eitaa logo
مُبَلِّغِ مِهربانی 🌱
214 دنبال‌کننده
854 عکس
597 ویدیو
10 فایل
مُشَرَّف به شِرافَتِ طَلَبِگی😇 خودمون😶 @Sahba_sb1 کانالامون😉 @moballeghsho @kodakeshia
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 مسابقه شماره۳ فکر نکن بهتر از خدا، می‌توانی خدایی کنی 🔹یک روز، کشاورزی از خدا خواهش کرد: لطفاً اجازه بده من بر طبیعت حکمرانی کنم، برای اینکه محصولاتم بتواند پربارتر باشد. 🔸خداوند موافقت کرد. 🔹وقتی کشاورز باران خواست، باران بارید. وقتی تقاضای خورشید درخشان زیبا داشت، مستقیم می‌تابید. هر آب‌وهوایی درخواست کرد، اجابت شد. 🔸جز اینکه موقع برداشت محصول وقتی دید تلاش‌هایش طبق انتظارش ثروت زیادی به بار نیاورده است، غافلگیر شد. 🔹از خدا پرسید: چرا برنامه‌ریزی‌ام شکست خورد؟ 🔸خداوند پاسخ داد: تو چیزهایی را خواستی که خود می‌خواستی، نه چیزی که به آن نیاز بود. 🔹هرگز درخواست طوفان نکردی که برای تمیزکردن محصول واجب است. طوفان پرنده‌ها و حیواناتی که محصول را نابود می‌کنند دور نگه می‌دارد و از آلودگی‌هایی که آن‌ها را از بین می‌برد، پاک می‌کند. 🔸ما هیچ‌وقت نمی‌دانیم حادثه‌ای نعمت است یا بدبیاری. پس بهتر است به این یکی یا آن یکی نچسبیم و نه برای یکی خوشحال و نه برای دیگری افسوس بخوریم. 🔹واقعیت همیشه در چشم ناظر است. یادت باشد هوش (عقل) تصویر کامل را ندارد. فقط بابت هرچه سر راهت قرار می‌گیرد بگو «متشکرم» و رها کن. 🔸برنامه‌های جهان همیشه کامل هستند و چیزی به نام خوشبختی یا بدبختی وجود ندارد. 〰🎀〰🎀〰🎀〰🎀
مسابقه شماره۴ 🔹شخصی از هشام پرسید :خدا داری !؟ 🔸گفت بله . 🔹پرسید :او توانمند است !؟ 🔸گفت: هم توانمند است و هم قاهر. 🔹 سوال کرد: می‌تواند تمام جهان را داخل یک تخم مرغ جا بدهد که نه تخم مرغ بزرگ شود و نه جهان کوچک!؟ ▫️ پاسخ را نمی دانست اما کسی را میشناخت که همه چیز می دانست... 🔸گفت به من وقت بده تا جواب را پیدا کنم. 🔹 مرد سؤال کننده گفت: یک سال به تو مهلت دادم و رفت. ▫️هشام تعلل نکرد و مستقیم رفت خدمت امام صادق علیه السلام. اجازه خواست و گفت : 🔹یابن رسول الله شخصی از من سوال کرد که در آن؛ تکیه گاهی جز خدا و شما نباشد . ✨امام فرمودند :چه سوالی کرده !؟توضیح داد و پاسخ شنید: ای هشام چند حس داری؟؟ 🔸گفت : ۵ حس. ✨فرموند:کدام یک کوچکتر است !؟ 🔸گفت :بینایی، ✨ فرمودند اندازه چشم چقدر است!؟ 🔸گفت: اندازه یک عدس ✨امام ادامه دادند بالای سرت را نگاه کن و بگو چه میبینی. 🔸گفت : آسمان و زمین و خانه ها و کاخ ها و بیابان ها و کوه ها ✨امام علیه السلام فرمودند : آن که توانست آنچه را که تو می بینی در یک عدسی نشان دهد می تواند جهان را در تخم مرغ درآورد، بی آن که جهان کوچک و تخم مرغ بزرگ شود...! 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
مسابقه شماره ۵ دکلمه خوانی 🔹 مکالمه آرایشگر و مشتری مردي براي اصلاح سر و صورتش به آرايشگاه رفت. در بين کار گفتگوی جالبي بين مرد و آرایشگر در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفي صحبت کردند. وقتي به موضوع خدا رسيد آرايشگر گفت: «من باور نمي کنم که خدا وجود دارد.» مشتري پرسيد: «چرا باور نمي کني؟» آرايشگر جواب داد: «کافيست به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت اين همه مريض مي شدند؟ بچه هاي بي سرپرست پيدا مي شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجي وجود داشت؟ نمي توانم خداي مهرباني را تصور کنم که اجازه دهد اين همه درد و رنج و جود داشته باشد.» مشتري لحظه اي فکر کرد اما جوابي نداد چون نمي خواست جر و بحث کند. آرايشگر کارش را تمام کرد و مشتري از مغازه بيرون رفت. به محض اينکه از مغازه بيرون آمد مردي را ديد با موهاي بلند و کثيف و به هم تابيده و ريش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثيف و به هم ريخته بود. مشتري برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت: «ميدوني چيه! به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند.» آرايشگر گفت: «چرا چنين حرفي ميزني؟ من اينجا هستم. من آرايشگرم. همين الان موهاي تو را کوتاه کردم.» مشتري با اعتراض گفت: «نه آرايشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هيچکس مثل مردي که بيرون است با موهاي بلند و کثيف و ريش اصلاح نکرده پيدا نمي شد.» آرايشگر گفت: «نه بابا! آرايشگرها وجود دارند موضوع اين است که مردم به ما مراجعه نمي کنند.» مشتري تاکيد کرد: «دقيقا نکته همين است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمي کنند و دنبالش نمي گردند. براي همين است که اين همه درد و رنج در دنيا وجود دارد!» 🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/moballeghsho