی زندگی میکنند که پایبند به موازین فقه شیعه نیست. تا زمانی که ما کشور واحدی تشکیل نداده باشیم که در آن قانون واحدی به اجرا گذارده شود، رجوع به مراجع متعدد به هیچ وجه مشکلساز نخواهد بود. اما اگر عامل دیگری وارد میدان شود و آن وجود کشور واحدی است که قوانین واحدی باید در آن حاکم باشد، در این صورت دیگر نمیتوانیم تعدد مراجع را بپذیریم.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/19802/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️زوال معنویت در طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س)
محمد وکیلی
🔹بافت فرهنگی، اجتماعی شهرهای مذهبی ایران به خاطر اماکن مذهبی و حرم امامان و امامزادگان، همواره در طول تاریخ، اقتضائات و شرایط خاصی را ایجاب میکرده و بر همین اساس نیز در طول اعصار مختلف شاهد آن هستیم که نوعی هماهنگی و تناسب میان کالبد شهر و نظام معنایی و رفتاری ساکنان و زائران وجود داشته است. اما طی سالهای اخیر این هماهنگی و تناسب، تحت تاثیر مداخلات شهری اطراف این اماکن، به ویژه اجرای طرح توسعه و نوسازی حرمها قرار گرفته است. توسعه کالبدی و ساخت و سازهای فراوان، به صورت اجتناب ناپذیری تاثیرات خود را در عرصه فرهنگی و زیست اجتماعی شهر گذاشته است.
🔹اطراف حرم حضرت معصومه بعد از اجرای طرحهای توسعه دچار تحولات فراوان شده و تقریبا تمام حرم در محاصره پاساژها (دقت نمایید که به دلیل تفاوت خواستگاه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و کارکردی، پاساژ غیر از بازار است) و پارکینگها قرار گرفته است. امروزه هیچ زائری نمیتواند به حرم راه یابد و از اتمسفر معنوی حاکم بر حرم بهرهمند گردد، الا اینکه در رفت و برگشت خود به حرم از انبوه پاساژها و مجموعههای فروشگاهی اطراف حرم عبور نماید. چنین طرحهای توسعه ای با این حجم از ساخت و سازها به ویژه پاساژها فرهنگ خاص خود را به همراه خواهند آورد، همچنان که امروزه آورده است.
🔸بازارهای سنتی اطراف اماکن مذهبی حداقل از سه جهت با پدیده مدرن پاساژ تفاوت دارند:
🔹محصولات: در بازارهای سنتی، عموما مایحتاجهای روزانه یا سوغاتی ارائه میشد و از این جهت تعارضی با فعل زیارت نداشت. اما پاساژهای امروزی مملو از وسائل تزئینی، تجملاتی، طلا و جواهرات و لباسهای مجلسی و… است که هر زائری را غرق زرق و برق خود میکند.
🔹فروشندگان: بازارهای سنتی، عموما توسط افراد به اصطلاح حاجی بازاری متشرع اداره میشد؛ اما فروشندگان و گردانندکان پاساژها عموما دختران و پسران جوان هستند که از لحاظ پوشش و رفتار تعارضی آشکار با فضای حاکم با بازارهای سنتی دارند.
🔹روح حاکم: روح حاکم بر بازارهای سنتی، قناعت و کسب روزی حلال است اما روح حاکم در فرهنگ پاساژی فروش بیشتر و کسب سود حداکثری؛ به همین دلیل نیز فعالیت بازارهای سنتی به صورت طبیعی بر اساس اوقات شرعی تنظیم میگشت و در ساعاتی که اختصاص به اعمال عبادی داشت به صورت نیمهتعطیل درمیآمد، اما پاساژ به دلیل حاکمیت روح سرمایهداری، نمیتواند خود را بر محور اوقات شرعی تنظیم کند مگر به صورت تصنعی و اجبار قوانین!
🔹در فضای سنتی، نمادها و نشانههای فراوانی از دینداری لایه های اطراف حرم را میشد یافت، دینداری که بر مدار و محور مرجعیت و عالمان دینی میگشت، اما امروزه، اطراف حرم از مردمان دیندار مرجعیتمحور خالی شده است و در نتیجه شاهد دینداری فردمحور و فاقدمرجع هستیم. اگر در چنین محیطی مراجع تقلید، و علمای دینی حتی در محیط پیرامون حرم، احساس غربت کنند و به کوچه پس کوچههای بافت قدیم قم پناه ببرند، نباید متعجب بود! بیوت بسیاری از مراجع که مأمن مومنان و زائران بود تخریب شده است، حتی منزل بنیانگذار حوزه علمیه قم در آستانه صدمین سال تاسیس آن تخریب شده است!
🔹عوامل تغییر بافت فرهنگی و هویتی شهر قم را باید در چنین تحولاتی جست. تحولاتی که معنویت و تقدس اولین قربانی آن است. زائرانی که از راه دور و نزدیک به قصد جلای روحی و کسب ثواب، از زندگی روزمره کَنده و به چنین مکانی پناه آورده اند، نه تنها به آسایش روحی دست نخواهد یافت بلکه به عنوان لقمهای آماده توسط فرهنگ سرمایهداری مدرن بلعیده خواهد شد. و به جای صفای باطن، محصولات مادی و معنوی چنین کالبدی را به ارمغان خواهند برد. خطر چنین مسئلهای آنگاه بیشتر به چشم خواهد آمد که توجه کنیم حجم بالایی از زائران را مردم شهرستانهای کوچک و دوردستی تشکیل میهند که به سبب حضور پررنگ سنت در زندگیشان، از خطر فضاهای مدرن تا حدودی در امان مانده بودند.
🔹از همین روی، به نظر میرسد هشدار اخیر بعضی از مسئولان همچون مدیر حوزه علمیه خواهران، تولیت آستان حضرت معصومه و نماینده قم در مجلس شورای اسلامی)، مبنی بر اینکه «دشمن از طریق هنجارشکنی در زمینه حجاب و عفاف میخواهد مبانی و ارزش های دینی را زیر سؤال ببرد» تقلیل و فروکاستن چنین مسئلهای به توطئه دشمن، و غفلت از عوامل و زمینههای واقعی وقوع چنین پدیدهای است؛ وقتی که ما خودمان با چنین غفلتها و عدم توجه به تبعات اقدامات، معنویت را به مسلخ بردهایم، هر چقدر هم که فریاد برآریم و از طرح و نقشه دشمن برای تغییر سبک زندگی و پوشش جوانان و دختران بگوییم، نتیجهای عایدمان نخواهد شد.
🔸متن کامل یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20013/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️تقریرات مکمل فراگیری دروس حوزوی است/ غناء و موسیقی از موضوعات هویتساز هستند
🔸روز سهشنبه، اول مرداد ۱۳۹۸، با حضور پژوهشگران، طلاب و اساتید حوزههای علمیه و همچنین شخصیتهای حوزوی، در مرکز تخصصی فقهی ولی امر قم از درسنامهی غنا و موسیقی ـ متن درس فقه خارج مقام معظم رهبری ـ رونمایی شد. سخنرانان این مراسم رونمایی، آیتالله محمدمهدی شبزندهدار (استاد حوزهی علمیه و از فقهای شورای نگهبان) و آیتالله محسن اراکی (عضو خبرگان رهبری و دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی) بودند. در ادامه گزارشی از سخنان این دو استاد برجستهی حوزهی علمیه را میخوانید.
🔸آیت الله شبزندهدار:
🔹پرداختن به فقه و فراگیری آن، یکی از توفیقات الهی است و اگر طلاب، به فقه با قصد قربت و برای رضای خداوند و اهل بیت بپردازند، حیاتشان نورانی شده و قلوبشان دارای صفا و نورانیت خواهد بود.
🔹لازم است خدمت شما عرض کنم که رهبر انقلاب به علوم فقهی و حوزوی اهتمام خاصی دارند و ایشان، علیرغم مشغلههای فراوانشان و به توصیهی علمایی همچون مرحوم آیتالله بهجت، هرگز درس خود را ترک نکردهاند و این منش ایشان نشان دهندهی این است طلاب باید ارتباط خود را با فقه رایج، حفظ کنند و تمرکز روی دروس تخصصی فقه نباید دلیل و یا توجیهی برای قطع ارتباط با فقه رایج باشد.
