#سفر_کـربلا
به پاس قدر دانی از زحمات عزیزان تلاشگر واقف حسینیه ترتیب زیارت محبوب دلها و سرور همه خوبی ها را فراهم نمودند و 17 فروردین تعداد 40 نفر از همشهریها به پابوس آقاشون در کربلارفتند .☺️🍃
آقا مجتبی هم با اونا بود زائر بود و نوکری زاِئر ها را افتخار میدانست👌. بین راه تا اتوبوس می ایستاد همه پایین میرفتند و رفع خستگی میکردند میدیدیم مجتبی راهشو کج میکرد و می رفت غذا و وسایل پذیرایی را تحویل میگرفت داخل اتوبوس می گذاشت و موقع حرکت بین زائرا تقسیم میکرد .
یکی از بچه ها دلسوزی کرد و این بار میخواست داخل اتوبوس کار مجتبی را بکنه کمی بعد مجتبی را صدا زد و گفت بیا کار خودته خدا اجرت بده واقعا که ....لحظه لحظه های سفر خاطره بود وخاطره خوبی بود🌹 وخوبی یکی دیگر از همشهریها که با خانواده توفیق تشرف همزمان پیدا کرده بود میگفت هر وقت دلــ❤️ــم هوای #حـرم می کرد و به زیارت میرفتم مجتبی را می دیدم مشغول زیارت بود🍃 محال بود اورا نبینم . باز هم اونجا سلام می کرد و می گفت عمو کمک کنم ( همشهری همسرش را با ویلچر به زیارت می بردند) گفتم مجتبی کی آمدی!؟ جواب می داد نرفتم که بیام همش اینجا بودم 😊.
بچه ها تکی تکی و دسته جمعی عکس های یادگاری می گرفتند ( یکی دیگه از دوستان نقل می کنه )یادش بخیر با مجتبی یه روز بین الحرمین بودیم دیدم مجتبی دوربینشو داد گفت حاجی یه عکس یادگاری (شهادتی) بگیر من دلم نیامد . تا اینکه کربلایی محمد یه عکس زیبا و اونجوری که مجتبی می خواست ازش گرفت .پشت سرش حرم آقا بود و بعداز شهادتش یکی از پوستر های رو دیوار ها شد 🕊
شهید مدافـع حرم مجتبے کرمے🌹
@modafeaneharaam
تا پیش از #سفر_کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. وقتی از سفر کربلا برگشت مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از #امام_حسین(ع) خواستی⁉️
مجید گفته بود یه نگاه به گنبد🕌 #امام_حسین(ع) کردم و یه نگاه به گنبد #حضرت_عباس(ع) انداختم و گفتم آدمم کنید😔
سه چهار ماه قبل رفتن به سوریه به کلی متحول شد، بعد از اون همیشه در حال دعا و گریه😭 بود. نمازهایش را #اول_وقت میخواند
خودش همیشه میگفت نمیدانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و در حال عبادت📿 باشم.
#شهید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم🌹
#شب_جمعه
@Modafeaneharaam