🔷پیش بینی عجیب شهید....
💠 چهار ماه از اولین اعزام ایوب می گذشت.یکی از جوانان روستای دولت آباد به اسم محمد رسول کاظمی شهید شده بود که اولین شهید روستا بود. غروب پنج شنبه ای بود. به اتفاق ایوب رفتیم زیارت شهید کاظمی.کنار قبر او نشست و درد دل کنان گفت: اگر لطف خدا شامل حالم شود ، بعنوان دومين شهيد دهستان فرمشکان و اين روستا تا چهلمين روز شهادتت، کنارت خواهم آمد!
💠صبح جمعه بود. وسایلش را جمع کرد. همه فکر می کردیم مثل همیشه می خواهد به محل کارش برگردد. من برادر کوچکش بودم. دستم را گرفت و به گوشه ای برد و گفت:
کاکا، من دارم می رم جبهه، از پدر و مادر حلالیت بطلب. بگو ان شاالله هفته دوم نه، هفته سوم شهید می شم و بر می گردم. به پدر و مادر بگو برای تشیع جنازه من بیان کوار!
مو به تنم سیخ شده بود. صورتم را بوسید.
بعد هم رفت کنار بالین خواهرمان که مریض بود، پیشانی او را هم بوسید.
با لبخند از همه اعضا خانواده خداحافظی کرد و رفت. سه هفته بعد جنازه اش برگشت. ترکش به سر، گلو و پایش نشسته بود. پس از تشیع ایوب در شهر کوار، او را در روستا کنار قبر شهید کاظمی دفن کردیم.
🌱🍃🌱
#شهید جان محمد(ایوب) حاملی
#شهدای_فارس
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت رئیس مذهب شیعه حضرت امام صادق علیه السلام #استوری تقدیم شما🖤
گر چه چندین سال است
بقیع توندارد شمعی
به سینه ام حرم داری تو….
@Modafeaneharaam
✍ یکی از مسائلی که سبب توفیقات بیشمار و زیاد میشود، مسئلهی دعا برای فرج است.
🔸حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه میفرمایند: «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم»، برای فرج زیاد دعا کنید که این دعا کردن برای فرج، فرج برای خود شماست، گشایشی در امورات و کارهای شما، و برطرف کنندهی قبض روحی و گرفتاریهای مادی و معنوی شماست.
💠امر و دستور امام زمانَت است.
@Modafeaneharaam
🔴زنان و مردان مومن دوست ، یار و ولی هم هستند
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ توبه/71
🔹خیلی از جوانان تحت تاثیر تبلیغات دشمن گمان میکنند اسلام زن را محدود، خانه نشین و ابزاری برای خدمت به مرد قرار داده است اما قرآن ترسیم زیبایی از مشارکت مردان و زنان برای دینداری و ساخت جامعه کرده است. آیه ای از قرآن که کمتر به آن توجه میشود، زنان و مردان مومن را نفراتی معرفی میکند که با همدلی انجام وظایف دینی خود را انجام میدهند و برابرانه جامعه را میسازند.نه زن در این مشارکت از مرد برتر است و نه مرد برتر از زن است. هر کس به قدر توان و استعداد خودش در حال اعتلا دادن و تزکیه جامعه اسلامی است.
🔹به دو نکته در این آیه نیز توجه فرمایید زنان و مردان مومنی که هم خود برای تزکیه و اعتلای جامعه تلاش کنند و هم مانع از گسترش فساد و گناه شوند، خداوند آنها را شامل رحمت خود نیز میکند. همچنین قرآن به جای سیاق فمنیستها که اول زن را مظلوم میکنند و سپس او را به مبارزه دعوت میکنند، بالعکس بستر اثرگذاری عفیفانه و مهربانانه را برای زن فراهم میکند.
✍عالیه سادات
@Modafeaneharaam
جاے شھید اسدی خالے ڪه😔
رفیقش میگفت:
یه شب تو خواب دیدمش بهم گفت به بچه ها بگو حتی سمت گناه هم نروند اینجا خیلی گیر میدهند..
#شهیدحجت_الله_اسدی
#یادش_باصلوات
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_چهل_ن
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_پنجاه
عصر روز پنج شنبه بلندگوی پادگان دو سه بار اسمم را برای ملاقات خواند .وقتی دوان دوان به سمت دژبانی رفتم، دیدم عبدالرسول با قد و بالایی رشید تبسم بر لب منتظرم ایستاده.
همدیگر را در آغوش گرفتیم بعد از مقداری خوش و بش از وضعیت آموزش پرسید .برایش توضیح دادم که آموزش فرماندهی دسته می بینم.
قیافه اش در هم
رفت و گفت:
باید خیلی مراقب خودت باشی فرماندهی دسته کار سخت و دشواری است.
حرف را عوض کردم و گفتم:
- قصد نداری به جبهه بروی؟
گفت:
اختیار داری همین روزها انشاءالله به جبهه میرم
گفتم:
شما نباید بروید چون من چند روز دیگر آموزشم که تمام شد باید به جبهه بروم. اگر شما هم به جبهه بروید آن موقع با بودن هر دویمان در جبهه پدر و مادر نگران و
خیلی دلواپس میشوند.
گفت:
- تو فکرش نباش ببینم خدا چه میخواهد.
بعد از چند روز اطلاع یافتم که عبدالرسول جبهه رفته است. با تعدادی از بچه های هم محلی از طریق شیراز اعزام شده بودند .یک ماهی گذشت و آموزش تمام شد. بنا شد چند روزی مرخصی برویم و بعد به پایگاه سپاه شهرستان مراجعه کنیم تا به جبهه اعزام شویم. وقتی به محل رفتیم پدر و مادر سخت دلواپس عبدالرسول بودند.
#ادامه_دارد ...
@Modafeaneharaam
🌷 چله ی توسل به شهدا 🌷
💌 دعوتنامه ای از طرف شهدا
💎 توسل به ۴۰شهید برای #حاجت_روایی
❣ هرروزمعرفی یک #شهید همراه با 👇👇👇👇👇
#زندگینامه_خاطرات_شهدا
#نابترین_عکس_فیلم_شهدا
#سخنان_وصیتنامه_شهدا
#داستانهای_خواندنی_شهدایی
📣📣📣 توجه توجه 👇👇👇
💢 شروع چله جدید ( #بیست_و_پنجمین دوره) از تاریخ ۱۴۰۳/۲/۱۵ روز شنبه ، مصادف با شهادت امام جعفر صادق علیه السلام میباشد.نیت کنید و با دوستان شهدایی همراه شوید
💖 کانال توسل به شهدا 💖
https://eitaa.com/joinchat/3605659854C4f0b892d04
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🆔 @Canal_tavasol_be_shohada
🍃مولا علی(ع)
استغفار🌸 بعد از گناه،
مانند آبی❄ است که
بر آتش🔥 ریخته می شود
و آن را خاموش می کند.
📙مستدرک؛ ج 2 ،ص124
@Modafeaneharaam
از تیپ و قیافه اش معلوم بود بچه تهران است..
با ماشین فرمانده تیپ آمده بود توی مقر و برای اولین بار او را دیدم، از تیپ و قیافه اش معلوم بود که بچه تهران است و به بچه های تیپ فاطمیون نمیخورد از همان لحظه عاشق سید شدم و رویش را بوسیدم. تکه کلام های خاصی داشت، یک تسبیح هم در دستش بود که همیشه همراهش بود، آن تسبیح را هدیه گرفتم و گفتم حاجی من مطمئنم که شما شهید میشوید این را میخواهم به یادگار داشته باشم، در جواب گفت: من رو سیاه کجا و شهادت کجا و حرف را عوض کرد.