🔹یکی از ارکان موفقیت در دروس حوزوی را «نوشتن» و «تقریرات» میباشد و در واقع، تقریرات مکمل فراگیری دروس حوزوی محسوب میشود. روش صحیح تقریرنویسی هم آن است که طلبه سر کلاس درس حاضر میشود و پس از کلاس و اتمام سخنان استاد، برداشتهای خود را مورد بررسی قرار میدهد و با رویکردی تحقیق محور مطالب را مینویسد و تقریر صحیح آن نیست که سخنان استاد را در همان کلاس درس بنویسیم.
🔸آیتالله اراکی:
🔹یکی از زیرمجموعههای بسیار مهم و تأثیرگذار فرهنگ، رسانه است و حکومت با استفاده از آن میتواند به ساخت و ترویج فرهنگ مباردت کند و در حقیقت این فرهنگ و رسانه است که هویت افراد جامعه را میسازد و هویت مورد نظر حاکم، از طریق رسانه به مردم رسانده و ابلاغ میشود و دعوت پیامبر عظیمالشأن ما به اسلام نیز نوعی کار رسانهای است.
🔹یکی از زیرمجموعههای فرهنگ در هر جامعه، غناست و فرهنگ هم هویت جامعه را صورتبندی میکند و غناء و موسیقی از موضوعات هویت ساز میباشد و این نکته هم از نکاتی است که فقه ما به آن توجه داشته است و آواز هم باید پیش از آنکه به آن، صرفاً بهعنوان یک عمل نگریسته شود، باید آن را نوعی دعوت، فراخوان و تحریک مخاطب قلمداد کنیم و توجه داشته باشیم که یک آواز و آهنگ میتواند تقوای انسان را به حرکت درآورد و البته آوازی دیگر هم میتواند شهوت انسان را تحریک کند و بر همین اساس است که علمای ما با استفاده از منبع دینی و فقهی این ضابطه و معیار را برای تشخیص این دو شکل از آواز، مشخص کردهاند و نشان دادهاند که موسیقی حرام فراخوان شیطانی است.
🔹هر سخنی و هر آوازی قرار نیست از رسانه ها پخش شود چرا که رسانه، انتقال دهندهی هویت به جامعه محسوب میشود و نباید اینطور شود که با توجیهات و بهانههای مختلف، رسانه به تریبونی برای بیان سخنان باطل تبدیل شود و کسیکه میگوید هر سخنی اعم از حق و باطل باید در رسانه زده شود، سخت در اشتباه است و اساساً نسبت به رسالت رسانههای جامعه اسلامی آگاهی ندارد.
🔸گزارش کامل این نشست را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20118/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽گفت وگوهای تصویری مباحثات
🔻قسمت هجدهم
🔹گفتوگو با آیتالله سید محمد حسینی زنجانی
🔸وی متولد 1326 و فرزند مرحوم آیتالله سیدعزالدین زنجانی است. او شاگرد حضرات آیات عظام سید محمدهادی میلانی و حسین وحید خراسانی است که پس از سالها اقامت در مشهد به موطن خود زنجان بازگشتهاست.
زمان:1ساعت و 52 دقیقه
(زیرنویس عربی)
مشاهده و دریافت نسخه کامل در آپارات:
https://www.aparat.com/v/4BtS1
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
🔹آیتالله محمد یزدی طی حکمی حجتالاسلام حمزه قربانی را به عنوان مدیر روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علیمه قم منصوب کرد.
🔹مباحثات ضمن تبریک به ایشان امید دارد جامعه مدرسین نیز فصلی جدید و جدی برای حضور در رسانههای مختلف از جمله شبکههای اجتماعی را آغاز نماید.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️کتابی در تجلیل از مرجعیت
استاد سید محمدمهدی رفیعپور تهرانی
🔸عزیزان سایت مباحثات مدتی قبل درخواست نشستی برای گفتگو در مورد کتاب نخل و نارنج داشتند، موافقت کردم، لکن قبل از ما مجلس دیگری برای این منظور در قم برگزار شد و دوستان صلاح ندیدند دوبارهکاری شود و خلاصه آخر کار نشست ما به یک یادداشت کوتاه مبدل شد.
🔹نخل و نارنج را از نسخهای که نویسنده محترم و دوست گرامی آقای دکتر یامینپور برایم فرستاده بود، خواندم. درباره کتاب زیاد میتوان نوشت و حرف زد. رمانی در احوال استاد فقها و مراجع مرحوم شیخ مرتضی انصاری است که ادبیاتی امروزی و البته تا حدی سیاسی و معنوی دارد.
🔹حقیقت این است که من از غفلت و بیاطلاعی نسل جدید از میراث فرهنگی و علمی خویش بسی آشفتهام و از هر طرحی که بتواند ولو اندک، جوانان را نسبت به مفاخر و بزرگان این فرهنگ بزرگ آگاه و علاقهمند کند عمیقا استقبال میکنم. بر همین اساس کتاب را با علاقه خواندم و با برخی از خوانندگان آن هم گفتگو کردم.
🔹در نخل و نارنج اگر از نقل جزئیات و بحث دیدگاه شیخ درباره ولایت فقیه و سیاست که به طور خاص در کتاب به آن توجه شده بگذرم _چرا که نیک میدانید میان پژوهشگران محل مباحثه بوده و هست_ در کل، تصویر شیخ انصاری و فضای فرهنگی حاکم بر حوزه و جامعه آن عصر را در حجمی چنین خرد تصویری نسبتا قابل قبول میبینم. البته اگر بنا بود خودم بنویسم، برخی تعابیر را جور دیگر مینوشتم. درست است که رمان کتاب تاریخ نیست و نویسنده التزامی ندارد عین اسناد را گزارش کند، لکن وقتی درباره یک شخصیت شناخته شده تاریخی با آثار و آرای مشخص و در دسترس داستان مینویسیم، باید در تصویرپردازیها بیشتر دقت کنیم. ما برای نوشتن رمان درباره علمای سیاسی شیعه کمبودی نداریم و میتوانیم شخصیتهای دیگری را جایگزین کنیم که دیدگاههای روشنتری در این حوزه دارند و دستمان بازتر باشد نظیر امام کاشف الغطاء.
🔹مهمترین خوبی این رمان احیای نام و خاطره شیخ انصاری و تجلیل از جایگاه رفیع فقاهت و مرجعیت شیعه است. کتاب به خوبی نسبت به رویکرد زهد و معنویت جناب شیخ توجه دارد و به نقل حکایاتی میپردازد که امروزه بیش از هر زمان حوزههای ما نیازمند توجه به آن هستند. دنیاگرایی آفتی است که اگر مراقب نباشیم دامان ما را هم خواهد گرفت و ادبیات دینی توجیهگر آن خواهد شد.
🔹لکن ملاحظه مهمی در اینجا وجود دارد و آن اینکه باید مراقب بود که قداست بزرگان ما حریمی برای آنها ایجاد نکند که افکار و رفتار آنها از معرض نقد مصون بماند. متأسفانه در فرهنگ حوزه گاهی دیده میشود که مقام بزرگان _از جمله خود جناب شیخ_آنقدر بالا میرود که فضا و مجال برای اندیشهورزی و اجتهاد و نقد بسی تنگ میگردد. به نظرم میشد در کنار آن جنبه تقدیسی کتاب به اشکالات و انتقادات گسترده شاگردان مکتب شیخ، به آراء و افکار معظمله هم اشارهای کرد تا این جهت هم تأمین شود.
