ما مانده ایم و چشم و دلِ روبه قبله ای
ای قبلهی قبیلهی چشم انتظارها
محمد مهدی سیّار
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#هیام
@khoodneviss
شهید حسن باقری میگه:
خستگی ما از کار نیست؛
از گیجی و بی برنامگی ست!
آره اینجوریاست ...
این همه برنامه ریخته رو سرت. به کدومش میرسی؟ هیچکدام!
اولویت بذار یکی رو تموم کن بعد برو سراغ بعدی!
اینو به خودم میگم، تو هم به خودت بگیر!
#هیام
@khoodneviss
کی میشه از این بالا اون پایین رو تماشا کنم؟
دیدن صحن و سرایت بهر عالم آرزوست.
#هیام
@khoodneviss
ما مانده ایم و چشم و دلِ روبه قبله ای
ای قبلهی قبیلهی چشم انتظارها
محمد مهدی سیّار
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#هیام
@khoodneviss
دوستان عکس های سیاه پوش کردن منازل یا درکوچه هاتون رو اگر میتونید بفرستید هم دیگران ایده میگیرند و تشویق میشن و هم وارد حال و هوای محرم میشیم.
حیف که ما امسال متاسفانه مراسم روضه خونگی نداریم.😞 برخلاف سال قبل که در حد خانواده درجه یک مثل برادرها و ... داشتیم. با ماسک و رعایت فاصله اما امسال متاسفانه همون هم نداریم.
قطعا این غصه رو بانیان مراسمات بیشتر درک میکنند.
مراقب سلامتی خود و مهمتر دیگران باشید!
#سلامبرمحرم🤚🏴🏴🏴
#هیام
@khoodneviss
دامنش پر از سیب بود. دلم میخواست بدون اینکه از او بخواهم یکی از سیب ها را به من بدهد.
سیب داد و رفت ...
#هیام
•┈┈••✾•🌱•✾••┈┈•
@koocheye_khaterat
•┈┈••✾•🌱•✾••┈┈•
ما مانده ایم و چشم و دلِ روبه قبله ای
ای قبلهی قبیلهی چشم انتظارها
محمد مهدی سیّار
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#هیام
@khoodneviss
🔷صدقه فراموش نشود
✍حضرت علامه امينى (ره):
شب تاسوعا و عاشورا براى امام زمان (عج) صدقه کنارميگذاشتند و ميگفتند:
امشب قلب نازنین حضرت در فشاراست
از همین لحظه تا صبح روز یازدهم #محرم هرچه قدر در توان دارید صدقه دهید برای آرامش قلب او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست.
وکیل شما هستیم در جمع آوری صدقات برای ذبح، به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه .
و دفع بلا از ایشان، که دفع بلا از امت اسلامی است.
ش کارت
۶۰۳۷۹۹۱۷۸۴۰۸۱۰۷۱
فاطمه صادقی
مهلت مشارکت:تا شب عاشورا
#هیام
═══🍃⚘﷽⚘🍃═══
🕯در کوچههای مدینه🕯
در کوچه های مدینه ایستاده ام، رنجور و دردمند از تماشای عهدشکنی مردمان این دیار! به تماشا ایستاده ام مثلث زور و تزویر و خیانت را! قدم قدم راه میروم و به خم هر کوچه ای که میرسم، میگویم فلانی این جا قول داد اما فردای آن روز، زیر قولش زد.
عهد شکنی و بی وفایی مردان مدینه، جای دیگری هم تکرار شد. کوفه! همان ها که با مسلم بیعت کردند، سپس زیر امضایشان زدند. در مسلخ عشق بین خود و امام شان، حائلی کشیدند به درازای بشریت! و این گونه خودشان را از شهد شیرین شفاعت و لقای حضرت دوست محروم کردند.
همقدم شده ام با سلیم بن قیس هلالی و سلمان!
