🔰 شب عروسی از من خواست برایش دعا کنم.
گفتم چه دعایی؟
گفت از خدا بخواه که من شهید بشم!
جا خوردم, ناراحت شدم و گفتم شما اگر میخواهی شهید بشی و اینقدر عشق شهادت داری، پس چرا با من ازدواج کردی؟
گفت من دوست داشتم به هر دو عشقم برسم و از خدا خواستم کمکم کند!
هنوز یکی دو ماه از عروسی ما نگذشته بود که خبرهای بدی از جبهه ها به گوش رسید. گفت می خواهم برم جبهه!
خانواده مخالفت کردند. گفتن شما تازه ازدواج کردی!
مصمم گفت: اگر من از شما که ناموسم هستید دفاع نکنم، چه کسی این کار را انجام میدهد؟
🔰روز اولی بود که به جبهه امده بود.گفت برادر از کجا میتونم زنگ بزنم شیراز؟
گفتم بزار برسی, عرقت خشک بشه!
با خجالت سرش را پایین انداخت و گفت مدتی پیش عروسیم بود. شنیدم جبهه به نیرو نیاز داره,نتونستم بی خیال بمونم, عروسو ول کردم اومدم!
جا خوردم, از این همه غیرت. چند روز بعد با امبولانس رفت خط شهید بیاره, دیگه برنگشت!
#شهید الله قلی عقدکی 🌹
#شهداےفارس
شهادت:۱۳۶۷/۴/۴- جزیره مجنون
@Modafeaneharaam
دست راست شهید حسن باقری بود. همین همراهی، او را متخصص
اطلاعات عملیات کرده بود. شناسایی را در هر کاری ضروری می دانست
و همیشه می گفت تا می توانید شناسایی کنید و بعد عملیات.
حاج قاسم هم خیلی دوستش داشت، چون حاج رسول مرد عملیات های سخت بود.
یک بار وسط بحبوحه جنگ سوریه، حاج قاسم وارد سنگر شده بود و دیده بود حاج رسول نقشه اسرائیل را گذاشته وسط و دارد نقشه عملیاتی طراحی می کند.
بهش گفته بود: چه می کنی حاج رسول؟ گفته بود:
دارم نقشه عملیات حذف اسرائیل بعد از داعش را طراحی می کنم. حاج قاسم گفته بود: وسط این شلوغی جنگ و حضور داعش؟ حاج رسول پاسخ داده بود: فرضش که محال نیست. ان شاءالله با فرماندهی شما
اون روز هم میاد.
سردار شهید عبدالرسول استوار
#شهداےفارس
#ایام_شهادت
@Modafeaneharaam
💠 #شهیدے که زمان شهادت و محـل قبر خود را نشــان داد....
🌷روز خاکسپارے شهیـد موزه بود. اکثر بچه هاے قدیم لشـکرجمع بودن...
با حاج عبدالله به حسینیه گلزار شهدا تکیه داده بودیم.
گفت فـلانی, این آب خورے رو می بینے؟
(و به اب خوری کنار مزار شهیدسپاسی اشاره می کرد.)
گفتم :خــوب؟
گفت: هفته دیگه, جاے اون یه شهید دفن می کنید؟
گفتم کی؟
گفت:حاج عـبدالله رودکی!😳😳
گفتم :خواب دیـدے خیـر باشـه!😊
به چند نفر دیگه هم سپــرد.
هفته بعدشد. شب خوابی دیدم که مطمئن شدم, خبــر بدی در راه است.
تا خبرشهادتش امد. بعد هم گفــتن از تهران آمــده اند تا پیــکر حـاج عبدالله را ببــرن تهران.., بهشت زهرا!
سریع خــودم را رساندم و با عصبانیت گفتم :مگــه نشــنیده اید امام فرمودند ملاک وصیت شهدا است!
گفتن بله!
گفتم: هفته پیش به من گفت کجا دفن شود, به چنــد نفر دیگر هم...
چه جایے بهتر از کنار مجــید سپاسے!
🍃🌷🍃
#شهید حاج عبدالله رودکی
#شهداےفارس
#سالروزشهادت
@Modafeaneharaam
🔰روز اولی بود که به جبهه امده بود.گفت برادر از کجا میتونم زنگ بزنم شیراز؟
گفتم بزار برسی, عرقت خشک بشه!
با خجالت سرش را پایین انداخت و گفت مدتی پیش عروسیم بود. شنیدم جبهه به نیرو نیاز داره,نتونستم بی خیال بمونم, عروسو ول کردم اومدم!
جا خوردم, از این همه غیرت. چند روز بعد با امبولانس رفت خط شهید بیاره, دیگه برنگشت!
#شهید جاویدالاثر الله قلی عقدکی
#شهداےفارس
شهادت:۱۳۶۷/۴/۴- جزیره مجنون
@Modafeaneharaam
💢تصمیم گرفت به جبهه برود.
در آن زمان تنها فرزندمان بر اثر بیماری در بیمارستان بستری بود. هرچه به محمد رضا گفتم:
الان نرو، صبر کن تا فرزندمان خوب شود و بعد برو.
قبول نکرد و گفت: تو همسر ارتشی هستی و باید صبور باشی...
💢در تاريخ ۱۳۶۰/۰۵/۱۲ خبر شهادت او را به ما دادند ولی خبری از پیکر او نبود.چهار ماه و ده روز از شهادت محمد رضا می گذشت وقتی پیکر او را آوردند امام جمعه فسا گفتند: بگذارید تا مردم بیایند و از مقام شهید با خبر شوند.
پیکرش هیچ #تغییری نکرده بود انگار تازه به شهادت رسیده است.
با دیدن جسد محمد رضا ایمانم به خدا قوی تر شد و از این که او شهید شده بود افتخار می کردم.
#شهید_محمدرضا_یاقوت
#شهداےفارس
@Modafeaneharaam