eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
30.6هزار عکس
12.4هزار ویدیو
291 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ حضرت عیسی (علیه السلام)، از بزرگترین یاران امام زمان (عجل الله فرجه) ✅ پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم): 📃 مهدی(ع) از فرزندان من است. زمانی که قیام می‌کند، عیسی بن مریم(علیه‌السلام) جهت نصرت و یاری او (از آسمان) فرود می‌آید و حضرتش را برای نماز مقدّم می‌دارد و به او اقتدا می‌نماید. 📜 مِن ذُُرَّیتی اَلمهدی اِذا خَرجَ نَزَل عیسَی بنُ مریمَ(علیه‌السلام) لِنُصرتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صلّی خَلفَهُ. ⬅️ امالی صدوق، ص ١٨١ 🏷 @Modafeaneharaam
🤲🏼 دعاهایی که برای زمان غيبت سفارش شده اند. ☑️ آیت الله بهجت (ره): ▪️ گفتند: ▫️ در حرم سيّد الشّهدا ـ عليه السّلام ـ شيخى را ديدند كه نزد سيّد جليلى (مقصود وجود مبارك امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ است، چنان كه از ادامه ى ماجرا بر مى آيد.) نشسته بود و او درباره ى ظهور امام زمان ـ عليه السّلام ـ سخن مى‌گفت. شيخ هم با ذهن خالى و بدون توجّه گفت: 🔹 بعضى منكِر هستند. ▫️ ايشان فرمود: 🔸 بله به خدا قسم خواهد آمد و از آنها انتقام خواهد گرفت. ▫️شيخ گفت: 🔹 آيا من ظهورش را درك مى‌كنم؟ ▫️رگ هاى سيّد سرخ شد و فرمود: 🔸« إِنْ عَيَّشَكَ اللّه» (اگر خدا عمرت دهد.) ▪️ اين كه در زمان غيبت به خواندن دعاىِ « أَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَك... (1)» سفارش شده است، ظاهرا سرّى دارد. هم چنين سفارش شده است كه اين دعا نيز خوانده شود: 📜 « يا اللّه يا رَحْمانُ يا رَحيمُ، يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دينِكَ.» (2) 📃 اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زير و رو كننده ى دل ها، دلم را بر دينت استوار بدار. " ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته 179 (1): مقصود خواندن دعاى زير است: 📜 « اللَّهُمَّ، عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ. أَللَّهُمَّ، عَرِّفْنى رَسوُلَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسوُلَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ. أَللَّهُمَّ، عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ ديني.»؛ 📃 خدايا، خودت را به من بشناسان، وگرنه نخواهم توانست پيامبريت را بشناسم. بار خدايا، رسولت را به من بشناسان، وگرنه نخواهم توانست حجّتت را بشناسم. خداوندا، حجّتت را به من بشناسان، وگرنه از دينم گمراه خواهم شد. ◀️ ر.ك: اصول كافى، ج 1، ص 337؛ بحار الانوار، ج 52، ص 146؛ ج 92، ص 326. (2): ◀️ بحار الانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 336؛ اعلام الورى، ص 432؛ كمال الدين، ج 2، ص 351. 🏷 @Modafeaneharaam