🔹نکته دیگر درباره قلم و ادبیات کتاب است که حسابی طلبگی است. البته که شیخ طلبه بوده و منم طلبه هستم و طبعا با متن ارتباط برقرار میکنم و از آن بهره میبرم. لکن باز باید توجه کنیم که ما داریم رمان مینویسیم و نه تاریخ. لذا اشکالی ندارد تا تعابیر را تاحدی امروزیتر بنویسیم. چنانکه در محتوا چنین شده است و فيالمثل درباره رابطه عاشقانه شیخ و همسرش تصویرپردازی شده است، با اینکه تاریخ ساکت است. بدون اینکه به حریم جناب شیخ جسارتی شود، میشد تعابیر زن و شوهر یا مادر و فرزند قدری از این حالت رسمی/انتزاعی دربیاید تا مخاطب بتواند با متن ارتباط بهتری پیدا کند.
🔹استقبال از کتاب خیلی خوب بوده ولکن فکر میکنم اگر قلم عمومیتر بود، جذابتر میشد. به هر حال قلم نویسندگان آزاد است و منتقدان میتوانند رمانهای بهتری را درباره شیخ و دیگر بزرگان بنویسند. لکن بنویسند و فقط منتقد نباشند! ما خلأ بزرگی در عرصه معرفی مفاخر و بزرگان داریم. چه در قالب رمان، چه فیلم. نکته آخر هم که توضیح واضحات است اینکه طلاب و فضلا برای آگاهی از احوال شیخ و دیگر بزرگان حتما باید به منابع مراجعه کنند. رمان تنها میتواند جرقهای باشد برای علاقهمند کردن آنها برای مطالعه دقیق احوال و آرای بزرگان و گرفتن درس و الهام از سیرت و فکرشان. کار رمان همین است.
🔹امیدوارم که این مختصر برای خوانندگان سایت محترم مباحثات مفید باشد. با تشکر مجدد از دوستم آقای یامینپور که یاد شیخ را زنده کردند. راهش پر رهرو باد!
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20281
🔻🔻🔻
@mobahesat
🔻مباحثات/شبکههای اجتماعی
🔹حجتالاسلام علیرضا نوروزی از فضلای حوزه مشهد از دیدار خود و تنی چند از اساتید این حوزه با آیتاللهالعظمی سیستانی و ابراز ناراحتی ایشان از برخی مفاسد اقتصادی و اخلاقی در ایران خبر داد.
🔹ایشان عامل مفاسد اقتصادی و اخلاقی را فاصله گرفتن مردم از روحانیت و تنزل معنویت در بین روحانیت دانستهاند.
🔹وی همچنین به نقل از آیتاللهالعظمی سیستانی نوشت:《در ایران ما کلیساهای خانگی داریم.بوداییها در حال فعالیت هستند.این فرقه گنابادی خیلی انحرافات دارد و دولت نباید در مقابل آنان تنزل میکرد(کوتاه میآمد)》
مشاهده صفحه:
yon.ir/FcXUh
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️باید مراقب بود عناوینی مانند «نواندیشی حوزوی» ما را فریب ندهند
🔸پرونده نواندیشی در حوزه (3)
حجت الاسلام و المسلمین نعیمیان، استاد فقه سیاسی حوزه در گفتگو با مباحثات:
🔹اگر مقام معظم رهبری خطاب به دفتر تبلیغات اسلامی فرمودند که شما نماد روشنفکری دینی هستید، در این زمینه چند تحلیل میتوان ارائه داد: یک. با تکیه بر برخی نقلیات بزرگوارانی که در آن جلسه با رهبری بودند و اگر صحبتهای کامل مقام معظم رهبری را ملاحظه کنیم، قبل و بعدش را که ببینیم، متوجه میشویم که ایشان نگاه انتقادی در اين اشاره مفهومی بویژه در دورههای قبلتر داشته است.
🔹پاتوق آقای مصطفی ملکیان کجا بود؟ همین دفتر تبلیغات اسلامی. تیپ گرایشهایی که صحبت از اجتهاد پویا میکردند و از جهت سیاسی تعلقات تند و افراطی داشتند، فراموش شدنی نیست. به هر حال دفتر تبلیغات اسلامی مهد حمایت جدی از جريان سیاسی آقای منتظری بوده است و از جهت فکری نيز برخی گرایشهای روشنفکری غربگرايانه در ابعاد سياسی يا حتی اجتماعی مانند نگاههای فمینیستی در آن رخنه کرده بود و الان نيز از آن سابقه رنج میبرد و برخی از افراد چنان جريانهای تندی در آن حاضرند.
🔹مجله پیام زن، مجله نقد و نظر و مجلات دیگرشان را ببینید. اینها فراموش شدنی نیست و الان هم تا حدودی وجود دارند، هرچند مقداری محدود شده است. آیا اشاره مقام معظم رهبری جنبه انتقادی داشته است؟ اين احتمال جدی است و شواهدی هم دارد. مقام معظم رهبری به عنوان رهبر یک جامعه ابایی ندارد از اینکه مفهوم روشنفکری را بکار ببرد. اما در جاهای مختلف تعریف میکنند، تفاوت میاندازند و تفاوتهایی را که از نزدیک در بین روشنفکرها دیدهاند را ارائه میدهند.
🔹تمسک به عبارات بزرگانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح، مقام معظم رهبری، امام خمینی به سادگی نیست. باید تحلیل اجتماعی ـ سیاسی کنیم که مثلا مقام معظم رهبری یا امام خمینی که اصلا روشنفکر نیستند، چگونه این مفهوم را به کار بردهاند؟
🔹درست است که الان برنامههایی برای ارائه اندیشههای ناب اسلامی به طلبهها وجود دارد، اما از گذشته ضعفهایی وجود داشته و الان هم وجود دارد. اینکه الان میبینیم افرادی دچار مشکل میشوند و گرایشهای عجیب و قریب پیدا میکنند به این دلیل است که از دیدگاه خودشان زود اقدام کردهاند و با چیزهایی آشنا شدهاند. آشنایی اشکال ندارد.
🔹آقای سید مهدی طباطبایی میگوید که – در همین برنامه مباحثات که آقای نجمی با ایشان گفتگو داشتند- من فلان فعالیت را داشتم، به زندان رفتم، من کتاب مارکس را میخواندم. یا آقای شیخ علی تهرانی که گرایش مارکسیستی پیدا کرد. چطور شد که بعدها مجاهدین به سراغش آمدند. همین طلبههای مدرسه حقانی، مگر اینها منافق نشدند؟ باید این ضعفهای موجود در حوزه را آسیبشناسی کرد.
🔹آقای مصطفی ملکیان کسی است که یک خانواده اهل علم دارد، پدرش از علما است و روحانی است. برادران روحانی خوبی دارد، اما چرا خودش اینگونه میشود؟ ایشان به عنوان یک نماد است، علقههای مذهبی دارد، به حوزه که میآید، عجولانه درسهای حوزوی را میخواند. دکتر سید احمد رهنمایی میگفت که آقای ملکیان با ما لمعه میخواند، اما بسیار عجولانه. آقای ملکیان یک علقههای روشنفکری از قبل دارد و بسیار پرمطالعه است، ولی دقت ذهنیاش ضعیف است، پخته نمیشود و این ضعف بسیار جدی است. این پدیده روشنفکری دینی یک تحلیل جامعهشناسانه و روانشناسانه میخواهد.
🔹باید مراقب بود که عناوینی مانند نواندیشی حوزوی، نواندیشی دینی، روشنفکری حوزوی و غیره ما را فریب ندهد. همه دغدغه نواندیشی داریم، به این معنا که دوست داریم مسائل جدید را بشناسیم، اما نباید نگاه ما بسته و غیرمنطقی و غیرضابطهمند باشد. طلبه و دانشجوهای جدید این فرصت را مقداری از دست دادهاند. یک دانشجو یا طلبه چقدر برای شبکه اجتماعی وقت میگذارد؟ و چه قدر برای خواندن ظاهری قرآن وقت میگذارد؟ چقدر برای مطالعات عمیق وقت میگذارد. ما اندکی زمام عقل خود را به شبکههای اجتماعی و رسانهها دادهایم، به ویژه رسانههایی که همه چیز را معجونی میکنند و در اختیار ما قرار میدهند.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20286/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸پرونده «نواندیشی در حوزه» (۳)
کلیپ گفتوگوی حجتالاسلام ذبیحالله نعیمیان:
سلفیگرایی پلی برای روشنفکری است/ باید مراقب بود عناوینی مانند «نواندیشی حوزوی» ما را فریب ندهند
🔸مشروح کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20286/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️کارکرد نمازجمعه نباید به زندگی مؤمنان محدود شود
حجت الاسلام و المسلمین سیدسجادایزدهی در گفتگو به مباحثات:
🔹وقتی گفته میشود که رویکرد نماز جمعه فقط مومنانه نیست، و صرفا برای تعبد نیست، بدین معنا است که نماز جمعه برای شهروندان است، وقتی نماز جمعه به مثابه یک نهاد حکومتی برای ابلاغ، تعمیق و تثبیت کارکردهای حکومت را دارد و البته در تعامل میان مردم و حکومت از پایین به بالا و از بالا به پایین است، بدین معنا است که نباید کارکردهایش را به زندگی شخصی مومنان محدود کنند. اینکه در نماز جمعه مباحث سیاسی مطرح میشود، بدین معنا نیست که ما فقط برای مومنان بصیرتافزایی کنیم. بلکه نماز جمعه در یک جغرافیای منطقهای یک شهر، مخاطبش هم مردم یک شهر است.
🔹اگر حکومت دینی در فضایی محقق میشود که این فضا فقط به مومنان اختصاص ندارد، قوانین حکومت دینی برای مومنان و غیرمومنان است، یعنی کافر و سنی و مسیحی هم باید از این قوانین تبعیت کنند. وقتی صحبت از نماز جمعه میشود بدین مفهوم است که نماز جمعه باید بتواند یک شهر را راهبری کند. از یک طرف یعنی اجتماع فراگیر مردم، از طرف دیگر امام جمعه هم یعنی راهبر مردم و نه مومنان. اگر برای نماز جمعه رویکرد حکومتی فرض شد، و اینکه نماز جمعه به مسائل سیاسی و اجتماعی همان جامعه بپردازد، بدین معنا است که باید جامعه را به سمت سعادت راهبری کند. به اقتضائات یک شهر و جامعه سیاسی بپردازد، و نه اقتضائات یک زندگی مومنانه.
🔹مساله در حال حاضر این است که کارکرد نماز جمعه در حکومت برای بصیرتافزایی مومنان است، حال آنکه کارکرد نماز جمعه در حد یک رسانه یا یک نهاد حکومت برای ایجاد تعامل میان همه افراد یک جامعه، حتی مذاهب مختلف، ولو اینکه کافر است و نماز نمیخواند است. مهم این است که احساس کند که این مباحث، بحثهای مورد ابتلاء او است، به کار او میآید و یک فضای عمومی است، پس باید او بتواند از این فضا استفاده کند، ولو اینکه حضور هم پیدا نکند.
🔹ائمه جمعه به مثابه یک روحانیت حوزه در یک شهر، برخی کارکرد حداکثری دارند و برخی خیر. یک علت این است که امام جمعه بزرگ یک شهر است، اما ظرفیت و امکانات برای این کار ندارد. یعنی الان عملا یک امام جمعه باید به یک شهر برود، بودجه و ظرفیت ایجاد کند، از این بودجه برای مصارف استفاده کند. این بحث یک کارکرد اجتماعی بسیار مضاعفی میطلبد. فراتر از بحث پاسخگویی و ارتباط است.
🔹اگر امام جمعه یک شهر باید یک شهر را راهبری کند، نهادهای موازی و قوانین موجود و ساختارهای غیرمهیا اجازه این کار را نمیدهد. از طرف دیگر کمی ارتباطها هموار نیست. اینقدر گرفتار روزمرگی و حل مشکلات جزئی میشوند که کلیت را از بین میبرد و عملا هم نهاد پشتیبانی کنندهای ندارد. نهادی است که آن را نصب میکنند و باید خود عهدهدار امور شود. بودجه نیست، حتی حقوق هم نیست. تعبیر اخیر رهبری در دیدار با ائمه جمعه این بود که هنر شما همین است که بودجه و امکانات ندارید اما بروید کار کنید.
🔹انتظار حداکثری از امکانات حداقلی کار بسیار جهادی میطلبد که البته برخی از ائمه جمعه انجام میدهند. اگر برخی هم که انجام نمیدهند نه به این معنا است که کار انجام نمیدهند، این رویکرد جهادی چه بسا نشده یا آن ظرفیت رهبری اجتماعی هنوز وجود ندارد. ائمه جمعه هم مانند سایر طلبهها همه که مدیر و مدبر نیستند، همه آنها خطیب نیستند، بالاخره در میان موجودین مناسبترین افراد هستند. بنابراین، نتیجه هم تابع همین میشود. اما اگر انتظار کار خارقالعاده وجود دارد، باید امکانات خارقالعاده نیز باشد.
🔹کسانی که میگویند که دین متصدی امور فردی مومنان است و به احوالات شخصی و عبادی مردم میپردازد، و کاری به امور حکومتی ندارد، لذا همچنان که وارد عرصه حکومت نمیشوند، وارد دغدغه رویکرد انقلابی نیز نمیشوند، به همین صورت وارد بحث نماز جمعه هم نمیشوند. میگویند نماز جمعه مقولهای است که از حیث وجوب، وجوب تخییری است، پس بر گردن ما نیست، از حیث حاکمیت اگر حضور پیدا کنم در ذیل انقلاب و حکومت قرار میگیرم، پس شرکت نمیکنم. لذا رویکرد فردیشان را انجام میدهند. به عبارت دیگر اگر کسی عامدانه شرکت نمیکند، این امتداد رویکرد فکریاش در بحث سکولار است.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/20663/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/یادداشت وارده
🔸م.طاهریان
🔹دلنوشته ای به عنوان یکی از اساتید حوزه و از اعضاء پروژه مسکن اساتید در خبر حوزه منتشر گردید که باعث سوء استفاده دشمنان نشان دار و خبیث نظام اسلامی و حوزه مقدس و انقلابی شد و کانال ها و جریانات فاسد نیز به باز نشر آن اقدام نمودند. زهی خیال باطل و چه ابلهند کسانی که خود بر سر سفره بیگانگان، نشخار خیانت به ملت و مکتب خویش می کنند و دل در ایجاد رخنه و اختلاف در صفوف بهم پیوسته جریان انقلابی در حوزه دارند.
🔹مرکز خدمات حوزه علمیه که از ارزشمندترین تدابیر رهبر عظیم الشأن انقلاب حضرت امام خامنه ای است، در طول مدت خدمت رسانی خود، توانسته درمانی بر آلام طلاب و روحانیت باشد و تمام تلاش خود را معطوف به خدمت رسانی به این قشر ضعیف و کم توقع نماید. از جمله خدمت مرکز خدمات به طلاب حوزه علمیه، ایجاد بخش مسکن است که توانست تعداد زیادی از طلاب و اساتید بی سرپناه را خانه دار ساخته و در اوج بی مهری ها از سوی جریانات خاص و فشار بودجه ای زیاد به این مرکز، با همت طلاب و مساعدت این مرکز، توفیقات فراوانی در بخش مسکن به دست آورد.
🔹 یکی از آن پروژه های مهم، پروژه مسکن اساتید 15 خرداد است که علی رغم فشار گرانی ها و تورّم شدید و بروز برخی اختلافات بین مرکز محترم و اساتید پروژه، امید می رود با تدبیر و درایت مرکز و همت اساتید محترم ، هرچه زودتر به نتیجه برسد. دشمنان فاسد در بیرون و دنباله های داخلی آن بدانند که اختلاف خانوادگی بین حوزویان نمی تواند دستاویزی برای فتنه انگیزی آنها باشد و هیچ ربطی به آنها ندارد و حوزه نامدار شیعی در کنار انقلاب خمینی کبیر می ماند و روسیاهی برای بدخواهان ماندگار خواهد بود.
