﷽
.
قسمتی از وصیت نامه #شهید_حرم مهدی حسینی؛
.
تو شاهد باش که به یاد علی اکبر جوانمان را فرستادیم.
درست که به پای جوانان #بنی_هاشم نمی رسد اماتو قبول کن
این قربانیان و فدائیان عشق حریمت را...
میبینی جوان هایمان چه قد قامتی دارند؟
چه چهره دلربا و ومعصومی دارند؟
همه اش به فدای ارباً اربای علی اکبر حسین.
.
#علی_اکبر ع
.
#راه_حسینی ادامه دارد...🚩
.
#شهید #شهدا #شهادت #شهیدان_خدایی
#مدافع_حرم #مدافعان_حرم #شهدای_مدافع_حرم
#تمام_زندگی_ام_فدای_رقیه س #نجف #دمشق #کربلا
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_حسینی #شهید_مهدی_حسینی
#الشام #سوریا #العراق #حزب_الله #لبنان #نجف_الشرف #کربلا
.
شادی روحش #صلوات 🌷
#عند_ربهم_یرزقون
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_دوازدهم 💠 حتی روزی که به بهای وصال سعد ترکشان میکردم، در آخرین لحظات خرو
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سیزدهم
💠 دیگر رمق از قدمهایم رفته بود، بدنم هر لحظه سُستتر میشد و او میدید نگاهم دزدانه به طرف در میدود که به سمتم آمد و دوباره با انگشتانش به مچم دستبند زد. از سردی دستانم فهمید اینهمه ترس و درد و خونریزی جانم را گرفته و پای فراری برایم نمانده که با دست دیگرش شانهام را گرفت تا زمین نخورم.
بدن لختم را به سمت ساختمان میکشید و حتی دیدن این حال خرابم رؤیای فتح #سوریه را از یادش نمیبرد که نبوغ جنگی رفقایش را به رخم کشید :«البته ولید اینجا رو فقط بهخاطر آب و هواش انتخاب نکرده! اگه بتونیم داریا رو از چنگ بشار اسد دربیاریم، نصف راه رو رفتیم! هم رو جاده #دمشق درعا مسلط میشیم، هم جاده دمشق امان، هم جاده دمشق بیروت! کل دمشق و کاخ ریاست جمهوری و فرودگاه نظامی دمشق هم میره زیر آتیش ما و نفس حکومت رو میگیریم!»
💠 دیگر از درد و ضعف به سختی نفس میکشیدم و او به اشکهایم شک کرده و میخواست زیر پای اعتقاداتم را بکشد که با نیشخندی دلم را محک زد :«از اینجا با یه خمپاره میشه #زینبیه رو زد! اونوقت قیافه #ایران و #حزب_الله دیدنیه!»
حالا می فهمیدم شبی که در #تهران به بهانه مبارزه با دیکتاتوری با بنزین بازی میکرد، در ذهنش چه آتشی بوده که مردم سوریه هنوز در تظاهرات و او در خیال خمپاره بود.
💠 به در ساختمان رسیدیم، با لگدی در فلزی را باز کرد و میدید شنیدن نام #زینبیه دوباره دلم را زیر و رو کرده که مستانه خندید و #شیعه را به تمسخر گرفت :«چرا راه دور بریم؟ شیعهها تو همین شهر سُنینشین داریا هم یه حرم دارن، اونو میکوبیم!»
نمیفهمیدم از کدام #حرم حرف میزند، دیگر نفسی برایم نمانده بود که حتی کلماتش را به درستی نمیشنیدم و میان دستانش تمام تنم از ضعف میلرزید.
💠 وارد خانه که شدیم، روی کاناپه اتاق نشیمن از پا افتادم و نمیدانستم این اتاق زندان انفرادی من خواهد بود که از همان لحظه #داریا بهشت سعد و جهنم من شد.
تمام درها را به رویم قفل کرد، میترسید آدم فروشی کنم که موبایلم را گرفت و روی اینهمه خشونت، پوششی از #عشق کشید :«نازنین من هر کاری میکنم برای مراقبت از تو میکنم! اینجا بهزودی #جنگ میشه، من نمیخوام تو این جنگ به تو صدمهای بخوره، پس به من اعتماد کن!»