❇️ مانند کسی که برای دفاع از رسول الله (ص) در رکاب ایشان شمشیر می‌زند 🌸 «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: 📃 کسی که در انتظار امام دوازدهمین خود به سر می‌برد همانند کسی است که در رکاب رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع می‌نماید. 📜 المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَر كَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رُسولِ الله صلی‌الله علیه و آله یذُبُّ عَنهُ. ⬅ کمال‌الدین، ص ٦٤٧ 🏷 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪵 با همان هیزم‌ ... ☑️ امام باقر علیه السلام: 🔥 هیزمی که آن دو نفر برای آتش زدن علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) جمع کرده بودند، نزد ماست و ما آن هیزم‌ را از یکدیگر به ارث می‌بریم، (و دست به دست می‌شود تا برسد به دست قائم علیه السلام). پس او با همان هیزم آن دو نفر را خواهد سوزاند. 📜 ... ثُمَّ يُحْرِقُهُمَا بِالْحَطَبِ الَّذِي جَمَعَاهُ لِيُحْرِقَا بِهِ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)؛ وَ ذَلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهُ، ⬅️ دلائل الامامة ،ص۴۵۵ و حلية الأبرار: ۲/ ص۵۹۸. 🏷 @Modafeaneharaam
⚠️ انتظار فرج وقتی واقعی است که همراه عمل به قرآن و تبعیت از عترت و دعا برای دوستان گرفتار امام زمان عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف باشد. ☑️ آیت الله بهجت (ره): ✨ قرآن کتابی است که تمام نور است، و هادی به‌ سوی امام علیه‌السلام. امکان ندارد حجت در میان ما نباشد و مردم بدون امام علیه‌السلام باشند. اگر به آن چه در دسترس ماست (قرآن و عترت) عمل کنیم، انتظار فرج جا دارد. ❌ انتظار ظهور و فرج امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف با اذیت دوستان آن حضرت سازگار نیست. دوستان آن حضرت از هر دو طرف در این جنگ [عراق علیه ایران] چند سال است که از بین می‌روند و او می‌بیند و متأثر می‌شود، ولی به‌حسب ظاهر دستش بسته است، نمی‌تواند کاری بکند. 🌟 اما چقدر حضرت مهربان است به کسانی که اسمش را می‌برند و صدایش می‌زنند و از او استغاثه می‌کنند، از پدر و مادر هم به آنها مهربان‌تر است. اگر ما غافل باشیم و دعا و تضرع نکنیم، و همه این بلاها را ندیده بگیریم و کالعدم حساب کنیم، یا آنها را باید مسلمان به‌حساب نیاوریم و یا خود را! و اگر به آنها ترحم نکنیم، کسی به ما ترحم نخواهد کرد. ⬅️ در محضر بهجت، ج۲ 🏷 @Modafeaneharaam
⚠️ دوستان ما (از نرسیدن ظهور) ناراحت نیستند! ☑️ شیخ العارفین، مرحوم آیت الله بهجت(ره): ⏱ «هر دقیقه‌ای که می‌گذرد جایگزین و عوض ندارد، از دست رفته و گذشته است و دیگر برنمی‌گردد. ❗️ ‌ای‌کاش اگر خانه و درِ خانه را نمی‌دانیم، کوچه را می‌دانستیم. 🔘 حاج محمدعلی فشندی رحمه‌الله هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف عرض می‌کند: 🔹 مردم دعای توسل می‌خوانند و در انتظار شما هستند و شما را می‌خواهند، و دوستان شما ناراحتند. ▫️ حضرت می‌فرماید: 🔸 «دوستان ما ناراحت نیستند!‌» 🗓 ای‌کاش می‌نشستیم و درباره اینکه حضرت غائب علیه‌السلام چه وقت ظهور می‌کند، با هم گفت‌وگو می‌کردیم، تا حداقل از منتظرین فرج باشیم. 💡 اشخاصی را می‌خواهند که تنها برای آن حضرت باشند. کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. ✳️ چرا ما حداقل مانند نصاری (=مسیحی‌ها) که در مواقع تحیّر با انجیل ارتباط دارند، با آن حضرت ارتباط برقرار نمی‌کنیم؟!» ⬅️ در محضر بهجت، جلد ۲، صفحه ۱۸۷ 🏷 @Modafeaneharaam