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ : سیری کوتاه در زندگی علمی، اجتماعی و سیاسی مرحوم آیتالله محمد آصف محسنی قندهاری
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/
مجلس بزرگداشت مرحوم آیتالله سیدعلیرضا حائری عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بعثه آیتاللهالعظمی سیستانی در مکه مکرمه برگزار شد.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️چرا تربیت حوزوی، طلبه را برای ازدواج مهیا نمیکند؟
🔸سیدیاسر تقوی
🔹این روزها از اختلافات خانوادگی و بعضا طلاق در میان خانوادههای طلبه زیاد میشنویم. نارضایتی در زندگی میتواند عوامل فردی و اجتماعی گوناگونی داشته باشد. البته میتوان افزایش طلاق و تنشهای خانوادگی را امری اجتماعی و فراگیر تلقی کرد تا یک مسأله صنفی. اما جامعه روحانیت وضعیت متفاوتی دارد. چه آنکه خود را متولی علوم وحیانی و مروج سبک زندگی دینی میداند و از سوی دیگر در پدیده ازدواج، «طلبگی» به معنای صنفیاش حائز اهمیت و اثرگذار است.
🔹در آسیبشناسی زندگی طلبههای جوان با مسائلی روبرو میشویم که در میان صنف روحانیت فراگیر است و اصل آسیب را متوجه سیاستگذاری و نظام تربیتی حوزه میکند. به عنوان نمونه «عدم توانمندی لازم در تعامل اجتماعی» را میتوان یکی از آفتهای عمومی تربیت حوزوی قلمداد کرد که در ازدواج و مدیریت زندگی ظهور و بروز مییابد و به تنشها و تلخیها دامن میزند.
🔹اما چرا نظام تربیتی حوزه، طلبه را در تعاملات اجتماعی تقویت نمیکند؟ این مسأله را میتوان در لایههای پنهان سلوک علمی و اخلاقی طلبهها جستجو کرد. در بستر علمی، طلبه با حجم انبوهی از تراث فقهی مواجه است که کارکردی جز آشنایی با ابواب فقه و فرایند اجمالی استنباط ندارد. فقدان رویکرد «حل مسأله» در فعالیتهای علمی، طلبه را از فهم پدیدههای اجتماعی امروزین خود بینیاز میکند و ایدهآلهای دینی او را مبتنی بر حیات اجتماعی پیشینیان شکل میدهد.
🔹از منظری دیگر، حاکمیت «اخلاق اخباری» در نظام تهذیب حوزه، نقش «عقل» و «عرف» را در مناسبات اجتماعی ضعیف میکند. طلبه در فرایند اجتماعیشدن و فهم هنجارهای عرفی همیشه با این پرسش مواجه است که فرهنگ عمومی چه نسبتی با زیست اخلاقی برآمده از اخبار و روایات دارد و او تا کجا میتواند با آن همراهی و تعامل داشته باشد؟ قواعد حاکم بر زندگی زناشویی و مهارتهای لازم در برقراری صحیح با همسر چه نسبتی با متن دین دارد؟ آیا برای بهبود زندگی خود میتواند به توصیهی مشاوران خانواده عمل کند؟ اگر میان متن دین و توصیهها احساس تعارض کرد چه باید بکند؟
🔹به طور کلی ابهامات موجود در جایگاه عقل و عرف و نیز دغدغه تطبیق دقیق جزئیات زندگی با متن دین (آیات و روایات) فرصت تحلیل فرهنگ عمومی و لوازم معقول آن را به او نمیدهد و به لحاظ سبک زندگی او را در فضای اجتماعی منزوی و انگشتنما میکند و از آنجا که این تمایز و انزوا، «تعبد به دین» تلقی میشود، تا آنجا پیش میرود که عدم تعامل با فرهنگ عمومی را پایداری در سیر و سلوک حوزوی خود دانسته و به آن افتخار میکند.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21293/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مباحثات/ به مناسبت ۱۷ مرداد سالروز رحلت مرجع عالیقدر جهان تشیع آیتاللهالعظمی سید ابوالقاسم خوئی
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات/
🔸اختلافات داخلی حوزه را مدیریت کنیم
(تأملی درباره تعطیلی یک نشست و تجمع طلاب مقابل دفتر تبلیغات)
🔹روز سه شنبه ۱۵ مردادماه، قرار بود نشستی تحت عنوان «تبیین نظریه پیشگیری ساختاری از بیماری» در سالن اجتماعات دفتر تبلیغات با حمایت طیفهای مختلف حامیان طب سنتی و اسلامی برگزار شود. پس از تعطیلی جلسه و بسته شدن درب سالن و تجمع حامیان و علاقمندان، مساله به کف خیابان کشیده شده و در نهایت شبه تجمعی در مقابل دفتر تبلیغات اسلامی با برخی از شعارها شکل گرفت. طی سالهای گذشته موضوع طب سنتی و اسلامی یکی از چالشهای جاری برخی از جریانات حوزوی با وزارت بهداشت بوده است و گرچه در مقاطع مختلف تلاش گردید طی توافقاتی مساله حل گردد، اما زمینههای اختلاف و نزاع همچنان به قدرت خود باقی است.
بدون قضاوت در خصوص محتوی مدعیات حامیان طب سنتی و اسلامی باید گفت:
🔹در صورت عدم تدبیر صحیح از سوی متولیان امر، شیوههای خیابانی در این فقره و مسائل مشابه نظیر تحول و … یکی از چالشهای جدی سالهای آینده خواهد بود. در شرایطی که کشور نیاز مبرم به همگرایی و انسجام در زمینههای مختلف دارد، حوزه و روحانیت با هر موضوعی دچار واگرایی و اختلافات داخلی شده است. اساساً هر موضوع فکری و فرهنگی در شرایط فعلی کشور نیاز به مدیریت از کانالهای همسنخ داشته و امنیتی و خیابانی کردن آن تبعات نامناسبی برای همه طرفین نزاع خواهد داشت.
🔹در شرایط فعلی یکی از بازیگران اصلی سازمان حوزه است. با توجه به سطح تخاصمات بین این جریانات طبی و وزارت بهداشت، به نظر میرسد حوزه میبایست نقش خود را به عنوان یک سازمان ایفا کرده و تکلیف بسیاری از مردم حیران و سرگشته در گیر و دار مصرف داروهای شیمیایی و امیدوار به طب سنتی و اسلامی را مشخص کند که کدامیک و بر اساس چه نسبتی صلاحیت ورود به این حیطه خطیر را دارد و آیا حامیان طب سنتی و اسلامی، طبیبان و کارشناسان دلسوز برای مردم هستند یا کلاهبرداران و شیادانی که پروندههای مختلف قضایی در خصوص آن وجود دارد؟ قطعا یکی از پاسخگویان این سوالات سازمان حوزه خواهد بود.
🔹هیجان زدگی یکی از مهمترین آسیبها در موضوع فوق میباشد. به نظر میرسد پیروان و طلاب علاقمند به موضوع طب سنتی که بر اساس برآوردهای صورت گرفته تعدادشان بسیار بالاست، همچنان مطالبات خود را از شیوههای طلبگی و حوزوی پیگیری کرده و اجازه بهرهبرداری از تنشهای موجود را به هیچ جریان معاند و مخالف فرهنگ ایرانی- اسلامی ندهند.
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️آیتالله میلانی در حصار اطرافیان
🔸به مناسبت ۱۷ مرداد، سالروز درگذشت آیت الله سیدمحمد هادی میلانی
🖊یادداشت وارده| محمدصادق مستفید
🔹مشیِ اجتماعی آیتالله میلانی در ابتدای ورود به مشهد با شیوه زندگی اجتماعیشان در سالهای پایانی عمر؛ یعنی اواخر دهه چهل کاملا متفاوت بود. کارهای متفاوتی با منش و رفتار و سیره پیشین ایشان در بیتشان و به نام ایشان و به نام بیتشان صورت میگرفت که بنابر نظرات و سیرهی ابتدائی ایشان، این کارها اشتباه و نادرست بود ولی ایشان نه مخالفتی ابراز میکرد و نه آنکه مرتکبان چنین کارهایی را از بیت خود میراند.
🔹در ابتدا آیتالله میلانی با شاه و دربار او میانهی خوبی نداشت و به حمایت وجانبداری از امام خمینی پرداخت تا جایی که گفته میشود هیچ یک از مراجع همچون ایشان تند و صریح با شاه مخالفت نکرد و به امام علاقه نداشت. ایشان آنچنان با شاه سر ستیز داشت که نقل شده ترور شاه را جائز می دانست و به تعدادی از افراد اجازه داد تا شاه را ترور کنند. شیفتگیشان به امام خمینی به حدی بود که گاه و بیگاه رسالهی امام را در اعیاد به دیگران هدیه میداد یا آن که در بخشی از هزینهی چاپ تحریرالوسیلة مشارکت نمود.
🔹روشنفکران مسلمان مشهدی نیز با ورود آیتالله میلانی به مشهد، گرداگرد ایشان حلقه زدند و به حمایت از ایشان پرداختند. استادمحمدتقی شریعتی که یکی از استوانههای تبلیغِ کارآمد دین بود به بیت آیتالله راه یافته و به یکی از سخنرانان قابل توجه بیت تبدیل شد. مهندس بازرگان، مهندس سحابی و دکتر شریعتی با ایشان مرتبط شدند و مورد حمایتشان قرار گرفتند. بزرگان اهل تسنن همچون شلتوت رئیس دانشگاه الازهر ارتباط تنگاتنگی با ایشان داشتند. شهید مطهری که از چهرههای حورزویِ اندیشمند و روشنفکر محسوب میشد تا آنجا مورد حمایت ایشان بود که آیت الله خطاب به شهید مطهری گفته بود: «خدمت شما به اسلام کمتر از خدمت شیخ انصاری نیست.»
🔹ولی چنانکه گفته شد روش و سیرهی اجتماعی آیتالله و بیتشان در سالهای پایانی عمر به گونهای دیگر رقم خورد. بنابر گزارشی ایشان درصدد بر آمدند تا با شاه ملاقات کنند و وظیفهی شرعی خود را در این دیدار یافتند. دوتن از فرزندان ایشان هنگامی که شاه و همسرش فرح به مشهد آمد، به عنوان بیت آیتالله به استقبال شاه و فرح شتافتند. ارتباط تنگاتنگ بیتشان با «نوغانی» مجیزگوی شاه نیز از موارد دگرگونی رفتار ایشان و بیتشان است.
🔹رفتار اطرافیان آیتالله و شخص ایشان با انقلابیون و مریدان امام خمینی نیز به شدت تیره و تار گشت. بنابر دیدگاه نقل شده از استاد محمدتقی شریعتی، ساواک به اشاره آیتالله، آیتالله خامنهای را تبعید کرد تا خامنهای که در برابر میلانیها ایستاده بود، از کانون مبارزات مشهد دور بماند. وقتی آیتالله شهید سعیدی، آیتالله خامنهای و همفکرانشان به طریقی توانستند با ایشان دیداری خصوصی داشته باشند و از برخی رفتارهای متفاوت با رفتارهای سابق ایشان، انتقاد نمایند، ایشان در پاسخ گفت: من احتیاجی به شماها ندارم.
🔹ناقلانِ روایتهایی که از فراز و فرودِ موضعگیریهای اجتماعی آیتالله میلانی سخن گفتهاند، بر این نکته اتفاق نظر دارند که عامل اساسی تغییر رفتار آیتالله در اطرافیان و بیت ایشان نهفته بود؛ کسانی که توانستند ایشان را کانالیزه و جهتدهی کنند. از این رو به احتمال زیاد اگر آیت اللهمیلانی بیت خود و اطرافیانش را مدیریت میکرد و به هیچ فردی اعتماد صددرصدی نمینمود و به سخن تمام گروهها و جریانها و افراد گوش فرا میداد و بر اساس شیوهی سابق خود با همهی آنها میگفت و میشنید؛ هیچ گاه چنین چرخش صد وهشتاد درجهای در رفتارشان را مشاهده نمیکردیم.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21304/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️گونهشناسی نوگرایی در حوزه
🔸پرونده «نواندیشی در حوزه» (4)
🖊وحید فراهانی
🔹آراء و دیدگاههای نوگرایانه در بستر علوم خاصی شکل میگیرد که عمدتاً بین فلسفه و فقه در حرکت و دوران است. بسیاری از این جریانات نوگرایانه درگیر موضوعات روز و سلبریتیزه شده و از حجاب گرفته تا برخی از بنیانهای فلسفی و فقهی را محل منازعات خود با سایر جریانات متخاصم قرار میدهند.
🔸گونههای مختلف نوگرایی
۱. نوگرایی متاثر از انقلاب اسلامی
🔹انقلاب اسلامی ایران شرایط جدیدی برای حوزههای علمیه و روحانیون ایجاد نمود. نسل جدیدی از طلاب و روحانیون در سطوح مختلف به وجود آمد که همواره در تلاش برای حمایت از انقلابی برخاسته از حوزههای علمیه بودند و البته رویکردی انتقادی به تمدن غرب دارند. در چنین بستری نوگرایان متاثر از انقلاب اسلامی در بستر علومی نظیر فلسفه و کلام و فقه سیاسی رشد یافتند. این طیف از روحانیون عمدتاً در فضای مؤسسات وابسته به حاکمیت و مستقل در قم به مثابه بازوان فکری نظام اسلامی عمل میکنند.
۲. نوگرایی متاثر از مدرنیته و اندیشههای غربی
🔹در ایران معاصر اندیشههای مدرنیته همزمان با تلاشهای رضاخان در کشور گسترش یافت و از میان سایر مؤلفههای آن، فرهنگ و تفکر دینی اولین نقطه ثقل در این تحولات بود. ظهور و بروز روحانیونی که با ریشهای بسیار کوتاه شده، عمامه به سر داشتند و ظهور اسامیای همچون تقیزاده، کسروی و … از جمله مسائلی بود که در آن مقطع در این بستر به وجود آمد. در شرایط فعلی و پس از چهار دهه از انقلاب اسلامی نیز همچنان این جریان حیات داشته و در برخی از مراکز فعال میباشد.
۳. نوگرایی متاثر از اندیشه دموکراسیخواهی
🔹این نوگرایی خود را عمدتاً مستند به اندیشه نائینی کرده و کتاب معروف وی را شرح نموده و جهت تبیین دالهای اصلی و شناور گفتمان خود مورد استفاده قرار میدهد. بخشی از عناصر اصلی این جریان در سالهای گذشته انقلابیونی فعال و پرحرارت بودند و هم اکنون با تاکید بر عنصر جمهوریت در نهایت به عنوان پشتوانه تئوریکی جریان موسوم به چپ (سیاسی) در کشور شدهاند. عمده موضوعاتی که فعالان این جریان برای سخنرانی و نوشتن و انتشار انتخاب میکنند از موضوعات پرچالش در فضای مجازی و رسمی کشور میباشد. از حجاب اختیاری/ اجباری گرفته تا گاندو، موضوعاتی است که وجه مشترک آنها در تلاش برای نقد اقتدارگرایی و تمرکز قدرت میباشد و از سوی دیگر مکرراً تاکید بر جایگاه مردم و گره خوردن مشروعیت به مقبولیت میکنند.
🔹امروزه مهمترین مساله در شرایط فعلی کشور مساله همگرایی است. دو جریان نوگرای دوم و سوم گرچه تنشها و چالشهایی با برخی از مبانی فکری و سیاسی دارند، اما به عنوان ظرفیتهای قدرتمند در راستای کمک به همگرایی قابل همکاری با جریان اول میباشند. موضوعاتی مثل رشد اخباریگری، فرق و محافل انحرافی مذهبی، انسجام و حمایت از منافع ملی میتواند از جمله موضوعاتی باشد که هر سه جریان را علیرغم اختلافات مبنایی در یک جبهه قرار دهد.
