#داستان_ظهور قسمت بیست و دوم 2⃣
به امام خبر مىرسد كه سفيانى يكى از ياران امام را به شهادت رسانده است.
گويا سفيانى تصميم دارد به كوفه حمله كند.☄
امام آماده دفاع مىشود و ميان دو لشكر، جنگ سختى در مىگيرد.⚔
#سفيانى آغازگر جنگ مىشود و گروهى از ياران امام به شهادت مىرسند.
خوشا به حال آنها كه به آرزويشان رسيدند!💚
اكنون ديگر وعده خدا فرا مىرسد. سفيانى در وسط ميدان ايستاده است و از زيادى سربازانش خيلى خوشحال است.
ناگهان او مىبيند كه سربازان يكى بعد از ديگرى برروى زمين مىافتند!
سفيانى نمىداند كه فرشتگان زيادى به يارى امام آمدهاند.
سفيانى كه اوضاع را چنين مىبيند مىفهمد كه ديگر مقاومت هيچ فايدهاى ندارد، او با تنى چند از ياران خود فرار مىكند.🏃🏃
آيا تاكنون اسم #صياح را شنيدهاى؟
👈🏻او يكى از فرماندهان لشكر امام است. او با گروهى از سربازان خود به دنبال سفيانى مىروند و سرانجام او را اسير مىكنند.
سفيانى را به نزد امام مىآورند.
سفيانى رو به امام مىكند و مىگويد: به من مهلت ديگرى بده❗️
#امام نگاهى به ياران خود مىكند و مىفرمايد: نظر شما در مورد او چيست؟
من عهد كردهام كه هر كارى انجام دهم با نظر و رضايت شما باشد.
ياران امام با هم مشورت مىكنند و سرانجام تصميم مىگيرند كه سفيانى مجازات شود زيرا او بسيارى از شيعيان را مظلومانه به قتل رسانده و يكبار هم پيمان شكنى كرده است.
اين گونه است كه سفيانى به سزاى كارهاى خود مىرسد و دنيا براى هميشه از ظلم و ستم او آسوده مىشود.✔️
خلاصهای از کتاب داستان ظهور/ آقای مهدی خدامیان آرانی
@mobasheran_ir
🌤 #مبشران_غدیر