🗡🩼 آیا نمی‌بینی که اگر بگویی شمشیر از عصا برّنده‌تر است؛ شمشیر با برّندگی‌اش تو را به‌خاطر این مقایسه سرزنش خواهد کرد؟ ( تشرّف ابو القاسم حاسمی با رفیع الدین حسین‌ ) 🗂 بخش اول: ▫️ عالم جلیل، شیخ ابو القاسم محمّد بن ابی القاسم حاسمی با یکی از علمای اهل سنّت به نام رفیع الدین حسین رفاقتی قدیمی داشت؛ به‌طوری‌که در اموال شریک و اکثر اوقات حتّی در سفر باهم بودند و هیچیک مذهب و عقیده خود را از دیگری مخفی نمی‌کرد و گاهی به شوخی‌ یکدیگر را ناصبی و رافضی می‌گفتند؛ امّا در این مدّت بین آنها بحث مذهبی نشده بود. تا آن‌که اتّفاقا در مسجد شهر همدان، که آن را مسجد عتیق می‌گفتند، بحث مذهبی میان این دو پیش آمد. در اثنای صحبت، رفیع الدین فلان و فلان (=ابوبکر و عمر) را بر امیر المؤمنین علیه السّلام برتری داد. ابو القاسم، رفیع الدین را ردّ کرد و حضرت علی علیه السّلام را بر فلان و فلان برتری داد. او برای مذهب خود به آیات و احادیث بسیاری استدلال کرد و مقامات و کرامات و معجزات بسیاری را که از امیر المؤمنین علیه السّلام صادر شده است، ذکر نمود؛ ولی رفیع الدین، مطلب را عکس نمود و برای برتری ابی بکر، به مصاحبت او با پیامبر صلّی اللّه علیه و اله در غار استدلال کرد و همچنین گفت: 🔹 ابو بکر از بین مهاجرین و انصار این ویژگیها را داشت که: اوّلا پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله داماد او بود؛ ثانیا خلیفه و امام مسلمانان شد. ▫️ و باز ادامه داد و گفت: 🔹 دو حدیث از پیغمبر صلّی اللّه علیه و اله در شأن ابی بکر صادر شده است: یکی آن‌که، تو به منزله پیراهن منی الی آخر. دوم این‌که، پیروی کنید دو نفری را که بعد از من هستند، ابو بکر و عمر را! ▫️ ابو القاسم حاسمی بعد از شنیدن این سخنان گفت: 🔸 به چه دلیل ابو بکر را برتری می‌دهی بر ❇️ سیّد اوصیاء ❇️ و سند اولیاء ❇️ و حامل لواء (صاحب پرچم هدایت) ❇️ و امام انس و جنّ ❇️ و تقسیم کننده جهنّم و بهشت ✳️ و حال آن‌که تو می‌دانی ایشان ❇️ صدّیق اکبر (راستگوی بزرگ) ❇️ و فاروق ازهر (جدا کننده حقّ از باطل) است ❇️ و برادر رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله ❇️ و همسر حضرت زهرا علیها السّلام می‌باشد. ✳️ و نیز می‌دانی که ❇️ هنگام هجرت رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله به سوی مدینه، امیر المؤمنین علیه السّلام در جای ایشان خوابید. ❇️ او با آن حضرت در حالات فقر و فشار شریک بود ❇️ و رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله در خانه صحابه به مسجد را بست، جز در خانه آن جناب ❇️ و علی علیه السّلام را برای شکستن بتهای کعبه بر کتف شریف خود گذاشت. ❇️ و پروردگار متعال او را با صدّیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السّلام در آسمانها تزویج فرمود. ❇️ با عمرو بن عبدود جنگ کرد ❇️ و خیبر را فتح نمود. ❇️ به خدای تعالی به قدر چشم بهم‌زدنی شرک نیاورد به خلاف آن سه نفر. (که