میشنوم که سلیم میگوید:
"وقتی حضرت عهدشکنی و بی وفایی آنان را دید خانه نشینی اختیار کرد و به قرآن رو آورد و مشغول تنظیم و جمع آن شد، و از خانه اش خارج نشد تا آنکه آن را جمع آوری نمود در حالی که قبلا در اوراق و تکه چوبها و پوستها و کاغذها (نوشته شده) بود.
وقتی حضرت همه قرآن را جمع می نمود و آن را با دست مبارک خویش طبق تنزیل و تأویلش و ناسخ و منسوخش می نوشت، ابوبکر به سراغ او فرستاد که بیرون بیا و بیعت کن.
علی علیه السّلام جواب فرستاد: (من مشغول هستم و با خود قسم یاد کرده ام که عبا بر دوش نیندازم جز برای نماز، تا آنکه قرآن را تنظیم و جمع نمایم). آنان هم چند روز در باره او سکوت اختیار کردند.
امیر المؤمنین علیه السّلام قرآن را در یک پارچه جمع آوری نمود و آن را مهر کرد. سپس بیرون آمد در حالی که مردم با ابوبکر در مسجد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله اجتماع کرده بودند. حضرت با بلندترین صدایش فرمود:
(ای مردم، من از روزی که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفته به غسل آن حضرت و سپس به قرآن مشغول بوده ام تا آنکه همه آن را بصورت یک مجموعه در این پارچه جمع آوری نمودم. خداوند بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آیه ای نازل نکرده مگر آنکه آن را جمع آوری کرده ام، و آیه ای از قرآن نیست مگر آنکه آن را جمع نموده ام، و آیه ای از آن نیست مگر آنکه برای پیامبر صلی اللَّه علیه و آله خوانده ام و تأویلش را به من آموخته است).
ایستاده ام در برابر بزرگترین مرد تاریخ! هیبت حیدریاش دل عالم را تکان می دهد. من ظاهر نمیبینم هرچه هست عظمت باطن وجود انسان کامل است.
سپس فرمود: :"برای آنکه فردا نگوئید: ما از این مطلب بی خبر بودیم"! و بعد فرمود: و بدین جهت که روز قیامت نگوئید: "من شما را به یاری خویش دعوت نکردم و حق خود را برایتان یادآور نشدم، و شما را به کتاب خدا از ابتدا تا انتهایش دعوت نکردم"!
عمر گفت: قرآنی که همراه خود داریم ما را از آنچه بدان دعوت می کنی بی نیاز می نماید.
سپس علی علیه السّلام مردم را پشت سر گذاشت و وارد خانه اش شد. علی بعد از پیغمبر گوشه نشین شد. اما زهرای اطهر را دارد. علی تنها نیست. زهرا به تنهایی یار و یاور اوست.
#هیام
....👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3628531766Cbdf70e0912
🕯شهادت حضرت زهرا🕯
الف)نقشه ی حمله به خانه ی حضرت
وقتی علی علیه السّلام خوار کردن مردم و ترک یاری او را، و متحدشدنشان با ابو بکر و اطاعت و تعظیمشان نسبت به او را دید، خانه نشینی اختیار کرد.
عمر به ابو بکر گفت: چه مانعی داری که سراغ علی بفرستی تا بیعت کند، چرا که کسی جز او و این چهار نفر باقی نمانده مگر آنکه بیعت کرده اند.
ابوبکر در میان آن دو نرمخوتر و سازشکارتر و زرنگ تر و دوراندیش تر بود، و دیگری (عمر) تندخوتر و غلیظتر و خشن تر بود.
ابوبکر گفت: چه کسی را سراغ او بفرستیم؟
عمر گفت: قنفذ را می فرستیم. او مردی تندخو و غلیظ و خشن و از آزادشدگان است و نیز از طایفه بنی عدی بن کعب است.
ابوبکر، قنفذ را نزد امیر المؤمنین علیه السّلام فرستاد و عده ای کمک نیز به همراهش قرار داد.
او آمد تا در خانه حضرت و اجازه ورود خواست، ولی حضرت به آنان اجازه نداد.
اصحاب قنفذ به نزد ابوبکر و عمر برگشتند در حالی که آنان در مسجد نشسته بودند و مردم اطراف آن دو بودند و گفتند: به ما اجازه داده نشد.
