قیت، تنبلی است.
از جمله کسانی که بسیار به امر ورزش اهمیت می دادند و خود به آن عمل می کردند، رهبر کبیر انقلاب بودند. ایشان تأکید زیادی بر ورزش سالم داشتند و می فرمودند: عقل سالم در بدن سالم است. ورزش همان طور که بدن را تربیت می کند... عقل را هم سالم می کند و اگر عقل سالم شد، تهذیب نفس هم دنبال او باید باشد. شما همان طور که ورزش می کنید و اعصاب خودتان را قوی می کنید، و ان شاء الله برای مملکت و آتیه مملکت مفید خواهید شد، لازم است که همه ابعاد وجودی خودتان را تحت تربیت ورزشی درآورید.[31]
و در جای دیگر می فرمایند: آن ها که جنبه ورزشکاری و مادی را دارند، آنها جوانهایی هستند که قوای جسمی شان به خاطر همین ورزش نشاط و آمادگی پیدا می کند، آن وقت روح آنها معنویات و ایمان را زودتر قبول می کند.[32]
امام خمینی (س) به بسیاری از رشته های ورزشی علاقمند بودند ولی رشته خاصی را ترجیح نمی دادند. از جمله ورزشهایی که حضرت امام، خود بیشتر به آن اشتغال داشتند، می توان به کوهنوردی، فوتبال در سنین نوجوانی، شنا، ژیمناستیک، پرش طول و ارتفاع و ورزشهای باستانی و کشتی در سنین جوانی اشاره کرد. اما وقتی پا به سن گذاشتند، بیشتر به کوهنوردی و پیاده روی می پرداختند و هیچ گاه به خاطر برنامه ای، از ورزش نمی گذشتند و در توصیه هایشان به فرزندان و نوه های خود می فرمودند: «در ساعت تفریح، درس نخوانید و در ساعت درس خواندن، تفریح نکنید؛ هر کدام در جای خود».[33] و نیز می فرمودند: «من، نه یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم».[34]
حجت الاسلام علی دوانی می گوید: حجت الاسلام سید احمد خمینی، در زمان حیات امام، در یک مصاحبه خصوصی که درباره زندگی خود می گفت، اظهار کرد: «امام ما را در انتخاب کارمان آزاد می گذاشت؛ مثلاً من علاقه زیادی به فوتبال داشتم و بر سر آن چندین بار دستهایم شکست که هنوز آثار آن هست». آن موقع ها ما هم در قم اطلاع داشتیم که ایشان بهترین فوتبالیست دبیرستان خود است. پدری که برای سلامتی خود، دهها سال پیش، این ورزش مهم را، با حفظ لباس روحانیت معمول می داشت، طبیعی است که کاری به انجام آن توسط فرزند دبیرستانی خود نداشته باشد و آن را جهت ورزیدگی بدن برای او لازم بداند، به خصوص که مورد علاقه او هم بوده است.[35]
از جمله ورزشهایی که امام به آن اشتغال داشتند، کوهنوردی و پیاده روی بود. ایشان بعضی از تابستانها به «درکه» تهران می رفتند و یک ماه با خانواده، در منزل یک پیرزن، به سر می بردند. امام، عصرها با همان لباس روحانیت به کوه تشریف می بردند. این عمل امام تا سن پنجاه سالگی ادامه داشت. [36]
امام طی یک برنامه منظم، روزانه یک ساعت و نیم پیاده روی می کردند. و علاوه بر آن، حرکاتی را که پزشکان برای ایشان تجویز کرده بودند، در حین انجام کارهای دیگر، انجام می دادند. ایشان در هر موقعیت مکانی (حتی زندان انفرادی و یا خانه 45 متری نجف) یا در هر برهه زمانی (حکومت نظامی) برنامه قدم زدنشان را رها نمی کردند.
مرحوم حاج سید احمد خمینی نقل می کنند: امام تا همین اواخر، روزی یک ساعت و نیم پیاده روی می کردند و حرکت های ورزشی را به راحتی انجام می دادند و مرتب حرکاتی که پزشکان برای کمردرد و پادرد ایشان تجویز کرده بودند، انجام می دادند. [37]
5ـ بهداشت، آراستگی ظاهر و آرامش خاطر
پیامبر اکرم (ص) فرموده اند: «إنَّ اللهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمال».[38] زیبایی و جمال، یکی از ابعاد وجودی انسان است که به آن بسیار توجه شده است.
در این مجال، نمونه هایی از توجه حضرت امام، به بهداشت و آراستگی ظاهر بیان می شود: ایشان هیچ گاه با ظاهری نامرتب در جامعه و حتی در میان افراد خانواده ظاهر نمی شدند و اسوه یک مسلمان واقعی بودند که نکته به نکته کارهایشان درس عملی برای مسلمانی و نمونه شدن است.
1. آیت الله جعفر سبحانی:امام مقید بودند که کفش تمیز و جوراب مرتبی بپوشند. عمامه خود را مرتب و حتی گاه و بیگاه پیراهن خود را لاجورد بزنند. خلاصه آن که در جامعه، به صورت یک انسان پاک و منزه ظاهر می شدند.[39]
2. رهبر معظم انقلاب؛ آیت الله خامنه ای: در منزل امام، آینه ای به دیوار بود که هرگاه امام بلند می شدند، خود را در آن می دیدند و خود را مرتب می کردند. من آن جا به نظم امام پی بردم. در آن زمان طلبه ها مقید به آینه و این کارها نبودند؛ علمای پیرمرد که ابداً توجه به این امور نداشتند. لیکن امام خیلی مرتب بودند.[40]
3. خانم زهرا مصطفوی (دختر امام (س)) نقل می کردند: لباس ملاقات امام جدا بود. اگر روزی سه الی چهار مرتبه برای ملاقات به حسینیه می آمدند، وقتی به اتاق برمی گشتند، با آن لباس در اتاق نمی نشستند؛ بلکه لباسهایشان را در می آوردند و تا می کردند، عمامه را رویش می گذاشتند و یک پارچه سفید هم رویش می کشیدند و بعد می آمدند، می نشستند. امکان داشت روزی سه الی چهار دفعه به ایشان می گ
فتند که جمعیت برای ملاقات آمده، بفرمایید، باز بلند می شدند و لباس خانه را در می آوردند و لباس ملاقات را می پوشیدند؛ یعنی هر چیز به جای خود.[41]
4. آقای کفاش زاده نقل می کنند که: از دختر امام شنیدم که امام پیژامه و زیر پیراهنی و حتی دستمال خود را اتو می کردند؛ بیش تر هماهنگ و همرنگ می پوشیدند، لباس رو را هم اتو می کردند.[42]
5. نقل شده است: امام، هفته خود را به دو قسمت کرده بودند و در هفته، دو بار استحمام می کردند. یکی صبح جمعه همراه با غسل جمعه و صبح سه شنبه وسط هفته. در این دو روز اصلاح سر و صورت را هم انجام می دادند و برای اصلاح سر از فرزندان و یا خانم کمک می گرفتند و لباسهای خود را تعویض می کردند و لباس پاکیزه می پوشیدند. [43]
6. خانم زهرا اشراقی (نوه دختری امام (س)):همیشه از چند متری اتاق امام، بوی عطر به مشام می رسید. آقا همیشه یک شانه و آینه کوچک کنار دست خود داشتند و از دو شیشه عطر که یکی در جانماز و دیگری در طاقچه بود، استفاده می کردند. [44]
7. خانم زهرا مصطفوی (دختر امام (س)): امام هر روز هفت بار عطر یا ادکلن می زدند. چون بین دو نماز مستحب است عطر بزنند و ریش خود را شانه کنند، لذا هم عطر، هم شانه در سجاده شان بود. و حتی در نوع گذاشتن تسبیح به مستحبات و نظم اهمیت می دادند و تسبیح را به صورت خاصی بالای سجاده قرار می دادند. [45]
8. مرحوم حاج سید احمد خمینی (فرزند امام): شبی که قرار بود فردایش عراق را ترک کنیم، دیدنی بود. مادرم و خواهرم و حسین برادرزاده ام و همسرم و همسر برادرم، همگی حالت غیرعادی داشتند. تمام حواس من متوجه امام بود؛ ایشان چون شب های قبل سر ساعت خوابیدند، و چون همیشه یک ساعت و نیم به اذان صبح، برای نماز شب برخاستند. [46]
9. آقای قائدی (روزنامه نگار فرانسوی) می گوید: دو تن از همکارانم در گزارشی که برای مجلهژون افریک تهیه کرده اند، نوشته اند: در هواپیمایی که امام را به تهران می برد، همه نگران بودند که آیا می توانند در تهران فرود بیایند؟ یا این که مورد حمله هواپیماهای شکاری رژیم شاه قرار می گیرند. هیچ کس از این نگرانی نتوانست بخوابد جز یک نفر که آن هم شخص امام خمینی بود که به طبقه بالای هواپیما رفتند و روی زمین دراز کشیدند و تا صبح خوابیدند. [47]
6 ـ شجاعت
شجاعت، در لغت، به معنای استواری و استحکام قلب و اراده در شرایط سخت و درگیری های طاقت فرسا است. [48] شجاعت، امری قلبی است و در فارسی، به معنای دلاوری و دلیری [49] و ضد ترسویی و اضطراب است که از ناتوانی نفس و ضعف یقین، سرچشمه می گیرد. چنانچه حضرت علی (ع) فرمود: «شِدَةُ الجُبنِِ مِن عَجزِِ النّفسِِ وَضَعفِ الیَقین»؛ [50] ترس زیاد از ناتوانی نفس و ضعف یقین است.
در قرآن، واژه شجاعت صراحتاً نیامده است اما تعابیر دیگری؛ نظیر شدت، استقامت، صبر، مقاومت و ثبات قدم، آمده است. بنابراین، شجاعت و صبر رابطه تنگاتنگی با هم دارند. امیرمؤمنان؛ علی (ع) در این رابطه می فرمایند:«الصَّبرُ شُجاعَة»؛[51] صبر شجاعت است.
