پای سفره افطار
خدا می گوید:
"خب ،روزه دارها
حالا وقتش شده
بخواهید از من؟
درخواست کنید"
یکی می گوید "آن خرما را بده"
دیگری شیر و
ان دیگری ظرف آش را...
کسی اصلا حواسش به خدا نیست!!...😔
@modafeaneharaam
* شب های جمعه شهدا مهمان ارباب هستن ! 🍃
ای کشتگان عشق برایم دعا کنید؛
یعنی نمیشود که مرا هم صدا کنید؟
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
دل من هیچ
بیچــــــــاره دانه های تسبیحمــ ...
از بس برای دیدنت نذر کرده ام؛ سرگیجهـ گرفتهـ اند...
بگذریمـ...
گستاخی ام را بر من ببخش، مولای صبورم
و غـــــــــــــریبمـ ...😔
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹🌹🌹
وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیهای که از آقا گرفته با او دفن شود،
جا خوردم نمیدانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم،
همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او میدانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیدهام
در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمیکنند و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتادهایم
،
شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایے🌹
«افضل الاعمال ما اکرهت نفسک علیه»
باید تقدیر کنیم...
از گرمای تابستان
و از چادر
که روزه هایمان را «أفضل الأعمال» میسازند...🍃🍃🍃
@modafeaneharaam
شهید حججی یه دختر خانمیو به نام فاطمه سادات از روستاهای اطراف نجف آباد که از ناحیه دست مشکل داشتن را شفاء داده
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
اهل روستاهای اطراف نجف آباد هستن
مادرشون متوسل میشه به برادر شهیدش ولی نتیجه ندیده متوسل میشه به شهید حججی
همان شب شهید حججی میاد به خوابش
دست فاطمه سادات را میگیره تو دستش میگه هیچی نیست خوب میشه
فردای آن روز فاطمه سادات پیش مادر میرود میگوید دستم وببین تکان میخوره
شب جمعه پیش عروسی دختر خانم بود😔
6⃣قسمت ششم:
شهیدمدافع حرم#حــــام جــوانــے
➖سردار همدانی هدیه #رهبری را به دست خانواده حامد رساند➖
دو روز بعد از ملاقات سردار قاسم سلیمانی از این جانباز مدافع حرم روی تخت بیمارستان بقیهالله، او یک مهمان ویژه دیگر هم داشت؛ مهمانی با یک هدیه خاص.
روایت این دیدار را هم از زبان پدر حامد بشنوید:
« ما بالای سر حامد بودیم که سردارشهید حسین همدانی ، به ملاقات او آمدند. سردار باخودشان یک چفیه و یک انگشتر آورده بودند.
و گفتند:« این چفیه راحضرت آقا فرستادهاند تا روی بدن زخمی حامد بکشید، این انگشتر را هم سیدحسن نصرالله به حضرت آقا هدیه کرده، حضرت آقا هم آن را متبرک کرده اند و فرستادهاند برای حامد، اما فرموده اند: ما میدانیم که حامد دیگر دست ندارد که انگشتر بیندازد، این انگشتر را پدرش به دستش بیندازد.»
و از همان روز این هدیه ارزشمند، همیشه وهمهجا با پدر شهید مدافع حرمیاست که افتخارش شهادت پسرش است؛
👈 شهادتی که بعد از 42 روز کما، سوم تیر 1394 نصیب حامد شد.
👈سردار همدانی هم چند ماه بعد یعنی 16 مهر همان سال در سوریه به شهادت رسید.
💠همسر شهید مدافع حرم #سید_محمد_حسین_سراجی:
🌷دو روز قبل از شهادتش در خواب دیدم که بهم زنگ میزنند و میگویند:آقای سراجی به آنچه دوست داشت،رسید.شهادتش مبارک باشد!جالب این است که پس از شهادت محمد حسین هم،همرزمانش خوابی را به نقل از او تعریف کردند:میگفت در خواب دیده بوده که پیراهن های شهادت را بین رزمندگان توزیع میکنند؛همه پیراهن ها برداشته و پوشیده میشود و تنها یک پیراهن باقی می ماند که پهلوی آن پاره بوده است و همان پیراهن هم نصیب او میشود.آخر سر چند روز پس از این رویاهای صادق،در عملیات آزاد سازی شهرک های نبل و الزهرا سوریه از ناحیه پهلو مجروح میشود و ساعاتی بعد بر اثر شدت جراحت به دیدار معبود می شتابد.
یادش با صلوات❤️