عمر گفت: بروید، اگر به شما اجازه داد وارد شوید و گر نه بدون اجازه وارد شوید.
آنها آمدند و اجازه خواستند. حضرت زهرا علیها السّلام فرمود: "به شما اجازه نمی دهم بدون اجازه وارد خانه من شوید. "
همراهان او برگشتند ولی خود قنفذ ملعون آنجا ماند.آنان (به ابوبکر و عمر) گفتند: فاطمه چنین گفت، و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانه اش شویم خودداری کردیم.
عمر عصبانی شد و گفت: ما را با زنان چه کار است!!
سپس به مردمی که اطرافش بودند دستور داد تا هیزم بیاورند. آنان هیزم برداشتند و خود عمر نیز همراه آنان هیزم برداشت و آنها را اطراف خانه علی و فاطمه و فرزندانشان علیهم السّلام قرار دادند. سپس عمر ندا کرد بطوری که علی و فاطمه علیهما السّلام بشنوند و گفت: بخدا قسم ای علی! باید خارج شوی و با خلیفه پیامبر بیعت کنی و گر نه خانه را با خودتان به آتش می کشم)!
حضرت زهرا علیها السّلام فرمود: ای عمر، ما را با تو چه کار است؟ جواب داد: در را باز کن و گر نه خانه تان را به آتش می کشیم!
فرمود: "ای عمر! از خدا نمی ترسی که به خانه من وارد می شی)؟!
ولی عمر ابا کرد از اینکه برگردد.
#ادامهدارد ...
*اسرار آل محمد*
#هیام
https://eitaa.com/joinchat/3628531766Cbdf70e0912
═══🍃⚘﷽⚘🍃═══
🕯در کوچههای مدینه🕯
آتش زدن در خانه و مجروح شدن حضرت زهرا علیها السّلام بدست عمر
من هنوز در کوچه های مدینه ام.
عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت.
"این جماعت در پی چه هستند؟ چرا آتش؟"
سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد (1)! حضرت زهرا علیها السّلام در مقابل او در آمد و فریاد زد: (یا ابتاه، یا رسول اللَّه)!
عمر شمشیر را در حالی که در غلافش بود بلند کرد و به پهلوی حضرت زد. آن حضرت ناله کرد: (یا ابتاه)!
عمر تازیانه را بلند کرد و به بازوی حضرت زد. آن حضرت صدا زد: (یا رسول اللَّه، ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتاری کردند)!
علی کجا بود؟ مگر میشود یک مرد آن هم مردی غیرتی آزار همسرش را ببیند و فقط نگاه کند. نه نه! نمی شود. آری دیدم، دیدم که علی برای دفاع از همسرش چگونه حمله کرد.
دفاع امیر المؤمنین علیه السّلام از حضرت زهرا علیها السّلام
علی علیه السّلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینی و گردنش کوبید و خواست او را بکشد. ولی سخن پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و وصیتی را که به او کرده بود بیاد آورد و فرمود: (ای پسر صُهاک (2)، قسم به آنکه محمّد را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدّری که از طرف خداوند گذشته و عهدی که پیامبر با من نموده است می دانستی که تو نمی توانی به خانه من داخل شوی).
آه ای علی! از دست این جماعت چه کشیدی؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- عمر آتش را کنار درب خانه قرار داد در حالی که می ترسید علی علیه السّلام با شمشیرش خارج شود چرا که شجاعت و شدت او را می شناخت، تا آنکه درب خانه آتش گرفت.
2- (صهاک، نام مادر عمر است، از نوشتن توضیحات دیگر پیرامون خطاب معذورم.
به پاورقی قسمت۵۱ کتاب اسرار آل محمد رجوع کنید)
#هیام
....👇👇👇
🔹دستور ابوبکر برای حمله و آتش زدن خانه🔹
عمر فرستاد و کمک خواست. مردم هم آمدند تا داخل خانه شدند، و امیر المؤمنین علیه السّلام هم سراغ شمشیرش رفت.