به تصریح خود اهل سنّت دهها سال بت‌پرستی کرده‌اند.) ❇️ رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله، علی علیه السّلام را به چهار نفر از پیامبران تشبیه نمود آن‌جا که فرمود: 🔶 هرکه می‌خواهد به آدم در علمش و نوح در حلمش و موسی در شدّتش و عیسی در زهدش نظر کند، به علی بن ابیطالب علیه السّلام بنگرد. ✳️ با وجود این همه فضایل و کمالات آشکار و با نسبتی که با رسول خدا صلّی اللّه علیه و اله داشت و همچنین با برگردانیدن آفتاب برای او، چطور برتری دادن ابی بکر بر علی علیه السّلام جایز است؟ (ادامه دارد) ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی 220 🏷 @Modafeaneharaam
🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی‌ خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع) 🏷 قسمت اول: ♦️ شیخ جلیل، میرزا عبد الجواد محلّاتی، که از اهل تقوی و مجاورین نجف اشرف بود، فرمود: ▪️ شیخ محمّد تقی قزوینی، که در مدرسه صدر منزل داشت و از نظر علم و عمل و تقوی و زهد بی‌نظیر بود، دائما می‌گفت: ▫️ حاجتی که من از خدا دارم و در حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السّلام همیشه خواسته‌ام این است که خدمت ولیّ‌عصر، حضرت بقیّه اللّه ارواحنا فداه، مشرّف شده و پاهای مبارک آن حضرت را ببوسم و در کمال عجز و با دل‌شکستگی می‌گویم: 📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده. ▪️ ایشان مبتلا به مرض سل شد و با این‌که فقیر و نیازمند بود، نهایت عزّت‌نفس را داشت و حال خود را پوشیده می‌داشت. مدّت هجده سال، در جوار حرم مطهّر امیر المؤمنین علیه السّلام، موفّق به تحصیل علم بود. 🩸 مرض او طول کشید و همیشه سرفه می‌کرد و در وقت سرفه از سینه‌اش خون خارج می‌شد و به همین‌سبب از حجره‌اش به انبار مدرسه منتقل شد، تا اطراف حجره به خونی که از سینه‌اش دفع می‌شد، آلوده نشود. مدّتی در آن مکان بود و خون از سینه‌اش دفع می‌شد، تا این‌که همه از او ناامید شدند و کسی‌ گمان نمی‌کرد که از این مرض شفا پیدا کند. چند روزی گذشت. او را در کمال صحّت و سلامتی یافتند. ‼️ همگی از آن حالت و سلامت او شگفت‌زده شدند؛ به‌خاطر آن شدّت و سختی که داشت و خونی که از سینه‌اش خارج می‌شد. ⁉️ به‌هرحال برای همه سؤال بود که چگونه ناگهانی سلامت خود را باز یافت. همه می‌گفتند: 🔹 این نبوده مگر به یک واسطه غیبی؛ ▪️ لذا از سبب شفای او پرسیدند. گفت: ▫️ شبی از شبها، حال من خیلی وخیم شد؛ به‌طوری‌که هیچ حسّ و حرکت و شعوری برایم باقی نماند. ✨ اوایل فجر بود، ناگاه دیدم سقف انبار شکافته شد و شخصی که یک صندلی همراهش بود، فرود آمد و آن را در مقابل من گذاشت. بعد از او شخص دیگری فرود آمد و بر آن صندلی نشست. در همان حالت مثل این‌که به من گفتند: 🔸 این شخص امیر المؤمنین علیه السّلام است. ▫️ حضرت توجّهی به من فرمود و از حال من جویا شد. عرض کردم: 🔹 ای سیّد و مولای من، حاجت مهمّ من شفای از این مرض و رفع فقر می‌باشد. ▫️ فرمود: 🔸 امّا مرض؛ که از آن شفا یافتی. ▫️ عرض کردم: 🔹 آن آرزوی بلندی که دارم و همیشه در حرم مطهّر دعا می‌کنم و از خدا می‌خواهم که مستجاب شود، چطور؟ ▫️ فرمود: 🔸 فردا قبل از طلوع آفتاب به بالای بلندی وادی السّلام رفته و درحالی‌که متوجّه به جادّه و راه کربلا باشی، می‌نشینی فرزندم صاحب العصر و الزّمان از کربلا می‌آید. دو نفر از اصحاب او همراهش هستند. به ایشان سلام کن و هرجا می‌روند، همراهشان باش. (ادامه دارد) 🏷 @Modafeaneharaam
