eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
34.6هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
11.4هزار ویدیو
284 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
سرشار از انرژی!! 💥 از کار که برمیگشت، با وجود #خستگی بسیار، در خدمت خانواده بود. خیلی برایم عجیب بود! معمولا از کار که بر می گشتم، از شدت خستگی #حوصله ی هیچ کاری را نداشتم😞، ولی مرتضی این طور نبود، انگار که در مسیر برگشت #تجدید_قوا کرده باشد💪، باز هم برای خانواده توان داشت اگر خرید یا کاری در منزل بود انجام میداد، خلاصه از هیچ کاری دریغ نمی کرد. وقتی به خانه ما می آمد با پسرم امیر علی بازی میکرد، امیر علی مرتضی را خیلی دوست داشت، هروقت اورا میدید از #خوشحالی سر از پا نمی شناخت😍❤️، ساعت ها باهم #بازی میکردند و در نهایت کسی که خسته میشد امیر علی بود نه مرتضی!!.😁 اومعتقد بود که خانواده هم سهمی از او دارند. #شهید_مرتضی_حسین_پور #شهید_مدافع_حرم🌷 @Modafeaneharaam
💞از عشق زمینی تا آسمانی خاطره‌ی فرمانده شهید حججی ( #شهید_مرتضی_حسین_پور ) 💖شش سالی که مرتضی برای خواستگاری از من وقت گذاشته بود،اتفاقات عجیبی برایش رخ داده بود.❗️ خودش برایم تعریف می کرد :😍 💞« اون روزها #نمازشب می خوندم و می گفت خدایا❗️ فاطمه رو راضی کن . روزه می گرفتم و می گفتم خدایا❗️ فاطمه رو راضی کن. نماز مستحبی خدا❗️ فاطمه راضی بشه و ... ❤️چندین بار پیش اومد که تنهایی به بیابان های بیرون شهر می رفتم. راه می رفتم و تنهایی شروع می کردم به دعا خوندن❗️ سقفم آسمون بود و زیر پام کویر. ❤️به خدا می گفتم : خدایا! چیکار کنم این دختر راضی بشه⁉️ کم کم سکوت و تنهایی و صدای حیوانات و... من رو می گرفت و من رو به فکر قبر و قیامت و... می انداخت. به جایی رسیدم که به خدا می گفتم من کی هستم⁉️تو کی هستی⁉️من قراره تو این دنیا چیکار کنم⁉️... فاطمه❗️ این نه گفتن های تو باعث شد من از یک عشق زمینی به عشق آسمونی برسم»😍 💞بعضی اوقات به مرتضی می گفتم : « ای کاش زودتر به تو جواب مثبت داده بودم » امّا مرتضی می گفت : « نه❗️تو من رو ساختی» 📚برشی از کتاب ساقیان حرم خاطرات فرمانده نابغه #شهید_مدافع_حرم #مرتضی_حسین_پور🌹 @Modafeaneharaam
"همچو عباس علیه السلام" دوره های آموزش غواصی ما در مردادماه در بندر انزلی برگزار می شد. هوا به شدت گرم بود و شرجی😣 مجبور بودیم ساعت های متوالی زیر آفتاب بمانیم و تمرین کنیم. آب هم کثیف بود و این قضیه کار را غیر قابل تحمل می کرد.😞 بعد از چند ساعت کار و فعالیت بالاخره یک کلمن آب برایمان‌‌‌ آوردند. آن همه جمعیت و تنها یک کلمن آب. همه به سمت آن هجوم بردند و بعضی ها به جای یک لیوان، چند لیوان خوردند.💧 در میان جمع فقط دو نفر کنار ایستاده بودند، شهید اکبر شهریاری و شهید مرتضی حسین پور (شهید حسین قمی) وقتی کمی خلوت شد، شهید اکبر شهریاری جلو آمد و لیوان بقیه بچه هایی را که آب نخورده بودند پُر کرد، در حالی که هنوز خودش آب نخورده بود.💔 @Modafeaneharaam
⚘﷽⚘ شخصیت متفاوت و خاصی داشت گاهی حاج قاسم برای بازدید به منطقه می آمد میگفتیم: مرتضی تو هم برو یک عکس با سردار بگیر! 📸 می گفت: حالا وقت برای عکس گرفتن زیاد است قصد ظاهرسازی نداشت واقعا به این کارها علاقه ای نداشت ...‼ ️ حتی وقتی فرماندهان دیگر برای بررسی منطقه می امدند به دلایل مختلف به قسمت های دیگر شهر می رفت...🚶‍♂ میگفتیم: تو به منطقه تسلط داری بهتر است بمانی و راهنمایی کنی می گفت: دوستان عراقی هستند...آن ها بهتر از من منطقه را می شناسند 🏷 هیچ وقت این روحیاتش را درک نکردیم... 🌹 @Modafeaneharaam
از مال دنیا هرچه داشت انفاق می کرد👌 مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو یتیم و یک بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، کمک خرجی آنان را هم پرداخت می‌کرد.❗️ او یک بار زندگی اش را در واقع حراج کرد تا بتواند شش خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند💍 و دست آخر ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را سرپناه بدهد❗️ از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!»☺️ 📚کتاب فرمانده نابغه 🌹 فرمانده شهید حججی @Modafeaneharaam
💠سقای تشنه 🔰مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی برای او دوره بود‌.در عملیات آبی خاکی شمال کشور در هوای به شدت گرم♨️ ناگزیر می شود چند بار یک را تکرار کنند. 🔰وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش که بهمن ۹۲ درحوالی حرم🕌 (س) به رسید سقا شده،وخود بدون نوشیدن جرعه ای آب به پادگان باز می گردند. 🔰مرتضی درجریان نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی برای شناسایی موقعیت های تکفیری👹 خطر می کرد و باز می گشت. 🔰یک شب زمستانی وقتی از شناسایی بازگشت به شدت گرسنه بود پرسید غذاهست⁉️ گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد دولقمه ازآن را خورد وخدا شکر کرد🙂 و خوابید. 🌷 @Modafeaneharaam
💢مرتضی میگفت : من به جايی برسم كه خدا من را با نشان دهد و بگويد اين مرتضی را كه می‌بينيد عاشقش❤️ شده و خونبَهايش را با شهادت دادم . 💢من هم شوخی میكردم و میگفتم بنشين تا خدا شود . میگفت فاطمه ❗️ آخر می‌بينی خدا چه جور🌷 عاشقم میشود.‼️ 💢من از مرتضی دعای نديدم . میگفتم : تو خودت را برای خدا میگيری . میگفت : بله اين است كه خدا بگويد از تو خوشم آمده، بيا پيش خودم ❤️. 💢انشاءالله به جايی برسيم كه خدا بيايد سراغمان، چنان دلبری كنيم كه خدا بگويد اين برای من است . راوی: همسر شهید⚡️ فرمانده نابغه سپاه قدس (حسین قمی)🌹 یاد شهدا با صلوات🌾 @Modafeaneharaam
ختم به نیت:🔰 🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مولا امیرالمومنین علیه السلام و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺 مهلت: تا فردا شب ساعت۲۱ تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇 @Ahmad_mashlab1115