🔸متن کامل این یادداشت را اینجا مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21324/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️جای فتوای مراجع تقلید جهت حفظ هویت اسلامی کشمیر خالی است
🔸سید سرباز روحالله رضوی در گفتگو با مباحثات:
🔹یکی از ابعاد بسیار مهمی که جامعه حوزوی قم و به ویژه مرجعیت محترم حوزه علمیه قم میتواند به آن بپردازد و نیاز است که به آن توجه کند- به جز اینکه اعلام همدردی و همبستگی با مسلمانان مظلوم کشمیر اتفاق افتد که این امر واقعا احتیاج و ضروری است و بسیار مهم بوده و بسیار هم شنیده خواهد شد- یک مساله شرعی – اجتماعی و سیاسی است که الان موضوعیت پیدا کرده، و آن اینکه طبق بند ۳۷۰ قانون اساسی هند هیچ کسی حق خرید زمین در کشمیر را نداشت، مگر اینکه کشمیری باشد.
🔹یعنی هندوهایی که در سراسر هند بودند حق نداشتند در کشمیر مالکیت زمین را از آنِ خود کنند تا بدین وسیله هویت مسلمان و تاریخی کشمیر حفظ شود. اما حالا که این بند قانون اساسی حذف شده و این ممانعت قانونی برداشته شده است، دقیقا مانند آنچه که در دهه سی میلادی در فلسطین رخ داد و یهودیهایی که برای خرید زمینهای مسلمانها تلاش کردند، در حال رخ دادن است.
🔹تا دهه سی در فلسطین آنچه که به عنوان یک فعل و واکنش فلسطینیها شاهد بودیم که بسیار هم اثرگذار بود، صدور فتاوای مفتیهای اهل سنت فلسطین مبنی بر حرمت فروش زمین به یهودیهای مهاجری بود که از جاهای مختلف میآمدند. این فتاوا خیلی موثر بود، به گونهای که تاریخ کمتر موردی از فروش زمینها به یهودیها سراغ دارد و موارد معدودی هم که رخ داده با بایکت سیاسی – اجتماعی از طرف جامعه مسلمانهای فلسطین مواجه شدهاند و بعضا کسانی که این کار را کردهاند سر به نیست شدهاند. جای خالی چنین فتوایی در شرایط کنونی برای ایجاد یک ضمان فقهی در جهت حفظ هویت اسلامی کشمیر احساس میشود.
🔹به نظر میرسد که مرجعیت محترم میتواند مداخله کند و با درنظر گرفتن ابعاد آنچه که به عنوان یک رویکرد و نظر فقهی خودش است را بیان کند. در شرایط کنونی تبلیغات گستردهای هم در میان راستگراهای هندو برای ورود به کشمیر و خرید زمین و ایجاد کلونیهای هندو در بین مسلمانها وجود دارد. این جزو کارهای ویژهای است که فقط نهاد مرجعیت حوزه علمیه قم میتواند، وارد شود. البته باید ذکر شود که در کشمیر حدود ده تا پانزده درصد مسلمانها شیعه هستند، اکثریت باقی کشمیر را مسلمانان اهل سنت تشکیل میدهند.
🔹با توجه به اینکه اقلیت شیعیان کشمیر، شیعیان وفادار به انقلاب هستند، قطعا اگر چنین فتوایی از سوی مرجعیت محترم قم صادر شود، از این فتوا استقبال خواهد شد و قطعا شیعیان پیشتاز این عرصه جدید از تقابل بین مسلمانها و جریان راستگراهای هندو خواهند بود.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21359/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
پویش نه به #وقف_خواری
اولین گام بهبود #معیشت
🌀 نحوه امضای طومار:
برای تأیید طومار، #نام و #نام_خانوادگی خود را برای مدیر کانال ارسال کنید تا در انتهای طومارها درج، و برای حجج اسلام خاموشی و رییسی، ارسال گردد:
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
نشانی مدیر:
@Manahejj_admin
http://eitaa.com/joinchat/3159949328Ce4657829f7
✔️ساحل حوزهها امن است، ولی نه تا ابدالدهر!
🔸در ضرورت نسبتسنجی میان سنت حوزوی و زیست مدرن طلاب
🖊صادق بابایی
🔹ما در سنت حوزوی خودمان، اغلب بر سر فروعات است که بحث و نزاع میکنیم و در ورطهی نقادی، کمتر سراغی از زیربناهای مشهور قوم میگیریم. بنیانهایی که از فرط استوارنمایی بسان ستونهایی رخنهناپذیر میمانند و گویا به تخیل اهلِ علمِ همواره نقاد هم نمیرسد، که شاید با مرور زمان، تراکم موریانههای ناچیزی، قادر به متلاشی کردن این ارکان باشند!
🔹طلبهی امروز که زبان میداند، فلسفهی غرب میخواند، لپتاپ و گوشی هوشمند متصل به وب در دست میگیرد و هزار و یک امکانات دیگر که برق آنها حتی در پستوی تاریک اوهام و تخیلات فضلای سلف ما نیز نمیجهیده است را، در اختیار دارد، خب مسلّم است که همچون دیگران، برای ما طلاب علوم دینی نیز، تبعاتی سترگ به همراه خواهد داشت. درست است که موبایل و کامپیوتر و غیره، جملگی ابزارند و هر ابزاری نیز در ذات خود، بسان تیغ دودم است. اما کیست که نداند این ابزارها ابداً خنثی نیستند و در این همزیستی نوین قرن معاصر، ما در کوهپایه نشستهایم و دیگرانی بر نوک کوه! شیب فرهنگ مدرن، همواره به سمت جامعهی ما سرازیر است و کمتر کسی مانده که تا به امروز، پَرَش به پر مظاهر هزاررنگ این کرکس مهیب نگرفته باشد.
🔹درشتناکترین لازمهی این ارتباطات و مقارنتهای قرن حاضر، جابجایی مرزهای هویتی و ارزشی است. شاید امروز ممکن باشد که سرهای خود را در گریبان فرو بریم تا نبینیم میل وافر بخشی از طلاب را به سینما، فستفود، کافه، کنسرت، شهربازی، بدنسازی و بیلیارد و مواردی دیگر از این دست که بالجمله، فقط روبناهایی از زیست مدرن است. اما سوال اینجاست که تا کی میتوان چشم برهم نهاد و پشت چرخاند تا ندیده انگاریم، تغییرات زیربنایی ایجاد شده در فکر و فرهنگ طلبهها را!؟ این ساحل همیشه امن حوزهها که همواره مأمن تلاطم جامعه نیز بوده است، تا به کی امن خواهد ماند؟
🔹طلبهی امروز، چه درگیر عرصههای معرفتی اندیشههای مدرن شود، چه مبتلا به ابعاد غیرمعرفتی و سبک زندگی آن، در هر دو صورت با چالشهای قریب به بحران مواجه خواهد شد، مخصوصاً اگر از سر جَبرک موجود در سیستم سطوح عالی، عمامهای بر سر خود نیز بگذارد و بین مردم به شیخ علی و سیدحسن نامی شناخته شود. فراموش نکنیم که امروزه دیگر، خیلیها فقط دانشآموختگان حوزهها هستند و نه روحانیون مدافع از حریم قدسی دین. [در آینده، پیرامون این امر، بیشتر خواهم نوشت، بحوله و قوّته]
🔹یک سر این جاده بنبست است. امکان ندارد و به صلاح هم نیست که راه آشنایی طلاب را به سوی دستاوردهای جهان مدرن مسدود کنند، پس میماند آن یکی مسیر پیشرو که چیزی نیست بجز خودآگاهی و خودانتقادی از ریشههای پیشتر مسلّممان؛ آنچه سالهای سال به عنوان زیّ معیشتی_اخلاقی_رفتاری طلاب مطرح بوده است و حالا دیگر از چرخ دوران و بیمیلی ما، رنگی به رخساره ندارند. اصلشان ثابت است، فروعشان را ولی باید نو کرد تا گرههای امروز را از پایمان بگشاید. در یک کلام، رسالت روشنفکران حوزوی ما، اندیشیدن به این پرسش انتقادی است که: روشهای جمع میان سلوک اصیل طلبگی با مظاهر مختلف مدرنیته چیست!؟
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21381/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
✔️آیا نائینی از تألیف «تنبیه الامة» پشیمان شد؟
🔸به بهانه سالروز درگذشت میرزای نائینی
🖊محمدصادق حسینزاده
🔹میرزای نائینی در راستای تأیید و تقویت مشروطهخواهی به بررسی مناسبت مشروطهخواهی با مبانی اسلامی روی آورد که نتیجهی پژوهشش را در کتابی به نام «تَنبیهُ الْاُمَّة و تَنْزیهُ المِلَّة فی لُزومِ مَشروطِیَّـةِ الدُولَةِ الْمُنتَخَبَةِ لِتَقْلیلِ الظُّلْمِ عَلَی اَفرادِ الاُمَّةِ و تَرْقِیـَةِ الْمُجْتَمَع» منتشر نمود. این کتاب اولین تلاشِ مجدّانهای است که یکی از حوزویان شیعی در عرصهی نظریهپردازی سیاسی در دوران جدید انجام داده و به جامعهی شیعیان ارائه کرده است.
