eitaa logo
مسیر مؤمنانه
2.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
105 فایل
🍃نگاه ڪن به جان من،در انتظار #جمعه اے ستـــ 🍂ڪه روز وعده باشد و طلوع آن ظـهـور توستـــ 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای شادی روح مدیر عزیز مسیر مؤمنانه تبادل::: @begzareemm
مشاهده در ایتا
دانلود
🟥کانال ۱۴ رژیم صهیونیستی : به تمامی یگان‌های هوایی ارتش اسرائیل حالت آماده‌باش کامل اعلام شد. در اقدامی کم‌سابقه، جنگنده‌های اسرائیلی با شکستن دیوار صوتی در مرز ایران و عراق دست به قدرت‌نمایی تازه‌ای زدند؛ اقدامی که تحلیلگران آن را پیام مستقیم و تحریک‌آمیز به تهران توصیف می‌کنند. منابع نظامی می‌گویند این نمایش قدرت، می‌تواند مقدمه ورود اسرائیل به فاز دوم حملات علیه ایران باشد
🔺 در جنگ دوازده‌روزه، ملت ایران هم آمریکا را شکست داد هم صهیونیست‌ها را شکست داد؛ بدون تردید. آمدند شرارت کردند کتک خوردند و دست خالی برگشتند. بله، شرارت کردند، اما دست خالی برگشتند، یعنی به هیچکدام از هدف‌های خودشان نرسیدند. بنا به قولی، رژیم صهیونی بیست سال برای این جنگ برنامه‌ریزی و آماده‌سازی کرده بود. بعضی اینجور نقل کردند. بیست سال برنامه‌ریزی برای اینکه یک جنگی در ایران رخ بدهد و مردم تحریک بشوند و با آنها همراهی کنند، با نظام بجنگند، برای این برنامه‌ریزی شده بود. دست خالی برگشتند. قضیه به‌عکس شد و ناکام شدند و حتی کسانی که با نظام زاویه هم داشتند در کنار نظام قرار گرفتند، یک اتحاد عمومی در کشور به وجود آمد که باید این را قدر دانست و نگه داشت. بله ما خسارت‌هایی دیدیم، جان‌های عزیزی از دست ما رفتند، تردیدی در این نیست. خب این طبیعت جنگ است. «فیَقتُلونَ و یُقتَلون»، در آیه‌ی شریفه‌ی قرآن. در طبیعت جنگ همین هست، لکن جمهوری_اسلامی نشان داد که کانون اراده و قدرت است، میتواند تصمیم بگیرد، میتواند قدرتمندانه بایستد و از های‌وهوی این و آن واهمه نکند. خسارت‌های مادی‌ای که بر دشمن وارد شد بسیار بیشتر بود از خسارت‌های مادی‌ای که بر کشور ما وارد شد. ما هم البته خسارت دیدیم اما او که حمله را او شروع کرد بیشتر از ما خسارت دید. (رهبر انقلاب ۱۴۰۴/۹/۶) ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷🇵🇸🇾🇪
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟩خودت را در صبحِ ظهور تصور کن! اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج صادقی_واعظ
🟩 «شاب من بنی هاشم» سید خراسانی؟ ✍️ مصطفی امیری ▪️سید خراسانی بخش سوم ▪️پیش از این دیدگاه‌های مختلف درباره «خروج خراسانی» بیان و اعتبارسنجی سندی نیز انجام شد. ▪️همچنین بیان گردید سید خراسانی، آخرین رهبر ایران قبل از ظهور، از سادات و نسل بنی‌هاشم است که پرچم انقلاب ایران را تقدیم امام عصر خواهد کرد. ▪️اکنون سوال مهمی که مطرح است: آیا شاب بودن سید خراسانی، الزاماً به معنای جوان بودن وی است؟ یا معانی دیگری هم دارد؟ و سوال مهم‌تر آیا اصولاً در تراث حدیثی شیعی به این صفت اشاره شده است که بخواهیم به آن اعتنا کنیم؟ ▪️خیر، در کتب شیعی ذکر نشده است. صرفاً در روایتی از الفتن ابن‌حمّاد با دو سند مختلف از امام علی و امام باقر در منابع اهل‌سنت نقل شده است: ▪️«عَنْ أَبِي رُومَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَال:...تُقْبِلُ الرَّايَاتُ السُّودُ مِنْ خُرَاسَانَ‌، عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ شَابٌّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ‌ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٌ‌ يُسَهِّلُ اللّهُ أَمْرَهُ و طَرِيقَهُ»[1] ▪️«عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَر قَال: يَخْرُجُ شَابٌّ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ بِكَفِّهِ الْيُمْنَى خَالٌ مِنْ خُرَاسَانَ بِرَايَاتٍ سُودٍ بَيْنَ يَدَيْهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ يُقَاتِلُ أَصْحَابَ السُّفْيَانِيِّ فَيَهْزِمُهُم‌»[2] ▪️عبارت «شاب من بنی هاشم» در منابع عامه نقل شده است و برخی معتقدند هیچ شاهدی در کتب معتبر شیعی ندارد[3] و تلقی به قبول نمی‌شود. زیرا منهج «فقه علامات الظهور» بر این است که اصل آن موضوع باید در احادیث معتبر تراث شیعی ثابت شود. ▪️البته با تتبع و بررسی، در کتاب شیعی به تالیف نیلی نجفی از جابر از امام باقر این عبارت نیز نقل شده است: ▪️«عن الباقر عليه السّلام بالطّريق المذكور يرفعه إلى جابر قال: إنّ للّه تعالى كنزا بالطّالقان ليس بذهب و لا فضّة اثنا عشر ألفا بخراسان...يقودهم شابّ من بني هاشم على بغلة شهباء عليه عصابة حمراء كأنّي أنظر إليه عابر الفرات‌»[4] ▪️در فرض صحت و اخذ به قبول، بیان می‌شود: با بررسی عبارات مشابه و هم‌خانواده در تراث مهدوی، درمی‌یابیم اصطلاح «شاب» همیشه برای عُمر و سن واقعی به کار نمی‌رود. شاهد بر این امر، عباراتی که در توصیف امام مهدی نقل شده است همچون: «شَيخَ السِّنِّ شابَّ المَنظَر»، «في سِنِّ الشُّيوخِ و مَنظَرِ الشُّبّان» دلالت بر این دارد که شاب همیشه به سن واقعی اشاره ندارد. کما اینکه شیخ طوسی نیز چنین فرمودند: «في صورة شاب...لا أنه يكون عمره كذلك»[5] ▪️مساله دیگر اینکه «فتی و شاب» در تراث مهدوی به جای هم به کار رفته و مترداف هستند و باید تأمل شود چه معنایی مراد است؟ ▪️«الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي...يَظْهَرُ فِي صُورَةِ شَابٍّ مُوفِق»‌[6] ▪️«إِنَّ وَلِيَّ اللَّهِ...يَظْهَرُ فِي صُورَةِ فَتًى مُوَفَّق»[7] ▪️اگر بتوانیم معنای «فتی» را خوب و دقیق متوجه شویم، معنای «شاب» نیز دانسته خواهد شد. ▪️معنای «فتی» در قرآن و حدیث، در بدو امر به نظر می‌رسد مقصود صرفاً به شخص جوان اطلاق می‌شود ولیکن قرآن[8] برای اصحاب کهف به کار برده با اینکه در سن پیری بودند. ▪️در کتاب الکافی کلینی، نقل شده است خداوند به اصحاب کهف، «فتی» اطلاق کرده است با اینکه در سن پیری بودند: ▪️«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لِرَجُلٍ مَا الْفَتَى عِنْدَكُمْ فَقَالَ لَهُ الشَّابُّ فَقَالَ لَا الْفَتَى الْمُؤْمِنُ إِنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ كَانُوا شُيُوخاً فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِتْيَةً بِإِيمَانِهِمْ»[9] ▪️«عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْهُذَلِيِّ قَالَ: قَالَ لِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ يَا سُلَيْمَانُ مَنِ الْفَتَى قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ الْفَتَى عِنْدَنَا الشَّابُّ قَالَ لِي أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ كَانُوا كُلُّهُمْ كُهُولًا فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ فِتْيَةً بِإِيمَانِهِمْ يَا سُلَيْمَانُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ اتَّقَى فَهُوَ الْفَتَى»‌[10] ▪️بنابراین یکی از معانی «شاب و فتی» یعنی جوان؛ درحالیکه معانی دیگری نیز دارد و باید به قرینه مقام و سیاق نیز توجه کرد. ▪️در ادبیات دینی و تراث حدیثی و قرآنی، «شاب و فتی» معانی متعددی دارد و به افراد مومن، متدین و باتقوا و شاب‌المنظر نیز توصیف و اطلاق شده است هرچند واقعا پیر و شیخ‌السن باشند. ▪️در واقع علاوه بر معنای «لغوی و ارتکازی» باید معنای «اصطلاحی و حدیثی» را نیز توجه داشت. ▪️از دیدگاه نگارنده، اطلاق صفاتی چون «شاب و فتی» برای شخصیت‌های جبهه حق قبل از ظهور همچون توصیف اصحاب کهف است که دلالت بر ایمان و تدین دارد.
🛑آیت الله بهجت می‌فرمود: هرکس محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرف شده؛ حضرت موقع خداحافظی یک جمله فرموده: برای فرجم دعا کنید 🔸این یعنی دعای ما افراد عادی هم در حق امام معصوم هم اثر داره و هم مستجاب میشه..چون‌ اگر اثر نداشت امام مارو به این کار امر نمی‌کرد... برای سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان علیه السلام هر چقدر صلوات فرستادید به آیدی زیر ارسال فرمایید 👇👇👇👇 @begzareemm
مسیر مؤمنانه
🛑آیت الله بهجت می‌فرمود: هرکس محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرف شده؛ حضرت موقع خداحافظ
طبق رسم ها صلوات های هدیه شما به امام زمان عج از طریق 🌹🌹🌹🌹 ۱ _به نیابت از علی بابایی ۵۰۰ مرتبه ۲_به نیابت از سعید بابایی ۱۵۰۰ مرتبه ۳_به نیابت از براتعلی بابایی ۱۱۰ مرتبه ۴_به نیابت از ابراهیم بابایی وعباس قاسمی ۱۱۰ مرتبه ۵_به نیابت از فرخ صابری وشاهد بیگم قاسمی ۱۱۰ مرتبه ۶_به نیابت رضا بابایی واکبر بابایی ۱۱۰مرتبه ۷_به نیابت قربانعلی جعفری و سید کمال هاشمی ۱۱۰ مرتبه ۸_به نیابت فاطمه معصومه و ستوده ۳۱۳ مرتبه ۹_به نیابت محسن قاسمی ومحترم حسین زاده ۱۱۰ مرتبه ۱۰_به نیابت امام حسن عسگری ۵۰۰ مرتبه ۱۱_به نیابت نرجس خاتون ۳۱۳ مرتبه ۱۲_به نیابت فاطمه زهرا ۱۳۵ مرتبه ۱۳_به نیابت ام البنین ۱۳۵ مر تیه ۱۵_به نیابت آقا امام زمان ۵۹ مرتبه
22.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا همین طوری تسبیح بگردانیم خواصی دارد ؟! ذکری که فقط یکبار بگویی و تسبیح بگردانید چیست؟ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ؛ مکرر میفرمودند : «ذکری از امام سجاد علیه‌السلام است که اگر گفته شود و تسبیح، بدون گفتن ذکر چرخانده شود برای گوینده ثواب گفتن ذکر خواهد بود و همچنین برای او مایۀ فرج و گشایش است». امام سجاد علیه‌السلام از پدران خود از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند که حضرت هرگاه نماز صبح را به پایان می‌برد با کسی سخن نمی‌گفت و تسبیح خود را به دست می‌گرفت و می‌فرمود: اللَّهُمَّ إِنِّي أَصْبَحْتُ أُسَبِّحُكَ وَ أُحَمِّدُكَ وَ أُهَلِّلُكَ وَ أُكَبِّرُكَ وَ أُمَجِّدُكَ بِعَدَدِ مَا أُدِيرُ بِهِ سُبْحَتِي؛ خدایا! همانا صبح می‌کنم در‌حالی‌که تو را تسبیح می‌گویم و تو را تمجید می‌کنم و تو را ستایش می‌کنم و تو را تهلیل (لااله‌الا‌الله گفتن) می‌گویم به عدد آنچه می‌چرخانم تسبیحم را. سپس تسبیح را می‌گرداند، بدون آنکه تسبیح گوید و با دیگران صحبت می‌کرد. همین‌گونه بود تا وقتی به رختخواب می‌رفت، پس دوباره آن ذکر را تکرار می‌کرد و تسبیح را زیر سر خود می‌گذاشت. بهجت‌الدعا، ص ٣۵۵
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حق با تو بود گر به دلت مهر من نبود یوسف که پایبند ذلیخا نمی شود "اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"🌹
07 Jahad ba Nafs 1395 Ghom.MP3
زمان: حجم: 7.4M
🔈 📚 🔖 جلسه هفتم ▪️بر چشم و زبان چه واجب شده است؟ ▫️تعقل با قلب ▪️مراتب اطمینان قلب ▫️یکی از بدترین حالاتی که انسان دارد ▪️ترقی عمل تکوینی است یا تشریعی؟ ⏰ مدت زمان: ۱۷:۴۴ ‌‌فهرست جهاد با نفس
مسیر مؤمنانه
*داستان شماره ۳* *حجرالاسود چیست؟* 🌺🌸🌾🌺🌸🌾 بسم الله الرحمن الرحیم از حضرت امام صادق (ع) منقولست که ب
*داستان شماره ۴* *مشخص نمودن محل و حدود کعبه توسط جبرئیل و به امر خداوند * 🌺🌸🌾🌺🌸🌾 بسم الله الرحمن الرحیم وقتی آدم را از بهشت فرود آوردند بر صفا و حوا را بر مروه و حوا در بهشت مشاطگی (آرایش) کرده بود و گیسوی خود را بافته بود چون به زمین آمد گفت من چه امید دارم از این زینت و مشاطگی کرده و حال آنکه من غضب کرده پروردگارم. پس گیسوهای خود را گشود و از گیسوهای او بوی خوشی که به آن در بهشت مشاطگی کرده بود پهن شد و باد آن را برداشت و اثرش را در هند انداخت. پس به این علت بوی خوش در هند بهم رسید (هندوستان معدن گیاهان و ادویه جات معطر هست) و در حدیث دیگر آمده چون گیسوی خود را گشود حقتعالی بادی فرستاد که بوی خوش که در گیسوی او بود برداشت و بر مشرق و مغرب زمین وزید و بسند معتبر از حضرت امیرالمؤمنین( ع) منقولست که از حضرت رسول خدا (ص) پرسیدند حقتعالی سگ را از چه چیز خلق کرد. فرمود از آب دهان شیطان. گفتند چگونه بود یا رسول الله؟ فرمود چون حقتعالی آدم و حوا را به زمین فرستاد، بر زمین افتادند مانند دو جوجه ای که لرزند. پس ابلیس ملعون دوید بسوی درندگان که پیش از آدم در زمین بودند. گفت دو مرغ از آسمان به زمین افتاده اند که کسی از ایشان بزرگتر مرغی ندیده است. بیائید و بخورید آنها را. پس درندگان با او دویدند و ابلیس ایشان را تحریص می کرد و صدا می زد و وعده می داد ایشان را که مسافت نزدیک است. پس از تعجیل گفتار از دهانش آبی به زمین افتاد. پس خدا از آب دهان او سگ خلق کرد یکی نر و دیگری ماده. پس سگ نر در هند نزد آدم ایستاد و سگ ماده در جده نزد حوا ایستاد و نگذاشتند درندگان را نزدیک ایشان بیایند و از آن روز درندگان دشمن سگ و سگ دشمن ایشان گردید. خداوند رحمن و رحیم وحی نمود بسوی جبرئیل که چون آدم و حوا شکایت کردند بسوی من،پس ببر بسوی ایشان خیمه ای از خیمه های بهشت و تعزیه بگو و صبر فرما ایشان را بر مفارقت بهشت و جمع کن میان آدم و حوا در آن خیمه که من رحم کردم ایشان را برای گریه ایشان و وحشت و تنهایی ایشان و نصب کن برای ایشان خیمه را بر آن بلندی که در میان کوه های مکه است (یعنی جای کنونی خانه کعبه) و پی های آن را پیشتر ملائکه بلند کرده بودند پس جبرئیل خیمه را آورد و آن مساوی ارکان و پی های کعبه بود و در آنجا بر پا کرد و آدم را از صفا و حوا را از مروه فرود آورد و هر دو را در میان خیمه جا داد و عمود خیمه از یاقوت سرخ بود. پس نور روشنی آن عمود جمیع کوه های مکه و حوالی آنها را روشن کرد و آن روشنی از هر طرف به قدر حرم ممتد شد. پس به این سبب حرم محترم شد، از برای حرمت خیمه عمود چون از بهشت بودند و به این سبب حقتعالی حسنات را در حرم مضاعف گردانید و گناهان را نیز در آنجا مضاعف گردانید و طنابهای خیمه را که از اطراف آن کشیدند به قدر مسجدالحرام بود و میخ هایش از شاخه های بهشت بود و به روایت دیگر از طلای خالص بهشت بود و طنابهایش از بافت های ارغوانی بهشت بود. پس خدا وحی کرد به جبرئیل که فرو فرست بر خیمه هفتاد هزار ملک را که آن را حراست نمایند از متمردان جن و مونس آدم و حوا باشد و طواف کنند بر دور خیمه از برای تعظیم خیمه و کعبه. پس نازل شدند ملائکه و نزد خیمه می بودند و آن را حراست می نمودند از شیاطین متمرد و عاتبان و طواف می کردند در دور ارکان خانه و خیمه هر روز و شب چنانچه در آسمان دور بیت المعمور طواف می کردند و ارکان کعبه در زمین برابر بیت المعمور است که در آسمان است.(بیت المعمور مکانی است در آسمان چهارم دقیقا بالای کعبه، وقتی فرشتگان به آفرینش انسان به خداوند اعتراض کردند، مورد خشم خداوند واقع شدند. برای بخشش و توبه به مدت هفت هزار سال به صورت پاد ساعتگرد(خلاف عقربه های ساعت) دور بیت المعمور در آسمان چهارم طواف کردند تا مورد بخشش خداوند قرار گیرند. برای انسانها این تعداد به یک هزارم کاهش یافت و هفت بار طواف گرد خانه خداوند واحب شد تا از گناهان پاک شود. نکته جالب و علمی در مورد طواف گرد خانه خداوند خلاف عقربه های ساعت بودن هست. نیروی کوریولی که ناشی از حرکت چرخشی زمین هست در نیمکره شمالی پاد ساعتگرد و در نیکره جنوبی ساعتگرد می باشد.چرخش جو و توده های هوای اطراف زمین و حتی آب اقیانوس ها از این قانون تبعیت می کند. موقع طواف انسان با نیروهای طبیعت همسو می شود و چون رو به قبله عمل طواف انجام می شود بدن انسان کاملا در امتداد خطوط مغناطیسی زمین قرار می گیرد و این یعنی بهترین حالت گردش خون در بدن...) ان شاء الله ادامه داستان شبی دیگر... منبع:حیوة القلوب جلد اول( در قصص پیامبران و اوصیاء ایشان) نوشته علامه محمد باقر مجلسی رحمة الله علیه 🌸نشر پیام صدقه جاریه هست🌸 **اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* 🌾🌺🌸 *التماس دعای فرج*
سلام حضرت هدایت ، مهدی جان می خواستم که فقط چشم بر روشنای یادتان بدوزم و راه بپیمایم ... ... اما ... اما افسوس که برق دلبستگی های کودکانه ی دنیا فریبم داد ... ... اینک دروادی بی کسی ، حیرانم ... مرا دریابید ای شهسوار ... ای امیر ... ای مهربان هادی ...
مسیر مؤمنانه
🟩مهدی شناسی 🔷دعای عهد 🌹یا حیُّ و یا قیوم «حی» یعنی ذاتی زنده که دارای علم و قدرت است، و قوّه‌ی ادر
🟩مهدی شناسی 🔷دعای عهد 🌹یا حیُّ یا ‌قيّوم قيّوم را به عنوان اسم خداوند سبحان مي‌شناسيم، و از سوي ديگر وجود مقدس حضرت بقية الله را جلوه‌ي كامل همه‌ي اسامي حق، از جمله اسم قيّوم مي‌دانيم. در اين مبحث ابتدا نام «قيّوم» را به عنوان اسم خداوند مورد بررسي قرار مي‌دهيم، سپس به شناخت تجلّي آن در وجود حضرت ولي عصر مي‌پردازيم. در معناي اسم قيّوم، چند تعريف ذكر شده: ۱. وجودي است كه قيام او به ذات خود اوست، و قيام همه‌ي موجودات به وجود اوست، به عبارت ديگر، تمام موجودات عالم هستي به او متكّي هستند. ۲. قيوم كسي است كه آنچه مايه‌ي قوام و حيات موجودات است، در اختيار آن‌ها قرار داده است. ۳. قيوم حافظ همه‌ي موجودات است. ۴. علامه طباطبائي مي‌فرمايد: «قيّوم» مادر بسياري از اسامي خداوند است، خالقيت، رزاقيّت، غفوريّت و رحيميّت خداي سبحان زير مجموعه‌ اسم «قيوم» اوست. در پرتو آشنايي با اسم «قيوم» به اين حقيقت مي‌رسيم كه خداي متعال هر آنچه براي قيام به بندگي نياز داريم در اختيارمان مي‌گذارد و ما را در عرصه‌ي عبوديت، مورد حفاظت خاص خود قرار مي‌دهد.  پس از شناخت اين اسم، ديگر جائي براي نگراني بنده باقي نمي‌ماند. وقتي خداوند را قيّم و قيّوم امور زندگي‌ مي‌دانيم، اطمينان داريم كه با تمسك به او، مي‌توانيم به هر خير دنيوي و اخروي كه براي قوام امورمان نياز داريم، دست يابيم و مي‌دانيم كه در مسير سلوكمان از حفاظت او برخوردار مي‌شويم. مرحوم ملاصدرا در تفسير «آية الكرسي» مي‌فرمايد: قيوم بودن خداي سبحان به معناي مؤثر بودنش در ما سوي الله است، و با اين نام تأثير گذاري او بر كل موجودات عام هويدا مي‌شود. هر قيّمي بايد به امور مورد نياز كساني كه تحت قيوميت‌اش هستند،عالم باشد، به همين جهت در قرآن كريم، هميشه قبل از نام «قيوم»، اسم «حيّ» آمده است. علم، ذاتي نام حيّ است. «قيّوم» علاوه بر اينكه حيّ است، شامل اسماء عليم، سميع و بصير هم هست، دائم فيض، كمال و وجود را به ما عطا مي‌كند. خداي قيوم دائماً مي‌گيرد و مي‌دهد، دائماً قبضي است و به دنبال آن، بسطي. وجودي كه ديروز داشتم براي امروزم ناكافي است. وجود قبلي را از من مي‌گيرد و وجودي تازه ارزاني مي‌كند. روز بعد، وجود امروزم را مي‌گيرد