🌸 تشرّف شیخ محمّد تقی قزوینی‌ خدمت امام زمان(عج) پس از شفا یافتن از بیماری لاعلاج به دست امیر المومنین حضرت علی(ع) 🏷 قسمت دوم: ▫️... در این هنگام حواسم برگشت و به هوش آمدم؛ و هیچ‌کس را ندیدم. با خود گفتم این جریان از خیالات مالیخولیایی بود؛ امّا پس از زمانی که گذشت، سرفه نکردم و دیدم به بهترین وجه شفا یافته‌ام. تعجّب کردم و در عین حال باور نمی‌کردم که شفا یافته باشم. تا این‌که شب شد و اصلا سرفه‌ای به من دست نداد. با خود گفتم اگر آنچه که وعده فرموده‌اند فردا واقع شود، صورت گرفت و به زیارت مولایم حضرت صاحب الزّمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف مشرّف شدم، بدون هیچ شکّ و شبهه‌ای به بزرگترین سعادتها رسیده‌ام. 🌄 صبح شد. وقت طلوع آفتاب، به محلّی که امر فرموده بودند، رفتم و آن‌جا نشستم و رو به جادّه کربلا نمودم. ✨ ناگاه سه نفر که یکی از آنها جلوتر و با کمال وقار و آرامش بود و دو نفر پشت‌سر او مثل مجسّمه متحرّک پیش می‌آمدند. آن دو نفر لباسشان از پشم و به پایشان گیوه بود. در این‌جا هیبت و شوکت آن بزرگوار مرا گرفت به‌طوری‌که چون نزد من رسید، جز سلام کردن قادر به هیچ‌کاری نبودم. ایشان جواب سلام مرا دادند و از پای آن بلندی که روی آن نشسته بودم، بالا آمدند و از پشت دیوار شهر وارد جادّه‌ای که به سوی مقام حضرت مهدی علیه السّلام است، شدند و حضرت در اتاقی که در آن مقام است، نشستند و آن دو نفر کنار در اتاق ایستادند. من هم نزدیک آنها ایستادم. آن دو نفر ساکت بودند و اصلا صحبت نمی‌کردند و به همین حال روز بلند شد و آفتاب بالا آمد و صبر من هم تمام شد. با خود گفتم داخل اتاق می‌شوم و به بوسیدن پای مبارک مولای خود مشرّف می‌گردم. چون پا در فضای آن اتاق گذاردم، هیچ‌کس را ندیدم. این‌جا دنیا در نظرم تاریک شد و تا شب در کنار دریای قدیم نجف، خود را به خاک و گل می‌زدم و فریاد می‌کشیدم. تصمیم داشتم که خود را از نهایت غصّه‌ای که پیدا کرده بودم، هلاک کنم؛ امّا فکر کردم و دیدم که دعای من همین بود: 📜 اللهمّ ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده؛ یعنی 📃 خدایا آن حضرت را به من نشان بده. ▫️ و این دعا هم که مستجاب شد. پس دلیلی ندارد که خود را از بین ببرم؛ لذا به محلّ خود برگشتم و تابه‌حال هم این قضیّه را به کسی نگفته بودم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه 103 🏷 @Modafeaneharaam