💠 طعم عشقش را قبلاً چشیده و میدیدم از آن عشق جز آتشی باقی نمانده که بیرحمانه دلم را میسوزاند. دیگر برای من هم جز تنفر و وحشت هیچ حسی نمانده و فقط از ترس، تسلیم وحشیگریاش شده بودم که میدانستم دست از پا خطا کنم مثل مصطفی مرا هم خواهد کشت.
شش ماه زندانی این خانه شدم و بدون خبر از دنیا، تنها سعد را میدیدم و حرفی برای گفتن نمانده بود که او فقط از نقشه جنگ میگفت و من از غصه در این #غربت ذره ذره آب میشدم.
💠 اجازه نمیداد حتی با همراهیاش از خانه خارج شوم، تماشای مناظر سبز داریا فقط با حضور خودش در کنار پنجره ممکن بود و بیشتر شبیه #کنیزش بودم که مرا تنها برای خود میطلبید و حتی اگر با نگاهم شکایت میکردم دیوانهوار با هر چه به دستش میرسید، تنبیهم میکرد مبادا با سردی چشمانم کامش را تلخ کنم.
داریا هر جمعه ضد حکومت اسد تظاهرات میشد، سعد تا نیمهشب به خانه برنمیگشت و غربت و تنهایی این خانه قاتل جانم شده بود که هر جمعه تا شب با تمام در و پنجرهها میجنگیدم بلکه راه فراری پیدا کنم و آخر حریف آهن و میلههای مفتولی نمیشدم که دوباره در گرداب گریه فرو میرفتم.
💠 دلم دامن مادرم را میخواست، صبوری پدر و مهربانی بیمنت برادرم که همیشه حمایتم میکردند و خبر نداشتند زینبشان هزاران کیلومتر دورتر در چه بلایی دست و پا میزند و من هم خبر نداشتم سعد برایم چه خوابی دیده که آخرین جمعه پریشان به خانه برگشت.
اولین باران پاییز خیسش کرده و بیش از سرما ترسی تنش را لرزانده بود که در کاناپه فرو رفت و با لحنی گرفته صدایم زد :«نازنین!» با قدمهایی کوتاه به سمتش رفتم و مثل تمام این شبها تمایلی به همنشینیاش نداشتم که سرپا ایستادم و بیهیچ حرفی نگاهش کردم.
💠 موهای مشکیاش از بارش باران به هم ریخته بود، خطوط پیشانی بلندش همه در هم رفته و تنها یک جمله گفت :«باید از این خونه بریم!»
برای من که اسیرش بودم، چه فرقی میکرد در کدام زندان باشم که بیتفاوت به سمت اتاق چرخیدم و او هنوز حرفش تمام نشده بود که با جمله بعدی خانه را روی سرم خراب کرد :«البته تنها باید بری، من میرم #ترکیه!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Modafeaneharaam
🌹الگو برداری از شهداء
یكي از كارهايي هر روز صبح به انجام آن مبادرت ميكرد، خواندن #زيارت_عاشورا بود و استمرار همين زيارت عاشوراها بهانه ی شهادتش شد.
#شهید_مهدی_مدنی 🌹
#حزب_الله
@Modafeaneharaam
609.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️فیلم لحظه اصابت موشک حزب الله لبنان به ساختمانی در غرب الجلیل
#حزب_الله
@Modafeaneharaam
@Modafeaneharaam
🔘 حزب الله لبنان سوابق مبارزاتی شهید ابراهیم عقیل را که در عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان به شهادت رسید را منتشر کرد:
▫️ شهید بزرگ حاج ابراهیم محمد عقیل یکی از بنیانگذاران عمل اسلامی در بیروت بود.
▫️ او یکی از رهبران عملیاتهای قهرمانانه در جریان تهاجم نیروهای اشغالگر به بیروت در اوایل دهه ۱۹۸۰ بود و در اوایل دهه ۱۹۹۰ مسئولیت آموزش مرکزی حزب الله را برعهده گرفت و نقشی اساسی در توانمندیهای انسانی در تشکیلات مقاومت ایفا کرد.
▫️ فرمانده شهید ابراهیم عقیل ستون عملیاتی مقاومت اسلامی را پایه گذاری کرد و از سال ۲۰۰۸ سمت «دستیار دبیر کل در امور عملیات» را بر عهده داشت و به عضویت شورای جهاد منصوب شد.