و براي فردايم وجود ديگر عطا مي‌كند. و حكمت آن حكيم اقتضاء مي‌كند كه هر وجود، از وجود قبلي كامل‌تر باشد. پس عدم گردم عدم،چون ارغنون            گويدم انّا اليه راجعون نقش اين وجودهاي تازه و پاك در زندگي ما اين است كه بستري مناسب براي جلب فيض و كمال از عالم اعلي را فراهم مي‌كند. از سوي ديگر اگر وجود قبلي‌ام را ضايع كرده‌ام، ولي توفيق داشتم تا از وجود امروزم خوب و صحيح استفاده كنم، خداي كريم سوء سابقه‌ام را براي كرامت‌هاي آينده‌اش لحاظ نمي‌كند. اگر امروز قبض روح شوم، وجودي كه در روز آخر عمر داشته‌ام ملاك قرار مي‌گيرد، و بر حسب آن سعادت و شقاوت اخروي‌ام رقم مي‌خورد. خداي قيوم به من وجودي مي‌دهد كه بتوانم با آن قائم باشم نه قاعد. آنقدر موجودي در اختيارم مي‌گذارد كه در مسير بندگي جاري باشم نه متوقف. با تعابيري كه عرض شد دريافتيم خداي سبحان، واجب الوجودي است كه قوام همه‌ي موجودات به دست اوست، او قيومي است كه دائم فيض وجود را بر همه‌ي ما مي‌بارد و حافظ موجودي ماست. كاملترين جلوه‌ي قيّوميت خداوند در وجود مقدس ولي عصر(ع) به نمايش گذاشته شده است. تنها مؤثر در وجود امام زمان(ع) خود خدای سبحان است و به عنوان حافظ امام عصر(ع)، آنچه كه مايه‌ي قوام اوست در اختيارش قرار داده. اگر سلسله‌ي علت و معلول را همچون يك زنجير در نظر بگيريم، سبب فيض رساني به هر حلقه، حلقه‌ي بالائي متصل به اوست. حلقه همه‌ي امورش وابسته به حلقه‌ي بالائي است، و از همه جنبه‌ها نياز مند اوست. اين ارتباط، بين هر حلقه با حلقه‌ي قبلي‌اش برقرار است. جايي كه اين سلسله ختم مي‌شود، به علّت العلل – كه خداوند متعال است- مي‌رسيم. علت دوم در سلسله‌ي علل، وجود مقدس بقية الله است كه بدون واسطه، فيض را از خداي سبحان دريافت مي‌كند. تمامي واسطه‌ها و سبب‌هائي كه در مسير زندگي ما قرار دارند و برايم خير و نيكي به ارمغان مي‌آورند، در طول اين حلقه‌اند. زماني كه متوجه مي‌شويم در نظام عالم رها و بدون تکلیف نيستيم، احساسي آرامش بخش و اطمينان آفرين سراسر قلبمان را فرا مي‌گيرد. بر اين باوريم كه به لطف حضرت حق در وادي بندگي گام مي‌نهيم، و با وساطت امامي قيّوم، به امر عبوديت قائم شده‌ايم. در حقيقت ما نيستيم كه قيام به بندگي كرده‌ايم. قيومي هماره قيام به امر بندگي دارد، و با فاصله‌اي بسيار دور، قيامش در وجود ما منعكس مي‌شود.