🗡🩼 آیا نمی‌بینی که اگر بگویی شمشیر از عصا برّنده‌تر است؛ شمشیر با برّندگی‌اش تو را به‌خاطر این مقایسه سرزنش خواهد کرد؟ ( تشرّف ابو القاسم حاسمی با رفیع الدین حسین‌ ) 🗂 بخش دوم: ▫️ ... چون رفیع الدین این صحبت را از ابو القاسم شنید، که علی علیه السّلام را بر ابی بکر برتری می‌دهد، دوستی‌اش با او سست شد و بعد از گفتگوی زیاد به ابو القاسم گفت: 🔹 صبر می‌کنیم؛ هر مردی که به مسجد آمد آنچه را حکم کرد، چه به نفع مذهب من یا مذهب تو، همان را قبول می‌کنیم. ▫️ چون ابو القاسم عقیده اهل همدان را می‌دانست؛ یعنی می‌دانست که همه سنّی هستند، از این شرط می‌ترسید؛ ولی به‌خاطر کثرت مجادله، شرط مذکور را قبول کرد و با کراهت راضی شد. ▫️ بلافاصله بعد از شرط مذکور، جوانی که از رخسارش آثار جلالت و نجابت ظاهر بود و معلوم می‌شد از سفر می‌آید، داخل مسجد شد و در آن‌جا گشتی زد و نزد ایشان آمد. رفیع الدین با کمال سرعت و اضطراب از جا برخاست و بعد از سلام و تحیّت، از آن جوان سؤال کرد که واقعا بگوید علی علیه السّلام بالاتر است یا ابو بکر؟ جوان بدون معطّلی این دو شعر را فرمود: 🔶 متی اقل مولای افضل منهما اکن للّذی فضّلته متنقّصا ا لم تر انّ السّیف یزری بحدّه مقالک هذا السّیف احدی من العصا 📃 ( معنی شعر این است: هرگاه بخواهم در مقایسه بین مولایم علی علیه السّلام و آن دو نفر بگویم مولایم از آنها با فضیلت‌تر است، این‌جاست که منزلت او را پایین آورده‌ام. آیا نمی‌بینی، اگر بگویی شمشیر از عصا برنده‌تر است؛ شمشیر با برندگی‌اش تو را به‌خاطر این مقایسه سرزنش خواهد کرد؟ ) ▫️ وقتی جوان از خواندن این دو بیت فارغ شد، ابو القاسم و رفیع الدین از فصاحت و بلاغتش تعجّب کردند؛ لذا برای این‌که از حالات او بیشتر جویا شوند، از او خواستند که با ایشان صحبت کند؛ امّا ناگهان از پیش چشمانشان غایب شد و دیگر او را ندیدند. 💡 رفیع الدین چون این امر عجیب و غریب را مشاهده کرد، مذهب باطل خود را ترک گفت و مذهب حقّ اثنی عشری را پذیرفت. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی 220 🏷 @Modafeaneharaam
❇️ تجلیل شگفت‌انگیز حضرت محمد(ص) از یاران امام مهدی (عج) ✅ حضرت محمد (ص): 🔸 «خوشابه‌حال کسی‌که او را دیدار کند، خوشا به سعادت کسی که او را دوست بدارد و خوشابه‌حال آنکه به او معتقد باشد. 🌟 خداوند آنها را از هلاکت نجات می‌بخشد. و به سبب اقرار به خدا و پیامبر خدا (ص) و امامان معصوم (ع)، خداوند درهای بهشت را به روی آنها باز می‌کند. ✨ مثل آنها در روی زمین مانند مثل مشک است که فضا را خوشبو می‌سازد و خود هرگز تغییر نمی‌یابد. 🌙 و مثل آنها در آسمانها مثل ماه تابان است که تابش و درخشش آن هرگز به تاریکی نمی‌گراید.(۱)» ⬅️ روزگار رهایی، ج‌۱، ص: ۴۰۴ (۱). بشاره الاسلام صفحه ۹، بحار الانوار جلد ۵۲ صفحه ۳۱۱ و الزام النّاصب صفحه ۶۳. 🏷 @Modafeaneharaam
💡 شفاعت را باید از این دنیا با خود ببریم ... ما آن اندازه از شفاعت بهره می‌بریم که به امام عصر (عج) شبیه و با ایشان همسو شده‌ایم. ☑️ مرحوم علامه حسن زاده رحمة الله: ▫️ انسان بايد بداند كه شفاعت را بايد از اين جا با خود ببرد و آن قدر كه با انسان كامل، يعنى امام عصرش عجل الله تعالى فرجه سنخيت دارد به همان اندازه از شفاعت بهره مند است و با قرآن و عترت پيوسته است، پس هم قرآن شفيع است و هم عترت و ممكن است كه شخص شفيعى هم شفيع جمعى شود، عاقل را اشاره كافى است! ⬅️ کتاب پندهای حکیمانه در آثار استاد علامه حسن زاده آملی 🏷 @Modafeaneharaam