راوی : همرزم شهید
@Modafeaneharaam
#عرض_تسلیت
▪️امام صادق علیه السلام: مَن ذُكِرنا عِندَهُ فَفاضَت عَيناهُ حَرَّمَ اللهُ وَجهَهُ عَلَى النّار؛
▪️هركس در نزد او از ما ياد شود و او بگريد، خداوند چهرهاش را بر آتش حرام گرداند.
📗كامل الزيارات
#صلوات
@Modafeaneharaam
930530-Panahian-Gomnam-CheraImamSadeqQiamNakard-18k.mp3
6.01M
📌چرا امام صادق(ع) قیام نکرد؟
🔹امام صادق(ع) به دنبال یک موفقیت پایدار بود نه موفقیتِ ناپایدار
🔹حکومت ناپایدار، خوبها را سیبل دشمن میکند
🔹توقع امام صادق(ع) از یارانش برای برقراری حاکمیت، در حدّ شیعۀ تنوری بود
🔹سطح یارانی که امام صادق(ع) میخواست، از یارانِ خوب امیرالمؤمنین(ع) هم بالاتر بود
🔹تعجب ندارد اگر اکثر سیاسیون بلغزند، سیاست «مردان خیلی بزرگ» میخواهد!
🔹پاسخ امام صادق(ع) به ابومسلم خراسانی: نه تو آدمِ منی، و نه زمانه زمانۀ من است!
🔹اگر فقط«رجال حضرت» باشیم ظهور رخ نمیدهد؛ زمانه هم باید زمانۀ حضرت باشد/ باید زمانه را تغییر دهیم!
🔹امام صادق(ع): محبین ما سه گروه هستند/ یک گروه، علنی ما را دوست دارند ولی اگر پایش بیفتد ما را میکُشند!
@Modafeaneharaam
❇️ برتر از تشرّف به خدمت امام زمان (عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف)
آیت الله بهجت(ره):
🔸 لازم نيست كه انسان در پى اين باشد كه به خدمت حضرت ولى عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ تشرّف حاصل كند،
بلكه شايد خواندن دو ركعت نماز سپس توسّل به ائمه ـ عليهم السّلام ـ بهتر از تشرّف باشد؛
💡زيرا هر كجا كه باشيم آن حضرت مىبيند و مىشنود،
🕯و عبادت در زمان غيبت افضل از عبادت در زمان حضور است؛
🕯و زيارت هر كدام از ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ مانند زيارت خود حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ است.
⬅️ در محضر بهجت، جلد اول
#امام_زمان (عج) #توسل #زیارت
@Modafeaneharaam
💢دختر شهید ناظری میگوید: پدر و حاج قاسم مثل 2 برادر بودند؛ 2 رفیق.
🔹کسانی که پدرم را میشناختند میدانستند که هر جا سردار سلیمانی هست، سردار ناظری هم هست.
🔹با آن همه هیبت و جذبهاش چه دلی میبرد از خلیجفارس؛ عروس همیشه زیبای ایرانزمین. سردار شهید محمد ناظری؛ مردی که ایران تا پابرجاست بهوجودش افتخار میکند.
🔹دلاوری که پاسدار حریم آبی ایران بود و برای حفظ آن از جان مایه گذاشت. حماسهآفرینیهای او اگر بازگو شود کتاب قطوری میخواهد. دریادار روزهای دفاعمقدس پابهپای دیگر فرماندهان جنگ در عملیاتها حضور داشت و علاوه بر طراحی جنگ، تاکتیکهای نظامی و تکاوری هم آموزش میداد.
🔹سرداران سلیمانی، باقری، قاآنی و متوسلیان و شهید کاوه و دهها فرمانده زبده دیگر شاگردانی هستند که ناظری مربیشان بوده است. سردار شهید، کارنامه درخشانی دارد.
🔹او بعد از جنگ بهدلیل برقراری امنیت بیشتر در مرزهای آبی، یگان ویژه نیروی دریایی سپاه را ایجاد کرد. حضور پررنگش در خلیجفارس و جسارتی که برای دفاع از آبهای نیلگون آن به خرج داد، باعث شد نیروی دریایی آمریکا عجز و خواری را تجربه کند. شهید ناظری تا آخرین لحظه عمر خادم وطن بود و سرانجام در بامداد 22 اردیبهشت در بندرلنگه بر اثر عارضه شیمیایی بهسوی خدا پرواز کرد. به مناسبت ششمین سالگرد شهادتش همراه با خانواده و همکارانش خاطراتی از او را مرور میکنیم.
🌺شادی روحش صلوات 🌺
@Modafeaneharaam
🌸 آنچنان از نعمتها بهرهمند میگردند كه هرگز نظیر آن دیده نشده است.
✅ رسول اکرم، حضرت محمد صلّى اللّه علیه و اله:
📃 امّت من در زمان - حضرت - مهدى، آنچنان از نعمتها بهرهمند میگردند كه هرگز نظیر آن دیده نشده است.
⛈ آسمان سیلآسا، باران رحمت را بر آنان فرو میریزد،
🌱 و زمین چیزى از گیاه و روییدنى خود را فرو نمیگذارد جز اینكه آن را میرویاند
💎 و ثروت آن روز بر روى هم انباشته میشود
🎁و هر كس بگوید: یا مهدى! بر من عطا فرما،
- حضرت - مىفرماید: بگیر.
📜 تنعّم امّتى فى زمن المهدىّ نعمة لم ینعموا مثلها قطّ، یرسل السّماء علیهم مدرارا و لا تدع الأرض شیئا من نباتها، إلّا اخرجته و المال یؤمئذ كدوس یقوم الرّجل فیقول: یا مهدىّ! اعطنى، فیقول: خذ.
⬅️ عقد الدّرر، ص 170، چاپ انتشارات نصایح قم- فروغ بینهایت، ص 141.
🏷 #حضرت_محمد (ص)
#امام_زمان (عج) #ظهور
@Modafeaneharaam
مهدی دلش در ماتمه اشکای چشماش زمزمه - ویژه شهادت امام صادق (ع).mp3
5.73M
🎧 مهدی دلش در ماتمه،
اشکای چشماش زمزمه،
امام صادق ...
🏴 ویژه شهادت امام صادق (ع)
🎤 کربلایی جواد مقدم
🏷 #شهادت_امام_جعفر_صادق (ع)
#امام_صادق (ع)
#امام_زمان (عج)
@Modafeaneharaam
آمد خدمت امام صادق علیه السلام فرمودند:
میخواهی مادر ما را یاری کنی؟
میخواهی به مادر ما صله بدهی؟
هرچه میتوانی برای حسین گریه کن.
@Modafeaneharaam
از مادر شهید حسـن باقــــری پرسیدن:
چیشد که پســـری مثل شهید تربیــت کردی؟!
جمــلهی خیلی قشنگی گفتن:
"نگذاشتم امام زمان(عج) در زندگــیمان
گم شـــود.!"
@Modafeaneharaam
«حاج علی از دهه شصت دنبال شهادت میگشت
لباس مجاهدت درآورد و لباس شهادت بر تن کرد.»
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
راوی: عباس پیکار، مسئول تبلیغات تیپ مستقل 44 قمر بنی هاشم (ع) در دوران دفاع مقدس
ما صدایش میزدیم حاجعلی. سال 1362 در عملیات خیبر با او آشنا شدم. بعد از اینکه موسس و فرمانده تیپ قمربنیهاشم (ع)، برادر ارجمندم حاج کریم نصر در حین عملیات مجروح شد بلافاصله فرماندهی کل سپاه، حاجعلی را بعنوان فرمانده به تیپ مامور کردند برای ادامه عملیات. حاج علی فرماندهی لشکر امام حسین (ع) را در کارنامه داشت با این حال وقتی به او گفتند که فرمانده تیپ قمر بنی هاشم (ع) مجروح شده و باید به تیپ کمک کنیم بیدرنگ، مسولیت فرماندهی تیپ را قبول کرد فقط بر اساس تکلیفمحوری. هیچوقت مقام و منصب برای او مطرح نبود. حاج علی با فروتنی تمام مسولیتهایی که به او میسپردند را میپذیرفت.
