eitaa logo
مجلهٔ مدام
1.5هزار دنبال‌کننده
606 عکس
50 ویدیو
1 فایل
یک ماجرای دنباله‌دار ارتباط با ادمین👇 @modaam_admin https://modaam.yek.link/
مشاهده در ایتا
دانلود
🟡از میان روایت در قانون مامان بود؛ خواب بد را باید اول برای آب روان گفت. مرحلۀ آب که تمام می‌شد مامان می‌پذیرفت گوش بدهد. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در خواب‌هایم برایم چیزی بیش از فرار از روزمرگی‌اند. آن‌ها جایی هستند که ذهنم آزادانه‌تر از همیشه می‌تواند خودش را کشف کند و داستان‌هایی را بگوید که هیچ‌ کس جز من نمی‌تواند بشنود. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در «خوبی؟» لبخند بزرگ‌تری تحویلش دادم. «خوبم.» دروغ گفتم. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار |  @modaam_magazine
32.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟡از میان روایت در گفتند: «شام داری؟» گفتم: «بله.» نداشتم. خجالت می‌کشیدم هم‌سفرۀ غریبه‌ها بشوم. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار |  @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در با خنده گفتم: «پول بدم تا برام دست بزنن؟» و رباتِ بی‌مغزِ برنامه‌ریزی‌شده گفت: «بله!» تشکر و خداحافظی کردم. مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار |  @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در «جشن‌ها همیشه بر شانه‌های اندوه سوار می‌شوند. اندوهی که اگر به امید عجین باشد، تدارکی است برای جشن. جشنی که بوی زندگی و شوق دوباره می‌دهد. بعد از آن روز هر بار درگیر اندوهی معنادار بودم، جشنی بزرگ را هم انتظار کشیدم.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در «در خیال لاغر کودکی، آمدن عزیزجون، خاله، دایی، دختردایی و دخترخاله، اتفاق باهیبت تکرارنشدنی‌ای بود که خواب و خوراک را ازم گرفته بود.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در جشن مدام «هر کجا که دلم تنگ شده، قرص هم شده. قرص به اینکه حتماً جایی در گذشته زندگی کرده‌ام که حالا دلتنگ جای خالی آن کیفیت شده‌ام و احتمالاً من واقعاً آن یک هفته را در کنار آن بچه‌ها زندگی کرده بودم که هم‌زندگی من شده بودند. » مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
16.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟡 از میان روایت در «امید اما هنوز با من است. هنوز یعنی به چیزی بندم عجالتاً. دستگیره‌ای دارم یعنی.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در «شاید زندگی خودش یک جشن مدام باشد. یک جشن سرتاسری که آدم می‌تواند برای خودش دست و پا کند.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
🟡 از میان روایت در «تا جایی که به خاطر دارم، هیچ ‌وقت از جشن و مهمانی خوشم نمی‌آمد. نه فقط جشن، بلکه هر مناسبتی که قرار است آدم‌ها را گرد هم بیاورد، کلافه‌ام می‌کند.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
15.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟡از میان روایت در «استقلال که می‌برد مختصات قوانین خانه جابه‌جا می‌شد. بابا تا دوازده شب بیدار می‌ماند و به ما نمی‌گفت: «مگه شما فردا مدرسه ندارین؟» باید آخرین سانس خبر ورزشی را می‌دید و خیالش راحت می‌شد توپ‌های استقلال کنج دروازه جا خوش کرده، بعد تلویزیون را خاموش می‌کرد.» مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine