eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_سیم🌺 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل،
❤️(هوالعشق)❤️ 🌹🌺 از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با عشقم قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد.😔 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم.😭 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی ☄ که شهر را می‌لرزاند از دستمان رفته و نمی‌دانستیم انفجار بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه قرآن را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار صاحب‌الزمان (علیه‌السلام) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات سحر، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک رمضان کردیم. آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه‌های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور جنگ داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سد مدافعان شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ شهادت عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت اسارت!😔 ما زن‌ها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست داعشی‌ها همه تن و بدنمان می‌لرزید.😰 اما غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمی‌داد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخواب‌ها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»چهارچوب فلزی پنجره‌های خانه مدام از موج انفجار می‌لرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم. آخرین نفر زن‌عمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکش‌های انفجار بهتون نمی‌خوره!» اما من می‌دانستم این کمد آخرین سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپش‌های قلب عاشقش را در قفسه سینه‌ام احساس کردم.❤️ من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر می‌شد؟😞😔 ...🌸 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | حاج قاسم سلیمانی: مدیر یک قلّه برافراشته است… @Modafeaneharaam
📸 جانباز مدافع حرم《رضا محمودخانی》که امروز بر اثر کرونا به دیدار حق شتافت. @Modafeaneharaam
202030_1435435427.mp3
10.32M
🔊 | تنظیم 💔 دلم شکسته... 👤 کربلایی محمدحسین ▪️ هوایت نکنم می‌میرم @Modafeaneharaam
🌟دعایی جلب خواستگاران زیاد برای جلب خواستگار زیاد و گشایش و تسهیل امر ، با حضور و توجه قلبی سوره های مبارکه ذیل را 👇 https://eitaa.com/joinchat/309198902C1055407de2 نماز برای بخت گشایی و ازدواج 🌻 👌 روش خواندن این نماز :⇩ https://eitaa.com/joinchat/4009951267Cc8520039e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم تو زائر هر روز و شب کرببلايی عمريست عزادار يل عهد و وفايی مشک از غم دست و علم چشم ببارد برگرد که تو منتقم آل عبايی ❤️الّلهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج 🌹تعجیل در فرج پنج صلوات @Modafeaneharaam
نُقِـلَ عَن الْحُسَيْنِ عليه السلام أَنَّـهُ كانَ يَتَصَـدَّقُ بِالسُّكَّرِ، فَـقيلَ لَهُ فى ذلِكَ، فَقالَ: إنّي أُحِبُّهُ وَقَدْ قالَ اللّهُ تَعالى: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ» نقل شده كه امام حسين عليه السلام شِكَر صدقه مى داد، از علت آن پرسيدند، فرمود: چون مـن آن را دوست دارم و خدا مى فرمايد: به نيكى نمى رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى داريد انفاق كنيد نورالثقلين جلد1صفحه363 سوره آل عمران آیه 92 @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHmdhKH9VM1DvUKACivOB47KTqlHzdAACMQsAAhEMQFFjYNvIewxSziAE.mp3
11.28M
🔊 #صوت_مهدوی ؛ ویژهٔ #محرم 📌 #پادکست «انتقام امام حسین» 👤 استاد #شجاعی 🔆 ما معتقدیم با ظهور امام زمان، انتقامِ امام حسین رو خواهیم گرفت. ⁉️ آخه چرا می‌خوایم انتقام بگیریم؟! قاتلین امام حسین که 1400 ساله مُردند... #پرسش_و_پاسخ_مهدوی #پاسخ_به_شبهات_مهدویت @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 زیبای «با امام زمان حرف بزن» ◾️ قبر امام حسین، امام رضا و... مشخصه؛ می‌تونیم بریم زیارت. کجا باید بریم زیارت امام زمان؟؟ ▫️ شروع کن با امام زمان حرف زدن. جواب می‌ده... @Modafeaneharaam
🏴 تعزیه خوانی که مدافع حرم شد... 🕊پسرم بلبل امام حسین (ع) بود😊 تا به حال زحمت او را نکشیده‌ام. او اربابم، سرورم، مشاورم و معلم قرآن بود. پسرم بلبل #امام_حسین (ع) بود و از بسیج وارد سپاه و بعد هم تکاور شد و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و شهید شد که همه این‌ها لطف خداوند است. ✅ خیلی مهربان بود، من را به کربلا فرستاد و گفت که حق مادرم گردنم نماند. راهیان نور هم من را می‌برد و همیشه می‌گفت مامان برایم دعا کن. من هیچ وقت نتوانستم دعا کنم شهید شود، چون مادر هستم،💔 اما می‌گفتم پسرم هر چه لیاقت داری و صلاح است، خدا بدهد. به جای اینکه من سر او را روی سینه‌ام بگذارم و دست بر سرش بکشم، او سر من را روی سینه‌اش می‌گذاشت و روی سرم دست می‌کشید و می‌گفت مادرم زحمت کش است.🌹 #شهید_علی_اصغر_الیاسی| روایت مادر معزز شهید🌷 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما باید دولت صادق الوعدی باشیم ➕ رئیس جمهور در اولین جلسه هیات دولت: 🔹در مسئله کرونا باید تمام دستگاه ها کمک کنند تا هر چه زودتر این موضوع در کشور حل شود 🔹باید نگاه منفعل را به نگاه فعال تبدیل کنیم و باید پیشگیری‌های لازم ای در جهت کنترل بیماری کرونا انجام بدهیم. @Modafeaneharaam
فرمانده لبنانی که سیدحسن نصرالله از او یاد کرد که بود؟ سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانی اخیرش طی جملاتی اینگونه از این فرمانده چنین یاد کرد: «من از نزدیک حاج عباس الیتامی را از زمانی که پا در این مسیر گذاشت، می‌شناختم. شهید عباس در حالی به مقاومت پیوست که 17 سال بیش‌تر نداشت و در عنفوان جوانی بود و به سرعت ویژگی‌های این شهید برای برادران دیگر آشکار شد. این شهید روح بزرگی داشت و شجاع بود. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازسازی لحظه دستگیری حسین فریدون(برادر حسن روحانی) در سریال گاندو @Modafeaneharaam
#معرفی_کتاب محرم «کتاب عاشورایی» بخونید 📚 پاسخ به پرسش‌های بنیادی درباره واقعه عاشورا در کتاب «قیام حسینی» به قلم «سیدجعفر شهیدی» 📕 قیام حسینی نثری روان و عام فهم داره و شما می‌تونید نسخه کاغذی این کتاب رو با 25 هزار تومن از کتاب‌فروشی‌های آنلاین دریافت کنید. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت‌های رئیس جمهور در بدو ورود از پیش اعلام نشده‌اش به خوزستان/ رئیسی: رفع مشکلات خوزستان را به‌صورت ویژه‌تر در دستور کار قرار دادیم 👤 سید ابراهیم رئیسی امروز در فرودگاه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹بنده قصد سفر به خوزستان را زودتر داشتم که به دلیل کثرت امور به تعویق افتاد اما امروز توفیق شد که به این استان سفر کنم. 🔹مردم خوزستان مردمانی بسیار خوب و شایسته‌اند که بر گردن تمام ملت ایران حق دارند، این مردم با تمام ظرفیت خود در طول هشت سال دفاع مقدس از کشور دفاع کردند. 🔹ما نسبت به تمام مردم کشور وظیفه داریم اما در مقابل مردم خوزستان این وظیفه مضاعف است. مشکلات در این استان موجب رنجش همگان است که به تبع آن پیگیر رفع مسائل هستیم. 🔹در این سفر، که سفری کوتاه است و امکان دیدارهای مردمی به شکل مناسب و کامل وجود ندارد اما سعی می‌شود در جریان مهم‌ترین مسائل خوزستان که مردمانش را رنج می‌دهد قرار گرفت و آنها را مرتفع کرد. 🔹مردم بدانند که در دولت عموما رفع مشکلات کشور و رفع مشکلات خوزستان را به‌صورت ویژه‌تر در دستور کار قرار خواهیم داد و به نظر می‌رسد با مشارکت خود مردم بسیاری از گره‌ها باز خواهند شد. @Modafeaneharaam
‍ ‍ برنامه ریزی برای شهادت !❤️ 🔻لیسانس مدیریت داشت، دانش آموخته دانشگاه امام حسین بود و بر زبان عربی تسلط داشت. 🔻بسیار اهل مطالعه بود. 6 سال در واحد فعالیت کرد و دو کارگاه تخریب زد یکی در تهران و دیگری در سوریه.. 😊 🔻بچه ها تو منطقه بهش میگفتن ! چون ایشون در نبود امکانات آهن یا آلومینیوم رو از منطقه جمع می کرد و با همین ابزار آلات ترکیباتی درست می کرد و های کنار جاده ای میساخت.✅ 🔻بعد از اربعین شهادت رسول وقتی در کارگاه تخریبش را باز کردند تابلویی دیدند که روی آن کرده بود و نقشه هایی کشیده بود.. در کنار آن هم یک شعر نوشته بود: کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران ..💔 🌹 @Modafeaneharaam
🔺 برای این عکس گریه کردم... وداع پدر با دختر 21 ساله اش بر اثر فوت با کرونا ⚠️ ای کسانی که شمال رفتید یا در فضاهای بسته هئیت ها بدون رعایت دستورالعمل های بهداشتی شرکت کردید و کسایی که باعث نشر بیشتر این ویروس شدید... این تصویر را خوب نگاه کنید!!! @Modafeaneharaam
شهر آرام است... علی اصغر تشنه نیست... ما مدافعان حرم داریم... واقعه تکرار نخواهد شد...😇✌️ شادی روح شهدای مدافع حرم صلوات🌹 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد بن زکریای رازی، اعجوبه‌ای که احتمالا شناخت دقیقی از او ندارید! برخلاف بسیاری از پزشکان آن دوره که تمایل به درمان پادشاهان داشتند، او با مردم عادی بیشتر سر و کار داشت و با فقرا بسیار مهربان بود. بعد از 12 قرن کتاب «الحاوی» او هنوز نکات جدیدی را به پزشکان نشان می‌دهد و این باعث شده دانش او هنوز هم در مرکز توجه باشد. @Modafeaneharaam
گرفته‌ایم در آغوش تُربتش چون جان همیشه ملّت ما بوده در اَمانِ رضا(ع) حرم سلطان ... @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACHnNhKP301Zb7S8-7h3bhOHIoFoBoqQACMQsAAq4oSFEipFso2ZHcSiAE.mp3
3.93M
🔊 #صوتی | #پادکست 📝 فهم جامعه از امامت 👤 استاد #رائفی_پور 📌 #امام_زمان @Modafeaneharaam