در عملیات خیبر، شرایط بچهها در جزیره مجنون خوب نبود و حسابی با پاتکهای دشمن مواجه بودیم. عراقیها آمده بودند برای گرفتن جزایر مجنون به هر قیمت. امکانات کم بود و فقط آرپی جی7 و خمپاره60 داشتیم. بچه ها پشت خاکریز ضعیف وکم ارتفاعی جانانه مشغول دفاع وپدافند بودند. تعداد شهدا و مجروحین هم بالا بود. به همراه مسول ستاد تیپ رفتیم خدمت حاجعلی و گفتیم وضعیت خط خوب نیست و اگر اجازه بدهید برای کمک برویم به سمت خط. حاجی اجازه داد و ما رفتیم به کمک فرمانده گردان سلمان که حالا بیشتر کادرش را از دست داده بود،آنها یا مجروح یا شهید شده بودند.
عملیات خیبر که تمام شد حاجعلی برگشت به لشکر و دو سه ماه بعد به عنوان فرمانده تیپ معرفی شد و ما چند عملیات افتخار داشتیم در تیپ قمربنی هاشم است خدمت ایشان باشیم.
سال1363 در عملیات بدر که افتخار انفجار پل جویبار روی رودخانه دجله در اولین ساعات عملیات شاهکار رزمندگان تیپ بود که مورد تحسین فرماندهان قرارگاه قرار گرفت و تیپ به صدردرصد اهداف تعیین شده دست یافت.
عملیات والفجر 8 سال 1364 که با تامین جناح راست منطقه عملیات از کنار اروند تا جاده فاو بصره صددرصد ماموریت محوله به تیپ را محقق ساخت.
و در عملیات کربلای4و5 با تسخیر سنگرهای نونی شکل در منطقه شلمچه شکست فاحشی برای تدابیر مسلح کردن زمین توسط نظامیان دنیای شرق و غرب را رقم زد.
سرانجام بعد از شهادت حاج حسین خرازی در کربلای5، که لشکر ،علمدارش را از دست داده بود حاج علی زاهدی به عنوان فرمانده لشکر امام حسین (ع) راه پر افتخار همرزمش را ادامه داد و با تیپ وداع کرد.
حاج علی نه آن روز که از لشکر آمد به تیپ احساس کوچکی کرد و نه آن روز که از تیپ به لشکر رفت غروری او را گرفت. هرچه بود برایش انجام تکلیف محسوب میشد.
همیشه با لباس خاکی بود و خودش را یک بسیجی میدانست با آنکه فرمانده بود. عضویت سپاه را هم از روی تکلیف پذیرفت. اگر کسی حاج علی را نمیشناخت نمیتوانست در جمع رزمندگان او را تشخیص بدهد که فرمانده است.
حاج علی از یک خانواده مذهبی بود، پدرش روحانی بود و خودش هم دائم الذکر و متعبد؛مسیرهای طولانی ماموریت را با خواندن دعا و قرآن طی میکرد.در طول سالهایی که با هم بودیم یک مورد سراغ ندارم که با کسی از روی عصبیت یاتحکمی صحبت کرده باشد. حسابی دلسوز همه بود و مقید بود از خانواده شهیدان و جانبازان سرکشی نماید.