نمونه ها
صلابت محض
حجت الاسلام غیوری نقل می کند:هیچ گاه در برابر هیچ یک از مخالفین داخلی و خارجی، کوچکترین ضعفی را از خود نشان ندادند. و هر قدر مخالف قوی تر بود، ایشان سختتر و طبق تشخیصشان، با تمام قدرت برخورد می کردند. آن روزی که ایادی طاغوت به مدرسه فیضیه یورش آوردند و بنا این بود که بعد از اتمام جنایاتشان در فیضیه، به منزل امام حمله ور شوند، حضرت راضی نشدند درب خانه را ببندند.[52]
اصلاً نمی دانم ترس چیست؟
دکتر پور مقدس؛ از پزشکان مراقب و معالج امام، نقل می کند: از اهل بیت امام شنیدم که ایشان در جلسات خصوصی شان گفته بودند: من اصلاً به چیزی مثل پدیده ترس خو نگرفته ام و نمی دانم ترس چیست؛ یعنی وقتی آدمی می ترسد چطور می شود و ما از نظر پزشکی این قضیه را لمس کردیم که اصلاً ترس در تن امام وجود نداشت؛ چرا که از نظر فیزیولوژی و پزشکی، کسی که بترسد، ماده ای در بدنش ترشح می شود به نام «آدرنالین» و این ماده در ضمن ترسیدن، مسئول تظاهرات ترس است؛ یعنی باعث افزایش تعداد ضربان قلب می شود، رنگ انسان سفید می شود، بدن به لرزش و ارتعاش درمی آید، فشار خون بالا می رود و حالت نامطلوبی در شخص ایجاد می شود و ما که دقیقاً هشت نه سال نبض امام در دستمان ... بود و حتی این اواخر که قلب ایشان به طریقه «تله مانیتور»... کنترل می شد... و در این مدت ناملایمات زیادی رخ داده بود... هرگز ندیدیم ضربان قلب امام بالا رود. [53]
7ـ هنرمندی و هنرپروری امام (س)
گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی
حضرت امام در زمینه هنرهای گوناگون، یک هنرمند به تمام معنا و برجسته بودند. هنری که از فطرت پاک و متعالی او سرچشمه گرفته و در بستر تعلیم و تربیت اسلامی شکوفا شده و با زیباترین قالب ها و مفاهیم متعالی الهی به ثمر نشسته و همواره در خدمت نشر و ترویج
مفاهیم وحی به جامعه اسلامی و انسانی بوده است. هنرهایی مانند: سخنوری، نویسندگی، خط و... که سخن گفتن پیرامون هر یک، فصل جداگانه ای می طلبد. ذکر چند نمونه از هنردوستی و هنرپروری امام، خالی از لطف نیست.
1. در جماران نیز گاهی افتخار پاک نویس یا زیبانویسی برخی از نوشته ها نصیب اینجانب می شد. یک روز، مطلبی را بر حسب فرازهای آن با سه نوع خط نسخ، نستعلیق و ثلث نوشته بودم، تقدیم امام کردم. ایشان بعد از ملاحظه، با همان ملاطفت و مهربانی و معهود با تبسم، فرمودند: «شما هر دو خطتان خوب است.» نکته ظریف در این جمله این بود که با توجه به شناخت دقیق حضرت امام نسبت به انواع خط و این که در نوشته مزبور، سه نوع خط با زیبایی یکسان آمده بود، چرا معظم له فرمودند: دو خط؟! که برخی از دوستان حاضر در جمع، چنین به نظرشان آمد که شاید منظور آن حضرت از دو خط یکی خط نوشتن بود با هر چند نوع آن و دیگری خط فکری. [54]
حضرت امام، هم نسبت به انواع خط شناخت داشتند و هم از خط شکسته بسیار زیبایی برخوردار بودند. علاقمندی ایشان به خط و نقاشی و به طور کلی جنبه های مختلف هنر، از برجستگی های یک رهبر فرزانه و تک بعدی نبودن ایشان به حساب می آمد.
2. روزی یک تابلوی نقاشی از چهره منسوب به نوجوانی پیامبر اسلام (ص)، به دفتر امام آوردند. مدتی نسبتاً طولانی در دفتر ماند و ما تردید داشتیم که خدمت امام ببریم یا نه؟ به تصور قیاس با عکس هایی که از ائمه (ع) نقاشی شده و مورد توجه اهل معنا قرار نمی گیرد، لذا ما هم در تردید به سر می بردیم. ولی به هر حال برای ادای امانت، تصمیم گرفتیم آن را نزد معظم له ببریم؛ هنگام تشرف، تابلو دست این جانب ـ رحیمیان ـ بود. متوجه شدم که ایشان به آن خیره شدند و متوقع بودیم که بفرمایند: «ببرید...» ولی بی تأمل فرمودند: «بگذارید اینجا» و به طرف بالای اتاق اشاره کردند. تابلو را در کنار دیوار اتاق گذاشتم. فردای آن روز که خدمت امام رفتیم آن عکس را در اتاق ندیدیم و دیگر اطلاعی درباره آن نداشتیم که چه شد تا این که امام دچار بیماری قلبی جدیدی شدند و طبعاً