قنفذ نزد ابوبکر برگشت، در حالی که می ترسید علی علیه السّلام با شمشیر سراغش بیاید چرا که شجاعت و شدّت عمل آن حضرت را می دانست.
ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد، اگر از خانه بیرون آمد دست نگه دار و گرنه در خانه اش به او هجوم بیاور، و اگر مانع شد خانه را بر سرشان به آتش بکشید!
قنفذ ملعون آمد و با اصحابش بدون اجازه به خانه هجوم آوردند. علی علیه السّلام سراغ شمشیرش رفت، ولی آنان زودتر به طرف شمشیر آن حضرت رفتند، و با عدّه زیادشان بر سر او ریختند.
عدّه ای شمشیرها را بدست گرفتند و بر آن حضرت حمله ور شدند و او را گرفتند و بر گردن او طنابی انداختند!!
(در کتاب احتجاج چنین است: بر گردن او طناب سیاهی انداختند!! دستور حمله به خانه از قول عمر پس از به آتش کشیدن درب خانه ذکر شده است که به قنفذ گفت: بر او حمله کن و او را بیرون بیاور.
مجروح شدن حضرت زهرا علیها السّلام بدست قنفذ
حضرت زهرا علیها السّلام آمد تا بین مردم و امیر المؤمنین علیه السّلام مانع شود. قنفذ با تازیانه اش به او زد و بین در مورد فشار قرار گرفت و فریاد زد: (یا ابتاه، یا رسول اللَّه). و جنین کشته شده را سقط کرد، و تازیانه قنفذ در بازوی او مثل دستبند اثر کرد. در کتاب احتجاج عبارت چنین است: با تازیانه بر بازویش زد و اثر آن- بخاطر زدن قنفذ- در بازوی آن حضرت مثل دستبند باقی ماند. ابوبکر سراغ قنفذ فرستاد که (فاطمه را بزن)! قنفذ او را به طرف چهارچوب درب خانه کشانید و سپس درب را فشار داد و استخوانی از پهلویش شکست و جنینی سقط کرد. در نتیجه دائما در بستر بود تا در اثر همان شهید شد.
ای تاریخ! زبانت لال اگر بنویسی فاطمه در دفاع از شوهرش جلو رفت و دستبند روی بازویش را که جای کینهی مریدان شیطان بود، برای ملک و جاه دنیا کبود کرد.
فاطمه که بنده ی زر و سیم و ملک دنیا نبود. فاطمه همان فاطمه است که در طول زندگی اش از شوهرش چیزی طلب نکرد. فاطمه برای دفاع از حق الهی جلو رفت. چه آن حق دست علی باشد وچه فرد دیگری.
او که از دنیا طلب نداشت. زهرای اطهر طلب خدا را یادآوری کرد. همان رسالتی که خداوند هیچ مزد و پاداشی در برابرش نخواست جز "قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ"
فاطمه از میراث انبیاء دفاع کرد. برای امانتی که بعد از خاتم الاوصیاء ردای امامتش بر دوش علی علیه السلام گذاشته شده بود، سیلی خورد و لای در استخوانش شکست.
آن گاه که زمزمه ی وحی گونه جبرییل در گوشش پیچید: "اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم"
باید چه کار میکرد؟ می ایستاد و از دور تباهی بشریت را تماشا میکرد؟
زهرا کاری به جنین در شکمش نداشت. نگفت خسته ام، نگفت باردارم، نگفت امر دین به زنان چه ربطی دارد؟ نگفت بنشین و سر بزیر زندگی ات را کن.
زهرا برای اجرای حق الهی خودش را در آتش افکند و تا آخرین لحظه، جسم و روح مبارکش را در دفاع از حق الهی فدا کرد.
باید پاره کرد، تاریخی را که در آن رفتار جهادگونه ی فاطمه اطهر به دفاعی از یک رابطه ی سببی برای منصبی دنیایی خلاصه شده است.
#هیام
https://eitaa.com/joinchat/3628531766Cbdf70e0912