مرد مسولیتهای بزرگ بودو از ستون های فقرات سپاه.✊
بعد از جنگ هم در دهه هشتاد وقتی قرار شد برای کمک به جبهه مقاومت، عازم سوریه و لبنان شود بدون اما واگرپذیرفت چون اعتقاد داشت هرکاری که تکلیف باشد،بایدانجام داد.🌺
زمانی که فرمانده نیروی زمینی سپاه بود رفتم به دیدارش.وقتی متوجه شدکه من آنجا هستم از اتاقش بیرون آمد وگفت عباسآقا و آغوشش را باز کردومن را چنان بغل کرد که انگار همان سالهای دفاع مقدس بود وهیچ تغییر در رفتارش مشاهده نکردم ،گرم ،صیممی ،خودمانی و خاکی.❤️
آنقدر در جبهه مقاومت موثر وکارآمد بود که سید حسن نصرالله چندبار خواسته بود که حاج علی برای ادامه ماموریت به سوریه و لبنان برگردد. با دستور مقام معظم رهبری علیرغم مشکلات جسمی رفتن را تکلیف دانست و راهی شد. حاج علی از دهه شصت دنبال شهادت🌷میگشت. لباس مجاهدت را از تن درآورد ولباس شهادت بر تن کرد وعاقبت به آرزویش رسید. بهترین عبارت در این اتفاق ناگواری ازدست دادن حاج علی سخن مقا معظم رهبریست که فرمود ما در این حادثه عزادار شدیم وآنان کامیاب.
رزمندگان استان چهارمحال بختیاری مفتخر هستند که تحت فرماندهی این شهید والامقام در قالب تیپ قمربنی هاشم (ع) تابلوهای زیباو ماندگاری را دردفاع مقدس به یادگار گذاشتند.
وخود را مدیون فرماندهی طراز جمهوری اسلامی حاج علی عزیز میدانند.
خداوند حقش را بر ما حلال و روحش را از ما خشنود بفرما.🤲
"عباس پیکار"
@Modafeaneharaam
🍀امام صادق(ع)؛
<<سلامتی بهترین نعمت است>>
🌲اگه بخاطرترس از درد و خماری برای ترک خودت اقدام نمی کنی ، اومدم بگم راه حلش پیش منه
✅️یه روش جدید با داروهای گیاهی و بدون کمترین اذیت
🆔@Hakim_mousavi
☎️09222306455
❇️ با تاییدیه های سازمان غذا و دارو؛ سیب سلامت ؛وزارت بهداشت ؛تاییدهGmp
🌲تشریف بیار ببین چه خبره👇
https://eitaa.com/joinchat/174719374C46a5b01da3
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_پنجاه
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_پنجاه_یکم
پس از سالها رنج و محرومیت در انتظار پایان یافتن درس فرزند بزرگ خود بودند. می خواستند اولین فرزندشان را خیلی زود داماد کنند. آرزویی که هر پدر و مادری دارد و در خانواده ی ساده و صمیمی ما هم وجود داشت آن سالها سن ازدواج در محل خیلی پایین بود همین که جوان هجده نوزده ساله میشد برایش زن میگرفتند. هرگاه به مرحضی میرفتم مادر کنارم مینشست و میگفت:
- تو مگه نمیخوای زن بگیری؟
بعد یک فهرستی از دختران محل را قطار می.کرد هرگاه نظر خودش را می خواستم.
می گفت:
میل با خودته ولی دختر
خود را سبک سنگین میکردم تا مادر اسامی بیشتری را به لیست اضافه کند. بعد اسامی دخترها را نام میبرد تا این که میرسید به اسمی که من میخواستم دلم همان جا میخکوب می.شد صورتم رنگ می باخت میخواستم نظرم را بگویم رویم
نمی شد.
روزی که پدر و مادر به اتفاق اصرار میکردند که باید یکی را انتخاب کنی با شوخی
میگفتم:
- یعنی این همه دختر را به من میدهند؟
از خداشونه التماس میکنن!
با خنده ی پدر مادر تازه متوجه حرفم میشد و می خندید.
با تعارف میگفتم
- حالا شما چند سالی صبر کنید تا لااقل صورتم ریش در بیاره بعد ... شده که اون وقتی که میرفتی جبهه که توی فکر ریش و پشم نبودی حالا چی؟
#ادامه_دارد ...
@Modafeanehaeaam