برای مدتی به اتاقی که با ایشان ملاقات می کردیم، نیامدند. و به همین جهت، برای اولین بار برای انجام کارهایمان به اتاق اصلی که محل زندگی شخصی معظم له بود، مشرف شدیم. اولین چیزی که توجه مرا به خود جلب کرد، همان تابلو بود که در آن جا قرار داده شده بود. در نقطه ای درست روبروی تختی که روی آن می نشستند. این عکس، سال ها و تا آخر زندگی شان در آن جا بود. همچنین شنیده شده بود که غزل «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم...» را حضرت امام تحت تأثیر شمایل این عکس سروده اند. گر چه عامل اصلی علاقه امام به این عکس، انتساب این عکس به پیامبر (ص) بر حسب نقل می باشد، اما هنر فرینی نقاشی که توانسته است چهره ای را با آن زیبایی و ملاحت و با حالتی معصومانه به تصویر کشد، صاحبان ذوق و هنردوستان و عاشقان جمال جمیل محبوب را به وجد می آورد. [55]
3. یکی از دوستان، پس از آن که همراه خانواده به دست بوسی امام نائل شدند، به حقیر مراجعه کرده و گفت: «پسرم که کلاس پنجم است، دفتر نقاشی اش را برای تقدیم به امام آورده بود که محافظان مانع آوردن آن به خدمت امام شدند. برای همین، پسرم خیلی ناراحت شده است». دفتر نقاشی را گرفتم و روز بعد با پاره ای توضیحات به امام تقدیم کردم. حضرت امام با دقت تمام اوراق دفتر را ملاحظه کرد و با رؤیت تصویر پشت دفتر که عبارت بود از تانکی که چرخهایش مدادتراش و تنه اش کتاب و لوله شلیک آن یک مداد و سرنشین آن یک طفل بود، متبسم شدند. سپس دستور دادند که به آن دانش آموز خردسال و طراح روی جلد دفتر جایزه ای مناسب پرداخت شود که جایزه همراه با نامه از سوی دفتر به ایشان تقدیم شد. [56]
امام حقاً یک هنرمند و هنرشناس به ویژه در رشته نگارش و رسم الخط بودند. ایشان خط نستعلیق را در دوران نوجوانی نزد برادر بزرگشان آیت الله پسندیده مشق می کردند و به اندازه ای پیشرفت کرده بودند که خط ایشان به خط آیت الله پسندیده شبیه بود و قابل تشخیص نبود.[57]
اما هنرمندی امام در این رشته خلاصه نمی شد؛ بلکه ایشان در رشته های دیگری هم اهل فن بودند؛ از جمله: طبع شعری ایشان بود. ایشان شعرهایی با مضامین بسیار عالی می سرودند که اغلب فی البداهه بود. حضرت امام، دیوان شعری دارند که البته شامل همه شعرهای ایشان نیست؛ بلکه دیوان اشعار ایشان، به علت نامعلومی مفقود گردیده و دیوان موجود، ماحصل محفوظاتی است که بعدها توسط عروس و فرزند ایشان، جمع آوری شده است.
از شعر سرودن امام، خاطراتی نقل شده است که ذکرش خالی از لطف نیست.
حجت الاسلام برهانی نقل می کند: روزی با آقای واعظ زاده خوانساری که از علما و بزرگان عرفان و اهل منبر و با امام نیز خیلی مأنوس بود، به محضر امام رفتیم. با توجه به سوابق رفاقتی که این دو با هم داشتند، امام به ایشان فرمودند: آقای واعظ زاده، ما به خاطر رفاقت با شما
همواره از مباحث علمی و اشعار ادبی بهره می بردیم. تا امام این را فرمودند، مرحوم واعظ زاده شروع به خواندن یک رباعی کرد: [58]
گیرد همه کس کمند و من گیسویت در دایــــره دوازده بــــرج تــمــام
جوید همه کس هلال و من ابرویت یـک مـاه مبـارک است آن هم رویت
امام هم فی البداهه در جواب فرمودند:
گشود چشم نگارم ز خواب ناز از هم تو در نماز جماعت نرو که مـی ترسـم
نظر کنیـد درِ فتنـه گشت باز از هم کُشی امام و بپاشی صـف نماز از هـم
بعد مرحوم واعظ زاده شعر مولوی را خواند که:
بشنو از نی چون حکایت می کند وز جدایی ها شکایـت می کـنـد
امام در پاسخ فرمودند:
نشنو از نی کان نوای بی نواست نــی بـسوزد تـلّ خـاکستـر شـود
بشنو از دل کان حریم کبریات دل بـسـوزد خـانـه دلـبــر شـود
اشعار امام برگرفته از روح بلند عرفانی و نشانه ای از وسعت اندیشه و نگاه ایشان به جهان و آفرینش الهی بود. اشعار امام در واقع تصویرگر والایی روح و سجایای اخلاقی سراینده و خالق آن است و معنویت، در اشعار امام به جهت روحیه معنوی خود امام، حضوری زنده و بالنده دارد.
