✍️ شهیدی که بخاطرِ مادرش ، در قبر چشمانش را باز کرد
شهید رو گذاشتند توی قبر و کفن رو باز کردند
مادر شهید که اومد ، نفسی کشید و گفت:
پسرم! تو رو قسم به علیاکبرِ امام حسین(ع) یکبار دیگه چشمات رو باز کن...
و چشمهای شهید برای چند لحظه باز شد...
📚 منبع: سررسید سرداران عشق ۱۳۸۸
#مادرشهید #توسل #امام_حسین #حضرت_علی_اکبر
💔🍃💔
پیکر پسرم⚰ هنوز برنگشته اما نگران نیستم، همین که پیش #حضرت_زینب(س) است خیالم راحت است. دوست دارم که پیکرش بیاید ولی اگر هم نیامد ناراحت نمیشوم😊.»
#مـــادرشهیـــد💔
#شهید_محمد_بلباسے
#شهید_مدافع_حرم
@modafeanharaam
✌️❤️زمینـــه سازان #ظهـــور❤️✌️
#خاطرات_شهدا🥀
یکبار خواست دعایی در حقش بکنم میگفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است.😞هر وقت امتحانی داشت یا مشکلی داشت از من میخواست که دعایش کنم.
سریع روضه پنج تن نذر کردم. همان اوایلی بود که قرار شد به سوریه برود. یک بار از محل کارش تلفنی باهم صحبت میکردیم. پرسیدم حمید مشکلت حل شد؟ گفت آره دستت درد نکند.😍
گفتم من یک روضه پنج تن نذر کردم. با خندهای از ته دل جواب داد دستت درد نکند❤️ اگر بدانی چه حاجتی داشتم بعد رو کرد به همکارانش وگفت اگر بدانید چه شده!
مادرم نذرکرده بروم سوریه!😍
راوي:#مادرشهيد
#حميدرضا_اسداللهي🕊
@Modafeaneharaam
#خویشاوند_شهدا🌷
هر سال اول فروردین برنامه سرکشی به خانواده های معظم شهداء را داشت
یک سال وقتی به منزل شهید رسیدیم و زنگ را زدیم #مادرشهید درب را باز کرد و با عصبانیت گفت چرا اینقدر دیر کردید⁉️
من خیلی وقته منتظرتون هستم، و به برادرها و خواهر های شهید گفته ام که بیایند و خانه را آب و جارو کنند، پس چرا دیر آمدید😔...
ایشان بسیار با خانواده #شهداء مانوس بود، طوری که او را به چشم فرزند شهیدشان نگاه می کردند.
او بخاطر عشقی که به شهدا داشت کار با رایانه و برنامه فتوشاپ را یاد گرفته بود تا بتواند از این نرم افزار برای تهیه پوستر شهدا استفاده کند.👌
هرجا نامی از شهیدی بود رد پای شهید موسوی نژاد را نیز میشد آنجا پیدا کرد
شهید عبدالحسین موسوی نژاد🌷
@Modafeaneharaam
تومراسم تدفین #شهید عقب ایستاد
ب مداح مراسم گفت
#خجالت میکشم از #مادرشهید
چون پسرش با سن #کمش شهید #شده
ولۍمن بااین سن هنوززنده ام شهیدنشدم😔
#شهیدبشیرتوانۍپور
#شهادت۹۵/۴
@Modafeaneharaam