🎥لحظه پیروزی #مدافعان_حرم در عملیات💪 #سیدابراهیم 🌹 @Modafeaneharaam

فیلمبرداری مخفیانه ی #سیدابراهیم از فرمانده شهید #ابوعلی،🌹 هنگامیکه در حال گریه کردن، حین گوش دادن آهنگ امام رضا علیه السلام هستند...💔(کنارشون شهید جعفرجان محمدی مشغول کتابت) @Modafeaneharaam

فیلمبرداری مخفیانه ی #سیدابراهیم از فرمانده شهید #ابوعلی، هنگامیکه در حال گریه کردن، حین گوش دادن آهنگ امام رضا علیه السلام هستند...(کنارشون شهید جعفرجان محمدی مشغول کتابت) @Modafeaneharaam

شهید مدافع حرم مصطفي صدرزاده🌹 #سیدابراهیم شهادت تاسوعاي حسیني ۹۴ 🕊🌹🍃 #کلنا_عباسک_یا_زینب_سلام_الله_علیها 🕊🌹🌱 ✨با ولایت تا سعادت..... خاطره ای از سید ابراهیم... يه روز مرخصی خورده بوديم من وسایل سید و جمع کرده بودم و سوار ماشین شدیم تا ايشون و تا فرودگاه همراهی کنم یکی ديگه ار بچه ها هم همراهمون بود تا همراه سید به ایران بره سید برگشت به من گفت برادر من تو يه جای نوشابه يه عطر خالص از خادم حرم هدیه گرفتم ولی هر چی گشتم پیدا نکردم تو ندیدیش؟🤔 گفتم نه سید جان چه جوري بود؟ گفت تو يه جای نوشابه بود به رنگ چایی بود گفتم نه..... يه دفعه اون دوستی که همراهمون بود گفت سید يه چيز بگم ناراحت نميشی؟ گفت نه عزیزم بگو گفت من فکر کردم اون چاییه که سرد شده انداختمش دور......😱 فکر میکنید سید چه برخوردی کرد؟؟ دست کرد تو جیبش پنج هزار لیر سوری که معادل پنجاه هزار تومن الانه بهش داد گفت اينو دادم به عنوان هدیه فقط بخاطر صداقتت اشکال نداره برادر😊 @Modafeaneharaam

فیلمبرداری مخفیانه ی #سیدابراهیم از فرمانده شهید #ابوعلی، هنگامیکه در حال گریه کردن، حین گوش دادن آهنگ امام رضا علیه السلام هستند...(کنارشون شهید جعفرجان محمدی مشغول کتابت) #شهادت_امام_رضا💔 @Modafeaneharaam

﷽ 🔹به قدری دوستش داشت «داداش مهدی» صدایش میزد. 🔹همیشه از نظم مثال زدنی و هوش فوق العاده ی، مهدی میگفت. 🔹بعد از شهادت مهدی، همیشه سعی میکرد وقتی ایران هست به خانواده مهدی حتما سر بزند، وقتی به خانواده مهدی سر میزد، کارهایی که اگر مهدی بود انجام میداد، را سعی میکرد انجام بده... 🔹 یک دفعه، ظرف میشست 🔹یک دفعه، سفره پاک می کرد و... 🔹 شهید #مهدی_صابری که #سیدابراهیم به این شدت به او علاقه مند بود، قطعا ویژگی های زیادی داشت که با شناخت آن ها می شود، راه را پیدا کرد.✅ @Modafeaneharaam

﷽ 🔷 #مردی_با_پای_لنگان 🔹پاش هنوز توی گچ بود و معلوم بود که نمی تونه درست راه بره 🔻گفتم؛ آخه مرد مومن!! کی با این حالش پا میشه میاد منطقه؟؟؟ 🔹گفت؛ ههههه تازه می خوام تو عملیات هم شرکت کنم 🔻نگاهی کردم بهش.... 🔻 گفتم ؛ با این وضعیت که نمیشه، با عصا و پای گچ گرفته!! هم برا خودت مشکل درست می کنی و هم برای بقیه.... بیخیال شو.... 🔹گفت؛ فلانی تو خیالت راحت بزاریدم توی نفربر و بفرستیدم جلو!! 🔹دستام که سالمه می تونم تیر اندازی کنم 🔻گفتم؛ سید اگه خدایی ناکرده بخوایم عقب نشینی کنیم چند نفر باید گرفتار تو بشن؟ 🔹خندید؛ گفت، بابا بچه ها عقب بکشن من می مونم تامین میکنم.... 🔻حرفهاش رو جدی نگرفتم.... 🔹فردای اون روز تا بوی عملیات به دماقش خورد، رفته بود بیمارستان گچ پاش رو باز کرده بود 🔻وقتی دیدمش تعجب کردم، حتی زخم گلوله هنوز خوب نشده بود جلوم یه کم رژه رفت 😊😊😊 🔹 گفت؛دیدی چیزی نیست!!! 🔹.....با همون پا تو عملیات دیرالعدس شرکت کرد 🔻گردان سید احتیاط بود ولی وقتی عملیات شروع شد اولین گردان خودش رو به شهر رسوند و مثل همیشه خودش جلوی همه....... 🌹 #شهید_مصطفی_صدرزاده 🌹 🌹 #سیدابراهیم 🌹 @Modafeaneharaam

#شهید_مصطفی_صدرزاده #سيدابراهيم ❤️ 🌹همین بریدنِ از دنیا به صورت کّرار اين باعث می شود به خدا نزدیکتر بشوی ...🌹 @Modafeaneharaam