منبع: رفتار شناسی امام خمینی (س)، گردآوری و تنظیم: مرضیه مطهری، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ص 32-65 (با تلخیص)
[1]. میزان الحکمه، ج 1، ص 55. [2]. ر.ک:برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)، ج2، ص 4. [3]. ر.ک: همان، ص 9. [4]. ر.ک: پا به پای آفتاب، ج 3، ص 263 ـ 264؛ برداشتهایی از سیره امام خمینی (س)، ج 2، ص 21. [5]. ر.ک: سیره اخلاقی ـ تربیتی امام خمینی، ص 236. [6].سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی (س)، ج 4، ص 49. [7]. ر.ک: زندگی موفق، ص 38 ـ 39. [8].عیون الحکم والمواعظ، ص 28. [9]. ر.ک: گوهر وقت، ص 185. [10]. ر.ک: همان.[11].برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 348. [12]. ایشان در دفتر امام خدمت میکردند. [13].برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 347. [14]. درسهایی از اخلاق، ص 158. [15]. قلم (68): 4. [16]. آل عمران (3): 159. [17]. صحیفه امام، ج 17، ص 79. [18]. همان، به نقل از: مرآة العقول، ج 10، ص 146.[19]. ر.ک: مهر و قهر، ص 222. [20]. ر.ک:سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج 5، ص 31. [21]. ر.ک: مهر و قهر، ص 81 و 84 و 89 . [22]. آموزههای اخلاقی ـ رفتاری امامان شیعه، ص 448. [23]. الکافی، ج 2، ص140، ح 2. [24]. ر.ک: برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 53. [25]. ر.ک: همان، ج 1، ص 129. [26].سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی، ج 1، ص 111. [27]. روزنامه کیهان، ش 17183، مصاحبه با فریده مصطفوی. [28]. از اعضای دفتر امام که در برخی امور فنی و امنیتی و قرار ملاقاتها شرکت داشتند. [29]. حدیث نور، ص 28 ـ 29. [30]. میزان الحکمه، ج 3، ص 2704، ح 17652. [31]. صحیفه امام، ج 7، ص 261. [32]. همان، ص 345. [33]. پا به پای آفتاب، ج 1، ص 213. [34]. برداشتهایی از سیره امامخمینی، ج 2، ص 31. [35]. مهر و قهر، ص 173. [36]. ر.ک:مهر و قهر، ص 177. [37]. پا به پای آفتاب، ج 1، ص 82. [38]. میزان الحکمه، ج 1، ص 414، ح 2463. [39]. برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 153. [40]. ر.ک: همان، ص 154. [41]. ر.ک: همان، ص 156. [42]. ر.ک:برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 157. [43]. ر.ک: همان، ص 154 ـ 155. [44]. همان، ص 160.[45]. ر.ک: همان، ص 162. [46]. همان، ج 3، ص 121. [47]. همان، ج 2، ص 256.[48].آموزههای اخلاقی ـ رفتاری امامان شیعه، ص 196. [49]. فرهنگ عمید، ص 765. [50].بحار الانوار، ج 66، ص 409، ح 120؛ میزان الحکمه، ج 2، ص 1556. [51]. نهج البلاغه، حکمت 2. [52]. صحیفه دل، ج 1، ص 110. [53].برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 2، ص 279.[54]. ر.ک: در سایه آفتاب، ص 233 ـ 235. [55]. ر.ک: همان، ص 235ـ 237. [56]. ر.ک: همان، ص 237 ـ 238. [57]. ر.ک: مهر و قهر، ص 202.[58]. ر.ک: همان، ص 205 ـ 206
May 11
May 11
عید سعید فطر را به همهی شما عزیزان نمازگزار وبه همهی ملت بزرگ ایران و به همهی مسلمین عالم، تبریک عرض میکنم. روزی بزرگ، پس از روزها و شبهایی بسیار با عظمت است. امیرالمؤمنین، علیهالصّلاةوالسّلام در یکی از خطبه های روز عید فطر چنین فرمود: «ایها النّاس! ان یومکم، هذا یوم مثاب فیه المحسنون»؛ ای مردم! امروز روزی است که در آن نیکوکاران پاداش و اجر خود را از خدای متعال میگیرند؛ اجر روزه، اجر عبادات ماه رمضان، اجر امساکها و جلوگیریها از هوای نفس. «و یخسر فیه المبطلون»؛ و کسانی که حرکت و عمل نادرست داشتهاند، در چنین روزی، خسارت بدکارگی خود را خواهند یافت. امروز، روز جزاست. «و هو اشبه یوم بیوم قیامکم»؛ امروز، شبیه روز قیامت است. «فاذکروا بخروجکم من منازلکم الی مصلّاکم، خروجکم من الاجداث الی ربکم»؛ از خانه که به طرف مصلاّی نماز عید فطر خارج میشوید، به یاد بیاورید هنگامی را که از قبرهای خود در روز قیامت خارج میشوید تا به طرف میدان عظیم قیامت و محلّ ثواب و عقاب الهی روانه گردید. «واذکروا بوقوفکم فی مصلاّکم وقوفکم، بین یدی ربّکم»؛ در مصلاّ که برای نماز میایستید، به یاد بیاورید هنگامی را که در قیامت، در پیشگاه پروردگار ایستادهاید و برای حساب و کتاب آماده میشوید. «واذکروا برجوعکم الی منازلکم، رجوعکم الی منازلکم فی الجنّه»؛ از مصلاّ که به خانههای خود برمیگردید، به یاد بیاورید وقتی را که از عرصهی قیامت به سوی منازل بهشتی خود روانه میشوید تا در آنها سکنا گزینید.
بعد فرمود: ای بندگان خدا! «انّ ادنی ما للصائمین و الصائمات»؛ کمترین پاداشی که خدای متعال برای مردان و زنان روزهدار در مثل امروز یا در مثل روز آخر ماه رمضان عطا خواهد کرد، این است که «ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان»؛ فرشتهای در آخرین روز ماه رمضان، آنها را مخاطب قرار دهد و گوید: «ابشروا عباداللَّه»؛ بشارت بر شما باد ای بندگان خدا! «فقد غفرلکم ما سلف من ذنوبکم»؛ گناهان شما آمرزیده شد.
این، پاداش ماه رمضان است. به یک روزهی درست، یک عمل پر مغز و یک عبادت خالصانه و مخلصانه، در آخرین دقایق ماه رمضان و آخرین ساعات آن ماه عزیز، اینگونه پاداش داده میشود: «فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم.» آمرزش گناهان گذشته، پاداش کمی نیست! «فانظروا کیف تکونون فی ما تستأنفون»(1)؛ ببینید از امروز که میخواهید روزی نو را شروع کنید، چگونه شروع خواهید کرد. مبادا خیال کنید و با خود بگویید که «ما گناه کنیم، تا در ماه رمضان دیگر، آمرزیده شویم!» هیچ کس نمیداند که تا ماه رمضان دیگر زنده خواهد ماند یا نه. سال گذشته، در همین نماز عید و در همین مصلّی، کسانی حضور داشتند که امسال نیستند. سال آینده هم معلوم نیست کدام از ما باشیم و کدام نباشیم. به علاوه، گناهی که از روی تجرّی و تعمّد انجام گیرد، دل انسان را سیاه و تاریک میکند. از چنین انسانی، دیگر عبادت خالصانه، به آسانی سر نمیزند؛ تا گناه وی به خاطر آن عبادت آمرزیده شود. سعی کنید و سعی کنیم که از گناهان اجتناب نماییم و عمل صالح انجام دهیم. این است خصوصیّتی که یک انسان را سعادتمند میکند.
1 )
امالی ، شیخ صدوق ص 100ح 10؛
خطب أمير المؤمنين علی بن أبی طالب ع للناس يوم الفطر فقال أيها الناس إن يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المسيئون و هو أشبه يوم بيوم قيامتكم فاذكروا بخروجكم من منازلكم إلى مصلاكم خروجكم من الأجداث إلى ربكم و اذكروا بوقوفكم فی مصلاكم وقوفكم بين يدی ربكم و اذكروا برجوعكم إلى منازلكم رجوعكم إلى منازلكم فی الجنة أو النار و اعلموا عباد الله أن أدنى ما للصائمين و الصائمات أن يناديهم ملك فی آخر يوم من شهر رمضان أبشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستأنفون.».
ترجمه :
امام صادق از پدرش از امام حسین(ع) روایت می كند كه فرمود امام علی (ع) در روز فطر برای مردم سخنرانی كرد و گفت همانا كه امروز روزی است كه نیكوكاران در آن پاداش می یابند و گنهكاران زیان می بینند و آن شبیه ترین روز به روز قیامت است پس با خارج شدن از خانه هایتان به سوی محل خواندن نمازتان، خارج شدن از قبرهایتان به سوی پروردگارتان یادآورید و با ایستادن در محل نماز خواندنتان، ایستادن مقابل پروردگارتان یادآورید و با بازگشتان به سوی خانه هایتان به روانه شدن از عرصهى قيامت به سوى منازل بهشتیتان یا جهنمیتان یادآورید ای بندگان خدا كمترین چیز به مردان و زنان مومن این است كه فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به ایشان ندا می دهد: ای بندگان خدا بشارت باد بر شما كه خداوند گناهان گذشته شما را بخشید پس بنگیرید كه چگونه می خواهید دوباره شروع كنید.
بیانات مقام معظم رهبری در عید فطر سال 1372
#شوال
#عید_فطر
ره توشه مبلغین
سروش⬅️ http://sapp.ir/mobaleqin20
ایتا ⬅️ https://eitaa.com/mobaleqin20
هدایت شده از ره توشه مبلغین
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمین، اللهم صل وسلم علی نیک و صفیک و خاتم انبیائک محمد، وعلی وصیه علی بن ابی طالب و علی بضعته فاطمه الزهرا و علی سبطیه الحسن و الحسین اهل و صل علی ائمه المسلمين علی بن حسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد والس بن علی و الخلق القائم المنتظر المهدی
در خطبه ی دوم دو مطلب را بررسی میکنیم یکی بحث شعار سال که رونق تولید است، رونق تولید با حمایت از کالای داخلی میسر است.هر کشوری به هر پیشرفتی که رسیده به نیروهای داخلی اطمینان کرده و روی پای خود ایستاده است.ژاپن بعد از زلزله ی مخربی که آمد و به معنای واقعی با خاک یکسان کرد مردم چند کار انجام دادند.اول خریدن جنس خارجی یعنی جنس غیر ژاپنی را بر خودشان ممنوع کردند و دوم روزی 12 ساعت کار کردند و گفتند 8 ساعت برای خودمان و 4 ساعت برای ساختن کشورمان.
الان اجناس ژاپنی دنیاها گرفته و مردم حق دارند که بخرند چون کیفیت بی نظیر دارد.
اما چند سوال؟؟؟
آیا ما ایرانی ها حاضریم برای ساخت کشورمان اینطور کار کنیم؟ یا نه دیر می آییم و زود میرویم و از 8 ساعت قانون کار نیم ساعت دیر می آییم و نیم ساعت زود میرویم و یک ساعت صبحانه کاری و یک ساعت نماز و...
آیا اجناس ژاپنی از اول این کیفیت را داشتند یا نه کم کم با حمایت مردم این پیشرفت حاصل شد؟
بخدا قسم ما مسئول هستیم.
شرکت ارج در ایران با شرکت سامسونگ در کره با هم شروع به کار کردند.ارج با ساخت ماشین لباسشویی تولید می کرد و سامسونگ سبزی می فروخت.کره ای ها از سامسونگ حمایت کردند و شد الان که گوشی ها و تبلت ها و لوازم خانگی درجه یک میسازد ولی ایرانیها چسبیدند به جنس خارجی و از ارج حمایت نکردن و ارج تعطیل شد
والله ما مسئولیم
علمای قدیم وقتی ایران محاصره اقتصادی شد فتواهای جالبی دادند.