▫️ وی همچنین از فرماندهان مقابله قهرمانانه با تجاوزات اسرائیل به لبنان در سال ۲۰۰۶ بود و بر تاسیس، توسعه و رهبری نیروی رضوان در مقاومت اسلامی تا زمان شهادت نظارت داشت. وی از زمان عملیات طوفان الاقصی رهبری عملیات نظامی نیروی رضوان در جبهه پشتیبانی را طراحی و نظارت کرد.
🏷 #حزب_الله #شهید_ابراهیم_عقیل
#علی_طریق_القدس
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
خبرنگار الجزیره:ما نمی خواهیم اغراق کنیم، اما آنچه رخ داد یک قتل عام بزرگ است. @Modafeaneharaam
آنچه را که دشمنان از رازهای تشیع نمیدانند ، این است که شهید و خون او ، اگر چه در ظاهر فقدان است ، اما قطعی کننده پیروزی جریان حق و باتلاق جریان باطل است ، این است که #حزب_الله قطعا پیروز است .
#همدردـلبنانیم
🌷الّلهُـمَّ ؏جـِّل لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌷
@Modafeaneharaam
✅ روش واریز مستقیم کمکهای مردمی برای رزمندگان مقاومت لبنان از طریق وبسایت دفتر رهبر معظم انقلاب
❇️ مقام معظم رهبری:
🔸 بر همهی مسلمانان فرض (واجب) است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند.
۷ مهر ۱۴۰۳
✅ برای واریز مستقیم کمکهای مردمی برای رزمندگان مقاومت لبنان از طریق وبسایت دفتر رهبر معظم انقلاب، به سایت دفتر مقام معظم رهبری به آدرس زیر وارد شوید:
https://www.leader.ir/fa/monies
سپس مراحل زیر را طی کنید:
1️⃣ ابتدا تعیین گزینهی «انتخاب_وجوهات»
2️⃣و سپس از قسمت «بابت» ، انتخاب گزینهی «کمکها»
3️⃣ و نهایتاً «کمک به رزمندگان مقاومت لبنان» را انتخاب کنید.
4⃣ «مبلغ» مورد نظر را وارد کرده و دکمه «اضافه» را بزنید.
5⃣ کد امنیتی را وارد کنید و با زدن دکمه پرداخت به صفحه پرداخت بانکی هدایت شوید.
🤝 این پست را به اشتراک بگذارید
🏷 #مقام_معظم_رهبری #حزب_الله #لبنان
Aboozar Roohi ~ UpMusicAboozar Roohi - Yome Alntegham (320).mp3
زمان:
حجم:
14.3M
#حزب_الله
مرحبالشگرحزبالله🚀
ابوذر روحی 🎤
⭕️ تأیید شهادت #سید_هاشم_صفی_الدین از جانب حزب الله تا ساعات آینده
العربیه مدعی شد:
▫️پیکر هاشم صفیالدین بعد از ظهر سهشنبه یکم آبان در زیر آوارها در المریجه در الضاحیه بیروت پیدا شد.
ادعای سخنگوی عربی ارتش اسرائیل:
🔹اکنون میتوان این خبر را تایید کرد که ارتش اسرائیل سه هفته پیش، سید هاشم صفی الدین، رئیس شورای اجرایی #حزب_الله را هدف قرار داد.
#هاشم_صفی_الدین
@Modafeaneharaam
💔
لبخند دلنشین شهید مقاومت در قبر
همیـشه بشــاش و خنــدهرو بـود. انرژی خاصی در صورتش موج میزد و لبخندی که همیشه همراهش بود، حتی در قبر هم از او جدا نشد.
اهتمام زیادی به نماز و مخصوصاً نماز شب داشت. همیشه سوره واقعه را تلاوت میکرد. از صله رحم بسیار سخن میگفت و به آن عمل میکرد.
همیشه فانی بودن دنیا را به خود و اطرافیان تذکر میداد و میگفت که: «باید از لذتهای این دنیــای فــانی هم فاصله بگیریم.»
شخصیتی دوستداشتنی که نزد همگان محبوب بود... و هرکس چهره زیبای این شهید را میدید، به عشق و محبت در ایشان نسبت به خدا و مسیر شهادت پی میبرد.
شهـید وسـام، علاقه خاصی به امام خامنهای داشت؛ علاقهاش به ایشان طعم دیگری داشت. کتابهایشان را به خوبی مطالعه میکرد و از فتاوای ایشان اطلاع داشت.
راوی: همسر #شهید_وسام_محسن
#حزب_الله
@Modafeaneharaam