#مثل_شهید_همت✅ یک شب در منطقه دیدم ابوالفضل ناراحته و انگار از بیماری رنج می بره و معلوم بود کمر درد داره . بهش که رسیدم گفتم چیه برادر ، چی شده . گفت: چیز خاصی نیست انشاءالله خوب میشه و گفت فقط ناراحتم از این که از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمانم امیدوارم سریعتر خوب بشم.😢 خلاصه شروع کردم به ماساژ کمرش و می دانستم این کمردرد همینطوری نیست 2 -3 ساعت قبل خوب خوب بود . خیلی باهاش کلنجار رفتم که چی شده.بالاخره قفل زبانش شکسته شد و گفت: یک مکان از خط احتیاج مبرمی به مهمات داشت که به علت خطر زیاد کسی حاضر نشد مهمات به جلو ببره که باعث شد خودم به تنهایی چندین جعبه مهمات سنگین رو زیر تیر و ترکش به سختی ببرم همین امر، باعث کمر دردم شده.😔 با خودم گفتم هنوزم مثل شهید همت پیدا میشه.خودش فرمانده گردانه و جعبه مهمات می بره.✅ #شهيدحاج_محمد_ابراهيم_همت ❤️ #شهید_‌ابوالفضل_‌راه‌_چمنی‌🌹 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_سی_و_یِکُم🌺 از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا الت
❤️(هوالعشق)❤️ 🌹🌺 عمو همان‌جا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما دفاع کند. دلواپسی زن‌عمو هم از دریای دلشوره عمو آب می‌خورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای توسل بخونیم!» در فشار وحشت و حملات بی‌امان داعشی‌ها، کلمات دعا یادمان نمی‌آمد و با هرآنچه به خاطرمان می‌رسید از اهل بیت (علیه‌السلام) تمنا می‌کردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه می‌لرزد. صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفسمان را در سینه حبس کرد. نمی‌فهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجره‌های اتاق رفت. حلیه صورت ظریف یوسف را به گونه‌اش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا می‌کرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگنده‌ها شمال شهر رو بمبارون میکنن!» داعش که هواپیما نداشت و نمی‌دانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتش‌بازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم. تحمل اینهمه ترس و وحشت، جانمان را گرفته و باز از همه سخت‌تر گریه‌های یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش می‌کرد و من می‌دیدم برادرزاده‌ام چطور دست و پا می‌زند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد.😓 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمی‌دانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم.😔 حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان می‌داد و مظلومانه گریه می‌کرد😭 و خدا به اشک عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد. مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرت‌زده نگاهش می‌کرد و من با زبان روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم.🙂 ...🌸 @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️(هوالعشق)❤️ #رمان_تنها_میان_داعش 🌹#قِسمَت_سی_و_دوم🌺 عمو همان‌جا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب ب
❤️(هوالعشق)❤️ 🌹🌺 ما مثل پروانه 🦋دور عباس می‌چرخیدیم که از معرکه آتش و خون،🔥 خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل شمع می‌سوخت. یوسف را به سینه‌اش چسباند و میدید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلیکوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟»😳 عباس همانطور که یوسف را می‌بویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمی‌دونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح مقاومت کردیم، دیگه تانک‌هاشون پیدا بود که نزدیک شهر می‌شدن.» از تصور حمله‌ای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانک‌ها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن!☄ فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچه‌ها میگفتن ایرانی‌ها بودن، بعضی‌هام میگفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد🙂 :«بچه‌ها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برق‌ها تموم نشده می‌تونیم گوشی‌هامون رو شارژ کنیم!»اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لب‌های خشکم به خنده باز شد.😊 به همت جوانان شهر، در همه خانه‌ها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباط‌مان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بی‌پاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!»😓 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید.😢 بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد. نمی‌دانست از اینکه صدایم را می‌شنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بی‌خبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!» در این قحط آب، چشمانم بی‌دریغ می‌بارید و در هوای بهاری حضور حیدرم، لب‌هایم می‌خندید و با همین حال به‌هم ریخته جواب دادم :«گوشی شارژ نداشت. الان موتور برق اوردن گوشی رو شارژ کردم.» توجیهم تمام شد و او چیزی نگفت که با دلخوری دلیل آوردم :«تقصیر من نبود!» و او دلش در هوای دیگری می‌پرید و با بغضی که گلوگیرش شده بود نجوا کرد :«دلم برا صدات تنگ شده، دلم می‌خواد فقط برام حرف بزنی!» و با ضرب سرانگشت احساس طوری تار دلم را لرزاند که آهنگ آرامشم به هم ریخت. ...🌸 @Modafeaneharaam