🔹با انتشار این کتاب که سال ۱۲۸۸ شمسی ابتدا در بغداد چاپ شد، مشروطهخواهی پشتوانهی علمی دینیِ استواری یافت ولی پس از فراز و فرود مشروطهخواهی و سربرآوردن استبداد و سردرگمی حوزویان مشروطهخواه، روایتها وتحلیلهای متفاوتی دربارهی این کتاب و دیدگاه مؤلف آن بیان شد. برخی مدعیاند که میرزای نائینی در نگاشتن تنبیه الامة خود را گناهکار دانست و از خدا طلب مغفرت نمود و درصددِ جبران بر آمد. برخی نیز چنین ادعائی را تکذیب کرده و معتقدند هرچند میرزای نائینی مشروطهای که در میدان رشد یافت را مشروطهی مورد نظر خود نمیدانست ولی از جهت مبانی نظری از دیدگاه پیشینِ خویش دربارهی مشروطهطلبی و توافق آن با مبانی اسلامی دست نکشید.
🔹قدیمیترین گزارش مبتنی بر پشیمان شدن نائینی از مطالب تنبیه الامة که در دسترس است نقل حرز الدین در کتاب معارف الرجال بوده مبنی بر اینکه میرزای نائینی پس از آنکه به عنوان مرجع مشهور شد، دستور داد تا اطرافیانش نسخههای این کتاب را جمع کرده و از بین ببرند. حرز الدین از برخی ثقات خود نقل میکند که نائینی هر نسخهای را با پرداخت یک سکه طلا و بنابر شنیدهای دیگر با پرداخت هشت سکهی عثمانی خریداری میکرد.
🔹مهدی غروی نائینی فرزند آیتالله نائینی در مصاحبهی خود با مجله حوزه روایت فوق را انکار کرده و معتقد است چنانچه آیتالله برای خرید هر نسخه از این کتاب مبلغی را پرداخت میکرد بایستی دست کم، او که مسئول ثبت امور مالی ایشان بود با خبر میشد. علاوه بر آنکه بنابر دیدگاه پسر مرحوم نائینی، ایشان بودجهای نداشت تا برای خرید یک نسخه سکه طلا بدهد تا آنجا که گاه نائینی برای تأمین شهریهای که میپرداخت، ماهی ۶۰۰ یا ۸۰۰ دینار مدیون میشد.
🔹آیت الله طالقانی نیز معتقد است برچیدن کتاب مذکور از بازار، پول و وسایل زیادی لازم داشت که نائینی چنین امکاناتی را در اختیار نداشت. علاوه بر آنکه چگونه نائینی یکباره از دیدگاه خویش بر میگردد حال آنکه او تنبیه الأمةی خویش را بنابر خوابی که دیده بوده -چنانچه به این نکته در دو جای کتاب اشاره نموده- مورد توجه و تایید امام زمان میدانست.
🔹به نظر میرسد روایتهایی که از پشیمانی نائینی سخن گفته با سنت فکری او در علم اصول نمیسازد. نائینی بانگاشتن تنبیه الأمة و تایید بزرگانی همچون آخوند خراسانی بر این کتاب به یقین خود عمل نموده و چنانچه در آن برهه از زمان به نگاشتن کتاب نمیپرداخت خود را گناهکار میپنداشت و به تعبیر اصولیان او در نگاشتن این کتاب خود را معذور میدانست. چگونه است نائینی پس از آنکه در کاری به یقین خویش عمل میکند خود را گناهکار میبیند؟ مگر نه آنکه او همچون دیگر عالمان اصول معتقد است یقین هر مکلفی برای او معذر و منجز است؟
🔹علاوه بر آنکه چنانچه نائینی با نگاشتهی تنبیه الامة و تنزیه المله سر سازش نداشت لزومی نبود تا نسخههای آن کتاب را جمع کند بلکه بر او واجب بود ردیهای متقن و مستدل بر کتاب خویش بنگارد تا چنانچه فردی با تنزیه الملة دچار شبهه شده بود با رجوع به این کتاب جدید از تبدل رأی نائینی آگاه گشته و پاسخ شبهه خود را دریابد نه آنکه در فضایی ساکت تنها به جمعآوری نسخهی کتاب خویش بپردازد.
🔸متن کامل این یادداشت را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21407/amp
🔻🔻🔻
@mobahesat
مباحثات/تاملی در سخنان آیتالله یزدی خطاب به آیتالله آملی لاریجانی
🔹صبح امروز خبری از دیدار مسئول و معاونین مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه با آیت الله یزدی منتشر شد که بخشی از بیانات ایشان اهمیت خاصی دارد. آیت الله یزدی صراحتا از ماجرای نگارش نامهی رئیس سابق دستگاه قضا به رهبر معظم انقلاب سخن گفتهاند و نظرات انتقادیشان بیان کردهاند. در همین زمینه بیان چند نکته ضروری است:
🔸دیدار مسئول و معاونین مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه با آیتالله یزدی هفتهی گذشته صورت گرفت. آیت الله یزدی صراحتا خصوصی بودن این جلسه و عدم نشر آن را خواسته بودند و تاکید کردهبودند که این صحبتها خودمانی و در قالب دردودل است.
🔸متاسفانه مرکز بسیج اساتید و نخبگان در اقدامی کاملا نابخردانه و البته ظاهرا حرکی انقلابی و فاتحانه اقدام به انتشار بخش مهم این صحبتها کردهاست.
جالب اینکه بخش مربوط به نامهی آیتالله آملی لاریجانی به رهبر معظم انقلاب طراحی حسابشدهی رسانههای معاند بود و این مرکز با اقدام خود عملا در پازل طراحی دشمن بازی کرد.
🔸اما سوال مهم اینجاست که اگر خبر مربوط به این نامه کذب بودهاست، چرا آیتالله یزدی از آن یاد کرده و براساس آن از نگارندهی نامه به شدت انتقاد کرده است؟ باید گفت اساسا اطلاع بزرگان از وقایع روز از طریق مجاری مختلف صورت میگیرد و احتمال هرگونه تقدم و تاخر در این کانالها و حتی رقابت برای تاثیرگذاری بر بزرگان وجود دارد. این اتفاق بار دیگر ضرورت هوشمندی مشاوران و رابطان مسئولان نظام را بیشتر نمایان می کند و باید تلاش کرد صحیحترین اخبار با بیشترین سرعت به مسئولان و بزرگان منتقل شود.
🔸 اما در این بین فراموش نکنیم مصالح عالیه نظام بر هرگونه تسویه حساب شخصی و جناحی ترجیح دارد و رسانههای مختلف از جمله انقلابی نباید در دام این رقابتها افتاده و عملا پازل دشمن را تکمیل کنند. متاسفانه اقدامی که مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه دچار آن شد و انتظار میرود این مرکز شجاعانه اقدام خود را اصلاح کند.در این بین هم میتوان درایت و بصیرت رسانههای مختلف را در اصل انتشار خبر دیدار و تحلیلهای بعدی آن محک زد.
🔸همچنین دور از انتظار نیست که شخصیت اخلاقی و انقلابی حضرت آیتالله یزدی پس از اطلاع از کذب بودن نامهی فوق صحبتهای اخیر خود را اصلاح فرمایند.
🔻🔻🔻
@mobahesat