مبشران غدیر🇵🇸
#داستان_ظهور قسمت بیستم 2⃣ 🕌ديگر وقت آن رسيده است كه امام وارد شهر كوفه شود. ياران امام در مسجد ك
#داستان_ظهور قسمت بیستویکم
مدتى كه امام در كوفه بودند هفتاد هزار نفر به لشكر او پيوستهاند
هدف اصلى امام برقرارى عدالت و امنيت است، براى همين امام تصميم میگيرد تا به جنگ سفيانى برود⚔
اين خبر به #سفيانى میرسد و به فكر فرو میرود او به ياد سيصدهزار نفرى مىافتد كه در سرزمين #بيدا به دل زمين فرو رفتند او میترسد كه خودش هم به چنين سرنوشتى دچار شود او تصميم میگيرد توبه كند و جان خويش را نجات دهد
سفيانى از لشكر خود جدا شده و تنها به سوى امام مىآيد و با او گفتگو میكند
سفيانى جنايتهاى زيادى كرده و هزاران نفر از شيعيان را به شهادت رسانده است👿
سفيانى با امام بيعت میكند امام توبه سفيانى را پذيرفته است❗
جان به فداى تو اى #اماممهربانیها
تو آن قدر مهربانى كه سفيانى را كه قاتل هزاران نفر است را نيز میبخشی پس چرا عدهاى به دروغ مرا از شمشير تو ترساندهاند❓
سفيانى كه با امام بيعت كرده به سوى لشكر خود باز میگردد، سربازانش به او ميگويند:
-جناب فرمانده سرانجام كار شما چه شد؟
+من تسليم شدم و با امام بيعت كردم
-چه كار اشتباهى كرديد و ذلت را براى خود خريديد شما فرمانده لشكرى بزرگ بوديد و ما همه گوش به فرمان تو بوديم اما اكنون سربازى بيش نيستى كه بايد از فرمانده خود اطاعت كنى
سربازان سفيانى از نقطه ضعف او باخبرند و میدانند كه او تشنه قدرت است
سفيانى ساعتى به فكر فرو میرود🤔
و متأسفانه سخنان آنان كار خودش را میكند و سرانجام او را از تصميم خود پشيمان میكند
او بيعت خود را با امام میشكند و تصميم میگيرد تا به شهر كوفه يورش ببرد و با امام بجنگد☄
خلاصهای از کتاب داستان ظهور/آقای مهدی خدامیان آرانی