اگر کسی بر کاغذ غیر ایرانی نامه ای می نوشت و سوالی می پرسید جواب نمی دادند، بر میتی که با کفن غیر ایرانی کفن شده بود نماز نمیخواندند و او را دفن نمیکردند.
مسئله دوم چند سوال از رئیس جمهور محترم
آقای روحانی!
وظیفه ی شما درست کردن اقتصاد، اشتغال جوانها، قیمت ارز و...
خیری که از کدخدا ندیدید.
امروز با تبعیت از بزرگ اصلاحات موذیانه انگشت را سمت رهبری بردند مثل دوره ی قبل.
دوره ی اول آب خوردن را هم گره به برجام زدند و گفتند مانع رهبر است.رفتند و زحمات شهدا و بودجه مملکت را خود دادند.
الان هم اختیار بیشتر از رهبر می خواهد.چرا رهبر؟
مجلس که می تواند اختیار بیشتر دهد؟
اینها می خواهند باز برجام ۲ را که امنیت ما را به خطر بیندازد امضا کنند و باز می خواهند کم کاری خودشان را گردن رهبر بیندازند که اگر رهبر اختیارات بیشتری بدهد ما وضع را بهتر می کنیم
آقای هاشمی زمان جنگ از امام اختیار خواست باعث شد جام زهر را به امام بدهند و قطعنامه ۵۹۸ امضا شود.هدف آقای روحانی هم از این حرف همین است.وگرنه اختیارات زیادی دارد.
رئیس شورای عالی اشتغال
رئیس شورای عالی جوانان
رئیس شورای عالی اقتصاد
رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی
رئیس شورای عالی صنایع دریایی
رئیس شورای عالی فضای مجازی
رئیس هیئات امنای صندوق توسعه ملی
رئیس شورای عالی امنیت ملی
رئیس شورای عالی توسعه صادرات غیر نفتی
رئیس شورای عالی انرژی
رئیس شورای عالی هماهنگی اقتصادی
چه خیری از این اختیارات دیده ایم که الان میخواهید باز رهبری را تخریب کنید؟
بحث دوم بحث سند ننگین ۲۰۳۰ است که آقای روحانی گفته با قدرت دنبال می کند.
سند ۲۰۳۰ که ازدواج را تا ۱۸ سال ممنوع ولی خودارضایی را از دبستان یاد میدهد.
ترویج همجنسگرایی می کند.
این سند میخواهد ایران را آندلس کند.
آندلس با آمدن ۸۰۰ ساله اسلامی بی جنگ دست دین مسیحیت افتاد.با جنگ نظامی نتوانست با شراب و بدحجابی مسلمانان را زمین زد.
اینجا که وضع حجاب افتضاح است و پلیس هم که نباید اسلام را اجرا کند.
شراب را نتوانستند وارد کنند جایگزین کردند.
در روایات داریم هر اثری که شراب دارد موسیقی هم دارد.
با پخش موسیقی های زننده در مدارس و رقص دانش آموزان از این سنین کودکی چه برنامه ای را دنبال میکنید؟
#شوال
#عید_فطر
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
May 11
May 11
سلام دوستان همراه
ان شاء الله کانال به همت شما موضوعات زیر را ارسال می کند
💠شنبه ها⬅️احکام
💠یکشنبه ها⬅️نماز
💠دوشنبه ها⬅️نکات قرآنی
💠سه شنبه ها⬅️منبرک تمثیلی
💠 چهارشنبه ها⬅️منبر ترحیم
💠پنجشنبه ها⬅️منبرک اخلاقی و حدیثی و متفرقه
💠 جمعه ها⬅️منبرک مهدوی
✅☺️ در مناسبات مذهبی و ملی هم محتوای مناسب ارسال می شود
کانال ره توشه مبلغین
👇👇👇👇👇👇
@mobaleqin20
May 11
اقسام سجده
سجده سه نوع است:
۱. واجب مانند سجدههاى نماز و سجده آيات سجده.[۱]
۲. سجده هاى مستحبى مانند سجده شكر. (در سجده شكر، صرف قرار دادن پيشانى روى زمين همراه با نيت كافى است، گر چه مستحب است چند بار شكراً لله بگويد و يك بار نيز كفايت مى كند).[۲]
۳. سجده حرام و آن سجده براى غير خداست.
[1 ]تحريرالوسيله، مترجم، ج ۱، ص ۳۱۲، م ۱.
[۲] تحريرالوسيله، مترجم، ج ۱، ص ۳۲۴، م ۸
#احکام
#نماز
#سجده
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
چند ويژگى نمازهاى مستحبى
۱. تمام نمازهاى مستحبى را مى توان آهسته يا بلند خواند.
۲. نمازهاى مستحبى را نمى توان به جماعت خواند، مگر نماز باران و نماز عيد فطر و قربان.
۳. همه نمازهاى مستحبى را مى توان ايستاده يا نشسته يا در حال حركت خواند.
۴. شك در تعداد ركعات، نماز را باطل نمى كند.[۳]
۵. زياد شدن اركان نماز، نماز را باطل نمى كند.[۴]
۶. در نمازهاى مستحبى سوره واجب نيست.
۷. براى كم و زياد شدن، سجده سهو واجب نيست.
۸. نماز مستحبى را مى توان با اختيار شكست.
۹. هيچ يك از نمازهاى مستحبى اذان و اقامه ندارند.[۵]
[۳] توضيح المسائل محشى، ج ۱، ص ۶۴۸.
[۴] توضيح المسائل محشى، ج ۱، ص ۶۴۸.
[۵] عروة الوثقى، ج ۱، ص ۶۰۱.
#احکام
#نماز
#نماز_مستحبی
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
تشابه نماز قضا با نماز ادا
نماز قضا از چند جهت تابع نماز اداست:
۱. نماز قضا، همچون نماز ادا واجب است.
۲. نماز قضا از جهت شكسته و كامل بودن تابع نماز اداست. (اگر نمازى چهار ركعتى قضا شد، قضاى آن نيز چهار ركعتى است و اگر در سفر قضا شد، قضاى آن هم دو ركعتى است)
۳. در جهر و اخفات (اگر نمازى قضا شد و از نمازهايى بود كه بايد بلند خوانده شود، قضاى آن نيز بايد بلند خواند شود و اگر از نمازهايى بود كه بايد آهسته خوانده شود، قضاى آن نيز بايد آهسته خوانده شود)
#احکام
#نماز
#نماز_قضا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
﷽؛
🌸 از اهمیت دادن معصومین به نماز اول وقت بگویید تا انگیزه نماز اول وقت پیدا کنم؟ 🌸
به چند نمونه اشاره مي نمائيم:
1. حضرت علي عليه السلام فرمودند : «رسول خدا (ص ) هيچ چيز را نه شام و نه غير آن را، بر نماز مقدم نمي داشت؛ هرگاه وقت نماز فرا مي رسيد، رسول خدا (ص ) ديگر نه خانواده را مي شناخت و نه دوست صمیمی.»1
2. امیرالمؤمنین در جنگ صفين، مشغول نبرد بود و ميان دو جناح درگير، مرتب به خورشيد نگاه مي كرد. ابن عباس عرضه داشت: يا على چرا ايستادهاى (و نمىجنگى)؟ فرمود: منتظر دخول وقتم تا نماز بخوانيم؟! «ابن عباس» گفت: آيا اكنون وقت اين حرفها است، در حالى كه ما به كار جنگ مشغوليم؟ امام فرمود: « براى چه چيز مىجنگيم؟ مگر نه جنگ ما براى نماز است.»2
1 - (مجموعة ورام ؛ ج2 ؛ ص78)
2 - (إرشاد القلوب إلى الصواب، ج2، ص 217)
منبرک نمازی
#نماز
#کوتاه
#بین_الصلاتین
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@namazmt
💠 حرف حساب! 💠
🌷 یک روز در یکی از قرارگاهها شهید صیاد شیرازی از من پرسید فلانی، میزان شرکت رزمندهها در نماز جماعت به چه صورت است؟ من به ایشان گفتم بیشتر رزمندهها در نماز جماعت ظهر و عصر، و مغرب و عشا شرکت میکنند؛ ولی تعداد شرکتکنندگان در نماز جماعت صبح کم است.
🌷 در این زمان شهید صیاد به من گفت به همه اعلام کن فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند، و من این کار را کردم.
صبح همه در حسینیه حاضر شدند و شهید صیاد بلند شد و گفت: برادران، شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید؛ ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان شما را به نماز جماعت میخواند، توجه نمیکنید!
📚 امیرمسلم بهادری، یادنامه سپهبد شهید صیاد شیرازی.
💫منبرک نمازی
#نماز
#کوتاه
#بین_الصلاتین
#شهدا
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
﷽؛
🌸 به عمل کار برآید... 🌸
امیر سپهبد صیاد شیرازى برای سخنرانی در بزرگداشت شهدای فیروزکوه دعوت شده بود. پس از مداحى و چند برنامه مرسوم دیگر از شهید صیاد خواستند سخنرانى كند. ایشان پشت تریبون قرار گرفت و با نام خدا و درود و صلوات بر پیامبر و آلش علیهمالسلام سخنان خود را آغاز کرد و فرمود: روزى در جلسة مهمى خدمت حضرت امام بودیم. وقت نماز شد؛ امام وضو گرفت و به نماز ایستاد و ما هم بهتبع امام فهمیدیم وقت نماز است و نماز بر همهچیز ترجیح دارد.
شهید صیاد با اشاره به وقت نماز به حضار فرمود: الان هم وقت نماز است؛ اگر خواستید بعد از نماز براى شما سخنرانى مىكنم. صحبت را تمام كرد و صفهاى نماز تشكیل شد و همانجا در اول وقت، نماز جماعت برپا شد.
این حرکت شهید صیاد برای همه حضار درسآموز بود و از چند سخنرانی، بیشتر در دل مردم اثر کرد. مردم متوجه شدند اگر کسی میخواهد راه شهدا را بیاموزد، باید رفتار آنان و اهتمامشان به انجام تکالیف الهی را تقلید کند.
نماز جماعت که تمام شد، مردم دوباره از شهید صیاد دعوت کردند تا از خاطرات شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت برایشان سخن بگوید.
🌷 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص ۱۹
منبرک نمازی
#نماز
#کوتاه
#بین_الصلاتین
#شهدا
#امام_خمینی
کانال ره توشه مبلغین
@mobaleqin20
@namazmt
May 11